آیه 70 سوره مریم: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِينَ هُمْ أَوْلَىٰ بِهَا صِلِي...» ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←تفسیر آیه) |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | صليا: صلى: ملازمت بريان كردن. دخول، سوختن، چشيدن عذاب. | |
+ | «صلّى» مصدر است مانند مضى. | ||
+ | <ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref> | ||
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == | ||
سطر ۵۰: | سطر ۵۲: | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
+ | ثُمَّ لَنَنْزِعَنَّ مِنْ كُلِّ شِيعَةٍ أَيُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمنِ عِتِيًّا «69» | ||
+ | |||
+ | سپس از هر گروهى، كسانى را كه بر خداى رحمان سركشتر بودند، جدا خواهيم كرد. | ||
+ | |||
+ | تفسير نور(10جلدى)، ج5، ص: 297 | ||
+ | |||
ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِينَ هُمْ أَوْلى بِها صِلِيًّا «70» | ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِينَ هُمْ أَوْلى بِها صِلِيًّا «70» | ||
سطر ۶۱: | سطر ۶۹: | ||
1- گناهكاران در قيامت از هم جدا و طبقهبندى مىشوند. لَنَنْزِعَنَّ مِنْ كُلِّ شِيعَةٍ ... | 1- گناهكاران در قيامت از هم جدا و طبقهبندى مىشوند. لَنَنْزِعَنَّ مِنْ كُلِّ شِيعَةٍ ... | ||
− | |||
(كسانى كه در برابر خداى رحمان بيشتر طغيان كنند، حساب و عذاب خاص و شديدترى خواهند داشت.) | (كسانى كه در برابر خداى رحمان بيشتر طغيان كنند، حساب و عذاب خاص و شديدترى خواهند داشت.) | ||
− | 2- خلافكاران سه گروهاند: گروهى كه شخصاً خلاف مىكنند، گروهى كه وسيله و واسطهى انجام خلاف ديگران مىشوند. و افرادى كه به تخلّف ديگران راضىاند. بديهى است كه گناه و كيفر هر يك از سه گروه مذكور تفاوت دارد. | + | 2- خلافكاران سه گروهاند: گروهى كه شخصاً خلاف مىكنند، گروهى كه وسيله و واسطهى انجام خلاف ديگران مىشوند. و افرادى كه به تخلّف ديگران راضىاند. بديهى است كه گناه و كيفر هر يك از سه گروه مذكور تفاوت دارد. أَيُّهُمْ أَشَدُّ ... |
− | |||
− | أَيُّهُمْ أَشَدُّ ... | ||
3- با اينكه خداوند سرچشمهى همهى رحمتهاست، ولى انسان در برابر او گردنكش است. «عَلَى الرَّحْمنِ عِتِيًّا» | 3- با اينكه خداوند سرچشمهى همهى رحمتهاست، ولى انسان در برابر او گردنكش است. «عَلَى الرَّحْمنِ عِتِيًّا» |
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۵
<<69 | آیه 70 سوره مریم | 71>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
آنگاه ما آنهایی را که سزاوارتر به درآمدن به آتش دوزخند بهتر میشناسیم.
سپس ما به کسانی که برای سوختن در دوزخ سزاوارترند، داناتریم.
پس از آن، به كسانى كه براى درآمدن به [جهنّم] سزاوارترند خود داناتريم.
و ما آنهايى را كه سزاوارتر به داخل شدن در آتش و سوختن در آن باشند، بهتر مىشناسيم.
بعد از آن، ما بخوبی از کسانی که برای سوختن در آتش سزاوارترند، آگاهتریم!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
صليا: صلى: ملازمت بريان كردن. دخول، سوختن، چشيدن عذاب. «صلّى» مصدر است مانند مضى. [۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
ثُمَّ لَنَنْزِعَنَّ مِنْ كُلِّ شِيعَةٍ أَيُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمنِ عِتِيًّا «69»
سپس از هر گروهى، كسانى را كه بر خداى رحمان سركشتر بودند، جدا خواهيم كرد.
تفسير نور(10جلدى)، ج5، ص: 297
ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِينَ هُمْ أَوْلى بِها صِلِيًّا «70»
آنگاه ما مىدانيم چه كسانى از آنها براى سوختن در دوزخ سزاوارترند.
نکته ها
كلمهى «شِيعَةٍ»، هم به معناى پيروان شخص است و هم گروهى كه بر مسلكى اتفاق نمايند. «عِتِيًّا» به معناى تمرّد و سركشى است. «صِلِيًّا» به معناى روشن كردن آتش، سوزاندن با آتش و ورود در آتش است.
پیام ها
1- گناهكاران در قيامت از هم جدا و طبقهبندى مىشوند. لَنَنْزِعَنَّ مِنْ كُلِّ شِيعَةٍ ... (كسانى كه در برابر خداى رحمان بيشتر طغيان كنند، حساب و عذاب خاص و شديدترى خواهند داشت.)
2- خلافكاران سه گروهاند: گروهى كه شخصاً خلاف مىكنند، گروهى كه وسيله و واسطهى انجام خلاف ديگران مىشوند. و افرادى كه به تخلّف ديگران راضىاند. بديهى است كه گناه و كيفر هر يك از سه گروه مذكور تفاوت دارد. أَيُّهُمْ أَشَدُّ ...
3- با اينكه خداوند سرچشمهى همهى رحمتهاست، ولى انسان در برابر او گردنكش است. «عَلَى الرَّحْمنِ عِتِيًّا»
4- عذاب دوزخ داراى نظامى حساب شده و دقيق است و علم خداوند ضامن آن دقّت و تفكيك است. ثُمَّ لَنَنْزِعَنَ ... أَيُّهُمْ أَشَدُّ ... لَنَحْنُ أَعْلَمُ ...
5- جهنّم، طبقات ودركات مختلفى دارد ونسبت به شدّت وضعف گناه، تفاوت خواهد داشت ومراتب استحقاق هر يك بر خدا پوشيده نيست. «لَنَحْنُ أَعْلَمُ»
تفسير نور(10جلدى)، ج5، ص: 298
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِينَ هُمْ أَوْلى بِها صِلِيًّا (70)
ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ: پس ما داناتريم. بِالَّذِينَ هُمْ أَوْلى بِها صِلِيًّا: به آنان كه
جلد 8 - صفحه 212
ايشان سزاوارترند به جهنم به درآمدن، يعنى مىدانيم كيست سزاوار آنكه اول او را جدا بايد كرد و در آتش افكند و به شدت عذاب و لزوم عقاب او را معذب ساخت.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ يَقُولُ الْإِنْسانُ أَ إِذا ما مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَيًّا (66) أَ وَ لا يَذْكُرُ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَمْ يَكُ شَيْئاً (67) فَوَ رَبِّكَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَ الشَّياطِينَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِيًّا (68) ثُمَّ لَنَنْزِعَنَّ مِنْ كُلِّ شِيعَةٍ أَيُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمنِ عِتِيًّا (69) ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِينَ هُمْ أَوْلى بِها صِلِيًّا (70)
ترجمه
- و ميگويد آدمى آيا وقتى كه مردم هر آينه بعد از اين بيرون آورده شوم زنده
آيا ياد آور نميشود آدمى كه ما آفريديم او را از پيش با آنكه نبود چيزى
پس قسم بپروردگار تو كه هر آينه جمع كنيم آنها و شيطانها را پس حاضر كنيم البتّه آنها را گرداگرد جهنّم بزانو در آمدگان
پس بيرون ميآوريم البتّه از هر فرقهاى هر كدام از آنها را كه شديدتر باشند بر خدا از راه نافرمانى
پس هر آينه ما داناتريم بآنانكه آنها سزاوارترند بجهنّم در انداختن.
تفسير
روايت شده است كه ابىّ بن خلف استخوان پوسيدهاى را در دست گرفت و نرم نمود و بباد داد و گفت كه محمد گمان ميكند كه ما بعد از مردن زنده ميشويم اين محال است پس اين آيه نازل شد و بعضى او را وليد بن مغيره دانستهاند در هر حال خداوند در جواب گوينده اين قبيل كلمات از افراد انسان چون مجرّد استبعادى بيش نيست جوابى فرموده كه رفع استبعاد شود و براى اين غرض جوابى بهتر از اين نيست چون هر كس متذكّر ابتداء خلق خودش شود مىيابد كه هيچ چيز نبوده و همه چيز شده و ميداند آنكس كه قدرت داشته از هيچ چنين موجود تمام و كمالى بوجود آورد قادر است آنرا ثانيا نابود كند و باز بصورت اوّل درآورد چون اختراع هر مصنوعى مشكلتر از ايجاد مثل آنست و بعضى يذكّر بتشديد كاف قرائت نمودهاند و اين با معناى تذكّر و تفكّر مناسبتر است در كافى از امام صادق عليه السّلام روايت نموده كه لم يك شيئا يعنى نه مقدّر بود و نه كائن و در محاسن از آنحضرت نقل نموده
جلد 3 صفحه 486
كه نه در كتابى بود و نه در علمى و قمّى ره فرموده كه ذكرى از او نبود و روايت شده كه كفّار محشور ميشوند در قيامت با اقران خودشان از شياطينى كه آنها را اغواء نمودند هر كافرى با شيطان خود در زنجيرى بنابراين محتمل است و او در و الشياطين بمعناى مع باشد و ممكن است و او عاطفه باشد يعنى تصوّر باطلى كردند كه محشور نميشوند قسم بخداوند محشور ميكنيم آنها را كه منكر معادند بعلاوه شياطين و ملا عينى را كه اين وسوسههاى باطل را مينمايند پس حاضر ميگردانيم آنها را گرداگرد جهنّم در حاليكه از شدّت هول و وحشت و سنگينى بار گناه و خفّت بكندههاى زانوشان بزمين در آيند و قوّت برخاستن نداشته باشند چون جثى جمع جاثى است و آن كسى باشد كه مانند شتر بدو كنده زانو بزمين در آيد شايد خداوند خواسته باشد آنها را بانواع عذاب معذّب فرمايد چون خفّتى بالاتر از اين نيست كه در انظار اهل ايمان به اين وارد در محشر و جاى گير در اطراف جهنّم شوند پس بيرون ميآوريم از ميان هر امّت و ملّتى كه تابع دينى و مذهب باطلى باشند براى دخول در جهنّم عاصى و نافرمان و سركشترين آنها را و ما بهتر ميدانيم كه كدام يك از آنها سزاوارترند بآنكه در قعر جهنّم جاىگير شوند لذا زودتر در آن انداخته شوند و گفتهاند آنها پيشروان و رؤساء هر فرقه ضالّهاى ميباشند كه در دنيا پيش قدم در كفر بودند در آخرت هم بايد پيش قدم در دخول جهنّم باشند و عتى و صلى هر دو مصدرند كه تميز از اشدّ و اولى واقع شدهاند ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
ثُمَّ لَنَحنُ أَعلَمُ بِالَّذِينَ هُم أَولي بِها صِلِيًّا (70)
پس هر آينه ما داناتريم بكساني که آنها سزاوارترند بجهنم و عذابهاي آن از حيث احتراق و سوختن بآتش.
ثُمَّ لَنَحنُ أَعلَمُ چون علم الهي ذاتي و عين ذات و غير متناهي و غير محدود است از باطن و ظاهر هر که با خبر است. (بالذين) از كفار و منافقين و مخالفين و معاندين و اهل معاصي. هُم أَولي بِها آنهايي که استحقاق عذاب بيشتر و زيادتر و سختتر دارند. صليّا احتراق و سوزش آنها زيادتر است چنانچه ميفرمايد:
در سوره اعلي وَ يَتَجَنَّبُهَا الأَشقَي الَّذِي يَصلَي النّارَ الكُبري آيه 11 و 12
جلد 12 - صفحه 471
12 وَ يَصلي سَعِيراً انشقاق آيه 12- وَ سَيَصلَونَ سَعِيراً نساء آيه 11 ثُمَّ الجَحِيمَ صَلُّوهُ حاقه آيه 31 الي غير ذلک از آيات شريفه، و از براي اينکه ماده معاني ديگري است مثل صلوة بمعني نماز که در قرآن موارد بسياري امر نماز را بيان فرموده و بمعني دعاء وَ صَلِّ عَلَيهِم إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُم و بمعني شمول رحمت و طلب رحمت.
أُولئِكَ عَلَيهِم صَلَواتٌ مِن رَبِّهِم بقره 153 إِنَّ اللّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَي النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيهِ وَ سَلِّمُوا تَسلِيماً احزاب آيه 56.
(تنبيه) نعم بهشتي و عذابهاي جهنمي ذي روح هستند اهل بهشت به مقدار قابليت خود از نعم بهشتي التذاذ ميبرند يك درجه دو درجه الي هزار درجه بسا التذاذ ميبرند هر كدام بتفاوت درجات ايمان و مراتب اخلاقي و زيادتي اعمال صالحه، و اهل عذاب هم بتفاوت دركات مفر و عناد و صفات خبيثه و اعمال سيئه معذّب مي شوند، مثلا در بهشت يك ماكول مامور است باين يك درجه لذت بخشد، و بديگري هزار درجه و يك عذاب مثل آتش مأمور است باين يك مرتبه بسوزاند، و بآن هزار مرتبه، چنانچه در دنيا هم ايمان و كفر اخلاق حسنه و سيئه اعمال صالحه و سيئه تفاوت درجات زياد دارد، و قياس ايمان علي عليه السّلام را و صفات حميده و عبادات و اعمال صالحه او را با ادني درجه اهل ايمان و هكذا انفاق اوّلي و دومي را با ضعيف ترين كفار و معاندين.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 70)- باز روی این معنی تأکید کرده، میگوید: «سپس ما به خوبی از کسانی که برای سوختن در آتش اولویت دارند آگاهیم» (ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِینَ هُمْ أَوْلی بِها صِلِیًّا). دقیقا آنها را انتخاب میکنیم و در این انتخاب هیچ گونه اشتباهی رخ نخواهد داد.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم