یاسر خادم قمی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
==خادمِ خورشيد==
+
ياسر از ياران و خادمان امام هشتم بوده است.
  
'''<I>پيش گفتار</I>'''
 
  
در نيمه دوم از سده دوم هجري، ستاره مشعشع ديگري درخشيدن گرفت. كودكي چشم به اين جهان خاكي گشود كه نام «ياسر» را برايش برگزيدند.
+
«ياسر قمی» در نيمه دوم از سده دوم هجري، ظاهرا در [[قم]] چشم به جهان گشود. تاريخ دقيق ولادت او آشكار نيست؛ همان گونه كه نام پدر و خاندان او نيز مبهم است. گرچه از پاره‌اي نشانه‌ها، مي‌توان نتيجه گرفت كه پدر او از خاندان اشعري بوده و يا رابطه محكمي با آنان داشته است.<ref> رجال نجاشي، چاپ داوري، ص 315؛ فهرست [[شيخ طوسی]]، ص 183 و معجم رجال الحديث، ج 20، ص 7.</ref>
  
تاريخ دقيق طلوع اين ستاره آسماني [[حديث]] آشكار نيست؛ همان گونه كه نام پدر و خاندان او نيز مبهم است. همچنين معلوم نيست پدر ياسر در جرگه محدثان قمي بوده و از كدام قبيله بوده است؛ گرچه از پاره‌اي نشانه‌ها، مي‌توان نتيجه گرفت كه پدر او از خاندان اشعري بوده و يا رابطه محكمي با آنان داشته است.<ref> رجال نجاشي، چاپ داوري، ص 315؛ فهرست [[شيخ طوسی]]، ص 183 و معجم رجال الحديث، ج 20، ص 7.</ref>
+
از اين محدث نامور به عنوان «ياسر قمي» ياد شده؛ زیرا بيشتر رواياتي كه از اين محدث بزرگ به ما رسيده، به واسطه كساني است كه قمي بوده‌اند؛ همانند ابراهيم بن هاشم قمي، علي بن ابراهيم قمي و احمد بن محمد بن خالد برقي. همچنین در پاره‌اي از روايات، كه در متون اصلي كتب حديثي شيعه آورده شده، صريحاً از ايشان به عنوان ياسرالقمي ياد شده است كه اين امر، دليل روشني بر قمي بودن اين محدث است.  
  
==دلايل قمي بودن ياسر==
+
<br />
 
 
در آغاز اين مقاله، از اين محدث نامور به عنوان «ياسر قمي» ياد شد؛ دلايل اين امر، از اين قرار است:
 
 
 
* 1. شايد اولين نشانه قمي بودن ايشان، اين باشد كه ترجمه‌نويس‌هاي برجسته شيعي از ياسر، زيرعنوان «مولا يسع قمي» و گاهي «مولا حمزة بن يسع قمي»، نام برده‌اند.<ref> رجال نجاشي، ص 315.</ref>
 
 
 
گرچه واژه «مولا» از منظر علماي لغت و رجال، معاني فراواني دارد كه مشهورترين آن‌ها رهبري امام معصوم علیه‌السلام است؛ آن گونه كه رسول گرامي اسلام صلی الله علیه و آله در روز به يادماندني غديرخم، هنگام نصب علي علیه‌السلام به رهبري و امامت مسلمانان، فرمود: «مَن كُنتُ مولاه فعلّيٌ مولاه» كه بدون ترديد مقصود آن حضرت از كلمه «مولا»، خلافت و پيشوايي [[امیرالمومنین]] علیه‌السلام است. معاني ديگر اين واژه چنين است: مالك، عبد، ملازم و همراه انسان، همسايه، هم‌پيمان، كمك كننده، دوست و...<ref> تنقيح المقال، ج 3، بخش مقياس الهداية، ص 90؛ طبقات الفقهاء، ج 3، ص 608.</ref>
 
 
 
در مورد ياسر قمي، آن چه قوي‌تر به نظر مي‌رسد، معناي هم‌پيمان بودن يا ملازم و همراه بودن است. وقتي گفته مي‌شود مولاي يسع و حمزه قمي - كه هر دو از برجستگان سلسله اشعري در [[قم]] بودند و در اين شهر مي‌زيستند - معلوم مي‌شود كه ياسر هم در همين شهر همراه و هم‌پيمان آنان بوده است.
 
 
 
* 2. بيشتر رواياتي كه از اين محدث بزرگ، به ما رسيده، به واسطه كساني است كه قمي بوده‌اند؛ همانند ابراهيم بن هاشم قمي، علي بن ابراهيم قمي و احمد بن محمد بن خالد برقي قمي كه در بخش «شاگردان ياسر قمي» نام برده خواهند شد.
 
 
 
* 3- در پاره‌اي از روايات، كه در متون اصلي كتب حديثي شيعه آورده شده، صريحاً از ايشان به عنوان ياسرالقمي ياد شده است كه اين امر، دليل روشني بر قمي بودن اين محدث است.
 
 
 
* 4- شرح حال نگاران بزرگ شيعي، همانند علامه ممقاني، آيت الله خويي در معجم رجال الحديث و حضرت آقاي جعفر سبحاني در طبقات الفقهاء به آنچه گفتيم، به صراحت و روشني اشاره كرده‌اند.<ref> همان، ص 307 و معجم رجال الحديث، ج 20، ص 9.</ref>
 
 
 
==در آيينه انديشه‌ها==
 
 
 
بدون ترديد ياسر خادم قمي در شمار راويان برجسته اهل بيت جاي دارد. به ويژه كه وي يكي از راويان و گزارشگران اصلي زندگي حضرت [[امام رضا]] علیه‌السلام است. نكته جالب اين كه از اين بزرگوار به «ياسرالخادم» ياد شده و اين افتخار، يكي از مشخصه‌هاي وي است. او نه فقط خادم حضرت امام رضا علیه‌السلام بوده بلكه از بعضي روايات به دست مي‌آيد كه او مورد عنايت و محرم اسرار آن بزرگوار نيز بوده است.
 
 
 
شايسته است براي پي بردن به منزلت اين محدث گرانقدر، وي را در آيينه سخنان بزرگان رجال بنگريم.
 
 
 
* الف) نجاشي گفته است: «ياسر خادم امام رضا علیه‌السلام، مولي و هم‌پيمان حمزة بن يسع اشعري قمي بود».<ref> رجال نجاشي، ص 315.</ref>
 
 
 
* ب) شيخ طوسي در رجال مي‌نگارد: «ياسر، مولاي يسع اشعري قمي است».<ref> رجال شيخ طوسي، ص 395.</ref> در فهرست نيز ضمن اشاره به نكته، سند خويش را بيان مي‌دارد.<ref> فهرست طوسي، ص 183.</ref>
 
 
 
* ج) علامه حلي در اثر گرانسنگ خود به ياسر خادم اعتماد مي‌كند و ظاهراً وجاهت و وثاقت او را مي‌پذيرد. ايشان مي‌گويد: «روايتي كه در سلسله اسناد آن، ياسر قمي باشد اگر ديگر راويان موجه باشند، قهراً [[حديث]] عنوان صحيح پيدا مي‌كند».<ref> خلاصة الاقوال، ص 278.</ref>
 
 
 
* د) و نيز استاد بزرگ علامه، ابن داود حلّي، ياسر را در بخش اول كتاب خود كه ويژه راويان موجه و قابل اعتماد است، قرار داده است.<ref> رجال ابن داود، ص 270 و تنقيح المقال، ج 3، ص 307.</ref>
 
 
 
* هـ) رجالي بزرگ چند سده اخير، وحيد بهبهاني در منزلت ياسر نوشته است: «او روايتگري مورد ستايش است».<ref> تعليقه او بر منهج المقال، چاپ قديم، ص 394.</ref>
 
 
 
* و) ساير تراجم‌نويسان هم او را ستوده و شخصيت او را احترام و تكريم كرده‌اند.
 
 
 
* ز) صاحب كتاب طبقات الفقهاء، ياسر خادم را در شمار ياران فقيه امامان شيعي قرار داده است.<ref> طبقات الفقهاء، ج 3، ص 608.</ref>
 
  
 
==مفاخر و ويژگي‌ها==
 
==مفاخر و ويژگي‌ها==
  
چنان كه گذشت، وي نشان خادمي حضرت [[امام رضا]] علیه‌السلام را دارد و اين، بزرگترين امتياز وي محسوب مي شود. زهي سعادت و شايستگي! آيا اين افتخار بس نيست كه شخصي چنان مورد اعتماد و محرم اسرار امام معصوم علیه‌السلام باشد كه شب و روز در پي برآوردن نيازهاي بيروني و انجام دستور او باشد.
+
ياسر قمي در شمار راويان برجسته [[اهل بيت]] جاي دارد. از پاره‌اي روايات به دست مي‌آيد كه ياسر قمی وجود مقدس [[امام هادی]] علیه‌السلام را نيز درك و از او روايت نقل كرده است.<ref> عيون اخبارالرضا علیه‌السلام، ج 2، ص 315.</ref> همچنین وي يكي از راويان و گزارشگران اصلي زندگي حضرت [[امام رضا]] علیه‌السلام است. نكته جالب اين كه از اين بزرگوار به «ياسر الخادم» ياد شده و اين افتخار، يكي از مشخصه‌هاي وي است. او نه فقط خادم حضرت رضا علیه‌السلام بوده بلكه از بعضي روايات به دست مي‌آيد كه او مورد عنايت و محرم اسرار آن بزرگوار نيز بوده است.
  
از بعضي گزارش‌هاي منابع دست اول شيعي، بدست مي‌آيد كه رابطه ياسر با امام رضا علیه‌السلام، رابطه‌اي بسيار صميمي و خودماني بوده است. حكايت ذيل بيانگر همين واقعيت است. ياسر مي‌گويد: روزي حضرت رضا علیه‌السلام در صبحگاهي به من فرمود: ديشب يونس بن عبدالرحمن را در خواب ديدم كه در ميان پاره‌اي از نور قرار دارد. خودم آن نور و روشني را تعبير كردم به دينداري يونس بن عبدالرحمن.<ref> مجمع الرجال قهپايي، ج 6، ص 246.</ref>
+
از بعضي گزارش‌هاي منابع دست اول [[شیعه|شيعي]]، بدست مي‌آيد كه رابطه ياسر با امام رضا علیه‌السلام، رابطه‌اي بسيار صميمي و خودماني بوده است. حكايت ذيل بيانگر همين واقعيت است. ياسر مي‌گويد: روزي حضرت رضا علیه‌السلام در صبحگاهي به من فرمود: ديشب [[یونس بن عبدالرحمن|يونس بن عبدالرحمن]] را در خواب ديدم كه در ميان پاره‌اي از نور قرار دارد. خودم آن نور و روشني را تعبير كردم به دينداري يونس بن عبدالرحمن.<ref> مجمع الرجال قهپايي، ج 6، ص 246.</ref>
  
نكته: آغاز خدمت ياسر نزد حضرت رضا علیه‌السلام به زماني بازمي‌گردد كه آن حضرت به دعوت مأمون، آهنگ توس كرد. البته روشن است كه دعوت مأمون جهت فريب شيعيان و تحكيم سلطنت و بدون رضايت امام رضا علیه‌السلام بود.
+
آغاز خدمت ياسر نزد حضرت رضا علیه‌السلام به زماني بازمي‌گردد كه آن حضرت به دعوت [[مأمون]]، آهنگ توس كرد. استقرار آن حضرت در توس، موجب شد كه جمعي از شيعيان و محبان راستين [[ولايت]] براي درك محضر مبارك پسر [[پیامبر اسلام|پيغمبر]] صلی الله علیه و آله به آن شهر سفر كنند.
  
به هر حال، استقرار آن حضرت در توس، موجب شد كه جمعي از شيعيان و محبان راستين ولايت براي درك محضر مبارك پسر پيغمبر صلی الله علیه و آله به آن شهر سفر كنند.
+
جناب ياسر قمي نيز، كه ظاهراً مقيم [[قم]] بود به سمت توس حركت كرد و تا [[شهادت امام رضا علیه السلام|شهادت امام هشتم]] علیه‌السلام در محضر آن بزرگوار بود و به ضبط اخبار و فضايل و سيره آن حجت حق مي‌پرداخت. ياسر ظاهراً بعد از شهادت آن حضرت، نتوانست در توس بماند و بدون امام، زندگي كند. لذا به قم برگشت و اخبار فراواني درباره آن امام عظيم الشأن به شاگردان خويش نقل كرد.<ref> سيرة الائمه الاثني عشر، هاشم معروف الحسني، ج 2، ص 354 والحياة السياسية للامام الرضا علیه‌السلام، علامه جعفر مرتضي عاملي، ص 139، جامعه مدرسين قم.</ref>
 
 
جناب ياسر قمي نيز، كه ظاهراً مقيم قم بود به سمت توس حركت كرد و تا شهادت امام هشتم علیه‌السلام در محضر آن بزرگوار بود و به ضبط اخبار و فضايل و سيره آن حجت حق مي‌پرداخت. ياسر ظاهراً بعد از شهادت آن حضرت، نتوانست در توس بماند و بدون امام، زندگي كند. لذا به [[قم]] برگشت و اخبار فراواني درباره آن امام عظيم الشأن به شاگردان خويش نقل كرد.<ref> سيرة الائمه الاثني عشر، هاشم معروف الحسني، ج 2، ص 354 والحياة السياسية للامام الرضا علیه‌السلام، علامه جعفر مرتضي عاملي، ص 139، جامعه مدرسين قم.</ref>
 
  
 
==رفع يك شبهه==
 
==رفع يك شبهه==
  
از پاره‌اي روايات برداشت مي‌شود كه ياسر گويا با مأمون عباسي هم ارتباط داشته است؛ اما بايد دانسته شود كه اين ارتباط، بر اساس [[تقيه]] و بسيار محدود بوده است. كما اين كه اباصلت هم از ياران حضرت [[امام رضا]] علیه‌السلام بوده و همزمان، با مأمون عباسي ارتباط داشته است. چون عمل آنان ظاهري و بر اساس تقيه بوده است، لذا تضادي با عشق به خاندان [[وحی]] نداشته است. از اين رو، دانشمندان شيعي هر دو بزرگوار را ستوده و براي آنان احترام ويژه‌اي قائل شده‌اند. بررسي و مطالعه روايات ياسر در كتاب [[عيون اخبارالرضا]] علیه‌السلام، تأليف [[شيخ صدوق]]، مؤيد اين واقعيت است.  
+
از پاره‌اي روايات برداشت مي‌شود كه ياسر گويا با مأمون عباسي هم ارتباط داشته است؛ اما بايد دانسته شود كه اين ارتباط، بر اساس [[تقيه]] و بسيار محدود بوده است. كما اين كه [[اباصلت هروی|اباصلت]] هم از ياران حضرت [[امام رضا]] علیه‌السلام بوده و همزمان، با مأمون عباسي ارتباط داشته است. چون عمل آنان ظاهري و بر اساس تقيه بوده است، لذا تضادي با عشق به خاندان [[وحی]] نداشته است. از اين رو، دانشمندان شيعي هر دو بزرگوار را ستوده و براي آنان احترام ويژه‌اي قائل شده‌اند. بررسي و مطالعه روايات ياسر در كتاب [[عيون اخبارالرضا]] علیه‌السلام، تأليف [[شيخ صدوق]]، مؤيد اين واقعيت است. زیرا مضمون روايات وي چنان است كه جز از راوي ولايتمدار و دلداده خاندان پيامبر صلی الله علیه و آله نقل نمي‌شود؛ چرا كه محور اصلي اين روايات، اثبات [[ولايت]]، حقانيت و منزلت عظيم حضرت [[امیرالمومنین]] علیه‌السلام است.<ref> به عنوان نمونه: عيون اخبارالرضا علیه‌السلام، ج 2، ص 228.</ref>  
 
 
صاحب اين قلم، يكايك [[احاديث]] اين كتاب ارزنده را مطالعه و مشاهده كرد. مضمون روايات وي چنان بود كه جز از راوي ولايتمدار و دلداده خاندان پيامبر صلی الله علیه و آله نقل نمي‌شود؛ چرا كه محور اصلي اين روايات، اثبات ولايت، حقانيت و منزلت عظيم حضرت [[امیرالمومنین]] علیه‌السلام است.<ref> به عنوان نمونه: عيون اخبارالرضا علیه‌السلام، ج 2، ص 228.</ref>
 
  
 
==كثرت روايت==
 
==كثرت روايت==
  
يكي ديگر از فضيلت‌هاي ارزشمند ياسر كه جلوه‌اي از علاقه او به اهل بيت علیهم‌السلام است، روايات فراواني است كه اين مرد بزرگ آن‌ها را به نسل‌هاي آينده نقل كرده و به يادگار نهاده است؛ به عنوان نمونه روايات گوناگوني كه از وي در عيون اخبارالرضا و جلد 49 [[بحارالانوار]] نقل شده است.
+
يكي ديگر از فضيلت‌هاي ارزشمند ياسر كه جلوه‌اي از علاقه او به اهل بيت علیهم‌السلام است، روايات فراواني است كه او آن‌ها را به نسل‌هاي آينده نقل كرده و به يادگار نهاده است؛ از جمله روايات گوناگوني كه از وي در عيون اخبارالرضا و جلد 49 [[بحارالانوار]] نقل شده است.
  
شاگرد برجسته او، علي بن ابراهيم قمي، مي‌گويد: «ياسر براي من روايات بسياري را نقل كرد؛ ولي به دليل مرور زمان، پاره‌اي از روايات را فراموش كردم».<ref> همان، ص 15.</ref>
+
شاگرد برجسته او، [[علی بن ابراهیم قمی|علي بن ابراهيم قمي]] مي‌گويد: «ياسر براي من روايات بسياري را نقل كرد؛ ولي به دليل مرور زمان، پاره‌اي از روايات را فراموش كردم».<ref> همان، ص 15.</ref> باز همو مي‌گويد: «زماني كه حضرت رضا علیه‌السلام در توس به شهادت رسيد و مأمون عباسي از [[خراسان]] به سمت [[بغداد]] حركت كرد، ياسر به [[قم]] برگشت و تمام اخبار مربوط به آن حضرت را برايم بيان نمود».<ref> همان، ص 149.</ref>
  
باز همو مي‌گويد: «زماني كه حضرت رضا علیه‌السلام در توس به شهادت رسيد و مأمون عباسي از خراسان به سمت [[بغداد]] حركت كرد، ياسر به [[قم]] برگشت و تمام اخبار مربوط به آن حضرت را برايم بيان نمود».<ref> همان، ص 149.</ref>
+
==استادان و شاگردان==
  
==يار امامان==
+
از برخي منابع برمي‌آيد كه ياسر قمي علاوه بر امامان معصوم علیهم السلام‌، از محضر دو استاد [[حديث]] بهره‌مند مي‌شده است؛ يكي يسع بن حمزة اشعري قمي<ref> اصول كافي، ج 2، ص 428.</ref> و ديگري شخصيتي است كه نام او ذكر نشده و تنها از او به عنوان «بعض العلماء» ياد شده است. اين شخص شايد يكي از اطرافيان و ياران حضرت رضا علیه‌السلام و يا اساساً اين شخص استاد وي نبوده است.<ref> فروع كافي، ج 7، ص 261، باب النوادر، ح 4، دارالكتب، قم.</ref>
  
از آن چه گفته شد، جناب ياسر از ياران و خادمان امام هشتم بوده است. به اين مطلب، شيخ نجاشي اشاره كرده است.<ref> رجال نجاشي، ص 315 و رجال شيخ طوسي، ص 395.</ref> از پاره‌اي روايات به دست مي‌آيد كه ياسر وجود مقدس [[امام هادی]] علیه‌السلام را نيز درك و از او روايت نقل كرده است.<ref> عيون اخبارالرضا علیه‌السلام، ج 2، ص 315.</ref>
+
ياسر قمي گر چه بيش از دو استاد نداشته، ولي شاگردان فراوان و كم‌نظيري پرورش داده، که نشان دهنده دانش فراوان و برجستگي ياسر قمي است. در اين جا به نام گروهي از آنان بسنده مي‌كنيم:
  
==استادان==
+
2. [[ابراهیم بن هاشم قمی|ابراهيم بن هاشم قمي]]؛<ref> عيون اخبارالرضا علیه‌السلام، ج 2، ص 114.</ref>
  
استادان اصلي او، خودِ امامان معصوم علیه‌السلام‌اند؛ ولي از برخي منابع برمي‌آيد كه از محضر دو استاد [[حديث]] بهره‌مند مي‌شده است؛ يكي يسع بن حمزة اشعري قمي<ref> اصول كافي، ج 2، ص 428.</ref> و ديگري شخصيتي است كه نام او ذكر نشده و تنها از او به عنوان «بعض العلماء» ياد شده است. اين شخص شايد يكي از اطرافيان و ياران حضرت رضا علیه‌السلام و يا اساساً اين شخص استاد وي نبوده است.<ref> فروع كافي، ج 7، ص 261، باب النوادر، ح 4، دارالكتب، قم.</ref>
+
1. [[علی بن ابراهیم قمی|علي بن ابراهيم قمي]]؛<ref> تفسير علي ابن ابراهيم، ج 2، ص 334.</ref>
 
 
==شاگردان==
 
 
 
ياسر قمي گر چه بيش از دو استاد نداشته، ولي شاگردان فراوان و كم‌نظيري پرورش داده است. در اين جا به نام گروهي از آنان بسنده مي‌كنيم:
 
 
 
1. علي بن ابراهيم بن هاشم قمي؛<ref> تفسير علي ابن ابراهيم، ج 2، ص 334.</ref>
 
 
 
2. ابراهيم بن هاشم قمي؛<ref> عيون اخبارالرضا علیه‌السلام، ج 2، ص 114.</ref>
 
  
 
3. احمد بن حلاّل؛<ref> فروع كافي، ج 7، ص 261.</ref>
 
3. احمد بن حلاّل؛<ref> فروع كافي، ج 7، ص 261.</ref>
سطر ۹۳: سطر ۴۶:
 
6. ابراهيم بن محمد بن عبدالله؛<ref> عيون اخبارالرضا علیه‌السلام، ج 1، ص 315.</ref>
 
6. ابراهيم بن محمد بن عبدالله؛<ref> عيون اخبارالرضا علیه‌السلام، ج 1، ص 315.</ref>
  
7. محمدبن جزك؛<ref> اختصاص مفيد، ص 290.</ref>
+
8. حمزة بن محمد بن احمد؛<ref> عيون الاخبار، ج 2، ص 6.</ref>
  
8. حمزةبن محمد بن احمد؛<ref> عيون الاخبار، ج ص 6.</ref>
+
9. [[سهل بن زیاد آدمی|سهل بن زياد آدمي]]؛<ref> فروع كافي، ج ص 332.</ref>
  
9. سهل بن زياد آدمي؛<ref> فروع كافي، ج 6، ص 332.</ref>
+
10. [[احمد بن محمد بن خالد برقى|احمد بن محمد بن خالد برقي]]؛<ref> رجال نجاشي، ص 452، چاپ جامعه مدرسين.</ref>
 
 
10. احمد بن محمد بن خالد برقي؛<ref> رجال نجاشي، ص 452، چاپ جامعه مدرسين.</ref>
 
  
 
11. صقر بن ابي دلف؛<ref> عيون اخبارالرضا علیه‌السلام، ج 2، ص 114.</ref>
 
11. صقر بن ابي دلف؛<ref> عيون اخبارالرضا علیه‌السلام، ج 2، ص 114.</ref>
  
12. حسين بن سعيد اهوازي؛<ref> امالي مفيد، ص 310، چاپ جامعه مدرسين.</ref>
+
12. [[حسین بن سعید اهوازی|حسين بن سعيد اهوازي]]؛<ref> امالي مفيد، ص 310، چاپ جامعه مدرسين.</ref>
  
13. يعقوب بن يزيد؛<ref> وسائل الشيعه، چاپ 20 جلدي، ج 6، ص 236.</ref>
+
13. [[یعقوب بن یزید قمی|يعقوب بن يزيد]]؛<ref> وسائل الشيعه، چاپ 20 جلدي، ج 6، ص 236.</ref>
  
 
14. نوح بن شعيب؛<ref> جامع الروات، ج 2، ص 322.</ref>
 
14. نوح بن شعيب؛<ref> جامع الروات، ج 2، ص 322.</ref>
  
15. احمد بن اسحاق قمي؛<ref> حاشيه شرح مشيخه، سيد حسن خرسان، ج 4، ص 48.</ref>
+
15. [[احمد بن اسحاق اشعری قمی|احمد بن اسحاق اشعری قمي]]؛<ref> حاشيه شرح مشيخه، سيد حسن خرسان، ج 4، ص 48.</ref>
 +
 
 +
==در نظر عالمان==
 +
شايسته است براي پي بردن به منزلت اين محدث گرانقدر، وي را در آيينه سخنان بزرگان رجال بنگريم.
 +
 
 +
*الف) نجاشي گفته است: «ياسر خادم امام رضا علیه‌السلام، مولي و هم‌پيمان حمزة بن يسع اشعري قمي بود».<ref> رجال نجاشي، ص 315.</ref>
  
اين تعداد شاگرد شاخص، نشان دهنده دانش فراوان و برجستگي ياسر قمي است.
+
*ج) علامه حلي در اثر رجالی خود به ياسر خادم اعتماد مي‌كند و ظاهراً وجاهت و وثاقت او را مي‌پذيرد. ايشان مي‌گويد: «روايتي كه در سلسله اسناد آن، ياسر قمي باشد اگر ديگر راويان موجه باشند، قهراً [[حديث]] عنوان صحيح پيدا مي‌كند».<ref> خلاصة الاقوال، ص 278.</ref>
  
==تأليف==
+
*د) و نيز ابن داود حلّي، ياسر را در بخش اول كتاب خود كه ويژه راويان موجه و قابل اعتماد است، قرار داده است.<ref> رجال ابن داود، ص 270 و تنقيح المقال، ج 3، ص 307.</ref>
  
تنها اثر وي كه تراجم‌نويسان بدان اشاره كرده‌اند، كتاب المسائل است. گويا اين كتاب، حاوي مسائلي بوده كه وي از [[امام رضا]] علیه‌السلام پرسيده و پاسخ آن‌ها را دريافت داشته است.<ref> رجال نجاشي، ص 452 و فهرست طوسي، ص 183.</ref>
+
*هـ) رجالي بزرگ چند سده اخير، وحيد بهبهاني در منزلت ياسر نوشته است: «او روايتگري مورد ستايش است».<ref> تعليقه بر منهج المقال، چاپ قديم، ص 394.</ref>
 +
 
 +
*ز) صاحب كتاب طبقات الفقهاء، ياسر خادم را در شمار ياران فقيه امامان شيعي قرار داده است.<ref> طبقات الفقهاء، ج 3، ص 608.</ref>
  
 
==وفات==
 
==وفات==
سطر ۱۲۱: سطر ۷۹:
 
تاريخ رحلت و مدفن اين محدث گرانقدر، همچون تاريخ ولادت و تعداد و نام فرزندانش، معلوم نيست؛ جز اين كه به گفته بعضي مورخان، او به سال 220 ق. در قيد حيات بوده است.<ref> طبقات الفقهاء، ج 3، ص 608.</ref> شايد بتوان حدس زد كه غروب اين ستاره تابناك در اواخر نيمه اول سده سوم هجري اتفاق افتاده است؛ به ويژه آن كه او را از ياران حضرت هادي علیه‌السلام به شمار آورده‌اند.
 
تاريخ رحلت و مدفن اين محدث گرانقدر، همچون تاريخ ولادت و تعداد و نام فرزندانش، معلوم نيست؛ جز اين كه به گفته بعضي مورخان، او به سال 220 ق. در قيد حيات بوده است.<ref> طبقات الفقهاء، ج 3، ص 608.</ref> شايد بتوان حدس زد كه غروب اين ستاره تابناك در اواخر نيمه اول سده سوم هجري اتفاق افتاده است؛ به ويژه آن كه او را از ياران حضرت هادي علیه‌السلام به شمار آورده‌اند.
  
==گلچيني از بوستان حديث==
+
==آثار و روایات==
 +
تنها اثر ياسر خادم كه تراجم‌نويسان بدان اشاره كرده‌اند، كتاب «المسائل» است. گويا اين كتاب، حاوي مسائلي بوده كه وي از [[امام رضا]] علیه‌السلام پرسيده و پاسخ آن‌ها را دريافت داشته است.<ref> رجال نجاشي، ص 452 و فهرست طوسي، ص 183.</ref> [[شیخ طوسی]] در رجال خود گوید: یاسر از موالیان حمزة بن یسع است و مسائلی را جمع کرده بود و [[احمد بن محمد بن خالد برقى|احمد بن ابی عبدالله برقی]] آن مسائل را از وی نقل کرده و در فهرست هم او را از مؤلفان آورده است.<ref>رجال شيخ طوسي، ص 395.</ref>
  
در پايان، برخي از [[احاديث]] را كه اين راوي شيفته خاندان پيامبر صلی الله علیه و آله نقل كرده، مي‌ياوريم و اين اوراق را با سخنان اهل بيت علیهم‌السلام عطرآگين مي‌كنيم.
+
در پايان، برخي از [[احاديث]] نقل شده از طریق ياسر خادم ذکر می شود:
  
'''ستم حكمرانان:'''
+
'''نتیجه ستم حكمرانان:'''
  
ياسر قمي از حضرت رضا علیه‌السلام نقل كرده: هنگامي كه فرمانداران و حكمرانان در شهرها [[دروغ]] گويند، بارش باران كم مي‌شود و هنگامي كه حاكم و رهبر ستمگري پيشه كند، بنياد حكومت سست مي‌شود. وقتي كه مردم [[زكات]] اموال خود را نپردازند، چهارپايان آنان مي‌ميرند.<ref> امالي مفيد، ص 310.</ref><ref> اذا كذب الولاة حُبِسَ المطر و اذا جار السلطان هانت الدولة و اذا حبست الزكاة هلكتِ المواشي.</ref>
+
ياسر قمي از حضرت رضا علیه‌السلام نقل كرده: «اذا كذب الولاة حُبِسَ المطر و اذا جار السلطان هانت الدولة و اذا حبست الزكاة هلكتِ المواشي»؛ هنگامي كه فرمانداران و حكمرانان در شهرها [[دروغ]] گويند، بارش باران كم مي‌شود و هنگامي كه حاكم و رهبر ستمگري پيشه كند، بنياد حكومت سست مي‌شود. وقتي كه مردم [[زكات]] اموال خود را نپردازند، چهارپايان آنان مي‌ميرند.<ref> امالي مفيد، ص 310.</ref>
  
 
'''پنهان كردن كارهاي خوب:'''
 
'''پنهان كردن كارهاي خوب:'''
  
او از حضرت رضا علیه‌السلام و آن بزرگوار از رسول گرامي اسلام نقل فرمود: هر آن كس كه كار خوبي را انجام دهد و آن را پنهان كند كه مردم متوجه نشوند، اين كار خوب، مساوي با هفتاد كار نيك است و هر كس بدي‌ها را آشكار كند و در جامعه ديني گسترش دهد، او خوار و بدبخت است؛ ولي هر كس بدي‌ها را هم پنهان كند، خداوند متعال او را مي‌آمرزد.<ref> اصول كافي، ج 2، ص 428.</ref>
+
او از حضرت رضا علیه‌السلام و آن بزرگوار از رسول خدا صلی الله علیه وآله نقل فرمود: هر آن كس كه كار خوبي را انجام دهد و آن را پنهان كند كه مردم متوجه نشوند، اين كار خوب، مساوي با هفتاد كار نيك است و هر كس بدي‌ها را آشكار كند و در جامعه ديني گسترش دهد، او خوار و بدبخت است؛ ولي هر كس بدي‌ها را هم پنهان كند، خداوند متعال او را مي‌آمرزد.<ref> اصول كافي، ج 2، ص 428.</ref>
  
 
'''انحراف در خداشناسي:'''
 
'''انحراف در خداشناسي:'''
  
ياسر مي‌گويد: بارها از [[امام رضا]] علیه‌السلام شنيدم كه مي‌فرمود: هر كس خداوند يگانه را به مخلوقاتش شبيه سازد و خداي را مانند آنان پندارد، او مشرك است و آن كس كه به خدا چيزهايي را نسبت دهد كه خداوند از نسبت دادن به ذات مقدس خودش نهي كرده، همانا او كافر است.<ref> عيون اخبارالرضا علیه‌السلام، ج 1، ص 114.</ref>
+
ياسر مي‌گويد: بارها از [[امام رضا]] علیه‌السلام شنيدم كه مي‌فرمود: هر كس [[خداوند]] يگانه را به مخلوقاتش شبيه سازد و خداي را مانند آنان پندارد، او مشرك است و آن كس كه به خدا چيزهايي را نسبت دهد كه خداوند از نسبت دادن به ذات مقدس خودش نهي كرده، همانا او كافر است.<ref> عيون اخبارالرضا علیه‌السلام، ج 1، ص 114.</ref>
  
 
'''انسان سخاوتمند و بخيل:'''
 
'''انسان سخاوتمند و بخيل:'''
  
از امام علي بن موسي الرضا علیه‌السلام نقل كرده: انسان سخاوتمند و بخشنده از غذاي مردم مي‌خورد تا مردم هم از طعام او بخورند؛ ولي خسيس از طعام مردم نمي‌خورد تا مردم غذاي او را نخورند.<ref> همان، ج 2، ص 12.</ref>(××)
+
از امام علي بن موسي الرضا علیه‌السلام نقل كرده: «السخي يأكل مِن طعام الناسِ ليأكلوا مِن طعامه و البخيل لايأكل من طعام الناس لئلاّ يأكلوا مِن طعامه»؛ انسان سخاوتمند و بخشنده از غذاي مردم مي‌خورد تا مردم هم از طعام او بخورند؛ ولي بخیل از طعام مردم نمي‌خورد تا مردم غذاي او را نخورند.<ref> همان، ج 2، ص 12.</ref>
  
'''غربت امام رضا علیه‌السلام و طلب مرگ از خدا:'''
+
'''امیرالمؤمنین از ديدگاه پیامبر:'''
  
ياسر خادم مي‌گويد: هرگاه حضرت امام رضا علیه‌السلام از [[نماز جمعه]] در مسجد جامع بازمي‌گشت، در حالي كه عرق و غبار سرو پاي حضرت را فراگرفته بود، دعا مي‌فرمود: «بارخدايا! اگر راحتي من از اين غم‌ها و سختي‌ها، جز با [[مرگ]] فراهم نمي‌شود، پس مرگ مرا همين لحظه برسان» و آن حضرت هماره اندوهگين بود، تا اين كه به آرزوي هميشگي خود، شهادت نايل شد.<ref> عيون اخبارالرضا علیه‌السلام، ج 2، ص 15.</ref>
+
باز روايت مي‌كند از امام رضا علیه‌السلام كه فرمود: رسول الله به [[امام علی علیه السلام|اميرالمؤمنین]] فرمود: ياعلي! تو حجت خدايي، تو باب الله هستي، تو راه به سوي خدايي، تو خبر بزرگي، تو راه مستقيمي، تو نمونه اعلاي انسانيت و اسوه مؤمناني، تو رهبر مسلمين، بهترين وصي و سرور صديقين هستي. يا علي! تو بعد از من مظلوم واقع خواهي شد. يا علي! تو را از حق خود جلوگيري مي‌كنند. يا علي! حزب تو، حزب من است و حزب من، حزب الله است و حزب دشمنان تو، حزب [[شيطان]] است.<ref> عيون اخبارالرضا علیه‌السلام، ج 2، ص 15.</ref>
  
'''امیرالمومنان علیه‌السلام از ديدگاه رسول اكرم صلی الله علیه و آله'''
+
'''خصلت‌هاي ويژه اميرالمؤمنین:'''
  
باز روايت مي‌كند از امام ثامن الحجج علیه‌السلام كه فرمود: رسول الله به اميرالمؤمنان فرمود: ياعلي! تو حجت خدايي، تو باب الله هستي، تو راه به سوي خدايي، تو خبر بزرگي، تو راه مستقيمي، تو نمونه اعلاي انسانيت و اسوه مؤمناني، تو رهبر مسلمين، بهترين وصي و سرور صديقين هستي. يا علي! تو بعد از من مظلوم واقع خواهي شد. يا علي! تو را از حق خود جلوگيري مي‌كنند. يا علي! حزب تو، حزب من است و حزب من، حزب الله است و حزب دشمنان تو، حزب [[شيطان]] است.<ref> همان، ص 6.</ref>
+
ياسر از امام رضا علیه‌السلام، از رسول اكرم صلی الله علیه و آله روايت مي‌كند: يا علي! من از خداوند براي تو پنج خصلت خواستم كه خداوند عطا فرمود: 1- از خدا خواستم در [[روز قيامت]]، من و تو با هم محشور شويم و سر از خاك برداريم، خداوند به من عطا كرد. 2- از خداوند خواستم در هنگام نصب ترازوي اعمال با من باشي، خداوند اجابت كرد. 3- از ذات مقدس خداوند خواستم تو را حامل پرچم خدا و پرچمدار من قرار دهد. خداوند به من عطا كرد. 4- از خداوند خواستم كه تو امت مرا از حوض [[كوثر]] سيراب كني، خداوند اجابت فرمود. 5- از خداوند خواستم تو را پيشواي امت من به سوي [[بهشت]] قرار دهد، كه اين خواسته را هم عطا كرد.<ref> همان، ص 228.</ref>
  
'''خصلت‌هاي ويژه اميرالمؤمنان علیه‌السلام'''
+
'''اخلاق امام رضا علیه‌السلام:'''
 
 
ياسر از امام رضا علیه‌السلام، از رسول اكرم صلی الله علیه و آله روايت مي‌كند: يا علي! من از خداوند براي تو پنج خصلت خواستم كه خداوند عطا فرمود:
 
 
 
* 1- از خدا خواستم در [[روز قيامت]]، من و تو با هم محشور شويم و سر از خاك برداريم، خداوند به من عطا كرد.
 
 
 
* 2- از خداوند خواستم در هنگام نصب ترازوي اعمال با من باشي، خداوند اجابت كرد.
 
 
 
* 3- از ذات مقدس خداوند خواستم تو را حامل پرچم خدا و پرچمدار من قرار دهد. (كه بر روي آن پرچم نوشته شده: خوبان رستگارانند و داخل [[بهشت]] مي‌شوند)، خداوند به من عطا كرد.
 
 
 
* 4- از خداوند خواستم كه تو امت مرا از حوض كوثر سيراب كني، خداوند اجابت فرمود.
 
 
 
* 5- از خداوند خواستم تو را پيشواي امت من به سوي بهشت قرار دهد، كه اين خواسته را هم عطا كرد.<ref> همان، ص 228.</ref>
 
 
 
'''پاداش زيارت امام رضا علیه‌السلام:'''
 
  
ياسر مي‌گويد: امام رضا علیه‌السلام فرمود: به سوي قبرها كوچ نكنند، مگر به سوي قبرهاي ما. اي ياسر! بدان و آگاه باش كه من را از روي ستم با زهر، مسموم مي‌كنند و در سرزمين غريب دفن خواهم شد. هر آن كس كه وسايل سفر خود را ببندد و به [[زيارت]] من آيد، دعاي او مستجاب و گناهانش آمرزيده خواهد شد.<ref> همان، ص 55 و 626.</ref>
+
ياسر مي‌گويد: وقتي كه امام فراغتي مي‌يافت، تمام اطرافيان خود را از كوچك و بزرگ، جمع مي‌كرد؛ با آن‌ها سخن مي‌گفت و [[شوخی|شوخي]] مي‌كرد و دل آنان را شاد مي‌ساخت و با آن‌ها اُنس مي‌گرفت. وقتي كه سفره غذا را مي‌گشودند، تمام كساني را كه در خانه امام بودند، جمع مي‌كرد و با آنان غذا مي‌خورد.<ref> همان، ص 159.</ref>
  
'''اخلاق امام رضا علیه‌السلام:'''
+
'''پاداش زيارت امام رضا:'''
  
ياسر مي‌گويد: وقتي كه امام فراغتي مي‌يافت، تمام اطرافيان خود را از كوچك و بزرگ، جمع مي‌كرد؛ با آن‌ها سخن مي‌گفت و شوخي مي‌كرد و دل آنان را شاد مي‌ساخت و با آن‌ها اُنس مي‌گرفت. وقتي كه سفره غذا را مي‌گشودند، تمام كساني را كه در خانه امام بودند، جمع مي‌كرد و با آنان غذا ميل مي‌كرد.<ref> همان، ص 159.</ref>
+
ياسر مي‌گويد: امام رضا علیه‌السلام فرمود: برای زیارت هیچ قبری بار و بنه نبندید و سفر نکنید، مگر براي قبور ما (اهل بیت). اي ياسر! بدان و آگاه باش كه من را از روي ستم با زهر، مسموم مي‌كنند و در سرزمين غريب دفن خواهم شد. هر آن كس كه وسايل سفر خود را ببندد و به [[زيارت]] من آيد، دعاي او مستجاب و گناهانش آمرزيده خواهد شد.<ref> همان، ص 55 و 626.</ref>
  
==پانویس ==
+
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
(××). السخي يأكل مِن طعام الناسِ ليأكلوا مِن طعامه و البخيل لايأكل من طعام الناس لئلاّ يأكلوا مِن طعامه.
+
==منابع==
 
+
"یاسر قمی"، [[ستارگان حرم]]، ابوالحسن رباني سبزواري، جلد 14، صفحه 49-58.
==منبع==
 
 
 
*ابوالحسن رباني سبزواري,"یاسر قمی" ستارگان حرم، جلد 14، صفحه 49-58
 
 
 
 
[[رده:علمای قرن دوم]]
 
[[رده:علمای قرن دوم]]
 
[[رده:اصحاب امام رضا علیه السلام]]
 
[[رده:اصحاب امام رضا علیه السلام]]
 
[[رده:راویان حدیث]]
 
[[رده:راویان حدیث]]

نسخهٔ ‏۳۱ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۲۸

ياسر از ياران و خادمان امام هشتم بوده است.


«ياسر قمی» در نيمه دوم از سده دوم هجري، ظاهرا در قم چشم به جهان گشود. تاريخ دقيق ولادت او آشكار نيست؛ همان گونه كه نام پدر و خاندان او نيز مبهم است. گرچه از پاره‌اي نشانه‌ها، مي‌توان نتيجه گرفت كه پدر او از خاندان اشعري بوده و يا رابطه محكمي با آنان داشته است.[۱]

از اين محدث نامور به عنوان «ياسر قمي» ياد شده؛ زیرا بيشتر رواياتي كه از اين محدث بزرگ به ما رسيده، به واسطه كساني است كه قمي بوده‌اند؛ همانند ابراهيم بن هاشم قمي، علي بن ابراهيم قمي و احمد بن محمد بن خالد برقي. همچنین در پاره‌اي از روايات، كه در متون اصلي كتب حديثي شيعه آورده شده، صريحاً از ايشان به عنوان ياسرالقمي ياد شده است كه اين امر، دليل روشني بر قمي بودن اين محدث است.


مفاخر و ويژگي‌ها

ياسر قمي در شمار راويان برجسته اهل بيت جاي دارد. از پاره‌اي روايات به دست مي‌آيد كه ياسر قمی وجود مقدس امام هادی علیه‌السلام را نيز درك و از او روايت نقل كرده است.[۲] همچنین وي يكي از راويان و گزارشگران اصلي زندگي حضرت امام رضا علیه‌السلام است. نكته جالب اين كه از اين بزرگوار به «ياسر الخادم» ياد شده و اين افتخار، يكي از مشخصه‌هاي وي است. او نه فقط خادم حضرت رضا علیه‌السلام بوده بلكه از بعضي روايات به دست مي‌آيد كه او مورد عنايت و محرم اسرار آن بزرگوار نيز بوده است.

از بعضي گزارش‌هاي منابع دست اول شيعي، بدست مي‌آيد كه رابطه ياسر با امام رضا علیه‌السلام، رابطه‌اي بسيار صميمي و خودماني بوده است. حكايت ذيل بيانگر همين واقعيت است. ياسر مي‌گويد: روزي حضرت رضا علیه‌السلام در صبحگاهي به من فرمود: ديشب يونس بن عبدالرحمن را در خواب ديدم كه در ميان پاره‌اي از نور قرار دارد. خودم آن نور و روشني را تعبير كردم به دينداري يونس بن عبدالرحمن.[۳]

آغاز خدمت ياسر نزد حضرت رضا علیه‌السلام به زماني بازمي‌گردد كه آن حضرت به دعوت مأمون، آهنگ توس كرد. استقرار آن حضرت در توس، موجب شد كه جمعي از شيعيان و محبان راستين ولايت براي درك محضر مبارك پسر پيغمبر صلی الله علیه و آله به آن شهر سفر كنند.

جناب ياسر قمي نيز، كه ظاهراً مقيم قم بود به سمت توس حركت كرد و تا شهادت امام هشتم علیه‌السلام در محضر آن بزرگوار بود و به ضبط اخبار و فضايل و سيره آن حجت حق مي‌پرداخت. ياسر ظاهراً بعد از شهادت آن حضرت، نتوانست در توس بماند و بدون امام، زندگي كند. لذا به قم برگشت و اخبار فراواني درباره آن امام عظيم الشأن به شاگردان خويش نقل كرد.[۴]

رفع يك شبهه

از پاره‌اي روايات برداشت مي‌شود كه ياسر گويا با مأمون عباسي هم ارتباط داشته است؛ اما بايد دانسته شود كه اين ارتباط، بر اساس تقيه و بسيار محدود بوده است. كما اين كه اباصلت هم از ياران حضرت امام رضا علیه‌السلام بوده و همزمان، با مأمون عباسي ارتباط داشته است. چون عمل آنان ظاهري و بر اساس تقيه بوده است، لذا تضادي با عشق به خاندان وحی نداشته است. از اين رو، دانشمندان شيعي هر دو بزرگوار را ستوده و براي آنان احترام ويژه‌اي قائل شده‌اند. بررسي و مطالعه روايات ياسر در كتاب عيون اخبارالرضا علیه‌السلام، تأليف شيخ صدوق، مؤيد اين واقعيت است. زیرا مضمون روايات وي چنان است كه جز از راوي ولايتمدار و دلداده خاندان پيامبر صلی الله علیه و آله نقل نمي‌شود؛ چرا كه محور اصلي اين روايات، اثبات ولايت، حقانيت و منزلت عظيم حضرت امیرالمومنین علیه‌السلام است.[۵]

كثرت روايت

يكي ديگر از فضيلت‌هاي ارزشمند ياسر كه جلوه‌اي از علاقه او به اهل بيت علیهم‌السلام است، روايات فراواني است كه او آن‌ها را به نسل‌هاي آينده نقل كرده و به يادگار نهاده است؛ از جمله روايات گوناگوني كه از وي در عيون اخبارالرضا و جلد 49 بحارالانوار نقل شده است.

شاگرد برجسته او، علي بن ابراهيم قمي مي‌گويد: «ياسر براي من روايات بسياري را نقل كرد؛ ولي به دليل مرور زمان، پاره‌اي از روايات را فراموش كردم».[۶] باز همو مي‌گويد: «زماني كه حضرت رضا علیه‌السلام در توس به شهادت رسيد و مأمون عباسي از خراسان به سمت بغداد حركت كرد، ياسر به قم برگشت و تمام اخبار مربوط به آن حضرت را برايم بيان نمود».[۷]

استادان و شاگردان

از برخي منابع برمي‌آيد كه ياسر قمي علاوه بر امامان معصوم علیهم السلام‌، از محضر دو استاد حديث بهره‌مند مي‌شده است؛ يكي يسع بن حمزة اشعري قمي[۸] و ديگري شخصيتي است كه نام او ذكر نشده و تنها از او به عنوان «بعض العلماء» ياد شده است. اين شخص شايد يكي از اطرافيان و ياران حضرت رضا علیه‌السلام و يا اساساً اين شخص استاد وي نبوده است.[۹]

ياسر قمي گر چه بيش از دو استاد نداشته، ولي شاگردان فراوان و كم‌نظيري پرورش داده، که نشان دهنده دانش فراوان و برجستگي ياسر قمي است. در اين جا به نام گروهي از آنان بسنده مي‌كنيم:

2. ابراهيم بن هاشم قمي؛[۱۰]

1. علي بن ابراهيم قمي؛[۱۱]

3. احمد بن حلاّل؛[۱۲]

4. محمد بن صندل؛[۱۳]

5. محمد بن عيسي بن عبيد؛[۱۴]

6. ابراهيم بن محمد بن عبدالله؛[۱۵]

8. حمزة بن محمد بن احمد؛[۱۶]

9. سهل بن زياد آدمي؛[۱۷]

10. احمد بن محمد بن خالد برقي؛[۱۸]

11. صقر بن ابي دلف؛[۱۹]

12. حسين بن سعيد اهوازي؛[۲۰]

13. يعقوب بن يزيد؛[۲۱]

14. نوح بن شعيب؛[۲۲]

15. احمد بن اسحاق اشعری قمي؛[۲۳]

در نظر عالمان

شايسته است براي پي بردن به منزلت اين محدث گرانقدر، وي را در آيينه سخنان بزرگان رجال بنگريم.

  • الف) نجاشي گفته است: «ياسر خادم امام رضا علیه‌السلام، مولي و هم‌پيمان حمزة بن يسع اشعري قمي بود».[۲۴]
  • ج) علامه حلي در اثر رجالی خود به ياسر خادم اعتماد مي‌كند و ظاهراً وجاهت و وثاقت او را مي‌پذيرد. ايشان مي‌گويد: «روايتي كه در سلسله اسناد آن، ياسر قمي باشد اگر ديگر راويان موجه باشند، قهراً حديث عنوان صحيح پيدا مي‌كند».[۲۵]
  • د) و نيز ابن داود حلّي، ياسر را در بخش اول كتاب خود كه ويژه راويان موجه و قابل اعتماد است، قرار داده است.[۲۶]
  • هـ) رجالي بزرگ چند سده اخير، وحيد بهبهاني در منزلت ياسر نوشته است: «او روايتگري مورد ستايش است».[۲۷]
  • ز) صاحب كتاب طبقات الفقهاء، ياسر خادم را در شمار ياران فقيه امامان شيعي قرار داده است.[۲۸]

وفات

تاريخ رحلت و مدفن اين محدث گرانقدر، همچون تاريخ ولادت و تعداد و نام فرزندانش، معلوم نيست؛ جز اين كه به گفته بعضي مورخان، او به سال 220 ق. در قيد حيات بوده است.[۲۹] شايد بتوان حدس زد كه غروب اين ستاره تابناك در اواخر نيمه اول سده سوم هجري اتفاق افتاده است؛ به ويژه آن كه او را از ياران حضرت هادي علیه‌السلام به شمار آورده‌اند.

آثار و روایات

تنها اثر ياسر خادم كه تراجم‌نويسان بدان اشاره كرده‌اند، كتاب «المسائل» است. گويا اين كتاب، حاوي مسائلي بوده كه وي از امام رضا علیه‌السلام پرسيده و پاسخ آن‌ها را دريافت داشته است.[۳۰] شیخ طوسی در رجال خود گوید: یاسر از موالیان حمزة بن یسع است و مسائلی را جمع کرده بود و احمد بن ابی عبدالله برقی آن مسائل را از وی نقل کرده و در فهرست هم او را از مؤلفان آورده است.[۳۱]

در پايان، برخي از احاديث نقل شده از طریق ياسر خادم ذکر می شود:

نتیجه ستم حكمرانان:

ياسر قمي از حضرت رضا علیه‌السلام نقل كرده: «اذا كذب الولاة حُبِسَ المطر و اذا جار السلطان هانت الدولة و اذا حبست الزكاة هلكتِ المواشي»؛ هنگامي كه فرمانداران و حكمرانان در شهرها دروغ گويند، بارش باران كم مي‌شود و هنگامي كه حاكم و رهبر ستمگري پيشه كند، بنياد حكومت سست مي‌شود. وقتي كه مردم زكات اموال خود را نپردازند، چهارپايان آنان مي‌ميرند.[۳۲]

پنهان كردن كارهاي خوب:

او از حضرت رضا علیه‌السلام و آن بزرگوار از رسول خدا صلی الله علیه وآله نقل فرمود: هر آن كس كه كار خوبي را انجام دهد و آن را پنهان كند كه مردم متوجه نشوند، اين كار خوب، مساوي با هفتاد كار نيك است و هر كس بدي‌ها را آشكار كند و در جامعه ديني گسترش دهد، او خوار و بدبخت است؛ ولي هر كس بدي‌ها را هم پنهان كند، خداوند متعال او را مي‌آمرزد.[۳۳]

انحراف در خداشناسي:

ياسر مي‌گويد: بارها از امام رضا علیه‌السلام شنيدم كه مي‌فرمود: هر كس خداوند يگانه را به مخلوقاتش شبيه سازد و خداي را مانند آنان پندارد، او مشرك است و آن كس كه به خدا چيزهايي را نسبت دهد كه خداوند از نسبت دادن به ذات مقدس خودش نهي كرده، همانا او كافر است.[۳۴]

انسان سخاوتمند و بخيل:

از امام علي بن موسي الرضا علیه‌السلام نقل كرده: «السخي يأكل مِن طعام الناسِ ليأكلوا مِن طعامه و البخيل لايأكل من طعام الناس لئلاّ يأكلوا مِن طعامه»؛ انسان سخاوتمند و بخشنده از غذاي مردم مي‌خورد تا مردم هم از طعام او بخورند؛ ولي بخیل از طعام مردم نمي‌خورد تا مردم غذاي او را نخورند.[۳۵]

امیرالمؤمنین از ديدگاه پیامبر:

باز روايت مي‌كند از امام رضا علیه‌السلام كه فرمود: رسول الله به اميرالمؤمنین فرمود: ياعلي! تو حجت خدايي، تو باب الله هستي، تو راه به سوي خدايي، تو خبر بزرگي، تو راه مستقيمي، تو نمونه اعلاي انسانيت و اسوه مؤمناني، تو رهبر مسلمين، بهترين وصي و سرور صديقين هستي. يا علي! تو بعد از من مظلوم واقع خواهي شد. يا علي! تو را از حق خود جلوگيري مي‌كنند. يا علي! حزب تو، حزب من است و حزب من، حزب الله است و حزب دشمنان تو، حزب شيطان است.[۳۶]

خصلت‌هاي ويژه اميرالمؤمنین:

ياسر از امام رضا علیه‌السلام، از رسول اكرم صلی الله علیه و آله روايت مي‌كند: يا علي! من از خداوند براي تو پنج خصلت خواستم كه خداوند عطا فرمود: 1- از خدا خواستم در روز قيامت، من و تو با هم محشور شويم و سر از خاك برداريم، خداوند به من عطا كرد. 2- از خداوند خواستم در هنگام نصب ترازوي اعمال با من باشي، خداوند اجابت كرد. 3- از ذات مقدس خداوند خواستم تو را حامل پرچم خدا و پرچمدار من قرار دهد. خداوند به من عطا كرد. 4- از خداوند خواستم كه تو امت مرا از حوض كوثر سيراب كني، خداوند اجابت فرمود. 5- از خداوند خواستم تو را پيشواي امت من به سوي بهشت قرار دهد، كه اين خواسته را هم عطا كرد.[۳۷]

اخلاق امام رضا علیه‌السلام:

ياسر مي‌گويد: وقتي كه امام فراغتي مي‌يافت، تمام اطرافيان خود را از كوچك و بزرگ، جمع مي‌كرد؛ با آن‌ها سخن مي‌گفت و شوخي مي‌كرد و دل آنان را شاد مي‌ساخت و با آن‌ها اُنس مي‌گرفت. وقتي كه سفره غذا را مي‌گشودند، تمام كساني را كه در خانه امام بودند، جمع مي‌كرد و با آنان غذا مي‌خورد.[۳۸]

پاداش زيارت امام رضا:

ياسر مي‌گويد: امام رضا علیه‌السلام فرمود: برای زیارت هیچ قبری بار و بنه نبندید و سفر نکنید، مگر براي قبور ما (اهل بیت). اي ياسر! بدان و آگاه باش كه من را از روي ستم با زهر، مسموم مي‌كنند و در سرزمين غريب دفن خواهم شد. هر آن كس كه وسايل سفر خود را ببندد و به زيارت من آيد، دعاي او مستجاب و گناهانش آمرزيده خواهد شد.[۳۹]

پانویس

  1. رجال نجاشي، چاپ داوري، ص 315؛ فهرست شيخ طوسی، ص 183 و معجم رجال الحديث، ج 20، ص 7.
  2. عيون اخبارالرضا علیه‌السلام، ج 2، ص 315.
  3. مجمع الرجال قهپايي، ج 6، ص 246.
  4. سيرة الائمه الاثني عشر، هاشم معروف الحسني، ج 2، ص 354 والحياة السياسية للامام الرضا علیه‌السلام، علامه جعفر مرتضي عاملي، ص 139، جامعه مدرسين قم.
  5. به عنوان نمونه: عيون اخبارالرضا علیه‌السلام، ج 2، ص 228.
  6. همان، ص 15.
  7. همان، ص 149.
  8. اصول كافي، ج 2، ص 428.
  9. فروع كافي، ج 7، ص 261، باب النوادر، ح 4، دارالكتب، قم.
  10. عيون اخبارالرضا علیه‌السلام، ج 2، ص 114.
  11. تفسير علي ابن ابراهيم، ج 2، ص 334.
  12. فروع كافي، ج 7، ص 261.
  13. اصول كافي، ج 2، ص 428، باب سترالذنوب.
  14. مجمع الرجال، قهپايي، ج 6، ص 246.
  15. عيون اخبارالرضا علیه‌السلام، ج 1، ص 315.
  16. عيون الاخبار، ج 2، ص 6.
  17. فروع كافي، ج 6، ص 332.
  18. رجال نجاشي، ص 452، چاپ جامعه مدرسين.
  19. عيون اخبارالرضا علیه‌السلام، ج 2، ص 114.
  20. امالي مفيد، ص 310، چاپ جامعه مدرسين.
  21. وسائل الشيعه، چاپ 20 جلدي، ج 6، ص 236.
  22. جامع الروات، ج 2، ص 322.
  23. حاشيه شرح مشيخه، سيد حسن خرسان، ج 4، ص 48.
  24. رجال نجاشي، ص 315.
  25. خلاصة الاقوال، ص 278.
  26. رجال ابن داود، ص 270 و تنقيح المقال، ج 3، ص 307.
  27. تعليقه بر منهج المقال، چاپ قديم، ص 394.
  28. طبقات الفقهاء، ج 3، ص 608.
  29. طبقات الفقهاء، ج 3، ص 608.
  30. رجال نجاشي، ص 452 و فهرست طوسي، ص 183.
  31. رجال شيخ طوسي، ص 395.
  32. امالي مفيد، ص 310.
  33. اصول كافي، ج 2، ص 428.
  34. عيون اخبارالرضا علیه‌السلام، ج 1، ص 114.
  35. همان، ج 2، ص 12.
  36. عيون اخبارالرضا علیه‌السلام، ج 2، ص 15.
  37. همان، ص 228.
  38. همان، ص 159.
  39. همان، ص 55 و 626.

منابع

"یاسر قمی"، ستارگان حرم، ابوالحسن رباني سبزواري، جلد 14، صفحه 49-58.