آیه 12 سوره شوری: تفاوت بین نسخهها
(←معانی کلمات آیه) |
|||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | *'''مقاليد''': كليدها. خزانهها. طبرسى فرموده: مفرد آن مقليد و مقلاد است.<ref>تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص459</ref> | |
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۳۰
<<11 | آیه 12 سوره شوری | 13>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
کلید (گنج نعمتهای) آسمانها و زمین او راست، هر که را خواهد رزق وسیع دهد و هر که را خواهد تنگ روزی کند، که او به هر چیز آگاه است.
کلیدهای آسمان ها و زمین فقط در سیطره مالکیّت اوست. رزق و روزی را برای هر کس که بخواهد وسعت می دهد و یا تنگ می گیرد. یقیناً او به همه چیز داناست.
كليدهاى آسمانها و زمين از آنِ اوست. براى هر كس كه بخواهد روزى را گشاده يا تنگ مىگرداند. اوست كه بر هر چيزى داناست.
كليدهاى آسمانها و زمين از آن اوست. در روزى هر كه بخواهد گشايش مىدهد يا تنگ مىگيرد، و او به هر چيزى داناست.
کلیدهای آسمانها و زمین از آن اوست؛ روزی را برای هر کس بخواهد گسترش می دهد یا محدود میسازد؛ او به همه چیز داناست.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- مقاليد: كليدها. خزانهها. طبرسى فرموده: مفرد آن مقليد و مقلاد است.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لَهُ مَقالِيدُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ «12»
كليدهاى آسمانها و زمين براى اوست، براى هر كه بخواهد رزق را توسعه مىدهد و يا تنگ مىگيرد، همانا او به هر چيز آگاه است (و توسعه و تضييق او بر اساس علم و حكمت است).
نکته ها
«مَقالِيدُ» جمع «مقليد» به معناى كليد است. كليد وسيله بستن و باز كردن است و كسى كه كليد زمين و آسمان را دارد مىتواند رزق را باز كرده يا ببندد.
كليدهاى هستى گاهى عوامل مادى است كه واسطه فيض مىشوند، نظير باران كه وسيله
جلد 8 - صفحه 381
زنده شدن خاك و زمين مىگردد، «فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ» «1»* گاهى نيز اسماى الهى است كه نمونه آن را در دعاى سمات مىخوانيم: اسئلك باسمك الذى اذا دعيت به على مغالق ابواب السماء للفتح بالرحمة انفتحت ... خداوندا! تو را به آن اسمى مىخوانم كه اگر بر درهاى بستهى آسمانها خوانده شود، با رحمت تو گشوده مىشود.
توسعه يا تنگى رزق نشانهى مهر يا قهر الهى نيست، زيرا قرآن مىفرمايد: «فَلا تُعْجِبْكَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِها» «2» سرمايه و فرزند كفّار سبب شگفتى تو نشود زيرا كه خداوند اراده كرده آنان را با همين امكانات در همين دنيا عذاب كند.
اگر چه توسعه يا تنگى رزق و معيشت در دست خداست ليكن انسان نبايد از تلاش باز ايستد. قرآن فرمان مىدهد: «وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ» «3» به سراغ فضل الهى برويد و براى كسب مال تلاش كنيد.
رزق هميشه مادّى نيست، چرا كه در دعا مىخوانيم: «اللهم ارزقنى توفاق الطاعة و بعد المعصية» خداوندا! توفيق بندگى خودت و دورى از گناه را روزى من كن.
قرآن كليدهاى توسعه را به ما آموخته و مىفرمايد:
«لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ» «4» اگر شكر كنيد، شما را با دادن روزى زياد مىكند.
اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ... يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً «5» از پروردگارتان استغفار كنيد، او براى شما
«1». بقره، 164.
«2». توبه، 55.
«3». جمعه، 10.
«4». ابراهيم، 7.
«5». هود، 52.
جلد 8 - صفحه 382
باران مىفرستد.
«وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ» «1» هر كه نسبت به خدا پروا داشته باشد، او را از بن بست نجات داده و از راهى كه محاسبه نمىكند، روزى مىدهد.
پیام ها
1- عوامل مؤثّر در هستى، تنها به دست خداست. «لَهُ مَقالِيدُ»
2- توسعه و تنگى رزق تصادفى نيست، به دست خداى حكيم است. يَبْسُطُ الرِّزْقَ ... وَ يَقْدِرُ
3- توسعهى رزق به زرنگى بستگى ندارد به دست خداست. «لِمَنْ يَشاءُ»
4- تقسيم رزق توسط خداوند، عالمانه است. «إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لَهُ مَقالِيدُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ «12»
لَهُ مَقالِيدُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ: خاصه ذات يگانه اوست كليدهاى خزاين آسمانها و زمينها، يعنى خزاين ارزاق سماوى كه باران است و گنجينههاى ارزاق زمين كه نباتات است تماما در قبضه اقتدار او است. يَبْسُطُ الرِّزْقَ:
وسعت مىدهد و گشاده مىگرداند روزى را، لِمَنْ يَشاءُ: براى هر كه مىخواهد بر وفق مصلحت، وَ يَقْدِرُ: و تنگ مىسازد به هر كه اراده فرمايد بر طبق حكمت، إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ: بدرستى كه ذات سبحانى به هر چيزى داناست از دقايق استحقاق قبض و بسط، پس بر وجه استحقاق روزى را عطا فرمايد.
حضرت امير المؤمنين عليه السّلام در نهج البلاغه فرمايد: و قدّر الارزاق فكثّرها و قللّها و قسّمها على الضّيق و السّعة فعدل فيها ليبتلى من اراد بميسورها و معسورها و ليختبر بذلك الشّكر و الصّبر من غنيّها و فقيرها.
و مقدر ساخت خداى تعالى ارزاق را، پس زياد نمايد آن را و كم كند آن را و تقسيم نمايد بر تنگى و وسعت، پس عدالت فرمايد در آن تا آزمايش نمايد كسى را كه اراده نمايد به آسانى و سختى روزى، و امتحان فرمايد به آن شكر را نسبت به غنى و صبر را نسبت به فقير. «1»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فاطِرُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً وَ مِنَ الْأَنْعامِ أَزْواجاً يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ «11» لَهُ مَقالِيدُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ «12» شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ وَ ما وَصَّيْنا بِهِ إِبْراهِيمَ وَ مُوسى وَ عِيسى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ ما تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ «13» وَ ما تَفَرَّقُوا إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ وَ لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَ إِنَّ الَّذِينَ أُورِثُوا الْكِتابَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ «14» فَلِذلِكَ فَادْعُ وَ اسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ وَ قُلْ آمَنْتُ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتابٍ وَ أُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ رَبُّنا وَ رَبُّكُمْ لَنا أَعْمالُنا وَ لَكُمْ أَعْمالُكُمْ لا حُجَّةَ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنا وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ «15»
ترجمه
پديد آورنده آسمانها و زمين قرار داد براى شما از خودهاتان جفتهائى و از چهار پايان جفتهائى خلق بسيارى ميگرداند شما را در آن نيست مانند او چيزى و او شنواى بينا است
مر او را است كليدهاى آسمانها و زمين گشاده
جلد 4 صفحه 572
ميگرداند روزى را براى هر كه ميخواهد و تنگ ميگرداند همانا او بهمه چيز دانا است
بيان نمود براى شما از دين آنچه توصيه و سفارش كرد بآن نوح را و آنچه وحى كرديم بتو و آنچه توصيه كرديم بآن ابراهيم و موسى و عيسى را كه بپا داريد دين را و متفرّق و پراكنده مشويد در آن گران است بر مشركان آنچه ميخوانيد آنها را بسوى آن خدا اختيار و جلب ميكند بسوى خود هر كه را ميخواهد و هدايت ميكند بسوى خود كسى را كه بازگشت مينمايد
و متفرق نشدند مگر بعد از آنكه آمد نزدشان دانش براى نافرمانى و ستمى كه بود ميانشان و اگر نبود تقديرى كه سبقت گرفته بود از پروردگارت تا مدّتى نام برده شده هر آينه حكم كرده شده بود ميانشان و همانا آنانكه بميراث داده شدند كتابرا بعد از آنها هر آينه در شكّى هستند از آن موجب تحيّر
پس براى آن امر دعوت كن و ثابت باش آنچنانكه مأمور شدى و پيروى مكن خواهشهاى آنها را و بگو گرويدم بآنچه فرستاد خدا از كتاب و مأمور شدم كه بعدالت رفتار كنم ميان شما خدا پروردگار ما و پروردگار شما است براى ما كارهاى ما و براى شما كارهاى شما است نيست خصومتى ميان ما و شما خدا جمع ميكند ميان ما و بسوى او است بازگشت.
تفسير
خداوند متعال در مقام اثبات استحقاق خود براى پرستش و ستايش و نفى آن از بتها استدلال فرموده است بخلق نمودن و نوپديد آوردن خود آسمانها و زمين را كه مورد قبول اهل شرك و كفار مكه بوده و آنكه قرار داده است براى مردان زنانى از جنس آنها و نيز قرار داده براى شتر و گاو و گوسفند جفتهائى كه خلق ميكند و منتشر مينمايد بندگان خود را در آن قرار دادن كه جعل ذكور و اناث است در هر جنس و نيست مانند او در صفات ربوبيّت موجودى اگر كاف زائده باشد كه مشهور است يا نيست مانند مانند او چيزى اگر فرض شود براى او مانندى چون اگر مانند او مانند نداشته باشد خودش بطريق اولى مانند ندارد كه بعضى گفتهاند براى مبالغه در نفى مثل اين تعبير شده ولى اظهر همان وجه اول است و او ميشنود تمام مسموعات را و مىبيند تمام مبصرات را و در دست او است كليدهاى گنجهاى آسمانها و زمين باران رحمتش از آسمان ميريزد و ارزاق بندگان از زمين مىرويد آفتاب و ماه و ساير كواكب هر يك بنوبه خودشان در تربيت
جلد 4 صفحه 573
اشجار و اثمار مدخليّت دارند و همه بفرمان اويند و او بر حسب مصلحت و قابليت وسعت ميدهد رزق هر كس را بخواهد و تنگ ميكند روزى او را و او بتمام مقتضيات توسعه و تضييق عالم و خبير است مبيّن و روشن نموده و آئين گذارى و تشريع فرموده از دين قويم و منهج مستقيم براى بندگان خود آنچه را وصيت نمود به تبعيّت از آن نوح پيغمبر عليه السّلام را و آنچنان شرع مطاعى را كه وحى فرموده به پيغمبر آخر الزمان و آنچه را وصيت و سفارش فرموده به حضرت ابراهيم و موسى و عيسى عليهم السّلام كه پيغمبران اولو العزم بودند آنكه برپا داريد شما پيغمبران قولا و عملا دين حق را كه توحيد و نبوت و امامت و معاد باشد و متفرق نشويد بلكه متّحد باشيد در آنچه ذكر شد از اصول اديان حقّه كه در تمام ازمنه ثابت و محقق بوده و قابل تغيير و تبديل نيست ولى بزرگ و گران آمد بطبع مشركين دعوت تو بخداى يگانه و ترك بتپرستى و آنكه واجب باشد بر آنها اطاعت يكنفر از جنس خودشان با آنكه خدا اختيار ميكند و ميكشاند بسوى ترويج دين خود هر كس را كه بخواهد و بداند كه لايق منصب نبوت و خلعت امامت است و راهنمائى ميفرمايد بحق و حقيقت كسى را كه رجوع نمايد و اقبال كند بحق در طلب حقيقت با نيت خالص و قلب پاك و متفرق نشدند و اختلاف ننمودند اهل شرك مكه در قبول دين اسلام مگر بعد از آنكه عارف و عالم شدند بمقام تو و صحّت كتابت و آنكه هر دو از جانب خدايند براى تجاوز از حق و تعدّى از حدّ و ظلم بخودشان و حسد بر تو و تعصّب در كيش باطل پدرانشان و ساير اغراض فاسده دنيوى بين خودشان از حبّ مال و جاه و عناد و لجاج و امثال اينها و اگر نبود آنكه خداوند مقدّر فرموده بود اجلهاى آنها را و مهلت داده بود آنان را براى تكميل شقاوت و استحقاقشان براى عذاب هر آينه هلاك مىفرمود آنها را و ممتاز مينمود حق را از باطل بنزول عذاب بعد از نزول كتاب اين حال مشركين مكه و كفار قريش در صدر اسلام است ولى كسانيكه بعدا كتاب خدا و دين اسلام بر آنها عرضه شود از عوام ساير ملل و اديان كه علماء آنها امر را بر آنان مشتبه نموده و خودشان كاملا باعجاز قرآن پى نبردهاند و تفكر و تأمل در آيات آن ننمودهاند در شكى مستقرّ و موجب تشويش و تحيّرند از قرآن و حق بودن آن و دين اسلام پس براى پيشرفت
جلد 4 صفحه 574
اين مقصد بزرگ خود و انبياء عظام كه اثبات توحيد و نفى شرك و رفع شك است دعوت كن و استقامت نما چنانچه مأمور شدى و پيروى منما از خواهشها و توقّعات بيجاى اهل شرك و عناد و بگو من ايمان آوردم بتمام كتب سماوى و مأمور شدم بعدالت اجتماعى خداوند خالق و آمر و مربّى و نگهدار و نگهبان ما و شما است و پاداش اعمال ما و شما را ميدهد و ديگر جاى محاجّه و مخاصمه ميان ما و شما نيست چون همه دانستيد و يافتيد حق بودن دين و كتاب مرا خدا روز قيامت ما و شما را مجتمع مينمايد و حق را از باطل ممتاز ميفرمايد و مرجع همه حكم او است آنچه تا كنون ذكر شد بيانات مفسرين و مستفاد از ظاهر آيات شريفه بنظر حقير است ولى مفاد بعضى از روايات آنستكه مراد از مخاطبين در قول خداوند شرع لكم و در أن اقيموا آل محمد صلّى اللّه عليه و اله و سلّم ميباشند و مراد از دين اصول و فروع مهمّه اسلام و ولايت ائمه عليهم السلام است و آنچه گران است بر كسانى كه با امير المؤمنين عليه السّلام غير او را شريك نمودند در خلافت پيغمبر صلى اللّه عليه و اله اختصاص ولايت بآن حضرت و اولاد اطهار او است و مجتبى و مهتدى باختيار و هدايت خدا ايشان و شيعيانشانند و كسانيكه متفرق شدند بعد از علم پيدا كردن براى تعدّى و تجاوز از حق وحد آنانند كه حسد بردند بر تفضيل امير المؤمنين عليه السّلام بامر خدا و بآراء و اهواء خودشان مذهب اختيار كردند و كسانيكه در شك مريب هستند اتباع و پيروان آنانند كه مخالفت امر پيغمبر را نمودند و امر بدعوت و استقامت راجع بفروع دين و ولايت امير المؤمنين عليه السّلام است و معلوم است كه اينها معانى خفيّه است كه از باطن قرآن ائمه اطهار كشف و بيان فرمودهاند و اللّه تعالى اعلم.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
لَهُ مَقالِيدُ السَّماواتِ وَ الأَرضِ يَبسُطُ الرِّزقَ لِمَن يَشاءُ وَ يَقدِرُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيءٍ عَلِيمٌ «12»
از براي اوست كليدهاي آسمانها و زمين بسط ميدهد روزي را از براي هر که مشيتش تعلق گرفته و تنگ ميگيرد محققا او به هر چيزي دانا است.
لَهُ مَقالِيدُ السَّماواتِ وَ الأَرضِ كليد را هم اطلاق ميكنند باسم مفتاح و هم باسم مقلاد بواسطه آنكه كليد هم در را باز ميكند و هم در را ميبندد وَ عِندَهُ مَفاتِحُ الغَيبِ لا يَعلَمُها إِلّا هُوَ- انعام آيه 59- و مقاليد آسمانها و زمين بعضي گفتند مراد خزانههاي آسمانها و زمين است چنانچه ميفرمايد وَ لِلّهِ خَزائِنُ السَّماواتِ وَ الأَرضِ- منافقون آيه 7- و بعضي گفتند مراد ارزاق است که از آسمان نازل ميشود و از زمين روئيده ميشود (اقول: خزائن و ارزاق به معني العام قريب المعني است) ميفرمايد وَ فِي السَّماءِ رِزقُكُم وَ ما تُوعَدُونَ- ذاريات آيه 22، و رزق شامل جميع نعم الهيه ميشود افاضه علم و توفيق عبادت و ايمان و مثوبات و مأكولات و مشروبات و صحت و سلامت و اولاد و عزّت و دولت و ساير نعم چنانچه ميگوييم خداوند علم و ايمان و توفيق و اولاد و ثروت، و مكنت روزي فلان نموده و تمام اينها را خداوند موافق حكمت و مصلحت قبل از خلقت تقدير فرموده و خزائن همان تقديرات الهي است و تمام از عالم بالا بموقع خود افاضه ميشود باهل زمين يا از زمين خارج ميشود مثلا ارزاق زميني منحصر بمأكولات و مشروبات نيست اولاد و ثروت و مال و عزت و صحت و اشباه اينها از همين زمين است و علم و توفيق و اجابت دعا و رحمت و مغفرت و امثال آنها از عالم بالا است و تمام منوط بيد قدرت او است، حتّي جعل رسل و انزال كتب و نصب خليفه و
جلد 15 - صفحه 464
الهامات رباني تمام بدست او است اللّهُ أَعلَمُ حَيثُ يَجعَلُ رِسالَتَهُ- انعام آيه 124-.
يَبسُطُ الرِّزقَ لِمَن يَشاءُ وَ يَقدِرُ در حديث قدسي است فرمود (ان من عبادي من لا يصلحه الا الفقر فان اغنيته لا فسده ذلک و ان من عبادي من لا يصلحه الا الغني فان افقرته لا فسده ذلک فمن لم يصبر علي بلائي و لم يرض بقضايي فليطلب ربا سواي و ليخرج من ارضي و سمائي إِنَّهُ بِكُلِّ شَيءٍ عَلِيمٌ صلاح هر كس در چيست.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 12)- در این آیه سخن از سه قسمت دیگر از صفات فعل و ذات
ج4، ص331
پروردگار است که هر کدام مسأله ولایت و ربوبیت او را در بعد خاصی نشان میدهد.
نخست میفرماید: «کلیدهای آسمانها و زمین از آن اوست» (لَهُ مَقالِیدُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ).
بنابر این هر کس هر چه دارد از اوست، و هر چه میخواهد باید از او بخواهد، نه تنها «کلیدها» بلکه «خزائن» آسمانها و زمین نیز از آن اوست.
در توصیف بعد که در حقیقت نتیجهای است برای توصیف قبل، میافزاید:
«روزی را برای هر کس بخواهد گسترش میدهد و (برای هر کس بخواهد) تنگ و محدود میسازد» (یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَقْدِرُ).
از آنجا که خزائن عالم در دست اوست تمام رزق و روزیها نیز در قبضه قدرت او قرار دارد، و بر طبق مشیتش که از حکمت او سر چشمه میگیرد و مصالح بندگان در آن ملحوظ است آن را تقسیم میکند.
و از آنجا که بهرهمند ساختن همه موجودات زنده از روزیها نیاز به علم و آگاهی از مقدار احتیاجات و محل و سایر خصوصیات آنها دارد، در آخرین توصیف اضافه میکند: «او به همه چیز داناست» (إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ).
و به این ترتیب در چهار آیه فوق یازده وصف دیگر از اوصاف کمالیه پروردگار (اعم از اوصاف ذات و اوصاف فعل) بیان شده است.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص459
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم