آیه 161 سوره شعراء: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَلَا تَتَّقُونَ|سوره=26|آیه =1...» ایجاد کرد) |
(←معانی کلمات آیه) |
||
(۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | |||
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == | ||
سطر ۵۳: | سطر ۵۲: | ||
قوم لوط (نيز) انبيا را تكذيب كردند. زمانى كه برادرشان لوط به آنان گفت: آيا (از شرك وانحراف دورى، و از خدا) پروا نمىكنيد؟ همانا من براى شما پيامبرى امين هستم. پس، از خداوند پروا كنيد و مرا اطاعت نماييد. | قوم لوط (نيز) انبيا را تكذيب كردند. زمانى كه برادرشان لوط به آنان گفت: آيا (از شرك وانحراف دورى، و از خدا) پروا نمىكنيد؟ همانا من براى شما پيامبرى امين هستم. پس، از خداوند پروا كنيد و مرا اطاعت نماييد. | ||
+ | |||
+ | وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلى رَبِّ الْعالَمِينَ «164» | ||
+ | |||
+ | و من در برابر رسالتم از شما مزدى درخواست نمىكنم. (زيرا) مزد من تنها بر پروردگار جهانيان است. | ||
+ | |||
+ | ===نکته ها=== | ||
+ | |||
+ | حضرت لوط با حضرت ابراهيم همزمان بودند، ولى در اين سوره فاصلهى داستان ابراهيم و لوط حدود يكصد آيه است و اين، به خاطر آن است كه در نقلهاى قرآن عبرتها مهم است، نه تنظيم و سير تاريخى. | ||
+ | |||
+ | جلد 6 - صفحه 359 | ||
+ | |||
+ | ===پیام ها=== | ||
+ | |||
+ | 1- موضوعات اصلى را سرفصل كلام خود قرار دهيد. كَذَّبَتْ ثَمُودُ ... | ||
+ | |||
+ | (در آغاز تاريخ تمام انبيا در اين سوره، كلمهى «كَذَّبَتْ» مطرح شده و اين به جهت آن است كه هدف از نقل تاريخ آن بزرگواران در اين سوره، بيان تكذيب مردم لجوج و كيفر الهى آنان است.) | ||
+ | |||
+ | 2- تكذيب يك پيامبر به منزلهى تكذيب همهى پيامبران است. كَذَّبَتْ ... الْمُرْسَلِينَ (با اينكه هر قومى پيامبر خود را تكذيب مىكرد، ولى چون انبيا داراى هدف وبرنامه واحدى هستند، تكذيب يكى از آنها به منزله تكذيب همه آنان است) | ||
+ | |||
+ | 3- رابطهى رهبر آسمانى با مردم، رابطهى برادرى است. «أَخُوهُمْ» | ||
+ | |||
+ | 4- كسى كه پرواى درونى ندارد، از هر جهت آسيب پذير است و هيچ حقّى را نمىپذيرد. «أَ لا تَتَّقُونَ» | ||
+ | |||
+ | 5- رهبران آسمانى بايد به سراغ مردم روند و خود و اهداف خود را به آنان عرضه كنند. أَ لا تَتَّقُونَ إِنِّي لَكُمْ ... | ||
+ | |||
+ | 6- تقوا، بستر و زمينهى حقّ پذيرى و اطاعت از انبيا است. «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ» | ||
+ | |||
+ | 7- ديندارى، بدون اطاعت از رهبرى كامل نيست. «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ» | ||
+ | |||
+ | 8- اگر به مال مردم چشم ندوزيم، سخنان ما بيشتر اثر مىكند. «ما أَسْئَلُكُمْ» | ||
+ | |||
+ | 9- كسى مىتواند از مردم بىنياز باشد كه توكّلش بر خداوند زياد باشد. «إِلَّا عَلى رَبِّ الْعالَمِينَ» | ||
}} | }} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۴:۵۶
<<160 | آیه 161 سوره شعراء | 162>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
هنگامی که مهربان برادر آنها لوط به آنان گفت: آیا خدا ترس و پرهیزکار نمیشوید؟
هنگامی که که برادرشان لوط به آنان گفت: آیا [از سرانجام شرک و طغیان که خشم و عذاب خداست] نمی پرهیزید؟
آنگاه برادرشان لوط به آنان گفت: «آيا پروا نداريد؟
آنگاه كه برادرشان لوط گفت: آيا پروا نمىكنيد؟
هنگامی که برادرشان لوط به آنان گفت: «آیا تقوا پیشه نمیکنید؟!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْسَلِينَ «160» إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَ لا تَتَّقُونَ «161» إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ «162» فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ «163»
قوم لوط (نيز) انبيا را تكذيب كردند. زمانى كه برادرشان لوط به آنان گفت: آيا (از شرك وانحراف دورى، و از خدا) پروا نمىكنيد؟ همانا من براى شما پيامبرى امين هستم. پس، از خداوند پروا كنيد و مرا اطاعت نماييد.
وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلى رَبِّ الْعالَمِينَ «164»
و من در برابر رسالتم از شما مزدى درخواست نمىكنم. (زيرا) مزد من تنها بر پروردگار جهانيان است.
نکته ها
حضرت لوط با حضرت ابراهيم همزمان بودند، ولى در اين سوره فاصلهى داستان ابراهيم و لوط حدود يكصد آيه است و اين، به خاطر آن است كه در نقلهاى قرآن عبرتها مهم است، نه تنظيم و سير تاريخى.
جلد 6 - صفحه 359
پیام ها
1- موضوعات اصلى را سرفصل كلام خود قرار دهيد. كَذَّبَتْ ثَمُودُ ...
(در آغاز تاريخ تمام انبيا در اين سوره، كلمهى «كَذَّبَتْ» مطرح شده و اين به جهت آن است كه هدف از نقل تاريخ آن بزرگواران در اين سوره، بيان تكذيب مردم لجوج و كيفر الهى آنان است.)
2- تكذيب يك پيامبر به منزلهى تكذيب همهى پيامبران است. كَذَّبَتْ ... الْمُرْسَلِينَ (با اينكه هر قومى پيامبر خود را تكذيب مىكرد، ولى چون انبيا داراى هدف وبرنامه واحدى هستند، تكذيب يكى از آنها به منزله تكذيب همه آنان است)
3- رابطهى رهبر آسمانى با مردم، رابطهى برادرى است. «أَخُوهُمْ»
4- كسى كه پرواى درونى ندارد، از هر جهت آسيب پذير است و هيچ حقّى را نمىپذيرد. «أَ لا تَتَّقُونَ»
5- رهبران آسمانى بايد به سراغ مردم روند و خود و اهداف خود را به آنان عرضه كنند. أَ لا تَتَّقُونَ إِنِّي لَكُمْ ...
6- تقوا، بستر و زمينهى حقّ پذيرى و اطاعت از انبيا است. «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ»
7- ديندارى، بدون اطاعت از رهبرى كامل نيست. «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ»
8- اگر به مال مردم چشم ندوزيم، سخنان ما بيشتر اثر مىكند. «ما أَسْئَلُكُمْ»
9- كسى مىتواند از مردم بىنياز باشد كه توكّلش بر خداوند زياد باشد. «إِلَّا عَلى رَبِّ الْعالَمِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَ لا تَتَّقُونَ (161)
إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ: ياد بياور زمانى را كه فرمود برادر ايشان لوط، مراد برادر نسبى است چنانكه مكرر مذكور شد. نزد بعضى مراد اخوت شفقت است، زيرا ميان حضرت لوط و اهل مؤتفكات علاقه نسبت نبود. حاصل آنكه لوط فرمود: أَ لا تَتَّقُونَ: آيا نمىترسيد از خداى در ارتكاب معاصى عظيمه. «1»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْسَلِينَ (160) إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَ لا تَتَّقُونَ (161) إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ (162) فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ (163) وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلى رَبِّ الْعالَمِينَ (164)
أَ تَأْتُونَ الذُّكْرانَ مِنَ الْعالَمِينَ (165) وَ تَذَرُونَ ما خَلَقَ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ أَزْواجِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ عادُونَ (166) قالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ يا لُوطُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَجِينَ (167) قالَ إِنِّي لِعَمَلِكُمْ مِنَ الْقالِينَ (168) رَبِّ نَجِّنِي وَ أَهْلِي مِمَّا يَعْمَلُونَ (169)
فَنَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ أَجْمَعِينَ (170) إِلاَّ عَجُوزاً فِي الْغابِرِينَ (171) ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ (172) وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ مَطَراً فَساءَ مَطَرُ الْمُنْذَرِينَ (173) إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ (174)
وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ (175)
ترجمه
تكذيب كردند قوم لوط فرستادگان را
هنگاميكه گفت بآنها
جلد 4 صفحه 123
برادرشان لوط آيا نمىپرهيزيد
همانا من براى شما پيمبرى امينم
پس بترسيد از خدا و اطاعت كنيد مرا
و نميخواهم از شما بر آن هيچ مزدى نيست مزد من مگر بر پروردگار جهانيان
آيا وارد ميشويد بر پسران از اهل عالم
و واميگذاريد آنچه را آفريد براى شما پروردگارتان از جفتهاتان بلكه شمائيد گروهى تعدّى كنندگان
گفتند هر آينه اگر باز نه ايستادى اى لوط البته خواهى بود از بيرون كرده شدگان
گفت همانا من كردار شما را از دشمنانم
پروردگارا نجات ده من و كسان مرا از آنچه ميكنند
پس نجات داديم او و كسانش را همگى
مگر پير زنى كه بود در باقى ماندگان
پس هلاك كرديم ديگران را
و بارانديم بر آنها بارانى پس بد بود باران بيم داده شدگان
همانا در اين آيتى است و نباشند بيشترشان گروندگان
و همانا پروردگار تو او است تواناى مهربان.
تفسير
خداوند متعال بعد از پنج آيه كه تفسير آنها در قصص سابقه گذشت قول حضرت لوط را كه شرح حال آن در سوره اعراف مستوفى ذكر شد نقل نموده كه بقوم خود بر سبيل انكار و ملامت فرمود آيا شما از ميان اهل عالم براى دفع شهوت مردانرا اختيار نموديد و با آنها نزديكى ميكنيد با آنكه اين عمل قبيح و مضرّى است و وامىگذاريد و نزديكى نميكنيد با آنچه خدا خلق فرموده براى انتفاع شما از جنس زنانتان با آنكه آنها بهتر و پاكيزهترند براى آن عمل پس شما مردمان مستقيمى نيستيد بلكه متعدّى و متجاوز از حدّ اعتدال و از حلال به حرام و از پاكيزه به پليديد يا دشمن انسانيّت و اخلاقيد كه چنين عمل شنيعى را مرتكب ميشويد قوم در جواب گفتند از اين سخنان دست بردار والا تو را نفى بلد خواهيم نمود و بايد از ميان ما بيرون بروى آنحضرت فرمود من با اين كار شما بسيار مخالفم بطوريكه نميتوانم به بينم و چيزى نگويم و از خدا خواست كه او و خانوادهاش را از تبعات و وبال اعمال آنها نجات دهد و خداوند اجابت فرمود و او و تمام خانواده و پيروانش را در وقت نزول عذاب از ميان آنها خارج فرمود و فقط زنش را كه پيرو موافق با آنها و مخالف با او بود با قوم باقى گذارد و همه بهلاكت رسيدند ببارانيكه از سنگ بر آنها باريد و بد بارانى بود براى كسانيكه بيم دادند آنها را انبيا از خدا ولى بخرجشان نرفت و بعاقبت وخيم
جلد 4 صفحه 124
آن گرفتار شدند و تفصيل اين قضايا در سور سابقه كه شرح حال انبياء در آنها ذكر شده گذشته است و آيات اخيره در قصص سابقه، مفسر و نكته تكرار آن اخيرا مبيّن گرديد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِذ قالَ لَهُم أَخُوهُم لُوطٌ أَ لا تَتَّقُونَ (161) إِنِّي لَكُم رَسُولٌ أَمِينٌ (162) فَاتَّقُوا اللّهَ وَ أَطِيعُونِ (163) وَ ما أَسئَلُكُم عَلَيهِ مِن أَجرٍ إِن أَجرِيَ إِلاّ عَلي رَبِّ العالَمِينَ (164)
اينکه چهار آيه بعين مطابق با آيات در مورد هود و صالح است و شرحش گذشت فقط شخص نبي مختلف است.
79
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 161)- سپس اشارهای به دعوت حضرت لوط میکند که هماهنگ با
ج3، ص392
کیفیت دعوت دیگر پیامبران گذشته است میگوید: «در آن هنگام که برادرشان لوط به آنها گفت: آیا تقوا پیشه نمیکنید»؟! (إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَ لا تَتَّقُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم