آیه 2 سوره نحل: تفاوت بین نسخهها
(←معانی کلمات آیه) |
(←معانی کلمات آیه) |
||
سطر ۴۲: | سطر ۴۲: | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
الروح: در مجمع البيان فرموده: روح به ده معنى مىآيد. از جمله : نبوت، وحى و غيره. | الروح: در مجمع البيان فرموده: روح به ده معنى مىآيد. از جمله : نبوت، وحى و غيره. | ||
− | به نظر الميزان: آن يك شىء مستقل خارجى است كه به انبياء فرستاده مىشود . | + | به نظر الميزان: آن يك شىء مستقل خارجى است كه به انبياء فرستاده مىشود . نتيجه اش نبوت و وحى است. |
− | در شرحها خواهد آمد | + | در شرحها خواهد آمد.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref> |
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == |
نسخهٔ ۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۳:۰۳
<<1 | آیه 2 سوره نحل | 3>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
خدا فرشتگان را با روح به امر خود بر هر یک از بندگان که خواهد میفرستد که خلق را (اندرز داده و از عقوبت شرک به خدا) بترسانید (و به بندگان بفهمانید) که خدایی جز من نیست، پس از من بترسید.
فرشتگان را به فرمان خود همراه با روح به هر کس از بندگانش که بخواهد [برای برگزیدنش به پیامبری] نازل می کند [و به آنان فرمان می دهد] که مردم را هشدار دهید که معبودی جز من نیست؛ بنابراین از من پروا کنید.
فرشتگان را با «روح»، به فرمان خود، بر هر كس از بندگانش كه بخواهد نازل مىكند، كه بيم دهيد كه معبودى جز من نيست. پس، از من پروا كنيد.
فرشتگان را همراه وحى -كه فرمان اوست- بر هر يك از بندگانش كه بخواهد فرو مىفرستد تا بيم دهند كه: جز من خدايى نيست، پس از من بترسيد.
فرشتگان را با روح (الهی) بفرمانش بر هر کس از بندگانش بخواهد نازل میکند؛ (و به آنها دستور میدهد) که مردم را انذار کنید؛ (و بگویید:) معبودی جز من نیست؛ از (مخالفت دستور) من، بپرهیزید!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
الروح: در مجمع البيان فرموده: روح به ده معنى مىآيد. از جمله : نبوت، وحى و غيره. به نظر الميزان: آن يك شىء مستقل خارجى است كه به انبياء فرستاده مىشود . نتيجه اش نبوت و وحى است. در شرحها خواهد آمد.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
جلد 4 - صفحه 489
سیمای سوره نحل
شانزدهمين سورهى قرآن كريم، كه يكصد و بيست و هشت آيه دارد، به دليل اشاره به خلقتِ زنبور عسل، «نحل» نام گرفته است.
با آنكه قرآن، كتابِ تشريع است، ولى نام بسيارى از سورههاى آن بر اساس تكوين است، همچون «نَجْم/ ستاره»، «شَمْس/ خورشيد»، «فيل»، «عنكبوت» و «نحل». اين نامها، رمز آن است كه همه موجودات هستى، چه در آسمان و چه در زمين، چه كوچك و چه بزرگ، همه نزد قدرت او يكسانند و كتابِ شريعت، بر اساس كتابِ طبيعت، بنا نهاده شده و اين دو كتاب، از يك مبدأ نشأت گرفتهاند.
يكى از نامهاى اين سوره، «نعمت» است، زيرا بالغ بر پنجاه نعمت در آن بيان شده است.
در اين سوره، از نعمتهاى الهى، دلايل توحيد و معاد، احكام جهاد، تهديد مشركان، نهى از ظلم و فحشا، پيمانشكنى و بدعتها و وسوسههاى شيطانى، مطالبى به ميان آمده است.
مطابق نظر مرحوم علامه طباطبايى در تفسير الميزان، از شأن نزولهاى آيات اين سوره، فهميده مىشود كه چهل آيه اوّل آن، مربوط به اواخر دوران مكّه و هشتاد و هشت آيه ديگر آن، مربوط به اوايل زمان هجرت به مدينه است.
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 490
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان.
أَتى أَمْرُ اللَّهِ فَلا تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمَّا يُشْرِكُونَ «1»
فرمان (قهر) خدا آمد پس در آن شتاب نكنيد او منزه و برتر از هرچيزى است كه براى او شريك مىسازند.
يُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلى مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاتَّقُونِ «2»
خداوند فرشتگان را، همراه با وحى كه از فرمان اوست، بر هر كس از بندگانش كه بخواهد فرو مىفرستد كه مردم را هشدار دهيد كه معبودى جز من نيست پس تنها از من پروا كنيد (و مخالف دستورم عمل نكنيد.)
نکته ها
گرچه مورد آيه، عجلهى كفّار در امر نزول قهر خداوند است، امّا جملهى «أَتى أَمْرُ اللَّهِ» اختصاصى به فرمان قهر الهى ندارد، بلكه شامل همه فرمانهاى خداوند، همچون فرمان جهاد، فرمان ظهور امام زمان عليه السلام و فرمان برپايى روز قيامت، مىشود كه نبايد در اين امور عجله كرد.
«روح» يكى از فرشتگانِ مقرّب الهى است كه نام او در قرآن، به صورت جداگانه و معمولًا در كنار «ملائكة» آمده است: «يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَ الْمَلائِكَةُ» «1»، «تَعْرُجُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ
«1». نبأ، 37.
جلد 4 - صفحه 491
إِلَيْهِ» «1» و «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ».
امّا در اينجا در آيه «يُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ بِالرُّوحِ»، به جاى حرفِ «واو» بين دو كلمه، حرف «باء» بكار رفته است، شايد از آن جهت كه مراد از «روح» در اين آيه، آن فرشته نباشد، بلكه مراد معناى لغوىِ «روح» يعنى حياتِ معنوى باشد كه معناى آيه چنين مىشود: خداوند فرشتگان را همراه با اسباب حيات، بر بندگانى كه بخواهد نازل مىكند. چنانكه در آيهى «وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا» «2» مراد از «روح» قرآن است كه مايه حياتِ معنوى مىباشد: «دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ» «3»
پیام ها
1- فرمانهاى الهى قطعى و وقوع قهر او حتمى است. «أَتى أَمْرُ اللَّهِ»، «أَتى» فعل ماضى مىباشد، گويا عذاب آمده است.
2- خداوند به وعدههاى خود عمل مىكند. «أَتى أَمْرُ اللَّهِ» در آيه 109 سورهى بقره و 24 سورهى توبه، خداوند وعده داده بود كه «حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ»* اكنون مىفرمايد: «أَتى أَمْرُ اللَّهِ»
3- در كار خدا عجله نكنيد كه كار او حكيمانه است و در وقت خود انجام مىشود. «فَلا تَسْتَعْجِلُوهُ»
4- نزول فرشتهى وحى، محتواى وحى و كسىكه آن را دريافت مىكند، همه و همه در مدار ارادهى الهى است. «مِنْ أَمْرِهِ»
5- رسالت، امرى انتصابى است نه اكتسابى. «مَنْ يَشاءُ» البتّه خداوند حكيم است و بىجهت كسى را به مقام نبوّت نمىرساند: «اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهُ» «4»
6- اوّلين شرط دريافت وحى الهى، روح عبوديّت و بندگى پيامبران بوده است. «مِنْ عِبادِهِ»
«1». معارج، 4.
«2». شورى، 52.
«3». انفال، 24.
«4». انعام، 124.
جلد 4 - صفحه 492
7- هشدار دادن به مردم، در رأس وظايف پيامبران است. «أَنْذِرُوا»
8- اساس عقايد، بر توحيد واساسِ عمل صالح، بر تقواست. «لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاتَّقُونِ»
9- پروا و پاكى، در سايهى توحيد معنا پيدا مىكند. «لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاتَّقُونِ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلى مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاتَّقُونِ «2»
بعد از آن بيان مىفرمايد كه حق تعالى هيچيك از مشركين را معذب نفرمايد مگر بعد از اتمام حجت:
جلد 7 - صفحه 161
يُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ بِالرُّوحِ: فرو مىفرستد ملائكه را به وحى يا به قرآن كه سبب حيات قلوب است از جهالتى كه در حكم مرده است.
تنبيه: روح به ده معنى آمده: «1» 1- حيات نفوس به ارشاد. 2- رحمت.
3- نبوت. 4- جبرئيل. 5- وحى. 6- ملك عظيم الخلقه. 7- قرآن.
8- روح انسانى. 9- عيسى. 10- دميدن. هفت معنى اول در آيه شريفه محتمل است. در تبيان فرمايد «2»: هيچ ملكى نازل نشود مگر آنكه روح و رقيب با او باشد، چنانكه بر آدميان حفظه مىباشد.
به هر تقدير نازل مىفرمايد ملائكه را با روح. مِنْ أَمْرِهِ عَلى مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ: از جهت فرمان گزارى خود به هر كه مىخواهد از بندگان خود كه استحقاق نبوت الهى و تبليغ فرامين سبحانى را دارند و ملائكه را بر ايشان نازل فرمائيم. أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا: به آنكه اعلام كنند خلقان را و آگاه سازند ايشان را كه شأن چنين است، نيست خدائى سزاوار پرستش و ستايش مگر من، يا مىگوئيم انبياء را تا آگاه كنند بندگان را كه هيچ خدائى نيست مگر من كه آفريننده و روزى دهنده ايشانم.
نكته: قوله (أَنْ أَنْذِرُوا) بنابر معنى اول بدل از روح، و بنابر معنى ثانى تفسير (يُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ بِالرُّوحِ) كه در معنى قول مىباشد. فَاتَّقُونِ: پس بترسيد و بپرهيزيد از مخالفت من، و غير ذات احديت مرا پرستش و ستايش منمائيد.
تنبيه: آيه شريفه غرض از بعثت انبياء را بيان فرمايد بدين تقرير كه: سعادت بشرى به دو چيز محقق شده: يكى تكميل حكمت علمى كه منتهاى كمال آن توحيد است؛ و ديگر تكميل حكمت عملى، و غايت كمال آن تقوى و پرهيزكارى است، لذا بعث انبياء لازم آمد براى دعوت و اعلام بدين اصول نيكبختى و اساس ترقى و تعالى؛ و مسلم است كه اگر تمام بشر در تحت اين
«1» تبيان جلد 6 صفحه 359.
«2» همان مدرك و منهج، جلد 5، صفحه 178.
جلد 7 - صفحه 162
دو لواء درآيند، كمال آسايش مادى و معنوى براى آنها حاصل گردد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
أَتى أَمْرُ اللَّهِ فَلا تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمَّا يُشْرِكُونَ «1» يُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلى مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاتَّقُونِ «2»
ترجمه
ترجمه- آمد فرمان خدا پس شتاب نداشته باشيد در آن منزّه است خداوند و برتر از آنچه شريك قرار ميدهند
نازل ميكند فرشتگان را با روح بفرمانش بر هر كه ميخواهد از بندگانش كه بيم دهيد بآنكه نيست خدائى مگر من پس بترسيد از من.
تفسير
- گفتهاند چون پيغمبر اكرم وعده عذاب بكفار ميداد در دنيا و آخرت تكذيب و استهزاء مينمودند آنحضرت را و ميگفتند بتها شفعاء ما هستند و ما را نجات ميدهند پس اين آيه نازل شد و مراد آنستكه امر موعود الهى محقّق الوقوع است و مستقبل محقق الوقوع بمنزله ماضى است پس صحيح باشد كه گفته شود آمد و نبايد كفّار تعجيل در آن نمايند چون راه نجاتى براى آنها نيست و بتها نميتوانند دستگيرى از كفار كنند چون مخلوق و مصنوع و عاجزند و شعور و ادراك ندارند و خداوند اجلّ و امنع و ارفع از آنستكه شريك داشته باشد و كسى بتواند مانع از نفوذ اراده او شود و بنابراين مراد از امر در آيه شريفه عذاب يا قيامت است و بنظر حقير مراد قضاء و حكم الهى است و مفاد آنستكه فرمان و امر الهى در باره شما صادر و ختم شد تعجيل نداشته باشيد بزودى بكيفر اعمالتان خواهيد رسيد و بنابر اين كلمه امر و صيغه ماضى بمعناى حقيقى خود باقى است و احتياج بتوجيه ندارد و قمّى ره فرموده اين آيه نازل شد وقتى كه قريش از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم خواستند كه عذاب بر آنها نازل شود و عيّاشى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه چون خدا خبر دهد از امريكه واقع ميشود مثل آنستكه واقع شده
جلد 3 صفحه 270
است و خداوند نازل ميفرمايد ملائكه را با مايه حيات دلهاى مرده از جهل و نادانى خواه وحى باشد خواه قرآن خواه نبوّت كه هر يك را گفتهاند و مرجع همه يك امر است و قمّى ره فرموده مراد از روح قوّهاى است كه خداوند در ايشان قرار داده و از امام باقر عليه السّلام نقل شده كه مراد كتاب و نبوت است و نيز از آنحضرت در بصائر و غيره روايت شده كه روح ملكى است با انبياء و اوصياء كه ارشاد ميكند ايشانرا از جانب خدا و اين انزال بفرمان و امر و دستور الهى است چنانچه گفتهاند و بنابراين مراد از من امره بامره است و بنظر حقير مراد از روح روان پاك مخصوص بانبياء و اولياء است كه از آن در قرآن مجيد بروح القدس و روح الهى تعبير شده و در كافى از امير المؤمنين عليه السّلام باين معنى تصريح شده كه آن روح پنجم است كه در انبياء عليهم السلام است و ساير مردم حتّى اهل ايمان آنرا ندارند و در حديث كميل بن زياد از آنحضرت بنفس كلّيه الهيّه كه داراى پنج قوّه و دو خاصيّت است ناميده شده و اين روح از عالم ملكوت كه آنرا عالم امر نيز خواندهاند نازل و بموادّ قابله افاضه ميشود و بآن مكشوف ميشود براى آن ذوات مقدسه حقائق اشياء و معصوم ميشوند از گناه و سهو و نسيان و خطاء و باقى ميمانند ببقاء خدا و ميرسند بمقام تسليم و رضا و بنابراين مراد از من امره واضح و الفاظ بمعانى حقيقى خود باقى است و اين معنى با هيچيك از معانى مذكوره منافى نيست بلكه ملائم است چون اين حقيقت از صقع ربوبى است و در عين وحدت و بساطت بوسعت وجودى خود مصداق و منشأ انتزاع عناوين و ألقاب و اسماء است و صحيح است گفته شود قوّت و علم و كتاب و قرآن و ملك مصاحب با پيغمبر و امام و نفس كليّه الهيّه است «عباراتنا شتّى و حسنك واحد- و كلّ الى ذاك الجمال يشير» و آنچه نازل ميكنند ملائكه با روح نبوّت از عالم امر بر پيغمبران آنستكه اعلام كنيد بمردم كه نيست خدائى جز خداوند يگانه پس بترسيد از او و مخالفت او امر و نواهى او را منمائيد و بنابراين جمله ان أنذروا بيان منزل و انّه لا اله الا انا بيان منذر به است.
جلد 3 صفحه 271
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يُنَزِّلُ المَلائِكَةَ بِالرُّوحِ مِن أَمرِهِ عَلي مَن يَشاءُ مِن عِبادِهِ أَن أَنذِرُوا أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاّ أَنَا فَاتَّقُونِ «2»
نازل ميفرمايد خداوند ملائكه را بهمراهي روح از أمر پروردگار بر هر كس که بخواهد از بندگان خود به اينكه انذار كنيد بدرستي که شأن چنين است که نيست
جلد 12 - صفحه 82
الهي و معبود بحقي مگر من پس پرهيز كنيد از مخالفت من يُنَزِّلُ المَلائِكَةَ بِالرُّوحِ از براي روح در قرآن مجيد اطلاقاتيست بر نفس ناطقه اطلاق شده يَسئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِن أَمرِ رَبِّي وَ ما أُوتِيتُم مِنَ العِلمِ إِلّا قَلِيلًا البراءة آيه 87.
بر جبرئيل عليه السّلام إطلاق شده نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأَمِينُ عَلي قَلبِكَ لِتَكُونَ مِنَ المُنذِرِينَ شعراء آيه 193.
(بر ما فوق الملائكة جوهر مجرد از ماده و صورت تَنَزَّلُ المَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ قدر آيه 4 و در اينکه آيه شريفه تفسيراتي كردند لكن بعيد نيست که در اينجا مراد عقل كامل باشد که خداوند بانبياء و اوصياء عنايت فرموده که درك ميكنند ملائكه را و ميشناسند و با آنها تماس ميگيرند و لذا در اينجا بباء تعبير فرموده و در سوره قدر بواو (من امره) هر نوع دستوري که معين فرموده و قرآن مجيد مشتمل است از احكام و مواعظ و نصائح و قصص.
عَلي مَن يَشاءُ مِن عِبادِهِ که لياقت مقام رسالت داشته باشند و واجد شرائط نبوت و فاقد موانع آن باشند.
أَن أَنذِرُوا انذار كنيد امّت خود را و بندگان خدا را و بترسانيد که شريك بر خدا قرار ندهند و غير او را نپرستند که موجب خلود در عذاب الهي ميشود (انّه) ضميرشان است و در مقام تأكيد است (لا إِلهَ إِلّا أَنَا) و گفتيم اينکه كلمه شريفه سه دلالت دارد مطابقي التزامي اقتضايي.
اما المطابقي توحيد عبادتيست که معني الوهيت باشد يعني پرستش.
و اما التزامي توحيد ذاتي و صفاتي و افعالي و نظري، زيرا اگر غير از او باشد آنهم استحقاق پرستش دارد.
و أمّا اقتضايي لزوم اطاعت و امتثال و فرمان بري در كليه دستورات و فرامين آن فَاتَّقُونِ بپرهيزيد از مخالفت و معصيت و نافرماني او اللهم اجعلنا من الموحدين المتقين.
83
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 2)- و از آنجا که هیچ مجازات و کیفری بدون بیان کافی و اتمام حجت عادلانه نیست، اضافه میکند: «خداوند فرشتگان را با روح الهی به فرمانش بر هر کس از بندگانش که بخواهد نازل میکند» (یُنَزِّلُ الْمَلائِکَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلی
ج2، ص551
مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ).
و به آنها دستور میدهد که: مردم را انذار کنید (و بگویید:) معبودی جز من نیست» (أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا).
بنابراین، تنها «از (مخالفت دستور) من بپرهیزید» و در برابر من احساس مسؤولیت کنید (فَاتَّقُونِ).
منظور از «روح» در این آیه وحی و قرآن و نبوت است که مایه حیات و زندگی انسانهاست.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم