آیه 3 سوره رعد: تفاوت بین نسخهها
(←معانی کلمات آیه) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←معانی کلمات آیه) |
||
سطر ۴۲: | سطر ۴۲: | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
مد: مد: كشيدن گسترش دادن. «مد الارض»: زمين را وسعت و گسترش داد. | مد: مد: كشيدن گسترش دادن. «مد الارض»: زمين را وسعت و گسترش داد. | ||
− | طبرسى معناى اولى آن را زيادت | + | طبرسى معناى اولى آن را زيادت مى داند . كشيدن نيز سبب زيادت است. |
− | رواسى: رسو ثبوت و رسوخ. «رسا الشيء: ثبت» راسى، مؤنث آن، راسيه است . | + | رواسى: رسو: ثبوت و رسوخ. «رسا الشيء: ثبت». راسى، مؤنث آن، راسيه است . |
− | جمع | + | جمع راسيه، «رواسى»: كوههاى ثابت و ريشه دار. |
− | يغشى: غشى: پوشانيدن و فرا گرفتن. اغشاء: پوشانيدن چيزى بر چيزى. | + | يغشى: غشى: پوشانيدن و فرا گرفتن. اغشاء: پوشانيدن چيزى بر چيزى. يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ: خدا شب را به روز مى پوشاند.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref> |
− | + | ==تفسیر آیه== | |
− | |||
− | == تفسیر آیه == | ||
<tabber> | <tabber> | ||
تفسیر نور= | تفسیر نور= | ||
سطر ۶۵: | سطر ۶۳: | ||
آيه قبل دربارهى آسمانها بود واين آيه در مورد زمين ونعمتهاى زمينى است. | آيه قبل دربارهى آسمانها بود واين آيه در مورد زمين ونعمتهاى زمينى است. | ||
− | |||
− | |||
جلد 4 - صفحه 315 | جلد 4 - صفحه 315 | ||
سطر ۷۷: | سطر ۷۳: | ||
جمله «مَدَّ الْأَرْضَ» شايد به بيرون كشيده شدن زمين از زير آب اشاره دارد كه در روايات به نام «دَحْو الارض» آمده است. اين احتمال با نظريه زمينشناسان امروزى كه مىگويند: | جمله «مَدَّ الْأَرْضَ» شايد به بيرون كشيده شدن زمين از زير آب اشاره دارد كه در روايات به نام «دَحْو الارض» آمده است. اين احتمال با نظريه زمينشناسان امروزى كه مىگويند: | ||
− | + | زمين ابتدا در زير آب قرار داشته، مطابقت دارد. (واللَّه العالم) | |
− | زمين ابتدا در زير آب قرار داشته، مطابقت دارد. واللَّه العالم | ||
نظام آفرينش بر اساس زوجيّت است: | نظام آفرينش بر اساس زوجيّت است: | ||
سطر ۹۳: | سطر ۸۸: | ||
1- گستردگى زمين، حكيمانه و با تدبير انجام گرفته است. «مَدَّ الْأَرْضَ» | 1- گستردگى زمين، حكيمانه و با تدبير انجام گرفته است. «مَدَّ الْأَرْضَ» | ||
− | |||
(گستردگى زمين و وجود كوهها در آن، باعث حفظ تعادل زمين و عامل بهرهمندى انسانهاست، زيرا كه اگر تمام زمين مسطح يا كوهستانى بود، امكان زندگانى وجود نداشت.) | (گستردگى زمين و وجود كوهها در آن، باعث حفظ تعادل زمين و عامل بهرهمندى انسانهاست، زيرا كه اگر تمام زمين مسطح يا كوهستانى بود، امكان زندگانى وجود نداشت.) | ||
− | + | ------- | |
«1». تفسير فرقان. | «1». تفسير فرقان. | ||
سطر ۲۸۰: | سطر ۲۷۴: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <div style="font-size:smaller"><references/></div> | + | <div style="font-size:smaller"><references /></div> |
==منابع== | ==منابع== | ||
− | * [[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم | + | |
− | * [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم | + | *[[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم |
− | * [[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول | + | *[[اطیب البیان فی تفسیر القرآن]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم |
− | * [[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم | + | *[[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول |
− | * [[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش | + | *[[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم |
− | * [[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم | + | *[[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش |
+ | *[[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم | ||
[[رده:آیات سوره الرعد]] | [[رده:آیات سوره الرعد]] | ||
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]] | [[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۳۶
<<2 | آیه 3 سوره الرعد | 4>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و اوست خدایی که بساط زمین را بگسترد و در آن کوهها برافراشت و نهرها جاری ساخت و از هرگونه میوه یک جفت پدید آورد، شب تار را به روز روشن بپوشاند، همانا در این امور متفکران را دلایلی روشن (بر قدرت آفریدگار) است.
و اوست که زمین را گسترانید، و در آن کوه هایی استوار و نهرهایی پدید آورد و در آن از همه محصولات و میوه ها جفت دوتایی [که نر و ماده است] قرار داد، شب را به روز می پوشاند، [تا ادامه حیات برای همه نباتات و موجودات زنده ممکن باشد]؛ یقیناً در این امور برای مردمی که می اندیشند نشانه هایی [بر توحید، ربوبیّت و قدرت خدا] ست.
و اوست كسى كه زمين را گسترانيد و در آن، كوهها و رودها نهاد، و از هر گونه ميوهاى در آن، جفت جفت قرار داد. روز را به شب مىپوشاند. قطعاً در اين [امور] براى مردمى كه تفكّر مىكنند نشانههايى وجود دارد.
اوست كه زمين را بگسترد، و در آن كوهها و رودها قرار داد و از هر ميوه جفت جفت پديد آورد و شب را در روز مىپوشاند. در اينها عبرتهاست براى مردمى كه مىانديشند.
و او کسی است که زمین را گسترد؛ و در آن کوهها و نهرهایی قرار داد؛ و در آن از تمام میوهها دو جفت آفرید؛ (پرده سیاه) شب را بر روز میپوشاند؛ در اینها آیاتی است برای گروهی که تفکر میکنند!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
مد: مد: كشيدن گسترش دادن. «مد الارض»: زمين را وسعت و گسترش داد. طبرسى معناى اولى آن را زيادت مى داند . كشيدن نيز سبب زيادت است.
رواسى: رسو: ثبوت و رسوخ. «رسا الشيء: ثبت». راسى، مؤنث آن، راسيه است . جمع راسيه، «رواسى»: كوههاى ثابت و ريشه دار.
يغشى: غشى: پوشانيدن و فرا گرفتن. اغشاء: پوشانيدن چيزى بر چيزى. يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ: خدا شب را به روز مى پوشاند.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ هُوَ الَّذِي مَدَّ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ فِيها رَواسِيَ وَ أَنْهاراً وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فِيها زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ «3»
و اوست خدايى كه زمين را گسترانيد و در آن كوهها و نهرها قرار داد و از هر ميوهاى، دو جفت در آن قرار داد. او روز را با شب مىپوشاند. قطعاً در اين (امور) براى كسانى كه فكر مىكنند نشانههايى است.
نکته ها
آيه قبل دربارهى آسمانها بود واين آيه در مورد زمين ونعمتهاى زمينى است.
جلد 4 - صفحه 315
«رَواسِيَ» جمع «راسيه» به معناى ثبوت است و از اينرو به كوههاى ثابت و استوار رواسى مىگويند. «زوج» و «زَوْجانِ» هر دو به معناى نر و ماده است.
گرچه «لينه» دانشمند گياهشناس، در قرن 18 موفق به كشف قانون زوجيّت گياهان شد، امّا اسلام در هزار و چند صد سال قبل به اين نكته اشاره كرده است. البتّه مردم مسئلهى نر و ماده را در بعضى گياهان مثل خرما، فهميده بودند، ولى عموميّت زوجيّت از طريق قرآن اعلام شد.
نر و ماده در گياهان، گاهى در يك درخت يا شكوفه و گاهى در دو درخت يا دو شكوفه است. «1»
جمله «مَدَّ الْأَرْضَ» شايد به بيرون كشيده شدن زمين از زير آب اشاره دارد كه در روايات به نام «دَحْو الارض» آمده است. اين احتمال با نظريه زمينشناسان امروزى كه مىگويند: زمين ابتدا در زير آب قرار داشته، مطابقت دارد. (واللَّه العالم)
نظام آفرينش بر اساس زوجيّت است:
الف: زوجيّت در نباتات؛ «وَ أَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ» «2»
ب: زوجيّت در حيوانات؛ «وَ مِنَ الْأَنْعامِ أَزْواجاً» «3»
ج: زوجيّت در انسان؛ «خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً» «4»
د: زوجيّت در همه چيز؛ «وَ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنا زَوْجَيْنِ» «5»
پیام ها
1- گستردگى زمين، حكيمانه و با تدبير انجام گرفته است. «مَدَّ الْأَرْضَ» (گستردگى زمين و وجود كوهها در آن، باعث حفظ تعادل زمين و عامل بهرهمندى انسانهاست، زيرا كه اگر تمام زمين مسطح يا كوهستانى بود، امكان زندگانى وجود نداشت.)
«1». تفسير فرقان.
«2». حج، 5.
«3». شورى، 11.
«4». روم، 21.
«5». ذاريات، 49.
جلد 4 - صفحه 316
2- كوهها، منبع ذخيره آب و نهرها وسيلهى توزيع آب و هر دو زمينهساز زندگى انسانها هستند. «رَواسِيَ وَ أَنْهاراً»
3- توالى و تبادل شب و روز، عامل زندگى است. «يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ» (وگرنه يا همه چيز در اثر حرارت مىسوخت و يا بواسطهى عدم نور و حرارت پژمرده مىشد و يخ مىزد.)
4- جهان طبيعت، كلاس درس است نه خانه غفلت. «لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ هُوَ الَّذِي مَدَّ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ فِيها رَواسِيَ وَ أَنْهاراً وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فِيها زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ «3»
بعد از بيان آيات سماويه، تقرير شواهد ارضيه را مىفرمايد:
وَ هُوَ الَّذِي مَدَّ الْأَرْضَ: و خداى تعالى ذاتى است كه به قدرت كامله و حكمت شامله كشانيد و بسط داد زمين را در طول و عرض تا متمكن شوند مخلوقات از ثبات در آن و استقرار بر آن. ابو بكر اصم گويد «مدّ» عبارت است از بسطى كه ادراك نشود منتهاى آن، پس دلالت دارد بر وسعت اقطار زمين.
وَ جَعَلَ فِيها رَواسِيَ: و قرار داد خداى تعالى در زمين كوههاى ثابته باقيه در مكان خود براى نگاهدارى اضطراب و تزلزل زمين، و اگر خواستى نگهدارى بدون آن، هر آينه توانستى و لكن بدين طريق نزديكتر باشد به فهماندن مردمان قدرت سبحانى را.
تنبيه: نوع دوم از آيات داله بر وجود صانع حكيم، وجود كوهها است در بعض اطراف خاصه زمين و حال آنكه تمام مساوى هستند. و ثانيا حصول معادن سبعه از فلزات و جواهر نفيسه و املاح و معادن نفت و قير و كبريت با اتحاد زمين و كوه در طبيعت و تأثير شمس به تمام آنها به يك نسبت، هر آينه دليل روشنى است بر تقدير و تدبير خالق طبيعت. و ثالثا جريان بعضى چشمهها در پايان بعضى كوهها با دارا بودن آثار خاصه مجرّبه، شاهد بزرگى است بر حكمت و مصلحت الهيه.
وَ أَنْهاراً: و انشقاق فرمود خداى تعالى در زمين نهرها كه جارى شوند در آن
جلد 6 - صفحه 329
آبها، و اگر شط و رود و نهر نبودى، بيشتر آبها ضايع گشتى و مردمان از آنها نفع نبردى بلكه رشته نظام مدنيت از هم گسستى.
نوع سوم از شواهد ربوبيه آنكه: وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فِيها زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ: و از هر نوعى از ميوهها بيافريد در زمين دو جفت و دو صنف سياه و سفيد، ترش و شيرين، تر و خشك، كوچك و بزرگ و غير آن از اصناف مختلفه و الوان متشتته.
برهان قاطع: يكى از عجائب قدرت نمائى ذات احديت الهى، خلقت ميوهجات است:
اولا دانه پس از تأثر رطوبت زمين، تربيت و بزرگ و دو طرف آن شكافته شود از شق اعلى خارج شود ساقه بالا رونده در هوا، و از شق اسفل ريشه فرو رفته در زمين؛ با اتحاد طبيعت دانه و تأثير طبايع و افلاك و كواكب در آن به يك طريقه، دو اقتضا از او ناشى گردد: يكى را ميل به علوى، و ديگرى را ميل به سفلى؛ و محال است يك طبيعت دو اثر داشته باشد. زهى حكمت بالغه سبحانى كه آثار قدرت او هويدا است.
ثانيا درخت حاصله از اين دانه ظهور يابد به اقسام مختلفه از شاخه و ساقه و برگ و ميوه.
ثالثا ميوه هم داراى اجسام مختلفه بلكه در يك ميوه اجتماع اثرات متغايره متضاده از گرمى و خشكى و ترى و سردى در پوست و گوشت و مغز و تخم آن هويدا شود.
رابعا ايجاد قوه جذابه در ريشه كه آب را به خود كشد و خلق قوه مغناطيسيه در ميوه كه آب را از اعماق زمين به خود كشاند، اينجاست داستان علم معظم نباتشناسى كه راه خداشناسى را به عالميان نشان دهد و مقهوريت طبيعت را ثابت گرداند.
نوع چهارم از آيات الهيه: يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ: مىپوشاند شب را به روشنائى روز، يا داخل مىكند شب را در روز، يعنى از اول بهار بتدريج شب را
جلد 6 - صفحه 330
كم و روز را زياد تا اول جوزا «1» كه غايت نقصان شب و درازى روز و بعد به عكس شود بدين طريق تا فصول اربعه منقضى گردد.
ابن عباس گويد «2» شب را مىآورد تا ببرد روشنائى روز را و ستر كند آن را براى سكونت و آرامى حيوانات، و مىآورد روشنائى روز را تا محو نمايد تاريكى شب را براى كسب معاش.
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ: بتحقيق در اين دلايل نيّره و شواهد بيّنه، هر آينه علامات و آياتى است براى گروهى كه انديشه كنند و به آئينه صافيه فكر، معارف حقه را مشاهده كنند، زيرا تفكر و تدبر در آيات الهيه منجر شود حكم به اينكه تكوين هريك از اين مخلوقات با آثار خاصه به اسلوب لائقه متقنه، نشايد مگر از مكوّن قادر حكيم عليم.
تتمه: فكر انسانى يگانه درّ شاهوارى است براى كسب معارف كه اگر هر آينه شخص آن را بكار برد سر انجام سعادت دريابد، لذا آيات الهيه و بينات سبحانيه جماعتى را فايده بخشد كه به دوربين فكر، شواهد و آثار قدرت قادر متعال را مشاهده كنند و از اختصاص هريك از اجرام فلكيه و اجسام ارضيه به وضع و طبع و نظم خاصى، برهان قاطع را بر وجود مدبر عالم دريابند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ هُوَ الَّذِي مَدَّ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ فِيها رَواسِيَ وَ أَنْهاراً وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فِيها زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ «3» وَ فِي الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجاوِراتٌ وَ جَنَّاتٌ مِنْ أَعْنابٍ وَ زَرْعٌ وَ نَخِيلٌ صِنْوانٌ وَ غَيْرُ صِنْوانٍ يُسْقى بِماءٍ واحِدٍ وَ نُفَضِّلُ بَعْضَها عَلى بَعْضٍ فِي الْأُكُلِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ «4»
ترجمه
و او است آنكه گسترد زمين را و قرار داد در آن كوههاى پا برجا و نهرها را و از تمامى ميوجات قرار داد در آن دو صنف دو تا، ميپوشاند لباس شب را بروز همانا در اين هر آينه آيتها است براى گروهى كه تفكّر ميكنند
و در زمين قطعههائى است متصل بيكديگر و بوستانها از انگورها و زراعت و درختهاى خرما چند شاخ رسته از يك بيخ و غير آن كه آب داده ميشود بيك آب و مزيّت ميدهيم برخى از آنها را بر برخى در ميوه همانا در اين هر آينه نشانهها است براى گروهى كه تعقّل مينمايند.
تفسير
و او است آنچنان خداوندى كه گسترد و ممتدّ و پهن نمود سفره عام خود
جلد 3 صفحه 188
را كه زمين است از جوانب اربعه از زير كعبه روى آب تا بندگان خود بر آن جاىگير و پاىگير شوند و در آن تفرّج و تنزّه و تفكّه و تفريح نمايند و شكر نعمت خداى را بجا آورند و قرار داد در آن كوههاى مستحكم پا برجا را براى نگهدارى آن از تزلزل بموج آب چون رواسى جمع راسيه بمعناى ثابت است و صفت جبال مقدّر كه آنها بمنزله ميخها هستند براى ميدان زمين پهناور و قرار داد در آن نهرهائيكه جارى ميشود در زمين از بركت كوهها براى حبس آب باران و برف در باطن آنها و خروج آن بتدريج از شكافهاشان باذن خدا براى انتفاع بندگان و از تمام انواع ميوهها خلق فرمود در زمين دو صنف كه دوئيّت و اختلافشان محقّق و محسوس است مانند خرماى درشت و ريز و انگور سياه و سفيد و انار شيرين و ترش و توت سرد و گرم و امثال اينها كه هر كدام يك نوع ميوه و داراى دو صنف يا بيشتر است منظور دوئيّت و اختلاف آنها است و بيان اقل مراتب اختلاف كه بدو صنف داشتن محقق ميشود لذا زوجين با آنكه دلالت بر دوئيّت دارد مؤكّد به اثنين شده و بعضى گفتهاند ميوجات هم مانند حيوانات نر و ماده دارند و بايد بهم پيوند شوند تا ميوه خوب بعمل آيد چنانچه در درخت خرما مسلّم شده و مراد از زوجين نر و ماده آنها است و چون گاهى زوج گفته ميشود و نر و ماده با هم اراده ميشود چنانچه بدو گوسفند نر و ماده ميگويند يك جفت گوسفند و گاهى زوج گفته ميشود و اراده ميشود يك فرد از زوج چنانچه هر يك از گوسفند نر و ماده را جفت ديگرى ميخوانند خداوند مؤكّد فرموده است زوجين را به اثنين يعنى دو فرد از يك زوج تا تصوّر چهار فرد نشود علاوه بر آنكه اين تأكيد در كلام عرب متعارف است و شايد براى همين نكته معمول شده باشد. ميپوشاند لباس يا ميكشد پردهاى از جنس شب تاريك بروز روشن تا هوا تاريك گردد و مردم از فوائد شب بهرهمند گردند از قبيل آرامش و استراحت و برودت هوا و بروز ثمرات و منافع ماه و ستارگان در موجودات خصوصا نباتات و ميوجات و در اين تشكيلات منظم و اين اختلافات مسلّم و تغييرات مفيد آيات و دلائل واضحهاى است بر وجود صانع عالم قادر حكيم از براى كسانيكه تفكّر ميكنند و مىيابند كه اينها كار طبيعت بىشعور نيست و در زمين قطعاتى است متصل و مجاور با يكديگر بعضى شوره زار و بعضى خوب و قابل زراعت و بعضى ريگ زار و بعضى پاك و
جلد 3 صفحه 189
پاكيزه از موانع كشت و زرع و بعضى علفزار و بعضى منزّه از هر مزاحم و معارض محصول با آنكه تمام اراضى در جسميّت و لوازم آن شريكند و اين دليل است بر آنكه اختلاف باراده خدا است اين بيان مفسّرين است و بنظر حقير آن قطعات مساويند در خوبى و قابليّت زرع و نيز بوستانهائى است از انگورها و كشتنيها و درختان خرما كه ريشه آنها يكى است يا متعدد خلاصه آنكه چند درخت از يك اصل بعمل آمده يا نه هر درختى اصلى جداگانه دارد و تمام آن بوستانها و زرع از يك چاه يا از يك قنات يا باران آب داده ميشود و بنظر حقير آن بوستانها در اين اراضى مساوى در خوبى و صلاحيّت واقع شده كه مركّب از قطعات است بفرز خارجى و بنابراين و جنّات بيان قطع متجاورات است و نتيجه يكجا ذكر شده و نائب فاعل يسقى كلّ مقدّر است و در مجمع زرع تعيين شده و در هر حال بعضى درختها بلكه بعضى شاخها كه از يك اصل بعمل آمدهاند مزيّت و برترى دارد ميوه آن بر بعضى از جهت شكل و رنگ و طعم و بو و وزن و قدر و خواص ديگر و اين دليل روشنى است بر آنكه عامل در آنها فقط قواء طبيعيّه نيست كه اينجا اختلاف ندارد و متحد است بلكه فوق آن اراده الهيّه است كه هر فرد را متخصّص بخصوصيّت بلكه خصوصيّاتى نموده كه ممتاز از فرد ديگر است ولى اين امور توجّه و تأمّل و تعقّل ميخواهد تا معلوم شود كه چه علم و حكمت و قدرتى در صنع خود صانع عالم بكار زده تا هر مصنوعى را بكمال لايق خود رسانده است در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده كه بامير المؤمنين عليه السّلام فرمود كه مردم از درختهاى مختلفند و من و تو از يك درختيم و اين آيه را تلاوت فرمود و از ابو سعيد خدرى روايت شده كه علاوه فرمود من اصل آن درختم و على شاخه آن پس خوشا بحال كسيكه تمسّك نمايد باصل آن و تناول كند از شاخه آن و معلوم است كه مراد قبول ولايت و اخذ معارف و احكام اسلام است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
17
وَ هُوَ الَّذِي مَدَّ الأَرضَ وَ جَعَلَ فِيها رَواسِيَ وَ أَنهاراً وَ مِن كُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فِيها زَوجَينِ اثنَينِ يُغشِي اللَّيلَ النَّهارَ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَومٍ يَتَفَكَّرُونَ «3»
و او است خداوندي که كشيد زمين را و پهن نمود و بسط داد و قرار داد در زمين كوهها و نهرها و از هر قسم ثمرات از حبوب و فواكه و قرار داد در آنها زوجين نر و ماده دو قسم ميپوشاند از شب روز را محققا در اينکه قدرت نمايي هر آينه آياتيست براي قومي که اهل فكر باشند و فكر ميكنند وَ هُوَ الَّذِي مَدَّ الأَرضَ مكرر گفته شده که كره زمين را آب احاطه كرده بود و بتوسط امواج دريا يك قسمت از كره زمين از آب خارج شد که ابتداء زمين مكه بود سپس بتدريج از آب يك ربع كره زمين خارج شد که ربع مسكونش گفتند و اينست معناي مدّ الارض.
و نظر به اينكه امواج دريا زمين را متزلزل نكند وَ جَعَلَ فِيها رَواسِيَ كوههايي (و تصور نشود که فقط اينکه جبال است که بر سطح ظاهر زمين قرار داده) بلكه آن سه ربع كره زمين که در آب است كوههاي بسياري دارد که بمنزله لنگر كشتي مقرر فرمود.
و انهارا و چون اينکه ربع ظاهرا از آب خارج است و وسيله آب بر ساكنين در زمين فراهم نيست خداوند بتوسط اشعه شمس بخاراتي از دريا بالا
جلد 11 - صفحه 303
ميبرد و در هوي بصورت ابر در ميآورد و بتوسط رياح اينکه ابرها را حركت ميدهد بالاي اينکه قسمت بارز زمين و از آنها باران و برف و تگرگ ميبارد و از اينکه كوهها آب جاري ميشود و انهاري تشكيل داده ميشود و در اعماق زمين فرو ميرود و چاهها و چشمهها وسيله بقاء اينکه آبها است که در اطراف زمين باختلاف فصول دست رسي بآب داشته باشند.
وَ مِن كُلِّ الثَّمَراتِ از اشجار و رياحين و حبوبات و ادويه و آنچه محل احتياج سكنه است از انسان و حيوانات مقرر فرمود.
زَوجَينِ اثنَينِ بعضي گفتند اثنين بيان زوجين است يعني از هر ثمره زوجين قرار داديم نر و ماده که اينها دو قسم آثار دارند آثار نر اينکه است که گرد آنها را بتوسط رياح بماده ميرساند و آثار ماده اينست که ثمره از او خارج ميشود. و بعضي گفتند مراد از زوجين همان نر و ماده است و مراد از اثنين دو صنف مختلف مثل حلو و حامض، ابيض و اسود، صيفي و شتوي: رطب و يابس احمر و اصفر، عذب و مالح. بعضي عكس اينکه گفتند لكن بنظر معناي اول اقرب ميآيد زيرا اصناف مختلفه بسيار است دو صنف نيست.
يُغشِي اللَّيلَ النَّهارَ شب را پرده قرار داده براي روز که روز مستور ميشود بشب روز براي استفاده و شب براي استراحت.
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَومٍ يَتَفَكَّرُونَ در معناي فكر گفتند (الفكر حركة من المبادي و من مبادي الي المرادي) فكر ترتيب مقدمات است مثل صغري قضايا و كبراي آنها براي اخذ نتيجه مثلا ميگويي (العالم متغير و کل متغير حادث فالعالم حادث) و در اينجا از اينکه آثار پي ميبري بوجود مؤثّر که تمام اينها دليل بر وجود حق است
(و في کل شيئي له آية
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 3)- این آیه، آیات الهی را در عالم بالا نشان میدهد و انسان را به مطالعه زمین و کوهها و نهرها و انواع میوهها و طلوع و غروب خورشید دعوت
ج2، ص462
میکند، میگوید: «و او کسی است که زمین را گسترش داد» (وَ هُوَ الَّذِی مَدَّ الْأَرْضَ). تا برای زندگی انسان و پرورش گیاهان و جانداران آماده باشد.
پس از آن به مسأله پیدایش کوهها اشاره میکند و میفرماید: «خداوند در زمین کوهها قرار داد» (وَ جَعَلَ فِیها رَواسِیَ).
همان کوههایی که در آیات دیگر قرآن «اوتاد» (میخهای) زمین معرفی شده شاید به دلیل این که کوهها از زیر به هم پنجه افکندهاند و همچون زرهی تمام سطح زمین را پوشانده که هم فشارهای داخلی را از درون خنثی کنند و هم نیروی فوق العاده جاذبه ماه و جزر و مد را از بیرون، و به این ترتیب، تزلزل و اضطراب و زلزلههای مداوم را از میان ببرند کره زمین را در آرامش برای زندگی انسانها نگه دارند.
سپس به آبها و نهرهایی که در روی زمین، جریان دارد اشاره کرده، میگوید:
و در آن «نهرهایی» قرار دارد (وَ أَنْهاراً).
سیستم آبیاری زمین به وسیله کوهها، و ارتباط کوهها با نهرها، بسیار جالب است، زیرا بسیاری از کوههای روی زمین، آبهایی را که به صورت برف درآمده در قله خود یا در شکافهای درههایشان ذخیره میکنند که تدریجا آب میشوند و به حکم قانون جاذبه از مناطق مرتفعتر به سوی مناطق پست و گسترده روان میگردند.
بعد از آن به ذکر مواد غذایی و میوههایی که از زمین و آب و تابش آفتاب به وجود میآید و بهترین وسیله برای تغذیه انسان است پرداخته، میگوید: «و از تمام میوهها دو جفت در زمین قرار داد» (وَ مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فِیها زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ).
اشاره به این که میوهها موجودات زندهای هستند که دارای نطفههای نر و ماده میباشند که از طریق تلقیح، بارور میشوند.
اگر «لینه» دانشمند و گیاه شناس معروف سوئدی در اواسط قرن 18 میلادی موفق به کشف زوجیت عمومی و همگانی در جهان گیاهان شد، قرآن مجید در یک هزار و چهار صد سال قبل از آن، این حقیقت را فاش ساخت، و این خود یکی از معجزات علمی قرآن مجید است که بیانگر عظمت این کتاب بزرگ آسمانی میباشد.
ج2، ص463
و از آنجا که زندگی انسان و همه موجودات زنده و مخصوصا گیاهان و میوهها بدون نظام دقیق شب و روز امکان پذیر نیست در قسمت دیگر این آیه، از این موضوع سخن به میان آورده، میگوید: خداوند «به وسیله شب، روز را میپوشاند و پرده بر آن میافکند» (یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهارَ).
چرا که اگر پرده تاریک آرامبخش شب نباشد، نور مداوم آفتاب، همه گیاهان را میسوزاند و اثری از میوهها و بطور کلی از موجودات زنده بر صفحه زمین باقی نمیماند.
و در پایان آیه میفرماید: «در این (موضوعات که گفته شد) آیات و نشانههایی است برای آنهایی که تفکر میکنند» (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ).
آری! آنها در این آیات، قدرت لایزال و حکمت بیپایان آفریدگار را به روشنی میبینند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم