حلوا: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(برداشتن لینک غیر فعال)
(ویرایش)
 
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{عالی}}
 
{{عالی}}
 
{{مدخل دائرة المعارف|دانشنامه جهان اسلام}}
 
{{مدخل دائرة المعارف|دانشنامه جهان اسلام}}
حلوا، عنوان عمومى دسته‌اى از خوراكهاى روزانه و آيينى در جهان اسلام كه معمولاً از تركيب سه دسته غذايى ــ مادّه نشاسته‌اى، قند و چربى ــ تهيه مى‌شود.
+
«حلوا»، عنوان عمومى دسته‌اى از خوراکهاى روزانه در جهان [[اسلام]] بوده که از ابتدا جنبه عرفى و صِحّى داشته و به‌ تدریج جنبه آئینى و شعائرى پیدا کرده است. حلوا مورد علاقه [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم‌ السلام نیز بوده و در [[استحباب|مستحبب]] بودن [[افطار]] با حلوا، [[حدیث|احادیثى]] نیز وارد شده است.<ref name=":۰" />
  
==واژه حلوا در زبانهای اسلامی==
+
==مواد و مراحل پخت حلوا==
  
واژه حلوا تقريباً به صورت يكسان در هر چهار زبان اصلى جهان اسلام (عربى، فارسى، اردو، تركى) بكار مى‌رود.<ref>رجوع کنید به خليل‌ بن احمد؛ ابن‌منظور؛ دهخدا، ذيل واژه؛ عنايت‌اللّه، ص152ـ16؛ د.ترك، ذيل واژه؛ د.اسلام، چاپ دوم، ذيل 2"."Matba kh.</ref>
+
سه دسته اصلىِ مواد اولیه حلوا در جهان اسلام، از تنوع گسترده‌اى برخوردار است: مادّه نشاسته‌اىِ حلواها شامل انواع آرد است از جمله آرد گندم، برنج، نخود، کنجد یا آرد جوانه گندم و عدس و نخود و باقلا<ref>رجوع کنید به بسحاق‌أطعمه، ص۲۶؛ طباطبائى‌اردکانى، ص۳۹۷؛ وکیلیان، ج۱، ص۱۹۸.</ref>؛ چربى شامل انواع روغن هاى حیوانى و گیاهى یا شیر<ref>رجوع کنید به بسحاق‌أطعمه، ص۶۷ـ۶۸؛ نسخه شاه‌جهانى، ص۱۱۲ـ۱۱۳؛ طباطبائى‌اردکانى، همانجا.</ref> و مادّه قندى شامل گَرد قند، شکر، نبات، صمغهاى شیرین، شیره انگور، شیره خرما، عسل و... است.<ref>رجوع کنید به ابونصرى هروى، ص۲۵۸ـ۲۵۹؛ بسحاق‌أطعمه، ص۱۰۱، ۱۰۷، ۱۳۰؛ وکیلیان، همانجا؛ مظلوم‌زاده، ص۲۰۳.</ref>
  
==مواد پخت حلوا==
+
غیر از این مواد اصلى در بسیارى از انواع حلواها از مواد تکمیل‌کننده نیز استفاده مى‌شود، از جمله هویج، کدو، مغز میوه‌هاى گوناگون چون پسته، فندق، گردو و زردآلو<ref>رجوع کنید به آشپزباشى، ص۴۸؛ بسحاق أطعمه، ص۱۱۰ـ۱۱۱، ۱۱۳ </ref>، انواع افزودنیهاى طعم‌دهنده، معطرکننده و رنگ‌دهنده مانند زیره، گل بابونه، رازیانه، تخم گشنیز، زنجبیل، دارچین و به‌ ویژه گلاب و زعفران.<ref>رجوع کنید به طباطبائى‌اردکانى، ص۳۹۸؛ مظلوم‌زاده، همانجا؛ حجازى و یاراحمدى، ص۱۱۰.</ref>
  
سه دسته اصلىِ مواد اوليه حلوا در جهان اسلام، از تنوع گسترده‌اى برخوردار است: مادّه نشاسته‌اىِ حلواها شامل انواع آرد است از جمله آرد گندم، برنج، نخود، كنجد (ارده) يا آرد جوانه گندم و عدس و نخود و باقلا<ref>رجوع کنید به بسحاق‌أطعمه، ص26؛ طباطبائى‌اردكانى، ص397؛ وكيليان، ج1، ص198.</ref>؛ چربى شامل انواع روغن هاى حيوانى و گياهى يا شير <ref>رجوع کنید به بسحاق‌أطعمه، ص67ـ68؛ نسخه شاه‌جهانى، ص112ـ113؛ طباطبائى‌اردكانى، همانجا.</ref> و مادّه قندى شامل گَرد قند، شكر، نبات، صمغهاى شيرين، شيره انگور، خرما، عسل و جز آنهاست.<ref>رجوع کنید به ابونصرى هروى، ص258ـ259؛ بسحاق‌أطعمه، ص101، 107، 130؛ وكيليان، همانجا؛ مظلوم‌زاده، ص203.</ref>
+
مراحل اصلى پخت حلوا عبارت است از: تفت دادن آرد با حرارت ملایم؛ تهیه شیره یا شربتِ حلوا که ترکیبى از آب یا شیر و مادّه قندى با غلظت هاى متفاوت است؛ مخلوط کردن آردِ تفت داده با این شیره و بدست آوردن خمیرى یکدست؛ افزودن ادویه و مواد معطر و رنگ‌دهنده؛ و تزیین حلواى آماده شده با خلال مغز میوه به‌ ویژه خلال پسته و بادام.<ref>رجوع کنید به آشپزباشى، ص۴۷ـ۴۹؛ باتمانقلیچ، ص۱۵۲؛ دریابندرى، ج۲، ص۱۵۵۸ـ۱۵۶۰.</ref>
 
 
غير از اين مواد اصلى در بسيارى از انواع حلواها از مواد تكميل‌كننده نيز استفاده مى‌شود، از جمله هويج، كدو، مغز ميوه‌هاى گوناگون چون پسته، فندق، گردو و زردآلو<ref>رجوع کنید به آشپزباشى، ص48؛ بسحاق أطعمه، ص110ـ111، 113 </ref>، انواع افزودنيهاى طعم‌دهنده، معطركننده و رنگ‌دهنده مانند زيره، گل بابونه، رازيانه، تخم گشنيز، زنجبيل، دارچين و به‌ ويژه گلاب و زعفران.<ref>رجوع کنید به طباطبائى‌اردكانى، ص398؛ مظلوم‌زاده، همانجا؛ حجازى و ياراحمدى، ص110.</ref>
 
 
 
==مراحل اصلى پخت حلوا==
 
 
 
مراحل اصلى پخت حلوا عبارت است از: تفت دادن آرد با حرارت ملايم؛ تهيه شيره يا شربتِ حلوا كه تركيبى از آب يا شير و مادّه قندى با غلظت هاى متفاوت است؛ مخلوط كردن آردِ تفت داده با اين شيره و بدست آوردن خميرى يكدست؛ افزودن ادويه و مواد معطر و رنگ‌دهنده؛ و تزيين حلواى آماده شده با خلال مغز ميوه به‌ ويژه خلال پسته و بادام.<ref>رجوع کنید به آشپزباشى، ص47ـ49؛ باتمانقليچ، ص152؛ دريابندرى، ج2، ص1558ـ1560.</ref>
 
 
 
==مصرفِ حلوا==
 
 
 
مصرفِ حلوا هم به صورت روزانه و هم در موقعيت هاى آيينى، تنوع بسيار چشمگيرى از اين خوراك در جهان اسلام پديد آورده است. على‌اكبرخان آشپزباشى<ref>همانجا.</ref> دوازده‌گونه حلواى رايج در ايران دوره قاجارى را معرفى كرده است كه بسيارى از آنها در ادوار پيشين نيز معمول بوده‌اند.<ref>رجوع کنید به بسحاق‌أطعمه، ص24ـ26، 35ـ36.</ref> امروزه نيز دهها گونه حلوا در بخشهاى گوناگون جهان اسلام طبخ و مصرف مى‌شود.<ref>براى نمونه در ايران رجوع کنید به دريابندرى، ج 2، ص1557ـ1565؛ مظلوم‌زاده، ص203ـ218؛ در سرزمينهاى عربى رجوع کنید به شيزرى، ص40ـ41؛ طعمه، ص306؛ جميل، ص110ـ111؛ جمال، ص267؛ در مغرب و اندلس رجوع کنید به ابن‌رزين تجيبى، ص244ـ247؛ در هند و پاكستان رجوع کنید به نسخه شاه‌جهانى، ص110ـ121؛ عنايت‌اللّه، همانجا؛ دريابندرى، ج2، ص1570ـ1571؛ در تركيه رجوع کنید به د.ترك، همانجا.</ref>
 
 
 
يافتن منشأ زمانى و مكانى براى ابداع اين‌ گونه گسترده از خوراك ميسر نيست اما معلوم است كه طبخ و مصرف انواع حلوا در ايرانِ پيش از اسلام رايج بوده است.<ref>رجوع کنید به د.ايرانيكا، ذيل واژه.</ref> همين قول را درباره ديگر سرزمين هاى اسلامى نيز مى‌توان پذيرفت همچنان كه فرايند تبادل و اخذ و اقتباس در سنت حلواپزى نيز در ميان ملت ها پذيرفتنى است، از جمله گفته شده است فالوده ــ كه به قولى آن را سيّدِحلواها مى‌خواندند<ref> رجوع کنید به ابونعيم اصفهانى، ج8، ص210.</ref> ــ از سنّتِ آشپزى ايرانى به سفره عربىِ پيش از دورانِ اسلامى راه يافته است.<ref>بهائى، ج2، ص393.</ref>
 
  
 
==حلوا محبوبترین غذای اسلامی==
 
==حلوا محبوبترین غذای اسلامی==
  
عربها سفره را بدون حلوا ناقص مى‌دانستند.<ref>رجوع کنید به بهائى، همانجا.</ref> حلوا از پربسامدترين خوراكهاى ذكر شده در متون عربىِ دوره اسلامى است. اين خوراك مورد علاقه پيامبر صلى‌ اللّه‌ عليه‌ و آله‌ و سلم و اهل بيت عليهم‌ السلام نيز بوده است.<ref>رجوع کنید به ابن‌سعد، ج8، ص83؛ ذهبى، سير اعلام‌النبلاء، ج12، ص90؛ حرّعاملى، ج25، ص72ـ73.</ref>
+
عربها سفره را بدون حلوا ناقص مى‌دانستند.<ref>رجوع کنید به بهائى، همانجا.</ref> حلوا از پربسامدترین خوراکهاى ذکر شده در متون عربىِ دوره اسلامى است. این خوراک مورد علاقه [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلى‌ اللّه‌ علیه‌ و آله‌ و [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم‌ السلام نیز بوده است.<ref>رجوع کنید به ابن‌سعد، ج۸، ص۸۳؛ ذهبى، سیر اعلام‌النبلاء، ج۱۲، ص۹۰؛ حرّعاملى، ج۲۵، ص۷۲ـ۷۳.</ref> ظاهراً پیامبر حلوایى به نام مَجیع را که با خرما و شیر تهیه مى‌شد، بسیار خوش مى‌داشت.<ref>رجوع کنید به ثعالبى، ص۱۷۱.</ref> و خود در جشن عروسى [[حضرت فاطمه]] سلام‌ اللّه علیها حلواى خَبیص تهیه کرد.<ref>رجوع کنید به مجلسى، ج۴۳، ص۱۰۶، به نقل از خرایج راوندى.</ref>  
 
 
ظاهراً پيامبر حلوايى به نام مَجيع را كه با خرما و شير تهيه مى‌شد، بسيار خوش مى‌داشت.<ref>رجوع کنید به ثعالبى، ص171.</ref> و خود در جشن عروسى [[حضرت فاطمه]] سلام‌ اللّه عليها حلواى خَبيص تهيه كرد.<ref>رجوع کنید به مجلسى، ج43، ص106، به نقل از خرايج راوندى.</ref> حلوا روزانه و به مقدار زياد در دستگاه خلفا طبخ مى‌شد به‌ ويژه آن كه برخى خلفا از جمله مكتفى و مقتدر سخت به آن علاقه داشتند.<ref>رجوع کنید به مسعودى، ج8، ص226؛ ابن‌جوزى، 1412، ج13، ص69.</ref> در آشپزخانه برخى دولتمردان دوره خلفا از جمله ابوالحسن‌ بن فرات (متوفى 313) نيز عده‌اى پيوسته مشغول طبخ حلوا بودند.<ref>رجوع کنید به صابى، ص216.</ref>  
 
  
در ادوار متأخرتر بيش‌ از همه اين سنّت در آشپزخانه‌هاى دستگاه سلاطين عثمانى تداوم يافت و حلواجيان در حلواخانه‌هاى مطبخهاى سلاطين عثمانى در مقياسهاى بزرگ به طبخ انواع حلوا مى‌پرداختند.<ref>رجوع کنید به د.اسلام، همانجا.</ref>
+
حلوا روزانه و به مقدار زیاد در دستگاه خلفا طبخ مى‌شد، به‌ ویژه آن که برخى خلفا از جمله [[مکتفی (خلیفه عباسی)|مکتفى]] و [[مقتدر (خلیفه عباسی)|مقتدر]] به آن علاقه داشتند.<ref>رجوع کنید به مسعودى، ج۸، ص۲۲۶؛ ابن‌جوزى، ۱۴۱۲، ج۱۳، ص۶۹.</ref> در آشپزخانه برخى دولتمردان دوره خلفا از جمله ابوالحسن‌ بن فرات (متوفى ۳۱۳) نیز عده‌اى پیوسته مشغول طبخ حلوا بودند.<ref>رجوع کنید به صابى، ص۲۱۶.</ref>
  
==حلوا در طب سنتی==
+
در ادوار متأخرتر بیش‌ از همه این سنّت در آشپزخانه‌هاى دستگاه سلاطین عثمانى تداوم یافت و حلواجیان در حلواخانه‌هاى مطبخهاى سلاطین عثمانى در مقیاسهاى بزرگ به طبخ انواع حلوا مى‌پرداختند.
  
علاوه بر مصرف روزانه، طبيبان نيز مصرف حلواهاى گوناگون را توصيه مى‌كردند به‌ ويژه براى جبران كمبود حرارتِ داخلى بدن و طبعِ سردِ افراد.<ref>رجوع کنید به اخوينى‌ بخارى، ص508؛ جرجانى، كتاب3، بخش2، ص59؛ براى اطلاع بيشتر درباره كاربردهاى حلوا در طب سنتى رجوع کنید به همان، كتاب3، بخش2، ص50، 78؛ نيز رجوع کنید به حكيم مؤمن، ص338ـ339 كه انواع حلواها و خواص طبى و صِحّى هر يك را برشمرده است.</ref>
+
مصرفِ حلوا هم به صورت روزانه و هم در موقعیت هاى آئینى، تنوع بسیار چشمگیرى از این خوراک در جهان [[اسلام]] پدید آورده است. علاوه بر مصرف روزانه، طبیبان [[طب]] سنتی نیز مصرف حلواهاى گوناگون را توصیه مى‌کردند به‌ ویژه براى جبران کمبود حرارتِ داخلى بدن و طبعِ سردِ افراد.<ref>رجوع کنید به اخوینى‌ بخارى، ص۵۰۸؛ جرجانى، کتاب۳، بخش۲، ص۵۹؛ براى اطلاع بیشتر درباره کاربردهاى حلوا در طب سنتى رجوع کنید به همان، کتاب۳، بخش۲، ص۵۰، ۷۸؛ نیز رجوع کنید به حکیم مؤمن، ص۳۳۸ـ۳۳۹ که انواع حلواها و خواص طبى و صِحّى هر یک را برشمرده است.</ref>
  
 
==حلوا در مراسم مختلف==
 
==حلوا در مراسم مختلف==
  
حلوا به سبب نيروزا بودن از خوراك هاى هميشگى سفره افطار مسلمانان است.<ref>رجوع کنید به جمال، همانجا؛ جميل، ص109ـ111؛ وكيليان، ج1، ص187ـ189.</ref> در استحباب افطار با حلوا احاديثى نيز وارد شده است.<ref>براى نمونه رجوع کنید به حرّعاملى، ج10، ص156ـ158.</ref>
+
حلوا به سبب نیروزا بودن از خوراک هاى همیشگى سفره [[افطار]] مسلمانان است.<ref>رجوع کنید به جمال، همانجا؛ جمیل، ص۱۰۹ـ۱۱۱؛ وکیلیان، ج۱، ص۱۸۷ـ۱۸۹.</ref> در [[استحباب]] افطار با حلوا [[حدیث|احادیثى]] نیز وارد شده است.<ref name=":۰">براى نمونه رجوع کنید به شیخ حرّ عاملى، ج۱۰، ص۱۵۶ـ۱۵۸.</ref> نوع خاصى از حلوا به نام کاچى معمولاً براى جبران ضعفِ قواى بدنى به مادرانِ تازه‌زا توصیه مى‌شده است.<ref>رجوع کنید به آشپزباشى، ص۸۲؛ مظلوم‌زاده، ص۲۱۸.</ref>
 
 
نوع خاصى از حلوا به نام كاچى معمولاً براى جبران ضعفِ قواى بدنى به مادرانِ تازه‌زا توصيه مى‌شده است.<ref>رجوع کنید به آشپزباشى، ص82؛ مظلوم‌زاده، ص218.</ref>
 
  
مصرف حلوا از ابتدا جنبه عرفى و صِحّى داشته و به‌ تدريج جنبه آيينى و شعائرى پيدا كرده است. مشخص‌ترين وجه مصرف آيينىِ حلواها در مراسم مختلفِ گذار ــ تولد، ازدواج و مرگ ــ مشاهده مى‌شود.<ref>رجوع کنید به اسديان خرم‌آبادى، ص122، 124ـ125، 127، 129؛ مظلوم‌زاده، ص204.</ref> رسم تعارف حلوا در مراسمِ خاك‌سپارى و مجالس ترحيم در نزد بسيارى از اقوام مسلمان رايج است<ref>رجوع کنید به ترحيم، مجلس.</ref>، چنان‌كه «برخاستن بوى حلواى كسى» يا «خوردنِ حلواى كسى» كنايه از نزديك شدن زمان مرگ او يا مرگ و پايان كار اوست.<ref>رجوع کنید به بسحاق‌أطعمه، ص41، 119؛ دهخدا، همانجا؛ براى برخى باورهاى عاميانه درباره كارگشايى حلوا براى مرده رجوع کنید به هدايت، ص69ـ70؛ مظلوم‌زاده، ص213ـ214.</ref>
+
مصرف حلوا از ابتدا جنبه عرفى و صِحّى داشته و به‌ تدریج جنبه آیینى و شعائرى پیدا کرده است. مشخص‌ترین وجه مصرف آیینىِ حلواها در مراسم مختلفِ ـ تولد، [[ازدواج]] و [[مرگ]] ـ مشاهده مى‌شود.<ref>رجوع کنید به اسدیان خرم‌آبادى، ص۱۲۲، ۱۲۴ـ۱۲۵، ۱۲۷، ۱۲۹؛ مظلوم‌زاده، ص۲۰۴.</ref> رسم تعارف حلوا در مراسمِ [[خاکسپاری|خاک‌سپارى]] و مجالس [[ترحیم|ترحیم]] در نزد بسیارى از اقوام مسلمان رایج است، چنان‌که «خوردنِ حلواى کسى» کنایه از مرگ و پایان کار اوست.<ref>رجوع کنید به بسحاق‌أطعمه، ص۴۱، ۱۱۹؛ دهخدا، همانجا؛ براى برخى باورهاى عامیانه درباره کارگشایى حلوا براى مرده رجوع کنید به هدایت، ص۶۹ـ۷۰؛ مظلوم‌زاده، ص۲۱۳ـ۲۱۴.</ref>
  
در عزاداري هاى مذهبى به‌ ويژه در [[محرم]] و [[رمضان]]، طبخ حلوا و خيرات كردن آن بسيار معمول است.<ref>رجوع کنید به آلمانى، ج2، ص758؛ شهرى‌باف، 1381ش، ج2، ص43ـ44؛ مظلوم‌زاده، ص204، 213؛ وكيليان، ج1، ص99.</ref>
+
در عزاداری هاى مذهبى به‌ ویژه در [[ماه محرم|محرم]] و [[رمضان]] نیز، طبخ حلوا و خیرات کردن آن بسیار معمول است.<ref>رجوع کنید به آلمانى، ج۲، ص۷۵۸؛ شهرى‌باف، ۱۳۸۱ش، ج۲، ص۴۳ـ۴۴؛ مظلوم‌زاده، ص۲۰۴، ۲۱۳؛ وکیلیان، ج۱، ص۹۹.</ref> حلوا از اجزاى ثابت بیشتر سفره‌هاى [[نذر|نذرى]] هم هست<ref>رجوع کنید به آقاجمال خوانسارى، ص۲۴ـ۲۵؛ شکورزاده، ص۳۶ـ۳۷؛ شریعت‌زاده، ج۲، ص۳۹۰، ۴۱۷ـ۴۱۸.</ref> که تهیه آن گاه به صورت دسته جمعى انجام مى‌شود.<ref>براى نمونه در افغانستان رجوع کنید به فرهنگ، ص۳۲۸ـ۳۲۹.</ref> [[وقف]] مبالغى براى اِطعامِ طلاب و مسافران و واردان به مدارس علمیه با نان و حلوا به‌ طور دائم یا در برخى ایامِ سال در ادوار گوناگون مرسوم بوده است.<ref>رجوع کنید به ابن‌بطوطه، ج۱، ص۲۰۳؛ سپنتا، ص۱۶۲، ۱۶۵.</ref> از اطعام نمازگزاران و مستمعانِ وعظهاى دینى با نان و حلوا نیز گزارشهاى بسیارى هست.<ref>براى نمونه رجوع کنید به مَقریزى، ج۲، ص۴۴۵؛ ابن‌بطوطه، ج۱، ص۲۲۳.</ref>
  
حلوا از اجزاى ثابت بيشتر سفره‌هاى نذرى هم هست<ref>رجوع کنید به آقاجمال خوانسارى، ص24ـ25؛ شكورزاده، ص36ـ37؛ شريعت‌زاده، ج2، ص390، 417ـ418.</ref> كه تهيه آن گاه به صورت دسته جمعى انجام مى‌شود.<ref>براى نمونه در افغانستان رجوع کنید به فرهنگ، ص328ـ329.</ref> وقف مبالغى براى اِطعامِ طلاب و مسافران و واردان به مدارس علميه با نان و حلوا به‌ طور دائم يا در برخى ايامِ سال در ادوار گوناگون مرسوم بوده است.<ref>رجوع کنید به ابن‌بطوطه، ج1، ص203؛ سپنتا، ص162، 165.</ref> از اطعام نمازگزاران و مستمعانِ وعظهاى دينى با نان و حلوا نيز گزارشهاى بسيارى هست.<ref>براى نمونه رجوع کنید به مَقريزى، ج2، ص445؛ ابن‌بطوطه، ج1، ص223.</ref>
+
حلوا همواره از مهم‌ترین خوراکهاى جشنى جهان [[اسلام]] بوده و اطعام با آن تقریباً در همه جشنها و اعیاد دینى و غیردینى در سرزمینهاى اسلامى رواج داشته است.<ref>براى نمونه رجوع کنید به مقریزى، ج۱، ص۴۹۰، ۴۹۲؛ ابن‌تغرى بردى، ج۴، ص۹۷ـ۹۹؛ جبرتى، ج۳، ص۶۱۳؛ طعمه، ص۳۰۶؛ وکیلیان، ج۱، ص۳۱.</ref> گاه خلفا و امیران و صاحب‌ منصبان دولتى در این اعیاد به‌ ویژه در [[عید فطر|عید فطر]] و [[عید قربان|قربان]]، سفره‌هاى رنگین شامل حلواهاى گوناگون تدارک مى‌دیدند.<ref>رجوع کنید به مقریزى، ج۱، ص۳۸۷ـ۳۸۸.</ref>
  
 
==حلوا در جمع صوفیان==
 
==حلوا در جمع صوفیان==
  
صوفيان علاقه وافرى به حلوا داشتند<ref>رجوع کنید به ابن‌جوزى، 1426، ص28ـ29؛ عنصرالمعالى، ص257؛ مولوى، كليات شمس، ج1، غزل225.</ref> و به‌ ويژه در خانقاهها و زاويه‌ها، تهيه حلوا و اطعام صوفيان و نيز واردان با آن معمول بود.<ref>رجوع کنید به ابن‌بطوطه، ج1، ص241ـ242، 294، 297، 299؛ مقريزى، ج2، ص417، 423، 425.</ref>
+
[[تصوف|صوفیان]] علاقه وافرى به حلوا داشتند<ref>رجوع کنید به ابن‌جوزى، ۱۴۲۶، ص۲۸ـ۲۹؛ عنصرالمعالى، ص۲۵۷؛ مولوى، کلیات شمس، ج۱، غزل۲۲۵.</ref> و به‌ ویژه در خانقاهها و زاویه‌ها، تهیه حلوا و اطعام صوفیان و نیز واردان با آن معمول بود.<ref>رجوع کنید به ابن‌بطوطه، ج۱، ص۲۴۱ـ۲۴۲، ۲۹۴، ۲۹۷، ۲۹۹؛ مقریزى، ج۲، ص۴۱۷، ۴۲۳، ۴۲۵.</ref> در میان اهل فتوت، حلوا غذایى مبارک و تحفه‌اى تلقى مى‌شد که [[جبرئیل]] از [[بهشت]] براى [[حضرت آدم علیه السلام|آدم]] علیه‌السلام آورده بود.<ref>رجوع کنید به فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، ص۱۲۰.</ref> قلندران، حلوا را نماد [[تواضع]] و خلق‌خوش مى‌دانستند و در مراسم تشرفِ خود، حلوایى به نام جَفْنَه (خفیه) بر سر سفره مى‌نهادند که گاه از شهرى به شهر دیگر فرستاده مى‌شد.<ref>رجوع کنید به کاشفى، ص۱۲۸ـ۱۳۰؛ فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، ص۱۲۹، ۱۳۵، پانویس۳؛ چهارده رساله در باب فتوت و اصناف، ص۲۸۴ـ۲۸۵.</ref>
  
در ميان اهل فتوت، حلوا غذايى مبارك و تحفه‌اى تلقى مى‌شد كه [[جبرئيل]] از [[بهشت]] براى آدم عليه‌السلام آورده بود.<ref>رجوع کنید به فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاكساريّه، ص120.</ref> قلندران، حلوا را نماد تواضع و خلق‌خوش مى‌دانستند و در مراسم تشرفِ خود، حلوايى به نام جَفْنَه/خفيه بر سر سفره مى‌نهادند كه گاه از شهرى به شهر ديگر فرستاده مى‌شد.<ref>رجوع کنید به كاشفى، ص128ـ130؛ فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاكساريّه، ص129، 135، پانويس3؛ چهارده رساله در باب فتوت و اصناف، ص284ـ285.</ref>
+
ضیافت هاى حلواى صوفیان و اهل فتوت در قلمرو عثمانى به‌ ویژه در قونیه، بسیار معروف بود.<ref>د.اسلام، همانجا؛ شیمل، ص۱۴۵.</ref> و در این میان، حلواى مقدس بکتاشیان و آیین حلواپزىِ دسته‌جمعى (حلوا صحبت‌لرى) شهرت بسیار داشت.<ref>رجوع کنید به د.ترک، همانجا؛ شیمل، ص۴۲۹، یادداشت ۵۷.</ref> ضیافت حلوا در عثمانى در اواسط بهار که بیشتر رسمى صوفیانه بود، در برخى دوره‌ها باشکوه بسیار و با حمایت دربار برگزار مى‌گردید، چنان‌که در دوره حکومت احمد سوم (۱۱۱۵ـ۱۱۴۳ ق) این ضیافت با حضور شاعران، نویسندگان، نوازندگان، خوانندگان و جز آنها بین یک هفته تا ده و گاه سى روز به طول مى‌انجامید. و حتى نوعى [[قصیده|قصیده]] ویژه این نوع ضیافت در ادبیات ترکى عثمانى رایج بوده است. این علاقه صوفیانِ تُرک به حلوا، تا حدى بسامد زیادِ ذکر حلوا در اشعار [[مولوی|مولوى]]<ref>براى نمونه رجوع کنید به مثنوى، ج۱، دفتر۲، ابیات۳۹۲ـ۳۹۶، ج۳، دفتر۵، ابیات ۱۶۶۲ـ۱۶۶۳؛ همو، کلیات شمس، ج۱، غزلهاى ۱۰۶، ۱۲۵، ۲۲۵، ج۲، غزل ۵۸۹؛ ج۳، غزلهاى ۱۲۲۷، ۱۳۷۲.</ref> را توجیه مى‌کند.<ref>براى نگاره‌اى از مولوى در حال پخش کردن حلوا در میان مریدان رجوع کنید به شیمل، ص۳۰۱.</ref>
 
 
ضيافت هاى حلواى صوفيان و اهل فتوت در قلمرو عثمانى به‌ ويژه در قونيه، بسيار معروف بود.<ref>د.اسلام، همانجا؛ شيمل، ص145.</ref> و در اين ميان، حلواى مقدس بكتاشيان و آيين حلواپزىِ دسته‌جمعى (حلوا صحبت‌لرى) شهرت بسيار داشت.<ref>رجوع کنید به د.ترك، همانجا؛ شيمل، ص429، يادداشت 57.</ref> ضيافت حلوا در عثمانى در اواسط بهار كه بيشتر رسمى صوفيانه بود، در برخى دوره‌ها باشكوه بسيار و با حمايت دربار برگزار مى‌گرديد، چنان‌كه در دوره حكومت احمد سوم (1115ـ1143) اين ضيافت با حضور شاعران، نويسندگان، نوازندگان، خوانندگان و جز آنها بين يك هفته تا ده و گاه سى روز به طول مى‌انجاميد.<ref>رجوع کنید به د.اسلام، همانجا.</ref> و حتى نوعى قصيده ويژه اين نوع ضيافت در ادبيات تركى عثمانى رايج بوده است.<ref>رجوع کنید به همان، ذيل "Kasida.3". </ref> اين علاقه صوفيانِ تُرك به حلوا، تا حدى بسامد زيادِ ذكر حلوا در اشعار مولوى<ref>براى نمونه رجوع کنید به مثنوى، ج1، دفتر2، ابيات392ـ396، ج3، دفتر5، ابيات 1662ـ1663؛ همو، كليات شمس، ج1، غزلهاى 106، 125، 225، ج2، غزل 589؛ ج3، غزلهاى 1227، 1372.</ref> را توجيه مى‌كند.<ref>براى نگاره‌اى از مولوى در حال پخش كردن حلوا در ميان مريدان رجوع کنید به شيمل، ص301.</ref>
 
 
 
==حلوا در اعیاد==
 
 
 
حلوا همواره از مهم‌ترين خوراكهاى جشنى جهان اسلام بوده و اطعام با آن تقريباً در همه جشنها و اعياد دينى و غيردينى در سرزمينهاى اسلامى رواج داشته است.<ref>براى نمونه رجوع کنید به مقريزى، ج1، ص490، 492؛ ابن‌تغرى بردى، ج4، ص97ـ99؛ جبرتى، ج3، ص613؛ طعمه، ص306؛ وكيليان، ج1، ص31.</ref> گاه خلفا و اميران و صاحب‌ منصبان دولتى در اين اعياد به‌ ويژه در عيد فطر و قربان، سفره‌هاى رنگين شامل حلواهاى گوناگون تدارك مى‌ديدند.<ref>رجوع کنید به مقريزى، ج1، ص387ـ388.</ref>
 
 
 
هديه دادن حلوا در اعياد به‌ ويژه در نوروز، رسمى رايج بود.<ref>رجوع کنید به طبرى، ج9، ص184؛ ابن‌اثير، ج7، ص54.</ref> هديه دادنِ حلوا، گاه محملى براى تطميع<ref>رجوع کنید به زمخشرى، ج5، ص364.</ref> و حتى اغفال و مسموم كردن افراد نيز قرار مى‌گرفت.<ref>رجوع کنید به ياقوت حموى، ج1، ص906؛ ذهبى، تاريخ‌الاسلام، حوادث و وفيات 351ـ380، ص525، حوادث و وفيات 561ـ570، ص298.</ref> تعارف كردن حلوا در مواقعى كه خبرى خوش مى‌رسيد يا خطرى رفع مى‌شد<ref>رجوع کنید به بسحاق‌أطعمه، ص48؛ سنگر، ص41.</ref> يا كدورتى به آشتى بدل مى‌گرديد.<ref>سعدى، ص531.</ref> نيز معمول بود.
 
 
 
==تجارت حلوا==
 
 
 
علاوه بر توليد و مصرف خانگى برخى انواع رايج‌تر حلوا به‌ ويژه حلواى ارده به صورت انبوه در كارگاههاى حلواپزى تهيه و در دكانهاى حلوايى در بازارها عرضه مى‌شده<ref>رجوع کنید به مظلوم‌زاده، ص207؛ طباطبائى‌اردكانى، ص396ـ397.</ref> و كارگاهها و دكانهاى حلوايى و صنف حلواگران/حلواپزان/حلواجيان و حلوافروشان از قديم‌ترين اصناف بازارهاى اسلامى بوده‌اند، چنان‌كه در متون گوناگون در ذكر ويژگيهاى شهرها، معمولاً به نيكويى حلواهاى رايج در آنها اشاره مى‌شده است.<ref>رجوع کنید به مقدسى، ص357، 392، 402، و جاهاى ديگر؛ د.اسلام، چاپ دوم، ذيل "Ghidha. IV.5"؛ نيز براى ذكرى از حلواپزان و دكانهاى حلوايى رجوع کنید به سنايى، ص22؛ محمد بن منوّر، بخش1، ص64، 67ـ68؛ سعدى، ص367، 544؛ براى وصف دكان حلوايى در تهران قديم رجوع کنید به شهرى‌باف، 1367ـ1368ش، ج3، ص734ـ735؛ در مينابازار هند رجوع کنید به ابريشمى، ص220، به نقل از صبايى دهلوى؛ در كشورهاى عربى رجوع کنید به مقريزى، ج2، ص99ـ100؛ كيك و شيخو، ص833ـ834؛ جمال، ص266 .</ref>
 
 
 
در متون حسبه، حلواپزان به نظافت دكان و دورداشتن مگسها از ظروف حلوا و پرهيز از تقلب در كارِ تهيه و طبخ حلوا سفارش شده‌اند.<ref>رجوع کنید به شيزرى، ص40ـ41؛ ابن‌اخوه، ص183؛ براى گزارشى از قيمتِ حلوا رجوع کنید به ابن‌بطوطه، ج1، ص323.</ref> علاوه بر حلوافروشانِ مستقر در بازار، حلوافروشان دوره‌گرد نيز همواره در شهرهاى جهان اسلام حضور داشته‌اند.<ref>رجوع کنید به شهرى‌باف، 1381ش، ج3، ص155ـ156؛ همو، 1367ـ1368ش، ج3، ص736ـ742.</ref>
 
 
 
برخى حلواگران يا خاندانهاى صاحب اين پيشه در اين كار شهرتى حاصل مى‌كردند.<ref>رجوع کنید به جمال، ص266ـ267؛ احمدامين، ذيل «كنافة»؛ د.اسلام، چاپ دوم، ذيل"Khalid Diya" </ref> و بسيارى از معاريف فرهنگ و تمدن اسلامى نيز پيشه حلواگرى يا شهرت حلوايى داشتند.<ref>براى نمونه‌هاى متعدد از علما، ادبا، مشايخ صوفيه و نيز دولتمردان رجوع کنید به سمعانى، ج2، ص248ـ249؛ ذهبى، سيراعلام‌النبلاء، ج18، ص126، 177؛ آقا بزرگ طهرانى، ج9، قسم4، ص1196، 1224، 1302؛ د.اسلام، چاپ دوم، ذيل "Baki Billah"، "Malamatiyya.3"، "Hamza Pasha".</ref>
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
{{پانویس}}
 
{{پانویس}}
 
 
==منابع==
 
==منابع==
* دانشنامه جهان اسلام، مدخل "حلوا" از افسانه منفرد.
+
*[[دانشنامه جهان اسلام (کتاب)|دانشنامه جهان اسلام]]، مدخل "حلوا"، از افسانه منفرد.
  
 
[[رده:آداب و سنن]]
 
[[رده:آداب و سنن]]
 
[[رده: آداب تغذیه]]
 
[[رده: آداب تغذیه]]
 +
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۲۱


Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دانشنامه جهان اسلام است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

«حلوا»، عنوان عمومى دسته‌اى از خوراکهاى روزانه در جهان اسلام بوده که از ابتدا جنبه عرفى و صِحّى داشته و به‌ تدریج جنبه آئینى و شعائرى پیدا کرده است. حلوا مورد علاقه اهل بیت علیهم‌ السلام نیز بوده و در مستحبب بودن افطار با حلوا، احادیثى نیز وارد شده است.[۱]

مواد و مراحل پخت حلوا

سه دسته اصلىِ مواد اولیه حلوا در جهان اسلام، از تنوع گسترده‌اى برخوردار است: مادّه نشاسته‌اىِ حلواها شامل انواع آرد است از جمله آرد گندم، برنج، نخود، کنجد یا آرد جوانه گندم و عدس و نخود و باقلا[۲]؛ چربى شامل انواع روغن هاى حیوانى و گیاهى یا شیر[۳] و مادّه قندى شامل گَرد قند، شکر، نبات، صمغهاى شیرین، شیره انگور، شیره خرما، عسل و... است.[۴]

غیر از این مواد اصلى در بسیارى از انواع حلواها از مواد تکمیل‌کننده نیز استفاده مى‌شود، از جمله هویج، کدو، مغز میوه‌هاى گوناگون چون پسته، فندق، گردو و زردآلو[۵]، انواع افزودنیهاى طعم‌دهنده، معطرکننده و رنگ‌دهنده مانند زیره، گل بابونه، رازیانه، تخم گشنیز، زنجبیل، دارچین و به‌ ویژه گلاب و زعفران.[۶]

مراحل اصلى پخت حلوا عبارت است از: تفت دادن آرد با حرارت ملایم؛ تهیه شیره یا شربتِ حلوا که ترکیبى از آب یا شیر و مادّه قندى با غلظت هاى متفاوت است؛ مخلوط کردن آردِ تفت داده با این شیره و بدست آوردن خمیرى یکدست؛ افزودن ادویه و مواد معطر و رنگ‌دهنده؛ و تزیین حلواى آماده شده با خلال مغز میوه به‌ ویژه خلال پسته و بادام.[۷]

حلوا محبوبترین غذای اسلامی

عربها سفره را بدون حلوا ناقص مى‌دانستند.[۸] حلوا از پربسامدترین خوراکهاى ذکر شده در متون عربىِ دوره اسلامى است. این خوراک مورد علاقه پیامبر اکرم صلى‌ اللّه‌ علیه‌ و آله‌ و اهل بیت علیهم‌ السلام نیز بوده است.[۹] ظاهراً پیامبر حلوایى به نام مَجیع را که با خرما و شیر تهیه مى‌شد، بسیار خوش مى‌داشت.[۱۰] و خود در جشن عروسى حضرت فاطمه سلام‌ اللّه علیها حلواى خَبیص تهیه کرد.[۱۱]

حلوا روزانه و به مقدار زیاد در دستگاه خلفا طبخ مى‌شد، به‌ ویژه آن که برخى خلفا از جمله مکتفى و مقتدر به آن علاقه داشتند.[۱۲] در آشپزخانه برخى دولتمردان دوره خلفا از جمله ابوالحسن‌ بن فرات (متوفى ۳۱۳) نیز عده‌اى پیوسته مشغول طبخ حلوا بودند.[۱۳]

در ادوار متأخرتر بیش‌ از همه این سنّت در آشپزخانه‌هاى دستگاه سلاطین عثمانى تداوم یافت و حلواجیان در حلواخانه‌هاى مطبخهاى سلاطین عثمانى در مقیاسهاى بزرگ به طبخ انواع حلوا مى‌پرداختند.

مصرفِ حلوا هم به صورت روزانه و هم در موقعیت هاى آئینى، تنوع بسیار چشمگیرى از این خوراک در جهان اسلام پدید آورده است. علاوه بر مصرف روزانه، طبیبان طب سنتی نیز مصرف حلواهاى گوناگون را توصیه مى‌کردند به‌ ویژه براى جبران کمبود حرارتِ داخلى بدن و طبعِ سردِ افراد.[۱۴]

حلوا در مراسم مختلف

حلوا به سبب نیروزا بودن از خوراک هاى همیشگى سفره افطار مسلمانان است.[۱۵] در استحباب افطار با حلوا احادیثى نیز وارد شده است.[۱] نوع خاصى از حلوا به نام کاچى معمولاً براى جبران ضعفِ قواى بدنى به مادرانِ تازه‌زا توصیه مى‌شده است.[۱۶]

مصرف حلوا از ابتدا جنبه عرفى و صِحّى داشته و به‌ تدریج جنبه آیینى و شعائرى پیدا کرده است. مشخص‌ترین وجه مصرف آیینىِ حلواها در مراسم مختلفِ ـ تولد، ازدواج و مرگ ـ مشاهده مى‌شود.[۱۷] رسم تعارف حلوا در مراسمِ خاک‌سپارى و مجالس ترحیم در نزد بسیارى از اقوام مسلمان رایج است، چنان‌که «خوردنِ حلواى کسى» کنایه از مرگ و پایان کار اوست.[۱۸]

در عزاداری هاى مذهبى به‌ ویژه در محرم و رمضان نیز، طبخ حلوا و خیرات کردن آن بسیار معمول است.[۱۹] حلوا از اجزاى ثابت بیشتر سفره‌هاى نذرى هم هست[۲۰] که تهیه آن گاه به صورت دسته جمعى انجام مى‌شود.[۲۱] وقف مبالغى براى اِطعامِ طلاب و مسافران و واردان به مدارس علمیه با نان و حلوا به‌ طور دائم یا در برخى ایامِ سال در ادوار گوناگون مرسوم بوده است.[۲۲] از اطعام نمازگزاران و مستمعانِ وعظهاى دینى با نان و حلوا نیز گزارشهاى بسیارى هست.[۲۳]

حلوا همواره از مهم‌ترین خوراکهاى جشنى جهان اسلام بوده و اطعام با آن تقریباً در همه جشنها و اعیاد دینى و غیردینى در سرزمینهاى اسلامى رواج داشته است.[۲۴] گاه خلفا و امیران و صاحب‌ منصبان دولتى در این اعیاد به‌ ویژه در عید فطر و قربان، سفره‌هاى رنگین شامل حلواهاى گوناگون تدارک مى‌دیدند.[۲۵]

حلوا در جمع صوفیان

صوفیان علاقه وافرى به حلوا داشتند[۲۶] و به‌ ویژه در خانقاهها و زاویه‌ها، تهیه حلوا و اطعام صوفیان و نیز واردان با آن معمول بود.[۲۷] در میان اهل فتوت، حلوا غذایى مبارک و تحفه‌اى تلقى مى‌شد که جبرئیل از بهشت براى آدم علیه‌السلام آورده بود.[۲۸] قلندران، حلوا را نماد تواضع و خلق‌خوش مى‌دانستند و در مراسم تشرفِ خود، حلوایى به نام جَفْنَه (خفیه) بر سر سفره مى‌نهادند که گاه از شهرى به شهر دیگر فرستاده مى‌شد.[۲۹]

ضیافت هاى حلواى صوفیان و اهل فتوت در قلمرو عثمانى به‌ ویژه در قونیه، بسیار معروف بود.[۳۰] و در این میان، حلواى مقدس بکتاشیان و آیین حلواپزىِ دسته‌جمعى (حلوا صحبت‌لرى) شهرت بسیار داشت.[۳۱] ضیافت حلوا در عثمانى در اواسط بهار که بیشتر رسمى صوفیانه بود، در برخى دوره‌ها باشکوه بسیار و با حمایت دربار برگزار مى‌گردید، چنان‌که در دوره حکومت احمد سوم (۱۱۱۵ـ۱۱۴۳ ق) این ضیافت با حضور شاعران، نویسندگان، نوازندگان، خوانندگان و جز آنها بین یک هفته تا ده و گاه سى روز به طول مى‌انجامید. و حتى نوعى قصیده ویژه این نوع ضیافت در ادبیات ترکى عثمانى رایج بوده است. این علاقه صوفیانِ تُرک به حلوا، تا حدى بسامد زیادِ ذکر حلوا در اشعار مولوى[۳۲] را توجیه مى‌کند.[۳۳]

پانویس

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ براى نمونه رجوع کنید به شیخ حرّ عاملى، ج۱۰، ص۱۵۶ـ۱۵۸.
  2. رجوع کنید به بسحاق‌أطعمه، ص۲۶؛ طباطبائى‌اردکانى، ص۳۹۷؛ وکیلیان، ج۱، ص۱۹۸.
  3. رجوع کنید به بسحاق‌أطعمه، ص۶۷ـ۶۸؛ نسخه شاه‌جهانى، ص۱۱۲ـ۱۱۳؛ طباطبائى‌اردکانى، همانجا.
  4. رجوع کنید به ابونصرى هروى، ص۲۵۸ـ۲۵۹؛ بسحاق‌أطعمه، ص۱۰۱، ۱۰۷، ۱۳۰؛ وکیلیان، همانجا؛ مظلوم‌زاده، ص۲۰۳.
  5. رجوع کنید به آشپزباشى، ص۴۸؛ بسحاق أطعمه، ص۱۱۰ـ۱۱۱، ۱۱۳
  6. رجوع کنید به طباطبائى‌اردکانى، ص۳۹۸؛ مظلوم‌زاده، همانجا؛ حجازى و یاراحمدى، ص۱۱۰.
  7. رجوع کنید به آشپزباشى، ص۴۷ـ۴۹؛ باتمانقلیچ، ص۱۵۲؛ دریابندرى، ج۲، ص۱۵۵۸ـ۱۵۶۰.
  8. رجوع کنید به بهائى، همانجا.
  9. رجوع کنید به ابن‌سعد، ج۸، ص۸۳؛ ذهبى، سیر اعلام‌النبلاء، ج۱۲، ص۹۰؛ حرّعاملى، ج۲۵، ص۷۲ـ۷۳.
  10. رجوع کنید به ثعالبى، ص۱۷۱.
  11. رجوع کنید به مجلسى، ج۴۳، ص۱۰۶، به نقل از خرایج راوندى.
  12. رجوع کنید به مسعودى، ج۸، ص۲۲۶؛ ابن‌جوزى، ۱۴۱۲، ج۱۳، ص۶۹.
  13. رجوع کنید به صابى، ص۲۱۶.
  14. رجوع کنید به اخوینى‌ بخارى، ص۵۰۸؛ جرجانى، کتاب۳، بخش۲، ص۵۹؛ براى اطلاع بیشتر درباره کاربردهاى حلوا در طب سنتى رجوع کنید به همان، کتاب۳، بخش۲، ص۵۰، ۷۸؛ نیز رجوع کنید به حکیم مؤمن، ص۳۳۸ـ۳۳۹ که انواع حلواها و خواص طبى و صِحّى هر یک را برشمرده است.
  15. رجوع کنید به جمال، همانجا؛ جمیل، ص۱۰۹ـ۱۱۱؛ وکیلیان، ج۱، ص۱۸۷ـ۱۸۹.
  16. رجوع کنید به آشپزباشى، ص۸۲؛ مظلوم‌زاده، ص۲۱۸.
  17. رجوع کنید به اسدیان خرم‌آبادى، ص۱۲۲، ۱۲۴ـ۱۲۵، ۱۲۷، ۱۲۹؛ مظلوم‌زاده، ص۲۰۴.
  18. رجوع کنید به بسحاق‌أطعمه، ص۴۱، ۱۱۹؛ دهخدا، همانجا؛ براى برخى باورهاى عامیانه درباره کارگشایى حلوا براى مرده رجوع کنید به هدایت، ص۶۹ـ۷۰؛ مظلوم‌زاده، ص۲۱۳ـ۲۱۴.
  19. رجوع کنید به آلمانى، ج۲، ص۷۵۸؛ شهرى‌باف، ۱۳۸۱ش، ج۲، ص۴۳ـ۴۴؛ مظلوم‌زاده، ص۲۰۴، ۲۱۳؛ وکیلیان، ج۱، ص۹۹.
  20. رجوع کنید به آقاجمال خوانسارى، ص۲۴ـ۲۵؛ شکورزاده، ص۳۶ـ۳۷؛ شریعت‌زاده، ج۲، ص۳۹۰، ۴۱۷ـ۴۱۸.
  21. براى نمونه در افغانستان رجوع کنید به فرهنگ، ص۳۲۸ـ۳۲۹.
  22. رجوع کنید به ابن‌بطوطه، ج۱، ص۲۰۳؛ سپنتا، ص۱۶۲، ۱۶۵.
  23. براى نمونه رجوع کنید به مَقریزى، ج۲، ص۴۴۵؛ ابن‌بطوطه، ج۱، ص۲۲۳.
  24. براى نمونه رجوع کنید به مقریزى، ج۱، ص۴۹۰، ۴۹۲؛ ابن‌تغرى بردى، ج۴، ص۹۷ـ۹۹؛ جبرتى، ج۳، ص۶۱۳؛ طعمه، ص۳۰۶؛ وکیلیان، ج۱، ص۳۱.
  25. رجوع کنید به مقریزى، ج۱، ص۳۸۷ـ۳۸۸.
  26. رجوع کنید به ابن‌جوزى، ۱۴۲۶، ص۲۸ـ۲۹؛ عنصرالمعالى، ص۲۵۷؛ مولوى، کلیات شمس، ج۱، غزل۲۲۵.
  27. رجوع کنید به ابن‌بطوطه، ج۱، ص۲۴۱ـ۲۴۲، ۲۹۴، ۲۹۷، ۲۹۹؛ مقریزى، ج۲، ص۴۱۷، ۴۲۳، ۴۲۵.
  28. رجوع کنید به فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، ص۱۲۰.
  29. رجوع کنید به کاشفى، ص۱۲۸ـ۱۳۰؛ فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاکساریه، ص۱۲۹، ۱۳۵، پانویس۳؛ چهارده رساله در باب فتوت و اصناف، ص۲۸۴ـ۲۸۵.
  30. د.اسلام، همانجا؛ شیمل، ص۱۴۵.
  31. رجوع کنید به د.ترک، همانجا؛ شیمل، ص۴۲۹، یادداشت ۵۷.
  32. براى نمونه رجوع کنید به مثنوى، ج۱، دفتر۲، ابیات۳۹۲ـ۳۹۶، ج۳، دفتر۵، ابیات ۱۶۶۲ـ۱۶۶۳؛ همو، کلیات شمس، ج۱، غزلهاى ۱۰۶، ۱۲۵، ۲۲۵، ج۲، غزل ۵۸۹؛ ج۳، غزلهاى ۱۲۲۷، ۱۳۷۲.
  33. براى نگاره‌اى از مولوى در حال پخش کردن حلوا در میان مریدان رجوع کنید به شیمل، ص۳۰۱.

منابع