واقعه فخ: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (واقعه فاجعه‌ى فخ را به واقعه فخ منتقل کرد)
(تلفیق با مقاله مشابه)
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
{{تقویم|روز= 8 ذی الحجه|سال= سال 169 هجری قمری}}  
 +
"فخ" مكاني در بين راه [[مكه]] معظمه و [[مدينه]] منوره است كه فاصله‌اش با مكه در حدود يك فرسنگ مي‌باشد. در اين مكان رويدادي عظيمي شبيه واقعه [[كربلا]] به وقوع پيوست.
 +
==شرح واقعه==
 +
حسين بن علي بن حسن مثلث بن حسن مثني بن [[امام حسن]]‌ مجتبي علیه‌السلام در عصر [[خلافت]] موسي بن مهدي، معروف به هادي عباسي در مدينه منوره قيام كرد و اين شهر مقدس را از سيطره [[عباسیان]] بيرون آورد و به مدت دوازده روز در آن به ساماندهي حكومت و اجراي امور مردم پرداخت و با نزديك شدن ايام حج، "درباس خزاعي" را جانشين خود در مدينه نمود و به همراه ساير [[علويان]] و پيروان خود عازم مكه معظمه گرديد و بسياري از شيعيان و بردگان مكه معظمه به خاطر رهايي از ظلم و جور عباسيان به استقبال وي شتافته و در زمره يارانش قرار گرفتند.
  
 +
خبر قيام وي در مدينه و آزادسازي اين شهر و هجوم علويان به سوي مكه معظمه به اطلاع هادي عباسي چهارمين خليفه عباسيان رسيد و با توجه به نزديك شدن ايام حج و احتمال پيوستن حاجيان و ساير مخالفان بني‌عباس به علويان در حين مراسم حج، هادي را شگفت زده و سراسيمه كرد و بدين جهت در اسرع وقت لشكري بزرگ به فرماندهي محمد بن سليمان عباسي به سوي مكه گسيل داشت.
  
 +
دو سپاه در روز ترويه هشتم [[ذی الحجه]] سال 169 قمري در يك فرسنگي مكه معظمه در مكاني به نام "فخ" در برابر يكديگر قرار گرفتند و پس از رد و بدل كردن پيام‌ها و عدم دستيابي به نتيجه مطلوب، متوسل به حركت نظامي و رزمي شد و با شدت تمام به نبرد پرداختند.
  
 +
ياران حسن بن علي، تنها هفتصد نفر ولي سپاهيان عباسي چندين برابر آنان بودند و بدين جهت، پس از مبارزه‌اي سخت و توان‌فرسا، انقلابيون [[مدينه]] با شكست و اضمحلال مواجه شدند و بسياري از آنان از جمله خود حسين بن علي و برخي از [[سادات]] حسني مانند سليمان بن عبدالله محض و عبدالله بن اسحاق بن ابراهيم بن حسن مثني، در اين نبرد نابرابر كشته شد و تعدادي نيز زخمي و به همراه ساير بازماندگانشان اسير گرديدند.
  
حسين بن على از [[علويان]] [[مدينه]]، چون از حكومت [[عباسيان]] و ستم بسيار ايشان به ستوه آمد، به رضايت<ref>[[مقاتل الطالبيين]] ص 447.</ref> [[امام كاظم]] عليه السلام، عليه هادى قيام كرد و با گروهى حدود سيصد نفر از مدينه به سوى [[مكه]] به راه افتاد. سپاهيان هادى در محلى به نام فخ، او را محاصره و او و سپاهيانش را [[شهيد]] كردند و همانند فاجعه‌اى كه در [[كربلا]] رخ داد، در مورد اينان نيز پيش آمد: سر همه شهدا را بريدند و به مدينه آوردند و در مجلسى كه گروهى از فرزندان [[امام على]] عليه السلام و از جمله حضرت امام كاظم عليه السلام حضور داشتند، سرها را به تماشا گذاردند.
+
شباهت دیگر این فاجعه با فاجعه کربلا ان بود که در اینجا نیز سر همه شهدا را بريدند و به مدينه آوردند و در مجلسى كه گروهى از فرزندان [[امام على]] عليه السلام و از جمله حضرت امام كاظم عليه السلام حضور داشتند، سرها را به تماشا گذاردند.
  
 
هيچ كس هيچ نگفت جز امام كاظم عليه السلام چون سر حسين بن على رهبر [[قيام فخ]] را ديدند فرمودند: انالله و انااليه راجعون، مضى والله مسلما صالحا صواما قواما آمرا بالمعروف و ناهيا عن المنكر ما كان فى اهل بيته مثله؛ از خداونديم و به سوى او بازمى ‌گرديم، سوگند به خدا كه به [[شهادت]] رسيد در حالي كه مسلمان و درستكار بود و بسيار [[روزه]] مى ‌گرفت و بسيار شب زنده ‌دار بود و [[امر به معروف و نهى از منكر]] مى ‌كرد، در خاندان وى، چون او وجود نداشت.<ref>  مقاتل الطالبيين چاپ مصر ص 453. </ref>
 
هيچ كس هيچ نگفت جز امام كاظم عليه السلام چون سر حسين بن على رهبر [[قيام فخ]] را ديدند فرمودند: انالله و انااليه راجعون، مضى والله مسلما صالحا صواما قواما آمرا بالمعروف و ناهيا عن المنكر ما كان فى اهل بيته مثله؛ از خداونديم و به سوى او بازمى ‌گرديم، سوگند به خدا كه به [[شهادت]] رسيد در حالي كه مسلمان و درستكار بود و بسيار [[روزه]] مى ‌گرفت و بسيار شب زنده ‌دار بود و [[امر به معروف و نهى از منكر]] مى ‌كرد، در خاندان وى، چون او وجود نداشت.<ref>  مقاتل الطالبيين چاپ مصر ص 453. </ref>
  
هادى، گذشته از اخلاق سياسى، از جهت خصلت ‌هاى فردى نيز مردى منحط، شراب خواره و خوش گذران بود. يك بار به [[يوسف صيقل]] به خاطر چند بيت شعر كه با آوايى خوش خوانده بود، به اندازه بار يك شتر درهم و دينار داد.<ref>[[تاريخ طبرى]] ج 10 ص 592 چاپ ليدن.</ref>
+
سپاهيان عباسي سرهاي شهدا را با اسيران و بازماندگان شهدا به نزد هادي عباسي در [[بغداد]] فرستادند و او دستور داد تا تمامي اسيران را گردن زدند. از آن سو، پس از شكست علويان، عمر بن عبدالعزيز بن عبيدالله بن عبدالله بن عمر بن خطاب، عامل هادي عباسي پس از فرار از [[مدينه]]، دوباره به اين شهر برگشت و انتقام سختي از علويان و مبارزان گرفت و خانه‌هاي بسياري از آنان را به آتش كشيد و اموالشان را غارت كرد.
  
[[ابن داب نامى]]، مى ‌گويد: روزى نزد هادى رفتم، چشمانش از اثر شراب خوارى و بيدارى، سرخ شده بود. از من قصه ‌اى در مورد شراب خواست، برايش به شعر گفتم. شعرها را يادداشت كرد و 40 هزار درهم به من داد.<ref>تاريخ طبرى ج 10 ص 593 چاپ ليدن.</ref>
+
==پیشگوئی واقعه فخ توسط پیامبر و امام صادق علیه السلام==
  
[[اسحاق موصلى]] موسيقي ‌‌دان معروف عرب، مى ‌گويد: اگر هادى زنده مى ‌ماند ما ديوار خانه‌هايمان را با طلا بالا مى‌ برديم.<ref> [[حياة الامام]] ج 1 ص 458. </ref> بالاخره هادى در سال 170 درگذشت و هارون شاه اسلام شد!<ref>[[تاريخ يعقوبى]] ج 2 ص 407 چاپ بيروت.</ref> و در اين زمان حضرت امام موسى كاظم عليه السلام 42 ساله بودند.
 
  
دوران [[هارون]]، اوج اقتدار و قلدرى و چپاول و كامروايى [[عباسيان]] بود. هارون در پايان مراسم بيعت، [[يحيى برمكى]] - از ايرانيانى كه به وزيرى پادشاه رفته بودند - را به وزارت خويش برگزيد و به او اختيار تام و مطلق در اداره همه امور و عزل و نصب هر كس، داده بود و به رسم آن زمان؛ به عنوان پشتوانه‌اى براي اختيارات، انگشتر خويش را به او داد.<ref>[[طبرى]] ج 10 ص 603.</ref> و خود به حيف و ميل [[بيت المال]] در شرب و زن بارگى و خريد جواهرات و لهو و لعب مشغول شد.
+
شايان ذكر است كه پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله و [[امام صادق|امام جعفرصادق]] علیه‌السلام رويداد مهم فخ را پيشگويي كرده و پيشاپيش در سرزمين فخ، براي حسين بن علي و ساير شهيدان اين واقعه دلنگراني نمودند.
  
درآمد بيت المال در آن زمان كه گوسفند دو يا چهار ساله را به يك درهم مى ‌فروختند، پانصد ميليون و دويست و چهل هزار درهم بود.<ref>حياة الامام ج 2 ص 29.</ref> و او دست به خرج اين درآمد گشود: به شاعرى به نام اشجع در ازاء مديحه ‌اى، يك ميليون درهم داد.<ref>حياة الامام ج 2 ص 39.</ref> به [[ابوالعتاهيه]] شاعر و ابراهيم موصلى موسيقي دان به خاطر چند بيت شعر و قدرى ساز و آواز، هر يك صدهزار درهم و صد دست لباس داد.<ref> حياة الامام ج 2 ص 32.</ref>
+
==نظر امام صادق علیه السلام در مورد قیام فخ==
 
+
اين واقعه در عصر امامت [[امام کاظم|امام موسي‌كاظم]] علیه‌السلام به وقوع پيوست و آن حضرت گرچه به صورت آشكار در آن حضور نيافت و رهبري آن را برعهده نگرفت، وليكن آن را تأييد و از باطن آنان را رهبري و راهنمايي مي‌نمود.
در قصر هارون گروه زيادى از زنان خوش آواز و سازنواز فراهم آمده بودند و انواع و اقسام سازهاى موسيقى آن عصر، در آن جا وجود داشت.<ref>حياة الامام ج 2 ص 62.</ref> هارون به جواهرات علاقه ‌ايى بى مانند داشت، يك بار براى خريد يك انگشتر صد هزار دينار پرداخت.<ref>[[الامامة والسياسة]] ج 2.</ref>
+
==پانویس==
 
 
هر روز ده هزار درهم خرج آشپزخانه ‌اش بود و گاه تا سى رنگ غذا برايش درست مى ‌كردند.<ref>حياة الامام ج 2 ص 39.</ref> يك روز هارون غذايى از گوشت شتر طلبيد، چون آوردند، [[جعفر برمكى]] گفت: خليفه مى ‌دانند كه اين غذا كه برايشان آورده‌اند چقدر خرج برداشته است؟ هارون گفت: سه درهم... هادى، گذشته از اخلاق سياسى، از جهت خصلت ‌هاى فردى نيز مردى منحط، شراب خواره و خوش گذران بود. يك بار به يوسف صيقل به خاطر چند بيت شعر كه با آوايى خوش خوانده بود، به اندازه بار يك شتر درهم و دينار داد. ابن داب نامى، مى ‌گويد، روزى نزد هادى رفتم، چشمانش از اثر شراب خوارى و بيدارى، سرخ شده بود. از من قصه ‌اى در مورد شراب خواست، برايش به شعر گفتم. شعرها را يادداشت كرد و 40 هزار درهم به من داد.
 
 
 
اسحاق موصلى موسيقی دان معروف عرب، مى ‌گويد: اگر هادى زنده مى ‌ماند ما ديوار خانه ‌هايمان را با طلا بالا مى ‌برديم. برمكي گفت: نه به خدا، چهار هزار درهم تاكنون خرج برداشته، زيرا مدت ‌ها است كه هر روز شترى مى ‌كشند تا اگر خليفه ميل به گوشت شتر فرمودند. آماده باشد!<ref> حياة الامام ج 2 ص 40. </ref>
 
 
 
هارون قمار هم مى ‌كرد و باده نيز بسيار مى ‌نوشيد حتى گاه با همه حاضران در مجلس.<ref>حياة الامام ج 2 - ص 70.</ref> با وجود اين، از سر عوام فريبى به برخى از مظاهر اسلامى هم تظاهر مى ‌كرد: حج مى گزارد و گاه به برخى از وعاظ مى ‌گفت: او را موعظه كنند و مى ‌گريست...!
 
  
==پانویس==
 
 
<references/>
 
<references/>
  
 
==منابع==
 
==منابع==
 +
 +
موسسه تبیان، نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام
 
هيئت تحريريه موسسه در راه [[حق]]، پيشواى هفتم حضرت امام موسى بن جعفر عليه السلام‌.
 
هيئت تحريريه موسسه در راه [[حق]]، پيشواى هفتم حضرت امام موسى بن جعفر عليه السلام‌.
 +
 +
[[رده:وقایع ماه ذی الحجه]]
 +
[[رده:سال ۱۶۹ هجری قمری]]
 +
[[رده:امام هادی علیه السلام]]
 +
[[رده:تاریخ اسلام]]

نسخهٔ ‏۹ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۶:۰۶

تقویم هجری قمری

روز واقعه:8 ذی الحجه
سال 169 هجری قمری

"فخ" مكاني در بين راه مكه معظمه و مدينه منوره است كه فاصله‌اش با مكه در حدود يك فرسنگ مي‌باشد. در اين مكان رويدادي عظيمي شبيه واقعه كربلا به وقوع پيوست.

شرح واقعه

حسين بن علي بن حسن مثلث بن حسن مثني بن امام حسن‌ مجتبي علیه‌السلام در عصر خلافت موسي بن مهدي، معروف به هادي عباسي در مدينه منوره قيام كرد و اين شهر مقدس را از سيطره عباسیان بيرون آورد و به مدت دوازده روز در آن به ساماندهي حكومت و اجراي امور مردم پرداخت و با نزديك شدن ايام حج، "درباس خزاعي" را جانشين خود در مدينه نمود و به همراه ساير علويان و پيروان خود عازم مكه معظمه گرديد و بسياري از شيعيان و بردگان مكه معظمه به خاطر رهايي از ظلم و جور عباسيان به استقبال وي شتافته و در زمره يارانش قرار گرفتند.

خبر قيام وي در مدينه و آزادسازي اين شهر و هجوم علويان به سوي مكه معظمه به اطلاع هادي عباسي چهارمين خليفه عباسيان رسيد و با توجه به نزديك شدن ايام حج و احتمال پيوستن حاجيان و ساير مخالفان بني‌عباس به علويان در حين مراسم حج، هادي را شگفت زده و سراسيمه كرد و بدين جهت در اسرع وقت لشكري بزرگ به فرماندهي محمد بن سليمان عباسي به سوي مكه گسيل داشت.

دو سپاه در روز ترويه هشتم ذی الحجه سال 169 قمري در يك فرسنگي مكه معظمه در مكاني به نام "فخ" در برابر يكديگر قرار گرفتند و پس از رد و بدل كردن پيام‌ها و عدم دستيابي به نتيجه مطلوب، متوسل به حركت نظامي و رزمي شد و با شدت تمام به نبرد پرداختند.

ياران حسن بن علي، تنها هفتصد نفر ولي سپاهيان عباسي چندين برابر آنان بودند و بدين جهت، پس از مبارزه‌اي سخت و توان‌فرسا، انقلابيون مدينه با شكست و اضمحلال مواجه شدند و بسياري از آنان از جمله خود حسين بن علي و برخي از سادات حسني مانند سليمان بن عبدالله محض و عبدالله بن اسحاق بن ابراهيم بن حسن مثني، در اين نبرد نابرابر كشته شد و تعدادي نيز زخمي و به همراه ساير بازماندگانشان اسير گرديدند.

شباهت دیگر این فاجعه با فاجعه کربلا ان بود که در اینجا نیز سر همه شهدا را بريدند و به مدينه آوردند و در مجلسى كه گروهى از فرزندان امام على عليه السلام و از جمله حضرت امام كاظم عليه السلام حضور داشتند، سرها را به تماشا گذاردند.

هيچ كس هيچ نگفت جز امام كاظم عليه السلام چون سر حسين بن على رهبر قيام فخ را ديدند فرمودند: انالله و انااليه راجعون، مضى والله مسلما صالحا صواما قواما آمرا بالمعروف و ناهيا عن المنكر ما كان فى اهل بيته مثله؛ از خداونديم و به سوى او بازمى ‌گرديم، سوگند به خدا كه به شهادت رسيد در حالي كه مسلمان و درستكار بود و بسيار روزه مى ‌گرفت و بسيار شب زنده ‌دار بود و امر به معروف و نهى از منكر مى ‌كرد، در خاندان وى، چون او وجود نداشت.[۱]

سپاهيان عباسي سرهاي شهدا را با اسيران و بازماندگان شهدا به نزد هادي عباسي در بغداد فرستادند و او دستور داد تا تمامي اسيران را گردن زدند. از آن سو، پس از شكست علويان، عمر بن عبدالعزيز بن عبيدالله بن عبدالله بن عمر بن خطاب، عامل هادي عباسي پس از فرار از مدينه، دوباره به اين شهر برگشت و انتقام سختي از علويان و مبارزان گرفت و خانه‌هاي بسياري از آنان را به آتش كشيد و اموالشان را غارت كرد.

پیشگوئی واقعه فخ توسط پیامبر و امام صادق علیه السلام

شايان ذكر است كه پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله و امام جعفرصادق علیه‌السلام رويداد مهم فخ را پيشگويي كرده و پيشاپيش در سرزمين فخ، براي حسين بن علي و ساير شهيدان اين واقعه دلنگراني نمودند.

نظر امام صادق علیه السلام در مورد قیام فخ

اين واقعه در عصر امامت امام موسي‌كاظم علیه‌السلام به وقوع پيوست و آن حضرت گرچه به صورت آشكار در آن حضور نيافت و رهبري آن را برعهده نگرفت، وليكن آن را تأييد و از باطن آنان را رهبري و راهنمايي مي‌نمود.

پانویس

  1. مقاتل الطالبيين چاپ مصر ص 453.

منابع

موسسه تبیان، نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام هيئت تحريريه موسسه در راه حق، پيشواى هفتم حضرت امام موسى بن جعفر عليه السلام‌.