صفیه بنت حیی بن اخطب: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}} | {{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}} | ||
− | صفیه دختر حیی بن | + | '''صفیه''' دختر حیی بن اخطب، از یهود [[بنی نضیر|بنینضیر]] بود و پس از اسارت در [[غزوه خیبر]]، به ازدواج [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] (صلی الله علیه و آله) درآمد. مورخین و سیرهنویسان، صفیه را تنها همسر غیرعرب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برشمرده اند.<ref>السیرة النبویه، پیشین، ج۲، ص۶۴۸ و قاضی ابر قوه؛ سیرت رسول الله صلی الله علیه و آله، تحقیق اصغر مهدوی، تهران، خوارزمی، چاپ سوم، ۱۳۷۷، ج۲، ص۱۱۰۲.</ref> |
− | + | == خاندان صفیه == | |
+ | '''صفیه''' دختر حیی بن اخطب از تیره یهودیان [[بنی نضیر|بنینضیر]] بوده و از حیث نسب از اسباط لاوی بن [[حضرت یعقوب علیه السلام|یعقوب]] و از نسل نضیر بن نحام بن ینحوم از فرزندان [[حضرت هارون علیه السلام|هارون بن عمران]] برادر [[حضرت موسی علیه السلام|موسای کلیم]] علیه السلام به شمار میآمدند.<ref>بلاذری؛ انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶، ج۱، ص۴۴۳ و عسقلانی، ابن حجر؛ الاصابه فی تمییز الصحابه، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵، ج۸، ص۲۱۰ و ابن اثیر؛ اسدالغابه، بیروت، دارالفکر، ۱۹۸۹، ج۶، ص۱۶۹ و مقریزی، احمد بن علی؛ امتاع الاسماع، تحقیق محمد عبدالحمید النمیسی، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۹، ج۶، ص۱۸۷.</ref> مادرش «بره» دختر سموئیل<ref>انساب الاشراف، پیشین، ص۴۴۴ و طبری؛ تاریخ طبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج۱۱، ص۶۱۱ و ابن سعد؛ طبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطاء، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰، ج۸، ص۹۵.</ref> نام داشت؛ او خواهر رفاعة بن سموئیل از شاخه یهودیان [[بنی قریظه|بنیقریظه]] بود که در ردیف یهودیان بنینضیر بودهاند.<ref>طبقات الکبری، پیشین، ص۹۵.</ref> | ||
− | + | صفیه در [[مدینه]] متولد شد و در کودکی بسیار مورد توجه پدر و عمویش ابویاسر بن اخطب که از سران [[یهود]] بنینضیر و از اشراف مدینه به شمار میآمدند قرار داشت.<ref>ابن هشام؛ السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دارالمعرفه، بی تا، ج۱، ص۵۱۸ ۵۱۹ و بیهقی، ابوبکر؛ دلائل النبوه، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۰۵، ج۲، ص۵۳۳.</ref> با ظهور [[اسلام]] و هجرت [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله به مدینه، پدر و عمویش در زمره بزرگترین دشمنان پیامبر صلی الله علیه و آله درآمدند. | |
− | صفیه | + | صفیه نخست به [[ازدواج]] سلام بن مشکم قریظی درآمد؛ ولی پس از مدتی از او جدا شده،<ref>طبقات الکبری، پیشین، ص۹۵ و زرکلی، خیرالدین؛ الاعلام، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ هشتم، ۱۹۸۶، ج۳، ص۲۰۶.</ref> به همسری کنانة بن ربیع بن ابیالحقیق که از شاخه یهودیان بنینضیر بود درآمد.<ref>انساب الاشراف، پیشین، ص۴۴۳ و تاریخ طبری، پیشین، ج۳، ص۱۶۶ و طبقات الکبری، پیشین، ص۹۵.</ref> |
− | در سال چهارم هجرت و در پی | + | در سال چهارم هجرت و در پی [[غزوه بنی نضیر|جنگ بنی نضیر]] -که بین یهودیان بنینضیر و مسلمانان به رهبری پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پیش آمد-، یهودیان بنینضیر شکست خورده ملزم به ترک مدینه شدند. پس از طرد از مدینه عدهای از سران بنینضیر از جمله حیی بن اخطب و کنانة بن ربیع و دیگران به خیبر رفته در قلعههای آنجا ساکن شدند.<ref>انساب الاشراف، پیشین، ص۳۴۳ و تاریخ طبری، پیشین، ج۲ ص۵۵۴ و السیرة النبویه، پیشین، ج۲، ص۱۹۱.</ref> |
− | + | ==ازدواج با پیامبر اکرم== | |
− | + | پس از [[صلح حدیبیه|صلح حدیبیه]] در اوایل سال هفتم هجرت، [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله با یهودیان [[غزوه خیبر|خیبر]] وارد جنگ شدند و این منطقه را که به صورت مرکزی برای آشوبهای نظامی و تحریکات و جنگافروزیها علیه مسلمانان درآمده بود، فتح کردند. در این جنگ کنانة بن ربیع، شوهر صفیه کشته شد<ref>طبقات الکبری، پیشین، ص۹۵ و انساب الاشراف، پیشین، ص۴۴۳.</ref> و غنائم بسیاری نصیب مسلمانان شد. در جریان فتح قلعه قموص که یکی از قلاع هفتگانه خیبر و دژ فرزندان ابیالحقیق بود، زنانی نیز به اسارت گرفته شدند که از جمله آنان صفیه دختر حیی بن اخطب و یکی از دخترعموهایش بودند.<ref>طبقات الکبری، پیشین، ص۹۵ و السیرة النبویه، پیشین، ج۲، ص۳۳۱.</ref> | |
− | پیامبر صلی الله علیه و آله به بلال حبشی فرمان داد، صفیه و دخترعمویش را کنار بارها و جایگاه خود ببرد.<ref>واقدی؛ مغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسه اعلمی، چاپ سوم، | + | [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلی الله علیه و آله به [[بلال|بلال حبشی]] فرمان داد، صفیه و دخترعمویش را کنار بارها و جایگاه خود ببرد.<ref>واقدی؛ مغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسه اعلمی، چاپ سوم، ۱۹۸۹، ج۲، ص۶۷۳ و دلائل النبوه، پیشین، ج۴، ص۲۳۲ و طبقات الکبری، پیشین، ص۹۶ و السیرة النبویه، پیشین، ج۲، ص۳۳۶.</ref> یکی از مسلمانان به نام دحیه کلبی در نظر داشت تا از [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله صفیه را بخواهد. اتفاقاً خود رسول خدا صلی الله علیه و آله از کنار صفیه عبور فرمود و ردای خویش را بر او افکند<ref>مغازی، پیشین، ج۲، ص۷۰۷ و تاریخ طبری، پیشین، ج۳، ص۱۶۶.</ref> و به این طریق مسلمانان متوجه شدند که حضرت او را برای خود برگزیده است. برای [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله در هر جنگی از هر غنیمتی برگزیدهای مقرر بود و ایشان در این جنگ صفیه را برای خود برگزید و دخترعموی صفیه را نیز به دحیه کلبی بخشید.<ref>السیرة النبویه، پیشین، ج۲، ص۳۳۱ و دلائل النبوه، پیشین، ج۴، ص۲۳۲ و انساب الاشراف، پیشین، ص۴۴۲ و یعقوبی؛ تاریخ یعقوبی، بیروت، دارصادر، چاپ دوم، ۱۹۸۸، ج۲، ص۵۶.</ref> حضرت [[اسلام]] را بر صفیه عرضه فرمودند و گفتند: «اگر بخواهی به [[دین]] خودت باشی تو را مجبور به ترک آن نمیکنم ولی اگر خدا و رسول او را برگزینی تو را به همسری خود برمیگزینم».<ref>طبقات الکبری، پیشین، ص۹۶.</ref> صفیه گفت: «حتماً خدا و پیامبر او را برمیگزینم». حضرت او را آزاد کرد و سپس به همسری خویش برگزید و آزادیاش را صداقش قرار داد.<ref>ابن حنبل، مسند؛ بیروت، دارصادر، ج۳، ص۹۹ و طبقات الکبری، پیشین، ص۹۶ و مسعودی؛ التنبیه والاشراف، تصحیح عبدالله اسماعیل الصاوی، قاهره، دارالصاوی، بی تا، ص۲۲۲ و انساب الاشراف، پیشین، ص۴۴۳.</ref> |
− | + | نقل است که رسول خدا صلی الله علیه و آله بعد اسارت صفیه، او را نزد خود نگه داشت. در این هنگام، پیامبر صلی الله علیه و آله در چهره صفیه و نزدیک چشم او نشانه کبود شدهای که به سبزی میزد، دید. از او پرسید: «این چیست؟». گفت: «ای رسول خدا صلی الله علیه و آله در خواب چنان دیدم که ماهی از سوی آسمان یثرب آمد و در دامن من قرار گرفت، این موضوع را به شوهرم کنانه گفتم. او گفت: گویا دوست داری همسر این پادشاهی شوی که از [[مدینه]] میآید؟ پس ضربهای بر من وارد کرد...».<ref>طبقات الکبری، پیشین، ص۹۶ و ابن حبیب بغدادی، ابوجعفر محمد؛ المحبر، تحقیق ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دارالافاق الجدیده، بی تا، ص۹۰-۹۱.</ref> | |
− | صفیه هفده ساله بود که به ازدواج رسول خدا صلی الله علیه و آله درآمد.<ref>دائرة المعارف اسلامیه، دارالمعرفه، بیروت، | + | صفیه هفده ساله بود که به ازدواج رسول خدا صلی الله علیه و آله درآمد.<ref>دائرة المعارف اسلامیه، دارالمعرفه، بیروت، ج۱۴، ص۲۴۹.</ref> ازدواج رسول خدا صلی الله علیه و آله با صفیه بنت حیی بن اخطب بعد از ازدواج حضرت با [[جویریه بنت حارث|جویریه]] و در میان راه خیبر به مدینه اتفاق افتاد.<ref>انساب الاشراف، پیشین، ص۴۴۳.</ref> گفته شده در زمینهای هموار بین راه سفرههای چرمی گستردند و با غذایی مرکب از خرما و روغن و آرد و کشک از میهمانان پذیرایی شد.<ref>انساب الاشراف، پیشین، ص۴۴۳ و السیرة النبویه، پیشین، ج۲، ص۶۴۶ و طبقات الکبری، پیشین، ص۹۶.</ref> |
− | رسول خدا صلی الله علیه و آله چادری سراسری یا چیزی شبیه آن بر صفیه افکند و بر ترک شترش نشانده او را به مدینه آورد. چون رسول خدا صلی الله علیه و آله به | + | رسول خدا صلی الله علیه و آله چادری سراسری یا چیزی شبیه آن بر صفیه افکند و بر ترک شترش نشانده او را به مدینه آورد. چون رسول خدا صلی الله علیه و آله به مدینه آمد، صفیه را در خانهای از خانههای [[انصار]] منزل داد. زنان انصار به دیدن او میرفتند. [[عایشه]] همسر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز از جمله زنانی بود که در حالی که نقاب زده بود به دیدن او رفته بود.<ref>انساب الاشراف، پیشین، ص۴۴۴ و طبقات الکبری، پیشین، ص۹۹.</ref> |
− | پیامبر صلی الله علیه و آله صفیه را نیز چونان دیگر همسرانش ملزم به رعایت حجاب کرد و برای او هم مانند همسران دیگرش نوبت معین کرد.<ref>طبقات الکبری، پیشین، | + | پیامبر صلی الله علیه و آله صفیه را نیز چونان دیگر همسرانش ملزم به رعایت [[حجاب]] کرد و برای او هم مانند همسران دیگرش نوبت معین کرد.<ref>طبقات الکبری، پیشین، ص۱۰۱.</ref> |
==اوصافی از صفیه== | ==اوصافی از صفیه== | ||
− | در تاریخ از | + | در تاریخ از صفیه به عنوان زنی جمیله، فاضله، عاقله و حلیمه یاد شده است.<ref>ابن عماد حنبلی؛ شذرات الذهب، ۱۰۸۹، ج۱، ص۲۴۵ و الاصابه، پیشین، ج۸، ص۲۱۱.</ref> گفته شده هنگام ترک خیبر، هنگامی که شتر [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلی الله علیه و آله را آوردند تا از خیبر خارج شود، پیامبر صلی الله علیه و آله ران خود را به صورت افقی (رکاب) قرار دادند تا صفیه پای بر آن نهد و سوار شتر شود. صفیه از روی ادب زانوی خود را بر ران حضرت نهاد و سوار شد.<ref>طبقات الکبری، پیشین، ص۹۶.</ref> |
− | + | از او و احوالاتش پس از [[رحلت پيامبر اسلام|رحلت پیامبر]] خبر چندانی در دست نیست. نقل است پس از پیامبر صلی الله علیه و آله، [[عمر بن خطاب]] برای او شش هزار درهم مقرری سالیانه در نظر گرفت.<ref>بلاذری؛ فتوح البلدان، بیروت، دارمکتبة الهلال، ۱۹۸۸، ص۴۴۳.</ref> | |
− | + | او در سال سی و پنج هجری و در پی محاصره خانه [[عثمان بن عفان]] خلیفه سوم به کمک عثمان شتافت و از خانه خود تا خانه عثمان معبری گشود و از طریق آن آب و غذا به او و خانوادهاش میرساند.<ref>دائرة المعارف اسلامیه، پیشین، ج۱۴، ص۲۴۹ و الاصابه، پیشین، ج۸، ص۲۱۲.</ref> | |
− | او در | + | او از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله [[حدیث|احادیثی]] را نقل کرده است به طوری که در کتب روایی ده حدیث از وی نقل شده است.<ref>الاعلام، پیشین، ج۳، ص۲۰۶.</ref> [[امام سجاد]] علیه السلام و نیز برادرزادهاش و همچنین دو تن از غلامانش به نامهای کنانه و یزید بن معتب و اسحاق بن عبدالله بن حارث<ref>الاصابه، پیشین، ج۸، ص۲۱۲.</ref> و زنانی چون صُخَیرَه بنت جفیر بصری<ref>طبقات الکبری، پیشین، ص۳۵۱.</ref> و صافیه<ref>همان، ۳۵۶.</ref> و جدّه صالح بن حیان<ref>همان، ۳۵۸.</ref> از جمله کسانی هستند که از او [[روایت]] نقل کردهاند. |
==وفات== | ==وفات== | ||
− | سرانجام این بانوی گرامی در سال پنجاه هجری<ref>الاعلام، پیشین، | + | سرانجام این بانوی گرامی در سال پنجاه هجری<ref>الاعلام، پیشین، ج۷، ص۳۳۴ و انساب الاشراف، پیشین، ص۴۴۴ والتنبیه والاشراف، پیشین، ص۲۶۲ و طبقات الکبری، پیشین، ص۱۰۲.</ref> و به نقلی پنجاه و دو هجری<ref>تاریخ طبری، پیشین، ج۱۱، ص۶۱۱ و طبقات الکبری، پیشین، ص۱۰۲.</ref> در [[مدینه]] درگذشت؛ سعید بن عاص بر او [[نماز]] خواند و در قبرستان [[بقیع]] به خاک سپرده شد.<ref>انساب الاشراف، پیشین، ص۴۴۴.</ref> |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
− | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | * سید علی اکبر حسینی، | + | *سید علی اکبر حسینی، صَفیه بنت حُیی بن اخطب، [http://www.pajoohe.ir دانشنامه پژوهه]، تاریخ بازیابی: ۲۸ مرداد ۱۳۹۲. |
[[رده:همسران پیامبر]] | [[رده:همسران پیامبر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۲۹
این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.
(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)
صفیه دختر حیی بن اخطب، از یهود بنینضیر بود و پس از اسارت در غزوه خیبر، به ازدواج پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) درآمد. مورخین و سیرهنویسان، صفیه را تنها همسر غیرعرب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برشمرده اند.[۱]
خاندان صفیه
صفیه دختر حیی بن اخطب از تیره یهودیان بنینضیر بوده و از حیث نسب از اسباط لاوی بن یعقوب و از نسل نضیر بن نحام بن ینحوم از فرزندان هارون بن عمران برادر موسای کلیم علیه السلام به شمار میآمدند.[۲] مادرش «بره» دختر سموئیل[۳] نام داشت؛ او خواهر رفاعة بن سموئیل از شاخه یهودیان بنیقریظه بود که در ردیف یهودیان بنینضیر بودهاند.[۴]
صفیه در مدینه متولد شد و در کودکی بسیار مورد توجه پدر و عمویش ابویاسر بن اخطب که از سران یهود بنینضیر و از اشراف مدینه به شمار میآمدند قرار داشت.[۵] با ظهور اسلام و هجرت رسول خدا صلی الله علیه و آله به مدینه، پدر و عمویش در زمره بزرگترین دشمنان پیامبر صلی الله علیه و آله درآمدند.
صفیه نخست به ازدواج سلام بن مشکم قریظی درآمد؛ ولی پس از مدتی از او جدا شده،[۶] به همسری کنانة بن ربیع بن ابیالحقیق که از شاخه یهودیان بنینضیر بود درآمد.[۷]
در سال چهارم هجرت و در پی جنگ بنی نضیر -که بین یهودیان بنینضیر و مسلمانان به رهبری پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پیش آمد-، یهودیان بنینضیر شکست خورده ملزم به ترک مدینه شدند. پس از طرد از مدینه عدهای از سران بنینضیر از جمله حیی بن اخطب و کنانة بن ربیع و دیگران به خیبر رفته در قلعههای آنجا ساکن شدند.[۸]
ازدواج با پیامبر اکرم
پس از صلح حدیبیه در اوایل سال هفتم هجرت، رسول خدا صلی الله علیه و آله با یهودیان خیبر وارد جنگ شدند و این منطقه را که به صورت مرکزی برای آشوبهای نظامی و تحریکات و جنگافروزیها علیه مسلمانان درآمده بود، فتح کردند. در این جنگ کنانة بن ربیع، شوهر صفیه کشته شد[۹] و غنائم بسیاری نصیب مسلمانان شد. در جریان فتح قلعه قموص که یکی از قلاع هفتگانه خیبر و دژ فرزندان ابیالحقیق بود، زنانی نیز به اسارت گرفته شدند که از جمله آنان صفیه دختر حیی بن اخطب و یکی از دخترعموهایش بودند.[۱۰]
پیامبر صلی الله علیه و آله به بلال حبشی فرمان داد، صفیه و دخترعمویش را کنار بارها و جایگاه خود ببرد.[۱۱] یکی از مسلمانان به نام دحیه کلبی در نظر داشت تا از رسول خدا صلی الله علیه و آله صفیه را بخواهد. اتفاقاً خود رسول خدا صلی الله علیه و آله از کنار صفیه عبور فرمود و ردای خویش را بر او افکند[۱۲] و به این طریق مسلمانان متوجه شدند که حضرت او را برای خود برگزیده است. برای رسول خدا صلی الله علیه و آله در هر جنگی از هر غنیمتی برگزیدهای مقرر بود و ایشان در این جنگ صفیه را برای خود برگزید و دخترعموی صفیه را نیز به دحیه کلبی بخشید.[۱۳] حضرت اسلام را بر صفیه عرضه فرمودند و گفتند: «اگر بخواهی به دین خودت باشی تو را مجبور به ترک آن نمیکنم ولی اگر خدا و رسول او را برگزینی تو را به همسری خود برمیگزینم».[۱۴] صفیه گفت: «حتماً خدا و پیامبر او را برمیگزینم». حضرت او را آزاد کرد و سپس به همسری خویش برگزید و آزادیاش را صداقش قرار داد.[۱۵]
نقل است که رسول خدا صلی الله علیه و آله بعد اسارت صفیه، او را نزد خود نگه داشت. در این هنگام، پیامبر صلی الله علیه و آله در چهره صفیه و نزدیک چشم او نشانه کبود شدهای که به سبزی میزد، دید. از او پرسید: «این چیست؟». گفت: «ای رسول خدا صلی الله علیه و آله در خواب چنان دیدم که ماهی از سوی آسمان یثرب آمد و در دامن من قرار گرفت، این موضوع را به شوهرم کنانه گفتم. او گفت: گویا دوست داری همسر این پادشاهی شوی که از مدینه میآید؟ پس ضربهای بر من وارد کرد...».[۱۶]
صفیه هفده ساله بود که به ازدواج رسول خدا صلی الله علیه و آله درآمد.[۱۷] ازدواج رسول خدا صلی الله علیه و آله با صفیه بنت حیی بن اخطب بعد از ازدواج حضرت با جویریه و در میان راه خیبر به مدینه اتفاق افتاد.[۱۸] گفته شده در زمینهای هموار بین راه سفرههای چرمی گستردند و با غذایی مرکب از خرما و روغن و آرد و کشک از میهمانان پذیرایی شد.[۱۹]
رسول خدا صلی الله علیه و آله چادری سراسری یا چیزی شبیه آن بر صفیه افکند و بر ترک شترش نشانده او را به مدینه آورد. چون رسول خدا صلی الله علیه و آله به مدینه آمد، صفیه را در خانهای از خانههای انصار منزل داد. زنان انصار به دیدن او میرفتند. عایشه همسر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز از جمله زنانی بود که در حالی که نقاب زده بود به دیدن او رفته بود.[۲۰]
پیامبر صلی الله علیه و آله صفیه را نیز چونان دیگر همسرانش ملزم به رعایت حجاب کرد و برای او هم مانند همسران دیگرش نوبت معین کرد.[۲۱]
اوصافی از صفیه
در تاریخ از صفیه به عنوان زنی جمیله، فاضله، عاقله و حلیمه یاد شده است.[۲۲] گفته شده هنگام ترک خیبر، هنگامی که شتر پیامبر صلی الله علیه و آله را آوردند تا از خیبر خارج شود، پیامبر صلی الله علیه و آله ران خود را به صورت افقی (رکاب) قرار دادند تا صفیه پای بر آن نهد و سوار شتر شود. صفیه از روی ادب زانوی خود را بر ران حضرت نهاد و سوار شد.[۲۳]
از او و احوالاتش پس از رحلت پیامبر خبر چندانی در دست نیست. نقل است پس از پیامبر صلی الله علیه و آله، عمر بن خطاب برای او شش هزار درهم مقرری سالیانه در نظر گرفت.[۲۴]
او در سال سی و پنج هجری و در پی محاصره خانه عثمان بن عفان خلیفه سوم به کمک عثمان شتافت و از خانه خود تا خانه عثمان معبری گشود و از طریق آن آب و غذا به او و خانوادهاش میرساند.[۲۵]
او از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله احادیثی را نقل کرده است به طوری که در کتب روایی ده حدیث از وی نقل شده است.[۲۶] امام سجاد علیه السلام و نیز برادرزادهاش و همچنین دو تن از غلامانش به نامهای کنانه و یزید بن معتب و اسحاق بن عبدالله بن حارث[۲۷] و زنانی چون صُخَیرَه بنت جفیر بصری[۲۸] و صافیه[۲۹] و جدّه صالح بن حیان[۳۰] از جمله کسانی هستند که از او روایت نقل کردهاند.
وفات
سرانجام این بانوی گرامی در سال پنجاه هجری[۳۱] و به نقلی پنجاه و دو هجری[۳۲] در مدینه درگذشت؛ سعید بن عاص بر او نماز خواند و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.[۳۳]
پانویس
- ↑ السیرة النبویه، پیشین، ج۲، ص۶۴۸ و قاضی ابر قوه؛ سیرت رسول الله صلی الله علیه و آله، تحقیق اصغر مهدوی، تهران، خوارزمی، چاپ سوم، ۱۳۷۷، ج۲، ص۱۱۰۲.
- ↑ بلاذری؛ انساب الاشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۹۹۶، ج۱، ص۴۴۳ و عسقلانی، ابن حجر؛ الاصابه فی تمییز الصحابه، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵، ج۸، ص۲۱۰ و ابن اثیر؛ اسدالغابه، بیروت، دارالفکر، ۱۹۸۹، ج۶، ص۱۶۹ و مقریزی، احمد بن علی؛ امتاع الاسماع، تحقیق محمد عبدالحمید النمیسی، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۹، ج۶، ص۱۸۷.
- ↑ انساب الاشراف، پیشین، ص۴۴۴ و طبری؛ تاریخ طبری، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج۱۱، ص۶۱۱ و ابن سعد؛ طبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطاء، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰، ج۸، ص۹۵.
- ↑ طبقات الکبری، پیشین، ص۹۵.
- ↑ ابن هشام؛ السیرة النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دارالمعرفه، بی تا، ج۱، ص۵۱۸ ۵۱۹ و بیهقی، ابوبکر؛ دلائل النبوه، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۰۵، ج۲، ص۵۳۳.
- ↑ طبقات الکبری، پیشین، ص۹۵ و زرکلی، خیرالدین؛ الاعلام، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ هشتم، ۱۹۸۶، ج۳، ص۲۰۶.
- ↑ انساب الاشراف، پیشین، ص۴۴۳ و تاریخ طبری، پیشین، ج۳، ص۱۶۶ و طبقات الکبری، پیشین، ص۹۵.
- ↑ انساب الاشراف، پیشین، ص۳۴۳ و تاریخ طبری، پیشین، ج۲ ص۵۵۴ و السیرة النبویه، پیشین، ج۲، ص۱۹۱.
- ↑ طبقات الکبری، پیشین، ص۹۵ و انساب الاشراف، پیشین، ص۴۴۳.
- ↑ طبقات الکبری، پیشین، ص۹۵ و السیرة النبویه، پیشین، ج۲، ص۳۳۱.
- ↑ واقدی؛ مغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، مؤسسه اعلمی، چاپ سوم، ۱۹۸۹، ج۲، ص۶۷۳ و دلائل النبوه، پیشین، ج۴، ص۲۳۲ و طبقات الکبری، پیشین، ص۹۶ و السیرة النبویه، پیشین، ج۲، ص۳۳۶.
- ↑ مغازی، پیشین، ج۲، ص۷۰۷ و تاریخ طبری، پیشین، ج۳، ص۱۶۶.
- ↑ السیرة النبویه، پیشین، ج۲، ص۳۳۱ و دلائل النبوه، پیشین، ج۴، ص۲۳۲ و انساب الاشراف، پیشین، ص۴۴۲ و یعقوبی؛ تاریخ یعقوبی، بیروت، دارصادر، چاپ دوم، ۱۹۸۸، ج۲، ص۵۶.
- ↑ طبقات الکبری، پیشین، ص۹۶.
- ↑ ابن حنبل، مسند؛ بیروت، دارصادر، ج۳، ص۹۹ و طبقات الکبری، پیشین، ص۹۶ و مسعودی؛ التنبیه والاشراف، تصحیح عبدالله اسماعیل الصاوی، قاهره، دارالصاوی، بی تا، ص۲۲۲ و انساب الاشراف، پیشین، ص۴۴۳.
- ↑ طبقات الکبری، پیشین، ص۹۶ و ابن حبیب بغدادی، ابوجعفر محمد؛ المحبر، تحقیق ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دارالافاق الجدیده، بی تا، ص۹۰-۹۱.
- ↑ دائرة المعارف اسلامیه، دارالمعرفه، بیروت، ج۱۴، ص۲۴۹.
- ↑ انساب الاشراف، پیشین، ص۴۴۳.
- ↑ انساب الاشراف، پیشین، ص۴۴۳ و السیرة النبویه، پیشین، ج۲، ص۶۴۶ و طبقات الکبری، پیشین، ص۹۶.
- ↑ انساب الاشراف، پیشین، ص۴۴۴ و طبقات الکبری، پیشین، ص۹۹.
- ↑ طبقات الکبری، پیشین، ص۱۰۱.
- ↑ ابن عماد حنبلی؛ شذرات الذهب، ۱۰۸۹، ج۱، ص۲۴۵ و الاصابه، پیشین، ج۸، ص۲۱۱.
- ↑ طبقات الکبری، پیشین، ص۹۶.
- ↑ بلاذری؛ فتوح البلدان، بیروت، دارمکتبة الهلال، ۱۹۸۸، ص۴۴۳.
- ↑ دائرة المعارف اسلامیه، پیشین، ج۱۴، ص۲۴۹ و الاصابه، پیشین، ج۸، ص۲۱۲.
- ↑ الاعلام، پیشین، ج۳، ص۲۰۶.
- ↑ الاصابه، پیشین، ج۸، ص۲۱۲.
- ↑ طبقات الکبری، پیشین، ص۳۵۱.
- ↑ همان، ۳۵۶.
- ↑ همان، ۳۵۸.
- ↑ الاعلام، پیشین، ج۷، ص۳۳۴ و انساب الاشراف، پیشین، ص۴۴۴ والتنبیه والاشراف، پیشین، ص۲۶۲ و طبقات الکبری، پیشین، ص۱۰۲.
- ↑ تاریخ طبری، پیشین، ج۱۱، ص۶۱۱ و طبقات الکبری، پیشین، ص۱۰۲.
- ↑ انساب الاشراف، پیشین، ص۴۴۴.
منابع
- سید علی اکبر حسینی، صَفیه بنت حُیی بن اخطب، دانشنامه پژوهه، تاریخ بازیابی: ۲۸ مرداد ۱۳۹۲.