آیه 81 سوره حجر: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|وَآتَيْنَاهُمْ آيَاتِنَا فَكَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِينَ|سوره=15...» ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←تفسیر آیه) |
||
(۳ نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است) | |||
سطر ۴۳: | سطر ۴۳: | ||
«آیَاتِنَا»: مراد آیههای کتاب آسمانی یا معجزات حسّی است. | «آیَاتِنَا»: مراد آیههای کتاب آسمانی یا معجزات حسّی است. | ||
− | == تفسیر آیه == | + | ==تفسیر آیه== |
<tabber> | <tabber> | ||
تفسیر نور= | تفسیر نور= | ||
سطر ۵۰: | سطر ۵۰: | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
+ | وَ لَقَدْ كَذَّبَ أَصْحابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ «80» | ||
− | }} | + | وهمانا (قوم ثمود) اهالى حِجر نيز پيامبران را تكذيب كردند، |
+ | |||
+ | وَ آتَيْناهُمْ آياتِنا فَكانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ «81» | ||
+ | |||
+ | وما آيات خود را به آنان ارائه داديم، ولى آنها از آيات ما روىگردان شدند. | ||
+ | |||
+ | وَ كانُوا يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً آمِنِينَ «82» | ||
+ | |||
+ | و آنان خانههاى امن در دل كوهها مىتراشيدند. | ||
+ | |||
+ | فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُصْبِحِينَ «83» | ||
+ | |||
+ | (امّا سرانجام) صيحه (مرگبار)، صبحگاهان آنان را فراگرفت. | ||
+ | |||
+ | فَما أَغْنى عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ «84» | ||
+ | |||
+ | و آنچه را بدست آورده بودند بكارشان نيامد. | ||
+ | |||
+ | جلد 4 - صفحه 476 | ||
+ | |||
+ | ===نکته ها=== | ||
+ | |||
+ | «حجر» نام شهرى است كه قوم ثمود در آن زندگى مىكردند و به طور كلى به محل سكونت نيز گفته مىشود. «حجر» به معناى دامن مادر و «حجر اسماعيل» و «حجره» از همين كلمه مىباشد «1» و نام اين سوره از اين آيه گرفته شده است. | ||
+ | |||
+ | از كلمهى «الْمُرْسَلِينَ» استفاده مىشود: اصحابحِجر، غير از حضرت صالح، پيامبران ديگر نيز داشتهاند، وبعضى مىگويند چون تكذيب يك پيامبر در واقع تكذيب همه انبياست، لذا مرسلين آمده است. | ||
+ | |||
+ | مراد از «صيحه» در اينجا، صاعقه است، به دليل آيه: «أَنْذَرْتُكُمْ صاعِقَةً مِثْلَ صاعِقَةِ عادٍ وَ ثَمُودَ» «2» | ||
+ | |||
+ | ===پیام ها=== | ||
+ | |||
+ | 1- تمام انبيا داراى معجزه بودهاند. «آتَيْناهُمْ آياتِنا» | ||
+ | |||
+ | 2- افراد لجوج فرصت فكر كردن به خود نمىدهند. آتَيْناهُمْ ... فَكانُوا ... | ||
+ | |||
+ | 3- اعراض از حقّ وبىاعتنايى به مردان حقّ، براى گروهى يك عادت است. «فَكانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ» | ||
+ | |||
+ | 4- به خانههاى سنگى و محكم مغرور نشويد، كه در برابر اراده الهى متلاشى مىشوند. يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً ... فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ | ||
+ | ---- | ||
+ | «1». تفسير مجمعالبيان. | ||
+ | |||
+ | «2». فصّلت، 13.}} | ||
|-| | |-| |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۰۴:۵۷
<<80 | آیه 81 سوره حجر | 82>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و از آیاتی که ما بر آنان فرستادیم رو گردانیدند.
و ما آیات و نشانه های خود را به آنان نشان دادیم، ولی از آنان روی گردان شدند.
و آيات خود را به آنان داديم، و[لى] از آنها اعراض كردند.
آيات خويش را بر آنان رسانيديم ولى از آن اعراض مىكردند.
ما آیات خود را به آنان دادیم؛ ولی آنها از آن روی گرداندند!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«آیَاتِنَا»: مراد آیههای کتاب آسمانی یا معجزات حسّی است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَقَدْ كَذَّبَ أَصْحابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ «80»
وهمانا (قوم ثمود) اهالى حِجر نيز پيامبران را تكذيب كردند،
وَ آتَيْناهُمْ آياتِنا فَكانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ «81»
وما آيات خود را به آنان ارائه داديم، ولى آنها از آيات ما روىگردان شدند.
وَ كانُوا يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً آمِنِينَ «82»
و آنان خانههاى امن در دل كوهها مىتراشيدند.
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُصْبِحِينَ «83»
(امّا سرانجام) صيحه (مرگبار)، صبحگاهان آنان را فراگرفت.
فَما أَغْنى عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ «84»
و آنچه را بدست آورده بودند بكارشان نيامد.
جلد 4 - صفحه 476
نکته ها
«حجر» نام شهرى است كه قوم ثمود در آن زندگى مىكردند و به طور كلى به محل سكونت نيز گفته مىشود. «حجر» به معناى دامن مادر و «حجر اسماعيل» و «حجره» از همين كلمه مىباشد «1» و نام اين سوره از اين آيه گرفته شده است.
از كلمهى «الْمُرْسَلِينَ» استفاده مىشود: اصحابحِجر، غير از حضرت صالح، پيامبران ديگر نيز داشتهاند، وبعضى مىگويند چون تكذيب يك پيامبر در واقع تكذيب همه انبياست، لذا مرسلين آمده است.
مراد از «صيحه» در اينجا، صاعقه است، به دليل آيه: «أَنْذَرْتُكُمْ صاعِقَةً مِثْلَ صاعِقَةِ عادٍ وَ ثَمُودَ» «2»
پیام ها
1- تمام انبيا داراى معجزه بودهاند. «آتَيْناهُمْ آياتِنا»
2- افراد لجوج فرصت فكر كردن به خود نمىدهند. آتَيْناهُمْ ... فَكانُوا ...
3- اعراض از حقّ وبىاعتنايى به مردان حقّ، براى گروهى يك عادت است. «فَكانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ»
4- به خانههاى سنگى و محكم مغرور نشويد، كه در برابر اراده الهى متلاشى مىشوند. يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً ... فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ
«1». تفسير مجمعالبيان.
«2». فصّلت، 13.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ آتَيْناهُمْ آياتِنا فَكانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ (81)
وَ آتَيْناهُمْ آياتِنا: و داديم ايشان را آيات خود را. مراد بيرون آمدن شتر سرخ موى شيردار از ميان كوه. فَكانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ: پس بودند آن قوم از آيات بينه و علامات داله بر حق و حقانيت، اعراضكنندگان و رو برگردندگان، يعنى به عوض آنكه تفكر و تأمل نمايند در آن آيات و ايمان آرند، كفر ورزيده و معرض شدند، و در عناد و لجاج افزودند.
«1» نهج البلاغه، حكمت 297.
جلد 7 - صفحه 138
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُشْرِقِينَ (73) فَجَعَلْنا عالِيَها سافِلَها وَ أَمْطَرْنا عَلَيْهِمْ حِجارَةً مِنْ سِجِّيلٍ (74) إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِلْمُتَوَسِّمِينَ (75) وَ إِنَّها لَبِسَبِيلٍ مُقِيمٍ (76) إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ (77)
وَ إِنْ كانَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ لَظالِمِينَ (78) فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ وَ إِنَّهُما لَبِإِمامٍ مُبِينٍ (79) وَ لَقَدْ كَذَّبَ أَصْحابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ (80) وَ آتَيْناهُمْ آياتِنا فَكانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ (81) وَ كانُوا يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً آمِنِينَ (82)
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُصْبِحِينَ (83) فَما أَغْنى عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ (84)
ترجمه
پس گرفت آنها را صيحه آسمانى وارد در وقت طلوع آفتاب شدگان
پس گردانديم زبرش را زيرش و بارانديم بر آنها سنگهائى از گل سنگ شده
همانا در اين هر آينه نشانهها است براى اهل فراست
و همانا آنها هر آينه براهى است ثابت
بدرستيكه در اين نشانهاى است براى اهل ايمان
و همانا بودند اهل بلدأيكه هر آينه ستمكاران
پس انتقام كشيديم از آنها و بدرستيكه آن دو هر آينه در راهى روشنند
و بتحقيق تكذيب كردند اهل وادى حجر پيغمبران را
و داديم بآنها نشانههاى خودمان را پس بودند از آنها اعراض كنندگان
و بودند كه مىتراشيدند از كوهها خانهها را ايمنان
پس گرفت آنها را صيحه آسمانى بامداد كنندگان
پس بىنياز نكرد آنها را آنچه بودند كه كسب ميكردند.
.
جلد 3 صفحه 261
تفسير
بيان عاقبت كار قوم لوط است كه فرياد مهيب جبرئيل مقارن طلوع آفتاب بآنها رسيد و بال خود را در زير زمين بلد آنها فرو برد و از جا كند و بآسمان برد و وارونه نمود و بزمين زد و زير و زبر نمود و در اينحال بارانى از سجّيل كه معرّب سنگ گل است بر آنها باريدن گرفت كه ديّارى را از آنها باقى نگذارد حتى بكسانيكه در شهر نبودند و باطراف مسافرت نموده بودند هم اصابت كرد و هلاك نمود چنانچه در سوره هود گذشت و در اين هلاكت قوم لوط و زير و زبر شدن بلدشان آياتى است بر قدرت و عظمت معصيت خداوند براى اهل فراست و كسانيكه بنظر دقيق در حقايق اشياء مينگرند تا حقيقت هر چيز را بسمه و علامت آن ميشناسند چون متوسم ناظر و متأمّل در سمه و علامت شىء را گويند براى معرفت بحال آن و در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده بطريق صحيح كه فرمود بپرهيزيد از فراست مؤمن همانا او نظر ميكند بنور خدا و خداوند بندگانى دارد كه ميشناسند مردم را بتوسم و اين آيه را تلاوت فرمود و آن آيات و نشانههاى قدرت خداوند در راهى است كه ثابت و مستقر است و قافله قريش و غيرها كه از مكّه بشام حركت ميكنند از آنراه ميروند و آثار باقيه بلد سدوم را كه شهر قوم لوط بوده مشاهده مينمايند و بايد عبرت گيرند و با پيغمبر خدا مخالفت ننمايند در كافى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه امير المؤمنين عليه السّلام فرمود در قول خداوند انّ فى ذالك لآيات للمتوسمين متوسم پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بود و بعد از او منم و ائمه كه از ذريّه منند متوسمانند و در چند روايت ديگر باين معنى تصريح شده و در بعضى علاوه شده كه سبيل در ما مقيم است و خارج از ما نميشود هرگز و قمّى ره علاوه فرموده كه سبيل راه بهشت است و در بعضى روايات باين آيه تمسك شده است براى آنكه ائمه عليهم السلام تمام مردم را بنوشته ايمان و كفرشان كه در ميان دو چشمشان است ميشناسند كه مؤمنند يا كافر و اين نوشته از ساير مردم محجوب است و نسبت بامام زمان علاوه شده است كه در آن آيت است براى متوسمان و او آيت است براى متوسمان و او است سبيل مقيم و عيّاشى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه در امام آيت است براى متوسمان و او است سبيل مقيم مىبيند بنور خدا و سخن ميگويد از جانب خدا و پوشيده نميماند بر او چيزى از چيزها كه خواسته باشد و بنابر آنچه ذكر شد مرجع ضمير
جلد 3 صفحه 262
در و إنّها لبسبيل مقيم راجع است بآيات و مراد از انّ فى ذالك لآية للمؤمنين آنستكه در اين توسم و تفرّس و علامت شناسى و معرفت آيات خدا و ائمّه هدى و طرق الى اللّه آيت و علامتى است براى اهل ايمان يعنى اهل ايمان حقيقى باين امور شناخته ميشوند ولى مفسرين مرجع ضمير انّها را مدينه يا مدائن و آثار باقيه آنها قرار دادهاند و مشار اليه ذالك را در آيه بعد نيز همان دانستهاند و اختصاص باهل ايمانرا فرمودهاند براى آنستكه آنها منتفع ميشوند و بنظر حقير خلاف ظاهر آيه و روايات مفسره است و در هر دو معنى سهل انگارى شده است و كلمه ان در و إن كان اصحاب الأيكة ظاهرا مخفّفه از مثقّله است و أيكه درختان بسيار درهم رفته را گويند و نام بلدى است كه در جنگل واقع شده بود و حضرت شعيب علاوه بر اهل مدين بر آنها هم مبعوث شد و اطاعت ننمودند و ستم نمودند بخودشان و خلق و خداوند از آنها انتقام كشيد باين نحو كه هفت روز هوا بشدّت گرم شد و بعد ابرى ظاهر گشت آنها باميد فرج و تخفيف حرارت زير آن ابر جمع شدند ناگاه از آن صاعقهاى بآنها رسيد و تمامى سوختند و شهر سدوم و بلدأيكه در جلو راه مردم واضح و آشكار است و بنابراين مراد بامام مبين راه روشن است و بعضى گفتهاند مراد از امام مبين لوح محفوظ است كه وقايع آن دو بلد در آن نوشته است مانند و كل شىء احصيناه فى امام مبين و معناى اوّل اظهر است و اهل ديار حجر كه گفتهاند واديى است بين مدينه و شام هم مانند ساير كفار تكذيب نمودند پيغمبران خدا را كه حضرت صالح و رسولان او يا ساير انبياء باشد و اينها همان قوم ثمود بودند كه شرح احوال آنها در سوره اعراف گذشت و مراد از آيات ناقه و بچهاش و آب خوردن و شير دادن و ساير جهات اعجاز آنست كه مفصلا ذكر و كيفيّت اعراض آنها بيان گرديد و يكى از سفاهتهاى آنها اين بود كه خانههاشان را در كوهها از سنگ مىتراشيدند و باين ملاحظه ايمن بودند از وصول آفات ارضيّه و سماويّه بخودشان با آنكه باين امور نبايد دلگرم و از عذاب الهى ايمن بود پس تمامى در وقت صبح بصيحه آسمانى هلاك شدند و آن خانهها و اولاد و اموالشان كه كسب ميكردند براى آنها ابدا نتيجه و فائده و ثمرى نداشت و چيزى از احتياج آنها را رفع ننمود.
جلد 3 صفحه 263
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ آتَيناهُم آياتِنا فَكانُوا عَنها مُعرِضِينَ (81)
و داديم آنها را آيات خود را و بودند از آن آيات إعراض كننده ظاهر ضمير جمع در (و آتيناهم) ثمود است که براي آنها حجة و دليل و برهان از هر جهت تمام كرديم و بعضي گفتند مرجع انبياء هستند و آيات معجزات است که بدست آنها جاري شده فَكانُوا عَنها مُعرِضِينَ و همين جمله دليل است بر آنچه استظهار كرديم زيرا انبياء إعراض نكردند بلكه قوم از انبياء و ادلّه و براهين و معجزات اعراض كردند حتي فصيل ناقه را كشتند و ناقه را پي كردند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 81)- به هر حال قرآن در باره «اصحاب الحجر» چنین ادامه میدهد:
«و ما آیات خود را به آنان دادیم ولی آنها از آن روی گرداندند»! (وَ آتَیْناهُمْ آیاتِنا فَکانُوا عَنْها مُعْرِضِینَ).
تعبیر به «اعراض» (روی گرداندن) نشان میدهد که آنها حتی حاضر نبودند این آیات را بشنوند و یا به آن نظر بیفکنند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم