ماهیت قیام شهید فخ (کتاب): تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | [[ | + | کتاب '''«ماهیت قیام شهید فخ»''' تألیف سید ابوالفضل رضوى اردکانى، پیرامون [[واقعه فخ]] نوشته شده است. این کتاب تلاشى در راستاى زدودن ابهامات از حماسه و قیام «حسین بن على بن حسن» معروف به «شهید فخّ» از نوادگان [[امام حسن علیه السلام|امام حسن]] علیهالسلام، در مقابل مظالم [[عباسیان|حکومت عباسی]] است. |
− | + | {{مشخصات کتاب | |
− | |||
− | + | |عنوان= | |
+ | |تصویر=[[پرونده:Ketab387.jpg|240px|وسط]] | ||
− | + | |نویسنده=سید ابوالفضل رضوى اردکانى | |
− | = | + | |موضوع= تاریخ شیعه |
+ | |زبان=فارسی | ||
− | + | |تعداد جلد=۱ | |
− | + | |عنوان افزوده1= | |
− | + | |افزوده1= | |
− | + | |عنوان افزوده2= | |
− | + | |افزوده2= | |
− | + | |لینک= | |
+ | }} | ||
− | + | ==معرفى کتاب== | |
+ | کتاب «ماهیت قیام شهید فخ»، از جمله آثارى است که نویسنده آن، یکى از قیامهاى [[شیعه|شیعى]] را انتخاب و با بررسى منابع، جنبههاى مختلف آن را مورد مطالعه قرار داده است. این کتاب تلاشى در راستاى زدودن ابهامات از [[واقعه فخ]] و حماسه خونبار و غرورآفرین «حسین بن على بن حسن» معروف به «[[شهید فخ|شهید فخّ]]»، از نوادگان [[امام حسن علیه السلام|امام حسن]] علیه السلام است. او مسلمانى راستین و شخصیتى ممتاز بود، بهطورىکه امام معاصر وى ([[امام موسی کاظم علیه السلام|امام موسى بن جعفر]] علیه السلام) پس از شهادتش درباره او فرمود: «مَضى واللّه مسلماً صالحاً صوّاماً». | ||
+ | |||
+ | شهید فخّ با جمعى از [[شیعه|شیعیان]] و [[علویان|علویان]] پاکباخته در هشتم [[ماه ذی الحجه]] سال ۱۶۹ ق، در زمان [[خلافت]] «[[هادی (خلیفه عباسی)|هادى عبّاسى]]» بر مظالم حکومت، قیامى را در سرزمین «[[فخّ]]» - که نزدیک شهر [[مکه]] است - سامان داد و نتیجه آن، کشتار وحشیانه تمامى یاران حسین بن على و خود او به دست حکومت گردید، که پس از واقعه [[کربلا|کربلا]]، غمبارترین حادثهاى بود که براى شیعیان اتفاق افتاد. | ||
+ | |||
+ | در نگارش این اثر از منابع تاریخى و بهویژه از «[[مقاتل الطالبیین (کتاب)|مقاتل الطالبیین]]» اثر [[ابوالفرج اصفهانی]] استفاده شده است. برخى از مصادرى که در این کتاب به آنها استناد شده، ترجمه فارسى آن کتابهاست و آدرس پىنوشتها با ترجمه آنها هماهنگ است و لذا شایسته بود که نویسنده به این مطلب تذکر مىداد. | ||
+ | |||
+ | ==محتوای کتاب== | ||
+ | |||
+ | کتاب «ماهیت قیام شهید فخ» در یک مقدمه و یازده فصل نگارش شده است. مطالب فصلهاى کتاب بهاختصار بدین شرح است: | ||
+ | |||
+ | ۱. در فصل اول، ویژگىهاى شخصى شهید فخ، خلافت او، همسران، فرزندان و سایر اطلاعات ایشان ذکر شده است. نام پدر او على و پدربزرگش حسن مثلث (حسن سوم) و جد او [[حسن مثنی]] (حسن دوم) و جد اعلاى او [[امام حسن مجتبى]](ع) است. | ||
− | + | ۲. در دومین فصل کتاب به ولادت و دوران کودکى و فضائل حسین، رهبر قیام فخ، پرداخته شده است. در بخشى از این فصل مىخوانیم: «حسین بن على (شهید فخ)، پناهى براى بىپناهان و پشتیبانى براى مظلومان و ملجئى براى مساکین و فقراء بود. محرومین و درماندگان [[مدینه]]، به خاطر آن همه جود و کرم و احسانش، محبت زیاد و علاقه فراوانى بدو داشتند و چرا چنین نباشد؟ بزرگوارى که خانه چهل هزار دینارى خود را مىفروشد و همه آن را میان فقراى مدینه، تقسیم مىکند و موقعى که به خانه مىآید، از پول خانه دینارى برایش باقى نمانده است؟ و جوانمردى که چهار هزار دینار [[قرض]] مىکند و بین فقرا تقسیم مىکند و کریمى که چون سائلى از او چیزى مىخواهد و او چیزى ندارد که به او بدهد، ردایش را از دوشش برمىدارد و به آن سائل مىبخشد». | |
− | + | ۳. در فصل سوم، روایات و اقوالى که [[پیامبر اسلام|پیامبر اسلام]](ص) و [[ائمه اطهار]](ع) در باره شهداى فخ فرمودهاند و نیز اقوال علماى بزرگ [[اسلام]]، مانند [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ طوسى]] و [[شيخ عبدالله مامقانی|علامه مامقانى]] پیرامون این واقعه ذکر شده است. | |
− | + | ۴ و ۵. در این دو فصل از کتاب، فلسفه [[واقعه فخ|قیام فخ]] و نیز تشکیل حکومت اسلامى و [[امر به معروف و نهی از منکر|امر به معروف و نهى از منکر]] بهعنوان اهداف قیام مورد مطالعه قرار گرفته است. | |
− | + | ۶. در فصل ششم، برخورد عمال حکومت با آل [[ابوطالب]]، ماجراى احضار «حسن بن محمد» و مشورت با [[امام کاظم|امام موسى بن جعفر]](ع) و مباحثى از این دست مطرح شده است. | |
− | + | ۷. در فصل هفتم، چگونگى شکلگیرى قیام و پیروزى آن، علت [[بیعت]] نکردن [[امام کاظم]](ع) و شهادت رهبر قیام ذکر شده است. در بخشى از این فصل، علامه مامقانى عدم بیعت امام هفتم با حسین را اینگونه توضیح مىدهد: «امام از پذیرفتن بیعت و همراهى با حسین در نهضتش، به شکل علنى امتناع مىورزد و حسین نیز این را از امام مىپذیرد و کمترین بىادبى نسبت به ساحت مقدّس امام، روا نمىدارد و آنگاه اضافه مىکند که: امام از روى [[تقیه|تقیه]] و تاکتیک، او را از قیام منع مىکند، ولى در باطن از کار او خشنود است و پس از [[شهادت در راه خدا|شهادت]] او نیز، از او اظهار رضایت مىنماید». | |
− | + | ۸. در فصل هشتم، اتفاقات پس از واقعه فخ بررسى شده است. پس از حادثه فخ، [[حکومت بنی عباس|دستگاه عباسى]] سخت به هراس افتادند و نسبت به جنایت بزرگى که مرتکب شده بودند بهشدّت وحشتزده شدند و احتمال زیاد مىدادند دیگر بازماندگان علوى، خصوصاً امام موسى بن جعفر(ع) بهعنوان خونخواهى، قیامى دیگر به راه بیندازند؛ لذا دو تن از سران و فرماندهان عبّاسى؛ یعنى موسى بن عیسى و عبّاس بن محمّد در مدینه جلسهاى تشکیل دادند و جمعى از چهرههاى معروف [[علویان]] از بنى الحسن و بنى الحسین از جمله امام موسى بن جعفر(ع) را به آن مجلس احضار کردند تا هم قدرتنمایى کرده باشند و هم زهرچشمى از علویون گرفته شود و گویا تصمیم بازداشت و کشتن آنان هم بوده که به عللى از آن منصرف شدند. چون مجلس آراسته شد و علویون و موسى بن جعفر(ع) و سر بریده حسین و سایر شهدا را به آن مجلس آوردند، سکوت مرگبارى جلسه را فراگرفت و کسى سخنى نمىگفت که ناگهان امام هفتم تا چشمش به سر بریده حسین افتاد، سکوت مجلس را شکست و با حالتى متأثّر با جملاتى سنگین و رسا از حسین رهبر انقلاب، چنین تجلیل فرمود: «بازگشت همه بهسوى خداست، او از میان ما رفت، درحالىکه مسلمانى شایسته بود، روزها را روزهدار بود و برنامه او [[امر به معروف و نهى از منکر]] بود، همانند او در خاندانش یافت نمىشود». | |
− | + | ۹ و ۱۰. در این دو فصل، [[مرثیه|مراثى]] و اشعار پیرامون [[واقعه فخ]] و نیز ماجراى قیام یحیى و چگونگى شهادت وى و... ذکر شده است. | |
− | + | ۱۱. در آخرین فصل کتاب نیز شرح حال ادریس بن عبداللّه و جنگهاى وى و سقوط دولت ادریسیان ذکر شده است. در آخرین سطور این فصل به قبور شهداى فخ اشاره شده است: «قبور این شهدا، همراه با رهبرشان حسین در سرزمین مقدّس [[فخّ]] در شهر [[مکه]]، محله معروف به «شهداء» مىباشد که فعلاً جزء شهر مکه است و قبل از حکومت [[وهابیت|وهابىهاى]] جنایتکار، محل [[زیارت]] و داراى قبه و بارگاه بود که به دست آن ناپاکان ضد [[اسلام]] ویران شد و هماکنون محله شهداء به همین نام در مکه معروف است». | |
− | |||
− | |||
− | + | ==منابع== | |
− | == | + | *نرم افزار دانشنامه تاریخ تشیع، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. |
− | + | [[رده:قیام های علویان]][[رده:منابع تاریخ تشیع]][[رده: کتابهای تاریخی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۴:۵۷
کتاب «ماهیت قیام شهید فخ» تألیف سید ابوالفضل رضوى اردکانى، پیرامون واقعه فخ نوشته شده است. این کتاب تلاشى در راستاى زدودن ابهامات از حماسه و قیام «حسین بن على بن حسن» معروف به «شهید فخّ» از نوادگان امام حسن علیهالسلام، در مقابل مظالم حکومت عباسی است.
نویسنده | سید ابوالفضل رضوى اردکانى |
موضوع | تاریخ شیعه |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | ۱ |
|
معرفى کتاب
کتاب «ماهیت قیام شهید فخ»، از جمله آثارى است که نویسنده آن، یکى از قیامهاى شیعى را انتخاب و با بررسى منابع، جنبههاى مختلف آن را مورد مطالعه قرار داده است. این کتاب تلاشى در راستاى زدودن ابهامات از واقعه فخ و حماسه خونبار و غرورآفرین «حسین بن على بن حسن» معروف به «شهید فخّ»، از نوادگان امام حسن علیه السلام است. او مسلمانى راستین و شخصیتى ممتاز بود، بهطورىکه امام معاصر وى (امام موسى بن جعفر علیه السلام) پس از شهادتش درباره او فرمود: «مَضى واللّه مسلماً صالحاً صوّاماً».
شهید فخّ با جمعى از شیعیان و علویان پاکباخته در هشتم ماه ذی الحجه سال ۱۶۹ ق، در زمان خلافت «هادى عبّاسى» بر مظالم حکومت، قیامى را در سرزمین «فخّ» - که نزدیک شهر مکه است - سامان داد و نتیجه آن، کشتار وحشیانه تمامى یاران حسین بن على و خود او به دست حکومت گردید، که پس از واقعه کربلا، غمبارترین حادثهاى بود که براى شیعیان اتفاق افتاد.
در نگارش این اثر از منابع تاریخى و بهویژه از «مقاتل الطالبیین» اثر ابوالفرج اصفهانی استفاده شده است. برخى از مصادرى که در این کتاب به آنها استناد شده، ترجمه فارسى آن کتابهاست و آدرس پىنوشتها با ترجمه آنها هماهنگ است و لذا شایسته بود که نویسنده به این مطلب تذکر مىداد.
محتوای کتاب
کتاب «ماهیت قیام شهید فخ» در یک مقدمه و یازده فصل نگارش شده است. مطالب فصلهاى کتاب بهاختصار بدین شرح است:
۱. در فصل اول، ویژگىهاى شخصى شهید فخ، خلافت او، همسران، فرزندان و سایر اطلاعات ایشان ذکر شده است. نام پدر او على و پدربزرگش حسن مثلث (حسن سوم) و جد او حسن مثنی (حسن دوم) و جد اعلاى او امام حسن مجتبى(ع) است.
۲. در دومین فصل کتاب به ولادت و دوران کودکى و فضائل حسین، رهبر قیام فخ، پرداخته شده است. در بخشى از این فصل مىخوانیم: «حسین بن على (شهید فخ)، پناهى براى بىپناهان و پشتیبانى براى مظلومان و ملجئى براى مساکین و فقراء بود. محرومین و درماندگان مدینه، به خاطر آن همه جود و کرم و احسانش، محبت زیاد و علاقه فراوانى بدو داشتند و چرا چنین نباشد؟ بزرگوارى که خانه چهل هزار دینارى خود را مىفروشد و همه آن را میان فقراى مدینه، تقسیم مىکند و موقعى که به خانه مىآید، از پول خانه دینارى برایش باقى نمانده است؟ و جوانمردى که چهار هزار دینار قرض مىکند و بین فقرا تقسیم مىکند و کریمى که چون سائلى از او چیزى مىخواهد و او چیزى ندارد که به او بدهد، ردایش را از دوشش برمىدارد و به آن سائل مىبخشد».
۳. در فصل سوم، روایات و اقوالى که پیامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) در باره شهداى فخ فرمودهاند و نیز اقوال علماى بزرگ اسلام، مانند شیخ طوسى و علامه مامقانى پیرامون این واقعه ذکر شده است.
۴ و ۵. در این دو فصل از کتاب، فلسفه قیام فخ و نیز تشکیل حکومت اسلامى و امر به معروف و نهى از منکر بهعنوان اهداف قیام مورد مطالعه قرار گرفته است.
۶. در فصل ششم، برخورد عمال حکومت با آل ابوطالب، ماجراى احضار «حسن بن محمد» و مشورت با امام موسى بن جعفر(ع) و مباحثى از این دست مطرح شده است.
۷. در فصل هفتم، چگونگى شکلگیرى قیام و پیروزى آن، علت بیعت نکردن امام کاظم(ع) و شهادت رهبر قیام ذکر شده است. در بخشى از این فصل، علامه مامقانى عدم بیعت امام هفتم با حسین را اینگونه توضیح مىدهد: «امام از پذیرفتن بیعت و همراهى با حسین در نهضتش، به شکل علنى امتناع مىورزد و حسین نیز این را از امام مىپذیرد و کمترین بىادبى نسبت به ساحت مقدّس امام، روا نمىدارد و آنگاه اضافه مىکند که: امام از روى تقیه و تاکتیک، او را از قیام منع مىکند، ولى در باطن از کار او خشنود است و پس از شهادت او نیز، از او اظهار رضایت مىنماید».
۸. در فصل هشتم، اتفاقات پس از واقعه فخ بررسى شده است. پس از حادثه فخ، دستگاه عباسى سخت به هراس افتادند و نسبت به جنایت بزرگى که مرتکب شده بودند بهشدّت وحشتزده شدند و احتمال زیاد مىدادند دیگر بازماندگان علوى، خصوصاً امام موسى بن جعفر(ع) بهعنوان خونخواهى، قیامى دیگر به راه بیندازند؛ لذا دو تن از سران و فرماندهان عبّاسى؛ یعنى موسى بن عیسى و عبّاس بن محمّد در مدینه جلسهاى تشکیل دادند و جمعى از چهرههاى معروف علویان از بنى الحسن و بنى الحسین از جمله امام موسى بن جعفر(ع) را به آن مجلس احضار کردند تا هم قدرتنمایى کرده باشند و هم زهرچشمى از علویون گرفته شود و گویا تصمیم بازداشت و کشتن آنان هم بوده که به عللى از آن منصرف شدند. چون مجلس آراسته شد و علویون و موسى بن جعفر(ع) و سر بریده حسین و سایر شهدا را به آن مجلس آوردند، سکوت مرگبارى جلسه را فراگرفت و کسى سخنى نمىگفت که ناگهان امام هفتم تا چشمش به سر بریده حسین افتاد، سکوت مجلس را شکست و با حالتى متأثّر با جملاتى سنگین و رسا از حسین رهبر انقلاب، چنین تجلیل فرمود: «بازگشت همه بهسوى خداست، او از میان ما رفت، درحالىکه مسلمانى شایسته بود، روزها را روزهدار بود و برنامه او امر به معروف و نهى از منکر بود، همانند او در خاندانش یافت نمىشود».
۹ و ۱۰. در این دو فصل، مراثى و اشعار پیرامون واقعه فخ و نیز ماجراى قیام یحیى و چگونگى شهادت وى و... ذکر شده است.
۱۱. در آخرین فصل کتاب نیز شرح حال ادریس بن عبداللّه و جنگهاى وى و سقوط دولت ادریسیان ذکر شده است. در آخرین سطور این فصل به قبور شهداى فخ اشاره شده است: «قبور این شهدا، همراه با رهبرشان حسین در سرزمین مقدّس فخّ در شهر مکه، محله معروف به «شهداء» مىباشد که فعلاً جزء شهر مکه است و قبل از حکومت وهابىهاى جنایتکار، محل زیارت و داراى قبه و بارگاه بود که به دست آن ناپاکان ضد اسلام ویران شد و هماکنون محله شهداء به همین نام در مکه معروف است».
منابع
- نرم افزار دانشنامه تاریخ تشیع، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.