محمدعلی مدرس تبریزی: تفاوت بین نسخهها
جز |
|||
سطر ۹۳: | سطر ۹۳: | ||
*ریحانه الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب، [http://www.andisheqom.com/Files/olamamosnaf.php?idVeiw=4838&level=4&subid=4838 اندیشه قم]، بازیابی: 6 اسفند 1392. | *ریحانه الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب، [http://www.andisheqom.com/Files/olamamosnaf.php?idVeiw=4838&level=4&subid=4838 اندیشه قم]، بازیابی: 6 اسفند 1392. | ||
− | + | ||
[[رده:علمای قرن چهاردهم]] | [[رده:علمای قرن چهاردهم]] | ||
[[رده:مراجع تقلید]] | [[رده:مراجع تقلید]] | ||
[[رده:فقیهان]] | [[رده:فقیهان]] | ||
[[رده:مجتهدین]] | [[رده:مجتهدین]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۵:۴۸
نام کامل | محمدعلی مدرس خیابانی تبریزی |
زادروز | 1296 قمری |
زادگاه | تبریز |
وفات | 1373 قمری |
مدفن | قم |
اساتید | |
| |
آثار |
ریحانة الادب، فرهنگ نوبهار،... |
میرزا محمدعلی مدرس خیابانی تبریزی(1296ق-1373ق)، از مجتهدین و فقها که در علوم ادبیات فارسی و ادبیات عرب، لغت، فقه و اصول، حدیث، درایه، حکمت، کلام، هیئت و نجوم قدیم تبحر داشته است. وی در سال ۱۲۹۶ هـ.ق[۱] در تبریز شهر دانشمدان بافضیلت پا به عرصه وجود نهاد. مدرس تبریزی به مدرس خیابانی[۲] نیز مشهور بود.
تحصیلات و اساتید
مقدمات علوم عربی را در حوزه های دینی آن روز فراگرفت. آن گاه به تحصیل کتب معمولی فقهی، اصولی و ریاضیات در مدرسه طالبیه تبریز روی آورد. وی علوم معقول را در محضر آیت الله میرزا علی لنکرانی، خارج فقه و اصول را در مکتب آیت الله حاج میرزا ابوالحسین مجتهد (مشهور به انگجی) آموخت. همچنین در حوزه درسی آیت الله میرزا صادق مجتهد تبریزی قدس سره حاضر شد.[۳]
حوزه درسی این دو عالم بزرگوار که از مراجع دینی بودند، مدرس تبریزی را به مراتب عالی فقهی و اصولی رهنمون شد و کمال نبوغ اجتهادی را در او به ظهور رساند و به این ترتیب مراجع بزرگ آن زمان حضرات آیات سید محمد حجت کوهکمره ای، سید صدرالدین صدر، میرزا محمدعلی شاهآبادی تهرانی، محمدحسین کاشف الغطاء، آقا بزرگ تهرانی و سید محسن حکیم، محمدعلی هبةالدین شهرستانی، میرزا عبدالحسین رشتی به وی اجازه اجتهاد دادند.
مدرس، از زبان دیگران
در حالاتش چنین ذکر کرده اند: «شبها مرتباً، وقت سحر و قبل از طلوع صبح بیدار می شد، پس از ادای نوافل و فریضه صبح با پشتکار کمنظیری به مطالعه می پرداخت و برای این که از تألیف و مطالعه بازنماند، باب معاشرت و رفت و آمد با دیگران را حتی الامکان بر روی خود بسته بود».[۴] و از خصوصیات ویژه وی، مناعت طبع، عزت نفس، سربلندی و سرافرازی را نام برده اند.
در بیان احوال او نوشته اند: «دوازده سال آخر عمر را در حجره ای در مدرسه سپهسالار تهران (مدرسه عالی شهید مطهری قدس سره) انزوا اختیار نمود و باب معاشرت را به روی خود بست و با فراغت بیشتر و با شوقی روزافزون به کار خود ادامه داد.[۵]
آیت الله العظمی مرعشی نجفی قدس سره می فرمود: «پس از فوت این عالم ربانی در تبریز بر حسب وصیت آن مرحوم، جنازه اش را به قم منتقل نمودند، این جانب متصدی نماز و دیگر احکام شرعیه اش شدم. هنگامی که به قبر می سپردم، کفتنش کنار رفت. عطر وجودش که عطر خاص سیب را می داد، مرا مدهوش نمود آنچنان بوی خوش سیبی سراسر وجود او را احاطه کرده بود که غرق در عالم عطریات بود، چنین منظره و چنین عطری را در عمرم جای دیگر مشاهده و احساس نکرده بودم».[۶]
سید محمدعلی روضاتی می گوید: «...مدرس تبریزی را فوق آنچه تصور کرده بودم، یافتم. ملکات و صفات عالی و نیکوی آن مرد بزرگ به قدری مرا جذب نموده بود که غالب ایام توقفم در تهران به خدمتش می رسیدم حقا بزرگ مردی فوقالعاده بود...».[۷]
در لغت نامه دهخدا با عنوان دانشمند و مؤلف متأخر از وی یاد شده است.[۸]
مؤلف «علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی» می نویسد: «مدرس تبریزی یکی از علماء و دانشمندان بزرگ آذربایجان در قرن اخیر و فقیهی محقق، حکیمی متکلم، محدثی عالم به علم رجال و ادیبات و لغت عرب و عجم بود».[۹]
صاحب کتاب «علمای معاصرین» می نویسد: «تبحرش بر ملل عالم مبرهن... در علم معقول و منقول و ادب بهره کامل و نصیب وافر دارد و امروز در حل مشکلات و معضلات هیئت و حساب از عظمای علمای عصر معدود می گردد».
در کتاب «فرهنگ بزرگان اسلام و ایران» به «فاضل و عالم در رجال» متصف شده است.[۱۰]
و آقا بزرگ تهرانی در نقباءالبشر او را «عالمی متتبع و مؤلفی معروف» می داند.[۱۱]
آثار و تألیفات
مرحوم مدرس تبریزی در زندگینامه اش از شوق به تحصیل دانش و تألیف این گونه سخن می گوید: «به اقتضای شوق فطری که در میراث اثر علمی اشتم باب مراوده را بر روی خودم مسدود و با فضل غیرمتناهی به تألیف آغاز کردم». و چه زیبا توانست این علاقه و شوق فطری را به مقصد برساند و تألیفات ارزنده ای به جامعه علمی تحویل دهد. توفیق حضرت حق، علاقه، پشتکار[۱۲] و امانت در نوشتار موجب شد که امروزه آثار گرانسنگی از وی به یادگار بماند و نامش جاودانه شود. آثاری که صدقه جاریه برای او و برای اهل تحقیق منبع شایسته ای شد و چه زیباست توصیه او به فرزندش که خود مصداق بارز آن شد:[۱۳]
بگذار به گیتی اثری، ز آن که در آفاق تا چشم به هم بر زنی از ما اثری نیست
مرحوم مدرس تبریزی از پیشروان فرهنگ نویسی در زبان فارسی بشمار می رود و آثارش منبع بسیاری از فرهنگ نویسان بوده است. به این نکته نیز باید توجه کرد که این فرهنگ نگار بزرگ از میان عالمان حوزه علمیه برخاسته است، با این وصف سهم حوزه علمیه در نگارش فرهنگ های امروزی در صدر جدول مراکز علمی، پژوهشی قرار دارد و به جای فرهنگ نگاری فارسی را نشأت گرفته از افکار عالمان دینی از جمله مرحوم مدرس تبریزی دانست.
مجموعه آثار چاپی و خطی:[۱۴]
الف) آثار چاپ شده:
- ۱- ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیة واللقب.[۱۵] تألیف این اثر ارزشمند از سال ۱۳۶۴ هـ.ق (مطابق؛ ۱۳۲۴ هـ.ق) آغاز و تا هنگام وفات مؤلف ادامه داشت. «ریحانة الادب» محصول نه سال تلاش مرحوم مدرس تبریزی در سالیان آخر عمرش است، این کتاب ارزشمند که در ردیف کتب معتبر و منابع شرح حال نویسی به زبان فارسی است و شرح حال ۴۶۲۴ نفر را در خود جای داده است، در زمره منابع مهم شرح حال نویسی به زبان فارسی است و از جمله منابع مهم لغت نامه دهخدا می باشد. آیت الله العظمی سید محمد حجت کوهکمری در تقریظی بر این کتاب می نویسد: «مجموعه نفیسی که در معروفین و کنی و القاب ملحوظ گردید و اثر قیم و تألیف مفید و جامع متتبع شهیر و بحاث خبیر و نقاد بصیر ثقةالاسلام و سند الاعلام حضرت آقای آمیرزا محمدعلی خیابانی تبریزی است. البته بر اهل اطلاع و بصیرت پوشده نیست که احیای تام و آثار علمای اعلام لازم و این گونه تألیفات از طرفی آثار علمای ابرار را احیاء نموده و از طرف دیگر جامعه اسلامی را بسیار فایده می بخشد و راه را بر طالبان تراجم سهل و آسان می گرداند...». صاحب کتاب مفاخر آذربایجان، «ریحانة الادب» را عصای دست خود در تألیف «طبقات مفسران شیعه» و آثار رجالی و تراجمی خود از جمله «مفاخر آذربایجان» می داند.[۱۶] محمدعلی روضاتی هم می نویسد: به تهران رفتم و از فرط ارادتی که به مؤلف «ریحانة الادب» پیدا کرده بودم، سراغ او رفته و در یکی از حجره های مدرسه سپهسالار به خدمتش رسیده و مدرس تبریزی را فوق آنچه تصور کرده بودم، یافتم.[۱۷]
- ۲- الدرالثمین أو دیوان المعصومین: شامل اشعار و کلمات منظومه منسوب به چهارده معصوم علیهم السلام جلد دوم این اثر در تبریز به چاپ رسیده است.
- ۳- فرهنگ بهارستان: این کتاب با اسلوب «سر الادب» ثعالبی به نگارش درآمده، موضوع آن مترادفات زبان فارسی است و در شعبان ۱۳۴۸ هـ.ق در تبریز چاپ شده است.[۱۸]
- ۴- فرهنگ نوبهار؛ موضوع آن معانی لغت فارسی به فارسی است و در سال ۱۳۴۸ هـ.ق در تبریز در دو جلد چاپ (سربی) شد این کتاب شامل بیش از نوزده هزار لغت است.
- ۵- کفایة المحصلین فی تبصرة احکام الدین: این کتاب شرح مزجی «تبصره» علامه حلی به عربی و در دو جلد است جلد اول در تبریز و به صورت سنگی چاپ و منتشر شده است.
- ۶- نثر اللثالی در شرح نظم اللثالی: موضوع آن تجوید و در شرح نظم اللثالی معروف میرابوالقاسم (قاری عهد شاه عباس ثانی صفوی) است. تألیف این کتاب فارسی در سال ۱۲۶۳ هجری به پایان رسید و در ذی الحجه ۱۳۷۸ با خط میرزا طاهر خوشنویس در ۱۲۹ صفحه چاپ شد.
- ۷- التحفة المهدیه: این کتاب از کتاب الدراک بین استخراج شده و اشعار ائمه (از امام چهارم به بعد) علیهم السلام را شامل می شود.[۱۹]
ب) آثار چاپ نشده:
- ۸- حیاض الزلائل فی ریاض المسائل: اولین تألیف مرحم مدرس تبریزی است که در سن ۲۸ سالگی آن مرحوم در رجب سال ۱۳۲۴ هـ.ق تألیف آن به زبان عربی به پایان رسید، این کتاب شرح کتاب طهارت کتاب ریاض، (معروف به شرح کبیر سید علی طباطبائی) است.
- ۹- غایة المنی فی تحقیق الکنی: تألیف کتاب در شعبان ۱۳۳۱ هـ.ق به پایان رسید این کتاب که به زبان عربی نگارش یافته، به بیان کنیه های مستعمله در غیرانسان اختصاص یافته است.
- ۱۰- فرهنگ نگارستان[۲۰]: تألیف کتاب در محرم ۱۳۵۹ هـ.ق به پایان رسید. این اثر ارزشمند دربرگیرنده ۵۵/۰۰۰ لغت مفرد و مرکب است و در ۵ جلد و (دستنویس) نگارش یافته است.
- ۱۱- قاموس المعارف: تألیف کتاب قاموس در ربیع الثانی ۱۳۴۵ هـ.ق خاتمه یافته است، این کتاب به زبان فارسی و حاوی ۴۵/۰۰۰ لغت عصری معمولی و شاهکار مؤلفات آن مرحوم است که علاوه بر استیفای لغات فارسی، اکثر لغات عربی و پاره ای از لغات بیگانه را هم که در زبان فارسی رایج است، شامل می شود. همچنین شرح اجمالی عقائد و مذاهب مختلفه و اصطلاحات دینی و فنون نجومی، ریاضی، عروضی، تاریخی، غیر آنها را دربردارد. رساله مستقلی در دستور زبان فارسی در اول کتاب قاموس نگارش یافته است که می تواند به عنوان کتابی مستقل مورد استفاده قرار گیرد.
- ۱۲- امثال و حکم ترکی آذربایجانی
وفات
سرانجام این عالم جلیل القدر پس از یک عمر تحقیق و تألیف، در ۱۶ فروردین سال ۱۳۳۳ ش (مطابق، اول شعبان 1373 قمری) دار فانی را وداع گفت و در قبرستان شیخان قم به خاک سپرده شد.[۲۱]
فرزندش (محمد مدرس) سال ولادت و وفات پدر را ضمن شعری چنین ثبت نمود:
از این حسرت افسرده بودم که ناگه * به گوشم چنین گفت هاتف نهانی
مدرس نمرده است هرگز[۲۲] نمیرد * که ماندست آثار وی جاودانی[۲۳] [۲۴]
پانویس
- ↑ مستدرک اعیان الشیعه، حسن الامین، دارالتعارف للمطبوعات، ج۱، ۱۸۸.
- ↑ فرهنگ فارس معین، ج۶، ص۱۹۳۷.
- ↑ ر.ک:ریحانة الادب، ج۸، ص۱۶.
- ↑ ریحانة الادب، ج۸، ص۶ ص۱۲.
- ↑ همان، ج۱، ص۱۳.
- ↑ مفاخر آذربایجان، دکتر عقیی، بخشایشی، تبریز، نشر آذربایجان، ج۱، ص۳۲۶.
- ↑ همان، ص۱۱.
- ↑ لغتنامه دهخدا، چاپ جدید، ج۱۲، ص۱۸۱۳۶.
- ↑ علمای بزرگ، شیعه از کلینی تا خمینی، م، جقادقانی، ص۳۸۸ و ۳۸۹.
- ↑ فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص۵۵۷.
- ↑ نقباة البشر فی القرن الرابع عشر، ج۴، ص۱۴۵۷.
- ↑ نقباة البشر فی القرن الرابع عشر، الشیخ آقا بزرگ التهرانی، مشهد، دالمرتضی، ۱۴۰۴ ق، ج۴، ص۱۴۵۷.
- ↑ ریحانة الادب، ج۸، ص۶.
- ↑ ریحانة الادب، ج۱، ص۱۷، ص۶تا۸ - فرهنگ بزرگان اسلام و ایران، ص۵۵۸ و فرهنگ تراجم نگاران، این کتاب به صورت مخطوط و تألیف محقق سخت کوش آقای ناصر باقری بیدهندی که اینجانب از آن بهره مند بوده ام).
- ↑ الذربعه الی تصانیف الشیعه، العلامه الشیخ آقا بزرگ التهرانی، ج۱۱، ص۳۴۲.
- ↑ مفاخر آذربایجان، ج۱، ص۳۲۵.
- ↑ ریحانة الادب، ج۸، ص۱۱.
- ↑ همان، ج۱۶، ص۱۹۳.
- ↑ همان، ج۳، ص۴۷۴.
- ↑ همان، ج۱۶، ص۲۱۹.
- ↑ ریحانة الادب، ج۸، ص۱۵.
- ↑ .۱۲۳۶ (ولادت)، این تاریخ با حساب ابجد بدست می آید.
- ↑ ۱۳۷۳(وفات)، با جمع حروف ابجد، عدد مذکور حاصل می شود.
- ↑ ریحانة الادب، ج۸، ص۵.
منابع
- اسماعيل محمد كرمانشاهى، ستارگان حرم، جلد 4.
- ریحانه الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب، اندیشه قم، بازیابی: 6 اسفند 1392.