صفوان بن مهران: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
صفوان از مردان پاک و موثقی بود که بزرگان علما به روایات او اهمیت می دهند، در اخلاق و رفتار به مقامی رسیده بود که مورد تایید امام واقع شد.
+
'''صفوان بن مهران''' معروف به «صفوان جمّال»، از مردان پاک و موثقی بود که بزرگان علما به روایات او اهمیت می دهند. در [[اخلاق]] و رفتار به مقامی رسیده بود که مورد تایید [[ائمه اطهار|امامان]] علیهم السلام واقع شد.
  
==صفوان بن مهران جمال اسدى كوفى==
+
==معرفی اجمالی==
  
روايت كرده از حضرت [[امام صادق]] عليه السلام و عرضه كرده [[ايمان]] و اعتقاد خود را درباره [[ائمه اطهار]] عليهم‌السلام به آن حضرت، حضرت به او فرموده: رحمك اللّه.<ref> [[بحارالانوار]]، 47/336.</ref>
+
صفوان بن مهران از راویان [[حدیث]] و اصحاب [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] و [[امام موسی کاظم علیه السلام|امام کاظم]] علیهماالسلام بود. و این صفوان مکرر حضرت صادق علیه السلام را از [[مدینه]] به [[کوفه]] آورده و با آن جناب به [[زیارت]] تربت حضرت [[امیرالمومنین]] علیه السلام نائل گشته و بر قبر آن جناب خوب مطلع بوده.<ref> فرحة الغرى، عبدالکریم بن طاوس، ص ۸۵، تحقیق: آل شبیب الموسوى.</ref> و از [[کامل الزیارات (کتاب)|کامل الزیارات]] مروى است که مدت بیست سال به زیارت آن تربت مطهره مى‌رفت و [[نماز]] خود را در نزد آن حضرت به جاى مى‌آورد.<ref> کامل الزیارة، ص ۳۴، باب ۹، حدیث ۱۱، چاپ مکتبة الصدوق.</ref>  
  
و او همان است كه شتران خود را به هارون رشيد كرايه داد به جهت سفر [[حج]] چون خدمت حضرت موسى بن جعفر عليه السلام رسيد آن جناب فرمود: اى صفوان! هر چيز از تو نيكو و جميل است مگر يك چيز از تو و آن كرايه دادن شتر است به اين مرد يعنى هارون، عرض كرد كه من به جهت سفر معصيت و لهو و لعب كرايه ندادم ولكن كرايه دادم براى طريق [[مكه]] و خودم هم در كار نيستم بلكه امر دست غلامان من است، فرمايد: آيا كرايه از ايشان طلب ندارى؟ گويد: چرا، فرمايد: آيا دوست ندارى بقاى ايشان را تا كرايه تو به تو برسد؟ گويد: بلى، فرمايد: كسى كه دوست داشته باشد بقاء ايشان را پس او از ايشان است و كسى كه از ايشان باشد با ايشان وارد آتش شود، صفوان رفت و شتران خود را بالتمام فروخت، هارون چون مطلب را فهميد به وى گفت: به خدا قسم! اگر نبود حسن صحبت تو، هر آينه تو را مى‌كشتم.<ref> رجال كشى، 2/740.</ref>
+
وی جد ثقه جلیل و [[فقیه|فقیه]] نبیل، شیخ طایفه [[امامیه|امامیه]]، ابوعبدالله صفوانى است که در محضر سیف الدوله حمدانى با قاضى موصل در [[امامت]] «[[مباهله]]» کرد. چون قاضى از مجلس برخاست، تب کرد و دستش که در مباهله کشیده بود سیاه گشت و ورم کرد و روز دیگر هلاک شد.<ref> رجال کشى، ص ۳۹۳.</ref>
 +
 
 +
صفوان جمّال همان است که شتران خود را به [[هارون الرشید|هارون رشید]] کرایه داد به جهت سفر [[حج]]؛ چون خدمت حضرت [[امام موسی کاظم علیه السلام|موسى بن جعفر]] علیه السلام رسید آن جناب فرمود: اى صفوان! هر چیز از تو نیکو و جمیل است مگر یک چیز از تو و آن کرایه دادن شتر است به این مرد یعنى هارون، عرض کرد که من به جهت سفر [[معصیت]] و لهو و لعب کرایه ندادم، ولکن کرایه دادم براى طریق [[مکه]] و خودم هم در کار نیستم بلکه امر دست غلامان من است. امام فرمود: آیا کرایه از ایشان طلب ندارى؟ گوید: چرا، فرماید: آیا دوست ندارى بقاى ایشان را تا کرایه تو به تو برسد؟ گوید: بلى، فرماید: کسى که دوست داشته باشد بقاء ایشان را، پس او از ایشان است و کسى که از ایشان باشد با ایشان وارد آتش شود، صفوان رفت و شتران خود را بالتمام فروخت، هارون چون مطلب را فهمید به وى گفت: به خدا قسم! اگر نبود حسن صحبت تو، هر آینه تو را مى‌کشتم.<ref> رجال کشى، ۲/۷۴۰.</ref>
  
 
==راوی حدیث==
 
==راوی حدیث==
  
و اين صفوان [[زيارت]] [[روز اربعين]] [[امام حسين]] عليه السلام، را از حضرت صادق عليه السلام روايت كرده<ref> بحارالانوار، 98/331.</ref> و [[زيارت وارث]]<ref> بحارالانوار، 98/197.</ref> و دعاى معروف به (علقمه) را كه بعد از [[زيارت عاشورا]] مى‌خوانند نيز از آن حضرت نقل كرده<ref> بحارالانوار، 98/296.</ref> و اين صفوان مكرر حضرت صادق عليه السلام را از [[مدينه]] به [[كوفه]] آورده و با آن جناب به [[زيارت]] تربت حضرت [[امیرالمومنین]] عليه السلام نائل گشته و بر قبر آن جناب خوب مطلع بوده.<ref> فرحة الغرى، عبدالكريم بن طاوس، ص 85، تحقيق: آل شبيب الموسوى.</ref>
+
صفوان از حضرت [[امام صادق]] علیه السلام روایت کرده، و عرضه کرده [[ایمان]] و اعتقاد خود را درباره [[ائمه اطهار]] علیهم‌السلام به آن حضرت، و حضرت به او فرموده: رحمک اللّه.<ref> بحارالانوار، ۴۷/۳۳۶.</ref>
  
و از (كامل الزيارة) مروى است كه مدت بيست سال به زيارت آن تربيت مطهره مى‌رفت و [[نماز]] خود را در نزد آن حضرت به جاى مى‌آورد.<ref> كامل الزيارة، ص 34، باب 9، [[حديث]] 11، چاپ مكتبة الصدوق.</ref> و او جد ثقه جليل و فقيه نبيل شيخ طايفه اماميه ابوعبدالله صفوانى است كه در محضر سيف الدوله حمدانى با قاضى موصل در امامت [[مباهله]] كرد چون قاضى از مجلس برخاست تب كرد و دستش كه در مباهله كشيده بود سياه گشت و ورم كرد و روز ديگر هلاك شد.<ref> رجال كشى، ص 393.</ref>
+
و این صفوان «[[زیارت اربعین|زیارت اربعین]]» [[امام حسین]] علیه السلام، را از [[امام صادق علیه السلام|حضرت صادق]] علیه السلام روایت کرده،<ref> بحارالانوار، ۹۸/۳۳۱.</ref> و [[زیارت وارث|زیارت وارث]]<ref> بحارالانوار، ۹۸/۱۹۷.</ref> و دعاى معروف به «[[دعای علقمه|علقمه]]» را که بعد از [[زیارت عاشورا]] مى‌خوانند نیز از آن حضرت نقل کرده است.<ref> بحارالانوار، ۹۸/۲۹۶.</ref>  
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
 
 
 
==منابع==
 
==منابع==
* حاج شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، قسمت دوم، باب نهم: در تاريخ حضرت صادق عليه السلام.
+
*حاج شیخ عباس قمی، [[منتهى الآمال (کتاب)|منتهی الآمال]]، قسمت دوم، باب نهم: در تاریخ حضرت صادق علیه السلام.
* صفوان بن مهران، [http://www.hawzah.net/fa/article/articleview/54298?ParentID=77850 پایگاه اطلاع رسانی حوزه]، بازیابی: 30 بهمن 1392.
+
*صفوان بن مهران، [http://www.hawzah.net/fa/article/articleview/54298?ParentID=77850 پایگاه اطلاع رسانی حوزه]، بازیابی: ۳۰ بهمن ۱۳۹۲.
  
 
[[Category:اصحاب اهل البیت علیهم السلام]]
 
[[Category:اصحاب اهل البیت علیهم السلام]]
 
[[رده:اصحاب امام صادق علیه السلام]]
 
[[رده:اصحاب امام صادق علیه السلام]]
 
[[رده:راویان حدیث]]
 
[[رده:راویان حدیث]]

نسخهٔ ‏۱۶ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۳۶

صفوان بن مهران معروف به «صفوان جمّال»، از مردان پاک و موثقی بود که بزرگان علما به روایات او اهمیت می دهند. در اخلاق و رفتار به مقامی رسیده بود که مورد تایید امامان علیهم السلام واقع شد.

معرفی اجمالی

صفوان بن مهران از راویان حدیث و اصحاب امام صادق و امام کاظم علیهماالسلام بود. و این صفوان مکرر حضرت صادق علیه السلام را از مدینه به کوفه آورده و با آن جناب به زیارت تربت حضرت امیرالمومنین علیه السلام نائل گشته و بر قبر آن جناب خوب مطلع بوده.[۱] و از کامل الزیارات مروى است که مدت بیست سال به زیارت آن تربت مطهره مى‌رفت و نماز خود را در نزد آن حضرت به جاى مى‌آورد.[۲]

وی جد ثقه جلیل و فقیه نبیل، شیخ طایفه امامیه، ابوعبدالله صفوانى است که در محضر سیف الدوله حمدانى با قاضى موصل در امامت «مباهله» کرد. چون قاضى از مجلس برخاست، تب کرد و دستش که در مباهله کشیده بود سیاه گشت و ورم کرد و روز دیگر هلاک شد.[۳]

صفوان جمّال همان است که شتران خود را به هارون رشید کرایه داد به جهت سفر حج؛ چون خدمت حضرت موسى بن جعفر علیه السلام رسید آن جناب فرمود: اى صفوان! هر چیز از تو نیکو و جمیل است مگر یک چیز از تو و آن کرایه دادن شتر است به این مرد یعنى هارون، عرض کرد که من به جهت سفر معصیت و لهو و لعب کرایه ندادم، ولکن کرایه دادم براى طریق مکه و خودم هم در کار نیستم بلکه امر دست غلامان من است. امام فرمود: آیا کرایه از ایشان طلب ندارى؟ گوید: چرا، فرماید: آیا دوست ندارى بقاى ایشان را تا کرایه تو به تو برسد؟ گوید: بلى، فرماید: کسى که دوست داشته باشد بقاء ایشان را، پس او از ایشان است و کسى که از ایشان باشد با ایشان وارد آتش شود، صفوان رفت و شتران خود را بالتمام فروخت، هارون چون مطلب را فهمید به وى گفت: به خدا قسم! اگر نبود حسن صحبت تو، هر آینه تو را مى‌کشتم.[۴]

راوی حدیث

صفوان از حضرت امام صادق علیه السلام روایت کرده، و عرضه کرده ایمان و اعتقاد خود را درباره ائمه اطهار علیهم‌السلام به آن حضرت، و حضرت به او فرموده: رحمک اللّه.[۵]

و این صفوان «زیارت اربعین» امام حسین علیه السلام، را از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده،[۶] و زیارت وارث[۷] و دعاى معروف به «علقمه» را که بعد از زیارت عاشورا مى‌خوانند نیز از آن حضرت نقل کرده است.[۸]

پانویس

  1. فرحة الغرى، عبدالکریم بن طاوس، ص ۸۵، تحقیق: آل شبیب الموسوى.
  2. کامل الزیارة، ص ۳۴، باب ۹، حدیث ۱۱، چاپ مکتبة الصدوق.
  3. رجال کشى، ص ۳۹۳.
  4. رجال کشى، ۲/۷۴۰.
  5. بحارالانوار، ۴۷/۳۳۶.
  6. بحارالانوار، ۹۸/۳۳۱.
  7. بحارالانوار، ۹۸/۱۹۷.
  8. بحارالانوار، ۹۸/۲۹۶.

منابع