آیه 32 سوره اسراء: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا ۖ إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَ...» ایجاد کرد)
 
(معانی کلمات آیه)
سطر ۴۱: سطر ۴۱:
 
</tabber>
 
</tabber>
 
==معانی کلمات آیه==
 
==معانی کلمات آیه==
«لا تَقْرَبُوا الزِّنَا»: زنا نکنید. به عوامل قرب زنا و مقدّمات آن از قبیل: چشم‌چرانی، بی‌حجابی، خلوت با اجنبی، رفتن به کانونهای فساد، نگاه به کتابها و فیلمهای آلوده ... نزدیک نشوید. «فَاحِشَةً»: گناه زشت و کاملاً آشکار (نگا: آل‌عمران / نساء /  و  و ، اعراف / ).
+
فاحشة: فحش و فحشاء: بسيار قبيح. اين لفظ در قرآن در زنا و لواط و گرفتن نامادرى به كار رفته است..<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref>
  
 
== تفسیر آیه ==
 
== تفسیر آیه ==

نسخهٔ ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۱۸

مشاهده آیه در سوره

وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا ۖ إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِيلًا

مشاهده آیه در سوره


<<31 آیه 32 سوره اسراء 33>>
سوره : سوره اسراء (17)
جزء : 15
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و هرگز به عمل زنا نزدیک نشوید، که کاری بسیار زشت و راهی بسیار ناپسند است.

و نزدیک زنا نشوید که کاری بسیار زشت و راهی بد است.

و به زنا نزديك مشويد، چرا كه آن همواره زشت و بد راهى است.

و به زنا نزديك مشويد. زنا، كارى زشت و شيوه‌اى ناپسند است.

و نزدیک زنا نشوید، که کار بسیار زشت، و بد راهی است!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Do not approach fornication. It is indeed an indecency and an evil way.

And go not nigh to fornication; surely it is an indecency and an evil way.

And come not near unto adultery. Lo! it is an abomination and an evil way.

Nor come nigh to adultery: for it is a shameful (deed) and an evil, opening the road (to other evils).

معانی کلمات آیه

فاحشة: فحش و فحشاء: بسيار قبيح. اين لفظ در قرآن در زنا و لواط و گرفتن نامادرى به كار رفته است..[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى‌ إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبِيلًا «32»

به زنا نزديك نشويد، كه كار زشت و راه بدى است.

نکته ها

رابطه‌ى نامشروع جنسى (زنا)، مفاسد و زيان‌هاى فردى، اجتماعى و خانوادگى فراوانى را بدنبال دارد و لذا در اسلام حرام شده است و در قرآن كريم، در كنار شرك، قتل‌ «1» و سرقت‌ «2» آمده است. گوشه‌اى از مفاسد زنا از اين قرار است:

1- سرچشمه‌ى بسيارى از درگيرى‌ها، خودكشى‌ها، فرار از خانه‌ها، فرزندان نامشروع، بيمارى‌هاى مقاربتى و دلهره براى خانواده‌هاى آبرومند است.

«1». «الذين لايدعون مع اللّه الهاً آخر و لايقتلون النفس التى حرّم اللّه الا بالحق و لايزنون» فرقان، 68.

«2». «... اذ جاءك المؤمنات يبايعنك على ان لايشركن باللّه و لايسرقن و لايزنين ...» ممتحنه، 12.

جلد 5 - صفحه 53

2- زناكاران چون براى شهوترانى سراغ يكديگر مى‌روند، ميانشان انس و الفت عميق و آرامش نيست.

3- زناكار، طرف مقابل را شريك زندگى نمى‌داند، وسيله‌ى اطفاى شهوت مى‌داند.

4- زنا، سبب كاهش تشكيل خانواده از طريق ازدواج و موجب به وجود نيامدن ارتباطهاى فاميلى و قطع صله‌ى‌رحم است. چون باز شدن راه زنا، بى‌رغبتى به ازدواج را در پى دارد.

5- در زنا، احساس تعهّد و تكليف نسبت به بقاى نسل و تربيت كودك نيست و احساس پدرى و مادرى از ميان مى‌رود.

6- زنا، نظام ارث‌برى را بر هم مى‌زند و وارث واقعى معلوم نمى‌شود.

7- سبب از بين رفتن شخصيّت و هويّت انسانى مى‌شود و موجب مرگ‌هاى زودرس مى‌گردد.

«يذهب بالبهاء و يعجل الفناء» «1»

8- چون ارتكاب زنا، بدون زحمت و خرج نيست، زناكار براى ارضاى هوس خود، به سراغ گناهان زيادى مى‌رود. مثلًا گاهى براى كاميابى خود، به تهمت، ارعاب و دزدى دست مى‌زند و حتّى مرتكب قتل مى‌شود.

9- در جامعه، فرزندان نامشروع و بى‌هويّت پديد مى‌آيد، كه زمينه‌ى بسيارى از مفاسد و جرائم است و مصداق روشنى براى فحشا است.

اسلام براى پيشگيرى از زنا، برنامه‌هايى ارائه داده است، از قبيل:

1- ممنوعيّت اختلاط زن و مرد در بعضى مكان‌ها.

2- ممنوعيّت خلوت مرد با زن نامحرم.

3- حرمت زينت زن براى نامحرمان. 4- حرمت نظر به نامحرم و دست دادن با نامحرم و پرهيز از فكر زنا و تماشاى عكس‌هاى تحريك كننده.

5- مجازات شديد براى زناكار.

«1». بحار، ج 77، ص 58.

جلد 5 - صفحه 54

6- توصيه به ازدواج و پايين‌گرفتن مهريّه.

7- نكوهش از ازدواج دير هنگام.

8- عبادت شمردن همسردارى و تلاش براى خانواده.

پیام ها

1- جاذبه بعضى گناهان به حدّى است كه نزديك شدن به آن هم خطر دارد.

«لا تَقْرَبُوا»

2- نه فقط زنا، بلكه از مقدّمات زنا هم بايد پرهيز كرد. (گاهى يك نگاه، تلفن، نامه و تماس، زمينه‌ى ارتباطهاى نامشروع مى‌شود.) «لا تَقْرَبُوا»

3- زنا، در طول تاريخ عملى زشت و ناپسند، و در اديان ديگر نيز حرام بوده است. «كانَ فاحِشَةً»

4- در نهى از منكر، زشتى گناه را بيان كنيم. لا تَقْرَبُوا ... ساءَ سَبِيلًا

5- زنا هم گناه است، هم راهى براى گناهان ديگر و هم سبب بدعاقبتى است.

«ساءَ سَبِيلًا»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى‌ إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبِيلاً (32)

دوم از محرمات: وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى‌: و نزديك مشويد زنا را از بجا آوردن مقدمات آن از نظر به شهوت و غمزه و بوسه و ملامسه و ملاعبه، چه جاى آن كه آن فعل شنيع را بجا آريد. إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً: بدرستى كه زنا فعل زشتى است از حد متجاوز و قباحت و شناعت آن ظاهر باشد. وَ ساءَ سَبِيلًا: و بد راهى است. در اين اشاره باشد به اين كه عقل سليم حكم نمايد به قبح زنا، زيرا گذشته از فساد شخصى، ارتكاب اين عمل شنيع موجب اختلال نظام جامعه بشرى خواهد بود.

تبيان: محققين دانشمندان عالم را مخفى نيست كه مركز دائره انتظامات مادى و معنوى، و تدين و تمدنى، جوهره قدسيه ربانيه عقل مى‌باشد كه حجتى است براى ارشاد به موجبات انحطاط و ترقى، و حكم نمايد به حسن و قبح اشياء، قطع نظر از شرع به سبب حكم براهمه و ملاحده به آن بدون اعتراف آنها به شريعتى. بنابراين زنا شنيعه است كه عقل مفاسد آن را بر صفحه روزگار نگاشته و عالميان را آگاه ساخته از جمله:

1- زنا موجب اختلاط انساب و ابطال مواريث و قطع صله رحم و حقوق پدران بر فرزندان است.

2- زنا باعث اتلاف اموال و نفوس شود، چقدر شنيده شده منازعه و مقاتله به سبب اقدام يك زن بر اين فاحشه.

3- شيوع زنا سبب تعطيل سياست و تدبير منزل گردد، زيرا چنين زنى از وظايف خانه‌دارى كوتاهى ورزيده، بالاخره از اداره مهمات خانوادگى كه‌

جلد 7 - صفحه 366

اولين وظيفه خاصه او است كنار رود.

4- زنا آتيه زندگانى اولاد را خراب گرداند، بلكه انقطاع نسل آورد.

5- آنكه طرفين را غالبا مبتلا به مرض، عمر را كوتاه گرداند، چنانچه اين قسمت حسى گرديده.

در خصال و مكارم الاخلاق و من لا يحضره الفقيه در وصاياى حضرت نبوى صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به حضرت علوى عليه السّلام فرمايد: يا علىّ فى الزّنا ستّ خصال: ثلث منها فى الدّنيا و ثلث منها فى الاخرة. امّا الّتى فى الدّنيا:

فيذهب بالبهاء و يعجّل الفناء و يقطع الرّزق؛ و امّا الّتى فى الاخرة: فسوء الحساب و سخط الرّحمن و الخلود فى النّار. «1» فرمود: در زنا شش صفت باشد: سه در دنيا و سه در آخرت. اما در دنيا:

1- مى‌برد بهاء رخسار را. 2- عجله كند فناء را. 3- قطع كند روزى حلال را. و اما در آخرت: 1- بدى حساب. 2- غضب رحمان. 3- مخلد بودن در آتش را موجب شود (به حلال دانستن آن) و بواسطه زنا در بنى اسرائيل، به طاعون مبتلا، و هفتاد هزار ايشان هلاك شدند. و اخبار در عقاب مرتكب زنا بى‌شمار مى‌باشد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِيَّاكُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ كانَ خِطْأً كَبِيراً (31) وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى‌ إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبِيلاً (32) وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً فَلا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كانَ مَنْصُوراً (33) وَ لا تَقْرَبُوا مالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَ أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كانَ مَسْؤُلاً (34) وَ أَوْفُوا الْكَيْلَ إِذا كِلْتُمْ وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقِيمِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِيلاً (35)

ترجمه‌

و مكشيد فرزندانتان را از بيم تنگدستى، ما روزى ميدهيم آنها و شما را همانا كشتن ايشان باشد خطائى بزرگ‌

و نزديك مشويد زنا را همانا آن باشد كار زشت و بد راهى است آنراه‌

و نكشيد آنچنان نفسى را كه حرام كرد خدا مگر بطريق حقّ و كسيكه كشته شود مظلوم پس بتحقيق قرار داديم براى وارثش سلطنتى پس نبايد تجاوز كند در كشتن همانا او باشد يارى كرده شده‌

و نزديك نشويد مال يتيم را مگر بطريق بهتر تا برسد بكمال قوّتش و وفا كنيد به پيمان همانا پيمان باشد پرسيده شده‌

و تمام كنيد پيمانه را چون پيمانه كنيد و بسنجيد بترازوى راست درست اين بهتر است و نيكوتر بحسب عاقبت.

تفسير

- گفته‌اند قبل از اسلام معمول بود در عرب كه دختران خود را براى خوف فقر و گرسنگى زنده بگور مينمودند و خداوند در اين آيه نهى از آن فرموده بدليل آنكه روزى بندگانرا خدا ميدهد همان كسيكه روزى طفل را در شكم مادر مقدّر فرموده و بعد از ولادت مبدّل بشير در پستان مادر نموده بعد از دندان دادن‌

جلد 3 صفحه 357

نان هم ميدهد پس بسى جهالت و نادانى و خطا و ناروا است كه انسان اولاد خود را بكشد براى آنكه مبادا از خرجش عاجز شود و البتّه از معاصى كبيره است كه موجب عذاب اليم خواهد بود و نيز نهى فرموده از نزديك شدن بزنا كه نزديكى با زن اجنبيّه است بورود در مقدّمات آن و ارتكاب اموريكه منجرّ بزنا شود براى مبالغه در حرمت اصل عمل كه قبح آن ظاهر است لذا تعبير بفاحشه شده است كه گفته‌اند زائد از حد قبح است و بنظر حقير معصيتى است كه قبح آن در عرف عام ظاهر باشد و بد راهى است راه زنا و زناكارى كه انسانرا در دنيا و آخرت خوار و ذليل و زبون مينمايد و از بزرگترين معاصى كبيره است در فقيه و خصال از امام صادق عليه السّلام از آباء گرامش از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه در زنا شش اثر است سه در دنيا و سه در آخرت امّا آنسه كه در دنيا است آنستكه ابرو را ببرد و روزى را ببرد و عمر را كوتاه كند و امّا آنسه كه در آخرت است خدا را بخشم آورد و حساب را دشوار كند و موجب خلود در آتش گردد و نيز از آنحضرت روايت شده كه وقتى زنا زياد شود زلزله‌ها آشكار گردد و مفاسد آن بيش از آن است كه بتوان در مقام اختصار تعداد نمود و نيز نهى فرموده از قتل نفس مگر بحقّ چون خداوند آنرا حرام فرموده مگر در موارد خاصه‌اى از قبيل كفر و ارتداد و زناء محصن و محصنه و قتل عمدى و امثال اينها كه قتل بحقّ است با شرائط و آدابى كه در كتب فقهيّه مقرّر است و كسيكه بغير حقّ و مظلوم كشته شود خداوند وارث و اختيار دار امر قصاص و خونخواه او را مسلّط فرموده بر قاتل بحكم شرعى كه ميتواند انتقام بكشد و عفو نمايد ولى نبايد تجاوز نمايد در قتل از حدود مقرّره كه بجاى يك نفر دو نفر را بكشد يا او را مثله نمايد يا زجر كش كند و بايد مسلمانان با او كمك كنند در بدست آوردن قاتل و تسليم او بخونخواه چنانچه در كافى از امام كاظم عليه السّلام نقل نموده كه پرسيدند از معناى اسراف در اين آيه فرمود آنستكه غير از كشنده را بكشد يا او را مثله نمايد عرض كردند معناى منصور بودن او چيست فرمود چه نصرتى بالاتر از آنكه قاتل را تسليم وارث مقتول نمايند كه او را بكشد و هيچ مسئوليّت دنيوى و اخروى نداشته باشد و عيّاشى از آنحضرت نقل نموده كه وقتى چند نفر يكنفر را بكشند والى بايد حكم كند كه ورثه مقتول هر كدام را بخواهند بكشند و حقّ ندارند زيادتر از يكنفر را بكشند

جلد 3 صفحه 358

چون خداوند فرموده نبايد اسراف در قتل شود و در كافى از امام صادق عليه السّلام روايت نموده كه نازل شده است در شأن امام حسين عليه السّلام كه اگر تمام اهل زمين را براى خونخواهى آنحضرت بكشند اسراف نشده است حقير عرض ميكنم ظاهرا اشاره بدفع اشكال از فعل امام زمان است بعد از ظهور و قيام بخونخواهى جدّ امجدش چون رتبه تمام اهل زمين بمراتب كمتر از رتبه سيّد الشهداء عليه السّلام است پس تجاوز از حقّ نشده و اسراف نميباشد و فردا كمل مقتول مظلوم او است و مصداق اتمّ و اوضح ولىّ و سلطان و منصور بنصرت الهى امام زمان است و نيز نهى فرموده است خداوند از نزديك شدن بمال يتيم چه رسد بخوردن و تصرّف نمودن در آن مگر بطريق احسن و بهتر كه حفظ آن باشد از تلف يا صرف آن در مصرفى كه بصرفه و صلاح او باشد تا برسد بحدّ رشد و بلوغ شرعى كه محقّق ميشود باحتلام و روئيدن موى خشن برعانه و تمام شدن پانزده سال قمرى در پسر و نه سال در دختر بنابر مشهور با آنكه ضعيف العقل و كم خرد نباشد و صلاح و فساد خود را تشخيص دهد كه بايد مالش را باو مسترد داشت و بايد بتمام عهود وفا نمود خواه عهد الهى باشد مانند احكام مذكوره و عهدى كه با خداوند بصيغه عاهدت اللّه منعقد ميشود با شرائط آن خواه خلقى باشد مانند معاملات و قرار داد با اشخاص چون تخلّف از آن در روز قيامت موجب مسئوليّت خواهد بود و چنانچه در خصال از امام صادق عليه السّلام روايت نموده احدى از مردم در آن مرخص نخواهند بود و بايد پيمانه را از متاعى كه با پيمانه مبادله و خريد و فروش ميشود پر كرد و نبايد بتدابيرى چيزى از آن كم نمود و با ترازوى راست و درست كه ميزان و عدل باشد متاع را سنجيد و بحيله و مكر كم فروشى ننمود چون اين كار عاقبت خير در دنيا و آخرت ندارد و كم فروش بزودى رسوا ميشود و از انظار مردم مى‌افتد و مورد اعتماد نميگردد و در آخرت بعذاب اليم گرفتار خواهد شد و بايد جواب هر كس كه با او معامله نموده بدهد و نزد خدا و خلق رو سياه باشد بر عكس كسيكه سنگش تمام و پيمانه و ترازويش درست و راست است مورد اعتماد و اعتبار نزد خلق و مشمول رحمت و بركت الهيه است و اگر چند روزى كمتر فائده ببرد عاقبت كارش در دنيا و آخرت بترقى و تعالى و رو سفيدى نزد خدا و خلق و خير و عافيت خواهد بود.

جلد 3 صفحه 359

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ لا تَقرَبُوا الزِّني‌ إِنَّه‌ُ كان‌َ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبِيلاً (32)

و نزديك‌ عمل‌ زنا نرويد محققا زنا عمل‌ بسيار زشت‌ و قبيح‌ ‌است‌ و راه‌ بسيار بديست‌ زنا بجميع‌ اقسامش‌ ‌از‌ معاصي‌ كبار ‌است‌ بعلاوه‌ حد شرعي‌ دارد ‌پس‌ ‌از‌ ثبوت‌ نزد حاكم‌ شرع‌ زناي‌ ‌با‌ محارم‌ حدش‌ قتل‌ ‌است‌ و محصنه‌ ‌که‌ ‌با‌ زن‌ شوهر دار ‌باشد‌ ‌ يا ‌ مرد زن‌ دار رجم‌ ‌است‌ و ‌با‌ اجنبيه‌ صد تازيانه‌ ‌اگر‌ حرّه‌ ‌باشد‌ ‌ يا ‌ پنجاه‌ ‌اگر‌ امه‌ ‌باشد‌ و اثبات‌ ‌آن‌ چهار شاهد عادل‌ ميخواهد آنهم‌ شهادت‌ ‌آنها‌

كالميل‌ ‌في‌ المكحلة

‌باشد‌ چنانچه‌ حضرت‌ رسالت‌ اشاره‌ فرمود بخورشيد و فرمود (‌علي‌ مثل‌ ‌هذا‌ تشهد) ‌حتي‌ ‌اگر‌ سه‌ شاهد باشند حد قذف‌ دارند و فاسق‌ مي‌شوند ‌ يا ‌ ‌غير‌ عادل‌ باشند ‌ يا ‌ بنحو مذكور شهادت‌ ندهند بلي‌ ‌اگر‌ فقط شوهر شهادت‌ بزناي‌ زوجه‌ داد بايد لعان‌ كند طبق‌ دستور قرآن‌ و الاحد قذف‌ دارد و ‌آن‌ زن‌ ‌اگر‌ منكر شد بايد لعان‌ كند و الاحد زناي‌ محصنه‌ دارد ‌که‌ رجم‌ ‌باشد‌.

وَ الَّذِين‌َ يَرمُون‌َ أَزواجَهُم‌ وَ لَم‌ يَكُن‌ لَهُم‌ شُهَداءُ إِلّا أَنفُسُهُم‌ فَشَهادَةُ أَحَدِهِم‌ أَربَع‌ُ شَهادات‌ٍ بِاللّه‌ِ إِنَّه‌ُ لَمِن‌َ الصّادِقِين‌َ وَ الخامِسَةُ أَن‌َّ لَعنَت‌َ اللّه‌ِ عَلَيه‌ِ إِن‌ كان‌َ مِن‌َ الكاذِبِين‌َ وَ يَدرَؤُا

جلد 12 - صفحه 248

عَنهَا العَذاب‌َ أَن‌ تَشهَدَ أَربَع‌َ شَهادات‌ٍ بِاللّه‌ِ إِنَّه‌ُ لَمِن‌َ الكاذِبِين‌َ وَ الخامِسَةَ أَن‌َّ غَضَب‌َ اللّه‌ِ عَلَيها إِن‌ كان‌َ مِن‌َ الصّادِقِين‌َ سوره‌ نور ‌آيه‌ 6.

وَ لا تَقرَبُوا الزِّني‌ ‌حتي‌ خيال‌ زنا ‌هم‌ ‌در‌ قلب‌ نكنيد چه‌ رسد ‌که‌ مقدمات‌ ‌او‌ ‌را‌ تهيه‌ كنيد ‌در‌ اخبار داريم‌ ‌که‌ تمام‌ اعضاء انساني‌ زنا دارد زناي‌ چشم‌ ديدن‌ ‌است‌ و گوش‌ شنيدنست‌ و لب‌ بوسيدنست‌ و دست‌ و بدن‌ لمس‌ ‌است‌ إِنَّه‌ُ كان‌َ فاحِشَةً فرق‌ ‌است‌ ‌بين‌ سب‌ و فحش‌ سب‌ دشنام‌ ‌است‌ و فحش‌ كلمات‌ ركيكه‌ مثل‌ زن‌ فلان‌ مادر فلان‌ و امثال‌ اينها ‌که‌ بسا حد قذف‌ دارد و زنا عمل‌ بسيار ركيك‌ و زشت‌ ‌است‌ ‌حتي‌ ‌در‌ جميع‌ مذاهب‌ يك‌ ازدواجي‌ هست‌ و زنا ‌را‌ بد ميدانند وَ ساءَ سَبِيلًا ‌که‌ ‌اگر‌ اولادي‌ پيدا شد دشمن‌ اهل‌ بيت‌ ميشود مثل‌ زياد ‌که‌ گفتند زياد ‌إبن‌ ابيه‌ ‌که‌ پدرش‌ معلوم‌ نبود و مادرش‌ ‌از‌ فواحش‌ ذوات‌ الاعلام‌ ‌بود‌ و مثل‌ عبيد اللّه‌ ‌إبن‌ مرجانه‌ ‌که‌ چهل‌ نفر مدعي‌ شدند ‌از‌ ‌ما ‌است‌ و چون‌ ابهامش‌ شبيه‌ ابهام‌ زياد ‌بود‌ گفتند ‌إبن‌ زياد و ‌از‌ عجايب‌ اينكه‌ عمر عاص‌ شهادت‌ داد ‌که‌ ابو سفيان‌ ‌با‌ مادر زياد زنا كرد معاويه‌ ‌گفت‌ ‌که‌ زياد برادر ‌من‌ ‌است‌ و برد نزد دخترهاي‌ ‌خود‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ عم‌ ‌شما‌ ‌است‌ بشما محرمست‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

اشاره

(آیه 32)- دوم: گناه بزرگ دیگری که این آیه به آن اشاره می‌کند مسأله زنا و عمل منافی عفت است می‌گوید: «و نزدیک زنا نشوید چرا که عمل بسیار زشتی است و راه و روش بدی است» (وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنی إِنَّهُ کانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبِیلًا).

نمی‌گوید زنا نکنید، بلکه می‌گوید به این عمل شرم‌آور نزدیک نشوید، این تعبیر اشاره لطیفی به این است که آلودگی به زنا غالبا مقدماتی دارد که انسان را تدریجا به آن نزدیک می‌کند، «چشم چرانی» یکی از مقدمات آن است، «برهنگی و بی‌حجابی» مقدمه دیگر، «کتابهای بدآموز» و «فیلمهای آلوده» و «نشریات فاسد» و «کانونهای فساد» هر یک مقدمه‌ای برای این کار محسوب می‌شود.

همچنین خلوت با اجنبیه (یعنی بودن مرد و زن نامحرم در یک مکان خالی و تنها) عامل وسوسه انگیز دیگری است.

بالاخره ترک ازدواج برای جوانان، و سختگیریهای بی‌دلیل طرفین در این زمینه همه از عوامل «قرب به زنا» است که در آیه فوق با یک جمله کوتاه از همه آنها نهی می‌کند، و در روایات اسلامی نیز هر کدام جداگانه مورد نهی قرار گرفته است.

ج2، ص635

فلسفه تحریم زنا

1- پیدایش هرج و مرج در نظام خانواده، و از میان رفتن رابطه فرزندان و پدران، رابطه‌ای که وجودش نه تنها سبب شناخت اجتماعی است، بلکه موجب حمایت کامل از فرزندان می‌گردد.

زیرا در جامعه‌ای که فرزندان نامشروع و بی‌پدر فراوان گردند روابط اجتماعی که بر پایه روابط خانوادگی بنیان شده سخت دچار تزلزل می‌گردد.

از این گذشته از عنصر محبت که نقش تعیین کننده‌ای در مبارزه با جنایتها و خشونتها دارد محروم می‌شوند، و جامعه انسانی به یک جامعه کاملا حیوانی توأم با خشونت در همه ابعاد، تبدیل می‌گردد.

2- تجربه نشان داده و علم ثابت کرده است که این عمل باعث اشاعه انواع بیماریهاست و با تمام تشکیلاتی که برای مبارزه با عواقب و آثار آن امروز فراهم کرده‌اند باز آمار نشان می‌دهد که تا چه اندازه افراد از این راه سلامت خود را از دست داده و می‌دهند.

3- نباید فراموش کرد که هدف از ازدواج تنها مسأله اشباع غریزه جنسی نیست بلکه اشتراک در تشکیل زندگی و انس روحی و آرامش فکری، و تربیت فرزندان و همکاری در همه شئون حیات از آثار ازدواج است که بدون اختصاص زن و مرد به یکدیگر و تحریم «زنا» هیچ یک از اینها امکان پذیر نیست.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع