شناسه ناقص است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

محمدعلی اراکی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ولادت)
(تحصیل)
سطر ۴۲: سطر ۴۲:
 
==تحصیل==
 
==تحصیل==
  
وی پس از یادگیری خواندن و نوشتن، در نوجوانی وارد [[حوزه علمیه]] [[اراك]] شد و در درس استاد سید جعفر شیثی حضور یافت و مقدمات [[علوم اسلامی]] را از او فراگرفت. دروس سطح حوزه را نزد آیت الله العظمی سید محمدتقی خوانساری به خوبی پشت سر گذراند. آیت الله اراكی همزمان با تحصیل دوره سطح، در درس شرح منظومه آیت الله شیخ محمدباقر اراكی معروف به سلطان آبادی شركت كرد و از دانش آن حكیم فرزانه خوشه‎ها چید.<ref> مجله حضور، شماره 5 و 6، تابستان 1371، ص 37 و 38؛ روزنامه كیهان هوایی، شماره 835، 14/4/1368؛ الاجازه الكبیره، سید شهاب الدین نجفی مرعشی، ص 149.</ref>
+
محمدعلی پس از پشت سر نهادن دوران کودکی در پنج سالگی به مکتب رفت و تحت تربیت برادرش آیت الله حاج آقا صابر اراکی، مقدمات خواندن و نوشتن و تلاوت قرآن را آموخت. حاج صابر در عبادت و تقوا مقامی والا داشت.<ref>ناصرالدین انصاری قمی، اختران  فقاهت، با تعلیقات آیت الله العظمی شبیری زنجانی، ج 2، ص1169.</ref>
 +
آیت الله اراکی در گفت وگویی گفته است:
 +
 
 +
شوهر همشیره ای داشتم به نام آقای عمادی. ایشان مرا در یازده یا دوازده سالگی به
 +
درس و تحصیل علوم الهی واداشت. ایشان مرا دلالت فرمود به مرحوم حاج شیخ جعفر شیثی که از اوتاد خاص بود و دروس صمدیه، سیوطی، معالم، رسایل و مکاسب را تدریس می فرمودند و ادیب کاملی از هر جهت بود.<ref>مصاحبه با حضرت آیت الله العظمی اراکی،  مجله پیام انقلاب، ش125، صص 19 و 20..</ref>
 +
آیت الله اراكی همزمان با تحصیل دوره سطح، در درس شرح منظومه آیت الله شیخ محمدباقر اراكی معروف به سلطان آبادی شركت كرد و از دانش آن حكیم فرزانه خوشه‎ها چید.<ref> مجله حضور، شماره 5 و 6، تابستان 1371، ص 37 و 38؛ روزنامه كیهان هوایی، شماره 835، 14/4/1368؛ الاجازه الكبیره، سید شهاب الدین نجفی مرعشی، ص 149.</ref>
  
 
ایشان سال ها در درس آیت الله العظمی آقا نورالدین اراكی و آیت الله العظمی شیخ عبدالكریم حائری یزدی شركت كرد و از دانش و تقوای آن دو مرجع بزرگ تقلید شیعیان، بهره‎ها برد. آیت الله حائری علاقه زیادی به او داشت. نبوغ فكری آیت الله اراكی مورد توجه استاد قرار گرفت. آیت الله اراكی به سفارش استاد معمم شد. با یكی از بستگان [[ازدواج]] نمود.<ref> مجله حوزه، شماره 9، ص 150؛ روزنامه رسالت، شماره 2577، 10/9/1376.</ref>
 
ایشان سال ها در درس آیت الله العظمی آقا نورالدین اراكی و آیت الله العظمی شیخ عبدالكریم حائری یزدی شركت كرد و از دانش و تقوای آن دو مرجع بزرگ تقلید شیعیان، بهره‎ها برد. آیت الله حائری علاقه زیادی به او داشت. نبوغ فكری آیت الله اراكی مورد توجه استاد قرار گرفت. آیت الله اراكی به سفارش استاد معمم شد. با یكی از بستگان [[ازدواج]] نمود.<ref> مجله حوزه، شماره 9، ص 150؛ روزنامه رسالت، شماره 2577، 10/9/1376.</ref>

نسخهٔ ‏۱۵ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۴۱

آیت الله العظمی محمدعلی اراکی (1273 - 1373 ش) (1312 - 1410 ق) فقیهی فرزانه، حكیمی هوشیار، از مراجع تقلید شیعه معاصر و از شاگردان شیخ عبدالکریم حائری بود. ایشان پس از وفات آیت الله سید محمدتقی خوانساری، به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت.

۲۲۰px
نام کامل محمدعلی اراکی
زادروز ۱۲۷۳ شمسی
زادگاه اراک
وفات ۱۳۷۳ شمسی
مدفن قم، حرم حضرت معصومه

Line.png

اساتید

شیخ عبدالکریم حائری، محمدباقر اراکی سلطان‌آبادی، نورالدین اراکی و سید محمدتقی خوانساری

شاگردان

جعفر سبحانی، محی الدین حائری شیرازی، رضا استادی و ...

آثار

حاشیه بر دررالفوائد شیخ عبدالکریم حائری، حاشیه بر عروة الوثقی، رساله استفتائات، کتاب النکاح و الطلاق، کتاب الصلاة و ...


خاندان

خاندان آیت الله اراکی اهل فراهان بودند. بخش فراهان به مرکزیت فرمهین از توابع شهرستان تفرش (جزو استان مرکزی) است. فراهان وسیع ترین بخش تفرش است که دارای 74 آبادی است. این قلمرو در شمال اراک و در مجاورت کویر میقان واقع است.[۱] جد پنجم مرحوم اراکی حاج حاتم نام داشته که روستای حاتم آباد در حوالی مصلح آباد به نامش معروف است و گفته اند برخی فرزندانش این آبادی را به نام وی ساخته اند. جد چهارم ایشان حاج رضی نام داشته و روستا و قنات رضی آباد در کنار حاتم آباد به نام اوست. محمدحسین خان افشار فرزند حاج رضی - که روستای مصلح آباد که در جنوب فراهان را گسترش داد - دارای هفت پسر بود که یکی از آنها به نام احمدبیگ، جد دوم آیت الله العظمی اراکی است. ایشان دارای دو پسر به نام های رحمت السلطان و آقا فتح الله بوده است. آقا فتح الله تنها یک پسر به نام حاج میرزا احمد آقا داشته است. حاج میرزا آقا پدر آیت الله شیخ محمدعلی اراکی است.[۲]

پدر

شیخ احمد فراهانی اراکی، مشهور به میرزا آقا، فرزند فتح الله فرزند احمدبیگ فرزند محمدحسین از پارسایان و دانشوران اراک به شمار می آید. نام اصلی او احمد است، ولی به میرزا آقا معروف شد؛[۳] میرزا آقا وقتی به عتبات عراق مشرف شد، در حرم سیدالشهدا که دعا مستجاب است، سه دعا کرد. اول خداوند شغل مناسبی به وی بدهد؛ دوم موضوع ازدواج و سوم آنکه پس از مرگ در یکی از مکان های زیارتی به خاک سپرده شود که هر سه اجابت شد. پس از بازگشت، هنر نقاشی به او الهام شد و ذوقش در این بُعد هنری شکوفا گشت و با دختری از خانواده قائم مقام فراهانی وصلت کرد و پس از درگذشت، پیکرش در قبرستان نوی قم، به خاک سپرده شد. میرزا آقا آن چنان در نقاشی مهارت به دست آورد که به میرزا آقا نقاش، معروف شد.

مادر

پدر آیت الله اراکی، حاج میرزا آقا، با دختری از خاندان قائم مقام فراهانی ازدواج کرد که فرزند سید عقیل باشد. بنابراین آیت الله اراکی از طریق مادر از سادات است و به کسانی که از طریق والده، نسب به خاندان عترت و طهارت می برند، شریف می گویند. به همین دلیل ایشان در خاتمه کتاب بیع، خود را محمدعلی الشریف معرفی کرده است.[۴]

شجرنامه

آیت الله شجره نامه ای که به خط ایشان در تاریخ 1333ه .ق به یادگار مانده، نسب خویش را از طریق این علویه خانم به حضرت امام سجاد علیه السلام رسانیده است: محمدعلی فرزند علویه آغابیگم جان خانم دختر سید عقیل، فرزند سید تقی، فرزند میرزا شفیع، فرزند میرزا سید طاهر، فرزند میرزا مسعود، فرزند سید حسن زینتی، فرزند میرزا زمان، فرزند میر لطف الله، فرزند میرشمس الدین، فرزند محمد سیدحسن، فرزند سید شرف الدین حسین، فرزند میرلطف الله، فرزند تاج الدین، فرزند سیدحسن واقف (مدفون در روستای افوشته نطنز)، فرزند میر شرف حسین، فرزند سید مرتضی اعظم، فرزند ابومحمد، فرزند میر ابوالفضل، فرزند میر اسماعیل، فرزند میر ابوطالب، فرزند سید محمد، فرزند سید حسین، فرزند علی، فرزند عمرو بن حسن الافطس، فرزند امامزاده علی اصغر، فرزند حضرت امام زین العابدین امام سجاد علیه السلام.[۵]

ولادت

ایشان در 24 جمادی الثانی 1312 ق، برابر با اول دی ماه سال 1273 شمسی، در اراك دیده به جهان گشود.</ref> است.[۶]

تحصیل

محمدعلی پس از پشت سر نهادن دوران کودکی در پنج سالگی به مکتب رفت و تحت تربیت برادرش آیت الله حاج آقا صابر اراکی، مقدمات خواندن و نوشتن و تلاوت قرآن را آموخت. حاج صابر در عبادت و تقوا مقامی والا داشت.[۷] آیت الله اراکی در گفت وگویی گفته است:

شوهر همشیره ای داشتم به نام آقای عمادی. ایشان مرا در یازده یا دوازده سالگی به درس و تحصیل علوم الهی واداشت. ایشان مرا دلالت فرمود به مرحوم حاج شیخ جعفر شیثی که از اوتاد خاص بود و دروس صمدیه، سیوطی، معالم، رسایل و مکاسب را تدریس می فرمودند و ادیب کاملی از هر جهت بود.[۸] آیت الله اراكی همزمان با تحصیل دوره سطح، در درس شرح منظومه آیت الله شیخ محمدباقر اراكی معروف به سلطان آبادی شركت كرد و از دانش آن حكیم فرزانه خوشه‎ها چید.[۹]

ایشان سال ها در درس آیت الله العظمی آقا نورالدین اراكی و آیت الله العظمی شیخ عبدالكریم حائری یزدی شركت كرد و از دانش و تقوای آن دو مرجع بزرگ تقلید شیعیان، بهره‎ها برد. آیت الله حائری علاقه زیادی به او داشت. نبوغ فكری آیت الله اراكی مورد توجه استاد قرار گرفت. آیت الله اراكی به سفارش استاد معمم شد. با یكی از بستگان ازدواج نمود.[۱۰]

آشنایی با امام

آیت الله اراكی پس از سال ها تحصیل در حوزه علمیه اراك، به دنبال هجرت آیت الله العظمی حائری یزدی به قم، وارد حوزه علمیه قم شد و در درس ایشان شركت كرد.[۱۱] آیت الله اراكی در این سال ها با امام خمینی آشنا شد. وی علاقه خاصی به امام خمینی داشت و هماره از فعالیت های سیاسی ایشان علیه رژیم پهلوی پشتیبانی می‎نمود.

به دنبال اعلامیه كوبنده امام خمینی در سال 1341، علیه لایحه كاپیتولاسیون و قوانین غیراسلامی مصوب مجلس شورای ملی، آیت الله اراكی نیز به پشتیبانی ایشان اعلامیه‎ای صادر كردند و خواستار لغو مصوبات مخالف اسلام شدند. پس از دستگیری و تبعید امام خمینی، در سال 1342، آیت الله اراكی هماره از ایشان حمایت می‎كرد. عكاسی هما، عكسی از امام در خیابان ارم زده بود. حضرت آقا (آیت الله اراكی) كه از فیضیه برمی‎گشتند، وقتی نگاهشان به آن عكس افتاده بود، فرموده بودند: قسم می‎خورم كه صاحب این عكس اگر در كربلا می‎بود، در ركاب امام حسین علیه السلام به شهادت می‎رسید.

وقتی به منزل می‎آمدند و ما اطلاعیه‎ها را برایشان می‎خواندیم، بسیار گریه می‎كردند و اشك شوق و نشاط از شنیدن این اطلاعیه‎ها، می‎ریختند... آیت الله اراكی در پی دستگیری و تبعید امام به نجف، همان سال به عراق و نجف رفت و در مدت اقامت تماماً میهمان حضرت امام بود این در حالی بود كه آقا از سوی رژیم تحت فشار قرار گرفته بود و از سوی دیگر جواب میهمانی افراد دیگر را رد كرده بود. ایشان با افتخار میهمانی امام را پذیرفت و بدون ترس و اضطراب چند روزی را در آن جا اقامت كرد.

اولین ملاقات امام با ایشان در كربلا بود، در ابتدا كه وارد حرم حضرت ابوالفضل علیه السلام شد حضرت امام در حال خروج از حرم بود حدود پانزده سال بود كه همدیگر را ندیده بودند. آن دو یكدیگر را در آغوش گرفتند و آقای اراكی شروع به گریه كرد و سپس این جمله را فرمود: با آل علی هر كه درافتاد ورافتاد. بعد دوباره شروع به گریه كرد... حجت الاسلام شهاب الدین اشراقی، داماد امام می‎گوید: امام به من گفتند: بغض گلویم را گرفته بود و نتوانستم پیش آقای اراكی بایستم...

آیت الله اراكی درباره آشنایی خود با امام خمینی می‎فرماید: «حضرت آقای خمینی یك مدتی را در اراك بوده‎اند و در حوزه آن جا تحصیل می‎كردند و حتی منبر می‎رفته‎اند، من در آن مدت با ایشان آشنا شدیم و یكی از هم صحبت های بنده بودند. گاهی اتفاق می‎افتاد از منزل تا میدان كهنه قم نزدیك شاهزاده حمزه این راه را به همراه هم طی می‎كردیم و ضمن صحبت ها و مباحثه‎ها برمی‎گشتیم و این مسأله بسیار اتفاق افتاد، با هم خیلی مأنوس بودیم.

آن اوایل كه وارد قم شدم ایشان به من اظهار كرد شما یك درس تفسیر صافی برای من بگویید تفسیر صافی با اصول و فقه و اصطلاحات آن مناسبتی ندارد ولذا چون من با آن اصطلاحات مأنوس نبودم چند شب تدریس كردم اما دیگر نرفتم، ایشان هم اصراری نكردند... ایشان مرد بسیار جلیلی است و شناختم او را به جلالت؛ بسیار مرد پاكی است، پاك، پاكی نفس دارد، پاكی ذاتی و درونی دارد و این بر همه خلق معلوم شده است.

ما در مدت پنجاه سال كه با این شخص بزرگ آشنایی پیدا كرده‎ایم، جز تقوا و دیانت و سخاوت و شجاعت و شهامت و بزرگی نفس و بزرگی قلب و كثرت دیانت و جدیت در علوم نقلی و عقلی و مقامات عالی و... در او نیافتیم. این مرد ـ قد مردانگی علم كرد و در مقابل كفر ایستادگی كرد و دست غیبی هم با او همراهی كرد، به طوری كه محیرالعقول بود و هیچ خانه‎ای و هیچ زاویه‎ای از زوایای این مملكت باقی نماند مگر كه گفته شد. مرگ بر شاه او جان در كف دست گذاشته است و در مقابل تبلیغ قرآن و دین حنیف اسلام جانبازی می‎كند. جان در كف گذاشته و حاضر به شهادت شده است. خداوند یك قوه غریبی در این مرد خلق فرموده كه به هیچ احدی نداده. همچنین جرأتی، چنین شجاعتی و دیدی به او داده است كه به احدی نداده، او مانند جدش علی بن ابی طالب است. یك چنین كسی كمیاب است كم نظیر است و نظیر ندارد».[۱۲]

تدریس و تألیف

آیت الله اراكی در طول بیش از 35 سال تدریس در حوزه علمیه قم، پیچیده‎ترین مباحث علمی را با گفتاری شیوا و بیانی رسا مطرح می‎كرد. از ویژگی‎های درس ایشان پرهیز از تكرار و زیاده‌گویی بود. كلام را گزیده و پرمعنی ادا می‎كرد. اعتقادش بر این بود كه طالب علم باید قبل از حضور در درس، مطالعه نماید.

آیت الله اراكی پس از وفات آیت الله سید محمدتقی خوانساری (متوفای 1371) به درخواست شماری از شاگردان او، به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت. بسیار از استادان برجسته حوزه علمیه قم و مسئولان نظام جمهوری اسلامی سال ها از محضر ایشان كسب فیض نمودند. مرجع بزرگ تقلید شیعیان در طول عمر پربركت خویش، كتاب هایی نیز در علم فقه و اصول نوشت. آثارش عبارتند از:

  1. تقریرات درس آیت الله شیخ محمد سلطان العلما
  2. تقریرات درس فقه آیت الله شیخ عبدالكریم حائری یزدی
  3. تقریرات درس اصول فقه آیت الله شیخ عبدالكریم حائری یزدی
  4. حاشیه بر «دررالاصول» نوشته آیت الله شیخ عبدالكریم حائری یزدی
  5. تقریرات درس فقه آیت الله سید محمدتقی خوانساری
  6. حاشیه بر «عروه الوثقی»
  7. شرح «عروه الوثقی»
  8. توضیح المسائل
  9. مناسك حج
  10. رساله استفتائات
  11. مقدمه بر كتاب «القرآن والعقل» نوشته آیت الله سید نورالدین اراكی
  12. النكاح والطلاق

برپایی نماز جمعه

آیت الله اراكی پیش از انقلاب، نماز جمعه را در قم اقامه می‎كرد. «ایشان همانند یك جلسه درس، برای نماز جمعه و خطبه‎های آن مطالعه می‎كردند... رفته رفته نماز جمعه رونق بیشتری گرفت و با جمعیت بیشتری برگزار گردید و امامت ایشان بر نماز جمعه تا بعد از انقلاب كه حضرت امام به قم آمدند، ادامه داشت. حضرت امام در مدتی كه در قم بود روزی به منزل ایشان آمد. آیت الله اراكی به امام خمینی فرمود شما الآن دستتان باز است و مقتدر هستید، چون در زمان حكومت اسلامی قرار دارید شما باید اقامه نماز جمعه كنید. ولی امام به ایشان فرمود شما نماز جمعه را باید اقامه كنید. لذا مدتی نماز را باشكوه تمام اقامه كردند».[۱۳]


ویژگیهای اخلاقی و روحی

- حضرت آیت الله سید محسن خرازی " ما نزدیک 28 سال با ایشان در ارتباط بودیم ؛ یک ذره هوای نفس مشاهده نکردیم . حتی ایشان زیر بار مرجعیت نمی رفتند چون " من به الکفایه " بود. ایشان زمام مقام در دستش بود؛ از تقدم کسی وتاخر خود ناراحت نمی شد واز تقدم خود خوشحال نمی شد . این ناشی از نفس مطمئنه بود.

مجالس ایشان خیلی سودمند بود. انس می گرفتند با افراد ؛ در هرمجلسی صحبت می کردند داستان ها ، کرامات ، اخلاقیات ومعارف را بیان می کردند هیچگاه در مجلسش لغو وبیهوده دیده نشد، موعظه و پند و تعلیم بود.

تواضع وفروتنی نسبت به اساتید داشت . خیلی قدرشناس بودند ، مدتها درمدرسه فیضیه شب ها اقامه جماعت می کردند ، ما خیلی از اوقات شرکت می کردیم من نوعاً می دیدم بعداز مدرسه فیضیه نزدیک ایوان آینه سرقبری می رفتند و فاتحه می خواندند یک بار از ایشان پرسیدم : آیا صاحب این قبر از خویشاوندان شماست ؟ فرمود: نه ! گفتم : چرا هر شب برای او فاتحه می خوانید؟ فرمود ایشان برای من داستانی ازمنقبت علی علیه السلام تعریف کرده ، برمن حق پیدا کرده است .

در مجالسی که خدمت ایشان می رسیدیم ، اشعاری درمدح و مراثی اهل بیت علیهم السلام می خواندند و متوسل بودند.

نسبت به عبادت خیلی اهمیت می داد. قبل از اذان صبح بیدار می شدند، هر روز یک جزء قرآن می خواند و درماه رمضان روزانه سه جزء قرآن می خواند. در نافله های شب های جمعه ، درقنوت دعای کمیل می خواند .

به قرآن کریم علاقه فراوان داشت و تفسیر زیاد می خواند خصوصا" تفسیر جوامع الجامع ".

- استاد کریمی جهرمی

" قوت حافظه در درس ایشان مشهود بود. بیانات متعددی از علمای مختلف تقریر می کرد بدون فراموشی. گاهی دوبیان مختلف از یک نفر می کردند . گاهی مطالبی مربوط به هفتاد سال قبل را دقیقا " ذکر می کردند .

همین اواخر استفتایی درباب خمس ازایشان شد ، فرمود: رساله خمس شیخ مرتضی انصاری رابیاورید. ناقل می گوید : مکاسب شیخ انصاری را آوردم هرچه گشتم به رساله خمس برخورد نکردم ، عرض کردم دررسائل شیخ ، رساله خمس نیست فرمودند : نه ، این در پایان کتاب طهارت شیخ چاپ شده . و فرمودند : من یکی از اصطلاحات خمس را در حواشی آن معنی کرده ام . پیدا کردیم ، دیدیم همان طوربود" .

- استاد سید عبدالله فاطمی نیا

" خیلی پایبند عبادات مستحب و واجب بود . وقتی به ایشان پیشنهاد کردند که نماز جماعت را به خاطر اضعف مأمومین [ ضعیف ترین فرد افتدا کننده به امام جماعت ] کوتاهتر بخواند . فرمود : من اضعف از خودم سراغ ندارم .

ایشان رابطه روحی قوی با اولیاء الله داشته ، مخصوصا با آقا حسین قمّی .

عشق با ائمه اطهار – علیهم السلام – داشت . وقتی نام مقدس ائمه علیهم السلام بر زبان برده می شد ، اشک از دیدگانشان جاری می گشت."

سیاست الهی

آیت الله اراكی به عبادت خیلی اهمیت می‎داد. قبل از اذان صبح بیدار می‎شد، هر روز یك جزء قرآن می‎خواند در ماه رمضان روزانه سه جزء قرآن می‎خواند. در نافله‎های شب های جمعه، در قنوت، دعای كمیل می‎خواند. وقتی به ایشان پیشنهاد كردند كه نماز جماعت را به خاطر افراد كهنسال و مریض، زیاد طول ندهید. فرمودند: از من پیرتر و ضعیف‎تر، در نماز كسی هست؟!

استاد محمود شاهرخی، از شاعران شهیر انقلاب درباره دیدارش با آیت الله اراكی می‎گوید: «در خلال شب های شعر فیضیه به محضر حضرت آیت الله العظمی اراكی دامت بركاته مشرف شدیم چه دیداری! سخت بهجت خیز و عبرت انگیز! دیدار مردی بزرگ كه آثار گذشت زمان بر سیمای مباركش پدیدار بود و انوار معرفت از پیشانی روشنش ساطع. او مظهر و جلای روحانیت سخت كوش شیعه می‎باشد. در اتاقی محقر و ساده‎تر از ساده، آن بزرگ را دیدار كردیم كه با ضعف مفرط مزاج، لباس رسمی پوشیده و بر روی چهار پایه‎ای استقرار یافته بود.

پس از به جای آوردن معارفه، آن بزرگ سخنانی مبسوط و ممتّع و مواعظی رسا و بلیغ ایراد كرد كه همگان را سخت متأثر ساخت، كه از غایت شور و تأثیر بیانات ایشان اكثر حاضران اشك از دیدگان جاری ساختند. مكرر به ابیاتی از عارفان صاحبدل، از جمله شیخ شیراز و شیخ شبستری و شیخ بهایی استشهاد و استناد می‎فرمود و خود می‎گریست...».[۱۴]


وفات

سرانجام روح ملكوتی آیت الله العظمی اراكی در دهم جمادی اولی سال 1410 قمری، برابر با 23 مهرماه 1373 شمسی، به ملكوت پیوست. مرجع تقلید شیعیان پس از یك قرن (تولد 1273 فوت 1373) تلاش برای هدایت مردم، دارفانی را وداع گفت و به جمع مراجع تقلید در بهشت پیوست. دولت جمهوری اسلامی یك روز تعطیل و یك هفته را عزای عمومی اعلام نمود.

پیكر پاك آن مرجع والا مقام در تهران، از بیمارستان شهید رجایی تا میدان راه آهن بر دوش انبوه مردم تشییع شد. آیت الله خامنه‎ای، رهبر معظم انقلاب و مسئولان نظام در این تشییع باشكوه حضور داشتند. سرانجام پیكرش با تشییع باشكوه مردم قم در حرم حضرت معصومه علیهاالسلام به خاك سپرده شد. رضوان و رحمت خدا بر او باد.

پانویس

  1. جغرافیای کامل ایران، ج2، ص1208؛ علی اکبر دهخدا، لغت نامه، ج11، ص 17032؛ سرزمین و مردم ایران، ص54.
  2. یادنامه حضرت آیت الله العظمی اراکی، صص89 و 82، به نقل از: یادداشت های ابراهیم دهگان.
  3. مصاحبه با حضرت آیت الله العظمی اراکی، که متن آن در آرشیو بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی موجود است.
  4. محمدعلی اراکی، کتاب بیع، ج2، ص403.
  5. یادنامه حضرت آیت الله العظمی اراکی، صص 108 و 109.
  6. مجله پیام انقلاب، شماره 125، ص 19.
  7. ناصرالدین انصاری قمی، اختران فقاهت، با تعلیقات آیت الله العظمی شبیری زنجانی، ج 2، ص1169.
  8. مصاحبه با حضرت آیت الله العظمی اراکی، مجله پیام انقلاب، ش125، صص 19 و 20..
  9. مجله حضور، شماره 5 و 6، تابستان 1371، ص 37 و 38؛ روزنامه كیهان هوایی، شماره 835، 14/4/1368؛ الاجازه الكبیره، سید شهاب الدین نجفی مرعشی، ص 149.
  10. مجله حوزه، شماره 9، ص 150؛ روزنامه رسالت، شماره 2577، 10/9/1376.
  11. روزنامه رسالت، شماره 2577، 10/9/1376.
  12. مجله پیام انقلاب، شماره 125.
  13. روزنامه رسالت، 10/9/1373.
  14. روزنامه جمهوری اسلامی، 20/7/1368.

منابع

  • تلخيص از مجموعه گلشن ابرار، جلد 2، زندگی نامه "آیت الله محمد علی اراکی" از علي صدرايي خويي
  • زندگی نامه آیت الله اراکی، در دسترس درسایت تبیانتاریخ بازیابی:27 آذرماه 1392.

پيوندها