اباحه گری: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (درج الگو)
 
(۳ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{خوب}}
+
'''«اباحه‌گری»''' به معنای بی‌اعتنایی عملی به منهیات و منکرات و پای‌بند نبودن به تعالیم و ارزش‌هاى دینى است. این پدیده موجب مى‌گردد تا آدمى وظایفى را که در برابر خود و [[خداوند]] دارد، ادا نکند و [[حرام]] را [[مباح]] شمارد و راه بى‌قیدى در پیش گیرد.
  
==معنای اباحه گری==
+
== تعریف اباحی‌گری ==
'''مباح''' در اصطلاح: آنچه که متساوی الطرفین باشد، بی حُکمی است و مقابل مندوب ، مکروه ، حلال ، حرام و واجب است . هر کاری که فعل و ترک آن مساوی و بی تفاوت باشد.<ref>پیشین</ref> و '''اِباحه:''' مباح کردن؛ حلال دانستن؛ جایز شمردن؛ روا دانستن.<ref>فرهنگ فارسی عمید</ref>
+
«اِباحه‌» از ریشه «بَوح‌» به‌ معنى‌ اجازه‌ دادن‌ بوده<ref>فراهیدی‌، العین، بوح.</ref> و «[[مباح|مُباح]]» در شریعت‌ [[اسلام‌]] از [[احکام شرعی|احکام‌]] پنجگانه‌ است‌ و در مورد فعلى‌ گفته‌ مى‌شود که‌ بر انجام و ترک‌ آن‌ پاداش‌ و کیفری‌ بار نیست‌. اما «اباحی گری» به معنای بی‌اعتنایی به [[حرام|محرّمات]] و منهیات و بى‌تفاوتى و پای‌بند نبودن به تعالیم دینى است. ممکن است شخص واقعاً معتقد به انجام وظایف دینی و ترک محرمات باشد، امّا در مقام عمل، به دلایلی دچار لاقیدی و لاابالی گری است.
'''اباحه گری''' در اصطلاح به معنای اباحه‌اندیشی و بی‌اعتنایی عملی به محرمات و منهیات و منکرات است.<ref>لغت نامه  دهخدا</ref> که موجب بى‌ تفاوتى به و پاى بند نبودن به ارزش‌هاى دينى می شود
 
  
==پیشینه اباحی‌گری==
+
طرفداران اباحی‌گری معتقدند که اباحه، همانا عدم منع [[عقل|عقلی]] و [[شرع|شرعی]] از فعل یا ترک فعل است. در این مشرب فکری، اباحه به همه منهیات راه می‌یابد و تنها تعیین کننده منهیات و [[مکروه|مکروهات]] و اصول اخلاقی و ارزش‌ها، نه شرع مقدس، بلکه عقل عملی و شرایط اجتماعی است و شرع مقدس در این میان سهمی ندارد.
===پیشینه اباحی‌گری در میان مسیحیت===
 
در بیرون از جهان اسلام، بنیان‌گذار اباحی‌گری، در میان مسیحیّت پولس است. او که در آغاز یهودی متعصب و سرسختی بوده و پیوسته علیه مسیحیت و عیسی (ع) تبلیغ می‌کرد در پی آن‌که برای تبلیغ عیله مسیحیت و دعوت برخی از مسیحیان به کیش یهود به مسافرت رفته بوده ناگهان مدعی شد که عیسی (ع) در مکاشفه‌ای بر او ظاهر شده و ضمن اثبات حقانیت خود از او خواسته تا مسئولیت تبلیغ مسیحیت را بر دوش گیرد. پولس پس از این ماجرا نامه‌های متعدد به بزرگان مسیحیت، اسقف‌های کلیسای معتبر نگاشت و آنان را به پذیرش آموزه‌های خود که مدعی بود با الهام از سوی عیسی (ع) دریافت کرده، دعوت کرد. پولس سرانجام در نامه‌ای رسمی اعلام کرد که از سوی عیسی (ع) ماموریت دارد که اعلام کند از این پس شریعت از دوش مسیحیان برداشته شده و هر مسیحی با صرف برخورداری از اعتقاد و ایمان به خداوند اهل نجات و بهشت خواهد بود. پولس می‌گوید: «شریعت یهود موجب ملعون شدن انسان است و مسیح با مصلوب شدن ما را از این لعنت آزاد ساخت»
 
پولس تعلیم می‌داد که «به شعائر نجس و پاکی و مقررات خوراک و آشامیدنی، سبت (تعطیلی روز شنبه)، ماه نو و… توجه نکنید»  بدین ترتیب او «مسیحیان را از بردگی شریعت آزاد کرد.»  از نظر یونس یک غیر یهودی می‌تواند مسیحی شود بدون اینکه به «کارهای شریعت» پایبند باشد. پولس به عنوان منادی آزادی از شریعت اعلام کرد که «مسیح پایان شریعت است» <ref>اباحه گری آفت دین‌داری، علی نصیری, مجله نقد کتاب، شماره 40</ref>
 
  
===پیشینه اباحی‌گری در میان مسلمانان===
+
=== تفاوت مباح و اباحی‌گری ===
با بررسی گروه‌ها، فرقه‌ها و مشرب‌های فکری متمایل به اباحی‌گری می‌توان خاستگاه اصلی را برای پیدایش اباحی‌گری در میان مسلمانان برشمرد که عبارتند از: ۱. مرجئه ؛ ۲. باطنیه ؛ ۳. غلات شیعه . اینک به اختصار به معرفی آنها می‌پردازیم :
+
مفهوم اباحه و مُباح در نظر عالمان مسلمان بسیار متفاوت است با آنچه طرفداران اباحی‌گری می‌پندارند. اباحه در اصطلاح عالمان مسلمان، از مفاهیمی است که موارد آن را شارع مقدس معین می‌کند.
====مرجئه====
 
مرجئه اسم فاعل از «ارجأ» به معنای تاخیر انداختن است. و از آنجا که این گروه معتقد‌اند که با وجود ایمان هیچ معصیتی زیان نمی‌رساند، چنان که با کفر هیچ اطاعتی مفید نیست، گویا معتقداند که خداوند عذابشان را از معصیت عقب انداخته است. نیز گفته شده که ارجاء به معنای اعطای رجا و امیدواری است .
 
این فرقه با چنین عقیده‌ای عملآً زمینه را برای ترویج گناهکاری در میان مسلمانان فراهم آوردند. زیرا، گرچه بخش دوم عقیده آنان یعنی عدم فایده اطاعت با کفر با آموزه‌‌های دینی سازگار است. اما بخش نخست آن با مسلّمات کتاب و سنت منافات دارد. بدین جهت ائمه (ع) این فرقه را مورد لعن قرار دادند. و امام صادق (ع) به شیعیان توصیه کرد که بخاطر خطر تفکر مرحبُه، قبل از آن‌که پیشدستی کنند، به فرزندانشان حدیث بیاموزند: {{متن حدیث|«بادروا أحداثکم بالحدیث قبل أن تسبقکم الیهم المرحبّه»}} نوجوانان را با حدیث و فرهنگ اهل بیت علیهم السلام آشنا کنید;قبل از آن که مرجئه  بر شما سبقت بگیرند.<ref>اصول کافی، ج 6، ص 47; وسایل الشیعه، ج 15، ص 196;</ref>
 
  
ایشان همچنین شیعیان را از ازدواج با مرجئه نهی کردند.
+
رویکردی که [[شریعت]] برای استفاده از اباحه دارد، از آنجا ناشی می‌شود که خداوند هنگام تشریع [[احکام شرعی|احکام]]، نظر به آسانی آنها داشته و ضمن مراعات توانایی [[انسان]]، [[تکلیف|تکالیف]] او را مطابق [[فطرت|فطرتش]] وضع کرده است تا عُسر و حرجی بر مکلفین پیش نیاید.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۰۵.</ref>
گفتار امام صادق (ع) در نفی کارآمدی ایمان بدون عمل چنین است: {{متن حدیث|«ملعون ملعون من قال: الایمان قول بلا عمل»}}؛ملعون است، ملعون، كسى كه بگويد: ايمان، گفتار است، بدون كردار.<ref>بحار الأنوار: 69/19/1</ref>
 
  
شواهد تاریخی نشان می‌دهد که عموم خلفای اموی و عباسی به‌صورت‌های مختلف از فرقه مرحبُه حمایت می‌کردند. زیرا آن را همگام و همصدا با منافع خود می‌دانستند.
+
در واقع، اصل اوّلی در تکالیف شرعی، آسان‌گیری و همچنین در استفاده از نعمتهای الهی، مباح بودن آنها است مگر آنکه امر یا نهی از طرف شارع مقدس بیان شود. بنابراین رویکرد، اباحه قسیمِ تکالیف دیگر (وجوب، حرمت، مستحب و مکروه) است. نگاه شرع به اباحه یک نگرش تکلیف‌گرا است.
====غلات شیعه====
 
شیعه هماره در تاریخ خود پدیده غلو و غالیان رنج برده و خسارت‌هایی گاه جبران ناپذیر را متحمل شده است. یکی از رهیافت‌های پدیده غلو در میان شیعه باورمندی مقام الوهیت یا ربوبیت برای ائمه (ع) و تاثیرگذاری مطلق آنان ( تفویض) در رتق وفقق امور هستی از جمله بخشش بندگان و یا اعلام کفایت محبّت آنان برای نجات برغم ترک شریعت است.
 
به عنوان مثال فرقه جناحیه معتقد بودند که هر کسی امام خود را بشناسد، انجام هر کاری بر او مباح است. و عبادات اسامی مردانی از اهل‌بیت (ع) است که محبت آنان واجب است و محرمات اسامی دشمنان اهل‌بیت (ع) است که بغض آنان ضروری است. خطابیه نیز از جمله غلات شیعه‌اند که معتقداند به استناد آیه «یرید الله ان یخفف عنکم»  خداوند به دست ابوالخطاب  بار سنگین واجبات را از دوش آنان برداشته است.
 
افزون بر این فرقه‌ها به کرّامیه از فرق اهل سنت  و نیز گروهی از صوفیه اعتقاد به اباحی‌گری یا تجویز دانستن آن نسبت داده شده است. انتساب اباحی‌گری در میان صوفیان و عدم پایبندی آنان به مبانی شریعت و اعتقاد به کفایت طهارت باطن و رسیدن به مراتب کمال از انجام واجبات و ترک محرمات، از دیرینه زیادی برخوردار است که معمولاً از سوی مخالفان صوفیه علیه آنان مطرح می‌شود . البته بزرگان صوفیه هماره خود را از این نسبت‌های ناروا مبرّا دانسته‌اند .<ref>اباحه گری آفت دین‌داری، علی نصیری, مجله نقد کتاب، شماره 40</ref>
 
  
== مبانی فکری اباحه گری==
+
اما طرفداران اباحی‌گری ضمن نشاندن قِسم (اباحه) به جای قسیم (وجوب، حرمت، مستحب و مکروه)، در واقع رویکردی تکلیف‌گریز وضع می‌کنند. پس اگر مراد از اباحه، مباح بودن بخشی از احکام و تکالیف و اشیای جهان هستی‌ است، صحیح است؛ اما اگر مراد از آن، بی قیدی نسبت به کل احکام و شریعت است، مذموم و مردود است. به عبارت دیگر، در اصطلاح [[فقه|فقهی]]، «اباحه» اختیار داشتن شخص مکلف برای انجام یا ترک چیزی است، اما «اباحی گری» اعتقاد به جایز دانستن چیزی است که شرعاً [[حرام]] می باشد.
طرفداران اباحه گری معتقدند که اباحه، همانا عدم منع عقلی و شرعی از فعل یا ترک فعل است. در این مشرب فکری، اباحه به همه منهیات راه می‌یابد و تنها تعیین کننده منهیات و مکروهات و اصول اخلاقی و ارزش‌ها نه شرع مقدس بلکه عقل عملی و شرایط اجتماعی است و شرع مقدس در این میان سهمی ندارد.اباحه‌گران قلمرو این اندیشه را به حوزه‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی اقتصادی می‌گسترانند و حدود الهی را کنار می‌گذارند و همه چیز را در دایره مباحات می‌گنجانند و در پی بیش‌ترین حدّ آزادی برای انسان‌اند. <ref>فرهنگ شیعه، جمعی از نویسندگان، ج1، ص 55 در دسترس در [http://lib.eshia.ir/26356/1/55 کتابخانه فقاهت]، بازیابی:7 بهمن 1391 </ref>
 
تفكر اباحى‌گرى دو مبناى فكرى دارد
 
  
===اباحى‌گرى سنّتى===
+
==مبانی فکری اباحی‌گری==
هيچ فرقه‌اى در اسلام، خود را اهل اباحه ندانسته است. با اين حال، چگونگى نگرش برخى فرقه‌ها به دستورهاى دينى، آنها را به اباحى‌گرى لغزانيد؛ چنان كه «اباحيّه» مبدل به يكى از لقب‌هاى اصلى آنها گرديد. اباحى‌گرى سنتى پيرو تحولات جامعه اسلامى در قرون گذشته پيدا شد. وقوع جنگ‌هاى متعدد در بلاد اسلامى و ناديده انگاشتن نقش بنيادى امامان معصوم (ع) در هدايت جامعه، به‌ بى‌ثباتى حكومت‌هاى اسلامى انجاميد و در پى آن، هرج و مرج كلامى پديد آمد و فرقه‌هاى منحرف ظهور يافتند. حاصل اين فرقه‌گرايى، كژفهمى و برداشت ناصواب از آموزه‌هاى دينى بود كه در پاره‌اى موارد به اباحى‌گرى منتهى شد و در پاره‌اى نيز به تعصبات نا به جا.
+
تفکر اباحی‌گری دو مبنای فکری دارد. یکی از آن‌ها اباحی‌گری سنّتی می‌باشد. هیچ [[فرقه‌های اسلامی|فرقه‌ای]] در [[اسلام]]، خود را اهل اباحه ندانسته است. با این حال، چگونگی نگرش برخی فرقه‌ها به دستورهای دینی، آنها را به اباحی‌گری لغزانید؛ چنان که «اباحیه» مبدل به یکی از لقب‌های اصلی آنها گردید. اباحی‌گری سنتی، پیرو تحولات جامعه اسلامی در قرون گذشته پیدا شد. وقوع جنگ‌های متعدد در بلاد اسلامی و نادیده انگاشتن نقش بنیادی [[امامان معصوم]] علیهم السلام در هدایت جامعه، به‌ بی‌ثباتی حکومت‌های اسلامی انجامید و در پی آن، هرج و مرج [[علم کلام|کلامی]] پدید آمد و فرقه‌های منحرف ظهور یافتند. حاصل این فرقه‌گرایی، کژ فهمی و برداشت ناصواب از آموزه‌های دینی بود که در پاره‌ای موارد به اباحی‌گری و در پاره‌ای نیز به [[تعصب|تعصبات]] نا به جا منتهی شد.
كتاب‌هاى «ملل و نحل» نام مهم‌ترين فرقه‌هاى اباحه گرا را بر شمرده‌اند <ref>(الفرق بين الفِرق، 269؛ فرهنگ فرق اسلامى، 5).</ref>
 
===اباحى‌گرى نو===
 
اين انديشه با تفكرات غربى همچون [[ليبراليسم]]، [[سكولاريسم]] و [[تساهل و تسامح]] همراه و سازگار است. طرفداران اين نوع اباحى‌گرى براى دفاع از انديشه خويش از تفسيرهاى التقاطى و نسبى‌انگار مبتنى بر قرائت‌هاى مختلف از دين سود مى‌جويند. 
 
  
==زيان‌ هاى اباحه ‌گرى==
+
مبنای دوم اباحی‌گری، اباحی‌گری نو می‌باشد. این اندیشه با تفکرات غربی همچون لیبرالیسم، سکولاریسم و تساهل و تسامح همراه و سازگار است. طرفداران این نوع اباحی‌گری برای دفاع از اندیشه خویش از تفسیرهای التقاطی و نسبی‌انگار مبتنی بر قرائت‌های مختلف از [[دین]] سود می‌جویند.<ref>لیبرالیسم؛ سکولاریسم؛ تساهل و تسامح.</ref>
این پدیده در حوزه فردی موجب می‌گردد تا آدمی وظایفی را که در برابر خود و خداوند دارد، ادا نکند و حرام را مباح شمارد و راه بی‌قیدی در پیش گیرد.زیان‌های اباحی‌گری در حوزه اجتماعی نمودی بیش‌تر دارد و شخص با مباح شمردن نبایدهای اجتماعی دست به هر کاری که پسند دل است، می‌آلاید و هنجارهای زندگی جمعی را نادیده می‌انگارد.با مراجعه به آمارهاى رسمى، به خوبى مى‌توان دريافت كه دور شدن انسان از تعاليم الهى و ترويج اباحى‌گرى، نسل بشر را روز به روز از مسير سعادت دور مى‌سازد (<ref>در غرب چه مى‌گذرد، 47 و 55؛ بحران دنياى متجدد، 19).</ref> انحطاط اخلاقى، جرم و جنايت و تجاوز اعضاى جامعه به حقوق يكديگر، از نتايج تفكر اباحى‌گرى است كه بسيارى از روشنفكران غربى نيز وقوع چنين بحران‌هايى را در كشورهاى خود اعتراف كرده‌اند <ref>(آمريكا پيشتاز انحطاط، 145 و 233</ref>
 
  
 +
== آثار و نتایج اباحی‌گری ==
 +
اباحه‌گران، قلمرو این اندیشه را به حوزه‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی اقتصادی می‌گسترانند و حدود الهی را کنار می‌گذارند و همه چیز را در دایره مباحات می‌گنجانند و در پی بیش‌ترین حدّ آزادی برای انسان‌اند. از این رو، شخص با مباح شمردن نبایدهاى اجتماعى دست به هر کارى که پسند دل است، مى‌آلاید و هنجارهاى زندگى جمعى را نادیده مى‌انگارد.
  
==پانویس==
+
بهترین دلیل بر رد اباحی‌گری، نتایج عملی آن است. با مراجعه به آمارهای رسمی، به خوبی می‌توان دریافت که دور شدن انسان از تعالیم الهی و ترویج اباحی‌گری، نسل بشر را روز به روز از مسیر سعادت دور می‌سازد.<ref>در غرب چه می‌گذرد، ص۴۷.</ref>
<references/>
 
  
 +
انحطاط اخلاقی، جرم و جنایت و تجاوز اعضای جامعه به حقوق یکدیگر، از نتایج تفکر اباحی‌گری است که بسیاری از روشنفکران غربی نیز وقوع چنین بحران‌هایی را در کشورهای خود اعتراف کرده‌اند.<ref>آمریکا پیشتاز انحطاط، ص۱۴۵.</ref>
 +
== پانویس ==
 +
{{پانویس}}
 
==منابع==
 
==منابع==
*فرهنگ شیعه، جمعی از نویسندگان، ج1، ص 55 در دسترس در [http://lib.eshia.ir/26356/1/55 کتابخانه فقاهت]، بازیابی:7 بهمن 1391
+
* فرهنگ شیعه، پژوهشکده تحقیقات اسلامی، ج۱، ص۵۵.
*لغت نامه دهخدا
+
* [https://www.parsi.wiki/fa/wiki/469484/%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AD%D9%87-%DA%AF%D8%B1%DB%8C "اباحی‌گری"، سایت پارسی ویکی].
*فرهنگ فارسی عمید
 
*فرهنگ فارسی معین
 
 
 
 
[[رده:صفات ناپسند]]
 
[[رده:صفات ناپسند]]
 
[[رده:اخلاق فردی]]
 
[[رده:اخلاق فردی]]
 
[[رده:اخلاق اجتماعی]]
 
[[رده:اخلاق اجتماعی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۲۸

«اباحه‌گری» به معنای بی‌اعتنایی عملی به منهیات و منکرات و پای‌بند نبودن به تعالیم و ارزش‌هاى دینى است. این پدیده موجب مى‌گردد تا آدمى وظایفى را که در برابر خود و خداوند دارد، ادا نکند و حرام را مباح شمارد و راه بى‌قیدى در پیش گیرد.

تعریف اباحی‌گری

«اِباحه‌» از ریشه «بَوح‌» به‌ معنى‌ اجازه‌ دادن‌ بوده[۱] و «مُباح» در شریعت‌ اسلام‌ از احکام‌ پنجگانه‌ است‌ و در مورد فعلى‌ گفته‌ مى‌شود که‌ بر انجام و ترک‌ آن‌ پاداش‌ و کیفری‌ بار نیست‌. اما «اباحی گری» به معنای بی‌اعتنایی به محرّمات و منهیات و بى‌تفاوتى و پای‌بند نبودن به تعالیم دینى است. ممکن است شخص واقعاً معتقد به انجام وظایف دینی و ترک محرمات باشد، امّا در مقام عمل، به دلایلی دچار لاقیدی و لاابالی گری است.

طرفداران اباحی‌گری معتقدند که اباحه، همانا عدم منع عقلی و شرعی از فعل یا ترک فعل است. در این مشرب فکری، اباحه به همه منهیات راه می‌یابد و تنها تعیین کننده منهیات و مکروهات و اصول اخلاقی و ارزش‌ها، نه شرع مقدس، بلکه عقل عملی و شرایط اجتماعی است و شرع مقدس در این میان سهمی ندارد.

تفاوت مباح و اباحی‌گری

مفهوم اباحه و مُباح در نظر عالمان مسلمان بسیار متفاوت است با آنچه طرفداران اباحی‌گری می‌پندارند. اباحه در اصطلاح عالمان مسلمان، از مفاهیمی است که موارد آن را شارع مقدس معین می‌کند.

رویکردی که شریعت برای استفاده از اباحه دارد، از آنجا ناشی می‌شود که خداوند هنگام تشریع احکام، نظر به آسانی آنها داشته و ضمن مراعات توانایی انسان، تکالیف او را مطابق فطرتش وضع کرده است تا عُسر و حرجی بر مکلفین پیش نیاید.[۲]

در واقع، اصل اوّلی در تکالیف شرعی، آسان‌گیری و همچنین در استفاده از نعمتهای الهی، مباح بودن آنها است مگر آنکه امر یا نهی از طرف شارع مقدس بیان شود. بنابراین رویکرد، اباحه قسیمِ تکالیف دیگر (وجوب، حرمت، مستحب و مکروه) است. نگاه شرع به اباحه یک نگرش تکلیف‌گرا است.

اما طرفداران اباحی‌گری ضمن نشاندن قِسم (اباحه) به جای قسیم (وجوب، حرمت، مستحب و مکروه)، در واقع رویکردی تکلیف‌گریز وضع می‌کنند. پس اگر مراد از اباحه، مباح بودن بخشی از احکام و تکالیف و اشیای جهان هستی‌ است، صحیح است؛ اما اگر مراد از آن، بی قیدی نسبت به کل احکام و شریعت است، مذموم و مردود است. به عبارت دیگر، در اصطلاح فقهی، «اباحه» اختیار داشتن شخص مکلف برای انجام یا ترک چیزی است، اما «اباحی گری» اعتقاد به جایز دانستن چیزی است که شرعاً حرام می باشد.

مبانی فکری اباحی‌گری

تفکر اباحی‌گری دو مبنای فکری دارد. یکی از آن‌ها اباحی‌گری سنّتی می‌باشد. هیچ فرقه‌ای در اسلام، خود را اهل اباحه ندانسته است. با این حال، چگونگی نگرش برخی فرقه‌ها به دستورهای دینی، آنها را به اباحی‌گری لغزانید؛ چنان که «اباحیه» مبدل به یکی از لقب‌های اصلی آنها گردید. اباحی‌گری سنتی، پیرو تحولات جامعه اسلامی در قرون گذشته پیدا شد. وقوع جنگ‌های متعدد در بلاد اسلامی و نادیده انگاشتن نقش بنیادی امامان معصوم علیهم السلام در هدایت جامعه، به‌ بی‌ثباتی حکومت‌های اسلامی انجامید و در پی آن، هرج و مرج کلامی پدید آمد و فرقه‌های منحرف ظهور یافتند. حاصل این فرقه‌گرایی، کژ فهمی و برداشت ناصواب از آموزه‌های دینی بود که در پاره‌ای موارد به اباحی‌گری و در پاره‌ای نیز به تعصبات نا به جا منتهی شد.

مبنای دوم اباحی‌گری، اباحی‌گری نو می‌باشد. این اندیشه با تفکرات غربی همچون لیبرالیسم، سکولاریسم و تساهل و تسامح همراه و سازگار است. طرفداران این نوع اباحی‌گری برای دفاع از اندیشه خویش از تفسیرهای التقاطی و نسبی‌انگار مبتنی بر قرائت‌های مختلف از دین سود می‌جویند.[۳]

آثار و نتایج اباحی‌گری

اباحه‌گران، قلمرو این اندیشه را به حوزه‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی اقتصادی می‌گسترانند و حدود الهی را کنار می‌گذارند و همه چیز را در دایره مباحات می‌گنجانند و در پی بیش‌ترین حدّ آزادی برای انسان‌اند. از این رو، شخص با مباح شمردن نبایدهاى اجتماعى دست به هر کارى که پسند دل است، مى‌آلاید و هنجارهاى زندگى جمعى را نادیده مى‌انگارد.

بهترین دلیل بر رد اباحی‌گری، نتایج عملی آن است. با مراجعه به آمارهای رسمی، به خوبی می‌توان دریافت که دور شدن انسان از تعالیم الهی و ترویج اباحی‌گری، نسل بشر را روز به روز از مسیر سعادت دور می‌سازد.[۴]

انحطاط اخلاقی، جرم و جنایت و تجاوز اعضای جامعه به حقوق یکدیگر، از نتایج تفکر اباحی‌گری است که بسیاری از روشنفکران غربی نیز وقوع چنین بحران‌هایی را در کشورهای خود اعتراف کرده‌اند.[۵]

پانویس

  1. فراهیدی‌، العین، بوح.
  2. نهج البلاغه، خطبه ۱۰۵.
  3. لیبرالیسم؛ سکولاریسم؛ تساهل و تسامح.
  4. در غرب چه می‌گذرد، ص۴۷.
  5. آمریکا پیشتاز انحطاط، ص۱۴۵.

منابع