آیه 2 سوره علق: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ|سوره=96|آیه =2}} {{مشخصات آیه |شمار...» ایجاد کرد)
 
(معانی کلمات آیه)
 
سطر ۴۱: سطر ۴۱:
 
</tabber>
 
</tabber>
 
==معانی کلمات آیه==
 
==معانی کلمات آیه==
«خَلَقَ»: هر چند فعل (خَلَقَ) در آیه نخست، آفرینش انسان را هم در بر دارد، ولی برای اهمّیّت مقام او مجدّدا از انسان سخن به میان آمده است. «عَلَقٍ»: جمع عَلَقَة، خون بسته و دَلَمه گونه (نگا: حجّ /  مؤمنون / ، غافر / ، قیامه / ).
+
*'''علق''': (بر وزن فرس) جمع علقه است به معنى خون منعقد كه حالت بعدى نطفه است و نيز به معنى زالو آيد، در قاموس و اقرب گويد: «دويبة سوداء تكون في الماء تمص الدم» طبرسى فرموده: علق جمع علقه و آن خون منعقدى است كه در اثر رطوبت به هر چيز مى‌چسبد.<ref>تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج12، ص288</ref>
  
 
== تفسیر آیه ==
 
== تفسیر آیه ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۰۹

مشاهده آیه در سوره

خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ

مشاهده آیه در سوره


<<1 آیه 2 سوره علق 3>>
سوره : سوره علق (96)
جزء : 30
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

آن خدایی که آدمی را از خون بسته (که تحول نطفه است) بیافرید.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

created man from a clinging mass.

معانی کلمات آیه

  • علق: (بر وزن فرس) جمع علقه است به معنى خون منعقد كه حالت بعدى نطفه است و نيز به معنى زالو آيد، در قاموس و اقرب گويد: «دويبة سوداء تكون في الماء تمص الدم» طبرسى فرموده: علق جمع علقه و آن خون منعقدى است كه در اثر رطوبت به هر چيز مى‌چسبد.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ «1» خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ «2» اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ «3» الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ «4» عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ «5»

بخوان به نام پروردگارت كه (هستى را) آفريد. (او كه) انسان را از خون بسته آفريد. بخوان كه پروردگار تو از همه گرامى‌تر است. او كه با قلم آموخت. آنچه را انسان نمى‌دانست به او آموخت.

نکته ها

پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اولين بار كه جبرئيل بر من ظاهر شد، فرمود: بخوان، گفتم: نمى‌توانم، بعد از سه بار مرا فشار داد، ديدم مى‌توانم بخوانم. «1»

در تفسير نوين مى‌خوانيم: آنجا كه به مسئله آفرينش انسان نظر دارد، خداوند، خود را كريم خوانده: «ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ الَّذِي خَلَقَكَ» «2» ولى آنجا كه موضوع خواندن و يادگيرى و قلم مطرح است، خود را اكرم خوانده است. «اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ»

از افتخارات اسلام اين است كه كارش را با قرائت و علم و قلم شروع كرد و اولين فرمان خداوند به پيامبرش فرمان فرهنگى بود. خواندن لوحى كه براى اولين بار در برابر پيامبر باز شد، منظم و مكتوب بود.

«1». تفسير نمونه.

«2». انفطار، 6- 7.

جلد 10 - صفحه 534

در فرمان اقرء اين نكته نهفته است كه آنچه بر تو نازل خواهد شد، خواندنى است، نه فقط دانستنى.

براى كلمه‌ «عَلَقٍ» چند معنا شده است:

الف) چسبنده و مراد آن است كه حضرت آدم از گل چسبنده آفريده شد و يا نطفه مرد شبيه زالو به نطفه زن مى‌چسبد.

ب) به معناى خون غليظ و بسته باشد كه معمولًا اين معنا مطرح است.

آنكه از خون بسته انسان مى‌سازد، بر شخص درس ناخوانده فرمان اقرء مى‌دهد.

آغاز تحصيل علم بايد با نام خدا باشد. «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ» فارغ التحصيلان نيز بايد در راه او باشند. «فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ وَ إِلى‌ رَبِّكَ فَارْغَبْ»

پیام ها

1- قرائت قرآن بايد با نام خداوند آغاز شود. «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ»

2- اولين فرمان اسلام، فرمان فرهنگى است. «اقْرَأْ»

3- خواندن بايد جهت الهى داشته باشد. «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ»

4- خواندن قرآن وسيله رشد است. «اقْرَأْ وَ رَبُّكَ»

5- پرورش الهى هم مادّى است، «رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ‌- خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ» هم معنوى. «رَبُّكَ الْأَكْرَمُ‌- الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ»

6- پروردگار، همان آفريننده است. (بنابراين سخن مشركان كه خالق بودن خدا را پذيرفته بودند ولى بت‌ها را ربّ مى‌دانستند باطل است.) «رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ»

7- بيان آفرينش انسان از خون بسته شده، هم يك پيشگوئى علمى است و هم راهى براى تربيت انسان كه بداند مبدء او از چيست و گرفتار غرور نشود.

«خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ»

8- آفرينش همه هستى در يكسو «الَّذِي خَلَقَ» و آفرينش انسان در يك سوى ديگر. «خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ»

9- معلم اصلى انسان خداست. «عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ»

جلد 10 - صفحه 535

10- قلم، بهترين وسيله انتقال دانش است. «عَلَّمَ بِالْقَلَمِ»

11- وحى الهى سرچشمه علوم بشرى است. «عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ»

12- خالقيّت، ربوبيّت، كريم بودن و معلم بودن خداوند، مستلزم قرائت كتاب اوست. اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ‌ ... خَلَقَ‌ ... الْأَكْرَمُ‌ ... عَلَّمَ‌ ...

13- خداوند كارهاى خود را از طريق اسباب انجام مى‌دهد. «عَلَّمَ بِالْقَلَمِ»

14- رهائى از جهل با استفاده از قلم، جلوه‌اى از كرم و ربوبيّت اوست و نويسندگى هنر مطلوب و مورد ترغيب اسلام است. «عَلَّمَ بِالْقَلَمِ»

15- خداوند هم جسم انسان را رشد مى‌دهد و هم روح او را. (كلمه‌ «رَبِّكَ» ميان دو كلمه‌ «خَلَقَ» و «اقْرَأْ» آمده است.) «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج12، ص288

منابع