آیه 5 سوره طلاق: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|ذَٰلِكَ أَمْرُ اللَّهِ أَنْزَلَهُ إِلَيْكُمْ ۚ وَمَنْ يَتَّقِ...» ایجاد کرد) |
(←معانی کلمات آیه) |
||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | |||
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۴۲
<<4 | آیه 5 سوره طلاق | 6>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
این احکام فرمان خداست که به شما نازل کرد و هر که از خدا بترسد خدا گناهانش بپوشد و او را پاداش بزرگ (بهشت ابد) عطا کند.
این حقایق بیان شده احکام خداست که آنها را به سوی شما نازل کرده است؛ و هر کس از خدا پروا کند، گناهانش را از او محو می کند و پاداش او را بزرگ می دارد.
اين است فرمان خدا كه آن را به سوى شما فرستاده است؛ و هر كس از خدا پروا كند، بديهايش را از او بزدايد و پاداشش را بزرگ گرداند.
اين فرمان خداست كه بر شما نازل كرده است. و هر كه از خدا بترسد، گناهانش را از او مىزدايد و او را پاداشى بزرگ مىدهد.
این فرمان خداست که بر شما نازل کرده؛ و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند گناهانش را میبخشد و پاداش او را بزرگ میدارد!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
ذلِكَ أَمْرُ اللَّهِ أَنْزَلَهُ إِلَيْكُمْ وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئاتِهِ وَ يُعْظِمْ لَهُ أَجْراً «5»
اين فرمان خداوند است كه آن را به سوى شما نازل كرده است و هركس از خدا پروا كند خداوند بدىهايش را مىزدايد و اجرش را بزرگ مىگرداند.
پیام ها
1- در مسائل خانوادگى، دستورات الهى را ساده ننگريم. «ذلِكَ أَمْرُ اللَّهِ أَنْزَلَهُ إِلَيْكُمْ»
2- تقوا، سبب نجات از قهر الهى است. «مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئاتِهِ»
3- گناهكاران مىتوانند به وسيله تقوا، گذشته را جبران كنند. «يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئاتِهِ»
4- گناهكاران را بدعاقبت نپنداريد، چه بسا گناهانشان پاك شود. «يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئاتِهِ»
5- مقدمه دريافت اجر، پاك شدن از گناه است. «يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئاتِهِ وَ يُعْظِمْ لَهُ أَجْراً»
6- تقوا، هم گذشتهها را جبران مىكند، «يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئاتِهِ» هم آينده را تأمين مىنمايد. «يُعْظِمْ لَهُ أَجْراً»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
ذلِكَ أَمْرُ اللَّهِ أَنْزَلَهُ إِلَيْكُمْ وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئاتِهِ وَ يُعْظِمْ لَهُ أَجْراً «5»
ذلِكَ أَمْرُ اللَّهِ: اينكه مذكور شد از احكام طلاق و رجعت و عده، حكم خداست، أَنْزَلَهُ إِلَيْكُمْ: كه نازل فرموده است آن را از لوح محفوظ به سوى شما، وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ: و هر كه بپرهيزد عذاب خدا را از مخالفت، و به احكام او عمل نمايد، يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئاتِهِ: بپوشد خدا از او گناهان او را، يعنى عفو فرمايد آن را، زيرا حسنات، سيئات را از بين ببرد. وَ يُعْظِمْ لَهُ أَجْراً: و بزرگ سازد براى او مزد او را، يعنى ثواب بىحساب كه خلود در بهشت است به او مرحمت فرمايد.
جلد 13 - صفحه 212
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَ أَحْصُوا الْعِدَّةَ وَ اتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَ لا يَخْرُجْنَ إِلاَّ أَنْ يَأْتِينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَ مَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذلِكَ أَمْراً «1» فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ أَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ وَ أَقِيمُوا الشَّهادَةَ لِلَّهِ ذلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً «2» وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْراً «3» وَ اللاَّئِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاثَةُ أَشْهُرٍ وَ اللاَّئِي لَمْ يَحِضْنَ وَ أُولاتُ الْأَحْمالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْراً «4»
ذلِكَ أَمْرُ اللَّهِ أَنْزَلَهُ إِلَيْكُمْ وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئاتِهِ وَ يُعْظِمْ لَهُ أَجْراً «5»
ترجمه
اى پيغمبر وقتى خواستيد طلاق دهيد زنان را پس طلاق دهيد آنانرا در وقت پاكيشان و شماره كنيد وقت پاكيشان را و بترسيد از خدا پروردگارتان بيرون نكنيد آنانرا از خانههاشان و نبايد خارج شوند مگر آنكه بكنند كار زشت آشكارى و اينها مقررّات خدا است و كسيكه تجاوز كند از مقرّرات خدا پس بتحقيق ستم كرده است بخودش نميدانى شايد خدا پديد آورد بعد از اين كارى را
پس وقتى نزديك شد برسند بمدّتشان پس نگاه داريدشان بخوبى يا جدا شويد از آنان بخوبى و گواه گيريد دو عادل را از خودتان و بپا داريد شهادت را براى خدا اينست كه پند داده ميشود بآن هر كه ايمان ميآورد بخدا و روز قيامت و هر كه بترسد از خدا قرار ميدهد براى او راه بيرون شدن از شدائد را
و روزى
جلد 5 صفحه 221
ميدهد او را از جائى كه گمان نميبرد و هر كه توكل كند بر خدا پس او كفايت كننده است او را همانا خدا باتمام رساننده است فرمان خود را بتحقيق قرار داده است خدا براى هر چيزى اندازهاى را
و زنانى كه نااميد شدهاند از حيض از زنان شما اگر شك داشتيد پس عدّه آنان سه ماه است و زنانى كه حائض نشدهاند و زنان حامله مدّتشان آنست كه وضع كنند حمل خودشان را و هر كس بترسد از خدا قرار ميدهد براى او انجام كارش را بآسانى
اين حكم خدا است فرو فرستاد آنرا بسوى شما و هر كس بترسد از خدا ميپوشاند از او بديهايش را و بزرگ ميدارد براى او مزد را.
تفسير
خداوند متعال در اينسوره شريفه خطاب به پيغمبر خود كه ولى امّت است فرموده براى بيان احكام طلاق دادن مردان زنان خود را باين تقريب كه چون خواستيد زنان خود را طلاق دهيد پس طلاق دهيد آنانرا در وقت پاك بودنشان از حيض چنانچه قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه عدّه پاك بودن از حيض است و مسلّم است بر حسب روايات ائمه اطهار و اقوال علماء اماميّه كه بايد در آن پاكى مرد با زن نزديكى نكرده باشد و اين شرط صحّت طلاق است و بنابراين لام در لعدّتهنّ بمعناى فى است و محتمل است بمعناى اصلى خود باقى باشد و مراد آن باشد كه بگذاريد طلاق زنان را براى وقت عدّه آنها كه طهر است تا تكميل شود بآن طهر عدّه آنها كه سه طهر است چون بعد از طلاق عدّه زن بمعناى مدّت كناره گيرى او از مرد براى بيرون رفتن از تبعات ازدواج سابق خود و جواز ازدواج لاحق شروع ميشود و آن اقسام و احكام خاصّى دارد كه در كتب فقهيّه ذكر شده و خداوند فرموده كه شماره و ضبط نمائيد مدّت پاك بودن آنها را تا سه پاكى كه متخلّل بدو حيض باشد و پاكى اوّل كه طلاق در آن واقع شده از آن سه محسوب است و از خدا بترسيد و كم و زياد نكنيد مدّت آنرا بأغراض شخصى چون وضع اينعدّه براى ترتيب آثار آن از وجوب نفقه و كسوه بر زوج و جواز رجوع و حرمت ازدواج با غير بر زن و امثال اينها است و از آن جمله است آنچه خدا اينجا فرموده كه آنها را از خانههاشان بيرون نكنيد و بايد آنها هم بيرون نروند از خانههاشان
جلد 5 صفحه 222
مگر با اجازه شوهر ولى در صورتى كه اعمال ناشايسته قبيحى از آنها ظاهر شد از قبيل زنا و مساحقه با زنان و بد سرى و آزار اهل و اولاد مرد جائز است كه او را از خانه خود بيرون نمايد بر حسب روايات معتبره از ائمه اطهار آنچه ذكر شد حدود و موازين و مقرّرات و احكام الهيّه است كه نبايد از آن تعدّى و تجاوز شود و كسيكه تعدّى نمايد بخود ستم نموده كه مصالح دنيوى اين احكام از او فوت شده و بعذاب اخروى گرفتار گرديده است و اخيرا فرموده اى طلاق دهنده نميدانى تو شايد دو مرتبه خداوند محبّت آنزن مطلّقه را بدل تو بيندازد و بخواهى باو رجوع نمائى در عدّه يا بعد از انقضاء آن او را تزويج نمائى چنانچه مستفاد از روايات ائمه اطهار است و گفتهاند اين دليل است بر وجوب تفريق بين طلقات ثلاث در سه طلاقه شدن زن و الا باز مرد ميتواند آنزن را بحباله نكاح خود در آورد و محتاج بمحلّل نيست و همچنين اگر بيك لفظ اراده سه طلاق كرده باشد مثلا بزن خود گفته باشد انت طالق ثلاثا كه از اهل سنّت قائل بآن شدهاند اين طلاق رجعى است كه در آن مرد حق رجوع بزن دارد ماداميكه در عدّه است و زن در حكم زوجه است چنانچه فقهاء فرمودهاند اگر چه بعيد نيست گفته شود در حقيقت زوجه است و تأثير طلاق در افتراق موقوف بتماميّت عدّه ميباشد و در مقابل آن طلاق بائن است كه مرد در آن حقّ رجوع ندارد مانند طلاق يائسه و صغيره و غير مدخوله و سه طلاقه و خلع و مبارات و تفاصيل اين اقسام و احكام آن موكول بكتب فقهيّه است و چون نزديك شد كه بپايان رسانند زنان مدّت عدّه خودشان را در اين طلاق يا بپايان رساندند در آخرين وقت عدّه يا قبل از آن بايد مرد تصميم خود را نسبت بزن اتّخاذ نمايد بآنكه رجوع نموده و بموازين شرعيّه از او نگهدارى كند يا صبر كند عدّهاش تمام شود و حقوق واجبه و مستحبّه او را بپردازد و بگذارد برود شوهر كند و واجب است دو نفر شاهد عادل را از مسلمانان گواه بر طلاق قرار دهد كه صيغه را بشنوند و در موقع لزوم آندو بايد اداء شهادت خود را بنمايند اين احكام و مقرّرات كه خداوند براى طلاق دادن مسلمانان زنان خودشان را وضع فرموده مواعظ و نصايحى است براى آنها كه عمل بآن در دنيا و عقبى براى آنان
جلد 5 صفحه 223
مفيد و موجب اجر است و كسيكه از خدا بترسد و از موازين شرعيّه در امور خود تجاوز ننمايد خدا او را از تمام مشكلات دنيا و شدائد آخرت و شبهات دينى بيرون ميآورد و روزى او را از جائيكه اميد بآن نداشته باشد ميرساند چنانچه در روايات معتبره از معصومين عليهم السلام ذكر شده و كسيكه توكّل بخدا نمايد در امور خود يعنى مأيوس از خلق و اميدوار بخدا باشد و راضى بقضاى او و تسليم امر او و واگذارد كار خود را باو نه به اين معنى كه دنبال كار نرود بلكه بايد برود ولى بداند كه جز خداوند كسى كار او را بخوبى بانجام نميرساند و چون چنين باشد خداوند تمام مهمّات او را كفايت كند چون خدا تمام ارادات خود را بپايان ميرساند و كسى نتواند از نفوذ اراده او بغايت مراد ممانعت نمايد بهيچ وجه و بهيچ قدر زيرا كه خداوند براى هر چيز و هر امر قدر و مقدارى قرار داده كه كم و زياد نخواهد شد و كوشش بنده براى تغيير آن مقدور و مؤثر نيست و چون خداوند حكم عدّه زنان آزادى را كه حيض مىبينند در سوره بقره بآيه شريفه و المطلّقات يتربّصن بأنفسهنّ ثلاثة قروء بيان فرموده بود و در اين سوره هم به بيانيكه گذشت اشاره بآنشده بود گفتهاند بخواهش اصحاب بيان فرموده است حكم زنانى را كه حيض نمىبينند باين تقريب كه زنانى كه حيض نميبينند يا زنانى هستند كه قرشيّهاند و به شصت سال رسيدهاند يا غير قرشيّه و به پنجاه سال رسيدهاند يا هنوز بنه سال نرسيدهاند كه عدّه ندارند و حال آنها معلوم است يا زنانى هستند كه بر حسب سنّ بايد حيض ببينند و نمىبينند و اينها دو دستهاند يا حيض آنها بند آمده و نااميد شدهاند از آن ولى معلوم نيست براى كثرت سنّ است يا عارضه مزاجى و يا هنوز حيض نديدهاند اگر چه از نه سال متجاوز شدهاند ايندو دسته كه يكى بعنوان يأس و ارتياب معرّفى شده و ديگر بعنوان حيض نديدن هر دو بايد سه ماه هلالى بعد از طلاق عدّه نگهدارند و اين منافات ندارد با اشتراط صحّت طلاق بكنارهگيرى مرد از آنزن سه ماه كه در كتب فقهيّه معنون است چون آن قبل از طلاق است و اين بعد از آن و اين عدّه است و آنرا تربّص ناميدهاند و زنان آبستن عدّه آنها بوضع حملشان منقضى ميشود اگر بعد از طلاق و قبل از وضع حمل شوهر او نمرده باشد و الا بايد
جلد 5 صفحه 224
منتظر انقضاء عده وفات هم بشود چنانچه زن آبستن شوهر مرده هم بايد هر دو ملاحظه را بنمايد چون خداوند اينجا متعرّض عدّه طلاق است نه غير آن و انصاف آنستكه در ضمن تفسير نميتوان بيان اين احكام را نمود چون خصوصيّات و شرائط آن بقدرى است كه ذكرش از وظيفه مفسّر خارج است و هر كس تقوى و پرهيزكارى را شعار خود نمايد در كلّيه امور كه از آن جمله مراعات اين احكام است خداوند امور دنيا و آخرت او را آسان خواهد فرمود و اين مراعات كفّاره گناهانى كه احيانا از او سر زده خواهد شد بعلاوه اجر بزرگ او در آخرت است كه خداوند كاملا باو عنايت ميفرمايد و خداوند در اين آيات احكام خود را مؤكّد بأنواع تأكيدات بليغه فرموده و از آن جمله سه مرتبه امر بتقوى است با ذكر اثر خاصّى براى هر يك و اين كاشف از كمال اهتمام بامر فروج و حفظ انساب و مراعات عدالت در عشرت با زنان است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
ذلِكَ أَمرُ اللّهِ أَنزَلَهُ إِلَيكُم وَ مَن يَتَّقِ اللّهَ يُكَفِّر عَنهُ سَيِّئاتِهِ وَ يُعظِم لَهُ أَجراً «5»
اينکه است امر الهي نازل فرموده او را بسوي شما و كسي که بپرهيزد از مخالفت الهي خداوند سيئات و معاصي او را ميپوشاند و تكفير ميكند از او و بزرگ و عظيم ميكند اجر و مزد او را.
جلد 17 - صفحه 57
ذلِكَ أَمرُ اللّهِ اشاره بدستورات طلاق و نگاه داشتن عده و احكام مذكوره در اينکه سوره است که از جانب خدا و امريه او است.
أَنزَلَهُ إِلَيكُم که خداوند نازل فرموده بتوسط رسول اكرم براي شما امت از زمان بعثت تا صفحه قيامت که تمام محكوم باين احكام و مأمور باين امر هستند.
وَ مَن يَتَّقِ اللّهَ که باوامر او عمل كند و مخالفت نكند.
يُكَفِّر عَنهُ سَيِّئاتِهِ تكفير عبارت است از عملي که تدارك كند عمل زشت را که از او سر زده مثل كفاره افطار شهر رمضان يا خلف نذر و عهد و يمين و قتل نفس خطأ و امثال اينها، و تكفير الهي تبديل سيئات است بحسنات که ميفرمايد: إِلّا مَن تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صالِحاً فَأُولئِكَ يُبَدِّلُ اللّهُ سَيِّئاتِهِم حَسَناتٍ- الي قوله تعالي- حَسُنَت مُستَقَرًّا وَ مُقاماً فرقان آيه 70 الي 76 هفت آيه.
وَ يُعظِم لَهُ أَجراً که اجر جزيل و اجر جميل و اجر عظيم باو عنايت ميفرمايد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 5)- در این آیه باز برای تأکید بیشتر روی احکامی که در زمینه طلاق و عدّه در آیات قبل آمده، میافزاید: «این فرمان خداست که بر شما نازل کرده است» (ذلک امر الله انزله الیکم).
«و هر کس تقوای الهی پیشه کند (و از مخالفت فرمان او بپرهیزد) خداوند گناهانش را میبخشد، و پاداش او را بزرگ میدارد» (و من یتق الله یکفر عنه سیئاته و یعظم له اجرا).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم