ابن فارس: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
(۲۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
+ | {{خوب}} | ||
+ | '''«احمد بن فارس بن زکریا»''' معروف به '''«ابن فارس»''' (م، ۳۹۵ ق)، لغوی، نحوی، ادیب و شاعر مسلمان در سده ۴ قمری است. بیشتر شهرت ابن فارس مرهون تألیفات او در زمینه [[علم لغت|لغت]] و [[نحو]] بوده و کتاب «[[معجم مقاییس اللغة (کتاب)|معجم مقاییس اللغة]]» از مهمترین این آثار است. از ادبای بنام تربیت یافته در مکتب وی میتوان به [[صاحب بن عباد]] اشاره کرد. | ||
+ | |||
{{شناسنامه عالم | {{شناسنامه عالم | ||
− | |نام کامل = | + | |نام کامل = احمد بن فارس بن زکریا |
+ | |تصویر= [[پرونده:Ibn-fars.jpg]] | ||
|زادروز = | |زادروز = | ||
|زادگاه = | |زادگاه = | ||
− | |وفات = | + | |وفات = ۳۹۵ قمری |
|مدفن = شهر ری | |مدفن = شهر ری | ||
− | |اساتید = | + | |اساتید = [[محمد بن عمید]]، على بن ابراهیم قطان، سلیمان بن احمد طبرانى، ابوسعید سیرافى،... |
− | |شاگردان = | + | |شاگردان = [[صاحب بن عباد]]، بدیعالزمان همدانى، ابوالفتح علی بن عمید، ابوطالب مجدالدوله،... |
− | |آثار = | + | |آثار = [[معجم مقاییس اللغة (کتاب)|معجم مقاییس اللغة]]، ابیات الاستشهاد، المجمل فى اللغة، الاتباع والمزاوجة، الصاحبى فى فقه اللغة، الخضارة،... |
}} | }} | ||
+ | ==زندگینامه== | ||
− | + | سال و محل تولد «ابوالحسین احمد بن فارس بن زکریا» به درستى روشن نیست، اما ظاهراً در یکى از روستاهای قزوین به دنیا آمده و خود وی این روستا را کرسف گفته است. با این حال برخی وی را به روستای موسىآباد یا ولیدآباد از توابع همدان منسوب ساختهاند. برخى نیز او را همدانى دانسته و گفتهاند نسبت قزوینى از آن روی به او داده شده که به لهجه قزوینى سخن مىگفته است. این آشفتگى در تعیین زادگاه، در حالی که او را یکى از رجال [[خراسان|خراسان]] معرفى کرده اند، فزونى مىیابد. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | پدرش فارس بن زکریا، فقیهى [[شافعی|شافعى]] مذهب و دانشمندی اهل لغت و ادب بود. | |
− | + | درباره مذهب ابن فارس اختلاف است و اصحاب هر مذهب کوشیدهاند این دانشمند بزرگ را به جرگه همکیشان خویش وارد کنند. برخی گفتهاند که وی [[شافعی|شافعى]] بود، اما پس از اقامت در ری به مذهب [[مالکی]] درآمد. اما [[شیخ طوسی|شیخ طوسى]] و به پیروی از او [[ابن شهر آشوب|ابن شهر آشوب]] او را در شمار [[شیعه|شیعیان]] دانستهاند و رافعى در ادامه یکى از مجالس املای او، روایتى از [[امام رضا علیه السلام|امام رضا]] (علیه السلام) از او نقل کرده و در جای دیگر به کتابى که وی در معنى «آل» تألیف کرده، اشاره کرده اند. | |
+ | برخى اشارات دیگر نیز درباره شیعه بودن وی موجود است، از جمله اینکه گفتهاند وی از استادان [[شیخ صدوق|شیخ صدوق]] بوده و او در [[کمال الدین و تمام النعمه (کتاب)|اکمالالدین]] خود به این موضوع اشاره کرده است. همچنین [[حدیث|حدیثى]] مربوط به رؤیت [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|امام زمان]] (علیه السلام) نیز به وی منسوب است. | ||
− | + | ابن فارس به امور [[دنیا]] سخت بىاعتنا بود و به همین سبب همواره از خوارمایگى همروزگاران خویش شکوه داشت و چندان بخشنده بود که گاه حتى جامه و فرش خانه خویش را به نیازمندان مىبخشید. | |
− | + | احمد بن فارس پس از مرگ ابوالفتح ابن عمید (فرزند [[محمد بن عمید|ابوالفضل محمد بن عمید]]) که دوستی فراوان با او داشت و بر اثر آن، حامى خویش را از دست داد، در زمان وزارت [[صاحب بن عباد|صاحب بن عباد]] از همدان به ری رفت و تا پایان عمر در آن شهر ماند و در سال ۳۹۵ قمری درگذشت. | |
+ | ==استادان و شاگردان== | ||
+ | ابن فارس در قزوین نزد پدرش فارس بن زکریا، دانش آموخت و چندی بعد از او کتاب اصلاح المنطق [[ابن سکیت اهوازی]] را روایت کرد. در موارد دیگری نیز از پدر خود روایت کرده است. به دلیل علاقه زیاد ایشان به آموختن، آوازه هر استادی را در هر جا که می شنید، به سوی وی می شتافت؛ در قزوین، همدان، زنجان، [[اصفهان|اصفهان]] و [[بغداد]] به تحصیل پرداخت و استادان بسیار دید، به گونهای که اکنون نام بیش از ۳۰ تن از استادان او در دست است که معروفترین آنها اینانند: [[محمد بن عمید|ابوالفضل محمد بن عمید]]، على بن ابراهیم بن سلمة قطان، ابوالقاسم سلیمان ابن احمد بن ایوب طبرانى، ابوسعید سیرافى. | ||
− | == | + | همچنین چند تن از چهرههای بزرگ ادبى و سیاسى در سده ۴ قمری از شاگردان او بودهاند. نخستین آنها بدیعالزمان همدانى پایهگذار فن مقامهنویسى است که گفتهاند، این فن را از وی آموخت. [[صاحب بن عباد|صاحب بن عباد]] وزیر دانشمند و ادب دوست دیلمیان از دیگر شاگردان او بود که ظاهراً به این شاگردی بسیار افتخار مىکرده است. ابوالفتح علی بن عمید (فرزند [[محمد بن عمید|ابوالفضل ابن عمید]]) که جانشین پدر در مقام وزارت شد و نیز ابوطالب مجدالدوله، واپسین فرمانروای [[آل بویه|آل بویه]]، از دیگر شاگردان او بودهاند. |
+ | ==جایگاه علمی== | ||
− | + | بیشتر شهرت ابن فارس مرهون تألیفات او در زمینه [[علم لغت|لغت]] است، اما ثعالبى او را دارای ذوق شاعرانه نیز دانسته و [[ابن خلکان|ابن خلکان]] از اشعار فراوان و زیبای وی یاد کرده و [[یاقوت حموی|یاقوت]] ۱۲ [[قطعه (شعر)|قطعه]] از سرودههای او را شامل ۴۵ [[بیت (شعر)|بیت]] آورده است. برخى از سرودههای او نیز به عنوان ضربالمثل در نوشتههای غیر ادبى نقل شده است. افزون بر اینها ابن فارس با [[شعر]] شاعران هم روزگار خود و نیز کوششهای ادبى آنان به خوبى آشنا بوده است. بنابراین وی نه به عنوان شاعری تمام عیار، بلکه به عنوان دانشمندی صاحب ذوق که در شعر نیز دستى داشته، مورد قبول صاحب نظران بوده است. | |
− | + | برخى از معاصران، او را نخستین پدید آورنده اشعار تعلیمى دانستهاند. اشعار وی گرچه از جنبه ادبى در شمار بهترین سرودههای عربى نیست، اما از آن جهت که تصویری روشن از روزگار او و نیز کشمکشهای درونى خود وی به دست مىدهد، قابل بررسى است. تقریباً در همه این اشعار طنزی تلخ که ناشى از ناخشنودی او از مردم زمانه بوده است، به چشم مىخورد. وی گاه از تهیدستى و تنهایى خویش شکوه مىکند، گاه از فرومایگى و پستى همروزگارانش و گاه از بىبها بودن علم و دانش در جامعهای که در آن، بدکاران گرامىترین مردمانند. | |
− | + | ابنفارس در [[نحو]] پیرو مکتب [[کوفه|کوفه]] است و در میان استادان وی نیز چند تن از نمایندگان مکتب کوفه به چشم مىخورند. با اینهمه گویى وی به استدلالهای نحویان خواه کوفى و خواه [[بصره|بصری]] چندان دل نمىبست. وی بر پایه آیاتى از [[قرآن|قرآن کریم]]، زبان و خط، هر دو را توقیفى مىداند و به شیوه اهل حدیث موازین [[فلسفه|فلسفى]] و عقلى را خوار مىشمارد و از فیلسوفان به خواری یاد مىکند. | |
− | + | از سوی دیگر در نقل ادبى دارای نظرگاهى اندیشمندانه و پویاست و از شاعران و ادیبان روزگار خود در برابر پیشینیان و کهنهپرستان به دفاع برمىخیزد و هر روزگاری را دارای ویژگیها و آفرینش و نوآوری ادبى ویژه خود مىداند، و مىگوید: هرگز نمىتوان به کتابها قناعت کرد و اگر چنین شود، فرهنگ و ادب از رشد و پیشرفت باز مىماند. | |
− | + | ||
− | + | ==آثار و تألیفات== | |
− | + | '''''الف - آثار چاپى:''''' | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | #[[معجم مقاییس اللغة (کتاب)|معجم مقاییس اللغة]] یا «مقاییس اللغة»، از مهمترین آثار ابن فارس در [[علم لغت]] است. | |
+ | #ابیات الاستشهاد، مجموعهای است از اشعاری ضربالمثل گونه که مؤلف آنها را از زبان ادیبى صاحب ذوق که هر یک را به مناسبتى به کار برده، نقل کرده است. | ||
+ | #الاتباع والمزاوجة، مجموعهای است از واژههای متشابه که در زبان عربى، پیوسته دو به دو با هم ذکر مىشوند و مؤلف آنها را با شواهد شعری ذکر کرده است. | ||
+ | #اوجز السیر لخیر البشر، رساله کوچکى است در سیره [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلی الله علیه وآله. | ||
+ | #تمام فصیح الکلام، که مىتوان آن را ذیلى بر کتاب فصیح ثعلب دانست و مؤلف به گفته خود آنچه را ثعلب گفته، بسط و گسترش داده است. | ||
+ | #کتاب ثلاثة؛ ابن فارس در این کتاب واژههای سه حرفى عربى را که با جابهجایى صامت های آنها مىتوان کلمات دیگری بدست آورد، همراه با شواهد شعری گردآورده و توضیح داده است. | ||
+ | #الحور العین، در قاهره به کوشش مصطفى کمال چاپ شده است. | ||
+ | #الخضارة، کتابى است درباره [[شعر]] و نیز اشتباهات نحوی و لغوی شاعران. | ||
+ | #ذم الخطأ فى الشعر، رساله کوچکى است در ۴ صفحه به همراه «الکشف عن مساوی شعر المتنبى» اثر [[صاحب بن عباد|صاحب بن عباد]]. | ||
+ | #الصاحبى فى فقه اللغة و سنن العرب و کلامها؛ این کتاب چنان که از عنوان آن پیداست، اثری است درباره زبانشناسى عربى که مؤلف آن را در شهر ری به صاحب بن عباد تقدیم کرده است و نخستین کتاب در زبان عربى است که صرفنظر از مباحث نحوی و لغوی مطالب تازهای مطرح کرده است. | ||
+ | #فتیا فقیه العرب، مجموعهای است از پرسش ها و معماهای فقهى که مؤلف آنها را بر پایه معانى غریب واژههای عربى بیان کرده و غرض وی از تألیف آن تشویق فقیهان و رجال دین به آموختن درست و کامل زبان عربى بوده است. | ||
+ | #الفرق بین الانسان و غیره من الحیوان فى اشیاء من الخَلق و الخُلق. | ||
+ | #اللامات، رساله کوچکى است درباره موارد استعمال «لَ» و «لِ» در زبان عربى. این رساله احتمالاً از مبحث لَ و لِ در الصاحبى استخراج شده است. | ||
+ | #متخیر الالفاظ، فرهنگ لغتى است در ۱۱۴ باب، در هر باب آن درباره یک مفهوم خاص بحث شده است. | ||
+ | #المجمل فى اللغة. | ||
+ | #المذکر و المونث. | ||
+ | #مقالة فى اسماء اعضاء الانسان یا خلقالانسان. | ||
+ | #مقالة کلاّ و ما جاء منها فى کتابالله. | ||
+ | #النیروز، رساله کوتاهى است درباره معرب واژه نوروز، توضیحاتى درباره جشن های [[ایران|ایرانیان]] و نیز واژههای عربى که بر وزن فیعول آمده است. | ||
− | + | '''''ب - آثار خطى:''''' | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | #اخلاق النبى صلی الله علیه و آله: نسخهای از آن در قازان موجود است. | |
+ | #الانواء، کتابى است درباره تأثیر ستارگان، در ۱۰ باب که نسخههای متعددی از آن در کتابخانه سپهسالار و دانشگاه آمریکایى بیروت موجود است. | ||
+ | #تفسیر اسماء النبى صلی الله علیه و آله: این کتاب ظاهراً همان است که [[حاجی خلیفه|حاجى خلیفه]] آن را «اسماء النبى صلی الله علیه و آله» و بغدادی «المنبى فى تفسیر اسماء النبى صلی الله علیه و آله» نامیده است. | ||
+ | #حلیة الفقهاء، که شرحى است بر مختصر مزنى. | ||
+ | #رسالة فى فرائض العرب، که نسخهای از آن در کتابخانه فاتح استانبول موجود است. | ||
+ | #رسالة فى المعاریض. نسخهای از این اثر در کتابخانه نجیب پاشا در [[ترکیه|ترکیه]] مضبوط است. | ||
+ | #شرح دیوان الحماسة [[ابوتمام شاعر|ابوتمام]]، که نسخههایى از آن در کتابخانة سپهسالار و لالهلى موجود است. | ||
+ | #فوائد الفاظ القرآن: نسخه ناقصى از آن در کتابخانه عاشر افندی موجود است. | ||
+ | #قصص النهار و سمراللیل، که احتمالاً همان است که یاقوت و صفدی از آن با عنوان «اللیل والنهار» نام بردهاند. | ||
+ | #الیشکریات: یک نسخه از این کتاب در ظاهریه [[دمشق|دمشق]] موجود است. | ||
− | + | '''''ج - آثار یافت نشده:''''' | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
+ | #اشتقاق اسماء البلدان | ||
+ | #اصول الفقه | ||
+ | #الاضداد | ||
+ | #الافراد، که همان الوجوه والنظائر است که رمضان عبدالتواب و هلال ناجى آن را کتابى دیگر پنداشتهاند. | ||
+ | #الامالى | ||
+ | #الامثلة الاسجاع، که خود وی در پایان کتاب الاتباع والمزاوجة به آن اشاره کرده است. | ||
+ | #الانتصار لثعلب | ||
+ | #التاج | ||
+ | #الثیاب والحلى و یا الشیات والحلى | ||
+ | #جامع التأویل فى تفسیر القرآن، که در ۴ جلد بوده است. | ||
+ | #الجوابات | ||
+ | #الحبیر المُذهَب | ||
+ | #الحَجَر؛ گفتهاند که ابن فارس کتاب الحَجَر را در همدان تألیف کرد و برای [[صاحب بن عباد|صاحب بن عباد]] فرستاد، اما صاحب به دلیل وابستگى او به خاندان ابوالفتح ابن عمید، نخست فرمان داد تا آن را بازگردانند، اما سپس ادب دوستى او، وی را از این کار بازداشت و پاداشى گرچه اندک برای او فرستاد. | ||
+ | #الحماسة المحدثة | ||
+ | #دارات العرب | ||
+ | #ذم الغیبة | ||
+ | #رسالة فى ما و انواعها | ||
+ | #رسالة مختصة بالفرق بین الوعد والوعید | ||
+ | #شرح رسالة ابوهلال عسکری | ||
+ | #شرح رسالة الزهری الى عبدالملک بن مروان | ||
+ | #علل الغریب المصنف | ||
+ | #العم والخال | ||
+ | #غریب اعراب القرآن | ||
+ | #الفریدة و الخریدة | ||
+ | #فضل الصلوة على النبى | ||
+ | #کتاب المیرة | ||
+ | #کفایة المتعلمین فى اختلاف النحویین، که به گفته سزگین تا قرن ۷ق در کتابخانهای در حلب موجود بوده است. | ||
+ | #ما جاء فى اخلاق المؤمنین | ||
+ | #مأخذ العلم | ||
+ | #المحصل فى النحو | ||
+ | #محنة الاریب | ||
+ | #المدخل الى علم النحت | ||
+ | #المسائل الخمس | ||
+ | #المعاش والکسب | ||
+ | #مقدمة الفرائض | ||
+ | #مقدمة فى النحو | ||
+ | #الموازنة | ||
+ | #یواقیت الحکم. | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | + | *[http://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/2689 دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، مدخل" ابن فارس" از محمد سیدی، ج۴.] | |
− | * [http://www.cgie.org.ir/ | + | *[[اثر آفرینان (کتاب)|اثرآفرینان]]، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ایران، ج۱، ص۱۲۹. |
− | + | {{سنجش کیفی | |
+ | |سنجش=شده | ||
+ | |شناسه= متوسط | ||
+ | |عنوان بندی مناسب= خوب | ||
+ | |کفایت منابع و پی نوشت ها= متوسط | ||
+ | |رعایت سطح مخاطب عام= خوب | ||
+ | |رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب | ||
+ | |جامعیت= خوب | ||
+ | |رعایت اختصار= خوب | ||
+ | |سیر منطقی= خوب | ||
+ | |کیفیت پژوهش= خوب | ||
+ | |رده=دارد | ||
+ | }} | ||
[[رده:علمای قرن چهارم]] | [[رده:علمای قرن چهارم]] | ||
+ | [[رده:ادیبان]] | ||
+ | [[رده:نحویون]] | ||
+ | [[رده:لغت شناسان]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۳۳
«احمد بن فارس بن زکریا» معروف به «ابن فارس» (م، ۳۹۵ ق)، لغوی، نحوی، ادیب و شاعر مسلمان در سده ۴ قمری است. بیشتر شهرت ابن فارس مرهون تألیفات او در زمینه لغت و نحو بوده و کتاب «معجم مقاییس اللغة» از مهمترین این آثار است. از ادبای بنام تربیت یافته در مکتب وی میتوان به صاحب بن عباد اشاره کرد.
نام کامل | احمد بن فارس بن زکریا |
وفات | ۳۹۵ قمری |
مدفن | شهر ری |
اساتید |
محمد بن عمید، على بن ابراهیم قطان، سلیمان بن احمد طبرانى، ابوسعید سیرافى،... |
شاگردان |
صاحب بن عباد، بدیعالزمان همدانى، ابوالفتح علی بن عمید، ابوطالب مجدالدوله،... |
آثار |
معجم مقاییس اللغة، ابیات الاستشهاد، المجمل فى اللغة، الاتباع والمزاوجة، الصاحبى فى فقه اللغة، الخضارة،... |
زندگینامه
سال و محل تولد «ابوالحسین احمد بن فارس بن زکریا» به درستى روشن نیست، اما ظاهراً در یکى از روستاهای قزوین به دنیا آمده و خود وی این روستا را کرسف گفته است. با این حال برخی وی را به روستای موسىآباد یا ولیدآباد از توابع همدان منسوب ساختهاند. برخى نیز او را همدانى دانسته و گفتهاند نسبت قزوینى از آن روی به او داده شده که به لهجه قزوینى سخن مىگفته است. این آشفتگى در تعیین زادگاه، در حالی که او را یکى از رجال خراسان معرفى کرده اند، فزونى مىیابد.
پدرش فارس بن زکریا، فقیهى شافعى مذهب و دانشمندی اهل لغت و ادب بود.
درباره مذهب ابن فارس اختلاف است و اصحاب هر مذهب کوشیدهاند این دانشمند بزرگ را به جرگه همکیشان خویش وارد کنند. برخی گفتهاند که وی شافعى بود، اما پس از اقامت در ری به مذهب مالکی درآمد. اما شیخ طوسى و به پیروی از او ابن شهر آشوب او را در شمار شیعیان دانستهاند و رافعى در ادامه یکى از مجالس املای او، روایتى از امام رضا (علیه السلام) از او نقل کرده و در جای دیگر به کتابى که وی در معنى «آل» تألیف کرده، اشاره کرده اند. برخى اشارات دیگر نیز درباره شیعه بودن وی موجود است، از جمله اینکه گفتهاند وی از استادان شیخ صدوق بوده و او در اکمالالدین خود به این موضوع اشاره کرده است. همچنین حدیثى مربوط به رؤیت امام زمان (علیه السلام) نیز به وی منسوب است.
ابن فارس به امور دنیا سخت بىاعتنا بود و به همین سبب همواره از خوارمایگى همروزگاران خویش شکوه داشت و چندان بخشنده بود که گاه حتى جامه و فرش خانه خویش را به نیازمندان مىبخشید.
احمد بن فارس پس از مرگ ابوالفتح ابن عمید (فرزند ابوالفضل محمد بن عمید) که دوستی فراوان با او داشت و بر اثر آن، حامى خویش را از دست داد، در زمان وزارت صاحب بن عباد از همدان به ری رفت و تا پایان عمر در آن شهر ماند و در سال ۳۹۵ قمری درگذشت.
استادان و شاگردان
ابن فارس در قزوین نزد پدرش فارس بن زکریا، دانش آموخت و چندی بعد از او کتاب اصلاح المنطق ابن سکیت اهوازی را روایت کرد. در موارد دیگری نیز از پدر خود روایت کرده است. به دلیل علاقه زیاد ایشان به آموختن، آوازه هر استادی را در هر جا که می شنید، به سوی وی می شتافت؛ در قزوین، همدان، زنجان، اصفهان و بغداد به تحصیل پرداخت و استادان بسیار دید، به گونهای که اکنون نام بیش از ۳۰ تن از استادان او در دست است که معروفترین آنها اینانند: ابوالفضل محمد بن عمید، على بن ابراهیم بن سلمة قطان، ابوالقاسم سلیمان ابن احمد بن ایوب طبرانى، ابوسعید سیرافى.
همچنین چند تن از چهرههای بزرگ ادبى و سیاسى در سده ۴ قمری از شاگردان او بودهاند. نخستین آنها بدیعالزمان همدانى پایهگذار فن مقامهنویسى است که گفتهاند، این فن را از وی آموخت. صاحب بن عباد وزیر دانشمند و ادب دوست دیلمیان از دیگر شاگردان او بود که ظاهراً به این شاگردی بسیار افتخار مىکرده است. ابوالفتح علی بن عمید (فرزند ابوالفضل ابن عمید) که جانشین پدر در مقام وزارت شد و نیز ابوطالب مجدالدوله، واپسین فرمانروای آل بویه، از دیگر شاگردان او بودهاند.
جایگاه علمی
بیشتر شهرت ابن فارس مرهون تألیفات او در زمینه لغت است، اما ثعالبى او را دارای ذوق شاعرانه نیز دانسته و ابن خلکان از اشعار فراوان و زیبای وی یاد کرده و یاقوت ۱۲ قطعه از سرودههای او را شامل ۴۵ بیت آورده است. برخى از سرودههای او نیز به عنوان ضربالمثل در نوشتههای غیر ادبى نقل شده است. افزون بر اینها ابن فارس با شعر شاعران هم روزگار خود و نیز کوششهای ادبى آنان به خوبى آشنا بوده است. بنابراین وی نه به عنوان شاعری تمام عیار، بلکه به عنوان دانشمندی صاحب ذوق که در شعر نیز دستى داشته، مورد قبول صاحب نظران بوده است.
برخى از معاصران، او را نخستین پدید آورنده اشعار تعلیمى دانستهاند. اشعار وی گرچه از جنبه ادبى در شمار بهترین سرودههای عربى نیست، اما از آن جهت که تصویری روشن از روزگار او و نیز کشمکشهای درونى خود وی به دست مىدهد، قابل بررسى است. تقریباً در همه این اشعار طنزی تلخ که ناشى از ناخشنودی او از مردم زمانه بوده است، به چشم مىخورد. وی گاه از تهیدستى و تنهایى خویش شکوه مىکند، گاه از فرومایگى و پستى همروزگارانش و گاه از بىبها بودن علم و دانش در جامعهای که در آن، بدکاران گرامىترین مردمانند.
ابنفارس در نحو پیرو مکتب کوفه است و در میان استادان وی نیز چند تن از نمایندگان مکتب کوفه به چشم مىخورند. با اینهمه گویى وی به استدلالهای نحویان خواه کوفى و خواه بصری چندان دل نمىبست. وی بر پایه آیاتى از قرآن کریم، زبان و خط، هر دو را توقیفى مىداند و به شیوه اهل حدیث موازین فلسفى و عقلى را خوار مىشمارد و از فیلسوفان به خواری یاد مىکند. از سوی دیگر در نقل ادبى دارای نظرگاهى اندیشمندانه و پویاست و از شاعران و ادیبان روزگار خود در برابر پیشینیان و کهنهپرستان به دفاع برمىخیزد و هر روزگاری را دارای ویژگیها و آفرینش و نوآوری ادبى ویژه خود مىداند، و مىگوید: هرگز نمىتوان به کتابها قناعت کرد و اگر چنین شود، فرهنگ و ادب از رشد و پیشرفت باز مىماند.
آثار و تألیفات
الف - آثار چاپى:
- معجم مقاییس اللغة یا «مقاییس اللغة»، از مهمترین آثار ابن فارس در علم لغت است.
- ابیات الاستشهاد، مجموعهای است از اشعاری ضربالمثل گونه که مؤلف آنها را از زبان ادیبى صاحب ذوق که هر یک را به مناسبتى به کار برده، نقل کرده است.
- الاتباع والمزاوجة، مجموعهای است از واژههای متشابه که در زبان عربى، پیوسته دو به دو با هم ذکر مىشوند و مؤلف آنها را با شواهد شعری ذکر کرده است.
- اوجز السیر لخیر البشر، رساله کوچکى است در سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله.
- تمام فصیح الکلام، که مىتوان آن را ذیلى بر کتاب فصیح ثعلب دانست و مؤلف به گفته خود آنچه را ثعلب گفته، بسط و گسترش داده است.
- کتاب ثلاثة؛ ابن فارس در این کتاب واژههای سه حرفى عربى را که با جابهجایى صامت های آنها مىتوان کلمات دیگری بدست آورد، همراه با شواهد شعری گردآورده و توضیح داده است.
- الحور العین، در قاهره به کوشش مصطفى کمال چاپ شده است.
- الخضارة، کتابى است درباره شعر و نیز اشتباهات نحوی و لغوی شاعران.
- ذم الخطأ فى الشعر، رساله کوچکى است در ۴ صفحه به همراه «الکشف عن مساوی شعر المتنبى» اثر صاحب بن عباد.
- الصاحبى فى فقه اللغة و سنن العرب و کلامها؛ این کتاب چنان که از عنوان آن پیداست، اثری است درباره زبانشناسى عربى که مؤلف آن را در شهر ری به صاحب بن عباد تقدیم کرده است و نخستین کتاب در زبان عربى است که صرفنظر از مباحث نحوی و لغوی مطالب تازهای مطرح کرده است.
- فتیا فقیه العرب، مجموعهای است از پرسش ها و معماهای فقهى که مؤلف آنها را بر پایه معانى غریب واژههای عربى بیان کرده و غرض وی از تألیف آن تشویق فقیهان و رجال دین به آموختن درست و کامل زبان عربى بوده است.
- الفرق بین الانسان و غیره من الحیوان فى اشیاء من الخَلق و الخُلق.
- اللامات، رساله کوچکى است درباره موارد استعمال «لَ» و «لِ» در زبان عربى. این رساله احتمالاً از مبحث لَ و لِ در الصاحبى استخراج شده است.
- متخیر الالفاظ، فرهنگ لغتى است در ۱۱۴ باب، در هر باب آن درباره یک مفهوم خاص بحث شده است.
- المجمل فى اللغة.
- المذکر و المونث.
- مقالة فى اسماء اعضاء الانسان یا خلقالانسان.
- مقالة کلاّ و ما جاء منها فى کتابالله.
- النیروز، رساله کوتاهى است درباره معرب واژه نوروز، توضیحاتى درباره جشن های ایرانیان و نیز واژههای عربى که بر وزن فیعول آمده است.
ب - آثار خطى:
- اخلاق النبى صلی الله علیه و آله: نسخهای از آن در قازان موجود است.
- الانواء، کتابى است درباره تأثیر ستارگان، در ۱۰ باب که نسخههای متعددی از آن در کتابخانه سپهسالار و دانشگاه آمریکایى بیروت موجود است.
- تفسیر اسماء النبى صلی الله علیه و آله: این کتاب ظاهراً همان است که حاجى خلیفه آن را «اسماء النبى صلی الله علیه و آله» و بغدادی «المنبى فى تفسیر اسماء النبى صلی الله علیه و آله» نامیده است.
- حلیة الفقهاء، که شرحى است بر مختصر مزنى.
- رسالة فى فرائض العرب، که نسخهای از آن در کتابخانه فاتح استانبول موجود است.
- رسالة فى المعاریض. نسخهای از این اثر در کتابخانه نجیب پاشا در ترکیه مضبوط است.
- شرح دیوان الحماسة ابوتمام، که نسخههایى از آن در کتابخانة سپهسالار و لالهلى موجود است.
- فوائد الفاظ القرآن: نسخه ناقصى از آن در کتابخانه عاشر افندی موجود است.
- قصص النهار و سمراللیل، که احتمالاً همان است که یاقوت و صفدی از آن با عنوان «اللیل والنهار» نام بردهاند.
- الیشکریات: یک نسخه از این کتاب در ظاهریه دمشق موجود است.
ج - آثار یافت نشده:
- اشتقاق اسماء البلدان
- اصول الفقه
- الاضداد
- الافراد، که همان الوجوه والنظائر است که رمضان عبدالتواب و هلال ناجى آن را کتابى دیگر پنداشتهاند.
- الامالى
- الامثلة الاسجاع، که خود وی در پایان کتاب الاتباع والمزاوجة به آن اشاره کرده است.
- الانتصار لثعلب
- التاج
- الثیاب والحلى و یا الشیات والحلى
- جامع التأویل فى تفسیر القرآن، که در ۴ جلد بوده است.
- الجوابات
- الحبیر المُذهَب
- الحَجَر؛ گفتهاند که ابن فارس کتاب الحَجَر را در همدان تألیف کرد و برای صاحب بن عباد فرستاد، اما صاحب به دلیل وابستگى او به خاندان ابوالفتح ابن عمید، نخست فرمان داد تا آن را بازگردانند، اما سپس ادب دوستى او، وی را از این کار بازداشت و پاداشى گرچه اندک برای او فرستاد.
- الحماسة المحدثة
- دارات العرب
- ذم الغیبة
- رسالة فى ما و انواعها
- رسالة مختصة بالفرق بین الوعد والوعید
- شرح رسالة ابوهلال عسکری
- شرح رسالة الزهری الى عبدالملک بن مروان
- علل الغریب المصنف
- العم والخال
- غریب اعراب القرآن
- الفریدة و الخریدة
- فضل الصلوة على النبى
- کتاب المیرة
- کفایة المتعلمین فى اختلاف النحویین، که به گفته سزگین تا قرن ۷ق در کتابخانهای در حلب موجود بوده است.
- ما جاء فى اخلاق المؤمنین
- مأخذ العلم
- المحصل فى النحو
- محنة الاریب
- المدخل الى علم النحت
- المسائل الخمس
- المعاش والکسب
- مقدمة الفرائض
- مقدمة فى النحو
- الموازنة
- یواقیت الحکم.
منابع
- دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، مدخل" ابن فارس" از محمد سیدی، ج۴.
- اثرآفرینان، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ایران، ج۱، ص۱۲۹.