ایمنی از مکر خدا: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۸۶: سطر ۸۶:
  
 
==منابع==
 
==منابع==
[http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=43869 ایمنی از مکر خدا، مصطفی همدانی، سایت پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام (بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی)]، تاریخ بازیابی: 9 اردیبهشت 1391.
+
مصطفی همدانی، ایمنی از مکر خدا، [http://www.pajoohe.ir  دانشنامه پژوهه]، تاریخ بازیابی: 9 اردیبهشت 1391.
  
 
[[رده:صفات ناپسند]]
 
[[رده:صفات ناپسند]]
 
[[رده:اخلاق فردی]]
 
[[رده:اخلاق فردی]]

نسخهٔ ‏۱۰ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۲۹


این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)



علمای اخلاق اسلامی، این صفت را از صفات رذيله متعلق به قوه غضبيه، دانسته اند.[۱] امن از مکر الهی در روایات جزء گناهان کبیره معرفی شده است[۲] و علمای اخلاق، این صفت را نوعی افراط در رجا و امیدواری به خدا دانسته[۳] و مبتلایان به آن را داخل در گروه فريب خوردگان و مغرورین به خداى تعالى‌ می دانند.[۴]

این مفهوم بسیار مهم اخلاقی، توسط آیه شریفه: «أَفَأَمِنُوا مَكْرَاللَّهِ فَلا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ»[۵]

معرفی شده است و در روایات و دعاها و رفتار عملی اولیای دین و کلمات علمای اخلاق، مورد توجه فراوان قرار گرفته است. «مکر خدا» ترکیبی مجازی است[۶] و "مكر" به معناى اين است كه شخصى ديگرى را غافل‌گير كرده و به او آسيبى برساند[۷] و نوعی پنهانی بودن در این نیرنگ و غافلگیری در معنای اصلی آن نهفته است.[۸] همان طور که خدای متعال در قرآن، مکر خود را به گونه ای می داند که انسانها آن را حس نمی کنند.[۹] بنابراین مکر خدا، نهانی تر و نامحسوس تر از مکر غیر او خواهد بود.

امن از مکر خداوند به معنی ایمن بودن از سلب عطایای الهی توسط خدای متعال است.[۱۰] به این معنی كه آدمى از عذاب الهى و امتحانات او ايمن نشيند و از عظمت و جلال او واهمه نداشته و در دل انديشه مؤاخذه او را نداشته باشد.[۱۱]

ایمنی از مکر خدا در قرآن و روایات

خدای متعال مردم را بر ایمنی از مکر خدا سرزنش کرده و می فرماید چرا چنین روحیه ای یافته اند و حال آن که از مکر خدا، جز زیانکاران در امان نیستند.[۱۲]

امام سجاد علیه السلام در دعا عرضه می دارد: خدایا! تو شايسته‌اى كه صديقين به (رحمت) تو مغرور نشوند و گناهكاران از (عفو و گذشت) تو نااُميد نگردند.[۱۳]

ائمه علیهم السلام بارها در دعاها چون دعای سحر[۱۴] از خدا می خواهند مورد مکر قرار نگیرند. امام علی علیه السلام از خصوصیات فقیه واقعی را این دانسته اند که نه مردم را از رحمت خدا مایوس کند و نه از مکر خدا ایمن کند.[۱۵] ایشان می فرماید: هر کس از مکر خدا ایمن شود، نابود می شود.[۱۶]

صفوان جمال می گوید: من خود دیدم که امام صادق علیه السلام قبل از تکبیر نماز رو به قبله دعا کرد: «خدایا مرا از رحمتت مایوس نکن و از مکرت در امان مدار. زیرا تنها زیان‌کارانند که خود را از مکر تو در امان می‌انگارند‌».[۱۷]

و همین فرد می گويد: پشت سر امام صادق علیه السلام نماز گزاردم. امام بعد از نماز سر خود را پائين انداختند و فرمودند: بار خدايا مرا از مؤاخذه خود در آسايش قرار نده و بعد از آن با صداى بلند فرمودند: فَلا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ‌ إِلَّا الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ‌.[۱۸] شاید حضرت هم قبل از نماز و هم بعد از نماز هر دو این دعا را داشته است.

عوامل ایجاد یا تقویت امنیت روحی نسبت به مکر الهی

موارد زیر را می توان به عنوان عوامل بنیادی[۱۹] در ایجاد این صفت رذیله معرفی کرد:

  1. جهل به صفات خدای متعال و افعال او در اداره ی عالم: همان طور که خدای متعال دارای صفات جمالیه چون لطف و رحمت و بردباری و غفران و... است، دارای صفات جلالیه چون انتقام، مكر الهي، شدت عقاب و ذلیل کننده نیز هست.[۲۰] ایمنی از مکر الهی در مرتبه پس از کفر قرار دارد زیرا عین جهل به خدای متعال است و کسی که او را بشناسد، امکان ندارد از مکر او در امان باشد.[۲۱] نقص معرفتی انسان به خدا به چند صورت می تواند منشا این حالت روانی گردد:
    1. اعتقاد به این که حق تعالى قادر نيست از او سلب نعمت کند.
    2. اعتقاد به این که هر چند او بسیار گناه كند اما باز هم خدای متعال نسبت به او لطف دارد و نعمتش را از او سلب نمی کند.
    3. اعتقاد به این که اصلاً گناهان منشأ سلب نعمت ها توسط خدای متعال نمى‌شود.[۲۲]
    4. جهل به ابتلا و امتحانات الهی.
    5. عدم اعتقاد به محاسبه روز قيامت و جزا دادن اعمال از نيك و بد.[۲۳]
    6. اعتقاد کاملاً مخالف با منطق قرآن - که خدا در دنيا با نعمت هايش به ما احسان كرده و احسان دليل محبت است پس خدا ما را دوست دارد و هر كس كسى را دوست داشته باشد در آينده هم به او احسان مى‌كند.- [۲۴]
  2. عجب و افتخار: افتخار به دين يا به تقوى، طاعت، كمال، معرفت، علم خود،[۲۵]اعتماد بر طاعت و عبادت خود است.[۲۶]

علایم

ايمني از منكر الهي يك صفت باطني است كه گاهي در اعماق قلب انسان به آرامي حركت و نمو مي‌كند و براي شناسايي اين بيماري كشنده لازم است به نوعي رويكرد علامت‌شناسانه (سميولوژيستيك) روي آورد. علائم زير در اين زمينه قابل معرفي است:

  1. تکبر در مقابل خلق خدا و تحقیر آنان: زيرا از عاقبت كار خود بيم ندارد كه خود را برتر از مردم مي‌پندارد و آنان را حقير مي‌شمارد؛ چه بسا او بدعاقبت شود و آنان خوش‌عاقبت گردند.[۲۷]
  2. اصرار بر گناه: یعنی توبه نکردن از گناه و ترک نکردن آن؛ همان طور که امام جواد علیه السلام می فرمایند: اصرار بر گناه، نوعی ایمنی از مکر خداست.[۲۸]
  3. عیبجویی از مردم و فراموشی گناه خود: همان طور كه امام صادق علیه السلام فرمود: هرگاه دیدید کسی گناهان مردم را پی جویی می کند و گناه خود را فراموش کرده است، بدانید که مورد مکر الهی قرار گرفته است.[۲۹]
  4. بقای نعمت ها و تداوم آن با وجود ارتکاب گناهان: البته باید در نظر داشت که گناهان و بقای نعمت ها برای هر کس به فراخور جایگاه اوست؛ به عنوان مثال حاج ملا هادی سبزواری از بزرگان اخلاق و حکمت درباره برخی صاحبان کشف و کرامت - که گرفتار مکر الهی هستند - می گوید: حتی ممکن است فردی که دارای کرامات و خوارق عادات باشد،[۳۰] به این امنیت برسد و نگرفتن این حالات از او با وجود سوء ادب، مکر خدا با اوست.[۳۱]

آثار

قرآن كريم و روايات شريفه آثار بسيار هولناكي براي اين رذيله بيان كرده‌اند كه در مورد كم رذيله‌اي تا اين اندازه به عواقب سوء آن هشدار داده شده است. اين آثار و عواقب عبارتند از:

  1. استدراج: امام صادق علیه السلام درباره استدراج فرمود: معنی آن این است که بنده ای گناهی بکند و سپس بر آن گناه مجازات نشود و نعمت های او ادامه یابد تا از استغفار غافل شود.[۳۲] و این غفلت او از استغفار، همان ایمنی او از مکر الهی است.
  2. انتقام ناگهانی: خدای متعال درباره این افراد می فرماید: درهاى همه چيز (از نعمت ها) را به روى آنها گشوديم تا (كاملا) خوشحال شدند (و دل به آن بستند) ناگهان آنها را گرفتيم (و سخت مجازات كرديم) در اين هنگام، همگى مأيوس شدند (و درهاى اميد به روى آنها بسته شد).[۳۳]
  3. ابتلا به بلاهای بزرگ: امام علی علیه السلام می فرماید: هر كه از مكر خدا ايمن شود امان او باطل شود[۳۴] و منظور اين است كه خدای متعال او را امان نمی دهد و به بلائى عظيم گرفتار می سازد تا بطلان گمانش بر او ظاهر شود[۳۵] و همان طور که امام هادی علیه السلام می فرماید: سرانجام قضای قطعی الهی بر او فرود می آید.[۳۶]

درمان

همان طور كه در سبب‌شناسي اين رذيله بيان شد، اسباب كلي آن بر دو گونه‌اند و به همين جهت توصيه‌هاي مورد توجه در درمان اين صفت مرگبار قلبي نيز در دو بخش كلي بينشي و كنشي در چهار محور بيان مي‌شود كه سه محور آخر آن را توصيه‌هاي كنشي (رفتاري) تشكيل مي‌دهد:

  1. تصحیح اعتقاد نسبت به صفات و افعال خدای متعال: اين‌ افراد لازم است با در نظر گرفتن چند اصل خداشناسانه که صفات و افعال او را به درستی معرفی می کنند و به طور خاص برای درمان این روحیه توصیه شده اند به درمان بُعدِ شناختی این بیماری مهلک بپردازند:
    1. خدای متعال در قرآن کریم می فرماید: به بندگانم خبر ده كه من آمرزنده و مهربانم و عذاب من عذابى دردآور است.[۳۷] چنان که در ادامه ی این آیه، سخن از فرشتگان ميهمان حضرت ابراهيم علیه السلام است كه از طرفی براى او بشارتی آورده بودند كه هيچ انتظارش را نداشت و از طرف دیگر براى قوم لوط علیه السلام عذاب آورده بودند.[۳۸] علامه ی طباطبایی می گوید: این آیه از نظر قواعد تفسیری،[۳۹] می خواهد بفهماند: مغفرت و رحمت و اليم بودن عذاب، به آخرين درجه و نهايت حد خود رسيده‌اند به طورى كه ديگر نمى‌توان با هيچ مقياسى آنها را اندازه‌گيرى نمود و چيزى را با آنها قياس كرد.[۴۰] همان طور که امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در فرازهای آغاز دعای افتتاح عرضه می دارد: من یقین دارم که تو در جای رحمت و عفو، رحیم ترین هستی و در جایگاه کبریا و عظمت، شدیدترین مجازات -کننده هستی.[۴۱]
    2. ‌نعمت‌ها و لذات دنيا نه فقط نشانه اعتبار نزد خدای متعال نیست بلکه غالباً به عکس است؛ همان طور که امام علی علیه السلام فرمود: ای مردم، باید در نعمت های خدا ترسناک باشید همان طور که از عذاب او هراسان هستید؛ زیرا هر کس امکانات او رو به فزونی نهد اما آن را استدراج الهی نبیند، از چیز هولناکی خود را در امان پنداشته و هر کس مشکلاتی برایش پیش آید و آن را امتحانی نبیند (که با آن می تواند به درجاتی برسد)، یقیناً نعمتی را ضایع کرده است.[۴۲]
  2. ریشه کنی صفاتی که اسباب این حالت روحی هستند: و بخشی از این علل که به دست آمدند، پیش از این ذکر شدند.
  3. خوف الهی به ویژه خوف از سوء عاقبت: زیرا تا فرد از صراط نگذرد و عاقبت نیک نیابد، نباید خود را از مکر خدا ایمن بداند.[۴۳] خوف ضد این رذیله است[۴۴] که رغبت به دنیا و شهوات و ریشهی رذایل را نابود می کند و آثار حزن در رفتار ظاهر می شود.‌[۴۵] اگرچه برای كسى كه گناهان آشكار و پنهان را ترك كرده، شايسته و اصلح اين است كه ترس و اميد او مساوى و بر حدّ اعتدال باشد، اما كسى كه گرفتار بيمارى امن از مكر و عذاب خدا و غرور باشد، خوف براى او بهتر است.[۴۶]
  4. عمل به سیره اهل بیت علیهم السلام: استعاذه و دعا و اظهار عجز مداوم به بارگاه الهی جهت استمداد از حضرت پروردگار جهت تکرار مدام و به خاطرسپاری مساله مکر الهی و هشدار به خود و ده ها اثر دیگر که بر تأسی از ایشان در این عمل نهفته است.

پاسخ به یک سوال مهم

آیا خوف از مکر خدا در انسان های کامل که جزء مخلصین (به فتح لام) هستند و قرآن کریم فرموده است شیطان بر ایشان تسلط ندارد.[۴۷] نیز وجود دارد؟ خواجه نصیرالدین طوسی در این زمینه می گوید: خوف از مکر خدا در مرتبه سلوک و طريق كمال است که در سالک وجود دارد و لازم است که باشد و هر امن در اين مقام كه به سبب زوال اين خوف در دل ایجاد شود، مقتضى نابودی او است اما اهل كمال از اين خوف و حزن مبرّا هستند؛ زیرا قرآن کریم می فرماید: «أَلا إِنَّ أَوْلِيَاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ».[۴۸] و سالك چون به درجه رضا برسد خوف او به امن تبدیل شود؛ همان طور که قرآن کریم می فرماید: «أُولَٰئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ».[۴۹]

چنین شخصی هيچ ناپسندی را ناخوش نمی دارد و نسبت به هيچ چیز خواستنی رغبت ندارد و اين امن به سبب كمال است، چنان كه احساس امنیت در جایی که باید خوف بر سالک غالب باشد (یعنی وقتی در مسیر سلوک است) به سبب نقصان است.[۵۰]

در این جا باز سوال می شود پس چرا ائمه اطهار علیهم السلام نیز در دعاها این همه استعاذه از این صفت داشته اند؟ پاسخ این سوال این است که عبادت آنان گرچه به جهت حصول استكمال و تحصيل مقام قرب معنى ندارد اما اتيان عبادات براى چنين شخصى به عنوان ديگرى كه همان مقتضاى حصول كمال[۵۱]است خواهد بود.[۵۲] لذا هميشه لوازم عالم ملك و ملكوت را مراعات مى‌کنند و بلكه از كوچكترين حكمى از احكام يا ادبى از آداب يا حالى از حالات متناسب با اين عوالم، دورى نخواهند نمود و در عين حال نيز توجه به عوالم عاليه را حفظ می فرمایند.[۵۳] امام صادق علیه السلام می فرماید: روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله و جبرئیل از اشتعال جهنم و شدت خوف الهی گریستند و خدای متعال فرمود: گرچه من شما را از گناه و دوزخ ایمن کردم اما همواره چنین خائف باشید.[۵۴]

تحلیل کلامی - روایی نسبت دادن مکر به خدای متعال

نسبت دادن مكر به خداوند، وقتى از خداى تعالى صحيح است كه به عنوان مجازات صورت بگيرد؛ یعنی انسان معصيتى كند كه مستحق عذاب شود، و خداوند او را از آنجايى كه خودش نفهمد عذاب نمايد و يا سرنوشتى براى او تنظيم كند كه او خودش با پاى خود و غافل از سرنوشت خود به سوى عذاب برود و اما مكر ابتدايى و بدون اين كه بنده معصيتى كرده باشد، حتما صدورش از خداوند ممتنع است.[۵۵]

از امام رضا علیه السلام درباره آیاتی که مسخره کردن، مکر و نیرنگ به خدای متعال نسبت می دهند، سوال شد و حضرت فرمود: خداى تبارك و تعالى استهزاء، ريشخند و مكر نمي كند و فريب نمي دهد وليكن آن جناب ايشان را جزا مي دهد و خدا از آنچه ستمكاران مي گويند، بسیار برتر است.[۵۶]

پانویس

  1. نراقى، ملا احمد؛ معراج السعادة، انتشارات هجرت، چاپ پنجم، 1377، ‌ص 179.
  2. كلينى، ابوجعفر محمد بن يعقوب؛ الكافي، دارالكتب الإسلامية، تهران، چاپ‌ چهارم، 1407 ه.ق، ج 2، ص 280.
  3. فيض كاشانى، محمد بن شاه مرتضى؛ ترجمه الحقائق مولى محسن فيض كاشانى، مدرسه عالى شهيد مطهرى، تهران، چاپ اول، 1387 ش، ص 329.
  4. شبر، سيد عبدالله؛ الأخلاق، ترجمه‌ي جباران محمدرضا، قم، انتشارات هجرت، 1378، چاپ چهارم، ص 319.
  5. سوره اعراف: 99 آيا پنداشتند كه از مكر خدا در امانند؟ از مكر خدا جز زيانكاران ايمن ننشينند.
  6. مصطفوى، حسن؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، تهران، 1360 ش؛ ج 11؛ ص 143.
  7. صدوق، محمد بن على بن بابويه؛ التوحيد، جامعه مدرسين قم، چاپ اول، 1398 ق، ص 163.
  8. ابن منظور، محمد بن مكرم؛ لسان العرب، دار صادر، بيروت، نوبت چاپ ‌سوم، 1414 ق، ج5، ص 183.
  9. سوره نمل: 50.
  10. فيض كاشانى، محمد بن شاه مرتضى؛ الحقائق في محاسن الأخلاق - قرة العيون في المعارف والحكم، موسسه دارالكتاب الاسلامي، قم، چاپ دوم، 1423ق. 2002م، ص 19.
  11. نراقى، ملا احمد؛ پیشین، ص 179.
  12. سوره اعراف: 99.
  13. على بن الحسين عليه السلام، الصحيفة السجادية، ترجمه ی فيض الاسلام اصفهانى، على نقى، فقيه، تهران، چاپ دوم، 1376ش، ص 258.
  14. طوسى، محمد بن الحسن؛ مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، مؤسسة فقه الشيعة، بيروت، چاپ اول، 1411ق، ج2، ص 582.
  15. ابن شعبه حرانى حسن بن على؛ تحف العقول عن آل الرسول صلى‌ الله‌ عليه‌ و‌ آله، انتشارات اسلامی جامعه مدرسين، قم، چاپ دوم، 1363 ه‌.ش، ص 204.
  16. آمدى عبدالواحد بن محمد تميمى؛ غررالحكم و دررالكلم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى قم، 1366 ش، ص 100.
  17. كلينى، پیشین، ج 2، ص 545 و 544.
  18. كلينى، پیشین، ج 2، ص 544.
  19. برخی دارای بعد بینشی هستند به عنوان انگاره هایی منفی و برخی دارای صبغه ی کنشی و از سنخ رفتار و اخلاق ناپسندی هستند.
  20. دستغیب شهید سید عبدالحسین؛ گناهان کبیره، انتشارات اسلامی، قم، چاپ دهم، 1376 ه.ش، ج 1، ص 96.
  21. فيض كاشانى، محمد بن شاه مرتضى؛ علم اليقين في أصول الدين، انتشارات بيدار، قم، چاپ اول، 1418 ق، ج1، ص 461.
  22. خوانسارى، آقا جمال الدين؛ شرح آقا جمال الدين خوانسارى بر غررالحكم، دانشگاه تهران، تهران، چاپ اول، 1366ش، ج‌5، ص 157.
  23. نراقى، ملا احمد؛ معراج السعادة، پیشین، ص 179.
  24. شبر، پیشین، ص 319.
  25. خمينى امام سید روح‌الله، سرّ الصلاة، مؤسسه‌ى تنظيم و نشر آثار امام خمينى، چاپ ششم، 1378، ص 52.
  26. نراقى، ملا احمد؛ پیشین، ص 179.
  27. غزالي، محمد بن محمد، إحياء علوم الدين، دارالكتاب العربي، بی‌تا، بيروت، چاپ اول، ج 11، ص 56.
  28. ابن شعبه حرانى، پیشین، ص 456.
  29. ابن شعبه حرانى؛ پیشین، ص 364.
  30. توجه شود که خرق عادت و کرامت، قبل از ولایت الهی است و تا رسیدن به مقام مخلصین فاصله بسیار دارد.
  31. سبزوارى، ملا هادى؛ شرح الأسماء الحسنى، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، 1372 ش‌، ص 220.
  32. كلينى، پیشین، ج 2، ص 452.
  33. سوره انعام: 44.
  34. آمدى، پیشین، ص 200.
  35. خوانسارى، پیشین ج‌5، ص 157.
  36. ابن شعبه حرانى، پیشین، ص 483.
  37. سوره حجر: 49 و 50.
  38. طباطبایی سید محمدحسین؛ تفسيرالميزان، ترجمه موسوى همدانى سيد محمدباقر، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‌ى مدرسين حوزه علميه قم، قم، چاپ پنجم، 1374ش، ج‌12، ص 264 و 265.
  39. ایشان می گویند: در این آیه شریفه، الف و لام بر سر خبر آمده است و این معنی بر اساس مفهوم شناسی بلاغی کلام عرب استنباط شده است.
  40. طباطبایی، پیشین، ج‌8، ص 255.
  41. ابن طاووس، على بن موسى؛ الإقبال بالأعمال الحسنة فيما يعمل مرة فى السنة، دفتر تبليغات اسلامى، قم، چاپ اول، 1376ش، ج‌1، ص 133.
  42. مجلسى، محمدباقر؛ بحارالأنوار، مؤسسة الطبع والنشر، بيروت، اول، 1410 ق، ج 5، ص 220.
  43. غزالی، پیشین، ج 11، ص 139.
  44. نراقی، ملا محمدمهدی؛ علم اخلاق اسلامى (ترجمه جامع السعادات)، ترجمه سيد جلال الدين مجتبوی، انتشارات حكمت، چاپ چهارم، 1377، ج1، ص279.
  45. ديلمى، شيخ حسن؛ إرشادالقلوب إلى الصواب، شريف رضى، قم، چاپ اول، 1412 ق، ج 1، ص 107.
  46. نراقی ملا محمدمهدی؛ پیشین، ج 1، ص 311.
  47. سوره ص: 82 و 83
  48. سوره يونس:62. آگاه باشيد (دوستان و) اولياى خدا، نه ترسى دارند و نه غمگين مى‌شوند.
  49. سوره انعام: 82.(آرى) آنها كه ايمان آوردند و ايمان خود را با شرك و ستم نيالودند، ايمنى تنها از آن آنهاست و آنها هدايت ‌يافتگانند.
  50. طوسى، خواجه نصيرالدين؛ أوصاف الأشراف، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، چاپ سوم، تهران، 1373، ص 52 و 53.
  51. چون فرد بخشنده ای که نمی تواند نبخشد و این صفت او اقتضای دوام بخشش دارد.
  52. طهراني، سيد محمدحسين حسيني؛ رسالة لُبّاللباب فى سير و سلوك أولي الألباب، دارالمحجةالبيضاء، بيروت، 1431 ه‌ق، چاپ چهارم، ص 53.
  53. طهراني؛ پیشین، ص 99.
  54. دیلمی، پیشین، ج 1، ص 107.
  55. طباطبایی، پیشین، ج‌8، ص 255.
  56. صدوق، پیشین، ص 163.

منابع

مصطفی همدانی، ایمنی از مکر خدا، دانشنامه پژوهه، تاریخ بازیابی: 9 اردیبهشت 1391.