جامعیت مقاله متوسط
سیر منطقی به صورت کامل رعایت نشده
شناسه ناقص است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

جهاد اكبر‌‌‌‌‌‌‌: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (7پروژه: رتبه بندی، اولویت بندی ، سنجش کیفی)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{متوسط}}
 
{{متوسط}}
  
جهاد اكبر، مقابل جهاد اصغر (جهاد با دشمن بیرونى) عبارت است از ستیز و مخالفت با هوای نفس، یعنی مخالفت با آن دسته از خواهشهای نفس كه انسان را وادار به مخالفت با خداوند متعال و سرپیچى از دستورهاى او مى‌كند.  
+
«جهاد اکبر» در مقابل «جهاد اصغر» (جهاد با دشمن بیرونى)، عبارت است از ستیز و مخالفت با [[هوای نفس]]؛ یعنی مخالفت با آن دسته از خواهشهای نفس که [[انسان]] را وادار به مخالفت با [[الله|خداوند]] متعال و سرپیچى از دستورهاى او مى‌کند. هدف از این جهاد، ترک شهوت‌هاى [[شیطان|شیطانى]] و گردن نهادن به دستورهاى خداوند و پیراستن نفس از صفات ناشایست و آراستن آن به صفات نیکو است.  
 
 
هدف از این جهاد ترك شهوت‌هاى شیطانى و گردن نهادن به دستورهاى خداوند متعال و پیراستن نفس از صفات ناشایست و آراستن آن به صفات نیكو است.
 
 
 
عنوان یاد شده برگرفته از روایتى از [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله است كه به گروهى از اصحاب كه از نبرد با دشمن بازمى‌گشتند، فرمود: مرحبا به قومى كه جهاد اصغر را به انجام رسانده‌اند و جهاد اكبر برایشان باقى است. گفتند: اى پیامبر خدا، جهاد اكبر چیست؟ فرمود: جهاد با نفس.<ref> وسائل الشیعة، ج15، ص161. </ref>
 
 
 
 
==تعریف==
 
==تعریف==
  
جهاد بر سه گونه است:
+
«[[جهاد]]» بر سه گونه است:
1- جنگ و مجاهده براى راندن و دفع دشمن آشكار.
+
۱- جنگ و مجاهده براى راندن و دفع دشمن آشکار.
2- جهاد با شيطان و اهريمن.
+
۲- جهاد با [[شیطان]] و اهریمن.
3- جهاد در مجاهده با نفس.<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‌1، ص 423</ref>
+
۳- مجاهده با [[نفس]].<ref>ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، ج‌۱، ص ۴۲۳</ref>
  
«جهاد» به معناى بذل جهد و كوشش در دفع دشمن است و بيشتر بر مدافعه به جنگ اطلاق مى ‌شود و ليكن گاهى در معنای دشمن توسعه داده می شود تا جائی که هر چیزی که توقع شر از او می رود را شامل می شود مانند شيطان كه آدمى را گمراه مى ‌سازد و نفس اماره كه به بديها امر مى ‌كند و امثال اينها. در نتيجه جهاد شامل مخالفت با نفس در خواسته ‌هايش و خودداری از اطاعت شيطان در وسوسه‌ هايش مى‌ شود و رسول خدا (ص) مخالفت با نفس را « جهاد اكبر » ناميده است. <ref>الميزان فى تفسير القرآن،ج‌14، ص411 </ref>
+
جهاد به معناى بذل جهد و کوشش در دفع دشمن است و بیشتر بر مدافعه به جنگ اطلاق مى ‌شود. لیکن گاهى در معنای دشمن توسعه داده می شود تا جائی که هر چیزی که توقع شرّ از او می رود را شامل می شود، مانند شیطان که آدمى را گمراه مى ‌سازد و [[نفس اماره]] که به بدیها امر مى ‌کند و امثال اینها. در نتیجه جهاد شامل مخالفت با نفس در خواسته ‌هایش و خودداری از اطاعت شیطان در [[وسوسه|وسوسه‌]]<nowiki/>هایش مى‌ شود و [[رسول خدا]] (صلى الله علیه و آله) مخالفت با نفس را «جهاد اکبر» نامیده است.<ref>المیزان فى تفسیر القرآن،ج‌۱۴، ص۴۱۱ </ref> در روایتى از آن حضرت است که به گروهى از اصحاب که از نبرد با دشمن بازمى‌گشتند، فرمود: مرحبا به قومى که جهاد اصغر را به انجام رسانده‌اند و جهاد اکبر برایشان باقى است. گفتند: اى پیامبر خدا، جهاد اکبر چیست؟ فرمود: جهاد با نفس.<ref> وسائل الشیعة، ج۱۵، ص۱۶۱. </ref>
  
 
==جهاد اکبر در قرآن==
 
==جهاد اکبر در قرآن==
  
علماى اخلاق براى نفس (احساسات و غرائز و عواطف آدمى) سه مرحله قائلند كه در قرآن مجيد به آنها اشاره شده است.
+
علماى [[اخلاق]] براى [[نفس]] (احساسات و غرائز و عواطف آدمى) سه مرحله قائلند که در [[قرآن|قرآن مجید]] به آنها اشاره شده است:
 
 
'''1.نفس مطمئنه''' مرحله‌ اى است كه پس از تصفيه و تهذيب و تربيت كامل، انسان به مرحله ‌اى مى‌ رسد كه غرائز سركش در برابر او رام مى‌ شوند و سپر مى ‌اندازند، و توانايى پيكار با عقل و ايمان در خود نمى‌ بينند چرا كه عقل و ايمان آن قدر نيرومند شده ‌اند كه غرائز نفسانى در برابر آن توانايى چندانى ندارد.
 
اين همان مرحله آرامش و سكينه است، آرامش كه بر اقيانوسهاى بزرگ‌ حكومت مى ‌كند، اقيانوسهايى كه حتى در برابر سخت‌ترين طوفانها چين و شكن بر صورت خودنمايان نمى ‌سازند.
 
اين مقام انبياء و اوليا و پيروان راستين آنها است، آنهايى كه در مكتب مردان خدا درس ايمان و تقوا آموختند و سالها به تهذيب نفس پرداخته و جهاد اكبر را به مرحله نهايى رسانده‌ اند.آیات پایانی سوره فجر این موضوع را مطرح می کند:
 
  
{{متن قرآن|«يَاأَيَّتهُا النَّفْسُ الْمُطْمَئنَّةُارْجِعِى إِلىَ‌ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةًفَادْخُلىِ فىِ عِبَادِى وَ ادْخُلىِ جَنَّتىِ
+
'''۱. نفس مطمئنه:''' مرحله‌ اى است که انسان پس از تصفیه و [[تهذیب نفس|تهذیب]] و تربیت کامل، به مرحله ‌اى مى‌ رسد که [[غریزه|غرائز]] سرکش در برابر او رام مى‌ شوند، و توانایى پیکار با [[عقل]] و [[ایمان|ایمان]] در خود نمى‌ بینند چرا که عقل و ایمان آن قدر نیرومند شده ‌اند که غرائز نفسانى در برابر آن توانایى چندانى ندارد.
»}}<ref>سوره فجر/27 تا30</ref> « اى صاحب نفس مطمئن! به سوى پروردگارت بازگرد، در حالى كه هم تو از خدا راضى هستى و هم خدا از تو راضى است پس در جمع بندگانم وارد شو و در بهشتم درآى.»
+
این همان مرحله آرامش و سکینه است.
 +
این مقام انبیاء و اولیا و پیروان راستین آنها است، آنهایى که در مکتب مردان خدا درس ایمان و تقوا آموختند و سالها به تهذیب نفس پرداخته و جهاد اکبر را به مرحله نهایى رسانده‌ اند. آیات پایانی [[سوره فجر]] این موضوع را مطرح می کند: {{متن قرآن|«یاأَیتهُا النَّفْسُ الْمُطْمَئنَّةُارْجِعِى إِلىَ‌ رَبِّک رَاضِیةً مَّرْضِیةًفَادْخُلىِ فىِ عِبَادِى وَ ادْخُلىِ جَنَّتىِ
 +
»}}:<ref>سوره فجر/۲۷ تا۳۰</ref> «اى صاحب نفس مطمئنه! به سوى پروردگارت بازگرد، در حالى که هم تو از خدا راضى هستى و هم خدا از تو راضى است پس در جمع بندگانم وارد شو و در بهشتم درآى.»
  
'''2.نفس لوامه''' كه پس از تعليم و تربيت و مجاهدت، انسان به آن ارتقاء مى‌ يابد، در اين مرحله ممكن است بر اثر طغيان غرائز گهگاه مرتكب خلافهايى بشود اما فورا پشيمان مى‌ گردد و به ملامت و سرزنش خويش مى‌ پردازد، و تصميم بر جبران گناه مى‌ گيرد، و دل و جان را با آب توبه مى‌ شويد، و به تعبير ديگر در مبارزه عقل و نفس گاهى عقل پيروز می شود و گاهى نفس، ولى به هر حال كفه سنگين از آن عقل و ايمان است.
+
'''۲. نفس لوامه:''' که پس از تعلیم و تربیت و مجاهدت، انسان به آن ارتقاء مى‌ یابد، در این مرحله ممکن است بر اثر طغیان غرائز گهگاه مرتکب خلافهایى بشود اما فورا پشیمان مى‌ گردد و به ملامت و سرزنش خویش مى‌ پردازد، و تصمیم بر جبران گناه مى‌ گیرد، و دل و جان را با آب [[توبه]] مى‌ شوید، و به تعبیر دیگر در مبارزه عقل و نفس گاهى عقل پیروز می شود و گاهى نفس، ولى به هر حال کفه سنگین از آن عقل و ایمان است.
البته براى رسيدن به اين مرحله جهاد اكبر لازم است و تمرين كافى و تربيت در مكتب استاد و الهام گرفتن از سخن خدا و سنت پيشوايان.
+
البته براى رسیدن به این مرحله جهاد اکبر لازم است و تمرین کافى و تربیت در مکتب استاد و الهام گرفتن از سخن خدا و سنت پیشوایان.
اين مرحله همان است كه قرآن مجيد در «سوره قيامت » به آن سوگند ياد كرده است، سوگندى كه نشانه عظمت آن است‌:
+
این مرحله همان است که قرآن مجید در «[[سوره قیامة|سوره قیامت]]» به آن سوگند یاد کرده است، سوگندى که نشانه عظمت آن است‌: {{متن قرآن|« لا أُقْسِمُ بِیوْمِ الْقِیامَةِ ، وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ»}} <ref>سوره قیامت/۱و۲</ref>: «سوگند به روز رستاخیز و سوگند به نفس سرزنشگر».
  
{{متن قرآن|« لا أُقْسِمُ بِيَوْمِ الْقِيامَةِ ، وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ»}}<ref>سوره قیامت/1و2</ref>:« سوگند به روز رستاخيز و سوگند به نفس سرزنشگر»!
+
'''۳. نفس اماره:''' نفس سرکش است که انسان را به [[گناه]] فرمان مى ‌دهد و به هر سو مى‌ کشاند و لذا اماره‌ اش گفته ‌اند. در این مرحله هنوز عقل و ایمان آن‌ قدرت را نیافته که نفس سرکش را مهار زند و آن را رام کند بلکه در بسیارى از موارد در برابر او تسلیم مى‌ گردد و یا اگر بخواهد گلاویز شود، نفس سرکش او را بر زمین مى‌ کوبد و شکست مى ‌دهد و همه بدبختیهاى انسان از آن است.<ref>تفسیر نمونه، ج‌۹، ص۴۳۶- ۴۳۸</ref>
 
+
در این زمینه از زبان [[حضرت یوسف علیه السلام|حضرت یوسف]] صدیق نقل می کند که به یک شکل بدبینانه ای به نفس خودش می نگرد: {{متن قرآن|«وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی‌ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی»}}.<ref>(یوسف/۵۳)</ref>
'''3.نفس اماره''' نفس سر كش است كه انسان را به گناه فرمان مى ‌دهد و به هر سو مى‌ كشاند و لذا اماره‌ اش گفته ‌اند در اين مرحله هنوز عقل و ايمان آن‌ قدرت را نيافته كه نفس سركش را مهار زند و آن را رام كند بلكه در بسيارى از موارد در برابر او تسليم مى‌ گردد و يا اگر بخواهد گلاويز شود نفس سركش او را بر زمين مى‌ كوبد و شكست مى ‌دهد و همه بدبختيهاى انسان از آن است. <ref>تفسير نمونه، ج‌9، ص436- 438</ref>
 
در این زمینه از زبان یوسف صدیق نقل می کند که به یک شکل بدبینانه ای به نفس خودش می نگرد:
 
 
 
{{متن قرآن|«وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسي‌ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّي»}}. <ref>(یوسف/53)</ref>
 
 
«من نفس خود را تبرئه نمی کنم چرا که مسلما نفس پیوسته به بدی ها امر می کند مگر آن که پروردگارم رحم کند.»
 
«من نفس خود را تبرئه نمی کنم چرا که مسلما نفس پیوسته به بدی ها امر می کند مگر آن که پروردگارم رحم کند.»
  
 
+
همچنین آیه ی زیر به نتیجه پیروی از نفس اماره اشاره دارد: {{متن قرآن|«أَ فَرَأَیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلی‌ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلی‌ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلی‌ بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ یهْدیهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلا تَذَکَّرُونَ»}}<ref>(جاثیه/۲۳)</ref> «آیا دیدی آنکس را که هوای نفسش را معبود خود گرفت و خداوند او را به جهت علمی که داشت گمراه کرد و بر گوش و قلبش مهر نهاد و بر چشمش پرده ای انداخت، دیگر بعد از خدا چه کسی او را هدایت می کند، آیا باز هم متذکر نمی شوید؟».
همچنین آیه ی زیر به '''نتیجه پیروی از نفس اماره''' اشاره دارد:
 
 
 
{{متن قرآن|«أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلي‌ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلي‌ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلي‌ بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ يَهْديهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلا تَذَکَّرُونَ»}}<ref>(جاثیه/23)</ref>
 
 
 
«آیا دیدی آنکس راکه هوای نفسش را معبود خود گرفت و خداوند او را به جهت علمی که داشت گمراه کرد و بر گوش و قلبش مهر نهاد و بر چشمش پرده ای انداخت، دیگر بعد از خدا چه کسی او را هدایت می کند، آیا باز هم متذکر نمی شوید؟ »
 
  
 
==جهاد اکبر در روایات==
 
==جهاد اکبر در روایات==
  
پيامبر عظيم الشّان اسلام فرمود:
+
[[پیامبر اسلام|پیامبر گرامی اسلام]] فرمود: «جاهِدوا أهواءَکم کما تُجاهدون أعدائکم.»
 +
با هواهاى نفسانیتان همانگونه جهاد کنید که با دشمنانتان.
 +
.<ref>ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، ج‌۱، ص ۴۲۳</ref>
  
«جاهدوا أهواءكم كما تجاهدون أعدائكم».
+
[[امام علی علیه السلام|امام على]] علیه السلام: «أفْضَلُ الجِهادِ جِهادُ النَّفْسِ عنِ الهَوى و فِطامُها عَن لَذّاتِ الدُّنیا.»
با هواهاى نفسانيتان همانگونه جهاد كنيد كه با دشمنانتان.
+
برترین جهاد، مبارزه کردن با هواى نفْس و باز گرفتن آن از لذّتهاى دنیاست.
.<ref>ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ج‌1، ص 423</ref>
 
  
امام على عليه السلام :
+
امام على علیه السلام: «غایةُ المُجاهَدَةِ أنْ یجاهِدَ المَرءُ نَفْسَهُ.»
 +
نهایت جهاد، مبارزه انسان با نفْس خویش است.
  
«أفْضَلُ الجِهادِ جِهادُ النَّفْسِ عنِ الهَوى ، و فِطامُها عَن لَذّاتِ الدُّنيا
+
امام على علیه السلام: «اعلَموا أنَّ الجِهادَ الأکبَرَ جِهادُ النَّفْسِ، فاشْتَغِلوا بجِهادِ أنْفُسِکم تَسْعَدوا
برترين جهاد، مبارزه كردن با هواى نفْس و باز گرفتن آن از لذّتهاى دنياست.
+
بدانید که جهاد اکبر جهاد با نفْس است، پس به جهاد با نفْسهاى خویش پردازید تا نیک بخت شوید.
  
امام على عليه السلام :
+
[[امام باقر]] علیه السلام: «لا فَضیلةَ کالجِهادِ، و لا جِهادَ کمُجاهَدةِ الهوى.»
 +
هیچ فضیلتى چون جهاد نیست و هیچ جهادى مانند مبارزه با هواى نفس نمى باشد.
  
«غايةُ المُجاهَدَةِ أنْ يُجاهِدَ المَرءُ نَفْسَهُ
+
[[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] علیه السلام: «إنَّ النّبی صلى الله علیه و آله بَعثَ بسَرِیة، فلَمّا رَجَعوا قالَ: مَرْحَبا بقَومٍ قَضَوُا الجِهادَ الأصْغَرَ و بَقِی الجِهادُ الأکبَرُ. قیلَ یا رسولَ اللّه، و ما الجِهادُ الأکبَرُ؟ قالَ جِهادُ النَّفْسِ
نهايت جهاد، مبارزه انسان با نفْس خويش است.
+
پیامبر صلى الله علیه و آله سپاهى را به جنگ گسیل داشت؛ وقتى برگشتند فرمود: خوشامد مى گویم به گروهى که جهاد اصغر را انجام دادند، اما جهاد اکبر همچنان مانده است. عرض شد: اى پیامبر خدا! جهاد اکبر چیست؟ فرمود: جهاد با نفْس.<ref>میزان الحکمه،ج ۲</ref>
  
امام على عليه السلام :
+
[[شیخ حر عاملی|شیخ حرّ عاملی]] در کتاب [[وسائل الشیعه (کتاب)|وسائل الشیعه]] در باب صد و یک، [[حدیث|احادیثی]] در پیرامون "جهاد با نفس" برگزیده و آن­ها را  سامان داده است. در این باب ده حدیث آورده شده است و مفاد آن­ها این است که مبارزه با نفس و اقدام به درمان بیماری­های نفسانی بر انسان طالب کمال و سعادت، لازم و واجب است.
 +
واژه­ ی وجوب هرچند در هیچ­یک از احادیث این باب ذکر نشده، اما در برخی دیگر از احادیث مربوط به همین موضوع که در این باب ذکر نشده، آمده است مانند این سخن [[امام موسی کاظم علیه السلام|امام کاظم]](ع) به [[هشام بن حکم]]: «جاهد نفسک لتردّها من هواها فإنّه واجب علیک کجهاد عدوّک»: با نفس خود به مبارزه برخیز تا آن را از خواسته­ های [نادرستش] دور کنی. این مبارزه همانند جهاد با دشمن بر تو فرض و واجب است.
  
«اعلَموا أنَّ الجِهادَ الأكْبَرَ جِهادُ النَّفْسِ، فاشْتَغِلوا بجِهادِ أنْفُسِكُم تَسْعَدوا.»
+
افزون بر این، همین­که جهاد با نفس در برخی از روایات، جهاد اکبر نامیده شده و در برخی دیگر أفضل الجهاد دانسته شده است و ما می­ دانیم که جهاد با دشمن از واجبات است، جهاد با نفس هم همانند جهاد با دشمن واجب، بلکه از آن واجب­تر است.<ref>http://www.hawzah.net</ref>
بدانيد كه جهاد اكبر جهاد با نفْس است، پس به جهاد با نفْسهاى خويش پردازيد تا نيك بخت شويد.
+
==نتیجه جهاد اکبر==
  
امام باقر عليه السلام :
+
{{متن قرآن|« وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنین‌ »}}<ref>سوره عنکبوت/۶۹</ref>
 +
و آنهایى که در راه ما تلاش مى ‌کنند، به طور قطع به راههاى خودمان آنان را راهنمایى مى‌ کنیم؛ زیرا که خداوند با نیکوکاران است.
  
«لا فَضيلةَ كالجِهادِ ، و لا جِهادَ كمُجاهَدةِ الهوى.»
+
معناى ‌«جاهَدُوا فِینا» این است که جهادشان همواره در راه ما است، و این تعبیر کنایه از این است که: جهادشان در امورى است که متعلق به خداى تعالى است، چه جهاد در راه عقیده باشد، و چه در راه عمل، و چون جهادشان در راه خدا است هیچ عاملى ایشان را از ایمان به خدا و اطاعت اوامر و نواحى او باز نمى ‌دارد.
هيچ فضيلتى چون جهاد نيست و هيچ جهادى مانند مبارزه با هواى نفس نمى باشد .
 
  
امام صادق عليه السلام :
+
در اینجا خداى تعالى براى خود سبیل ‌هایى نشان مى‌ دهد «لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنا»، و راه‌ها هر چه باشد بالاخره به درگاه او منتهى مى ‌شود، براى اینکه راه را براى این راه مى‌ گویند که به سوى صاحب راه منتهى مى‌ شود، و آن صاحب راه منظور اصلى از راه است.<ref>ترجمه تفسیر المیزان، ج‌۱۶، ص ۲۲۸</ref>
 
 
«إنَّ النّبيَّ صلى الله عليه و آله بَعثَ بسَرِيّة، فلَمّا رَجَعوا قالَ: مَرْحَبا بقَومٍ قَضَوُا الجِهادَ الأصْغَرَ و بَقِيَ الجِهادُ الأكْبَرُ . قيلَ : يا رسولَ اللّه ِ ، و ما الجِهادُ الأكْبَرُ ؟ قالَ: جِهادُ النَّفْسِ.»
 
پيامبر صلى الله عليه و آله سپاهى را به جنگ گسيل داشت؛ وقتى برگشتند فرمود: خوشامد مى گويم به گروهى كه جهاد اصغر را انجام دادند، اما جهاد اكبر همچنان مانده است. عرض شد: اى پيامبر خدا! جهاد اكبر چيست؟ فرمود: جهاد با نفْس.<ref>میزان الحکمه،ج 2</ref>
 
 
 
===وجوب جهاد با نفس===
 
 
 
شیخ حرّ عاملی در کتاب وسائل الشیعه در باب صد و یک، 1 910 حدیث در پیرامون "جهاد با نفس" برگزیده و آن­ها را  سامان داده است. در این باب ده حدیث آورده شده است و مفاد آن­ها این است که مبارزه با نفس و اقدام به درمان بیماری­های نفسانی برانسان طالب کمال و سعادت، لازم و واجب است.
 
واژه­ ی وجوب هرچند در هیچ­یک از احادیث این باب ذکر نشده، اما در برخی دیگر از احادیث مربوط به همین موضوع که در این باب ذکر نشده، آمده است مانند این سخن امام کاظم(ع) به هشام ا­بن الحکم: جاهد نفسک لتردّها من هواها فإنّه واجب علیک کجهاد عدوّک([1]: با نفس خود به مبارزه برخیز تا آن را از خواسته­ های [نادرستش] دور کنی. این مبارزه همانند جهاد با دشمن بر تو فرض و واجب است. افزون بر این، همین­که جهاد با نفس در برخی از روایات جهاد اکبر نامیده شده و در برخی دیگر أفضل الجهاد دانسته شده است و ما می­دانیم که جهاد با دشمن از واجبات است، جهاد با نفس هم همانند جهاد با دشمن واجب، بلکه از آن واجب­تر است.<ref>http://www.hawzah.net</ref>
 
 
 
 
 
==نتیجه جهاد اکبر==
 
 
 
{{متن قرآن|« وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنين‌ »}}<ref>سوره عنکبوت/69</ref>
 
و آنهايى كه در راه ما تلاش مى ‌كنند، به طور قطع به راههاى خودمان آنان را راهنمايى مى‌ كنيم؛ زيرا كه خداوند با نيكوكاران است.
 
 
 
معناى ‌« جاهَدُوا فِينا» اين است كه جهادشان همواره در راه ما است، و اين تعبير كنايه از اين است كه: جهادشان در امورى است كه متعلق به خداى تعالى است، چه جهاد در راه عقيده باشد، و چه در راه عمل، و چون جهادشان در راه خدا است هيچ عاملى ايشان را از ايمان به خدا و اطاعت اوامر و نواحى او باز نمى ‌دارد.
 
{{متن قرآن|«لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا»}} در اينجا خداى تعالى براى خود سبيل ‌هايى نشان مى‌ دهد، و راه‌ها هر چه باشد بالاخره به درگاه او منتهى مى ‌شود، براى اينكه راه را براى اين راه مى‌ گويند كه به سوى صاحب راه منتهى مى‌ شود، و آن صاحب راه منظور اصلى از راه است.<ref>ترجمه تفسير الميزان، ج‌16، ص 228</ref>
 
  
 
همچنین در آیه زیر خداوند می فرماید جایگاه چنین فردی بهشت است:
 
همچنین در آیه زیر خداوند می فرماید جایگاه چنین فردی بهشت است:
{{متن قرآن|«وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَي النَّفْسَ عَنِ الْهَوي‌، فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوي»}}؛<ref>(نازعات/40-41)</ref>
+
{{متن قرآن|«وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوی‌، فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِی الْمَأْوی»}}؛<ref>(نازعات/۴۰-۴۱)</ref> «هر کس که از مقام پروردگارش بیم داشته باشد و جلوی نفس را از هوی پرستی بگیرد، مأوی و جایگاه او بهشت است.»
 
 
«هر کس که از مقام پروردگارش بیم داشته باشد و جلوی نفس را از هوی پرستی بگیرد، مأوی و جایگاه او بهشت است.»
 
 
 
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
 
 
 
==منابع==
 
==منابع==
*قران کریم
+
*قرآن کریم
*تفسیر المیزان
 
 
*ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن
 
*ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن
*فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، جمعى از پژوهشگران زیر نظر سید محمود هاشمى شاهرودى، جلد ‌3، ص 145.
+
*فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام
*مرتضی مطهری، فلسفه و اخلاق
+
*تفسیر المیزان، علامه طباطبایی
*محمدی ری شهری، میزان الحکمه
+
*فلسفه و اخلاق، مرتضی مطهری
 +
*میزان الحکمه، محمد محمدی ری شهری
  
 
[[رده:اخلاق فردی]]
 
[[رده:اخلاق فردی]]

نسخهٔ ‏۱۹ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۲۶


«جهاد اکبر» در مقابل «جهاد اصغر» (جهاد با دشمن بیرونى)، عبارت است از ستیز و مخالفت با هوای نفس؛ یعنی مخالفت با آن دسته از خواهشهای نفس که انسان را وادار به مخالفت با خداوند متعال و سرپیچى از دستورهاى او مى‌کند. هدف از این جهاد، ترک شهوت‌هاى شیطانى و گردن نهادن به دستورهاى خداوند و پیراستن نفس از صفات ناشایست و آراستن آن به صفات نیکو است.

تعریف

«جهاد» بر سه گونه است: ۱- جنگ و مجاهده براى راندن و دفع دشمن آشکار. ۲- جهاد با شیطان و اهریمن. ۳- مجاهده با نفس.[۱]

جهاد به معناى بذل جهد و کوشش در دفع دشمن است و بیشتر بر مدافعه به جنگ اطلاق مى ‌شود. لیکن گاهى در معنای دشمن توسعه داده می شود تا جائی که هر چیزی که توقع شرّ از او می رود را شامل می شود، مانند شیطان که آدمى را گمراه مى ‌سازد و نفس اماره که به بدیها امر مى ‌کند و امثال اینها. در نتیجه جهاد شامل مخالفت با نفس در خواسته ‌هایش و خودداری از اطاعت شیطان در وسوسه‌هایش مى‌ شود و رسول خدا (صلى الله علیه و آله) مخالفت با نفس را «جهاد اکبر» نامیده است.[۲] در روایتى از آن حضرت است که به گروهى از اصحاب که از نبرد با دشمن بازمى‌گشتند، فرمود: مرحبا به قومى که جهاد اصغر را به انجام رسانده‌اند و جهاد اکبر برایشان باقى است. گفتند: اى پیامبر خدا، جهاد اکبر چیست؟ فرمود: جهاد با نفس.[۳]

جهاد اکبر در قرآن

علماى اخلاق براى نفس (احساسات و غرائز و عواطف آدمى) سه مرحله قائلند که در قرآن مجید به آنها اشاره شده است:

۱. نفس مطمئنه: مرحله‌ اى است که انسان پس از تصفیه و تهذیب و تربیت کامل، به مرحله ‌اى مى‌ رسد که غرائز سرکش در برابر او رام مى‌ شوند، و توانایى پیکار با عقل و ایمان در خود نمى‌ بینند چرا که عقل و ایمان آن قدر نیرومند شده ‌اند که غرائز نفسانى در برابر آن توانایى چندانى ندارد. این همان مرحله آرامش و سکینه است. این مقام انبیاء و اولیا و پیروان راستین آنها است، آنهایى که در مکتب مردان خدا درس ایمان و تقوا آموختند و سالها به تهذیب نفس پرداخته و جهاد اکبر را به مرحله نهایى رسانده‌ اند. آیات پایانی سوره فجر این موضوع را مطرح می کند: «یاأَیتهُا النَّفْسُ الْمُطْمَئنَّةُارْجِعِى إِلىَ‌ رَبِّک رَاضِیةً مَّرْضِیةًفَادْخُلىِ فىِ عِبَادِى وَ ادْخُلىِ جَنَّتىِ »:[۴] «اى صاحب نفس مطمئنه! به سوى پروردگارت بازگرد، در حالى که هم تو از خدا راضى هستى و هم خدا از تو راضى است پس در جمع بندگانم وارد شو و در بهشتم درآى.»

۲. نفس لوامه: که پس از تعلیم و تربیت و مجاهدت، انسان به آن ارتقاء مى‌ یابد، در این مرحله ممکن است بر اثر طغیان غرائز گهگاه مرتکب خلافهایى بشود اما فورا پشیمان مى‌ گردد و به ملامت و سرزنش خویش مى‌ پردازد، و تصمیم بر جبران گناه مى‌ گیرد، و دل و جان را با آب توبه مى‌ شوید، و به تعبیر دیگر در مبارزه عقل و نفس گاهى عقل پیروز می شود و گاهى نفس، ولى به هر حال کفه سنگین از آن عقل و ایمان است. البته براى رسیدن به این مرحله جهاد اکبر لازم است و تمرین کافى و تربیت در مکتب استاد و الهام گرفتن از سخن خدا و سنت پیشوایان. این مرحله همان است که قرآن مجید در «سوره قیامت» به آن سوگند یاد کرده است، سوگندى که نشانه عظمت آن است‌: « لا أُقْسِمُ بِیوْمِ الْقِیامَةِ ، وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ» [۵]: «سوگند به روز رستاخیز و سوگند به نفس سرزنشگر».

۳. نفس اماره: نفس سرکش است که انسان را به گناه فرمان مى ‌دهد و به هر سو مى‌ کشاند و لذا اماره‌ اش گفته ‌اند. در این مرحله هنوز عقل و ایمان آن‌ قدرت را نیافته که نفس سرکش را مهار زند و آن را رام کند بلکه در بسیارى از موارد در برابر او تسلیم مى‌ گردد و یا اگر بخواهد گلاویز شود، نفس سرکش او را بر زمین مى‌ کوبد و شکست مى ‌دهد و همه بدبختیهاى انسان از آن است.[۶] در این زمینه از زبان حضرت یوسف صدیق نقل می کند که به یک شکل بدبینانه ای به نفس خودش می نگرد: «وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی‌ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی».[۷] «من نفس خود را تبرئه نمی کنم چرا که مسلما نفس پیوسته به بدی ها امر می کند مگر آن که پروردگارم رحم کند.»

همچنین آیه ی زیر به نتیجه پیروی از نفس اماره اشاره دارد: «أَ فَرَأَیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلی‌ عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلی‌ سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلی‌ بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ یهْدیهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَ فَلا تَذَکَّرُونَ»[۸] «آیا دیدی آنکس را که هوای نفسش را معبود خود گرفت و خداوند او را به جهت علمی که داشت گمراه کرد و بر گوش و قلبش مهر نهاد و بر چشمش پرده ای انداخت، دیگر بعد از خدا چه کسی او را هدایت می کند، آیا باز هم متذکر نمی شوید؟».

جهاد اکبر در روایات

پیامبر گرامی اسلام فرمود: «جاهِدوا أهواءَکم کما تُجاهدون أعدائکم.» با هواهاى نفسانیتان همانگونه جهاد کنید که با دشمنانتان. .[۹]

امام على علیه السلام: «أفْضَلُ الجِهادِ جِهادُ النَّفْسِ عنِ الهَوى و فِطامُها عَن لَذّاتِ الدُّنیا.» برترین جهاد، مبارزه کردن با هواى نفْس و باز گرفتن آن از لذّتهاى دنیاست.

امام على علیه السلام: «غایةُ المُجاهَدَةِ أنْ یجاهِدَ المَرءُ نَفْسَهُ.» نهایت جهاد، مبارزه انسان با نفْس خویش است.

امام على علیه السلام: «اعلَموا أنَّ الجِهادَ الأکبَرَ جِهادُ النَّفْسِ، فاشْتَغِلوا بجِهادِ أنْفُسِکم تَسْعَدوا.» بدانید که جهاد اکبر جهاد با نفْس است، پس به جهاد با نفْسهاى خویش پردازید تا نیک بخت شوید.

امام باقر علیه السلام: «لا فَضیلةَ کالجِهادِ، و لا جِهادَ کمُجاهَدةِ الهوى.» هیچ فضیلتى چون جهاد نیست و هیچ جهادى مانند مبارزه با هواى نفس نمى باشد.

امام صادق علیه السلام: «إنَّ النّبی صلى الله علیه و آله بَعثَ بسَرِیة، فلَمّا رَجَعوا قالَ: مَرْحَبا بقَومٍ قَضَوُا الجِهادَ الأصْغَرَ و بَقِی الجِهادُ الأکبَرُ. قیلَ یا رسولَ اللّه، و ما الجِهادُ الأکبَرُ؟ قالَ جِهادُ النَّفْسِ.» پیامبر صلى الله علیه و آله سپاهى را به جنگ گسیل داشت؛ وقتى برگشتند فرمود: خوشامد مى گویم به گروهى که جهاد اصغر را انجام دادند، اما جهاد اکبر همچنان مانده است. عرض شد: اى پیامبر خدا! جهاد اکبر چیست؟ فرمود: جهاد با نفْس.[۱۰]

شیخ حرّ عاملی در کتاب وسائل الشیعه در باب صد و یک، احادیثی در پیرامون "جهاد با نفس" برگزیده و آن­ها را سامان داده است. در این باب ده حدیث آورده شده است و مفاد آن­ها این است که مبارزه با نفس و اقدام به درمان بیماری­های نفسانی بر انسان طالب کمال و سعادت، لازم و واجب است. واژه­ ی وجوب هرچند در هیچ­یک از احادیث این باب ذکر نشده، اما در برخی دیگر از احادیث مربوط به همین موضوع که در این باب ذکر نشده، آمده است مانند این سخن امام کاظم(ع) به هشام بن حکم: «جاهد نفسک لتردّها من هواها فإنّه واجب علیک کجهاد عدوّک»: با نفس خود به مبارزه برخیز تا آن را از خواسته­ های [نادرستش] دور کنی. این مبارزه همانند جهاد با دشمن بر تو فرض و واجب است.

افزون بر این، همین­که جهاد با نفس در برخی از روایات، جهاد اکبر نامیده شده و در برخی دیگر أفضل الجهاد دانسته شده است و ما می­ دانیم که جهاد با دشمن از واجبات است، جهاد با نفس هم همانند جهاد با دشمن واجب، بلکه از آن واجب­تر است.[۱۱]

نتیجه جهاد اکبر

« وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنین‌ »[۱۲] و آنهایى که در راه ما تلاش مى ‌کنند، به طور قطع به راههاى خودمان آنان را راهنمایى مى‌ کنیم؛ زیرا که خداوند با نیکوکاران است.

معناى ‌«جاهَدُوا فِینا» این است که جهادشان همواره در راه ما است، و این تعبیر کنایه از این است که: جهادشان در امورى است که متعلق به خداى تعالى است، چه جهاد در راه عقیده باشد، و چه در راه عمل، و چون جهادشان در راه خدا است هیچ عاملى ایشان را از ایمان به خدا و اطاعت اوامر و نواحى او باز نمى ‌دارد.

در اینجا خداى تعالى براى خود سبیل ‌هایى نشان مى‌ دهد «لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنا»، و راه‌ها هر چه باشد بالاخره به درگاه او منتهى مى ‌شود، براى اینکه راه را براى این راه مى‌ گویند که به سوى صاحب راه منتهى مى‌ شود، و آن صاحب راه منظور اصلى از راه است.[۱۳]

همچنین در آیه زیر خداوند می فرماید جایگاه چنین فردی بهشت است: «وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوی‌، فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِی الْمَأْوی»؛[۱۴] «هر کس که از مقام پروردگارش بیم داشته باشد و جلوی نفس را از هوی پرستی بگیرد، مأوی و جایگاه او بهشت است.»

پانویس

  1. ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، ج‌۱، ص ۴۲۳
  2. المیزان فى تفسیر القرآن،ج‌۱۴، ص۴۱۱
  3. وسائل الشیعة، ج۱۵، ص۱۶۱.
  4. سوره فجر/۲۷ تا۳۰
  5. سوره قیامت/۱و۲
  6. تفسیر نمونه، ج‌۹، ص۴۳۶- ۴۳۸
  7. (یوسف/۵۳)
  8. (جاثیه/۲۳)
  9. ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، ج‌۱، ص ۴۲۳
  10. میزان الحکمه،ج ۲
  11. http://www.hawzah.net
  12. سوره عنکبوت/۶۹
  13. ترجمه تفسیر المیزان، ج‌۱۶، ص ۲۲۸
  14. (نازعات/۴۰-۴۱)

منابع

  • قرآن کریم
  • ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن
  • فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام
  • تفسیر المیزان، علامه طباطبایی
  • فلسفه و اخلاق، مرتضی مطهری
  • میزان الحکمه، محمد محمدی ری شهری