زندگی دنیا: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱۰: سطر ۱۰:
 
پس ملاحظه كرديد كه خدا زندگى دنيا را به اين اوصاف توصيف كرد و آن را متاع خوانده و متاع به معناى هر چيزى است كه خود آن هدف نباشد بلكه وسيله‌اى براى رسيدن به هدف باشد و آن را عرض خواند و عرض چيزى است كه خودى نشان مى‌دهد و بزودى از بين مى‌رود، و آن را زينت خواند و زينت به معناى زيبائى و جمالى است كه ضميمه چيز ديگرى شود، تا به خاطر زيبائيش آن چيز ديگر محبوب و جالب شود، در نتيجه آن كسى كه به طرف آن چيز جذب شده، چيزى را خواسته كه در آن نيست و آنچه را كه در آن هست نخواسته و نيز آن را لهو خوانده و لهو عبارت است از كارهاى بيهوده‌اى كه آدمى را از كار واجبش باز بدارد و نيز آن را لعب خوانده و لعب عبارت است از عملى كه به خاطر يك هدف خيالى و خالى از حقيقت انجام گيرد و آن را متاع غرور خوانده و متاع غرور به معناى هر فريبنده‌اى است كه آدمى را گول بزند.
 
پس ملاحظه كرديد كه خدا زندگى دنيا را به اين اوصاف توصيف كرد و آن را متاع خوانده و متاع به معناى هر چيزى است كه خود آن هدف نباشد بلكه وسيله‌اى براى رسيدن به هدف باشد و آن را عرض خواند و عرض چيزى است كه خودى نشان مى‌دهد و بزودى از بين مى‌رود، و آن را زينت خواند و زينت به معناى زيبائى و جمالى است كه ضميمه چيز ديگرى شود، تا به خاطر زيبائيش آن چيز ديگر محبوب و جالب شود، در نتيجه آن كسى كه به طرف آن چيز جذب شده، چيزى را خواسته كه در آن نيست و آنچه را كه در آن هست نخواسته و نيز آن را لهو خوانده و لهو عبارت است از كارهاى بيهوده‌اى كه آدمى را از كار واجبش باز بدارد و نيز آن را لعب خوانده و لعب عبارت است از عملى كه به خاطر يك هدف خيالى و خالى از حقيقت انجام گيرد و آن را متاع غرور خوانده و متاع غرور به معناى هر فريبنده‌اى است كه آدمى را گول بزند.
  
آيه ديگرى جامع همه خصوصيات آيات بالا است و آن آيه اين است: {{متن قرآن|«وَمَا هَٰذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ ۚ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ ۚ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ»}}.<ref>زندگى دنيا جز بيهوده كارى و بازى نيست و زندگى واقعى تنها زندگى آخرت است، اگر بنا دارند بفهمند. ([[سوره عنكبوت]]، آيه 64.</ref>
+
آيه ديگرى جامع همه خصوصيات آيات بالا است و آن آيه اين است: {{متن قرآن|«وَمَا هَٰذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ»}}.<ref>زندگى دنيا جز بيهوده كارى و بازى نيست و زندگى واقعى تنها زندگى آخرت است، اگر بنا دارند بفهمند. ([[سوره عنكبوت]]، آيه 64.</ref>
  
 
اين آيه شريفه مى‌خواهد حقيقت معناى زندگى، يعنى كمال آن را از زندگى دنيا نفى نموده و آن حقيقت و كمال را براى زندگى آخرت اثبات كند، چون زندگى آخرت حياتى است كه بعد از آن مرگى نيست، همچنان كه فرمود: {{متن قرآن|«آمِنِينَ* لَا يَذُوقُونَ فِيهَا الْمَوْتَ إِلَّا الْمَوْتَةَ الْأُولَىٰ»}}<ref>در حالى كه ايمن مى‌باشند و به جز مرگ اول ديگر طعم هيچ مرگى را نمى‌چشند. ([[سوره دخان]]، آيه 56) و نيز فرموده: "لهم ما يشاؤن فيها ولدينا مزيد".</ref> پس اهل آخرت ديگر دچار [[مرگ]] نمى‌شوند و هيچ نقصى و كدورتى عيششان را مكدر نمى‌كند، ليكن صفت اول يعنى ايمنى، از آثار حقيقى و خاص زندگى آخرت و از ضروريات آن است.
 
اين آيه شريفه مى‌خواهد حقيقت معناى زندگى، يعنى كمال آن را از زندگى دنيا نفى نموده و آن حقيقت و كمال را براى زندگى آخرت اثبات كند، چون زندگى آخرت حياتى است كه بعد از آن مرگى نيست، همچنان كه فرمود: {{متن قرآن|«آمِنِينَ* لَا يَذُوقُونَ فِيهَا الْمَوْتَ إِلَّا الْمَوْتَةَ الْأُولَىٰ»}}<ref>در حالى كه ايمن مى‌باشند و به جز مرگ اول ديگر طعم هيچ مرگى را نمى‌چشند. ([[سوره دخان]]، آيه 56) و نيز فرموده: "لهم ما يشاؤن فيها ولدينا مزيد".</ref> پس اهل آخرت ديگر دچار [[مرگ]] نمى‌شوند و هيچ نقصى و كدورتى عيششان را مكدر نمى‌كند، ليكن صفت اول يعنى ايمنى، از آثار حقيقى و خاص زندگى آخرت و از ضروريات آن است.

نسخهٔ ‏۱۶ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۵۸

زندگی مفهومی است که در بین تمام افراد بشر در محاورت عادی معنای مشخصی دارد جزو هر مسلک و ملتی که باشند اما قرآن از آنچه معمولا به این عنوان شناخته می شود به "الحيوة الدنيا" تعبیر می کند. و خداى سبحان با اين كه زندگى دنيا را زندگى دانسته، ولى در عين حال در مواردى از كلامش آن را زندگى پست و خوار و غيرقابل اعتنا دانسته، از آن جمله فرموده:

  • «وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا مَتَاعٌ».[۱]
  • «تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا».[۲]
  • «تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا».[۳]
  • «وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ».[۴]
  • «وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ».[۵]

پس ملاحظه كرديد كه خدا زندگى دنيا را به اين اوصاف توصيف كرد و آن را متاع خوانده و متاع به معناى هر چيزى است كه خود آن هدف نباشد بلكه وسيله‌اى براى رسيدن به هدف باشد و آن را عرض خواند و عرض چيزى است كه خودى نشان مى‌دهد و بزودى از بين مى‌رود، و آن را زينت خواند و زينت به معناى زيبائى و جمالى است كه ضميمه چيز ديگرى شود، تا به خاطر زيبائيش آن چيز ديگر محبوب و جالب شود، در نتيجه آن كسى كه به طرف آن چيز جذب شده، چيزى را خواسته كه در آن نيست و آنچه را كه در آن هست نخواسته و نيز آن را لهو خوانده و لهو عبارت است از كارهاى بيهوده‌اى كه آدمى را از كار واجبش باز بدارد و نيز آن را لعب خوانده و لعب عبارت است از عملى كه به خاطر يك هدف خيالى و خالى از حقيقت انجام گيرد و آن را متاع غرور خوانده و متاع غرور به معناى هر فريبنده‌اى است كه آدمى را گول بزند.

آيه ديگرى جامع همه خصوصيات آيات بالا است و آن آيه اين است: «وَمَا هَٰذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ».[۶]

اين آيه شريفه مى‌خواهد حقيقت معناى زندگى، يعنى كمال آن را از زندگى دنيا نفى نموده و آن حقيقت و كمال را براى زندگى آخرت اثبات كند، چون زندگى آخرت حياتى است كه بعد از آن مرگى نيست، همچنان كه فرمود: «آمِنِينَ* لَا يَذُوقُونَ فِيهَا الْمَوْتَ إِلَّا الْمَوْتَةَ الْأُولَىٰ»[۷] پس اهل آخرت ديگر دچار مرگ نمى‌شوند و هيچ نقصى و كدورتى عيششان را مكدر نمى‌كند، ليكن صفت اول يعنى ايمنى، از آثار حقيقى و خاص زندگى آخرت و از ضروريات آن است.

پس زندگى اخروى، زندگى حقيقى و بر طبق حقيقت است، چون ممكن نيست مرگ بر آن عارض شود، برخلاف حيات دنيا.[۸]

زندگی دنیا در روایات

امام علی علیه السلام می فرماید: «آگاه باشید این دنیا که شما آن را آرزو کرده و به آن علاقه دارید و شما را گاه به خشم می‌آورد و زمانی خشنود می‌سازد، نه سرای اقامت و باقی ماندن شما است و نه جایی که برای آن آفریده شده و نه محلی که به آن دعوت گشته‌اید» .[۹]

در سفارشی از امام سجاد علیه السلام آمده است: پس اى بندگان خدا از آن مردمى باشيد كه انديشه مي كنند و به دنيا دل نبنديد كه همانا خداى عز و جل به محمد صلی الله علیه و آله مي فرمايد: «دل به مردم ستمكار نبنديد كه آتش شما را فراگيرد» (سوره هود، آيه 113) و دل مبنديد به رونق دنيا و آنچه در آن است دل بستن كسى كه آن را خانه نشيمن ماندنى و جايگاه هميشگى براى خويش گرفته، زيرا دنيا سراى موقت و جاى كوچ كردن و خانه عمل و كار است، پس توشه گيريد در آن كارهاى شايسته را پيش از پراكنده شدن روزهاى آن و پيش از رسيدن اجازه ويرانى آن از جانب خداوند زيرا چنانست كه همان كسى كه او را از ابتداى كار و در آغازش آباد كرده ويرانش سازد و او است سرپرست ميراث زمين.[۱۰]

پانویس

  1. زندگى دنيا در برابر زندگى آخرت جز وسیله نيست. (سوره رعد، آيه 26)
  2. شما همه در پى حیات دنیا هستید که عارضی و زودگذر است.(سوره نساء، آيه 94)
  3. زينت زندگى دنیا را مى‌خواهى. (سوره كهف، آيه 28.
  4. زندگى دنيا جز بازى و بيهوده كارى نيست. (سوره انعام، آيه 32)
  5. زندگى دنيا به جز دام فريب چيز ديگرى نيست. (سوره حديد، آيه 20)
  6. زندگى دنيا جز بيهوده كارى و بازى نيست و زندگى واقعى تنها زندگى آخرت است، اگر بنا دارند بفهمند. (سوره عنكبوت، آيه 64.
  7. در حالى كه ايمن مى‌باشند و به جز مرگ اول ديگر طعم هيچ مرگى را نمى‌چشند. (سوره دخان، آيه 56) و نيز فرموده: "لهم ما يشاؤن فيها ولدينا مزيد".
  8. ترجمه الميزان، ج‌2، ص: 502 و 503.
  9. غررالحکم، ج 1، ص 84.
  10. الروضة من الكافي، ترجمه رسولى محلاتى، ج‌1، ص:108.


منابع

  • المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبائی، ترجمه موسوی همدانی.
  • الروضة من الكافي، ترجمه رسولى محلاتى