آیه 1 سوره هود: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ الر ۚ كِتَابٌ أُحْكِمَ...» ایجاد کرد)
 
(تفسیر آیه)
سطر ۵۰: سطر ۵۰:
  
 
{{ نمایش فشرده تفسیر|
 
{{ نمایش فشرده تفسیر|
الر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ «1»
 
  
الف لام را، (قرآن) كتابى است كه آيات آن استوار گشته، آنگاه از جانب حكيمى آگاه، شرح و تفصيل داده شده است.
+
سيماى سوره ى هود
}}
+
 
 +
اين سوره در سال هاى آخر حضور پيامبر صلى الله عليه و آله در مكّه نازل شده است، سال هايى كه به جهت وفات حضرت ابوطالب و حضرت خديجه مسلمانان در شرايط بسيار سختى بسر مى بردند.
 +
 
 +
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: سوره ى هود مرا پير كرد. «1» زيرا آيه ى استقامت در اين سوره نازل شده است: «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ» «2» همان گونه كه به تو دستور داده شده پايدارى و صبر كن و ياران تو نيز بايد پايدارى كنند. امّا بى صبرى ياران پيامبر صلى الله عليه و آله آن حضرت را زجر مى داد.
 +
 
 +
محتواى اين سوره كه يكصدوبيست وسه آيه دارد، تاريخ پيامبران و به خصوص حضرت نوح عليه السلام و توجّه به مسائل اعتقادى است. از دقّت در تاريخ انبيا استفاده مى شود كه حركت انبيا يك جريان مستمر تاريخى است، نه يك حادثه ى زودگذر. تاريخ پيامبران و اقوام آنان قانون مند است و مطالعه ى آن رمز سقوط يا عزّت ملّت ها را روشن مى سازد و نشان مى دهد كه دين از جامعه جدا نيست و سرنوشت جامعه بستگى تمام به دين و آئين مردم آن جامعه دارد.
 +
 
 +
در اين سوره پنج مرتبه نام حضرت هود عليه السلام آمده است كه برابر با تكرار اين نام در باقى قرآن است.
 +
 
 +
(1). تفسير نمونه؛ بحار، ج 92، ص 198.
  
|-|
+
(2). هود، 112.
اثنی عشری=
 
  
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
+
تفسير نور، ج‏4، ص: 16
  
{{نمایش فشرده تفسیر|
 
  
 +
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏
  
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌
+
به نام خداوند بخشنده ‏ى مهربان.
  
 
الر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ «1»
 
الر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ «1»
  
الر: در تفسير فواتح سور قرآنيه، مفصّلا در سوره بقره مذكور شد و اينجا به‌
+
الف لام را، (قرآن) كتابى است كه آيات آن استوار گشته، آنگاه از جانب حكيمى آگاه، شرح و تفصيل داده شده است.
  
«1» مدرك سابق.
+
أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ «2»
  
«2» جلد 2 ص 206.
+
كه جز خداوند يكتا را نپرستيد، همانا از طرف او براى شما هشدار دهنده و بشارت دهنده هستم.
  
جلد 6 - صفحه 11
+
===نکته ها===
  
ذكر اجمالى بعض اقوال اشعار مى‌رود:
+
قرآن از همين حروف الفبا تشكيل شده كه همواره در اختيار همه هست، امّا خداوند از همين حروف ساده، كتابى ساخته كه كسى نمى‌تواند مشابه آن را بياورد. چنانكه انسان از خاك، آجر و سفال مى‌سازد، ولى خداوند ازهمين خاك، هزاران نوع گل، گياه، ميوه، حيوان و انسان خلق مى‌كند. آرى، همان گونه كه قدرت خداوند را در نظام تكوين مى‌بينيم، قدرت او را در كتاب تشريع نيز مشاهده مى‌كنيم.
  
1- اسامى سور.
+
قرآن كتابى است هم محكم و هم مفصّل، نه تناقض دارد و نه تهافت، هم فصيح است و هم بليغ، محتوايش در فصل‌ها و سوره‌هاى مختلف، جداى از يكديگر امّا به دنبال هم و پيوسته آمده است.
  
2- دالّ بر اسماء الهى.
+
قرآن، كتابى است محكم كه يك روح دارد و آن روحِ توحيد است و تمام داستان‌ها و
  
3- اسامى قرآن.
+
جلد 4 - صفحه 17
  
4- قسمهاى سبحانى.
+
مواعظ و احكام و آيات قرآن، تفصيل همان روح توحيد است.
  
5- هر حرف آن مفتاح اسمى است از اسماء الهى.
+
قرآن كتابى است محكم، نه تغيير و تحريف يافته و نه قابل شكّ و ترديد است. بناى آن بر حدس و فرض نيست، بلكه همه‌ى مطالبش محكم و استوار است.
  
6- مدت بقاى امت پيغمبر.
+
===پیام ها===
  
7- تسكيت براى كفار.
+
1- قرآن كتاب بس مهم است. («كِتابٌ» نكره وتنوين دارد كه رمز عظمت است)
  
8- معناى آن نزد خدا و رسول و ائمه معصومين سلام اللّه عليهم اجمعين مى‌باشد كه امناء وحى الهى و مستودعان علم سبحانى هستند. و ضرر و منافاتى هم ندارد كه در قرآن مجيد محاوراتى باشد از اسرار خاصه بين خدا و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله. و چون مورد تكليف نيست دانستن آن لزومى نخواهد داشت.
+
2- الفاظ و محتواى قرآن، نشانه‌ى عظمت آن است. «آية»
  
كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ‌: قرآن كتابى است كه محكم و متقن است آيات آن؛ يعنى نسخ نشود چيزى از احكام و شرايع آن، چنانچه نسخ شد كتب و شرايع پيغمبران سلف؛ بلكه باقى باشد تا قيام قيامت و كتابى ناسخ آن نخواهد بود. ثُمَّ فُصِّلَتْ‌: 1- پس تفصيل داده شد به بيان حلال و حرام و ساير احكام.
+
3- بنيان قرآن، محكم واستوار است وهيچ چيزى نمى‌تواند سبب تزلزل آن شود، بلكه با پيشرفت علم، اسرار اين كتاب بيشتر كشف مى‌شود. «أُحْكِمَتْ آياتُهُ»
  
2- محكم است آيات آن به امر و نهى. بعد تفصيل داده شد به وعد و وعيد و ثواب و عقاب.
+
4- قانون و كتاب، هم بايد محكم باشد و هم روشن و واضح. أُحْكِمَتْ‌ ... ثُمَّ فُصِّلَتْ‌ (قوانين غير الهى، يا محكم نيست، يا روشن نيست و يا قانونگذار طبق حكمت و مصلحت و آگاهى، قانون را وضع نكرده است)
  
3- محكم است آيات آن به تمامه؛ بعد تفرقه شد در انزال آيه‌اى بعد از آيه‌اى تا مكلّف، متمكن شود در تفكّر و تدبّر در آن.
+
5- قرآن، هم استدلالى و تزلزل ناپذير است و هم جامع تمام ابعاد زندگى دنيوى و اخروى مى‌باشد. أُحْكِمَتْ‌ ... ثُمَّ فُصِّلَتْ‌
  
4- محكم است در نظم و ترتيب به غايت وجوه فصاحت، بحدى كه معجزه باشد. پس تفصيل داده شد به شرع و بيان. بعبارة اخرى: محكم النظم و مفصّل الايات است.
+
6- كليّات قرآن يكجا بر قلب پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده، آنگاه در مدّت بيست و سه سال تفصيل داده شده است. أُحْكِمَتْ‌ ... ثُمَّ فُصِّلَتْ‌
  
5- متقن است آيات آن، پس نيست در آن خلل و نه باطلى. زيرا فعل محكم آن است كه فاعلش آن را در نهايت اتقان و احكام و استحكام نموده بطورى كه ابدا خلل و نقصى راه ندارد. بعد تفصيل داد آن را به اينكه قرار داد
+
7- چون خداوند حكيم است، كتابش محكم است و چون خبير است، تمام نيازها را تفصيل داده است. أُحْكِمَتْ‌ ... ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ
  
جلد 6 - صفحه 12
+
8- دعوت به يكتاپرستى، سرلوحه‌ى پيام همه‌ى انبياست. «أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ»
  
آيات را متابع بعضى در عقب بعضى. «1» بيان: علوم دينيه كه موجب سعادت و ترقيات انسانى است يا نظريه باشد يا عمليه؛ اما نظريه: عبارت است از معرفت الهى و انبياء و ملائكه و كتب منزله و روز قيامت؛ و قرآن مشتمل است بر شرايف اين علوم و لطائف آن، به دلائل واضحه و شواهد هاديه، به طرق مختلفه و اقسام متفاوته، به بيانات شافيه.
+
9- فلسفه‌ى نزول كتب آسمانى، توحيد و پاكسازى جامعه از شرك است. كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ‌ ... أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ‌
  
اما عمليه: و آن عبارت است از تهذيب اعمال ظاهره، يعنى فقه كه احكام خمسه تكليفيه از واجب و حرام و مستحب و مكروه و مباح باشد در عبادات و معاملات و عقود و ايقاعات. و يا عبارت است از تهذيب اخلاق، و آن علم تصفيه باطن از رذائل و تحليه به فضائل و ترك صفات ذميمه و درك ملكات حميده باشد. و شخص عاقل منصف وقتى تأمل و تدبر در قرآن مجيد نمايد هر آينه دريابد كه اين كتاب سبحانيه مشتمل است بر اشرف مطالب روحانيه و اعلا مباحث الهيه. پس كتابى باشد محكم كه قابل نقض و هدم و تغيير و تبديل نخواهد بود.
+
10- دعوت به يكتاپرستى و هشدار و بشارت، نمونه‌ى سخن استوار خداوند است. أُحْكِمَتْ آياتُهُ‌ ... أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ‌
  
مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ: اين كتاب نازل شده از جانب ذاتى كه حكيم است در افعال و تدابير خود. آگاه است به احوال خلق و مصالح ايشان از جزئى و كلى.
+
11- پيامبر صلى الله عليه و آله از جانب خدا، امّا براى سعادت مردم آمده است. «إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ»
  
تبصره: آيه شريفه دلالت دارد بر حدوث قرآن به سه وجه:
+
12- شيوه‌ى تبليغ پيامبران، هشدار و بشارت است. «نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ»
  
1- قوله تعالى‌ «كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ» وصف فرموده قرآن را كه محكم است آيات آن. و احكام و اتقان ممكن نباشد مگر در چيزى كه حادث باشد؛ زيرا اين دو از صفت فعل و ملازم با حدوث است.
+
تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 18
 +
}}
  
2- قوله تعالى‌ «ثُمَّ فُصِّلَتْ» و تفصيل منوط به تصرف و انفصال و افتراق، و آن تحقق نيابد مگر به جعل جاعل و ايجاد موجدى؛ و البته اين قسمت حدوث قرآن را ثابت نمايد.
+
|-|
 +
اثنی عشری=
  
«1» در تفسير مجمع البيان ج 5 ص 141 گفته.
+
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
  
جلد 6 - صفحه 13
+
{{نمایش فشرده تفسیر|
  
3- قوله تعالى‌ «مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ» نازل شده از جانب حكيم خبير، و اين اضافه صحيح نباشد مگر در حادث؛ زيرا قديم محال است كه از غير صادر شده باشد. پس صدور قرآن ملازم با حدوث خواهد بود. «1»
+
أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ «2»
 +
 
 +
أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ‌: نازل فرمود اين قرآن مجيد را براى اينكه پرستش و ستايش نكنيد مگر ذات احديت خداى متعال را؛ بعد از دعوت به توحيد، ارشاد نمايد به تصديق رسالت خود: إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ: بدرستى كه من براى شما از طرف خداوند سبحان ترساننده‌ام از مخالفت و عصيان الهى به عذاب اليم، و بشارت دهنده‌ام بر طاعت و عبادت سبحانى به ثواب عظيم. «2»
  
  
سطر ۱۵۵: سطر ۱۶۶:
 
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
 
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
بِسم‌ِ اللّه‌ِ الرَّحمن‌ِ الرَّحِيم‌ِ
+
أَلاّ تَعبُدُوا إِلاَّ اللّه‌َ إِنَّنِي‌ لَكُم‌ مِنه‌ُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ «2»
  
الر كِتاب‌ٌ أُحكِمَت‌ آياتُه‌ُ ثُم‌َّ فُصِّلَت‌ مِن‌ لَدُن‌ حَكِيم‌ٍ خَبِيرٍ «1»
+
اولين‌ دستور ‌آن‌ حكيم‌ خبير اينست‌ ‌که‌ پرستش‌ نكنيد مگر ذات‌ مستجمع‌ جميع‌ كمالات‌ و منزه‌ ‌از‌ جميع‌ عيوب‌ و نواقص‌ محققا ‌من‌ ‌که‌ ‌رسول‌ ‌از‌ جانب‌ ‌او‌ هستم‌ ‌بر‌ ‌شما‌ سر ‌تا‌ سر عالم‌ جن‌ و انس‌ انذار كننده‌ام‌ ‌از‌ شرك‌ و كفر و بشارت‌ دهنده‌ام‌ بتوحيد و ايمان‌.
  
‌در‌ اول‌ سوره‌ بقره‌ گفتيم‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ حروف‌ مقطعه‌ قرآن‌ رموزي‌ ‌است‌ ‌بين‌ ‌خدا‌ و ‌رسول‌ و فقط اهل‌ بيت‌ ميدانند و جزو متشابهات‌ قرآني‌ ‌است‌ و ‌هر‌ چه‌ گفته‌ شود تفسير برأي‌ ‌است‌ فقط ‌در‌ برهان‌ ‌از‌ ‌إبن‌ بابويه‌ نقل‌ نموده‌ ‌که‌ ‌گفت‌
+
أَلّا تَعبُدُوا إِلَّا اللّه‌َ عبوديت‌ ‌از‌ ماده‌ ‌عبد‌ ‌است‌ و ‌از‌ ‌براي‌ ‌عبد‌ دو معني‌ ‌است‌ يك‌ معني‌ مقابل‌ مولوية و ‌از‌ ‌براي‌ ‌اينکه‌ معني‌ مراتبي‌ ‌است‌: مرتبه‌ اولي‌ غلام‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ كفار مسلمين‌ ميگيرند ‌ يا ‌ زر خريد ‌است‌ عَبداً مَملُوكاً لا يَقدِرُ عَلي‌ شَي‌ءٍ نحل‌ ‌آيه‌ 77. ‌در‌ مقابل‌ حرّ ‌که‌ بمعني‌ آزاد ‌است‌.
  
(‌قال‌ الصادق‌ ‌عليه‌ السّلام‌  الر انا اللّه‌ الرؤف‌)
+
و ثانيه‌‌-‌ عبوديت‌ نسبت‌ بموالي‌ مثل‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ و ائمه‌ طاهرين‌ ‌عليهم‌ ‌السلام‌ ‌که‌ امير المؤمنين‌ [ع‌] بصعصعه‌ فرمود
  
و همين‌ حديث‌ ‌را‌ ‌از‌ سفيان‌ ثوري‌ ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ ‌عليه‌ السّلام‌ نيز روايت‌ كرده‌ و اللّه‌ العالم‌.
+
(انا ‌عبد‌ ‌من‌ عبيد ‌محمّد‌ [ص‌])
  
كِتاب‌ٌ أُحكِمَت‌ آياتُه‌ُ كتاب‌ قرآن‌ مجيد ‌است‌ ‌که‌ يكي‌ ‌از‌ اسامي‌ قرآن‌ كتاب‌ ‌است‌ بمناسبت‌ آنكه‌ ‌در‌ لوح‌ محفوظ ثبت‌ ‌شده‌ إِنَّه‌ُ لَقُرآن‌ٌ كَرِيم‌ٌ فِي‌ كِتاب‌ٍ مَكنُون‌ٍ لا يَمَسُّه‌ُ إِلَّا المُطَهَّرُون‌َ واقعه‌ ‌آيه‌ 76‌-‌ 78. احكام‌ اتقان‌ و اثبات‌ ‌است‌ مقابل‌ سستي‌ و زوال‌ آيات‌، آيات‌ كتاب‌ ‌است‌ و اطلاق‌ ‌آيه‌ ‌بر‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌هر‌ ‌آيه‌ دليل‌ و برهان‌ و حجت‌ قاطعي‌ ‌است‌ ‌براي‌ حق‌ و واقع‌ و معجزه‌ ‌است‌ ‌براي‌ نبوّت‌.
+
و ‌در‌ زيارات‌ ائمه‌ ‌عليهم‌ ‌السلام‌ بسيار داريم‌ بلكه‌ نسبت‌ بپدر فرمود
  
ثُم‌َّ فُصِّلَت‌ فصل‌ مقابل‌ وصل‌ ‌است‌ ‌يعني‌ مشتمل‌ ‌بر‌ عقائد حقه‌ و اخلاق‌ فاضله‌ و مواعظ كافيه‌ و احكام‌ متقنه‌ موافق‌ حكم‌ و مصالح‌ لازمه‌ دنيويه‌ و اخرويه‌ و احوال‌ امم‌ ماضيه‌ و ‌غير‌ اينها ‌که‌ ‌هر‌ كدام‌ مستقل‌ و مجزي‌ ‌از‌ ديگري‌ ‌است‌.
+
(انت‌ و مالك‌ لابيك‌)
  
مِن‌ لَدُن‌ حَكِيم‌ٍ خَبِيرٍ نظر ‌به‌ اينكه‌ قرآن‌ مجيد مشتمل‌ ‌بر‌ دو جمله‌ ‌است‌ انشائيات‌ و اخباريات‌ لذا ‌براي‌ انشائيات‌ صفت‌ حكمت‌ ‌را‌ ذكر فرمود ‌که‌ ‌اينکه‌ قرآن‌
+
و ‌اينکه‌ معني‌ وجوب‌ اطاعت‌ و ترك‌ مخالفت‌ ‌است‌ ‌تا‌ حد محدودي‌ ‌که‌ شارع‌ مقدس‌ مقرر فرموده‌، و مولاي‌ حقيقي‌ ذاتي‌ خداوند ‌است‌ و بس‌ و بقيه‌ موالي‌ جعلي‌ ‌است‌ بجعل‌ الهي‌. و شايد اشاره‌ بهمين‌ معني‌ ‌باشد‌ خطاب‌ الهي‌ بملائكه‌ ‌در‌ سجده‌ بآدم‌
  
جلد 11 - صفحه 4
+
جلد 11 - صفحه 5
  
‌از‌ جانب‌ خداوندي‌ ‌است‌ ‌که‌ عالم‌ بجميع‌ مصالح‌ و مفاسد و منافع‌ و مضار و خيرات‌ و شرور و محاسن‌ و مقابح‌ ‌است‌ و تمام‌ دستورات‌ ‌او‌ موافق‌ ‌با‌ حكم‌ و مصالح‌ ‌است‌ ‌که‌ قدر جامع‌ ‌آن‌ حكيم‌ ‌است‌. و ‌براي‌ اخباريات‌ صفت‌ خبير ذكر فرمود ‌که‌ عالم‌ بتمام‌ جزئيات‌ و قضايا و وقايعي‌ ‌که‌ ‌از‌ بدو خلقت‌ ‌تا‌ زمان‌ نزول‌ واقع‌ ‌شده‌ و آنچه‌ ‌تا‌ انتهاء خلقت‌ واقع‌ ميشود نازل‌ ‌شده‌ ‌که‌ تمام‌ صدق‌ و مطابق‌ ‌با‌ واقع‌ و حقيقت‌ ‌است‌ و كذب‌ و خلاف‌ واقع‌ و سهو و اشتباه‌ و نسيان‌ و جهل‌ و شك‌ ‌در‌ مبدء راه‌ ندارد
+
‌که‌ ‌در‌ تحت‌ اطاعت‌ ‌او‌ بايد باشند و ‌از‌ همين‌ جهت‌ شيطان‌ امتناع‌ كرد و زير بار اطاعت‌ آدم‌ نرفت‌.
 +
 
 +
معناي‌ دوم‌ عبوديت‌ اطاعت‌ و پرستش‌ ‌است‌ ‌در‌ مقابل‌ الوهيت‌ و چون‌ الوهيت‌ اختصاص‌ بذات‌ اقدس‌ ربوبي‌ دارد لذا پرستش‌ مختص‌ باو ‌است‌ و ‌اينکه‌ معناي‌ توحيد ‌است‌ و مفاد مطابقي‌ كلمه‌ طيبه‌ ‌لا‌ اله‌ الا اللّه‌ ‌است‌ ‌در‌ مقابل‌ مشركين‌ ‌که‌ بت‌ پرست‌ و آفتاب‌ و آتش‌ و ملائكه‌ و جن‌ و گاو و گوساله‌ و درخت‌ و عيسي‌ [ع‌] و امير المؤمنين‌ ‌عليه‌ السّلام‌ و ‌غير‌ اينها ‌را‌ ميپرستيدند و ‌براي‌ ‌آنها‌ مقام‌ الوهيت‌ قائل‌ بودند ‌حتي‌ فرعون‌ لعنه‌ اللّه‌ بحضرت‌ موسي‌ [ع‌] عرض‌ كرد لَئِن‌ِ اتَّخَذت‌َ إِلهَاً غَيرِي‌ لَأَجعَلَنَّك‌َ مِن‌َ المَسجُونِين‌َ شعراء ‌آيه‌ 28، و ‌آيه‌ شريفه‌ راجع‌ باين‌ قسمت‌ ‌است‌.
 +
 
 +
إِنَّنِي‌ لَكُم‌ مِنه‌ُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ ضمير ‌منه‌ اللّه‌ ‌است‌ اشاره‌ ‌به‌ اينكه‌ ‌من‌ ‌هر‌ چه‌ ميگويم‌ ‌از‌ جانب‌ ‌خدا‌ ‌است‌ وَ ما يَنطِق‌ُ عَن‌ِ الهَوي‌ إِن‌ هُوَ إِلّا وَحي‌ٌ يُوحي‌ نجم‌ ‌آيه‌ 3، و ضمير كم‌ خطاب‌ بجميع‌ افراد جن‌ و انس‌ ‌است‌ ‌تا‌ روز قيامت‌ زيرا حضرتش‌ مبعوث‌ ‌بر‌ كافه‌ جن‌ و انس‌ ‌است‌، نذير انذار كننده‌ ‌است‌ ‌از‌ كليه‌ عقائد فاسده‌ و اخلاق‌ رذيله‌ و قبايح‌ عقليه‌ و محرمات‌ شرعيه‌ ‌که‌ تماما موجب‌ استحقاق‌ عذاب‌ ميشود و ‌در‌ معرض‌ بليات‌ دنيويه‌ و عقوبات‌ برزخيه‌ و عذابهاي‌ اخرويه‌ ‌است‌، و بشير بشارت‌ دهنده‌ ‌است‌ بعقائد حقه‌ و ملكات‌ حسنه‌ و محاسن‌ عقليه‌ و عبادات‌ الهيه‌ ‌از‌ واجبات‌ و مستحبات‌ دينيه‌، و تقديم‌ نذير ‌بر‌ بشير ‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ اول‌ بايد تخليه‌ كرد سپس‌ تحليه‌.
 +
 
 +
منظر دل‌ نيست‌ جاي‌ صحبت‌ اغيار ||  ديو چون‌ بيرون‌ رود فرشته‌ ‌در‌ آيد
 
}}
 
}}
 
|-|
 
|-|
سطر ۱۸۲: سطر ۱۹۹:
 
]
 
]
  
(آیه 1)- چهار اصل مهم در دعوت انبیاء: این سوره با بیان اهمیت این کتاب بزرگ آسمانی شروع می‌شود، تا مردم به محتویات آن بیشتر توجه کنند.
+
(آیه 2)- در این آیه مهمترین و اساسی‌ترین محتوای قرآن یعنی توحید و مبارزه با شرک را به این صورت بیان می‌کند: نخستین دعوت من این است که «جز خداوند یگانه یکتا را نپرستید» (أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ).
 
 
ذکر حروف مقطعه خود دلیلی است بر اهمیت این کتاب بزرگ آسمانی که با تمام اعجاز و عظمتش از حروف مقطعه ساده‌ای که در اختیار همگان است همچون «الف، لام، راء» تشکیل شده است (الر).
 
 
 
و به دنبال این حروف مقطعه یکی از ویژگیهای قرآن مجید را با دو جمله بیان می‌کند، نخست این که: «کتابی است که تمام آیاتش متقن و مستحکم است» (کِتابٌ أُحْکِمَتْ آیاتُهُ).
 
 
 
و «سپس شرح و تفصیل (تمام نیازمندیهای انسان در زمینه زندگی فردی
 
 
 
ج2، ص323
 
  
و اجتماعی، مادی و معنوی، در آن) بیان شده است» (ثُمَّ فُصِّلَتْ).
+
و دومین برنامه دعوتم این است که: «من برای شما از سوی او نذیر و بشیرم» (إِنَّنِی لَکُمْ مِنْهُ نَذِیرٌ وَ بَشِیرٌ).
  
این کتاب بزرگ با این ویژگی از سوی چه کسی نازل شده است؟ «از نزد خدایی که هم حکیم است و هم آگاه» (مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ).
+
در برابر نافرمانیها و ظلم و فساد و شرک و کفر، شما را بیم می‌دهم، و از عکس العمل کارهایتان و مجازات الهی بر حذر می‌دارم، و در برابر اطاعت و پاکی و تقوا شما را بشارت به سرنوشتی سعادتبخش می‌دهم.
 
}}
 
}}
 
|-|
 
|-|
سطر ۲۰۲: سطر ۲۱۱:
  
 
==تفسیر های فارسی==
 
==تفسیر های فارسی==
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=11 |آیه=1}}===
+
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=11 |آیه=2}}===
==={{تفسیر خسروی|سوره=11 |آیه=1}}===
+
==={{تفسیر خسروی|سوره=11 |آیه=2}}===
==={{تفسیر عاملی|سوره=11 |آیه=1}}===
+
==={{تفسیر عاملی|سوره=11 |آیه=2}}===
==={{تفسیر جامع|سوره=11 |آیه=1}}===
+
==={{تفسیر جامع|سوره=11 |آیه=2}}===
  
 
==تفسیر های عربی==
 
==تفسیر های عربی==
==={{تفسیر المیزان|سوره=11 |آیه=1}}===
+
==={{تفسیر المیزان|سوره=11 |آیه=2}}===
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=11 |آیه=1}}===
+
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=11 |آیه=2}}===
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=11 |آیه=1}}===
+
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=11 |آیه=2}}===
==={{تفسیر الصافی|سوره=11 |آیه=1}}===
+
==={{تفسیر الصافی|سوره=11 |آیه=2}}===
==={{تفسیر الکاشف|سوره=11 |آیه=1}}===
+
==={{تفسیر الکاشف|سوره=11 |آیه=2}}===
 
</tabber>
 
</tabber>
  

نسخهٔ ‏۱۰ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۴:۴۱

مشاهده آیه در سوره

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ الر ۚ كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ

مشاهده آیه در سوره


<<1 آیه 1 سوره هود 2>>
سوره : سوره هود (11)
جزء : 11
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

الر (اسرار این حرف نزد خدا و رسول است)، این قرآن کتابی است دارای آیاتی محکم که از جانب خدایی حکیم و آگاه به تفصیل و بسیار روشن بیان گردیده است.

الر ـ [این] کتابی [با عظمت] است که آیاتش [به صورت حقیقتی واحد] استواری واستحکام یافته، سپس از سوی حکیمی آگاه [در قالب سوره ها، آیه ها، حقایق اعتقادی، اخلاقی و عملی] تفصیل داده شده است.

الف، لام، راء. كتابى است كه آيات آن استحكام يافته، سپس از جانب حكيمى آگاه، به روشنى بيان شده است:

الف، لام، را. كتابى است با آياتى استوار و روشن از جانب حكيمى آگاه.

الر، این کتابی است که آیاتش استحکام یافته؛ سپس تشریح شده و از نزد خداوند حکیم و آگاه (نازل گردیده) است!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Alif, Lam Ra. [This is] a Book, whose signs have been made definitive and then elaborated, from One [who is] all-wise, all-aware,

Alif Lam Ra (This is) a Book, whose verses are made decisive, then are they made plain, from the Wise, All-aware:

Alif. Lam. Ra. (This is) a Scripture the revelations whereof are perfected and then expounded. (It cometh) from One Wise, Informed,

A. L. R. (This is) a Book, with verses basic or fundamental (of established meaning), further explained in detail,- from One Who is Wise and Well-acquainted (with all things):

معانی کلمات آیه

«الر»: الف. لام. را (نگا: بقره / . «أُحْکِمَتْ»: محکم و استوار و متقن و منظّم گردیده است. «ثُمَّ»: علاوه از آن. سپس. با توجّه به معنی اوّل بیانگر ترتیب اخباری، و با توجّه به معنی دوم، بیانگر ترتیب زمانی است. «فُصِّلَت»: شرح و بیان شده است. تدریجاً سوره سوره و آیه آیه برحسب وقائع و مصالح نازل شده است (نگا: إسراء / فرقان / ). همچون گردنبند، درّ و گوهرهای دلائل توحید، احکام، مواعظ، قصص، صفات حق تعالی، و وعد و وعیدها در آن به رشته کشیده شده است و با الفاظ زیبا و معانی والا آراسته و پیراسته گشته است. «مِن لَّدُنْ»: از جانب. از سوی.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


سيماى سوره ى هود

اين سوره در سال هاى آخر حضور پيامبر صلى الله عليه و آله در مكّه نازل شده است، سال هايى كه به جهت وفات حضرت ابوطالب و حضرت خديجه مسلمانان در شرايط بسيار سختى بسر مى بردند.

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: سوره ى هود مرا پير كرد. «1» زيرا آيه ى استقامت در اين سوره نازل شده است: «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ» «2» همان گونه كه به تو دستور داده شده پايدارى و صبر كن و ياران تو نيز بايد پايدارى كنند. امّا بى صبرى ياران پيامبر صلى الله عليه و آله آن حضرت را زجر مى داد.

محتواى اين سوره كه يكصدوبيست وسه آيه دارد، تاريخ پيامبران و به خصوص حضرت نوح عليه السلام و توجّه به مسائل اعتقادى است. از دقّت در تاريخ انبيا استفاده مى شود كه حركت انبيا يك جريان مستمر تاريخى است، نه يك حادثه ى زودگذر. تاريخ پيامبران و اقوام آنان قانون مند است و مطالعه ى آن رمز سقوط يا عزّت ملّت ها را روشن مى سازد و نشان مى دهد كه دين از جامعه جدا نيست و سرنوشت جامعه بستگى تمام به دين و آئين مردم آن جامعه دارد.

در اين سوره پنج مرتبه نام حضرت هود عليه السلام آمده است كه برابر با تكرار اين نام در باقى قرآن است.

(1). تفسير نمونه؛ بحار، ج 92، ص 198.

(2). هود، 112.

تفسير نور، ج‏4، ص: 16


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏

به نام خداوند بخشنده ‏ى مهربان.

الر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ «1»

الف لام را، (قرآن) كتابى است كه آيات آن استوار گشته، آنگاه از جانب حكيمى آگاه، شرح و تفصيل داده شده است.

أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ «2»

كه جز خداوند يكتا را نپرستيد، همانا از طرف او براى شما هشدار دهنده و بشارت دهنده هستم.

نکته ها

قرآن از همين حروف الفبا تشكيل شده كه همواره در اختيار همه هست، امّا خداوند از همين حروف ساده، كتابى ساخته كه كسى نمى‌تواند مشابه آن را بياورد. چنانكه انسان از خاك، آجر و سفال مى‌سازد، ولى خداوند ازهمين خاك، هزاران نوع گل، گياه، ميوه، حيوان و انسان خلق مى‌كند. آرى، همان گونه كه قدرت خداوند را در نظام تكوين مى‌بينيم، قدرت او را در كتاب تشريع نيز مشاهده مى‌كنيم.

قرآن كتابى است هم محكم و هم مفصّل، نه تناقض دارد و نه تهافت، هم فصيح است و هم بليغ، محتوايش در فصل‌ها و سوره‌هاى مختلف، جداى از يكديگر امّا به دنبال هم و پيوسته آمده است.

قرآن، كتابى است محكم كه يك روح دارد و آن روحِ توحيد است و تمام داستان‌ها و

جلد 4 - صفحه 17

مواعظ و احكام و آيات قرآن، تفصيل همان روح توحيد است.

قرآن كتابى است محكم، نه تغيير و تحريف يافته و نه قابل شكّ و ترديد است. بناى آن بر حدس و فرض نيست، بلكه همه‌ى مطالبش محكم و استوار است.

پیام ها

1- قرآن كتاب بس مهم است. («كِتابٌ» نكره وتنوين دارد كه رمز عظمت است)

2- الفاظ و محتواى قرآن، نشانه‌ى عظمت آن است. «آية»

3- بنيان قرآن، محكم واستوار است وهيچ چيزى نمى‌تواند سبب تزلزل آن شود، بلكه با پيشرفت علم، اسرار اين كتاب بيشتر كشف مى‌شود. «أُحْكِمَتْ آياتُهُ»

4- قانون و كتاب، هم بايد محكم باشد و هم روشن و واضح. أُحْكِمَتْ‌ ... ثُمَّ فُصِّلَتْ‌ (قوانين غير الهى، يا محكم نيست، يا روشن نيست و يا قانونگذار طبق حكمت و مصلحت و آگاهى، قانون را وضع نكرده است)

5- قرآن، هم استدلالى و تزلزل ناپذير است و هم جامع تمام ابعاد زندگى دنيوى و اخروى مى‌باشد. أُحْكِمَتْ‌ ... ثُمَّ فُصِّلَتْ‌

6- كليّات قرآن يكجا بر قلب پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده، آنگاه در مدّت بيست و سه سال تفصيل داده شده است. أُحْكِمَتْ‌ ... ثُمَّ فُصِّلَتْ‌

7- چون خداوند حكيم است، كتابش محكم است و چون خبير است، تمام نيازها را تفصيل داده است. أُحْكِمَتْ‌ ... ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ

8- دعوت به يكتاپرستى، سرلوحه‌ى پيام همه‌ى انبياست. «أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ»

9- فلسفه‌ى نزول كتب آسمانى، توحيد و پاكسازى جامعه از شرك است. كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ‌ ... أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ‌

10- دعوت به يكتاپرستى و هشدار و بشارت، نمونه‌ى سخن استوار خداوند است. أُحْكِمَتْ آياتُهُ‌ ... أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ‌

11- پيامبر صلى الله عليه و آله از جانب خدا، امّا براى سعادت مردم آمده است. «إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ»

12- شيوه‌ى تبليغ پيامبران، هشدار و بشارت است. «نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ»

تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 18

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)


أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ «2»

أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ‌: نازل فرمود اين قرآن مجيد را براى اينكه پرستش و ستايش نكنيد مگر ذات احديت خداى متعال را؛ بعد از دعوت به توحيد، ارشاد نمايد به تصديق رسالت خود: إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ: بدرستى كه من براى شما از طرف خداوند سبحان ترساننده‌ام از مخالفت و عصيان الهى به عذاب اليم، و بشارت دهنده‌ام بر طاعت و عبادت سبحانى به ثواب عظيم. «2»


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

الر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ «1» أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ «2» وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلى‌ أَجَلٍ مُسَمًّى وَ يُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ «3» إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ وَ هُوَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ «4»

ترجمه‌

كتابيست كه محكم شده است آيتهاى آن پس تفصيل داده شده است از نزد درست كردار آگاه‌

كه نپرستيد مگر خدا را همانا من شما را از او ترساننده و مژده دهنده‌ام‌

و آنكه آمرزش خواهيد از پروردگارتان پس بازگشت كنيد بسوى او برخوردار ميكند شما را برخوردارى نيكوئى تا مدّتى نام برده شده و ميدهد به هر صاحب مزيّتى مزيّتش را و اگر رو گردانيد پس همانا من ميترسم بر شما عذاب روزى را بزرگ‌

بسوى خدا است بازگشت شما و او بر هر چيزى توانا است.

تفسير

راجع به الربيانى در اوّل سوره يونس گذشت و محكم بودن آيات قرآن از حيث نظم و ترتيب و لفظ و معنى و حجّت و دليل و مطابقه با حقّ و حقيقت و مأمون بودن از نقص و خلل و بطلان و نسخ و زوال واضح و مبرهن است و بنابراين كتاب خبر مبتداء محذوف است كه قرآن باشد چنانچه قمّى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه آن قرآن است و نيز تفصيل داده شده است آيات قرآنيّه به بيان توحيد و نبوّت و امامت و معاد و دلائل آنها و مواعظ و نصايح و قصص و حكايات و بشارت و انذار و بيان هر حقّ و حقيقتى و بتدريج نازل شده است بر پيغمبر اكرم و آنحضرت قرائت فرموده است بر امّت بهمان نحو كه نازل شده است حتّى با فواصل آيات و بنابراين ممكن است اين جمله‌

جلد 3 صفحه 58

اشاره باشد بآنكه فواصل آيات و سور هم از قبل خداوند است چنانچه در اواخر تفسير سوره فاتحة الكتاب مفصّلا بيان شد و در هر صورت به اقتضاء حكمت و خبرويّت مفصّل و مرتّب شده است و كلمه ثمّ براى تراخى حالى است نه زمانى يعنى خصوصيّت و حالت تفصيل با حالت و خصوصيّت احكام متفاوت است و افتراق واضحى دارد و مقصود از انزال كتاب و احكام آيات و تفصيل آن آنستكه بندگان نپرستند جز خداوند يگانه را و بدانند كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم منذر است بعقاب و مبشّر است بثواب از طرف خداوند اهل شرك و توحيد را و آنكه استغفار نمايند و توبه كنند از عقائد و اعمال ناشايسته خودشان تا خداوند در دنيا مدّت عمرشان بآنها امنيّت و وسعت و نعمت عنايت فرمايد و همه را بكمال لايق بحالشان برساند و در آخرت به اجر جزيل و جزاى جميل فائز شوند و بدانند كه در صورت مخالفت و اعراض از امتثال اوامر الهى بعذاب روز قيامت كه از هر جهت روز بزرگى است گرفتار خواهند شد و ممكن است مراد عذاب دنيوى از قبيل خسف و صاعقه باشد و در هر حال بازگشت خلق بخالق است و او بر هر امر و هر نوع عذاب و هر مرتبه از آن قادر است و بنابراين بزرگى و عظمت چنين روزى بر كسى كه اندك توجّهى كند و از وادى غفلت بيرون آيد واضح و آشكار است و محتاج بتوضيح و بيان نيست.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أَلاّ تَعبُدُوا إِلاَّ اللّه‌َ إِنَّنِي‌ لَكُم‌ مِنه‌ُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ «2»

اولين‌ دستور ‌آن‌ حكيم‌ خبير اينست‌ ‌که‌ پرستش‌ نكنيد مگر ذات‌ مستجمع‌ جميع‌ كمالات‌ و منزه‌ ‌از‌ جميع‌ عيوب‌ و نواقص‌ محققا ‌من‌ ‌که‌ ‌رسول‌ ‌از‌ جانب‌ ‌او‌ هستم‌ ‌بر‌ ‌شما‌ سر ‌تا‌ سر عالم‌ جن‌ و انس‌ انذار كننده‌ام‌ ‌از‌ شرك‌ و كفر و بشارت‌ دهنده‌ام‌ بتوحيد و ايمان‌.

أَلّا تَعبُدُوا إِلَّا اللّه‌َ عبوديت‌ ‌از‌ ماده‌ ‌عبد‌ ‌است‌ و ‌از‌ ‌براي‌ ‌عبد‌ دو معني‌ ‌است‌ يك‌ معني‌ مقابل‌ مولوية و ‌از‌ ‌براي‌ ‌اينکه‌ معني‌ مراتبي‌ ‌است‌: مرتبه‌ اولي‌ غلام‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ كفار مسلمين‌ ميگيرند ‌ يا ‌ زر خريد ‌است‌ عَبداً مَملُوكاً لا يَقدِرُ عَلي‌ شَي‌ءٍ نحل‌ ‌آيه‌ 77. ‌در‌ مقابل‌ حرّ ‌که‌ بمعني‌ آزاد ‌است‌.

و ثانيه‌‌-‌ عبوديت‌ نسبت‌ بموالي‌ مثل‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ و ائمه‌ طاهرين‌ ‌عليهم‌ ‌السلام‌ ‌که‌ امير المؤمنين‌ [ع‌] بصعصعه‌ فرمود

(انا ‌عبد‌ ‌من‌ عبيد ‌محمّد‌ [ص‌])

و ‌در‌ زيارات‌ ائمه‌ ‌عليهم‌ ‌السلام‌ بسيار داريم‌ بلكه‌ نسبت‌ بپدر فرمود

(انت‌ و مالك‌ لابيك‌)

و ‌اينکه‌ معني‌ وجوب‌ اطاعت‌ و ترك‌ مخالفت‌ ‌است‌ ‌تا‌ حد محدودي‌ ‌که‌ شارع‌ مقدس‌ مقرر فرموده‌، و مولاي‌ حقيقي‌ ذاتي‌ خداوند ‌است‌ و بس‌ و بقيه‌ موالي‌ جعلي‌ ‌است‌ بجعل‌ الهي‌. و شايد اشاره‌ بهمين‌ معني‌ ‌باشد‌ خطاب‌ الهي‌ بملائكه‌ ‌در‌ سجده‌ بآدم‌

جلد 11 - صفحه 5

‌که‌ ‌در‌ تحت‌ اطاعت‌ ‌او‌ بايد باشند و ‌از‌ همين‌ جهت‌ شيطان‌ امتناع‌ كرد و زير بار اطاعت‌ آدم‌ نرفت‌.

معناي‌ دوم‌ عبوديت‌ اطاعت‌ و پرستش‌ ‌است‌ ‌در‌ مقابل‌ الوهيت‌ و چون‌ الوهيت‌ اختصاص‌ بذات‌ اقدس‌ ربوبي‌ دارد لذا پرستش‌ مختص‌ باو ‌است‌ و ‌اينکه‌ معناي‌ توحيد ‌است‌ و مفاد مطابقي‌ كلمه‌ طيبه‌ ‌لا‌ اله‌ الا اللّه‌ ‌است‌ ‌در‌ مقابل‌ مشركين‌ ‌که‌ بت‌ پرست‌ و آفتاب‌ و آتش‌ و ملائكه‌ و جن‌ و گاو و گوساله‌ و درخت‌ و عيسي‌ [ع‌] و امير المؤمنين‌ ‌عليه‌ السّلام‌ و ‌غير‌ اينها ‌را‌ ميپرستيدند و ‌براي‌ ‌آنها‌ مقام‌ الوهيت‌ قائل‌ بودند ‌حتي‌ فرعون‌ لعنه‌ اللّه‌ بحضرت‌ موسي‌ [ع‌] عرض‌ كرد لَئِن‌ِ اتَّخَذت‌َ إِلهَاً غَيرِي‌ لَأَجعَلَنَّك‌َ مِن‌َ المَسجُونِين‌َ شعراء ‌آيه‌ 28، و ‌آيه‌ شريفه‌ راجع‌ باين‌ قسمت‌ ‌است‌.

إِنَّنِي‌ لَكُم‌ مِنه‌ُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ ضمير ‌منه‌ اللّه‌ ‌است‌ اشاره‌ ‌به‌ اينكه‌ ‌من‌ ‌هر‌ چه‌ ميگويم‌ ‌از‌ جانب‌ ‌خدا‌ ‌است‌ وَ ما يَنطِق‌ُ عَن‌ِ الهَوي‌ إِن‌ هُوَ إِلّا وَحي‌ٌ يُوحي‌ نجم‌ ‌آيه‌ 3، و ضمير كم‌ خطاب‌ بجميع‌ افراد جن‌ و انس‌ ‌است‌ ‌تا‌ روز قيامت‌ زيرا حضرتش‌ مبعوث‌ ‌بر‌ كافه‌ جن‌ و انس‌ ‌است‌، نذير انذار كننده‌ ‌است‌ ‌از‌ كليه‌ عقائد فاسده‌ و اخلاق‌ رذيله‌ و قبايح‌ عقليه‌ و محرمات‌ شرعيه‌ ‌که‌ تماما موجب‌ استحقاق‌ عذاب‌ ميشود و ‌در‌ معرض‌ بليات‌ دنيويه‌ و عقوبات‌ برزخيه‌ و عذابهاي‌ اخرويه‌ ‌است‌، و بشير بشارت‌ دهنده‌ ‌است‌ بعقائد حقه‌ و ملكات‌ حسنه‌ و محاسن‌ عقليه‌ و عبادات‌ الهيه‌ ‌از‌ واجبات‌ و مستحبات‌ دينيه‌، و تقديم‌ نذير ‌بر‌ بشير ‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ اول‌ بايد تخليه‌ كرد سپس‌ تحليه‌.

منظر دل‌ نيست‌ جاي‌ صحبت‌ اغيار

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 2)- در این آیه مهمترین و اساسی‌ترین محتوای قرآن یعنی توحید و مبارزه با شرک را به این صورت بیان می‌کند: نخستین دعوت من این است که «جز خداوند یگانه یکتا را نپرستید» (أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ).

و دومین برنامه دعوتم این است که: «من برای شما از سوی او نذیر و بشیرم» (إِنَّنِی لَکُمْ مِنْهُ نَذِیرٌ وَ بَشِیرٌ).

در برابر نافرمانیها و ظلم و فساد و شرک و کفر، شما را بیم می‌دهم، و از عکس العمل کارهایتان و مجازات الهی بر حذر می‌دارم، و در برابر اطاعت و پاکی و تقوا شما را بشارت به سرنوشتی سعادتبخش می‌دهم.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع