آیه 129 سوره شعراء: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(تفسیر آیه)
(معانی کلمات آیه)
سطر ۴۱: سطر ۴۱:
 
</tabber>
 
</tabber>
 
==معانی کلمات آیه==
 
==معانی کلمات آیه==
«مَصَانِعَ»: دژها و کاخها. کارخانه‌ها و کارگاهها. «لَعَلَّکُمْ تَخْلُدُونَ»: انگار جاودانه می‌مانید. تا این که جاودانه بمانید. معنی آیه می‌تواند چنین هم باشد: کارخانه‌ها و کارگاهها را برای کندن کوهها و ساختن کاخها و برجها به کار می‌برید، انگار جاودانه می‌مانید؟
+
*'''مصانع''': كاخها و قلعه‌‏ها. واحد آن مصنع است، در مجمع البيان آن را در اول: انبارهاى آب (حوضها) فرموده است، ظاهرا مراد از آن كاخها و ساختمان‌هاست.<ref>تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج‏7، ص382</ref>
  
 
== تفسیر آیه ==
 
== تفسیر آیه ==

نسخهٔ ‏۲۸ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۵۰

مشاهده آیه در سوره

وَتَتَّخِذُونَ مَصَانِعَ لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<128 آیه 129 سوره شعراء 130>>
سوره : سوره شعراء (26)
جزء : 19
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و عمارتهای محکم بنا می‌کنید به امید آنکه در آن عمارات عمر ابد کنید؟

و قلعه ها و کاخ های استوار و مجلل برمی گیرید، که شاید جاودانه بمانید؟

و كاخهاى استوار مى‌گيريد به اميد آنكه جاودانه بمانيد؟

و بدين پندار كه همواره زنده‌ايد كوشكهايى بنا مى‌كنيد؟

و قصرها و قلعه‌های زیبا و محکم بنا می‌کنید شاید در دنیا جاودانه بمانید؟!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

You set up structures as if you will be immortal,

And you make strong fortresses that perhaps you may

And seek ye out strongholds, that haply ye may last for ever?

"And do ye get for yourselves fine buildings in the hope of living therein (for ever)?

معانی کلمات آیه

  • مصانع: كاخها و قلعه‌‏ها. واحد آن مصنع است، در مجمع البيان آن را در اول: انبارهاى آب (حوضها) فرموده است، ظاهرا مراد از آن كاخها و ساختمان‌هاست.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَ تَبْنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ آيَةً تَعْبَثُونَ «128» وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ «129» وَ إِذا بَطَشْتُمْ بَطَشْتُمْ جَبَّارِينَ «130»

(هود به مردم گفت:) آيا بر هر تپه‌اى بنا وقصرى بلند از روى هوا و هوس مى‌سازيد؟ و كاخ‌هاى استوار مى‌گيريد، به اميد آنكه جاودانه بمانيد؟ و هرگاه كسى را كيفر مى‌دهيد، همچون زورگويان كيفر مى‌دهيد؟

فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ «131»

پس، از خداوند پروا كنيد و مرا فرمان بريد.

نکته ها

«رِيعٍ» به معناى دامنه‌ى كوه و تپه است. «مَصانِعَ» دژ و قصر محكم و بلند را گويند. و كلمه‌ى «بطش» به معناى گرفتن با قهر و غلبه و قدرت است.

در اين آيات، قرآن از اصل ساختمان سازى در دامنه‌ى كوه و ساختن دژ و داشتن قدرت‌

جلد 6 - صفحه 349

انتقاد نمى‌كند. آنچه مورد انتقاد است، هدف‌هاى نامقدّس، «تَعْبَثُونَ» و خيال‌هاى واهى، «لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ» و تجاوز از اعتدال است. «جَبَّارِينَ»

در روايات مى‌خوانيم: يكى از ياران رسول اكرم صلى الله عليه و آله بر بام خانه‌اش قبّه‌اى ساخته بود.

حضرت از ديدن آن ناراحت شد. صاحب خانه چون چنين ديد، قبّه را خراب كرد. رسول خدا بار ديگر كه قبّه را نديد، پرسيد: قبّه چه شد؟ گفتند: همين كه صاحبش ديد شما ناراضى هستيد آن را خراب كرد. پيامبر فرمود: «ان كل بناء وبال على صاحبه الا ما لا بد منه» هر ساختمانى كه مورد نياز نباشد، در قيامت وبال صاحبش خواهد بود. «1»

پیام ها

1- سابقه‌ى بناهاى بلند به زمان هود مى‌رسد. «أَ تَبْنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ آيَةً»

2- حرص، انسان را رها نمى‌كند. «بِكُلِّ رِيعٍ»

3- آنچه در چشم دنياپرستان جلوه دارد، در نظر اولياى خدا خوار است و مردم را به خاطر آن سرزنش مى‌كنند. أَ تَبْنُونَ‌ ... تَعْبَثُونَ‌

4- تمدن و رفاه كاذب، عامل غرور و مانع حقّ پذيرى است. «أَ تَبْنُونَ»

5- شروع كار انبيا با انتقاد از وضع نابسامان موجود و بيدار كردن وجدان‌ها از طريق سؤال است. أَ تَبْنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ‌ ...

6- كارهاى ستمگران، يا براى مطرح كردن خود است‌ «آيَةً» يا براى بقاى خود «تَخْلُدُونَ» يا استثمار و استعمار مردم است. «جَبَّارِينَ»

7- در هر كارى بايد هدفى والا داشت. أَ تَبْنُونَ‌ ... تَعْبَثُونَ‌

8- ثروت، سرمايه وساختمان‌هاى بلند در دست نااهلان، براى ارضاى هوا و هوس است. «تَعْبَثُونَ»

9- انتقاد قرآن از روحيّه‌ى كاخ‌نشينى و عيّاشى است، نه اصل ساختمان. «تَعْبَثُونَ» (توليد، ابتكار، هنر و بكارگيرى امكانات و نيروى انسانى و ... بايد در مسير

«1». تفسير الميزان و مجمع‌البيان.

جلد 6 - صفحه 350

نياز واقعى باشد، نه بيهوده)

10- قصرها وكاخ‌ها، زندگى را جاودانه نمى‌كنند. «تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ»

11- آفات ساختمان، چهار چيز است:

الف: حرص و اسراف. «بِكُلِّ رِيعٍ»

ب: تفاخر و خودنمايى. «آيَةً»

ج: بُلهوسى. «تَعْبَثُونَ»

د: دنيا گرايى و غفلت. «لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ»

12- قوانين كيفرى بايد عادلانه باشد. (قرآن از كيفرهاى ظالمانه انتقاد مى‌كند) «بَطَشْتُمْ جَبَّارِينَ»

13- ديندارى، محور و رهبر و الگو لازم دارد. «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ»

14- ديندارى، هم پرواى قلبى است و هم اطاعت عملى. «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ»

15- بى‌تقوايى عامل همه‌ى مفاسد است. حضرت هود پس از انتقاد از فكر و عمل كافران فرمود: فَاتَّقُوا اللَّهَ‌ ...

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ (129)

«1». تفسير منهج الصادقين، ج 6، ص 467 و 468، چاپ كتابفروشى اسلاميّه.

«2». تفسير منهج الصادقين، ج 6، ص 468، چاپ كتابفروشى اسلاميّه.

جلد 9 - صفحه 466

وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ‌: و فرا مى‌گيريد حوضهاى آب يا قصرهاى محكم يا ابنيه رفيعه يا قلعه‌هاى مستحكم. لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ‌: گوئيا شما جاويد خواهيد بود و هرگز نمى‌ميريد، لذا بناها محكم كنيد مانند كسى كه طمع جاويد در آن داشته باشد. نزد بعضى مراد به اين بناها لانه‌هاى كبوتر و پرنده هاست كه بر بلنديها بنا نمودى براى بازى نمودن به آنها، يا قصور رفيعه بنا كردى و به آن بر يكديگر مباهات نمودى.

در مجمع- از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله: قال انّ كلّ بناء يبنى و بال على صاحبه يوم القيمة الّا ما لا بدّ منه فرمود: هر كه بنائى بسازد، آن بنا و بال او باشد روز قيامت مگر آنچه به آن چاره‌اى نباشد. «1» و نيز انس بن مالك روايت نموده كه: روزى حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله قبه رفيعه به نظر آورد، فرمود: اين چيست؟ اصحاب گفتند: يا رسول اللّه مالك آن شخصى از انصار است. حضرت آنجا مكث فرمود تا صاحب آن حاضر شد، چون نزد پيغمبر آمد سلام كرد، حضرت روى از او برگردانيد، آن شخص دريافت بى‌التفاتى حضرت را، جهت را از اصحاب پرسيد، گفتند: حضرت قبه تو را ديد، پرسيد، ما گفتيم متعلق به تو مى‌باشد. مرد انصارى قبه را خراب نمود.

روز ديگر حضرت به آن مكان رسيد، قبه را نديد، پرسيدند، اصحاب گفتند:

بى‌التفاتى شما را براى او نقل و صورت حال را به او گفتيم، قبه را منهدم نمود، حضرت فرمود: هر بنائى كه بنا شود، وبال صاحبش باشد روز قيامت مگر آنچه ناچار باشد از او. «2»


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


كَذَّبَتْ عادٌ الْمُرْسَلِينَ (123) إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ هُودٌ أَ لا تَتَّقُونَ (124) إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ (125) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ (126) وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلى‌ رَبِّ الْعالَمِينَ (127)

أَ تَبْنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ آيَةً تَعْبَثُونَ (128) وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ (129) وَ إِذا بَطَشْتُمْ بَطَشْتُمْ جَبَّارِينَ (130) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ (131) وَ اتَّقُوا الَّذِي أَمَدَّكُمْ بِما تَعْلَمُونَ (132)

أَمَدَّكُمْ بِأَنْعامٍ وَ بَنِينَ (133) وَ جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ (134) إِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ (135) قالُوا سَواءٌ عَلَيْنا أَ وَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَكُنْ مِنَ الْواعِظِينَ (136) إِنْ هذا إِلاَّ خُلُقُ الْأَوَّلِينَ (137)

وَ ما نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ (138) فَكَذَّبُوهُ فَأَهْلَكْناهُمْ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ (139) وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ (140)

ترجمه‌

تكذيب كردند عاد فرستادگان را

هنگاميكه گفت بآنها برادرشان هود آيا نمى‌پرهيزيد

همانا من براى شما پيمبرى امينم‌

پس بترسيد از خدا و فرمان بريد مرا

و نميخواهم از شما بر آن هيچ مزدى نيست مزد من مگر بر پروردگار جهانيان‌

آيا بنا ميكنيد بهر جاى بلند علامتى كه بازى كنيد

و فرا ميگيريد قصرهاى محكم را شايد كه جاويد بمانيد

و چون حمله ميكنيد حمله ميكنيد ستمكاران‌

پس بترسيد از خدا و اطاعت كنيد از من‌

و بترسيد از آنكه مدد نمود شما را بآنچه ميدانيد

مدد نمود شما را بچهارپايان و پسران‌

و بوستانها و چشمه‌ها

همانا من ميترسم بر شما از عذاب روزى بزرگ‌

گفتند يكسان است بر ما پند دهى يا نباشى از پند دهندگان نيست‌

اين مگر عادت پيشينيان‌

و نباشيم ما عذاب كرده شدگان‌

پس تكذيب كردند او را پس هلاك كرديمشان همانا در اين هر آينه آيتى است و نباشند

جلد 4 صفحه 119

بيشترشان مؤمنان‌

و همانا پروردگار تو او است تواناى مهربان.

تفسير

قبيله عاد كه بنام سر سلسله خودشان معروف شده بودند پيغمبران را تكذيب نمودند وقتى كه حضرت هود كه از همان قبيله بود و برادر خوانده شده بآنها گفت آيا از خدا نميترسيد بتقريبى كه در بدو قصّه حضرت نوح گذشت همانا من پيغمبر خدايم براى شما و مشهور بامانت و درستى نزد شما و خيانت در وحى الهى نمى‌كنم پس از خدا بترسيد و اطاعت كنيد مرا كه اطاعت من اطاعت خدا است و مزدى هم بر اداء رسالت از شما نمى‌خواهم دستمزد من با خدا است و او بنحو او فى و اكمل خواهد داد و از چند چيز آنها را نهى فرمود بطور سؤال كه آيا در هر مكان مرتفعى برجى بنا ميكنيد براى تماشا و لهو و لعب و استهزاء عابرين و اطلاع بر نواميس مردم و بعضى آيه را بمعناى علم و نشانه راه گرفته‌اند و عبث بودن آنرا باستغناء از آن و اهتداء بنجوم و ستاره‌ها دانسته‌اند و ظاهرا عبث نباشد چون اهتداء بآن اسهل است و اختيار ميكنيد براى خودتان قصور و ساختمانهاى محكم را باميد آنكه در دنيا مخلّد و جاويد خواهيد بود و چون دست بشمشير و تازيانه ميكنيد براى حمله بكسى اين كار را بدون ملاحظه و فكر در عاقبت آن و بدون قصد تأديب و تربيت و مجوّز شرعى و عرفى جابرانه انجام ميدهيد و اين اعمال و اين ابنيه باين اغراض و آمال مرضى خدا نيست پس بترسيد از خدا و اطاعت كنيد مرا در ترك اين امور از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله و سلّم روايت شده كه هر بنائيكه بنا شود وبال است براى صاحبش روز قيامت مگر بمقدار ضرورت و احتياج مبرم و فرمود منكه ميگويم از خدا بترسيد براى آنستكه خداوند ولىّ نعمت شما است و شكر نعمت بطاعت است كه موجب مزيد نعمت ميگردد و كفرانش بمعصيت است كه موجب قطع آن خواهد بود و شما ميدانيد نعمتهائى را كه خداوند براى كمك شما در زندگى مرتّبا انعام و امداد بشما فرموده از قبيل شتر و گاو و گوسفند و پسران كار آمد و باغها و چشمه‌ها كه امور شما بوسيله آنها اداره ميشود و باز اگر شما بعقايد و اعمال سابقه خودتان ادامه دهيد من ميترسم بر شما از عذاب خدا در روزى كه بزرگ است گرفتارى آنروز در دنيا يا آخرت‌

جلد 4 صفحه 120

و آنها با كمال بى‌شر مى‌گفتند ما از اعمال خودمان دست برنميداريم بحال ما تفاوتى ندارد وعظ كنى براى ما يا نكنى اين خلق و دأب و عادت كه ما داريم همان رويّه و عادت و خلق پيشينيان ما است و ما دست از مسلك آباء و اجدادمان برنمى‌داريم و هيچوقت بر ما عذاب نازل نشده و نخواهد شد و بعضى خلق بفتح خاء قرائت نموده‌اند يعنى اين سخنان تو نيست مگر دروغ مدّعيان نبوّت كه پيش از اينها آمدند و گفتند و در هر حال آنها تكذيب كردند پيغمبر خدا را و مستحق عذاب شدند و خداوند آنها را بباد تند سختى هلاك فرمود كه شرح آن در سور سابقه گذشت و در لاحقه بيايد انشاء اللّه تعالى و اخيرا خداوند چند جمله را كه در ذيل احوال انبياء سابق الذّكر براى تسليت خاطر پيغمبر خاتم و تذكّر و تنبّه خلق ذكر فرموده بود و بيان شد براى تأكيد و تقرير و تعقّب هر قصّه‌ئى بغرض مطلوب و توسّل بهر وسيله‌ئى براى هدف منظور تكرار فرموده است و مفاد آن تفاوتى ندارد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ تَتَّخِذُون‌َ مَصانِع‌َ لَعَلَّكُم‌ تَخلُدُون‌َ (129)

و اتخاذ مي‌كنيد بناهايي‌ ‌به‌ اميد و خيال‌ اينكه‌ هميشه‌ ‌در‌ ‌آنها‌ سكونت‌ پيدا مي‌كنيد.

‌از‌ امير المؤمنين‌ ‌است‌ فرمود:

«لدو للموت‌ و ابنوا للخراب‌»

انسان‌ ‌از‌ همان‌ ساعت‌ ‌که‌ متولد مي‌شود رو ‌به‌ مرگ‌ مي‌رود. ‌هر‌ چه‌ ‌از‌ عمر بگذرد ‌به‌ مرگ‌ نزديكتر مي‌شود و بناء ‌از‌ همان‌ روزي‌ ‌که‌ ساخته‌ مي‌شود رو بخرابي‌ مي‌رود. ‌هر‌ چه‌ بگذرد ‌به‌ خرابي‌ نزديك‌تر ميشود مخصوصا امروز چه‌ بناهاي‌ محكم‌ ‌از‌ سيمان‌ و آجر و تير آهن‌ و سنگ‌ ساختمان‌ ميكنند گويا هزار سال‌ ‌در‌ دنيا زيست‌ ميكنند ‌که‌ ‌اينکه‌ عمارات‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ باقي‌ بمانند ‌اگر‌ بگويي‌ ‌که‌ اينها ‌براي‌ فرزندان‌ و اعقاب‌ ‌خود‌ ساختمان‌ ميكنند مي‌گوييم‌ بدانيد ‌که‌ ‌در‌ اعقاب‌ ‌شما‌ ‌اينکه‌ عمارات‌ دمده‌ ميشود و طرز مد ‌آن‌ روز ساختمان‌ ميكنند چنانچه‌ عماراتي‌ ‌که‌ پدران‌ ‌شما‌ ساخته‌اند ‌در‌ ‌هم‌ ميكوبيد و بمد امروز بناء ميكنيد ‌اگر‌ عقل‌ و شعور داشتيم‌ ‌براي‌ سراي‌ باقي‌ ساختمان‌ ميكرديم‌ چنانچه‌ ‌در‌ خبر ‌است‌ ‌که‌ ملائكه‌ هستند ‌براي‌ مؤمنين‌ ‌هر‌ چه‌ عبادت‌ كنند ‌در‌ بهشت‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ ساختمان‌ ميكنند ‌ما دنيا ‌را‌ آباد ميكنيم‌ و آخرت‌ ‌را‌ خراب‌ عوض‌ اينكه‌ درخت‌ ايمان‌ ‌را‌ آبياري‌ كنيم‌ و تربيت‌ كنيم‌ ‌تا‌ رشد پيدا كند و ‌از‌ ميوه‌هاي‌ ‌او‌ ‌در‌ دنيا و آخرت‌ بهره‌ برداري‌ كنيم‌ تيشه‌ بدست‌ گرفته‌ بريشه‌ اسلام‌ ميزنيم‌.

(وَ تَتَّخِذُون‌َ مَصانِع‌َ) جمع‌ مصنعة ‌است‌ بمعناي‌ ابنيه‌ و گذشت‌ ‌که‌ عاد بناهاي‌ بسياري‌ بنا

جلد 14 - صفحه 68

ميكردند ‌ما زاد احتياجات‌ ‌خود‌.

(لَعَلَّكُم‌) لعل‌ ‌از‌ ‌براي‌ ترجي‌ ‌است‌ ‌يعني‌ اميد داريد.

(تَخلُدُون‌َ) ‌که‌ هميشه‌ ‌در‌ دنيا باشيد و اصلا مرگ‌ دامن‌ ‌شما‌ ‌را‌ نميگيرد و حال‌ اينكه‌ فَإِذا جاءَ أَجَلُهُم‌ لا يَستَأخِرُون‌َ ساعَةً وَ لا يَستَقدِمُون‌َ (اعراف‌ ‌آيه‌ 34) و تعبير بساعة ‌از‌ باب‌ مثال‌ ‌است‌ و الا آني‌ مهلت‌ نيست‌. ‌از‌ معصوم‌ سؤال‌ كردند بعضي‌ ‌از‌ اموات‌ ‌را‌ مي‌بينيم‌ چشم‌ ‌آنها‌ باز ‌است‌ و بعضي‌ ‌بر‌ ‌هم‌ ‌است‌ كداميك‌ علامت‌ سعادت‌ و شقاوت‌ ‌است‌ حضرت‌ فرمود آنكه‌ چشمش‌ باز ‌است‌ موقعي‌ ‌که‌ اجل‌ آمد چشمش‌ باز ‌بود‌ مهلت‌ نداشت‌ ‌که‌ چشم‌ ‌بر‌ ‌هم‌ گذارد و آنكه‌ چشمش‌ ‌بر‌ ‌هم‌ ‌است‌ موقعي‌ ‌که‌ اجل‌ آمد چشمش‌ ‌بر‌ ‌هم‌ ‌بود‌ مهلت‌ نداشت‌ چشم‌ باز كند ولي‌ عوام‌ ميگويند آنكه‌ چشمش‌ باز ‌است‌ چشمش‌ بدنيا و مال‌ و منال‌ ‌است‌ و آنكه‌ چشمش‌ بسته‌ ‌است‌ صرفنظر كرده‌ ‌از‌ دنيا.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 129)- بار دیگر به انتقاد دیگری از آنها پرداخته، می‌گوید: «شما قصرها و قلعه‌های زیبا و محکم می‌سازید، آن چنان که گویی در دنیا جاودانه خواهید ماند» (وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّکُمْ تَخْلُدُونَ). آری! چنین ساختمانهای غفلت‌زا و غرور آفرین مسلما مذموم است.

در حدیثی از پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله می‌خوانیم که فرمود: «هر بنایی در روز قیامت وبال صاحب آن است، مگر آن مقدار که انسان از آن ناگزیر است»!

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج‏7، ص382

منابع