آیه 46 سوره نازعات: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(تفسیر آیه)
(معانی کلمات آیه)
 
سطر ۴۱: سطر ۴۱:
 
</tabber>
 
</tabber>
 
==معانی کلمات آیه==
 
==معانی کلمات آیه==
«لَمْ یَلْبَثُوا»: درنگ نکرده‌اند. نمانده‌اند و بسر نبرده‌اند (نگا: بقره /  مؤمنون / و . «عَشِیَّةً»: شب هنگام. آخر روز. «ضُحی»: چاشتگاه. اوّل روز. «عَشِیَّةً أَوْضُحَاهَا»: مراد چند ساعتی است (نگا: یونس / ، احقاف / ، مؤمنون / . مرجع (هَا) واژه (عَشِیَّةً) است و بیانگر این است، صبحِ همان عصرگاه مراد است.
+
*'''يلبثوا''': لبث: درنگ و توقف‏ لَمْ يَلْبَثُوا توقف نكردند.
 +
*'''عشية''': طبرسى و زمخشرى گفته‌‏اند: عشى از اول ظهر است تا غروب، عشيه همان عشى است، به قولى تاء آن براى وحدت است.<ref>تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج12، ص67</ref>
  
 
== تفسیر آیه ==
 
== تفسیر آیه ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۲۸

مشاهده آیه در سوره

كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَهَا لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحَاهَا

مشاهده آیه در سوره


<<45 آیه 46 سوره نازعات 46>>
سوره : سوره نازعات (79)
جزء : 30
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

چون آن روز را مردم ببینند گویی همه عمر دنیا شامگاهی یا چاشتگاهی بیش نبوده است.

گویی آنان روزی که قیامت را می بینند چنین می پندارند که در برزخ جز شامگاهی یا صبح گاه آن درنگ نکرده اند!

روزى كه آن را مى‌بينند، گويى كه آنان جز شبى يا روزى درنگ نكرده‌اند.

چون آن را ببينند، پندارند در اين جهان جز يك شامگاه يا چاشت درنگ نكرده‌اند.

آنها در آن روز که قیام قیامت را می‌بینند چنین احساس می‌کنند که گویی توقّفشان (در دنیا و برزخ) جز شامگاهی یا صبح آن بیشتر نبوده است!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

The day they see it, it shall be as if they had not stayed [in the world] except for an evening or forenoon.

On the day that they see it, it will be as though they had not tarried but the latter part of a day or the early part of it.

On the day when they behold it, it will be as if they had but tarried for an evening or the morn thereof.

The Day they see it, (It will be) as if they had tarried but a single evening, or (at most till) the following morn!

معانی کلمات آیه

  • يلبثوا: لبث: درنگ و توقف‏ لَمْ يَلْبَثُوا توقف نكردند.
  • عشية: طبرسى و زمخشرى گفته‌‏اند: عشى از اول ظهر است تا غروب، عشيه همان عشى است، به قولى تاء آن براى وحدت است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها «42» فِيمَ أَنْتَ مِنْ ذِكْراها «43» إِلى‌ رَبِّكَ مُنْتَهاها «44» إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يَخْشاها «45» كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَها لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحاها «46»

جلد 10 - صفحه 380

از تو درباره قيامت مى‌پرسند كه چه وقت بر پا مى‌شود. تو را به گفتگو درباره آن چه كار؟ پايان و سرانجام آن با پروردگار توست. وظيفه تو هشدار كسى است كه از آن مى‌ترسد. روزى كه آن را مى‌بينند، گويى جز شبى يا روزى (در دنيا و برزخ) درنگ نكرده‌اند.

نکته ها

سؤال از زمان وقوع قيامت، بارها در قرآن مطرح شده، امّا پاسخى به آن داده نشده است.

زيرا يكى از الطاف الهى، مخفى بودن زمان مرگ وقيامت است و دانستن زمان آن سبب به هم خوردن آرامش درونى و ارتباطات بيرونى و سبب رشد اضطرارى است.

آنچه مهم است ايمان به وقوع قيامت است نه دانستن زمان وقوع آن.

براى غافلان، هشدار و انذار لازم‌تر از بشارت است. لذا «انما انت مبشر» در قرآن نداريم، امّا «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرُ» آمده است.

پیام ها

1- برخى سؤالات درباره قيامت، نابجاست و نياز به پاسخ ندارد. (مانند سؤال از زمان وقوع قيامت) يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ ...

2- گفتگو در امرى كه به بشر مربوط نيست، معنا ندارد. «فِيمَ أَنْتَ مِنْ ذِكْراها»

3- علم بشر محدود است و نمى‌تواند به انتهاى علم كه مخصوص خداوند است دست يابد. «إِلى‌ رَبِّكَ مُنْتَهاها»

4- وظيفه پيامبر، انذار مردم است، نه الزام و اجبار به پذيرش. «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرُ»

5- از شرايط پذيرش دعوت انبيا، آمادگى روحى مردم و پرواداشتن از گناه است.

«أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يَخْشاها»

6- آخرت به قدرى بزرگ است كه تمام عمر دنيا و برزخ در كنار آن، به مقدار شبى يا روزى بيش نيست. «لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحاها»

«والحمد للّه ربّ العالمين»

جلد 10 - صفحه 382

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَها لَمْ يَلْبَثُوا إِلاَّ عَشِيَّةً أَوْ ضُحاها (46)

كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَها: گويا كفّار روزى را كه ببينند قيامت را كه از آمدن آن مى‌پرسند، لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً: درنگ نكرده‌اند در دنيا يا در قبر، مگر شبانگاه روزى، أَوْ ضُحاها: يا چاشت آن روز كه عشيه آن مذكور شد. يعنى از هول آن روز مدت زندگانى خود را فراموش كنند و چنان پندارند كه نبودند در دنيا، مگر شبانگاه يا چاشتگاه.

جلد 14 - صفحه 46

ج14، ص47

سوره هشتادم « (سورة عبس»)

سورة عبس- اين سوره را سورة السفرة نيز نامند و در مكه نازل شده.

عدد آيات- چهل و دو نزد اهل حجاز و كوفه و چهل و يك نزد غير.

عدد كلمات- سيصد و سى و يك.

عدد حروف- پانصد و سى و سه.

ثواب تلاوت- ابن بابويه (رحمه اللّه) از حضرت صادق عليه السّلام: هر كه سوره عبس يا سوره اذا الشّمس كوّرت تلاوت كند، از دوستان خدا باشد در بهشت در ظلّ ظليل و كرامت جليل، و از مقربان درگاه او باشد. «1» بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ مُوسى‌ «15» إِذْ ناداهُ رَبُّهُ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً «16» اذْهَبْ إِلى‌ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‌ «17» فَقُلْ هَلْ لَكَ إِلى‌ أَنْ تَزَكَّى «18» وَ أَهْدِيَكَ إِلى‌ رَبِّكَ فَتَخْشى‌ «19»

فَأَراهُ الْآيَةَ الْكُبْرى‌ «20» فَكَذَّبَ وَ عَصى‌ «21» ثُمَّ أَدْبَرَ يَسْعى‌ «22» فَحَشَرَ فَنادى‌ «23» فَقالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى‌ «24»

فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكالَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولى‌ «25» إِنَّ فِي ذلِكَ لَعِبْرَةً لِمَنْ يَخْشى‌ «26» أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها «27» رَفَعَ سَمْكَها فَسَوَّاها «28» وَ أَغْطَشَ لَيْلَها وَ أَخْرَجَ ضُحاها «29»

وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِكَ دَحاها (30) أَخْرَجَ مِنْها ماءَها وَ مَرْعاها (31) وَ الْجِبالَ أَرْساها (32) مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ (33) فَإِذا جاءَتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرى‌ (34)

يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ ما سَعى‌ (35) وَ بُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِمَنْ يَرى‌ (36) فَأَمَّا مَنْ طَغى‌ (37) وَ آثَرَ الْحَياةَ الدُّنْيا (38) فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوى‌ (39)

وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى‌ (40) فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوى‌ (41) يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها (42) فِيمَ أَنْتَ مِنْ ذِكْراها (43) إِلى‌ رَبِّكَ مُنْتَهاها (44)

إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يَخْشاها (45) كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَها لَمْ يَلْبَثُوا إِلاَّ عَشِيَّةً أَوْ ضُحاها (46)

ترجمه‌

آيا آمد تو را خبر موسى‌

وقتى كه خواند او را پروردگارش در وادى‌

جلد 5 صفحه 340

مقدّس طوى‌

برو بسوى فرعون همانا او سركشى نمود

پس بگو آيا براى تو رغبتى هست بآنكه پاك شوى‌

و راهنمائى كنم تو را بسوى پروردگارت پس بترسى‌

پس نشان داد باو معجزه بزرگ را

پس تكذيب كرد و نافرمانى نمود

پس پشت كرد با آنكه كوشش مينمود

پس جمع كرد و ندا نمود

پس گفت من پروردگار بزرگ شمايم‌

پس گرفت او را خدا بعقوبت آخرت و دنيا

همانا در اين هر آينه عبرتى است براى كسيكه ميترسد

آيا شما سخت‌تريد در آفرينش يا آسمان كه بنا كرد آنرا

برافراشت سقفش را پس بدون نقص به اتمام رساند آنرا

و تاريك ساخت شب آنرا و آشكار ساخت روز روشن آنرا

و زمين را بعد از آن گسترانيد

بيرون آورد از آن آبش و چراگاهش را

و كوهها را استوار گردانيد

براى برخوردارى شما و چهار پايانتان‌

پس وقتى كه آمد آن بليّه فوق بليّات بزرگتر

روزى كه بياد مى‌آورد آدمى آنچه را كه كوشش نمود

و آشكار شود دوزخ براى هر كه به بيند

پس اما كسيكه سركشى كرد

و برگزيد زندگانى دنيا را

پس همانا دوزخ جايگاه او است‌

و اما كسيكه ترسيد از قيام در پيشگاه پروردگار خود و باز داشت نفس خود را از هوس‌

پس همانا بهشت آن اقامتگاه او است‌

ميپرسند از تو از قيامت كه چه وقت باشد زمان برپا شدن آن‌

در چه حالى تو از علم بآن‌

بسوى پروردگار تو است نهايت علم آن‌

همانا تو بيم دهنده كسى هستى كه ميترسد از آن‌

گوئيا آنها روز كه ميبينند آنرا درنگ نكردند مگر بقدر شام يكروز يا صبح آن.

تفسير

خداوند متعال براى تسليت خاطر پيغمبر اكرم از انكار و تكذيب قوم و تهديد آنها باز شمه‌ئى از قصّه حضرت موسى و فرعون از گوشزد فرموده بطور پرسش براى تقرير و ميفرمايد آيا بتو رسيده خبر موسى عليه السّلام وقتى كه خواند او را پروردگارش و خطاب فرمود باو در وادى مقدّس و منزّه طوى كه بيان آن در سوره طه گذشت آنكه برو بجانب فرعون همانا او از حدّ خود تجاوز و طغيان نموده است و با ملايمت و نرمى باو بگو آيا مايل هستى كه پاك شوى از كفر و تجاوز و طغيان و آنكه هدايت نمايم من تو را بمعرفت پروردگارت و ثواب طاعت و عقاب معصيت او پس بترسى از او و امتثال نمائى او امر و نواهى او را پس او مأموريّت خود را انجام‌

جلد 5 صفحه 341

داد و ارائه داد باو معجز بزرگ خود را كه باو داده بودم و آن عصا بود كه اژدها ميشد و فرعون او را تكذيب نمود و عصيان ورزيد پس اعراض نمود و پشت كرد به احكام الهى و سعى و كوشش مينمود در باطل و بى‌اثر نمودن امر پيغمبر ما و بعضى گفته‌اند مراد آنستكه پس پشت نمود باژدها و فرار كرد و ممكن است هر دو معنى مراد باشد پس جمع نمود لشگريان خود را و احضار كرد آنانرا از اطراف و جوانب مصر و فرياد زد و گفت من پروردگار شمايم كه پروردگارى بالاتر از من نيست و كسى نميتواند از نفوذ اراده من جلوگيرى كند و بعضى گفته‌اند مقصود فرعون آن بود كه پروردگار شما بتهايند و من پروردگار شما و آنها و از همه برترم پس خداوند او را بعقوبت آخرت و دنيا گرفتار فرمود و قمى ره فرموده نكال عقوبت است و مراد از آخرت قول او انا ربكم الاعلى است و مراد از اولى قول او ما علمت لكم من اله غيرى است پس خدا او را باين دو قول هلاك فرمود و در خصال و مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه ميان اين دو قول چهل سال فاصله شد و نيز از آنحضرت نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود جبرئيل گفت بخدا عرض كردم فرعون را بحال خود واگذار ميفرمائى با آنكه انا ربكم الاعلى ميگويد و خدا فرمود اين سخن را كسى ميگويد مانند تو كه ميترسد چيزى از او فوت شود و در اين قصه حضرت موسى و فرعون و غرق شدن او و لشگريانش هر آينه عبرت و اتّعاظ است براى كسى كه اهل خوف و خشيت از خدا است و بعد از اين خداوند باز بيان قدرت خود را فرموده بخطاب منكرين روز جزا كه آيا خلقت شما بعد از مردن دشوارتر است يا بناء آسمان با اين عظمت كه خداوند سقف مرتفع آنرا بالا برد بدون خلل و فتور و تفاوت و قصور براستى و درستى و بر طبق حكمت و مصلحت و تاريك فرمود شب آنرا و ظاهر ساخت روز روشن آنرا و زمين را بعد از آن منبسط فرمود و مهد آسايش خلق قرار داد و بيرون آورد از زمين آبهاى جارى آن و روئيدنى و گياهش را و كوهها را ثابت نمود در مراكز خود براى بهره بردارى بندگان از ثمرات زمين و مواشى و چهار پايان آنها پس چون آيد داهيه و بليّه بزرگ قيامت كه بزرگتر و بالاترين دواهى است در روزى خواهد بود كه متذكّر شود انسان آنچه را بجا آورده در

جلد 5 صفحه 342

دنيا از اعمال بد و خوب چون همه را در نامه اعمال خود مشاهده نمايد بعد از آنكه فراموش نموده باشد آنها را براى فرط غفلت و طول مدّت و بارز و ظاهر گردد جهنّم براى هر كس بينا باشد و بر احدى پوشيده نخواهد ماند چون سرپوش از روى آن برداشته شود پس هر كس از حدود الهيّه تجاوز و طغيان در معصيت خدا كرده و اختيار نموده باشد لذات فانيه دنيا را بر نعم باقيه آخرت جايگاه او جهنّم خواهد بود و هر كس از قيام در پيشگاه الهى ترسيده باشد براى علمش بمبدء و معاد و باز داشته باشد نفس خود را در دنيا از هوى و هوس جاهلانه جايگاه او در بهشت عنبر سرشت است و از نقل قمّى ره و كافى از امام صادق عليه السّلام استفاده ميشود كه بنده چون قدرت بر معصيت داشته باشد و خدا را حاضر و ناظر بداند و ترك كند آنرا از ترس خدا مشمول اين آيه است و اخيرا خطاب بحبيب خود فرموده ميفرمايد ميپرسند از تو مشركين كه روز قيامت چه وقت برپا ميشود و ثبات و قرار ميگيرد چنانچه توصيف مينمائى تو از آن و ميفرمايد تو چه ميدانى وقت آنرا وظيفه تو نيست كه وقت آنرا بدانى و ذكر كنى براى آنان علم آن بخدا منتهى ميشود و اقامه آن بامر الهى است و كسى جز خدا از آن آگاه نيست فقط وظيفه تو ترساندن كسى است كه ميترسد از آنروز اگر بترسانى تو او را و براى غير چنين كس فائده ندارد ولى اجمالا بايد بدانند كه عمر دنيا هر قدر طولانى شود چون روز قيامت بيايد و آنرا معاينه نمايند مانند آنستكه درنگ نكردند در دنيا مگر بقدر آخر يكروز يا اوّل آن چون چيزى كه ميگذرد هر قدر زياد باشد بنظر كم مى‌آيد و گذشته گذشته است در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه قرائت نمايد سوره و النّازعات را نميرد و مبعوث نگردد و داخل بهشت نشود مگر آنكه سيراب باشد در هر سه حال و الحمد للّه ربّ العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.

جلد 5 صفحه 343

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


كَأَنَّهُم‌ يَوم‌َ يَرَونَها لَم‌ يَلبَثُوا إِلاّ عَشِيَّةً أَو ضُحاها (46)

مثل‌ اينكه‌ روزي‌ ‌که‌ ميبينند قيامت‌ ‌را‌ درنگ‌ نكردند مگر يك‌ شب‌ ‌ يا ‌ يك‌ روز فرداي‌ قيامت‌ موقعي‌ ‌که‌ مبعوث‌ ميشوند عالم‌ برزخ‌ ‌را‌ ‌از‌ زمان‌ موت‌ ‌تا‌ حين‌ بعث‌ تصور ميكنند يك‌ شب‌ ‌ يا ‌ يك‌ روز بيش‌ نبوده‌ چنانچه‌ عزيز ‌پس‌ ‌از‌ صد سال‌ مردن‌ ‌از‌ ‌او‌ خداوند پرسيد فرمود: كَم‌ لَبِثت‌َ قال‌َ لَبِثت‌ُ يَوماً أَو بَعض‌َ يَوم‌ٍ بقره‌ آيه 259، اصحاب‌ كهف‌ ‌پس‌ ‌از‌ سيصد سال‌ ‌که‌ بعضي‌ گفتند: قال‌َ قائِل‌ٌ مِنهُم‌ كَم‌ لَبِثتُم‌ قالُوا لَبِثنا يَوماً أَو بَعض‌َ يَوم‌ٍ كهف‌ آيه 19، گفتند: حضرت‌ نوح‌ بملك‌ الموت‌ فرمود: ‌اينکه‌ عمر ‌من‌ مثل‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ آفتاب‌ آمدم‌ بسايه‌، گذشته‌ همين‌ نحو بنظر ميآيد ولي‌ آينده‌ دور بنظر ميآيد.

‌هذا‌ آخر تفسير ‌سورة‌ النازعات‌ و يتلوه‌ ‌ان‌ شاء اللّه‌ ‌سورة‌ عبس‌ و بقية السور. و الحمد اللّه‌ و الصلاة ‌علي‌ ‌محمّد‌ و آله‌ و انا العبد ‌عبد‌ الحسين‌ الطيب‌.

جلد 17 - صفحه 387

‌سورة‌ عبس‌

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 46)- و سر انجام در آخرین آیه این سوره برای بیان این واقعیت که تا قیامت زمان زیادی نیست، می‌فرماید: «آنها در آن روز که قیام قیامت را می‌بینند چنین احساس می‌کنند که گوئی توقفشان (در دنیا و برزخ) جز شامگاهی یا صبح آن بیشتر نبوده است»! (کانهم یوم یرونها لم یلبثوا الا عشیة او ضحاها).

به قدری عمر کوتاه دنیا بسرعت می‌گذرد، و دوران برزخ نیز سریع طی می‌شود که به هنگام قیام قیامت آنها فکر می‌کنند تمام این دوران چند ساعتی بیش نبود.

«پایان سوره نازعات»

ج5، ص405

سوره عبس [80]

اشاره

این سوره در «مکّه» نازل شده و دارای 42 آیه است

محتوای سوره:]

محتوای این سوره را می‌توان در پنج موضوع خلاصه کرد:

1- عتاب شدید خداوند نسبت به کسی که در برابر مرد نابینای حقیقت‌جو برخورد مناسبی نداشت.

2- ارزش و اهمیت قرآن مجید.

3- کفران و ناسپاسی انسان در برابر نعمتهای خداوند.

4- بیان گوشه‌ای از نعمتهای او در زمینه تغذیه انسان و حیوانات برای تحریک حس شکرگزاری بشر.

5- اشاره به قسمتهای تکان دهنده‌ای از حوادث قیامت و سرنوشت مؤمنان و کفار در آن روز بزرگ.

نامگذاری آن به «عبس» به تناسب نخستین آیه سوره است.

فضیلت تلاوت سوره:]

در حدیثی از پیغمبر گرامی اسلام صلّی اللّه علیه و آله آمده است:

«کسی که سوره عبس را بخواند روز قیامت در حالی وارد محشر می‌شود که صورتش خندان و بشاش است».

بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج12، ص67

منابع