آیه 106 سوره اعراف: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←تفسیر آیه) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است) | |||
سطر ۹۷: | سطر ۹۷: | ||
{{نمایش فشرده تفسیر| | {{نمایش فشرده تفسیر| | ||
− | |||
− | + | قالَ إِنْ كُنْتَ جِئْتَ بِآيَةٍ فَأْتِ بِها إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (106) | |
− | + | قالَ إِنْ كُنْتَ جِئْتَ بِآيَةٍ: گفت فرعون به موسى عليه السّلام اگر تو مىباشى آورنده حجتى و معجزهاى از جانب پروردگار خود، فَأْتِ بِها: پس بياور آن را و به من بنما، إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ: اگر هستى تو از راستگويان در ادعا، آيتى كه مبين و مصدق قول تو باشد به من بنما. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | پس | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
سطر ۱۳۵: | سطر ۱۰۸: | ||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | ===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | ||
{{نمایش فشرده تفسیر| | {{نمایش فشرده تفسیر| | ||
− | سوره الأعراف «7»: آيات | + | سوره الأعراف «7»: آيات 104 تا 106 |
− | + | وَ قالَ مُوسى يا فِرْعَوْنُ إِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ (104) حَقِيقٌ عَلى أَنْ لا أَقُولَ عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ قَدْ جِئْتُكُمْ بِبَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَرْسِلْ مَعِيَ بَنِي إِسْرائِيلَ (105) قالَ إِنْ كُنْتَ جِئْتَ بِآيَةٍ فَأْتِ بِها إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (106) | |
ترجمه | ترجمه | ||
− | پس | + | گفت موسى اى فرعون همانا من پيغمبرى هستم از پروردگار جهانيان |
+ | |||
+ | سزاوارم براى آنكه نگويم از جانب خدا مگر حق بتحقيق آمدم نزد شما با معجزه از پروردگارتان پس بفرست با من بنى اسرائيل را | ||
− | + | گفت اگر هستى تو كه آورده معجزه را | |
− | + | جلد 2 صفحه 458 | |
− | + | پس بياور آنرا اگر هستى از راستگويان. | |
تفسير | تفسير | ||
− | پس از | + | حضرت موسى (ع) پس از چندى اقامت در مصر ببارگاه فرعون راه يافت و دعوى خود را اظهار فرمود و مدّعى شد كه تمام اقوال من از جانب خدا حق و صدق است و سزاوار براى قول حق كه از جانب خدا باشد آنستكه من قائل آن باشم نه غير من و باين جهت حقيق على بتخفيف يا فرموده با آنكه اگر حقيق علىّ بتشديد ميفرمود معنى واضحتر بود ولى لطف كلام و مبالغه در سزاوارى آنحضرت بحق گوئى فوت ميشد و كسانيكه متوجه باين نكته نشدهاند گفتهاند اصل كلام علىّ بتشديد بوده ولى براى امن از اشتباه و ملازمه بين سزاوارى كلام حق بشخص و سزاوارى شخص بكلام حق معنى قلب شده است و بعضى گفتهاند حقيق متضمن معنى حريص است يا على بمعنى باء استعمال شده است يعنى سزاوارم بآنكه نگويم جز حق در هر حال مراد واضح است و علىّ بتشديد نيز قرائت شده است و آنحضرت مدّعى معجزه شد كه خداوند باو كرامت فرموده بود و تقاضا فرمود كه طائفه بنى اسرائيل را كه فرعونيان به بندگى گرفته و باعمال شاقّه وادار نموده بودند اجازه دهد كه با آنحضرت بوطن مالوف آباء خودشان يعنى بيت المقدس مراجعت نمايند و فرعون طلب معجزه نمود. |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
}} | }} | ||
|-| | |-| | ||
سطر ۱۶۱: | سطر ۱۳۲: | ||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | ===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | ||
{{نمایش فشرده تفسیر| | {{نمایش فشرده تفسیر| | ||
− | + | قالَ إِن كُنتَ جِئتَ بِآيَةٍ فَأتِ بِها إِن كُنتَ مِنَ الصّادِقِينَ (106) | |
− | پس | + | فرعون گفت بحضرت موسي که اگر تو با بيّنه و دليل آمدهاي پس آيت و برهان خود را اقامه كن اگر هستي از راستگويان. |
− | + | قالَ إِن كُنتَ جِئتَ بِآيَةٍ آية نشانه است و آن فعلي است از افعال الهي که از تحت قدرت بشر خارج است و از اينکه جهت تعبير بمعجزه ميكنند که ديگران عاجز هستند، و در مفهوم معجزه و فرق بين آن و كرامت اينست که اگر مقرون بدعوي باشد معجزه است و اگر نباشد كراماتش نامند مثل كراماتي که از ذراري ائمه (ع) و اصحاب آنها و از علماء اعلام و از قبور مطهره آنها صادر شده، و تعبير معجزه بآية براي اينست که اگر كسي پيغامي براي كسي بدهد بكسي بايد يك نشاني که ميان آنها هست باو بدهد که معلوم باشد اينکه از جانب او آمده سر خود نيامده فَأتِ بِها چه نشاني داري إِن كُنتَ مِنَ الصّادِقِينَ پس بياور آن نشاني را نكتة- باصطلاح معروف است شاهد نطلبيده مجروح است انبياء در مقابل امة بعد از مطالبه آنها بايد اقامه معجزه كنند زيرا بسا اشخاصي که بمجرد دعوي نبوت | |
− | + | جلد 7 - صفحه 410 | |
− | + | قطع بصدق پيدا ميكنند از خصوصياتي که در طرف مشاهده كردند مثل حضرت امير المؤمنين عليه السّلام و عليا عليّه خديجه که بمجرد دعوي حضرت رسالت پذيرفتند و احتياج باقامه معجزه نداشتند بلكه بسياري بواسطه اخلاق حميده آن حضرت ايمان آوردند و در انبياء بوده چنين افرادي مثل لوط نسبت بابراهيم و هارون نسبت بموسي و امثال اينها | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
}} | }} | ||
|-| | |-| | ||
سطر ۱۸۴: | سطر ۱۴۷: | ||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | ===برگزیده تفسیر نمونه=== | ||
{{نمایش فشرده تفسیر| | {{نمایش فشرده تفسیر| | ||
− | (آیه | + | (آیه 106)- فرعون با شنیدن این جمله که «من دلیل روشنی با خود دارم»، بلافاصله «گفت: اگر راست میگویی و نشانهای از طرف خداوند با خود داری آن را بیاور» (قالَ إِنْ کُنْتَ جِئْتَ بِآیَةٍ فَأْتِ بِها إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ). |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
}} | }} | ||
|-| | |-| | ||
سطر ۱۹۶: | سطر ۱۵۵: | ||
==تفسیر های فارسی== | ==تفسیر های فارسی== | ||
− | ==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=7 |آیه= | + | ==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=7 |آیه=106}}=== |
− | ==={{تفسیر خسروی|سوره=7 |آیه= | + | ==={{تفسیر خسروی|سوره=7 |آیه=106}}=== |
− | ==={{تفسیر عاملی|سوره=7 |آیه= | + | ==={{تفسیر عاملی|سوره=7 |آیه=106}}=== |
− | ==={{تفسیر جامع|سوره=7 |آیه= | + | ==={{تفسیر جامع|سوره=7 |آیه=106}}=== |
==تفسیر های عربی== | ==تفسیر های عربی== | ||
− | ==={{تفسیر المیزان|سوره=7 |آیه= | + | ==={{تفسیر المیزان|سوره=7 |آیه=106}}=== |
− | ==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=7 |آیه= | + | ==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=7 |آیه=106}}=== |
− | ==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=7 |آیه= | + | ==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=7 |آیه=106}}=== |
− | ==={{تفسیر الصافی|سوره=7 |آیه= | + | ==={{تفسیر الصافی|سوره=7 |آیه=106}}=== |
− | ==={{تفسیر الکاشف|سوره=7 |آیه= | + | ==={{تفسیر الکاشف|سوره=7 |آیه=106}}=== |
</tabber> | </tabber> | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۴:۵۹
<<105 | آیه 106 سوره اعراف | 107>> | |||||||||||||
|
ترجمه های فارسی
فرعون پاسخ داد که اگر دلیلی برای صدق خود داری بیار اگر از راستگویانی.
[فرعون] گفت: اگر [در ادعای پیامبری] از راستگویانی چنانچه معجزه ای آورده ای آن را ارائه کن.
[فرعون] گفت: «اگر معجزهاى آوردهاى، پس اگر راست مىگويى آن را ارائه بده.»
گفت: اگر راست مىگويى و معجزهاى به همراه دارى، آن را بياور.
(فرعون) گفت: «اگر نشانهای آوردهای، نشان بده اگر از راستگویانی!»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ إِنْ كُنْتَ جِئْتَ بِآيَةٍ فَأْتِ بِها إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ «106»
(فرعون) گفت: اگر از راستگويانى و (مىتوانى معجزهاى بياورى يا) معجزهاى آوردهاى، آن را به ميان بياور.
فَأَلْقى عَصاهُ فَإِذا هِيَ ثُعْبانٌ مُبِينٌ «107»
پس (موسى) عصاى خود را افكند ناگهان به صورت اژدهايى نمايان شد.
نکته ها
از عصاى حضرت موسى معجزات ديگرى نيز نمايان شد، از جمله اينكه پس از اژدها شدن، همهى بافتههاى ساحران را بلعيد، «تَلْقَفُ ما يَأْفِكُونَ» «2» به آب دريا خورد و آن را شكافت، «أَنِ اضْرِبْ بِعَصاكَ الْبَحْرَ فَانْفَلَقَ» «3»، به سنگ خورد و چشمههاى آب از آن جوشيد. «اضْرِبْ بِعَصاكَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً» «4»
عصا در حضور خود موسى عليه السلام، مار كوچك و پر تحرّك شد و موسى فرار كرد، «جَانٌّ وَلَّى مُدْبِراً» «5» در حضور مردم مانند مار معمولى حركت مىكرد، «حَيَّةٌ تَسْعى» «6» و در حضور فرعون، مار بزرگ و اژدها شد. «فَإِذا هِيَ ثُعْبانٌ» بنابراين در تبليغ و تربيت بايد نوع و گرايش مخاطب را در نظر گرفت و هر كدام را با توجّه به موقعيّت خودش قانع كرد.
امام رضا عليه السلام فرمود: زمان حضرت موسى عليه السلام، سحر و جادوگرى رواج بسيارى داشت و آن حضرت با آوردن معجزهاى كه آنان قادر به انجام آن نبودند، سحرهايشان را باطل و با آنها اتمام حجّت نمود. «7»
«1». نهجالبلاغه، حكمت 216.
«2». شعراء، 45.
«3». شعراء، 63.
«4». بقره، 60.
«5». نمل، 10.
«6». طه، 20.
«7». عيوناخبارالرضا، ج 2، ص 80.
جلد 3 - صفحه 134
ميان افكندن عصا و اژدها شدن آن فاصلهاى نبود. «فَإِذا هِيَ ثُعْبانٌ»
پیام ها
1- معجزه، دليل صدق نبوّت است. «فَأْتِ بِها إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ» فرعون با ابراز اين سخن حقّ، اراده باطلى داشت و كسى را بالاتر از خود نمىدانست.
2- معجزه بايد براى همه روشن باشد و جاى هيچ شكّى باقى نگذارد. «مُبِينٌ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قالَ إِنْ كُنْتَ جِئْتَ بِآيَةٍ فَأْتِ بِها إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (106)
قالَ إِنْ كُنْتَ جِئْتَ بِآيَةٍ: گفت فرعون به موسى عليه السّلام اگر تو مىباشى آورنده حجتى و معجزهاى از جانب پروردگار خود، فَأْتِ بِها: پس بياور آن را و به من بنما، إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ: اگر هستى تو از راستگويان در ادعا، آيتى كه مبين و مصدق قول تو باشد به من بنما.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
سوره الأعراف «7»: آيات 104 تا 106
وَ قالَ مُوسى يا فِرْعَوْنُ إِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ (104) حَقِيقٌ عَلى أَنْ لا أَقُولَ عَلَى اللَّهِ إِلاَّ الْحَقَّ قَدْ جِئْتُكُمْ بِبَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَرْسِلْ مَعِيَ بَنِي إِسْرائِيلَ (105) قالَ إِنْ كُنْتَ جِئْتَ بِآيَةٍ فَأْتِ بِها إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ (106)
ترجمه
گفت موسى اى فرعون همانا من پيغمبرى هستم از پروردگار جهانيان
سزاوارم براى آنكه نگويم از جانب خدا مگر حق بتحقيق آمدم نزد شما با معجزه از پروردگارتان پس بفرست با من بنى اسرائيل را
گفت اگر هستى تو كه آورده معجزه را
جلد 2 صفحه 458
پس بياور آنرا اگر هستى از راستگويان.
تفسير
حضرت موسى (ع) پس از چندى اقامت در مصر ببارگاه فرعون راه يافت و دعوى خود را اظهار فرمود و مدّعى شد كه تمام اقوال من از جانب خدا حق و صدق است و سزاوار براى قول حق كه از جانب خدا باشد آنستكه من قائل آن باشم نه غير من و باين جهت حقيق على بتخفيف يا فرموده با آنكه اگر حقيق علىّ بتشديد ميفرمود معنى واضحتر بود ولى لطف كلام و مبالغه در سزاوارى آنحضرت بحق گوئى فوت ميشد و كسانيكه متوجه باين نكته نشدهاند گفتهاند اصل كلام علىّ بتشديد بوده ولى براى امن از اشتباه و ملازمه بين سزاوارى كلام حق بشخص و سزاوارى شخص بكلام حق معنى قلب شده است و بعضى گفتهاند حقيق متضمن معنى حريص است يا على بمعنى باء استعمال شده است يعنى سزاوارم بآنكه نگويم جز حق در هر حال مراد واضح است و علىّ بتشديد نيز قرائت شده است و آنحضرت مدّعى معجزه شد كه خداوند باو كرامت فرموده بود و تقاضا فرمود كه طائفه بنى اسرائيل را كه فرعونيان به بندگى گرفته و باعمال شاقّه وادار نموده بودند اجازه دهد كه با آنحضرت بوطن مالوف آباء خودشان يعنى بيت المقدس مراجعت نمايند و فرعون طلب معجزه نمود.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قالَ إِن كُنتَ جِئتَ بِآيَةٍ فَأتِ بِها إِن كُنتَ مِنَ الصّادِقِينَ (106)
فرعون گفت بحضرت موسي که اگر تو با بيّنه و دليل آمدهاي پس آيت و برهان خود را اقامه كن اگر هستي از راستگويان.
قالَ إِن كُنتَ جِئتَ بِآيَةٍ آية نشانه است و آن فعلي است از افعال الهي که از تحت قدرت بشر خارج است و از اينکه جهت تعبير بمعجزه ميكنند که ديگران عاجز هستند، و در مفهوم معجزه و فرق بين آن و كرامت اينست که اگر مقرون بدعوي باشد معجزه است و اگر نباشد كراماتش نامند مثل كراماتي که از ذراري ائمه (ع) و اصحاب آنها و از علماء اعلام و از قبور مطهره آنها صادر شده، و تعبير معجزه بآية براي اينست که اگر كسي پيغامي براي كسي بدهد بكسي بايد يك نشاني که ميان آنها هست باو بدهد که معلوم باشد اينکه از جانب او آمده سر خود نيامده فَأتِ بِها چه نشاني داري إِن كُنتَ مِنَ الصّادِقِينَ پس بياور آن نشاني را نكتة- باصطلاح معروف است شاهد نطلبيده مجروح است انبياء در مقابل امة بعد از مطالبه آنها بايد اقامه معجزه كنند زيرا بسا اشخاصي که بمجرد دعوي نبوت
جلد 7 - صفحه 410
قطع بصدق پيدا ميكنند از خصوصياتي که در طرف مشاهده كردند مثل حضرت امير المؤمنين عليه السّلام و عليا عليّه خديجه که بمجرد دعوي حضرت رسالت پذيرفتند و احتياج باقامه معجزه نداشتند بلكه بسياري بواسطه اخلاق حميده آن حضرت ايمان آوردند و در انبياء بوده چنين افرادي مثل لوط نسبت بابراهيم و هارون نسبت بموسي و امثال اينها
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 106)- فرعون با شنیدن این جمله که «من دلیل روشنی با خود دارم»، بلافاصله «گفت: اگر راست میگویی و نشانهای از طرف خداوند با خود داری آن را بیاور» (قالَ إِنْ کُنْتَ جِئْتَ بِآیَةٍ فَأْتِ بِها إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم