آیه 52 سوره یس: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(معانی کلمات آیه)
(ترجمه های فارسی)
 
سطر ۱۵: سطر ۱۵:
 
|-|
 
|-|
 
انصاریان=
 
انصاریان=
می گویند: ای وای بر ما، چه کسی ما را از خواب گاهمان برانگیخت؟ این واقعیتی است که [خدای] رحمان وعده داده بود و پیامبران راست گفته بودند!!
+
می گویند: ای وای بر ما، چه کسی ما را از خوابگاهمان برانگیخت؟ این واقعیتی است که [خدای] رحمان وعده داده بود و پیامبران راست گفته بودند!!
 
|-|
 
|-|
 
فولادوند=
 
فولادوند=
سطر ۲۶: سطر ۲۶:
 
می‌گویند: «ای وای بر ما! چه کسی ما را از خوابگاهمان برانگیخت؟! (آری) این همان است که خداوند رحمان وعده داده، و فرستادگان (او) راست گفتند!»
 
می‌گویند: «ای وای بر ما! چه کسی ما را از خوابگاهمان برانگیخت؟! (آری) این همان است که خداوند رحمان وعده داده، و فرستادگان (او) راست گفتند!»
 
</tabber>
 
</tabber>
 +
 
==ترجمه های انگلیسی(English translations)==
 
==ترجمه های انگلیسی(English translations)==
 
<tabber>
 
<tabber>

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۰۷

مشاهده آیه در سوره

قَالُوا يَا وَيْلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِنْ مَرْقَدِنَا ۜ ۗ هَٰذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَٰنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<51 آیه 52 سوره یس 53>>
سوره : سوره یس (36)
جزء : 23
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و گویند: ای وای بر ما، که ما را از خوابگاهمان برانگیخت؟ این همان وعده خدای مهربان است و رسولان همه راست گفتند.

می گویند: ای وای بر ما، چه کسی ما را از خوابگاهمان برانگیخت؟ این واقعیتی است که [خدای] رحمان وعده داده بود و پیامبران راست گفته بودند!!

مى‌گويند: «اى واى بر ما، چه كسى ما را از آرامگاهمان برانگيخت؟ اين است همان وعده خداى رحمان، و پيامبران راست مى‌گفتند.»

مى‌گويند: واى بر ما، چه كسى ما را از خوابگاه‌هايمان برانگيخت؟ اين همان وعده خداى رحمان است و پيامبران راست گفته بودند.

می‌گویند: «ای وای بر ما! چه کسی ما را از خوابگاهمان برانگیخت؟! (آری) این همان است که خداوند رحمان وعده داده، و فرستادگان (او) راست گفتند!»

ترجمه های انگلیسی(English translations)

They will say, ‘Woe to us! Who raised us from our place of sleep?’ ‘This is what the All-beneficent had promised, and the apostles had spoken the truth!’

They shall say: O woe to us! who has raised us up from our sleeping-place? This is what the Beneficent Allah promised and the apostles told the truth.

Crying: Woe upon us! Who hath raised us from our place of sleep? This is that which the Beneficent did promise, and the messengers spoke truth.

They will say: "Ah! Woe unto us! Who hath raised us up from our beds of repose?"... (A voice will say:) "This is what (Allah) Most Gracious had promised. And true was the word of the messengers!"

معانی کلمات آیه

  • مرقد: رقد: خوابيدن، راغب رقاد را خواب راحت و كم گفته است مرقد: خوابگاه. اسم مكان است در آيه مراد قبر است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذا هُمْ مِنَ الْأَجْداثِ إِلى‌ رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ «51»

و در صور دميده شود، پس ناگاه آنان از گورها (برخاسته،) شتابان به سوى پروردگارشان مى‌آيند.

قالُوا يا وَيْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ «52»

گويند: واى بر ما، چه كسى ما را از خوابگاهمان برانگيخت؟ اين همان است كه خداى رحمان وعده داد و پيامبران راست گفتند.

إِنْ كانَتْ إِلَّا صَيْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ جَمِيعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ «53»

(آرى،) جز يك بانگ نبود كه ناگهان همگى نزد ما احضار شدند.

نکته ها

در قرآن، دو بار دميدن در صور مطرح شده است؛ يكى براى انقراض دنيا و ديگرى براى برپايى قيامت.

مراد از نفخ صور در اين آيه، دميده شدن در صور براى بار دوم و زنده شدن مردگان است.

«اجداث» جمع «جدث» به معناى قبر است. «يَنْسِلُونَ» از «نسلان» به معناى رفتن با سرعت و كلمه «مرقد» اسم مكان از «رقاد» به معناى محلّ استراحت و مراد از آن در اينجا قبر است.

امام باقر عليه السلام مى‌فرمايد: جمله‌ «هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ»، كلام فرشتگان به اهل قيامت است. «1»

«1». تفسير نورالثقلين.

جلد 7 - صفحه 547

پیام ها

1- آغاز قيامت با صوتى است كه از دميده شدن در صور شنيده مى‌شود. «نُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذا هُمْ مِنَ الْأَجْداثِ»

2- معاد جسمانى است و بدن‌ها از همين قبرها خارج مى‌شوند. مِنَ الْأَجْداثِ‌ ... يَنْسِلُونَ‌ ... بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا

3- زنده شدن انسان‌ها در قيامت بسيار سريع و با آسانى خواهد بود. نُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذا هُمْ‌ ...

4- حركت شتابان، نشانه‌ى اضطراب و هيجان مردم در قيامت است. «يَنْسِلُونَ»

5- قيامت، روز حسرت كفّار است. «يا وَيْلَنا»

6- قيامت، صحنه‌ى بيدارى و اقرار و اعتراف است. «هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ»

7- برپايى قيامت و حسابرسى، لازمه رحمان بودن خداست. «هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ»

8- در قيامت همه مردم در يك جا حاضر مى‌شوند. «جَمِيعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ»

9- حضور در قيامت با اختيار نيست. «مُحْضَرُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



قالُوا يا وَيْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ (52)

قالُوا يا وَيْلَنا: گويند از روى تعجب و تحسر: اى واى بر ما، مَنْ بَعَثَنا: كه برانگيخت و مبعوث نمود ما را، مِنْ مَرْقَدِنا: از خوابگاه ما. يا چون اهوال قيامت را معاينه ببيند، اهوال قبور را نسبت به آن اهوال به مثابه خواب شمارند، چه عذاب قبر در جنب آن هيچ ننمايد. و چون مشاهده امر كنند گويند: هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ‌: اينست آن چيزى كه وعده كرده بود خداى بخشنده از بعث و نشور، وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ‌: و راست گفتند پيغمبران از جزا و پاداش اعمال، يا ملائكه اين جواب را به آنها دهند يا مؤمنان به آنها گويند.

جلد 11 - صفحه 86


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذا هُمْ مِنَ الْأَجْداثِ إِلى‌ رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ (51) قالُوا يا وَيْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ (52) إِنْ كانَتْ إِلاَّ صَيْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ جَمِيعٌ لَدَيْنا مُحْضَرُونَ (53) فَالْيَوْمَ لا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ لا تُجْزَوْنَ إِلاَّ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (54) إِنَّ أَصْحابَ الْجَنَّةِ الْيَوْمَ فِي شُغُلٍ فاكِهُونَ (55)

هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ فِي ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ (56) لَهُمْ فِيها فاكِهَةٌ وَ لَهُمْ ما يَدَّعُونَ (57) سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ (58) وَ امْتازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ (59) أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ (60)

ترجمه‌

و دميده شود در صور پس آنگاه آنها از قبرها بسوى پروردگارشان ميشتابند

گويند اى واى بر ما كه برانگيخت ما را از خوابگاهمان اينست آنچه وعده داده بود خداى بخشنده و راست گفتند پيغمبران‌

نباشد آن مگر يك فرياد

جلد 4 صفحه 412

پس آنگاه آنها جماعتى هستند نزد ما حاضر شدگان‌

پس امروز ستم نميشود كسى بچيزى و جزا داده نمى‌شويد مگر آنچه بوديد كه ميكرديد

همانا اهل بهشت امروز در شغل خوشى لذت برندگانند

ايشان و زنانشان در سايه‌هائى بر تختها تكيه زنندگانند

براى ايشان در آن ميوه است و براى ايشان است در آن آنچه ميخواهند

تحيّت سلامتى است گفتارى از پروردگارى مهربان‌

و جدا شويد امروز اى گناهكاران‌

آيا مقرّر نداشتيم با شما اى فرزندان آدم كه پرستش نكنيد شيطان را همانا او براى شما دشمنى است آشكار.

تفسير

اين نفخه و دميدن دوم اسرافيل است در صور كه آنرا نفخه احياء خوانند و آن بعد از باريدن بارانى است كه داراى خاصيّت منى است چهل روز بر زمين پس ناگهان خلق از قبور برخواسته و ببارگاه الهى ميشتابند و گمان ميكنند اينمدّت خواب بوده‌اند و از بيم حساب با خود گويند اى واى بر ما چه كس برانگيخت ما را از خوابگاهمان ملائكه در جواب گويند اينست آنچه وعده كرده بود خدا و راست گفتند پيمبران او چنانچه قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده و محتمل است اول از هول محشر اين سؤال را نموده باشند و بعدا بالهام خدا خودشان اقرار نموده باشند كه اين همان وعده خدا و پيغمبران است كه بما در دنيا داده بودند چنانچه بعضى گفته‌اند كه تمامى كلام خودشان است و ظاهر است و در جوامع از على عليه السّلام نقل نموده كه من بعثنا بمن حرف جرّ و صيغه مصدر قرائت فرموده است و نيز گفته شده اينكه خودشان را خواب پنداشتند براى آنستكه بين نفخه اوّل و دوّم عذاب نيست يا عذاب قبر را در برابر احوال خود در قيامت خواب پنداشته‌اند و از أبو ذر غفارى ره نقل شده كه ميان مردن مردم و زنده شدنشان نيست مگر مانند خوابى و بيدار شدن از آن در هر حال زنده نمودن تمام خلق آنروز براى خدا كارى ندارد فقط يك فرياد براى احضار لازم دارد كه در صور بعمل آيد و همه خلق اوّلين و آخرين مجتمعا در صحراى محشر حاضر شوند و در پيشگاه الهى قيام نمايند و خداوند هم براى آنها بعدل قيام نموده ذرّه‌ئى از ميزان استحقاق بندگان براى ثواب كم نفرمايد و بدون استحقاق عذابشان نكند چون ظلم بود بلكه جزاى هر كس را بميزان استحقاقش عطا فرمايد از خوب‌

جلد 4 صفحه 413

و بد و از فضلش بر خوب افزايد و از قهرش بر بد نيفزايد و اهل بهشت در آنروز مشغوليّات خوبى دارند و آن معاشرت و مقاربت حوريان است كه ابروهاشان مانند هلال است و مژگانشان مانند پرهاى بلند بال كركسها است و با آنها سرگرم بتفكّه و ملاعبه ميباشند چنانچه قمّى ره و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده و در نفحات نقل نموده كه يكمؤمن داراى قوّه صد مرد شود در خوردن و آشاميدن و جماع كردن و در يكروز صد حوريّه بكر را تصرف نمايد و بعضى گفته‌اند مشغول باستماع نغمات خوشند و التذاذ از نعمتهاى گوناگون بهشت و توجّهى بأحوال اهل محشر ندارند با يكديگر شوخى و مزاح ميكنند و خوشحال و متعجّب از حال خودشانند و اگر زنان آنها در دنيا اهل ايمان باشند و مايل بمعاشرت با يكديگر براى انسشان بهم مردها با زنهاشان در سايه‌هاى درختان بهشت كه مانع از حرارت و برودت هوا يا نگاه كسى بآنها باشد بر روى تختهائى مانند حجله عروس و داماد آراسته بزيور و بپرده‌ها نشسته و تكيه داده‌اند چنانچه از امام باقر عليه السّلام نقل شده است و شايد مراد از ظلال همان پرده‌هاى تجمّلى باشد و ظلل نيز قرائت شده است كه جمع ظلّه بمعناى سايبان است و ظلال در جمع آن و ظلّ هم استعمال شده است و براى ايشان است در آن از هر نوع ميوه و آنچه ميخواهند و آنچه تمنّا دارند و آنچه ميخواستند در دنيا از درجات بهشت و نعيم آن و براى ايشان است تحيّت و سلام قولى يعنى تلفّظى از خداى مهربان در وقت تجلّى او بنورى كه مشرف بر آنها شده و بعد از ديدن از تمام لذائذ غافل شوند چون صوت سلام را از آن نور بشنوند و بدانند كه خدا بآنها سلام فرموده و تقدير كلام آنستكه سلام يقوله اللّه قولا من ربّ رحيم و بعضى آنرا بسلام ملائكه از جانب خدا تفسير نموده‌اند و در هر حال متضمّن مژده سلامتى و ايمنى از جميع بليّات و آفات است چنانچه قمّى ره نقل فرموده كه سلام از خدا امان است و خداوند باهل جهنّم خطاب ميفرمايد كه جدا و ممتاز شويد از اهل بهشت و آنها جدا ميشوند پس بهشتى‌ها ببهشت ميروند و جهنّمى‌ها بجهنّم چنانچه فرموده و روز كه قيامت برپا شود مردم متفرّق ميشوند فريقى در بهشت و فريقى در جهنم جاى گير خواهند شد و قمى ره نقل نموده كه مردم در روز قيامت وقتى جمع شدند بقدرى مى‌ايستند و عرق‌

جلد 4 صفحه 414

ميريزند كه تا بدهانشان ميرسد پس عرضه ميدارند پروردگارا حساب ما را برس اگرچه بجهنّم رويم پس خداوند بادهايى را ميفرستد كه آنها را از يكديگر جدا ميكنند و ندا ميرسد كه ممتاز شويد امروز اى گنه‌كاران از اهل ايمان پس ممتاز شوند از يكديگر و گنه‌كاران بجهنّم روند و كسانيكه در قلبشان ايمان بوده ببهشت و خطاب عتاب‌آميز بگنه‌كاران شود كه آيا عهد ننمودم من با شما در عالم ذرّ يا امر ننمودم بشما بتوسط انبياء و اولياء در دنيا كه عبادت نكنيد شيطان را باطاعت دستورات او چون هر كس اطاعت كند كسى را در معصيت خدا عبادت نموده است او را چنانچه در باره يهود و نصارى خداوند فرموده احبار و رهبانان خودشان را پروردگاران خودشان قرار دادند چون حلال و حرامى براى آنها معيّن نمودند و آنان اطاعت كردند و كسيكه عبادت كند غير خدا را عبادت نموده هواى نفس خود را چنانچه خدا فرموده آيا پس ديدى تو كسيرا كه قرار داد هواى خود را خداى خود و كسيكه عبادت كند هواى نفس را عبادت نموده است شيطان را در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه مرديرا اطاعت كند در معصيتش عبادت نموده است او را و از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه گوش بدهد بگوينده‌ئى پس عبادت نموده است او را پس اگر گوينده از خدا نقل ميكند عبادت نموده است خدا را و اگر از شيطان نقل ميكند عبادت نموده است شيطان را و دشمنى شيطان با بنى آدم از بدو خلقت آنها واضح بوده و هست و شغل بسكون و فكهين بدون الف نيز قرائت شده است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قالُوا يا وَيلَنا مَن‌ بَعَثَنا مِن‌ مَرقَدِنا هذا ما وَعَدَ الرَّحمن‌ُ وَ صَدَق‌َ المُرسَلُون‌َ (52)

گفتند اي‌ واي‌ ‌بر‌ ‌ما كي‌ ‌ما ‌را‌ مبعوث‌ كرد ‌از‌ خواب‌ گاه‌ ‌ما اينست‌ ‌که‌ آنچه‌ وعده‌ داده‌ ‌بود‌ خداوند رحمن‌ و راست‌ گفتند پيغمبران‌.

قالُوا ‌يعني‌ موقعي‌ ‌که‌ وارد صحراي‌ محشر ميشوند ميگويند و سر اينكه‌ نفرمود و يقولون‌ ‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ گفتند مستقبل‌ محقّق‌ الوقوع‌ حكم‌ ماضي‌ دارد.

يا وَيلَنا ويل‌ مقابل‌ طوبي‌ ‌است‌ و ‌هر‌ دو دو معني‌ دارد طوباي‌ اسمي‌

جلد 15 - صفحه 87

و وصفي‌ ويل‌ اسمي‌ و وصفي‌ اما طوباي‌ اسمي‌ اسم‌ شجره طوبي‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ قصر امير المؤمنين‌ ‌است‌ ‌در‌ بهشت‌ ‌که‌ دارد ‌هر‌ شاخه‌ ‌او‌ ‌در‌ يكي‌ ‌از‌ قصرهاي‌ بهشتي‌ متدليّه‌ ‌است‌ و ‌هر‌ چه‌ اهل‌ بهشت‌ مايل‌ شوند ‌از‌ ‌آن‌ شاخه‌ خارج‌ ميشود و طوباي‌ وصفي‌ بمعني‌ خوشا بحال‌ ‌است‌ و ‌اينکه‌ صدق‌ نميكند مگر ‌بر‌ كسي‌ ‌که‌ مرگ‌ اول‌ راحت‌ ‌او‌ ‌باشد‌ و هيچگونه‌ آلامي‌ ‌در‌ قبر و برزخ‌ و صحراي‌ محشر نداشته‌ ‌باشد‌ و ويل‌ اسمي‌ اسم‌ چاه‌ ويل‌ ‌است‌ ‌در‌ قعر جهنم‌ ‌که‌ آتش‌ جهنم‌ ‌از‌ ‌آن‌ چاه‌ خارج‌ ميشود و ‌از‌ پيغمبر اكرم‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ قعر ‌آن‌ چاه‌ تابوتيست‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌آن‌ چهارده‌ نفر معذب‌ هستند هفت‌ نفر ‌از‌ پيشينيان‌ و هفت‌ نفر ‌از‌ ملحقيان‌ اما هفت‌ نفر سابقيان‌ هابيل‌ پي‌كننده ناقه صالح‌ نمرود شداد فرعون‌ هامان‌ قارون‌ اما هفت‌ نفر لاحقيان‌ ‌را‌ بيان‌ نفرموده‌ فقط فرمود بحاضرين‌ ‌که‌ ‌شما‌ جزو ‌آن‌ هفت‌ نفر نباشيد و ويل‌ وصفي‌ بدا بحال‌ ‌است‌ و ‌اينکه‌ شامل‌ ميشود كساني‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌از‌ اول‌ مرگ‌ ‌در‌ شكنجه‌ و عذاب‌ باشند.

مَن‌ بَعَثَنا مِن‌ مَرقَدِنا ‌از‌ راه‌ تعجب‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌ما منكر بعث‌ بوديم‌ حال‌ مبعوث‌ شديم‌ و الا ميدانند ‌که‌ خداوند متعال‌ ‌آنها‌ ‌را‌ مبعوث‌ فرموده‌ ‌به‌ قرينه جمله ‌بعد‌.

هذا ما وَعَدَ الرَّحمن‌ُ ‌که‌ سر ‌تا‌ سر قرآن‌ مسئله بعث‌ و نشر و حشر و خصوصيات‌ بهشت‌ و جهنم‌ و مثوبات‌ و عقوبات‌ ‌را‌ بيان‌ فرموده‌ ‌از‌ راه‌ لطف‌ و رحمت‌ گوشزد بندگان‌ كرده‌.

وَ صَدَق‌َ المُرسَلُون‌َ تمام‌ انبياء اول‌ دعوت‌ ‌آنها‌ راجع‌ بتوحيد و معاد بوده‌ و مبشر و منذر بودند گفتند جمله اول‌ مَن‌ بَعَثَنا مِن‌ مَرقَدِنا كلام‌ كفار ‌است‌ و جمله ‌هذا‌ ‌ما وعد الرحمن‌ الايه‌ كلام‌ ملائكه‌ ‌ يا ‌ مؤمنين‌ ‌است‌.

(اشكال‌) تعبير بمرقدنا ‌که‌ قبور ‌آنها‌ ‌است‌ خوابگاه‌ تعبير كردند دليل‌ ‌بر‌ اينست‌ ‌که‌ ‌در‌ قبر و عالم‌ برزخ‌ گرفتار نبودند و ‌در‌ خواب‌ بودند (جواب‌) ‌بعد‌ ‌از‌ مشاهده احوال‌ قيامت‌ تمام‌ عذابهاي‌ قبر و برزخ‌ ‌را‌ ناچيز ميگيرند چنانچه‌

جلد 15 - صفحه 88

‌در‌ همان‌ حال‌ نزع‌ و سختي‌ جاندادن‌ تمام‌ گرفتاريهاي‌ دنيا ‌را‌ ناچيز ميگيرند و كأنه‌ فراموش‌ ميكنند بعين‌ مثل‌ اينها مثل‌ كسي‌ ‌که‌ ‌در‌ خواب‌ خواب‌ هولناكي‌ بيند و متوحش‌ شود چون‌ بيدار شد تمام‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ناچيز ميگيرد دنيا نسبت‌ بموت‌ و عقبات‌ ‌بعد‌ ‌از‌ موت‌ بمنزله خواب‌ ‌است‌ چنانچه‌ ميفرمايد

‌النّاس‌ نيام‌ فاذا ماتوا انتبهوا

همين‌ نحو عالم‌ برزخ‌ و عذابهاي‌ ‌آن‌ نسبت‌ بقيامت‌ بمنزله خواب‌ ‌است‌ و ‌آنها‌ ‌را‌ ناچيز ميگيرند.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 52)- سپس می‌افزاید: در این هنگام منکران رستاخیز و معاد «می‌گویند: ای وای بر ما! چه کسی ما را از خوابگاهمان برانگیخت»؟! (قالُوا یا وَیْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا).

«این همان چیزی است که خداوند رحمن وعده داده است، و فرستادگان او راست گفتند»! (هذا ما وَعَدَ الرَّحْمنُ وَ صَدَقَ الْمُرْسَلُونَ).

آری! صحنه آن چنان گویا و وحشت انگیز است که انسان همه مسائل باطل و خرافی را به دست فراموشی می‌سپرد، و جز اعتراف صریح به واقعیتها راهی نمی‌یابد، قبرها را به خوابگاهی تشبیه می‌کند، و رستاخیز را به بیدار شدن از خواب، چنانکه که در حدیث معروف نیز وارد شده است: «همان گونه که می‌خوابید، می‌میرید و همان گونه که از خواب بر می‌خیزید، زنده می‌شوید».

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص91

منابع