آیه ۲ عبس: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی '=== متن آیه === {{قرآن در قاب|أَن جَاءهُ الْأَعْمَى |سوره=80|آیه=2}} === ترجمه === چون، آ...' ایجاد کرد)
 
سطر ۱: سطر ۱:
=== متن آیه ===
+
==متن آیه==
  
{{قرآن در قاب|أَن جَاءهُ الْأَعْمَى |سوره=80|آیه=2}}
+
{{قرآن در قاب|«أَن جَاءهُ الْأَعْمَى».|سوره=80|آیه=2}}
  
=== ترجمه ===
+
==ترجمه==
  
چون، آن نابینا به نزدش آمد
+
چون، آن نابینا به نزدش آمد.
  
=== شأن نزول آیات 1 و 2 ===
+
==نزول==
  
«[[شیخ طوسى]]» عده اى گویند: این آیات درباره مردى از بنى‌امیه نازل گردیده که با [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله و سلم همراه بود. وقتى که ابن ام‌مکتوم آمد خود را جمع کرد و چهره خود را نسبت به او عبوس نمود و خواست با این عمل از ابن ام‌مکتوم اعراض نموده و دورى جسته باشد سپس خداوند با نزول این آیه روش او را مذمت فرمود.
+
'''شأن نزول آیات 1 و 2:'''
 +
 
 +
«[[شیخ طوسى]]» گویند: عده اى گویند: این آیات درباره مردى از بنى‌امیه نازل گردیده که با [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله و سلم همراه بود. وقتى که ابن ام‌مکتوم آمد خود را جمع کرد و چهره خود را نسبت به او عبوس نمود و خواست با این عمل از ابن ام‌مکتوم اعراض نموده و دورى جسته باشد سپس خداوند با نزول این آیه روش او را مذمت فرمود.
  
 
عده زیادى از مفسرین و نیز حشویة گویند: خود پیامبر نسبت به عبدالله بن ام‌مکتوم عبوس شده بود و البته این قول فاسد است زیرا شأن [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله بالاتر و اجل از این گونه رفتار است در حالتى که در [[قرآن]] به خلق عظیم متصف گشته است و نیز خداوند درباره او فرماید: «وَلَوْ کنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک»<ref> ترجمه، «اگر تو بدخو و سنگدل مى بودى هر آینه از اطراف تو (مردم) پراکنده مى شدند».</ref> و یا این که به او فرماید: «وَلا تَطْرُدِ الَّذِینَ یدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَالْعَشِی».<ref> ترجمه، «کسانى که خداى خود را در بامدادان و شامگاهان می‌خوانند از خود دور مکن».</ref>
 
عده زیادى از مفسرین و نیز حشویة گویند: خود پیامبر نسبت به عبدالله بن ام‌مکتوم عبوس شده بود و البته این قول فاسد است زیرا شأن [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله بالاتر و اجل از این گونه رفتار است در حالتى که در [[قرآن]] به خلق عظیم متصف گشته است و نیز خداوند درباره او فرماید: «وَلَوْ کنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک»<ref> ترجمه، «اگر تو بدخو و سنگدل مى بودى هر آینه از اطراف تو (مردم) پراکنده مى شدند».</ref> و یا این که به او فرماید: «وَلا تَطْرُدِ الَّذِینَ یدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَالْعَشِی».<ref> ترجمه، «کسانى که خداى خود را در بامدادان و شامگاهان می‌خوانند از خود دور مکن».</ref>
سطر ۱۵: سطر ۱۷:
 
و همچنین از عادات [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله حسن خلق او بوده است بنابراین یک چنین نسبتى را نمى توان به انبیاء داد زیرا انبیاء منزه از این گونه رفتار مى باشند.<ref> على بن ابراهیم در تفسیر خود گوید: این آیه درباره عثمان بن عفان و ابن ام‌مکتوم نازل شده و ابن ام‌مکتوم مؤذن [[رسول خدا]]‌ صلی الله علیه و آله بوده است و در عین حال کور و نابینا هم بود. روزى نزد پیامبر آمد در حالتى که اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله با وى بودند. عثمان نیز نزد پیامبر بود، رسول خدا صلی الله علیه و آله ابن ام‌مکتوم را بر عثمان مقدم داشت و عثمان رو ترش کرد و از ابن ام‌مکتوم روى برگردانید و این آیات نازل گردید. در صحیح ترمذى و نیز حاکم از عامه از عائشه و همچنین در مسند ابویعلى از انس روایت شده که موضوع رو ترش کردن درباره ابن ام‌مکتوم از انب رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده است و صاحب کشف الاسرار از عامه جریان آن را چنین نقل کند که عبدالله بن عمرو بن الاصم معروف به ابن ام‌مکتوم مؤذن پیامبر بوده و در عین حال کور و نابینا بود. روزى پیامبر با جمعى از سران قریش نشسته بود که از آن جمله امیة بن خلف بوده. اینان با پیامبر مشغول صحبت بودند و پیامبر مشغول ارشاد آنان به خدا و اسلام بود در این میان ام‌مکتوم که کور بود، وارد شد. به محض ورود پیامبر را بنام یا محمد صدا زد و حتى آن را به دفعات مکرر تکرار نمود. پیامبر در اینجا عبوس گردید و رو ترش کرد و به نداى عبدالله پاسخ نداد. عبدالله با حزن و اندوه برگشت سپس این آیات نازل شد بعد از نزول این آیات هر وقت پیامبر او را مى دید. بسیار دلجوئى می‌نمود و عباى خود را براى نشستن او پهن می‌کرد.</ref>
 
و همچنین از عادات [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله حسن خلق او بوده است بنابراین یک چنین نسبتى را نمى توان به انبیاء داد زیرا انبیاء منزه از این گونه رفتار مى باشند.<ref> على بن ابراهیم در تفسیر خود گوید: این آیه درباره عثمان بن عفان و ابن ام‌مکتوم نازل شده و ابن ام‌مکتوم مؤذن [[رسول خدا]]‌ صلی الله علیه و آله بوده است و در عین حال کور و نابینا هم بود. روزى نزد پیامبر آمد در حالتى که اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله با وى بودند. عثمان نیز نزد پیامبر بود، رسول خدا صلی الله علیه و آله ابن ام‌مکتوم را بر عثمان مقدم داشت و عثمان رو ترش کرد و از ابن ام‌مکتوم روى برگردانید و این آیات نازل گردید. در صحیح ترمذى و نیز حاکم از عامه از عائشه و همچنین در مسند ابویعلى از انس روایت شده که موضوع رو ترش کردن درباره ابن ام‌مکتوم از انب رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده است و صاحب کشف الاسرار از عامه جریان آن را چنین نقل کند که عبدالله بن عمرو بن الاصم معروف به ابن ام‌مکتوم مؤذن پیامبر بوده و در عین حال کور و نابینا بود. روزى پیامبر با جمعى از سران قریش نشسته بود که از آن جمله امیة بن خلف بوده. اینان با پیامبر مشغول صحبت بودند و پیامبر مشغول ارشاد آنان به خدا و اسلام بود در این میان ام‌مکتوم که کور بود، وارد شد. به محض ورود پیامبر را بنام یا محمد صدا زد و حتى آن را به دفعات مکرر تکرار نمود. پیامبر در اینجا عبوس گردید و رو ترش کرد و به نداى عبدالله پاسخ نداد. عبدالله با حزن و اندوه برگشت سپس این آیات نازل شد بعد از نزول این آیات هر وقت پیامبر او را مى دید. بسیار دلجوئى می‌نمود و عباى خود را براى نشستن او پهن می‌کرد.</ref>
  
==پانویس ==
+
==پانویس==
<references />
+
<references/>
===
 
 
 
 
 
=== منابع ===
 
  
 +
==منابع==
 
* قرآن کریم، ترجمه عبدالمحمد آیتی.
 
* قرآن کریم، ترجمه عبدالمحمد آیتی.
 +
* محمدباقر محقق، [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 852.
  
* محمدباقر محقق، [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه ، ص 852
+
==پیوندها==
 
+
* [[سوره عبس]]
=== پیوندها ===
+
* [[سوره عبس/متن و ترجمه سوره]]
 
 
*[[سوره عبس ]]
 
 
 
*[[سوره عبس /متن و ترجمه سوره]]
 
 
 
[[رده:آیات سوره عبس ]]
 
  
 +
[[رده:آیات سوره عبس]]
 
[[رده:آیات دارای شان نزول]]
 
[[رده:آیات دارای شان نزول]]

نسخهٔ ‏۵ دسامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۶:۴۶

متن آیه

مشاهده آیه در سوره

«أَن جَاءهُ الْأَعْمَى».

مشاهده آیه در سوره


ترجمه

چون، آن نابینا به نزدش آمد.

نزول

شأن نزول آیات 1 و 2:

«شیخ طوسى» گویند: عده اى گویند: این آیات درباره مردى از بنى‌امیه نازل گردیده که با رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم همراه بود. وقتى که ابن ام‌مکتوم آمد خود را جمع کرد و چهره خود را نسبت به او عبوس نمود و خواست با این عمل از ابن ام‌مکتوم اعراض نموده و دورى جسته باشد سپس خداوند با نزول این آیه روش او را مذمت فرمود.

عده زیادى از مفسرین و نیز حشویة گویند: خود پیامبر نسبت به عبدالله بن ام‌مکتوم عبوس شده بود و البته این قول فاسد است زیرا شأن رسول خدا صلی الله علیه و آله بالاتر و اجل از این گونه رفتار است در حالتى که در قرآن به خلق عظیم متصف گشته است و نیز خداوند درباره او فرماید: «وَلَوْ کنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک»[۱] و یا این که به او فرماید: «وَلا تَطْرُدِ الَّذِینَ یدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَالْعَشِی».[۲]

و همچنین از عادات رسول خدا صلی الله علیه و آله حسن خلق او بوده است بنابراین یک چنین نسبتى را نمى توان به انبیاء داد زیرا انبیاء منزه از این گونه رفتار مى باشند.[۳]

پانویس

  1. ترجمه، «اگر تو بدخو و سنگدل مى بودى هر آینه از اطراف تو (مردم) پراکنده مى شدند».
  2. ترجمه، «کسانى که خداى خود را در بامدادان و شامگاهان می‌خوانند از خود دور مکن».
  3. على بن ابراهیم در تفسیر خود گوید: این آیه درباره عثمان بن عفان و ابن ام‌مکتوم نازل شده و ابن ام‌مکتوم مؤذن رسول خدا‌ صلی الله علیه و آله بوده است و در عین حال کور و نابینا هم بود. روزى نزد پیامبر آمد در حالتى که اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله با وى بودند. عثمان نیز نزد پیامبر بود، رسول خدا صلی الله علیه و آله ابن ام‌مکتوم را بر عثمان مقدم داشت و عثمان رو ترش کرد و از ابن ام‌مکتوم روى برگردانید و این آیات نازل گردید. در صحیح ترمذى و نیز حاکم از عامه از عائشه و همچنین در مسند ابویعلى از انس روایت شده که موضوع رو ترش کردن درباره ابن ام‌مکتوم از انب رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده است و صاحب کشف الاسرار از عامه جریان آن را چنین نقل کند که عبدالله بن عمرو بن الاصم معروف به ابن ام‌مکتوم مؤذن پیامبر بوده و در عین حال کور و نابینا بود. روزى پیامبر با جمعى از سران قریش نشسته بود که از آن جمله امیة بن خلف بوده. اینان با پیامبر مشغول صحبت بودند و پیامبر مشغول ارشاد آنان به خدا و اسلام بود در این میان ام‌مکتوم که کور بود، وارد شد. به محض ورود پیامبر را بنام یا محمد صدا زد و حتى آن را به دفعات مکرر تکرار نمود. پیامبر در اینجا عبوس گردید و رو ترش کرد و به نداى عبدالله پاسخ نداد. عبدالله با حزن و اندوه برگشت سپس این آیات نازل شد بعد از نزول این آیات هر وقت پیامبر او را مى دید. بسیار دلجوئى می‌نمود و عباى خود را براى نشستن او پهن می‌کرد.

منابع

پیوندها