آیه 154 سوره نساء: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
سطر ۱۶۰: سطر ۱۶۰:
 
===برگزیده تفسیر نمونه===
 
===برگزیده تفسیر نمونه===
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
(آیه 153)
 
  
'''شأن‌ نزول‌:'''
+
(آیه 154)
 
 
جمعی از یهود نزد پیامبر صلّی اللّه علیه و آله آمدند و گفتند: اگر تو پیغمبر خدایی کتاب آسمانی خود را یکجا به ما عرضه کن، همانطور که موسی تورات را یکجا آورد، این آیه و آیه بعد نازل شد و به آنها پاسخ گفت.
 
 
 
'''تفسیر:'''
 
 
 
'''بهانه جویی یهود'''
 
 
 
در این آیه، نخست اشاره به درخواست اهل کتاب (یهود) می کند و می گوید: «اهل کتاب از تو تقاضا می کنند که کتابی از آسمان (یکجا) بر آنها نازل کنی» (یسئَلُکَ أَهلُ الکتابِ أَن تُنَزِّلَ عَلَیهِم کتاباً مِنَ السَّماءِ).
 
 
 
شک نیست که آنها در این تقاضای خود حسن نیت نداشتند، زیرا هدف از نزول کتاب آسمانی همان ارشاد و هدایت و تربیت است، گاهی این هدف با نزول کتاب آسمانی یکجا تأمین می شود، و گاهی تدریجی بودن آن به این هدف بیشتر کمک می کند.
 
 
 
لذا به دنبال این تقاضا خداوند به عدم حسن نیت آنها اشاره کرده، و ضمن دلداری به پیامبرش، سابقه لجاجت و عناد و بهانه جویی یهود را در برابر پیامبر بزرگشان موسی بن عمران بازگو می کند.
 
 
 
نخست می گوید: «اینها از موسی چیزهایی بزرگتر و عجیبتر از این خواستند و گفتند: خدا را آشکارا به ما نشان بده»؟ (فَقَد سَأَلُوا مُوسی أَکبَرَ مِن ذلِکَ فَقالُوا أَرِنَا اللّهَ جَهرَةً).
 
 
 
این درخواست عجیب و غیر منطقی که نوعی از عقیده بتپرستان را منعکس می ساخت و خدا را جسم و محدود معرفی می کرد و بدون شک از لجاجت و عناد سر چشمه گرفته بود، سبب شد که «صاعقه آسمانی به خاطر این ظلم و ستم آنها را فرا گرفت» (فَأَخَذَتهُمُ الصّاعِقَةُ بِظُلمِهِم).
 
 
 
سپس به یکی دیگر از اعمال زشت آنها که مسأله «گوساله پرستی» بود، اشاره می کند و می گوید: «آنها پس از مشاهده آن همه معجزات و دلایل روشن، گوساله را به عنوان معبود خود انتخاب کردند»؟ (ثُمَّ اتَّخَذُوا العِجلَ مِن بَعدِ ما جاءَتهُمُ البَیناتُ).
 
 
 
ولی با این همه برای این که به راه بازگردند «ما آنها را بخشیدیم و به موسی برتری و حکومت آشکاری دادیم» و بساط رسوای سامری و گوساله پرستان را برچیدیم» (فَعَفَونا عَن ذلِکَ وَ آتَینا مُوسی سُلطاناً مُبِیناً).
 
  
 +
باز آنها از خواب غفلت بیدار نشدند و از مرکب غرور و لجاجت پایین نیامدند، به همین جهت «ما کوه طور را بر بالای سر آنها به حرکت درآوردیم، و در همان حال از آنها پیمان گرفتیم و به آنها گفتیم که به عنوان توبه از گناهانتان از در بیت المقدس با خضوع و خشوع وارد شوید، و نیز به آنها تأکید کردیم که در روز شنبه دست از کسب و کار بکشید و راه تعدی و تجاوز را پیش نگیرید (و از ماهیان دریا که در آن روز صیدش حرام بود استفاده نکنید) و در برابر همه اینها پیمان شدید از آنان گرفتیم» اما آنها به هیچ یک از این پیمانهای مؤکد وفا نکردند؟ (وَ رَفَعنا فَوقَهُمُ الطُّورَ بِمِیثاقِهِم وَ قُلنا لَهُمُ ادخُلُوا البابَ سُجَّداً وَ قُلنا لَهُم لا تَعدُوا فِی السَّبتِ وَ أَخَذنا مِنهُم مِیثاقاً غَلِیظاً).
 
}}
 
}}
 
|-|
 
|-|

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۵۸

مشاهده آیه در سوره

وَرَفَعْنَا فَوْقَهُمُ الطُّورَ بِمِيثَاقِهِمْ وَقُلْنَا لَهُمُ ادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُلْنَا لَهُمْ لَا تَعْدُوا فِي السَّبْتِ وَأَخَذْنَا مِنْهُمْ مِيثَاقًا غَلِيظًا

مشاهده آیه در سوره


<<153 آیه 154 سوره نساء 155>>
سوره : سوره نساء (4)
جزء : 6
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

و کوه طور را برای (اتمام حجّت و اخذ) پیمان بر فراز سر آنها بلند گردانیدیم و آنها را گفتیم به حال سجده بدین درگاه درآیید و گفتیم از حکم روز شنبه تعدی مکنید، و از آنها پیمانی سخت گرفتیم.

و کوه طور را به سبب پیمانشان [به پذیرفتن تورات، عمل به آن و ایمان به موسی] برفرازشان برافراشتیم، و به آنان گفتیم: با تواضع و فروتنی و سجده کنان، از دروازه [شهر یا درِ معبد] درآیید. و [نیز] به آنان گفتیم: روز شنبه [از حکم حرمت صید ماهی] تجاوز نکنید. و از آنان [برای اجرای احکام تورات و فرمان های موسی] پیمانی محکم و استوار گرفتیم.

و كوه طور را به يادبود پيمان [با] آنان، بالاى سرشان افراشته داشتيم؛ و به آنان گفتيم: «سجده‌كنان از در درآييد» و [نيز] به آنان گفتيم: «در روز شنبه تجاوز مكنيد.» و از ايشان پيمانى استوار گرفتيم.

و به خاطر پيمانى كه با آنها بسته بوديم كوه طور را بر فراز سرشان بداشتيم و گفتيم: سجده‌كنان از آن در داخل شويد و در روز شنبه تجاوز مكنيد. و از ايشان پيمانى سخت گرفتيم.

و کوه طور را بر فراز آنها برافراشتیم؛ و در همان حال از آنها پیمان گرفتیم، و به آنها گفتیم: «(برای توبه،) از در (بیت المقدس) با خضوع درآیید!» و (نیز) گفتیم: «روز شنبه تعدّی نکنید (و دست از کار بکشید!)» و از آنان (در برابر همه اینها،) پیمان محکمی گرفتیم.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

And We raised the Mount above them for the sake of their covenant, and We said to them, ‘Enter the gate prostrating’ and We said to them, ‘Do not violate the Sabbath,’ and We took from them a solemn covenant.

And We lifted the mountain (Sainai) over them at (the taking of the covenant) and We said to them: Enter the door making obeisance; and We said to them: Do not exceed the limits of the Sabbath, and We made with them a firm covenant.

And We caused the Mount to tower above them at (the taking of) their covenant: and We bade them: Enter the gate, prostrate! and We bode them: Transgress not the Sabbath! and We took from them a firm covenant.

And for their covenant we raised over them (the towering height) of Mount (Sinai); and (on another occasion) we said: "Enter the gate with humility"; and (once again) we commanded them: "Transgress not in the matter of the sabbath." And we took from them a solemn covenant.

معانی کلمات آیه

طور: كوه: به قولى اسم كوهى است كه در آن به موسى عليه السّلام وحى آمد.

سجدا: ساجد: سجده كننده. جمع آن سجّد است.

سبت: سبت: قطع. «سبت الشيء: قطعه» سبت يهود روز شنبه است كه عمل روزانه براى استراحت قطع مى شود.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ رَفَعْنا فَوْقَهُمُ الطُّورَ بِمِيثاقِهِمْ وَ قُلْنا لَهُمُ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُلْنا لَهُمْ لا تَعْدُوا فِي السَّبْتِ وَ أَخَذْنا مِنْهُمْ مِيثاقاً غَلِيظاً «154»

ما كوه طور را به خاطر پيمان گرفتن از آنان (بنى‌اسرائيل) بالاى سرشان قرار داديم و به ايشان گفتيم: سجده‌كنان از آن در وارد شويد و به آنان گفتيم: در روز شنبه (تعطيل، به احكام خدا) تعدّى نكنيد و از آنان پيمانى محكم گرفتيم.

«1». انعام، 7.

«2». اسراء، 93.

جلد 2 - صفحه 203

نکته ها

مشابه اين آيه، در سوره بقره آيات 63 و 93 ونيز اعراف آيه‌ى 171 آمده است.

منظور از پيمان خدا با بنى‌اسرائيل، همان است كه در آيات 40 و 84 سوره‌ى بقره و آيه‌ى 12 مائده آمده است.

مكان‌هاى مقدّس، آداب ويژه‌اى دارد: «ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً»*

نسبت به كوه طور، در قرآن آمده است: «فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ» «1»

در مورد خانه‌هاى پيامبر: «لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ» «2»

درباره‌ى مساجد: «خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» «3»

درباره‌ى مسجد الحرام: «فَلا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ» «4»

درباره‌ى كعبه: «طَهِّرا بَيْتِيَ» «5»

و آداب ديگرى كه نسبت به مساجد در كتب فقهى و منابع حديثى آمده است.

پیام ها

1- در تربيت گاهى لازم است از اهرم ترس و ارعاب استفاده شود. «وَ رَفَعْنا فَوْقَهُمُ الطُّورَ»

2- اشتغال به كار هنگام تعطيلى وعبادت، نوعى تعدّى است. «لا تَعْدُوا فِي السَّبْتِ»

«1». طه، 12.

«2». احزاب، 53.

«3». اعراف، 31.

«4». توبه، 28.

«5». بقره، 125.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ رَفَعْنا فَوْقَهُمُ الطُّورَ بِمِيثاقِهِمْ وَ قُلْنا لَهُمُ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُلْنا لَهُمْ لا تَعْدُوا فِي السَّبْتِ وَ أَخَذْنا مِنْهُمْ مِيثاقاً غَلِيظاً (154)

تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 636

وَ رَفَعْنا فَوْقَهُمُ الطُّورَ: و برداشتيم بالاى سر ايشان طور را به مقدار عرض لشگر در وقتى كه امتناع كردند از عمل به آنچه در تورات است، و از قبول آنچه موسى به آنها آورده بود، بِمِيثاقِهِمْ‌: به سبب پيمان و عهد ايشان، يعنى تا به جهت خوف وقوع كوه بر آنها، قبول پيمان و عهدى نمايند كه حق تعالى به ايشان امر فرموده بود از قبول ايمان و اقرار به آنچه موسى آورده، و عمل به احكام تورات. ايشان روى به زمين نهاده و به يك چشم، نگاه در آن كوه مى‌كردند به جهت ترس وقوع آن. اين است كه عادت يهود بر اين شده كه سجده را به يك طرف روى نمايند. وَ قُلْنا لَهُمُ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً: و گفتيم مر ايشان را بعد از نقض عهد، به زبان يوشع بن نون كه داخل شويد به دروازه شهر اريحا، در حالتى كه سجده كنندگان باشيد. و آن وقتى بود كه به بيت المقدس رسيدند، خواستند از در ديگر داخل شوند. ما گفتيم از باب ايليا درآييد. و به كلمه «حطه» كه به زبان شما كلمه استغفار است، قائل شويد. ايشان از سجده امتناع نموده و از در ديگر داخل شدند و به جاى حطه «حنطه» گفتند.

وَ قُلْنا لَهُمْ لا تَعْدُوا فِي السَّبْتِ‌: و گفتيم ما مر ايشان را بر زبان داود عليه السّلام كه ستم مكنيد و از حد تجاوز مكنيد در حكم روز شنبه، يعنى در آن روز كسب مكنيد و ماهى مگيريد. ايشان از اين تجاوز نمودند. و ممكن است اين امر بر زبان موسى عليه السّلام در زمان رفع طور بر آنها بود، و ايشان منقاد شدند، لكن در زمان داود عليه السّلام نقض عهد نموده، از احكام تعدى كردند؛ و به هر طريق به جهت اعتدا، مسخ آنها زمان داود عليه السّلام بود. وَ أَخَذْنا مِنْهُمْ مِيثاقاً غَلِيظاً: و اخذ فرموديم از ايشان در هر يك از اين حكم‌ها عهد محكم و استوار كه آن قول ايشان بود كه: سَمِعْنا وَ أَطَعْنا*.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ رَفَعْنا فَوْقَهُمُ الطُّورَ بِمِيثاقِهِمْ وَ قُلْنا لَهُمُ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُلْنا لَهُمْ لا تَعْدُوا فِي السَّبْتِ وَ أَخَذْنا مِنْهُمْ مِيثاقاً غَلِيظاً (154)

ترجمه‌

و بلند نموديم بالاى سر آنها كوه طور را براى پيمانشان و گفتيم مر ايشانرا داخل شويد از در سجده‌كنان و گفتيم مرايشانرا تجاوز ننمائيد در روز شنبه و گرفتيم از آنها پيمانى محكم..

تفسير

در سوره بقره شرح اين قضايا ذكر شده است و اجمالش آنستكه بامر خدا كوه طور را جبرئيل از زمين كند و بالاى سر آنها نگهداشت و حضرت موسى فرمود يا عهد كنيد كه بفرقان عمل نمائيد يا كوه را بسر شما ميزنم ناچار قبول كردند و نيز مأمور شدند كه در وقت دخول در قريه اريحا يا بيت المقدس از در قريه داخل شوند و سجده شكر كنند و آنها تخلف نمودند و در زمان حضرت داود مأمور شدند ماهى نگيرند در روز شنبه و آنها بمكر و حيله مقصودشانرا انجام دادند و بعذاب الهى از قبيل طاعون و مسخ گرفتار شدند.

جلد 2 صفحه 150

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ رَفَعنا فَوقَهُم‌ُ الطُّورَ بِمِيثاقِهِم‌ وَ قُلنا لَهُم‌ُ ادخُلُوا الباب‌َ سُجَّداً وَ قُلنا لَهُم‌ لا تَعدُوا فِي‌ السَّبت‌ِ وَ أَخَذنا مِنهُم‌ مِيثاقاً غَلِيظاً (154)

و بالاي‌ سر ‌آنها‌ نگاه‌ داشتيم‌ كوه‌ طور ‌را‌ بواسطه‌ عهد و ميثاقي‌ ‌که‌ ‌با‌ ‌آنها‌ بسته‌ شد و بآنها گفتيم‌ داخل‌ شويد ‌در‌ باب‌ حطة ‌در‌ حال‌ سجده‌ و بآنها گفتيم‌ تجاوز نكنيد ‌در‌ شنبه‌ و ‌از‌ ‌آنها‌ عهد و ميثاق‌ گرفتيم‌ ميثاق‌ محكمي‌.

‌اينکه‌ ‌آيه‌ شريفه‌ اشاره‌ بمخالفت‌ يهود ‌است‌ و مربوط بآيه‌ قبل‌ ‌است‌ و شرح‌ مخالفت‌هاي‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌در‌ جلد دوم‌ ‌در‌ سوره‌ بقره‌ ‌در‌ ذيل‌ ‌آيه‌ شريفه‌ ‌که‌ يهود بموسي‌ ‌عليه‌ السّلام‌ گفتند لَن‌ نُؤمِن‌َ لَك‌َ حَتّي‌ نَرَي‌ اللّه‌َ جَهرَةً ‌آيه‌ 55، و ‌در‌ ذيل‌ ‌آيه‌ شريفه‌ وَ إِذ أَخَذنا مِيثاقَكُم‌ وَ رَفَعنا فَوقَكُم‌ُ الطُّورَ ‌آيه‌ 62، و ‌در‌ ذيل‌ ‌آيه‌ شريفه‌ وَ ادخُلُوا الباب‌َ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ الايه‌ ‌آيه‌ 58، و ‌در‌ ذيل‌ ‌آيه‌ شريفه‌ وَ إِذ واعَدنا مُوسي‌ أَربَعِين‌َ لَيلَةً ثُم‌َّ اتَّخَذتُم‌ُ العِجل‌َ مِن‌ بَعدِه‌ِ ‌آيه‌ 51، و ‌در‌ ذيل‌ ‌آيه‌ شريفه‌ وَ لَقَد عَلِمتُم‌ُ الَّذِين‌َ اعتَدَوا مِنكُم‌ فِي‌ السَّبت‌ِ فَقُلنا لَهُم‌ كُونُوا قِرَدَةً خاسِئِين‌َ ‌آيه‌ 65، مفصلا بيان‌ كرديم‌ احتياج‌ بتكرار نيست‌ فقط شرح‌ الفاظ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ ‌را‌ متذكر ميشويم‌:

وَ رَفَعنا فَوقَهُم‌ُ الطُّورَ بِمِيثاقِهِم‌ گرفتن‌ كوه‌ طور بالاي‌ سر ‌آنها‌ تحديد ‌بود‌ ‌که‌ ‌با‌ موسي‌ (ع‌) عهد و ميثاق‌ محكم‌ ببندند ‌که‌ بدستورات‌ ‌او‌ و بتورات‌ عمل‌ كنند و لذا باء بميثاقهم‌ سببيه‌ ‌يعني‌ بسبب‌ ميثاق‌ گرفتن‌ ‌از‌ ‌آنها‌ و ‌مع‌ ‌ذلک‌ ‌با‌ ‌اينکه‌ مخالفت‌ وَ قُلنا لَهُم‌ُ ادخُلُوا الباب‌َ سُجَّداً نمودند لذا ميفرمايد فَبَدَّل‌َ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا قَولًا غَيرَ الَّذِي‌ قِيل‌َ لَهُم‌ فَأَنزَلنا عَلَي‌ الَّذِين‌َ ظَلَمُوا رِجزاً مِن‌َ السَّماءِ بِما كانُوا يَفسُقُون‌َ بقره‌ ‌آيه‌ 59.

وَ قُلنا لَهُم‌ لا تَعدُوا فِي‌ السَّبت‌ِ ‌اينکه‌ حكم‌ ‌را‌ ‌هم‌ مخالفت‌ كردند و مسخ‌ شدند ببوزينه‌ چنانچه‌ ميفرمايد فَقُلنا لَهُم‌ كُونُوا قِرَدَةً خاسِئِين‌َ وَ أَخَذنا مِنهُم‌ مِيثاقاً غَلِيظاً ‌مع‌ ‌ذلک‌ احكام‌ تورات‌ ‌را‌ و دستورات‌ موسي‌ ‌را‌

جلد 6 - صفحه 261

چنان‌ عقب‌ سر انداختند و ‌از‌ ‌بين‌ بردند و ‌اينکه‌ تورات‌ رايج‌ ‌را‌ ‌در‌ دست‌ و پاي‌ مردم‌ انداختند و كفريات‌ و مزخرفات‌ ‌آنها‌ ‌را‌ گرفتند خذلهم‌ اللّه‌ و لعنهم‌ اللّه‌.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 154)

باز آنها از خواب غفلت بیدار نشدند و از مرکب غرور و لجاجت پایین نیامدند، به همین جهت «ما کوه طور را بر بالای سر آنها به حرکت درآوردیم، و در همان حال از آنها پیمان گرفتیم و به آنها گفتیم که به عنوان توبه از گناهانتان از در بیت المقدس با خضوع و خشوع وارد شوید، و نیز به آنها تأکید کردیم که در روز شنبه دست از کسب و کار بکشید و راه تعدی و تجاوز را پیش نگیرید (و از ماهیان دریا که در آن روز صیدش حرام بود استفاده نکنید) و در برابر همه اینها پیمان شدید از آنان گرفتیم» اما آنها به هیچ یک از این پیمانهای مؤکد وفا نکردند؟ (وَ رَفَعنا فَوقَهُمُ الطُّورَ بِمِیثاقِهِم وَ قُلنا لَهُمُ ادخُلُوا البابَ سُجَّداً وَ قُلنا لَهُم لا تَعدُوا فِی السَّبتِ وَ أَخَذنا مِنهُم مِیثاقاً غَلِیظاً).

سایر تفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع