آیه 21 سوره مریم: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←تفسیر آیه) |
(←معانی کلمات آیه) |
||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | مقضى: حتمى شده. قضاء در اصل به معنى فيصله دادن و محكم كردن است. به معنى حكم، صنع و حتم نيز آيد، آن در آيه به معنى حتمى شده و تمام شده است..<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref> | |
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == |
نسخهٔ ۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۰۳
<<20 | آیه 21 سوره مریم | 22>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
گفت: این چنین کار البته خواهد شد، خدایت فرموده که بسیار بر من آسان است (تا قدرت ما را بر آن دریابی) و تا این پسر را آیت بزرگ و رحمت واسع خود برای خلق گردانیم؛ و قضای الهی بر این کار رفته است.
گفت: چنین است [که گفتی، ولی] پروردگارت فرموده است: این کار بر من آسان است و [فرزندی بدون ازدواج به او بخشیدن] برای این [است] که او را نشانه ای [از قدرت خود] برای مردم و رحمتی از سوی خود قرار دهیم؛ و این کار شدنی است.
گفت: « [فرمان] چنين است، پروردگار تو گفته كه آن بر من آسان است، و تا او را نشانهاى براى مردم و رحمتى از جانب خويش قرار دهيم، و [اين] دستورى قطعى بود.»
گفت: پروردگار تو اينچنين گفته است: اين براى من آسان است. ما آن پسر را براى مردم آيتى و بخشايشى كنيم و اين كارى است حتمى و پايان يافته.
گفت: «مطلب همین است! پروردگارت فرموده: این کار بر من آسان است! (ما او را میآفرینیم، تا قدرت خویش را آشکار سازیم؛) و او را برای مردم نشانهای قرار دهیم؛ و رحمتی باشد از سوی ما! و این امری است پایان یافته (و جای گفتگو ندارد)!»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
مقضى: حتمى شده. قضاء در اصل به معنى فيصله دادن و محكم كردن است. به معنى حكم، صنع و حتم نيز آيد، آن در آيه به معنى حتمى شده و تمام شده است..[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ كَذلِكِ قالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَ لِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَ رَحْمَةً مِنَّا وَ كانَ أَمْراً مَقْضِيًّا «21»
(فرشتهى الهى) گفت: مطلب همين است. پروردگارت فرمود: اين كار بر من آسان است (كه پسرى بدون پدر به تو عطا كنم) و تا او را براى مردم نشانه و رحمتى از خود قرار دهيم و اين كارى است شدنى و قطعى.
فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَكاناً قَصِيًّا «22»
پس مريم (به عيسى) باردار شد و با وى در مكانى دور خلوت گزيد.
فَأَجاءَهَا الْمَخاضُ إِلى جِذْعِ النَّخْلَةِ قالَتْ يا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هذا وَ كُنْتُ نَسْياً مَنْسِيًّا «23»
آنگاه درد زايمان او را به سوى تنهى درخت خرمايى كشاند (تا تكيه دهد.
از شدّت ناراحتى) گفت: اى كاش پيش از اين مرده و فراموش شده بودم.
نکته ها
فرشتهى الهى، در قياقهى بشرى نزد مريم ظاهر شد، به او دميد و او حامله شد. آنگاه مريم به خاطر نگرانى از تهمت كسانى كه توجيه نبودند و يا براى اينكه زن باردار بيشتر نياز به آرامش و فضاى آرام دارد، به مكان دورى رفت.
دربارهى آن مكان و چگونگى باردار شدن مريم و اوّلين كسى كه از اين ماجرا با خبر شد، در تفاسير سخن فراوان است، ولى چون قرآن در اين موارد چيزى نفرموده است ما نيز بحثى نداريم، زيرا اين اطلاعات در رشد فهم ما نقشى ندارد.
گاهى بهترين برگزيدههاى خداوند، بيشترين سختىها را كشيدهاند. برخى از مشكلات و سختىهايى كه حضرت مريم تحمل كرد عبارت است از:
الف: تهمت و سوء ظنّ مردم
ب: باردارى و زايمان در تنهايى و غربت
جلد 5 - صفحه 257
ج: نداشتن محل استراحت و پناه بردن به كنار درخت خرما
د: نگهدارى كودك بدون پدر با آن برخوردها و نگاههاى بد مردم
پیام ها
1- خداوند، حاكم بر اسباب و علل طبيعى است. «هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ»
2- چگونگى تولّد عيسى، اوّلين معجزهى آن حضرت است. «وَ لِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ»
3- انجام كارهاى خارق العاده و معجزه، از شئون ربوبيّت خداوند و در مسير تربيت انسان است. «رَبُّكِ»
4- وجود عيسى رحمت است. كسى كه وجودش ايمان به خدا را در انسانها زنده كند و كارش ارشاد و هدايت مردم باشد، قطعاً رحمت است. «رَحْمَةً مِنَّا»
5- هيچ كس نمىتواند مانع كار خداوند شود. «وَ كانَ أَمْراً مَقْضِيًّا»
6- گاهى انسانهاى پاك بايد به خاطر دور ماندن از تهمتِ مردم، از آنان فاصله گيرند. «مَكاناً قَصِيًّا»
7- گاهى مشكلات، وسيلهى پيدا شدن راههاى خير است. مشكل زايمان و دلهره، زمينهى يافتن رطب تازه مىشود. «جِذْعِ النَّخْلَةِ»
8- گاهى انسان راز دلش را به خانوادهاش نيز نمىتواند بگويد و آرزوى مرگ مىكند. «يا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هذا»
9- مردن، از زندگى با بدنامى بهتر است. «يا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هذا»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قالَ كَذلِكِ قالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَ لِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَ رَحْمَةً مِنَّا وَ كانَ أَمْراً مَقْضِيًّا «21»
«1» سوره نساء آيه 43.
«2» سوره بقره آيه 237.
جلد 8 - صفحه 162
خلاصه مريم در جواب جبرئيل گفت كه: وجود ولد در عادت به يكى از اين دو وجه باشد و اين هر دو از من مسلوب، پس چگونه مرا فرزند باشد.
قالَ كَذلِكِ: گفت جبرئيل امر چنين است كه هيچكس به نكاح و سفاح تو را مسّ ننموده اما. قالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ: فرمود پروردگار تو اين كار كه ايجاد و اعطاى فرزند است بدون پدر بر من آسان، و هيچ دشوارى و سختى در پيشگاه قدرت من ندارد. وَ لِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ: و اين ايجاد فرزند بدون پدر به جهت آن است كه به آن آشكار و هويدا سازيم بر تو قدرت خود را، و تا قرار دهيم علامتى براى مردمان كه به تأمل و تدبير در آن كمال قدرت ما را دريابند. يا نشانهاى باشد بر نبوت و دلالت بر برائت مادر او.
وَ رَحْمَةً مِنَّا: و ما قرار دهيم او را سبب بخششى از ما براى آنانكه به او ايمان آورند و بواسطه او هدايت يابند. وَ كانَ أَمْراً مَقْضِيًّا: و هست آفريدن او بىپدر، كارى مقدر و مقرر شده و مسطور گشته در لوح محفوظ، و هر چه حكم الهى بوقوع آن تعلق يابد، البته واقع شود. يا اين امرى است كه حقيق و سزاوار باشد، متكون گردد به جهت آنكه آيتى و رحمتى است از خدا بر بندگان. و مراد به آيت عبرت برهان است بر قدرت الهى، و مراد به رحمت شرايع و الطاف و آنچه سبب قوت اعتقاد باشد و موجب توسل به طاعت و عمل صالح، پس او سزاوار باشد، به ايجاد، پس اى مريم مطيع و منقاد امر باش و ممتثل قضاى مبرم ما شو.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَكاناً شَرْقِيًّا «16» فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً فَأَرْسَلْنا إِلَيْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا «17» قالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا «18» قالَ إِنَّما أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلاماً زَكِيًّا «19» قالَتْ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَ لَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَ لَمْ أَكُ بَغِيًّا «20»
قالَ كَذلِكِ قالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَ لِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَ رَحْمَةً مِنَّا وَ كانَ أَمْراً مَقْضِيًّا «21»
ترجمه
و ياد كن در كتاب مريم را هنگاميكه كنارهگيرى كرد از كسانش در جائى از جانب مشرق
پس گرفت از برابر ايشان پردهاى پس فرستاديم بسوى او روح خودمان را پس متمثّل شد براى او بصورت انسانى درست اندام
گفت همانا من پناه ميبرم بخداى بخشنده از تو اگر هستى پرهيزكار
گفت نيستم من مگر فرستاده پروردگارت تا ببخشم بتو پسر پاكيزهاى
گفت از كجا ميباشد مرا پسرى با آنكه دست نرسانده بمن انسانى و نبودم زناكار
گفت اينچنين گفت پروردگار تو كه آن بر من آسان است و تا بگردانم آنرا علامتى براى مردم و رحمتى از ما و بوده است امرى مقرّر شده.
تفسير
خداوند تعالى بعد از قصّه حضرت زكريّا و يحيى شروع بذكر قصّه مريم و عيسى عليه السّلام نمود براى نسبت ايشان با يكديگر و شباهت احوالشان و اينكه قدرت خداوند در ولادت عيسى عليه السّلام بىپدر بيشتر ظاهر شد از ولادت يحيى از پدر پير و مادر نازا باين تقريب كه فرمود اى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ياد كن در قرآن از قصّه مريم بنت عمران وقتى كه اعتزال و كنارهگيرى نمود از اقوام و عشاير خود براى عبادت در مكانيكه از اماكن شرقى بود براى آنكه آفتاب رو باشد و بعضى گفتهاند ميخواست غسل كند و سرش را شانه نمايد و پردهاى آويخت براى آنكه از كسانش مستور باشد و از اينجا معلوم ميشود كه حجاب در شرايع سابقه هم ثابت بوده و اختصاص بدين مقدّس اسلام ندارد چون اگر نبود حضرت مريم عليها السلام از كسان خود اتّخاذ حجاب نميفرمود ناگاه جبرئيل كه ملقّب بروح الامين
جلد 3 صفحه 467
است از جانب خداوند نزد او آمد بصورت جوانى زيبا و خوش اندام مريم از نهايت عفّت بوحشت افتاد و گفت من پناه ميبرم بخداوند رحمن از تو اگر با تقوى و پرهيزكارى چون شخص خدا ترس اگر اتفاقا قصد سوئى به كسى داشته باشد اگر طرف از شرّ او پناه بخدا ببرد از آنقصد بر ميگردد و اگر متوجّه نباشد كه آن عمل سوء منافى با تقوى است متوجّه ميشود مانند آنكه بگويند اگر مسلمانى مردم آزارى مكن جبرئيل گفت آسوده خاطر باش كه من از طرف همان خداى رحمن كه پناه باو بردى آمدم تا ببخشم بتو از جانب او و بعضى بجاى لأهب ليهب قرائت نمودهاند يعنى تا ببخشد او بتو پسرى كه پاك و پاكيزه باشد از گناه و اخلاق رذيله بتوسط دميدن من در پيراهن تو روح او را مريم گفت از كجا باشد براى من چنين پسرى با آنكه دست بشرى بمن نرسيده از راه حلال و هيچگاه العياذ باللّه زناكار نبودم جبرئيل گفت اينچنين گفت پروردگار تو كه آن براى من آسان است و اين كار را ميكنم براى آنكه وجود آن پسر را از مثل تو زن پاك دامنى بدون پدر علامت و دليل قدرت خود قرار دهم براى خلق و تا رحمتى باشد از من بر بندگان كه هدايت و ارشاد شوند بتوسط او براه راست و دين حقّ و اين كار از قضاى حتم و حكم قطعى الهى بود كه در علم ازلى گذشته بود واقع شود و شد ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قالَ كَذلِكِ قالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَ لِنَجعَلَهُ آيَةً لِلنّاسِ وَ رَحمَةً مِنّا وَ كانَ أَمراً مَقضِيًّا «21»
جبرئيل گفت همين نحو است فرمود پروردگار که اينکه عمل بر من بسيار آسانست و حكمتش اينست که او را هر آينه قرار ميدهيم آيه و دليل بر ناس و رحمتي است از ما و اينکه امر البته شدني است.
قالَ كَذلِكِ درست است گفتار شما که نه بشري تماس گرفته با شما و نه شما اهل بغي و زنا هستي لكن قالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ خلقت عرش اعظم با خلقت مور بر او مساويست بمجرد اراده ايجاد ميفرمايد مقدمات ندارد وَ لِنَجعَلَهُ آيَةً لِلنّاسِ که خداوند تبارك و تعالي قدرت دارد که بدون پدر خلق كند و بطفوليت بمقام نبوت و رسالت بلكه اولوا العزمي رساند و در مهد سخن بگويد و ساير معجزاتي که از او صادر شده که شرحش ميآيد.
وَ رَحمَةً مِنّا که بسياري از مشكلات و اغلالي که بر بني اسرائيل بود بر دارد و بالا رود در ايمان و زنده بماند تا زمان ظهور حضرت بقية اللّه عجل اللّه فرجه و مقام رفيعي باو عنايت شود و غير اينها.
وَ كانَ أَمراً مَقضِيًّا مانع و رادعي از براي خداوند نيست هر چه اراده كند البته شدني است بلي اگر بلائي متوجه شود اگر درب خانه او روند و دعا كنند و دست از اعمال زشت بردارند و توبه كنند و باعمال صالحه بپردازند خداوند عفو ميفرمايد.
وَ لَو أَنَّ أَهلَ القُري آمَنُوا وَ اتَّقَوا لَفَتَحنا عَلَيهِم بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الأَرضِ وَ لكِن كَذَّبُوا فَأَخَذناهُم بِما كانُوا يَكسِبُونَ اعراف آيه 94.
إِنَّ اللّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّي يُغَيِّرُوا ما بِأَنفُسِهِم رعد آيه 12 ذلِكَ بِأَنَّ اللّهَ
جلد 12 - صفحه 431
لَم يَكُ مُغَيِّراً نِعمَةً أَنعَمَها عَلي قَومٍ حَتّي يُغَيِّرُوا ما بِأَنفُسِهِم انفال آيه 55 قُل ما يَعبَؤُا بِكُم رَبِّي لَو لا دُعاؤُكُم فرقان آيه 77.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 21)- اما به زودی توفان این نگرانی مجدد با شنیدن سخن دیگری از پیک پروردگار فرو نشست او با صراحت به مریم «گفت: مطلب همین است که پروردگارت فرموده، این کار بر من سهل و آسان است» (قالَ کَذلِکِ قالَ رَبُّکِ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ).
تو که خوب از قدرت من آگاهی، تو که میوههای بهشتی را در فصلی که در دنیا شبیه آن وجود نداشت در کنار محراب عبادت خویش دیدهای، تو که میدانی جدت «آدم» از خاک آفریده شد، این چه تعجب است که از این خبر داری؟! سپس افزود: «و ما میخواهیم او را آیه و اعجازی برای مردم قرار دهیم» (وَ لِنَجْعَلَهُ آیَةً لِلنَّاسِ).
و ما میخواهیم او را «رحمتی از سوی خود» برای بندگان بنماییم (وَ رَحْمَةً مِنَّا).
و به هر حال «این امری است پایان یافته» و جای گفتگو ندارد (وَ کانَ أَمْراً مَقْضِیًّا).
ج3، ص85
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم