نهضت مختار ثقفی (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی « بندانگشتی|نهضت مختار ثقفی '''نهضت مختار ثقفى (64-67ق)''' اثر مح...» ایجاد کرد)
 
 
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
[[پرونده:Ketab483.jpg|بندانگشتی|نهضت مختار ثقفی]]
+
'''«نهضت مختار ثقفى»''' اثر محمودرضا افتخارزاده، کتابى است كه در راستاى بررسى انتقادى نهضت‌هاى تاريخى [[شیعه|شيعه]]، به بررسى شخصيت [[مختار ثقفی]] و ابعاد مختلف [[قیام مختار|قیام]] او و اتهامات نسبت داده شده به وى پرداخته است.
 +
{{مشخصات کتاب
  
 +
|عنوان=
  
 +
|تصویر= [[پرونده:Ketab483.jpg|240px|وسط]]
  
'''نهضت مختار ثقفى (64-67ق)''' اثر محمودرضا افتخارزاده، اثرى است كه در راستاى بررسى انتقادى نهضت‌هاى تاريخى شيعه، به بررسى شخصيت مختار و ابعاد مختلف قيام او و اتهامات نسبت داده شده به وى پرداخته است. اين كتاب به زبان فارسى و در سال 1374 نوشته شده است.
+
|نویسنده= محمودرضا افتخارزاده
  
== ساختار ==
+
|موضوع= قیام مختار ثقفی
  
 +
|زبان= فارسی
  
كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در چهار فصل تنظيم شده است.
+
|تعداد جلد= ۱
  
نويسنده در ابتدا به معرفى كتبى پرداخته كه در مورد مختار نوشته شده و سپس، ضمن بررسى اقوال و ديدگاه‌هاى مختلف درباره وى، به بحث پيرامون اتهامات و تحريفات نسبت داده شده به او پرداخته و در پايان، نهضت وى را مورد ارزيابى قرار داده است.
+
|عنوان افزوده1=
  
== گزارش محتوا ==
+
|افزوده1=
  
 +
|عنوان افزوده2=
  
نويسنده در مقدمه‌اش بر كتاب شيوه تحقيقى غرب را به چالش كشيده و پژوهش آكادميك مطلوب غرب را در واقع گريم چهره كريه دژخيمان تاريخ حاكم و ذبح علمى قهرمانان مظلوم و متهم تاريخ محكوم دانسته است. وى سپس تأكيد مى‌كند كه «در اين پژوهش كوشيده‌ام تا مختار و قيام او را از زندان اتهام تاريخ تبرئه كنم و ساحت عقيدتى وى را از گرد و غبار تحريف پاك نمايم و در آخر به ارزيابى اشتباهات سياسى او پرداخته‌ام كه به قيمت نابودى نهضت وى تمام شد<ref>مقدمه، ص 7</ref>
+
|افزوده2=
  
فصل اول به كتاب‌شناسى آثار و كتبى اختصاص دارد كه در مورد مختار و قيام او نوشته شده است. اين آثار به زبان‌هاى عربى، فارسى، تركى، گجراتى، اردو، آلمانى، انگليسى، فرانسوى مى‌باشد. در اين فصل همچنين، ضمن شناسايى و دسته‌بندى منابعى كه در مورد مختار نوشته شده، به بررسى و نقد آن‌ها نيز پرداخته شده است<ref>متن كتاب، ص9-52</ref>
+
|لینک=
  
به اعتقاد نويسنده، منابع تاريخى شيعه اماميّه كه در دوره حضور امامان تدوين و تأليف شده بود، در دوران انتقال به عصر غيبت و حاكميت خطّ اعتدال كه مرحله نوينى در حيات سياسى- اجتماعى شيعه اماميّه مى‌باشد، دچار حادثه شد. آن بخش از منابع تاريخى دوره نخست عصر غيبت نيز به دلايل سياسى- اجتماعى بسيارى از گزند حوادث مصون نماند؛ هرچند كه تشيّع اماميه درپى غيبت امام، از بركت وجود رهبران معتدلش از سوى خلافت به رسميت شناخته شد و در كنار مذاهب رسمى تسنّن قرار گرفت، اما وجود جنگ‌هاى فرقه‌اى و به آتش كشيدن كانون‌هاى فرهنگى- علمى شيعه از سوى سنّيان، در نابودى ميراث‌هاى تاريخى شيعه اماميه نقش مهمى داشته است<ref>همان، ص23</ref>
+
}}
 +
==محتوای کتاب==
  
بنابراين آنچه پيرامون تاريخ دوره حضور امامان تأليف شده، محصول سده‌هاى پنجم و ششم هجرى است. به نظر نويسنده، فهرست آثار مؤلفان شيعى دوره حضور نشان مى‌دهد كه در آن مقطع تاريخى كه تشيّع يك عقيده و آرمان سرّى و مذهب ممنوع بوده است، مختار و قيام او در كانون عقايد و توجه اصحاب امامان قرار داشته و تأليفاتى را باعث شده است<ref>همان</ref>
+
کتاب «نهضت مختار ثقفى» با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در چهار فصل تنظیم شده است. نویسنده در ابتدا به معرفى کتبى پرداخته که در مورد [[مختار ثقفی]] (م، 67 ق) نوشته شده و سپس، ضمن بررسى اقوال و دیدگاه‌هاى مختلف درباره وى، به بحث پیرامون اتهامات و تحریفات نسبت داده شده به او پرداخته و در پایان، نهضت وى را مورد ارزیابى قرار داده است.
  
در فصل دوم، اقوال و ديدگاه‌هاى تاريخى و معاصر در مورد مختار، در پنج بخش زير بررسى شده است:
+
نویسنده در مقدمه‌ کتاب، شیوه تحقیقى غرب را به چالش کشیده و پژوهش آکادمیک مطلوب غرب را در واقع، گریم چهره کریه دژخیمان تاریخ حاکم و ذبح علمى قهرمانان مظلوم و متهم تاریخ محکوم دانسته است. وى سپس تأکید مى‌کند که «در این پژوهش کوشیده‌ام تا مختار و [[قیام مختار|قیام]] او را از زندان اتهام تاریخ تبرئه کنم و ساحت عقیدتى وى را از گرد و غبار تحریف پاک نمایم و در آخر به ارزیابى اشتباهات سیاسى او پرداخته‌ام که به قیمت نابودى نهضت وى تمام شد».
  
#پيشوايان معصوم(ع)؛ نويسنده معتقد است منبع اصلى اين نقطه‌نظرها، [[اختيار معرفة الرجال (تصحیح مصطفوی)|رجال كشى]] است كه با ذكر سلسله سند آمده است از جمله: از [[امام على(ع)]] نقل شده كه آن حضرت، مختار را به هنگام كودكى در مدينه بر زانو نشانده و در حالى كه بر سرش دست مى‌كشيده فرموده: اى زيرك! اى زرنگ!. در خبر ديگرى كه نشان مى‌دهد جامعه شيعى دوره حضور تحت‌تأثير تبليغات امويان و مخالفان قرار داشته و عوام و احتمالاً خواص شيعه از مختار بد مى‌گفته‌اند، از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] نقل است كه فرمود: مختار را دشنام ندهيد چرا كه قاتلان خاندان ما را كشت و به خون‌خواهى ما برخاست، بيوه زنان ما را شوهر داد و به هنگام سختى زندگى، اموالى در ميان ما تقسيم كرد<ref>همان، ص57</ref>
+
*فصل اول، به کتاب‌شناسى آثار و کتبى اختصاص دارد که در مورد مختار و قیام او نوشته شده است. این آثار به زبان‌هاى عربى، فارسى، ترکى، گجراتى، اردو، آلمانى، انگلیسى، فرانسوى مى‌باشد. در این فصل همچنین، ضمن شناسایى و دسته‌بندى منابعى که در مورد مختار نوشته شده، به بررسى و نقد آن‌ها نیز پرداخته شده است. به نظر نویسنده، فهرست آثار مؤلفان شیعى دوره حضور [[ائمه اطهار|امامان]] علیهم السلام نشان مى‌دهد که در آن مقطع تاریخى که تشیع یک عقیده و آرمان سرّى و مذهب ممنوع بوده است، مختار و قیام او در کانون عقاید و توجه اصحاب امامان قرار داشته و تألیفاتى را باعث شده است.
#علماى اماميه؛ كه از جمله آن‌ها، كشّى از علماى شيعى سده سوّم و چهارم هجرى است كه از كانون‌هاى علمى- سياسى شيعه بدور بوده كه به نظر نويسنده، چون در جامعه سنّيان مى‌زيسته، از جوّ تند تبليغاتى ضد شيعه و شايعات تاريخى مخالفان متأثّر شده و مختار را بنيانگذار فرقه كيسانيه مى‌داند. وى پس از نقل روايات موافق و مخالف، چنين اظهار نظر كرده كه مختار همان كسى است كه مردم را به سوى ابن حنفيه فرا مى‌خواند كه به آن كيسانيه گفته‌اند و آنان همان مختاريه مى‌باشند. اما اين نظريه توسط رجال‌شناسان اماميه نقد و رد شده است<ref>همان، ص60</ref>
 
#علماى سنى؛ كه از جمله علماى ذكر شده، ابن سعد است كه در طبقات، مختار را بر اساس روايات تاريخى و شايعات اموى ارزيابى كرده كه: او نامه‌هائى به اسم ابن حنفيه جعل مى‌كرد و مردم را به نفع خود و به نام او دعوت مى‌نمود. در حالى‌كه ابن حنفيه نسبت به وى نظر خوبى نداشت و [[امام سجاد(ع)]] هم بدون تقيه و آزادانه و در حضور مردم مختار را لعن مى‌كرد و هدايايش را پس فرستاد و پس از قتل مختار، براى تصرف در اموال اهدائى او از عبدالملك بن مروان اجازه گرفت<ref>همان، ص64</ref>
 
#محققان مسلمان؛ كه از جمله آن‌ها، محمّد ابوزهره است كه با تكيه بر گفته‌هاى مبرّد، [[ابن حزم، علی بن احمد|ابن حزم]] و [[ذهبى]]، مختار را از خوارج مى‌داند كه سپس شيعه شد و بنيانگذار فرقه كيسانيه گرديد و مى‌گويد: انديشه مختار بذر پليدى بود كه جز زشتى چيزى ببار نياورد (همان، ص67). در مقابل، عبدالرزاق مقرّم، مختار را مسلمان شيعه خالصى مى‌داند كه براى خدا و خون‌خواهى امام حسين(ع) قيام كرد<ref>همان، ص69</ref>
 
#شرق‌شناسان غربى؛ از جمله فان فلوتن كه معتقد است مختار با تأئيد و پشتيبانى موالى كوفه توانست قدرت را به دست گيرد و اين در نتيجه آگاهى او از اوضاع اجتماعى روزگارش بود. او به موالى آموخته بود كه حقى مساوى با اعراب دارند و بايد احقاق حقوق خويش نمايند و به آنان قول داده بود كه در صورت پيروزى ميان آنان و اعراب، تساوى حقيقى و حقوقى برقرار خواهد كرد. به همين خاطر بيشتر ياران مختار از موالى بودند و تعداد اندكى عرب در سپاه او حضور داشتند<ref>همان، ص70</ref>
 
  
در فصل سوم، تحريفات و اتهاماتى كه به مختار نسبت داده شده، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. به اعتقاد نويسنده، در اين ترديدى نيست كه قيام مختار، بزرگترين و تكان‌دهنده‌ترين حادثه سياسى- نظامى و موفق‌ترين قيام شيعى تاريخ امويان محسوب مى‌شود و تنها قيامى است كه به پيروزى و تشكيل حكومت رسيد. بديهى است كه امويان از قيام مختار آسيب بسيارى ديدند و تلفات بسيارى دادند؛ در اين قيام مهم‌ترين و برجسته‌ترين فرماندهان سياسى- نظامى شامى و عراقى خود را از دست دادند و بيش‌از يك سال بخش بزرگى از قلمرو امپراطورى عربى- اموى در اختيار مختار بود و مى‌رفت كه به اساس رژيم در تماميت آن پايان دهد. بنابراين جاى شگفتى نيست كه بيشترين تحريفات و تبليغات عليه مختار صورت گرفته است<ref>همان، ص75</ref>
+
*در فصل دوم، اقوال و دیدگاه‌هاى تاریخى و معاصر در مورد [[مختار ثقفی|مختار]]، در پنج بخش زیر بررسى شده است:
  
در آخرين فصل، به بررسى نهضت مختار پرداخته شده است. از جمله مطالب مورد بحث در اين فصل، عبارتند از: قيام توابين درآمدى بر نهضت مختار؛ شناخت رهبرى نهضت مختار؛ امام و قيام؛ قيام از آغاز تا انجام؛ برخورد مختار با ناكثين و قاسطين<ref>همان، ص129-264</ref>
+
#پیشوایان [[عصمت|معصوم]](ع)؛ نویسنده معتقد است منبع اصلى این نقطه‌نظرها، [[رجال کشی|رجال کشى]] است که با ذکر سلسله [[سند حدیث|سند]] آمده است از جمله: از [[امام على]](ع) نقل شده که آن حضرت، مختار را به هنگام کودکى در [[مدینه|مدینه]] بر زانو نشانده و در حالى که بر سرش دست مى‌کشیده فرموده: «اى زیرک! اى زرنگ!». در خبر دیگرى که نشان مى‌دهد جامعه شیعى دوره حضور، تحت‌تأثیر تبلیغات [[بنی امیه|امویان]] و مخالفان قرار داشته و عوام و احتمالاً خواص شیعه از مختار بد مى‌گفته‌اند. از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق]](ع) نقل است که فرمود: مختار را دشنام ندهید، چرا که قاتلان خاندان ما را کشت و به خون‌خواهى ما برخاست، بیوه زنان ما را شوهر داد و به هنگام سختى زندگى، اموالى در میان ما تقسیم کرد.
 +
#علماى [[شیعه]]؛ که از جمله آن‌ها، [[ابوعمرو کشی]] از علماى شیعى سده سوّم و چهارم هجرى است که از کانون‌هاى علمى-سیاسى شیعه بدور بوده و به نظر نویسنده، چون در جامعه سنّیان مى‌زیسته، از جوّ تند تبلیغاتى ضد شیعه و شایعات تاریخى مخالفان متأثّر شده و مختار را بنیانگذار فرقه [[کیسانیه|کیسانیه]] مى‌داند. وى پس از نقل روایات موافق و مخالف، چنین اظهار نظر کرده که مختار همان کسى است که مردم را به سوى [[محمد بن حنفیه|محمد بن حنفیه]] فرا مى‌خواند که به آن کیسانیه گفته‌اند و آنان همان مختاریه مى‌باشند. اما این نظریه توسط رجال‌شناسان امامیه نقد و رد شده است.
 +
#علماى [[سنی]]؛ که از جمله علماى ذکر شده، [[ابن سعد]] است که در «[[الطبقات الکبری (کتاب)|طبقات]]»، مختار را بر اساس روایات تاریخى و شایعات [[بنی امیه|اموى]] ارزیابى کرده که: او نامه‌هائى به اسم محمد بن حنفیه جعل مى‌کرد و مردم را به نفع خود و به نام او دعوت مى‌نمود. در حالى‌که ابن حنفیه نسبت به وى نظر خوبى نداشت و [[امام سجاد]](ع) هم بدون [[تقیه|تقیه]] و آزادانه و در حضور مردم مختار را [[لعن]] مى‌کرد و هدایایش را پس فرستاد و پس از قتل مختار، براى تصرف در اموال اهدائى او از [[عبدالملک بن مروان|عبدالملک بن مروان]] اجازه گرفت.
 +
#محققان مسلمان متأخر؛ که از جمله آن‌ها، محمّد ابوزهره است که با تکیه بر گفته‌هاى مبرّد، ابن حزم و ذهبى، مختار را از [[خوارج]] مى‌داند که سپس [[شیعه]] شد و بنیانگذار فرقه کیسانیه گردید و مى‌گوید: اندیشه مختار بذر پلیدى بود که جز زشتى چیزى ببار نیاورد. در مقابل، عبدالرزاق مقرّم، مختار را مسلمان شیعه خالصى مى‌داند که براى خدا و خون‌خواهى [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]](ع) قیام کرد.
 +
#شرق‌شناسان غربى؛ از جمله فان فلوتن که معتقد است مختار با تأئید و پشتیبانى موالى [[کوفه|کوفه]] توانست قدرت را به دست گیرد و این در نتیجه آگاهى او از اوضاع اجتماعى روزگارش بود. او به [[موالی]] آموخته بود که حقى مساوى با اعراب دارند و باید احقاق حقوق خویش نمایند و به آنان قول داده بود که در صورت پیروزى میان آنان و اعراب، تساوى حقیقى و حقوقى برقرار خواهد کرد. به همین خاطر، بیشتر یاران مختار از موالى بودند و تعداد اندکى عرب در سپاه او حضور داشتند.
  
دو مقاله آكادميك پيرامون مختار و قيام او به صورت پيوست در آخر كتاب آمده است. اين دو مقاله به ترتيب نخستين و آخرين پژوهش آكادميك منصفانه در غرب و شرق است كه تاكنون پيرامون نهضت مختار ثقفى نوشته شده است؛ مقاله نخست از يك شرق‌شناس مشهور آلمانى است كه پدر شرق‌شناسان و اسلام‌شناسان غربى نام گرفته و مقاله دوم از يك محقق مسلمان است كه كوشيده تا منصفانه‌ترين تصوير را از مختار و قيام او ترسيم نمايد. در عين حال هردو مقاله متأثر از روايات امويان بوده و بى‌اعتنا به منابع و روايات شيعى مى‌باشند<ref>مقدمه، ص6</ref>
+
*در فصل سوم، تحریفات و اتهاماتى که به مختار نسبت داده شده، مورد بررسى قرار گرفته است. به اعتقاد نویسنده، در این تردیدى نیست که [[قیام مختار]]، مهمترین حادثه سیاسى-نظامى و موفق‌ترین قیام شیعى تاریخ [[امویان]] محسوب مى‌شود و تنها قیامى است که به پیروزى و تشکیل حکومت رسید. بدیهى است که امویان از قیام مختار آسیب بسیارى دیدند و تلفات بسیارى دادند؛ در این قیام برجسته‌ترین فرماندهان سیاسى-نظامى شامى و عراقى جان خود را از دست دادند و بیش‌ از یک سال بخش بزرگى از قلمرو امپراطورى عربى-اموى در اختیار مختار بود و مى‌رفت که به اساس رژیم در تمامیت آن پایان دهد. بنابراین جاى شگفتى نیست که بیشترین تحریفات و تبلیغات علیه مختار صورت گرفته است.
  
== وضعيت كتاب ==
+
*در فصل چهارم، به بررسى نهضت مختار پرداخته شده است. از جمله مطالب مورد بحث در این فصل، عبارتند از: [[قیام توابین]]؛ درآمدى بر نهضت مختار؛ شناخت رهبرى نهضت مختار؛ امام و قیام؛ قیام از آغاز تا انجام؛ برخورد مختار با [[ناکثین]] و [[قاسطین]].
  
 +
در انتهای کتاب نیز، دو مقاله آکادمیک پیرامون مختار و قیام او به صورت پیوست آمده است. این دو مقاله به ترتیب نخستین و آخرین پژوهش آکادمیک منصفانه در غرب و شرق است که تاکنون پیرامون نهضت مختار ثقفى نوشته شده است؛ مقاله نخست از یک شرق‌شناس مشهور آلمانى است که پدر شرق‌شناسان و اسلام‌شناسان غربى نام گرفته و مقاله دوم از یک محقق مسلمان است که کوشیده تا منصفانه‌ترین تصویر را از مختار و قیام او ترسیم نماید. در عین حال هردو مقاله، متأثر از روایات امویان بوده و بى‌اعتنا به منابع و روایات شیعى مى‌باشند.
  
منابع كتب به ترتيب تاريخى، فهرست اشخاص، اماكن، فرق و مذاهب، اقوام و قبائل، كتب، شعائر و اصطلاحات و فهرست مطالب در انتهاى كتاب آمده است.
+
==منابع==
 
+
*"نهضت مختار ثقفى"، ویکی نور.
در پاورقى‌هاى كتاب علاوه بر ذكر منابع، توضيحاتى پيرامون برخى از كلمات و عبارات متن داده شده است.
+
[[رده:کتاب‌های تاریخی]]
 
 
==پانويس ==
 
<references />
 
== منابع مقاله ==
 
 
 
مقدمه و متن كتاب.
 
 
 
 
 
==منبع ==
 
ویکی نور
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۰۵

«نهضت مختار ثقفى» اثر محمودرضا افتخارزاده، کتابى است كه در راستاى بررسى انتقادى نهضت‌هاى تاريخى شيعه، به بررسى شخصيت مختار ثقفی و ابعاد مختلف قیام او و اتهامات نسبت داده شده به وى پرداخته است.

Ketab483.jpg
نویسنده محمودرضا افتخارزاده
موضوع قیام مختار ثقفی
زبان فارسی
تعداد جلد ۱

محتوای کتاب

کتاب «نهضت مختار ثقفى» با مقدمه نویسنده آغاز و مطالب در چهار فصل تنظیم شده است. نویسنده در ابتدا به معرفى کتبى پرداخته که در مورد مختار ثقفی (م، 67 ق) نوشته شده و سپس، ضمن بررسى اقوال و دیدگاه‌هاى مختلف درباره وى، به بحث پیرامون اتهامات و تحریفات نسبت داده شده به او پرداخته و در پایان، نهضت وى را مورد ارزیابى قرار داده است.

نویسنده در مقدمه‌ کتاب، شیوه تحقیقى غرب را به چالش کشیده و پژوهش آکادمیک مطلوب غرب را در واقع، گریم چهره کریه دژخیمان تاریخ حاکم و ذبح علمى قهرمانان مظلوم و متهم تاریخ محکوم دانسته است. وى سپس تأکید مى‌کند که «در این پژوهش کوشیده‌ام تا مختار و قیام او را از زندان اتهام تاریخ تبرئه کنم و ساحت عقیدتى وى را از گرد و غبار تحریف پاک نمایم و در آخر به ارزیابى اشتباهات سیاسى او پرداخته‌ام که به قیمت نابودى نهضت وى تمام شد».

  • فصل اول، به کتاب‌شناسى آثار و کتبى اختصاص دارد که در مورد مختار و قیام او نوشته شده است. این آثار به زبان‌هاى عربى، فارسى، ترکى، گجراتى، اردو، آلمانى، انگلیسى، فرانسوى مى‌باشد. در این فصل همچنین، ضمن شناسایى و دسته‌بندى منابعى که در مورد مختار نوشته شده، به بررسى و نقد آن‌ها نیز پرداخته شده است. به نظر نویسنده، فهرست آثار مؤلفان شیعى دوره حضور امامان علیهم السلام نشان مى‌دهد که در آن مقطع تاریخى که تشیع یک عقیده و آرمان سرّى و مذهب ممنوع بوده است، مختار و قیام او در کانون عقاید و توجه اصحاب امامان قرار داشته و تألیفاتى را باعث شده است.
  • در فصل دوم، اقوال و دیدگاه‌هاى تاریخى و معاصر در مورد مختار، در پنج بخش زیر بررسى شده است:
  1. پیشوایان معصوم(ع)؛ نویسنده معتقد است منبع اصلى این نقطه‌نظرها، رجال کشى است که با ذکر سلسله سند آمده است از جمله: از امام على(ع) نقل شده که آن حضرت، مختار را به هنگام کودکى در مدینه بر زانو نشانده و در حالى که بر سرش دست مى‌کشیده فرموده: «اى زیرک! اى زرنگ!». در خبر دیگرى که نشان مى‌دهد جامعه شیعى دوره حضور، تحت‌تأثیر تبلیغات امویان و مخالفان قرار داشته و عوام و احتمالاً خواص شیعه از مختار بد مى‌گفته‌اند. از امام صادق(ع) نقل است که فرمود: مختار را دشنام ندهید، چرا که قاتلان خاندان ما را کشت و به خون‌خواهى ما برخاست، بیوه زنان ما را شوهر داد و به هنگام سختى زندگى، اموالى در میان ما تقسیم کرد.
  2. علماى شیعه؛ که از جمله آن‌ها، ابوعمرو کشی از علماى شیعى سده سوّم و چهارم هجرى است که از کانون‌هاى علمى-سیاسى شیعه بدور بوده و به نظر نویسنده، چون در جامعه سنّیان مى‌زیسته، از جوّ تند تبلیغاتى ضد شیعه و شایعات تاریخى مخالفان متأثّر شده و مختار را بنیانگذار فرقه کیسانیه مى‌داند. وى پس از نقل روایات موافق و مخالف، چنین اظهار نظر کرده که مختار همان کسى است که مردم را به سوى محمد بن حنفیه فرا مى‌خواند که به آن کیسانیه گفته‌اند و آنان همان مختاریه مى‌باشند. اما این نظریه توسط رجال‌شناسان امامیه نقد و رد شده است.
  3. علماى سنی؛ که از جمله علماى ذکر شده، ابن سعد است که در «طبقات»، مختار را بر اساس روایات تاریخى و شایعات اموى ارزیابى کرده که: او نامه‌هائى به اسم محمد بن حنفیه جعل مى‌کرد و مردم را به نفع خود و به نام او دعوت مى‌نمود. در حالى‌که ابن حنفیه نسبت به وى نظر خوبى نداشت و امام سجاد(ع) هم بدون تقیه و آزادانه و در حضور مردم مختار را لعن مى‌کرد و هدایایش را پس فرستاد و پس از قتل مختار، براى تصرف در اموال اهدائى او از عبدالملک بن مروان اجازه گرفت.
  4. محققان مسلمان متأخر؛ که از جمله آن‌ها، محمّد ابوزهره است که با تکیه بر گفته‌هاى مبرّد، ابن حزم و ذهبى، مختار را از خوارج مى‌داند که سپس شیعه شد و بنیانگذار فرقه کیسانیه گردید و مى‌گوید: اندیشه مختار بذر پلیدى بود که جز زشتى چیزى ببار نیاورد. در مقابل، عبدالرزاق مقرّم، مختار را مسلمان شیعه خالصى مى‌داند که براى خدا و خون‌خواهى امام حسین(ع) قیام کرد.
  5. شرق‌شناسان غربى؛ از جمله فان فلوتن که معتقد است مختار با تأئید و پشتیبانى موالى کوفه توانست قدرت را به دست گیرد و این در نتیجه آگاهى او از اوضاع اجتماعى روزگارش بود. او به موالی آموخته بود که حقى مساوى با اعراب دارند و باید احقاق حقوق خویش نمایند و به آنان قول داده بود که در صورت پیروزى میان آنان و اعراب، تساوى حقیقى و حقوقى برقرار خواهد کرد. به همین خاطر، بیشتر یاران مختار از موالى بودند و تعداد اندکى عرب در سپاه او حضور داشتند.
  • در فصل سوم، تحریفات و اتهاماتى که به مختار نسبت داده شده، مورد بررسى قرار گرفته است. به اعتقاد نویسنده، در این تردیدى نیست که قیام مختار، مهمترین حادثه سیاسى-نظامى و موفق‌ترین قیام شیعى تاریخ امویان محسوب مى‌شود و تنها قیامى است که به پیروزى و تشکیل حکومت رسید. بدیهى است که امویان از قیام مختار آسیب بسیارى دیدند و تلفات بسیارى دادند؛ در این قیام برجسته‌ترین فرماندهان سیاسى-نظامى شامى و عراقى جان خود را از دست دادند و بیش‌ از یک سال بخش بزرگى از قلمرو امپراطورى عربى-اموى در اختیار مختار بود و مى‌رفت که به اساس رژیم در تمامیت آن پایان دهد. بنابراین جاى شگفتى نیست که بیشترین تحریفات و تبلیغات علیه مختار صورت گرفته است.
  • در فصل چهارم، به بررسى نهضت مختار پرداخته شده است. از جمله مطالب مورد بحث در این فصل، عبارتند از: قیام توابین؛ درآمدى بر نهضت مختار؛ شناخت رهبرى نهضت مختار؛ امام و قیام؛ قیام از آغاز تا انجام؛ برخورد مختار با ناکثین و قاسطین.

در انتهای کتاب نیز، دو مقاله آکادمیک پیرامون مختار و قیام او به صورت پیوست آمده است. این دو مقاله به ترتیب نخستین و آخرین پژوهش آکادمیک منصفانه در غرب و شرق است که تاکنون پیرامون نهضت مختار ثقفى نوشته شده است؛ مقاله نخست از یک شرق‌شناس مشهور آلمانى است که پدر شرق‌شناسان و اسلام‌شناسان غربى نام گرفته و مقاله دوم از یک محقق مسلمان است که کوشیده تا منصفانه‌ترین تصویر را از مختار و قیام او ترسیم نماید. در عین حال هردو مقاله، متأثر از روایات امویان بوده و بى‌اعتنا به منابع و روایات شیعى مى‌باشند.

منابع

  • "نهضت مختار ثقفى"، ویکی نور.
مسابقه از خطبه ۱۱۱ نهج البلاغه