ابوموسی اشعری: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
ابوموسی اشعری یکی از صحابه رسول خدا و از فرماندهان لشگر عمر در فتح ایران و سوریه بود. ابوموسی که انسان ساده لوحی بود در جنگ صفین به عنوان حکم انتخاب شد و با نیرنگ عمروعاص امام علی (ع) را از خلافت برکنار کرد.  
+
'''«ابوموسی اشعری»''' (م، ۵۲ ق) یکی از صحابه رسول خدا و از فرماندهان لشگر عمر در فتح ایران و سوریه بود. ابوموسی که انسان ساده لوحی بود در جنگ صفین به عنوان حکم انتخاب شد و با نیرنگ عمروعاص امام علی (ع) را از خلافت برکنار کرد.  
  
==نام و نسب==
+
==اسلام آوردن==
نام ابوموسی اشعری، عبدالله، نام پدرش قیس بن سلیم و نام مادرش ظبیه بود. وی از قبیله «اشعر» و اهل یمن بود. کنیه اش ابوموسی بود و در تاریخ به همین کنیه شهرت دارد. ابوموسی اشعری در سالهای آغازین اسلام از یمن به [[مکه]] آمد و با سعید ابن عاص پیمان بست و حلیف او شد. (یعنی سعید بن عاص سوگند خورد که از او حمایت کند و از پایمال شدن حقوقش جلوگیری نماید.)
+
ابوموسی عبدالله بن قیس بن سلیم، از قبیله «اشعر» و اهل [[یمن]] بود و در تاریخ به «ابوموسی اشعری» شهرت دارد. در تاریخ مسلمانی ابوموسی اختلاف است؛ براساس پاره‌ای روایات، وی در سالهای آغازین [[اسلام]] از یمن به [[مکه]] آمد و با سعید بن عاص پیمان بست و حلیف او شد و اسلام آورد و در هجرت دوم مسلمانان به [[حبشه]] با آنان كوچ كرد، اما [[محمد بن سعد|ابن سعد]] تصریح دارد كه وی هرگز حلیف كسی نبوده و پس از پذیرش اسلام به یمن بازگشته است.
 +
 
 +
او تا سال 7 هجری در یمن ماند و در آن سال همراه با عده ای از بستگانش از راه دریا راهی [[مدینه]] شد. [[جعفر بن ابی طالب]] و گروهی دیگر از مهاجران [[حبشه]] نیز در همان هنگام از حبشه عازم مدینه بودند. کشتی ابوموسی همزمان با کشتی جعفر به سواحل [[حجاز]] رسید و آنها بعد از [[جنگ خیبر]] با هم خدمت [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله رفتند. این ورود همزمان باعث شده است که عده ای از مورخین به غلط، ابوموسی را از مهاجران حبشه به شمار آوردند. این موضوع كه قدمت اسلام او در مكه و فضیلت هجرت به حبشه با هدف ایجاد سابقۀ ممتد در اسلام برای او درست شده باشد، محتمل به نظر می‌رسد.
  
==اسلام آوردن==
+
در سال 8 هجری او و [[معاذ بن جبل]]، از سوی پیامبر (ص) مأمور تعلیم [[قرآن]] و [[احکام شرعی|احكام]] به مكیان شدند. ابوموسی در سال ۱۰ ق. از سوی پیامبر (ص) بر بخشی از [[یمن]] امارت یافت و مامور جمع آوری [[زکات]] مردم زبید و عدن شد و تا دوران خلافت [[ابوبکر]] نیز در این سمت باقی ماند و با فتنۀ [[ارتداد|مرتدان]] آن نواحی درگیر شد. ابوموسی در فتوحات [[ایران]] و [[سوریه]] نیز شرکت کرد و از فرماندهان سپاه مسلمانان به شمار می رفت.
ابوموسی در [[مکه]] مسلمان شد، به [[یمن]] بازگشت و تا سال 7 هجری در یمن ماند. در آن سال همراه با عده ای از بستگانش از راه دریا راهی [[مدینه]] شد. جعفر بن ابیطالب و گروهی دیگر از مهاجران حبشه نیز در همان هنگام از [[حبشه]] عازم مدینه بودند. کشتی ابوموسی همزمان با کشتی جعفر به سواحل حجاز رسید و آنها در جنگ خیبر با هم خدمت [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله رفتند. این ورود همزمان باعث شده است که عده ای از مورخین به غلط، ابوموسی را از مهاجران حبشه به شمار آوردند.
 
  
ابوموسی از سوی رسول خدا صلی الله علیه و آله مامور جمع آوری [[زکات]] مردم زیبد و عدن شد و پس از رحلت رسول خدا در فتوحات ایران و [[سوریه]] شرکت کرد.
+
اما او بیشتر در دوران خلافت [[عمر بن خطاب|عمر]] در صحنۀ سیاست ظاهر شد. پس از آنكه عمر در ۱۷ ق. مغیرة بن شعبه را از [[بصره]] فراخواند، ابوموسی را به حكمرانی آنجا گماشت. وی كه چهارمین عامل عمر بر بصره بود، بیش از ۱۲ سال در آنجا حكم راند. اما [[عثمان بن عفان|عثمان]] او را عزل کرد. از آن پس ابوموسی برای زندگی به [[کوفه]] رفت و در سالهای پایانی خلافت عثمان به درخواست مردم کوفه، به جای سعد بن عاص حاکم کوفه شد.  
او که از فرماندهان سپاه مسلمانان به شمار می رفت، از سوی عمر ابن خطاب حاکم [[بصره]] شد، اما عثمان او را عزل کرد. از آن پس ابوموسی برای زندگی به [[کوفه]] رفت و در سالهای پایانی خلافت عثمان به درخواست مردم کوفه، به جای سعد ابن عاص حاکم کوفه شد.
 
 
==ابوموسی اشعری در زمان امام علی(ع)==
 
==ابوموسی اشعری در زمان امام علی(ع)==
ابوموسی در آغاز حکومت [[امام علی]] حاکم کوفه بود. امام به او دستور داد مردم کوفه را برای رویارویی با سپاه ناکثین در [[جنگ جمل]] بسیج کند، اما ابوموسی به این بهانه که این کار فتنه انگیزی است از اطاعت امام خودداری کرد و حتی از مردم خواست به کمک هیچ گروهی نشتابند تا از فتنه به دور باشند. حضرت علی علیه السلام نیز او را که فردی ساده لوح بود، از حکومت کوفه عزل کرد. از آن پس ابوموسی از امام دلخور بود. وی عبدالله ابن عمر را شایسته خلافت می دانست و بر علی علیه السلام مقدم می داشت.
+
ابوموسی در آغاز حکومت [[امام علی]] علیه السلام حاکم [[کوفه]] بود. امام به او دستور داد مردم کوفه را برای رویارویی با سپاه [[ناکثین]] در [[جنگ جمل]] بسیج کند، اما ابوموسی به این بهانه که این کار [[فتنه]] انگیزی است، از اطاعت امام خودداری کرد و حتی از مردم خواست به کمک هیچ گروهی نشتابند تا از فتنه به دور باشند. حضرت علی علیه السلام نیز او را که فردی ساده لوح بود، از حکومت کوفه عزل کرد. از آن پس ابوموسی از امام دلخور بود. وی [[عبدالله بن عمر]] را شایسته [[خلافت]] می دانست و بر علی علیه السلام مقدم می داشت.
در ماجرای حکمیت در [[جنگ صفین]] با اصرار گروهی از یاران فریب خورده ی حضرت علی علیه السلام، نماینده سپاه امام شد و با نیرنگ [[عمروعاص]]، علی علیه السلام را از حکومت خلع کرد. از این رو ابوموسی در جریان حکمیت خیانت بزرگی در حق امام علی علیه السلام و دیگر یاران آن امام کرد و مستحق نفرین های حضرت علی علیه السلام گردید. ابوموسی پس از شهادت حضرت علی علیه السلام به [[مکه]] رفت و در سال 42 یا 52 هجری درگذشت.
+
 
 +
علت شهرت خاص ابوموسی در منابع تاریخی، نقش سیاسی مهمی است كه او در امر [[حکمیت|حكمیت]] پس از [[جنگ صفین]] ایفا كرد و خواه ناخواه از عوامل مؤثر انتقال خلافت به [[بنی امیه]] شد. هنگامی كه با خدعۀ [[عمرو عاص]] و كوته فكری و دسته‌بندیهای فرماندهان سپاه [[عراق]] سرانجام نبرد به حكمیت كشید، ابوموسی از جانب فرماندهانی از سپاه عراق، چون [[اشعث بن قیس]]، زید بن حصین و مسعر بن فدكی ـ كه همۀ آنان [[یمن|یمانی]] بودند ـ به رغم ناخشنودی و هشدار امیرالمؤمنین علی (ع) به عنوان حكم برگزیده شد. روشن است كه علت گزینش ابوموسی را باید نخست یمانی بودن و سپس كناره‌گیری او از جنگ دانست.
 +
 
 +
ابوموسی و عمرو عاص می‌بایست در [[دومة الجندل]] در نزدیكی [[دمشق]] گردآیند و حداكثر تا یك سال بر وفق آنچه مقتضای كتاب خدا و [[سنت]] رسول خدا (ص) است، اعلام نظر كنند. ابوموسی سرانجام پیشنهاد خلع امام علی (ع) و [[معاویه]]، و انتخاب [[عبدالله بن عمر]] به خلافت را مطرح كرد كه با موافقت عمروعاص روبه‌رو شد؛ ‌ولی چون هنگام اعلام رأی رسید، عمرو عاص با این حیله كه ابوموسی دارای سبقت در اسلام است، وی را فریفت و در سخن گفتن مقدم داشت. ابوموسی بنا بر قرار قبلی سخن گفت، ولی عمروعاص خلع علی (ع) را تثبیت كرد و معاویه را به خلافت برگزید. ابوموسی كه خود را فریب خورده یافت، عمرو را دشنام داد و او نیز ابوموسی را ناسزا گفت و سرانجام ابوموسی راه [[مكه]] در پیش گرفت و به خانۀ خدا پناه برد. حضرت علی (ع) در خطبه‌ای، رفتار ابوموسی و عمروعاص را در حكمیت سخت نكوهش كرد و حكم ایشان را حكمی خواند كه خدا و رسول و مؤمنان صالح از آن ناخشنودند.
 +
 
 +
ابوموسی بعدها با معاویه به خلافت بیعت كرد و در [[شام]] نزد او رفت و آمد می‌كرد، اما معاویه چندان اعتنایی به او نداشت.
 +
 
 +
در تاریخ و محل مرگ ابوموسی اشعری نیز اختلاف شده است؛ طبق اخباری او در ۶۳ سالگی در سال 42 یا 44 هجری در [[کوفه]] درگذشت.
  
 
==منابع==
 
==منابع==
* ابوموسی اشعری، [http://www.tahoordanesh.com/page.php?pid=10701 کتابخانه طهور]، تاریخ بازیابی: 19 آذرماه 1392.
+
 
 +
*ابوموسی اشعری، [http://www.tahoordanesh.com/page.php?pid=10701 کتابخانه طهور]، تاریخ بازیابی: 19 آذرماه 1392.
  
 
[[رده:جنگ صفین]]
 
[[رده:جنگ صفین]]

نسخهٔ ‏۹ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۲۷

«ابوموسی اشعری» (م، ۵۲ ق) یکی از صحابه رسول خدا و از فرماندهان لشگر عمر در فتح ایران و سوریه بود. ابوموسی که انسان ساده لوحی بود در جنگ صفین به عنوان حکم انتخاب شد و با نیرنگ عمروعاص امام علی (ع) را از خلافت برکنار کرد.

اسلام آوردن

ابوموسی عبدالله بن قیس بن سلیم، از قبیله «اشعر» و اهل یمن بود و در تاریخ به «ابوموسی اشعری» شهرت دارد. در تاریخ مسلمانی ابوموسی اختلاف است؛ براساس پاره‌ای روایات، وی در سالهای آغازین اسلام از یمن به مکه آمد و با سعید بن عاص پیمان بست و حلیف او شد و اسلام آورد و در هجرت دوم مسلمانان به حبشه با آنان كوچ كرد، اما ابن سعد تصریح دارد كه وی هرگز حلیف كسی نبوده و پس از پذیرش اسلام به یمن بازگشته است.

او تا سال 7 هجری در یمن ماند و در آن سال همراه با عده ای از بستگانش از راه دریا راهی مدینه شد. جعفر بن ابی طالب و گروهی دیگر از مهاجران حبشه نیز در همان هنگام از حبشه عازم مدینه بودند. کشتی ابوموسی همزمان با کشتی جعفر به سواحل حجاز رسید و آنها بعد از جنگ خیبر با هم خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله رفتند. این ورود همزمان باعث شده است که عده ای از مورخین به غلط، ابوموسی را از مهاجران حبشه به شمار آوردند. این موضوع كه قدمت اسلام او در مكه و فضیلت هجرت به حبشه با هدف ایجاد سابقۀ ممتد در اسلام برای او درست شده باشد، محتمل به نظر می‌رسد.

در سال 8 هجری او و معاذ بن جبل، از سوی پیامبر (ص) مأمور تعلیم قرآن و احكام به مكیان شدند. ابوموسی در سال ۱۰ ق. از سوی پیامبر (ص) بر بخشی از یمن امارت یافت و مامور جمع آوری زکات مردم زبید و عدن شد و تا دوران خلافت ابوبکر نیز در این سمت باقی ماند و با فتنۀ مرتدان آن نواحی درگیر شد. ابوموسی در فتوحات ایران و سوریه نیز شرکت کرد و از فرماندهان سپاه مسلمانان به شمار می رفت.

اما او بیشتر در دوران خلافت عمر در صحنۀ سیاست ظاهر شد. پس از آنكه عمر در ۱۷ ق. مغیرة بن شعبه را از بصره فراخواند، ابوموسی را به حكمرانی آنجا گماشت. وی كه چهارمین عامل عمر بر بصره بود، بیش از ۱۲ سال در آنجا حكم راند. اما عثمان او را عزل کرد. از آن پس ابوموسی برای زندگی به کوفه رفت و در سالهای پایانی خلافت عثمان به درخواست مردم کوفه، به جای سعد بن عاص حاکم کوفه شد.

ابوموسی اشعری در زمان امام علی(ع)

ابوموسی در آغاز حکومت امام علی علیه السلام حاکم کوفه بود. امام به او دستور داد مردم کوفه را برای رویارویی با سپاه ناکثین در جنگ جمل بسیج کند، اما ابوموسی به این بهانه که این کار فتنه انگیزی است، از اطاعت امام خودداری کرد و حتی از مردم خواست به کمک هیچ گروهی نشتابند تا از فتنه به دور باشند. حضرت علی علیه السلام نیز او را که فردی ساده لوح بود، از حکومت کوفه عزل کرد. از آن پس ابوموسی از امام دلخور بود. وی عبدالله بن عمر را شایسته خلافت می دانست و بر علی علیه السلام مقدم می داشت.

علت شهرت خاص ابوموسی در منابع تاریخی، نقش سیاسی مهمی است كه او در امر حكمیت پس از جنگ صفین ایفا كرد و خواه ناخواه از عوامل مؤثر انتقال خلافت به بنی امیه شد. هنگامی كه با خدعۀ عمرو عاص و كوته فكری و دسته‌بندیهای فرماندهان سپاه عراق سرانجام نبرد به حكمیت كشید، ابوموسی از جانب فرماندهانی از سپاه عراق، چون اشعث بن قیس، زید بن حصین و مسعر بن فدكی ـ كه همۀ آنان یمانی بودند ـ به رغم ناخشنودی و هشدار امیرالمؤمنین علی (ع) به عنوان حكم برگزیده شد. روشن است كه علت گزینش ابوموسی را باید نخست یمانی بودن و سپس كناره‌گیری او از جنگ دانست. ‌

ابوموسی و عمرو عاص می‌بایست در دومة الجندل در نزدیكی دمشق گردآیند و حداكثر تا یك سال بر وفق آنچه مقتضای كتاب خدا و سنت رسول خدا (ص) است، اعلام نظر كنند. ابوموسی سرانجام پیشنهاد خلع امام علی (ع) و معاویه، و انتخاب عبدالله بن عمر به خلافت را مطرح كرد كه با موافقت عمروعاص روبه‌رو شد؛ ‌ولی چون هنگام اعلام رأی رسید، عمرو عاص با این حیله كه ابوموسی دارای سبقت در اسلام است، وی را فریفت و در سخن گفتن مقدم داشت. ابوموسی بنا بر قرار قبلی سخن گفت، ولی عمروعاص خلع علی (ع) را تثبیت كرد و معاویه را به خلافت برگزید. ابوموسی كه خود را فریب خورده یافت، عمرو را دشنام داد و او نیز ابوموسی را ناسزا گفت و سرانجام ابوموسی راه مكه در پیش گرفت و به خانۀ خدا پناه برد. حضرت علی (ع) در خطبه‌ای، رفتار ابوموسی و عمروعاص را در حكمیت سخت نكوهش كرد و حكم ایشان را حكمی خواند كه خدا و رسول و مؤمنان صالح از آن ناخشنودند.

ابوموسی بعدها با معاویه به خلافت بیعت كرد و در شام نزد او رفت و آمد می‌كرد، اما معاویه چندان اعتنایی به او نداشت.

در تاریخ و محل مرگ ابوموسی اشعری نیز اختلاف شده است؛ طبق اخباری او در ۶۳ سالگی در سال 42 یا 44 هجری در کوفه درگذشت.

منابع