مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

ابوالأشد: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ابوالأشدّین در شأن نزول)
 
(۶ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}}
+
{{عالی}}
 +
'''«اُسَید بن کلده قریشى»''' معروف به '''«ابوالأشدّ»''' از دشمنان سرسخت [[پیامبر اسلام]] صلى الله علیه و آله بود. ابوالأشدّ به نیرو و قوت خود بسیار مغرور بود و به [[تمسخر]] آیات [[قرآن]] می‌پرداخت؛ نام او در [[شأن نزول]] برخی آیات دیده می‌شود. 
  
==ابوالأشدّین==
+
==ابوالأشد در شأن نزول آیات==
 +
«ابوالأشدّ أسید بن کلده جمحى قریشى»، مردی تنومند و دلاور بود و به همین دلیل با این [[کنیه]] خوانده می شد. در برخی منابع درباره میزان زورمندی او مطالب اغراق آمیزی بیان شده است، مثل اینکه نوشته اند او روى چرم عکاظى مى‌ایستاد و براى کسانى که چرم را از زیر پایش بیرون بکشند، جایزه تعیین مى‌کرد. ده مرد نیرومند با هم و با تمام نیرو چنان چرم را مى‌کشیدند که پاره پاره مى‌شد ولى از زیر پاى او بیرون نمى‌آمد.
  
كلدة ‌بن ‌اسید بن خلف جمحى قریشى از دشمنان تنومند و سرسخت پیامبر صلى الله علیه و آله.
+
سخن [[تمسخر]] آمیز ابوالأشدّ درباره نگهبانان [[دوزخ]] در منابع [[تفسیر قرآن|تفسیری]] نقل شده است. به گفته مفسران وقتی آیات ۱۸ تا ۳۰ [[سوره مدثر]] نازل شد، [[ابوجهل]] در میان [[قریش]] فریاد کرد که مادرانتان به عزایتان بنشینند! از ابن ‌ابى ‌کبشه ([[پیامبر]]) شنیدم که نگهبانان دوزخ نوزده نفرند. شما دلاوران عرب هستید. آیا هر ده تن از شما حریف یکى از آنان نخواهد شد؟ ابوالأشدّ با [[استهزاء|استهزاى]] کلام الهى گفت: من یک تنه حریف هفده نفر آنان هستم، شما همگى کار دو نفر دیگر را بسازید.<ref> تفسیر نمونه، ج‏۲۵، ص: ۲۳۶ </ref>
  
==زندگی نامه==
+
همچنین طبق برخی نقلها، آیه {{متن قرآن|«فَلْینظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ»}} ([[سوره طارق]]، ۵) درباره او نازل شده است، زیرا او به نیرو و قوت خود بسیار مغرور بود و ادعا داشت که از عهده نگهبانان دوزخ برمى‌آید.<ref> الدرّالمنثور، ج‌ ۸‌، ص‌ ۴۷۴ و ۴۷۵.</ref>
  
كنیه و نام او به اختلاف آمده است. منابعِ نسب شناختى، كنیه او را «ابوالاشدین» آورده‌اند؛<ref> النسب، ابوعبید، ص 212؛ جمهرة انساب‌العرب، ص‌ 161.</ref> ولى در منابع تفسیرى، ابوالأشد،<ref> قرطبى، ج 15، ص 47 و ج 19، ص 161؛ روح‌المعانى، مج‌ 16، ج‌ 29، ص‌ 216 و ج‌ 30، ص‌ 243 و مج‌ 13، ج‌ 23، ص‌ 111.</ref> ابوالأسد،<ref> مجمع البیان، ج 10، ص 586 و 748؛ المیزان، ج‌ 20، ص‌ 88.</ref> ابوالأسود<ref> قرطبى، ج‌ 19، ص‌ 53‌.</ref> و نام او أسید بن‌ كلدة<ref> كشف‌الاسرار، ج 10، ص 498؛ روح‌المعانى، مج ‌16، ج ‌29، ص 216 و ج ‌30، ص‌ 243.</ref> آمده كه گویا در استنساخ‌ها تغییر یافته است.
+
همچنین است آیات ۴ تا ۶ [[سوره بلد]] که می فرماید {{متن قرآن|«لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کبَدٍ * أَیحْسَبُ أَن لَّن یقْدِرَ عَلَیهِ أَحَدٌ * یقُولُ أَهْلَکتُ مَالًا لُّبَدًا»}}؛ زیرا ابوالأشدّ گمان مى‌کرد هیچ کس بر او پیروز نمى‌شود و به دروغ مدعى بود که در راه دشمنى پیامبر صلى الله علیه و آله دارایى بسیارى خرج کرده‌است.<ref> مجمع البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۷۴۸</ref>
 
 
وى از آن رو به این كنیه خوانده شد كه مردى دلیر، نیرومند، مغرور و بسیار تنومند بود.<ref> جامع‌البیان، مج‌ 15، ج‌ 30، ص‌ 248؛ قرطبى، ج 15، ص 47؛ روح‌المعانى، مج‌ 16، ج 29، ص‌ 216 و ج‌ 30، ص‌ 243؛ الدرّالمنثور، ج‌ 8‌، ص‌ 474.</ref> چنان كه نوشته‌اند: روى چرم عكاظى مى‌ایستاد و براى كسانى كه چرم را از زیر پایش بیرون بكشند، جایزه تعیین مى‌كرد.<ref> كشف‌الاسرار، ج‌ 10، ص‌ 498.</ref>
 
 
 
ده مرد نیرومند با هم و با تمام نیرو چنان چرم را مى‌كشیدند كه پاره پاره مى‌شد ولى از زیر پاى او بیرون نمى‌آمد.<ref> مجمع‌البیان، ج‌ 10، ص‌ 748؛ قرطبى، ج‌ 20، ص‌ 42؛ روح‌المعانى، مج‌ 16، ج‌ 29، ص‌ 243.</ref> این مطلب اغراق‌آمیز است؛ اما زورمندى او را نشان مى‌دهد.
 
 
 
ابوالاشدّین از دشمنان سرسخت پیامبر صلى الله علیه و آله بود و در این راه از مال و جان و آبرویش بسیار مایه گذاشت<ref> جامع‌البیان، مج‌ 15، ج‌ 30، ص‌ 248؛ كشف‌الاسرار، ج‌ 10، ص 498؛ مجمع البیان، ج‌ 10، ص‌ 748.</ref> و حتى یك بار با پرتاب نیزه‌اى درصدد كشتن حضرت برآمد كه ناكام ماند.<ref> [[بحارالانوار]]، ج‌ 18، ص‌ 65 و 66‌.</ref> او پیوسته قریش را با رفتار و گفتار خود به پایدارى در مقابل پیامبر و مبارزه با وى تشویق مى‌كرد<ref> مجمع البیان، ج‌ 10، ص‌ 586‌؛ قرطبى، ج‌ 19، ص‌ 53‌؛ الدرّالمنثور، ج‌ 8‌، ص‌ 333.</ref> و چون [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله سران قریش را از عذاب دردناك دوزخ و نوزده مأمور ([[سوره مدثر]]/74، 30 و 31) آن خبر داد.
 
 
 
وى پیروزى بر نگهبانان دوزخ را وعده داد<ref> قرطبى، ج 19، ص 53‌؛ الدرّالمنثور، ج‌ 8‌، ص‌ 333.</ref> و چون به نیروى خود مغرور بود، بدان شرط با پیامبر كشتى گرفت كه اگر مغلوب شود، اسلام را بپذیرد؛<ref> سیره ابن ‌كثیر، ج‌ 1، ص‌ 409؛ البدایة والنهایه، ج‌ 3، ص‌ 129.</ref> ولى با آن ‌كه شكست خورد، مسلمان نشد و سرانجام كافر از دنیا رفت.<ref> جمهرة انساب‌العرب، ص 161؛ الاكمال، ج 1، ص 66.</ref> بیش از این از شرح حال وى اطلاعى در دست نیست.
 
 
 
==ابوالأشدّین در شأن نزول==
 
 
 
# به گفته مفسران چون آیات 18 تا 30 [[سوره مدثر]]/74 نازل و ابلاغ شد، ابوجهل در میان قریش فریاد كرد كه مادرانتان به عزایتان بنشینند! از ابن ‌ابى ‌كبشه (پیامبر) شنیدم كه نگهبانان دوزخ نوزده نفرند. شما دلاوران عرب هستید. آیا هر ده تن از شما حریف یكى از آنان نخواهد شد؟ ابوالأشدّین با استهزاى كلام الهى گفت: نگهبانان [[دوزخ]] را به من بسپارید. به تنهایى از عهده آنان برمى‌آیم و شما مى‌توانید به بهشت بروید.<ref> قرطبى، ج 19، ص 53‌؛ الدرّالمنثور، ج‌ 8‌، ص‌ 333.</ref> به نقل روایات دیگر، هفده<ref> مجمع‌البیان، ج‌ 10، ص‌ 586‌؛ روح‌المعانى، مج‌ 16، ج 29، ص 216.</ref> یا ده تن<ref> الدّرالمنثور، ج‌ 8‌، ص‌ 475.</ref> به عهده من و ‌دیگران به عهده شما.گفته‌اند: خداوند در پاسخ ابوالأشدین كه گمان داشت نگهبانان دوزخ بشرند، آیه {{متن قرآن|«وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِكَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِّلَّذِينَ كَفَرُو...»}}.([[سوره مدثر]]/74، 31) را فرو فرستاد<ref> [[مجمع البیان]]، ج 10، ص 586‌؛ روح المعانى، مج‌ 16، ج 29، 216 و 217.</ref> و اعلام داشت كه آنان ملائكه هستند و نوزده تن بودن آنان، آزمونى براى كافران است. شاید از آن جهت آزمون است كه هر عددى مى‌بود، كافران به آن ایراد مى‌گرفتند.
 
# در همین زمینه از عكرمه نیز نقل است كه آیه 5 [[سوره طارق]]/86 {{متن قرآن|«فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ}} انسان باید بنگرد كه از چه آفریده شده است. درباره ابوالأشدّین نازل شده؛ زیرا او به نیرو و قوت خود بسیار مغرور بود و ادعا داشت كه از عهده نگهبانان دوزخ برمى‌آید.<ref> الدرّالمنثور، ج‌ 8‌، ص‌ 474 و 475.</ref>
 
# قرطبى و آلوسى بر پایه روایتى، آیه 11 [[سوره صافات]]/37 را درباره ابوالاشدین دانسته‌اند؛<ref> قرطبى، ج‌ 15، ص‌ 47؛ روح‌المعانى، مج‌ 13، ج‌ 23، ص‌ 111.</ref> زیرا فقط او به نیرومندى و تنومندى خود بسیار مى‌بالید: {{متن قرآن|«فَاسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَم مَّنْ خَلَقْنَا إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِّن طِينٍ لَّازِبٍ»}}؛ از مشركان بپرس كه آیا آفرینش آنان سخت‌تر است یا آفرینش آن‌چه (=آسمان، زمین، فرشتگان، تنومندان پیشین) ما آفریدیم ما آنان را از گلى چسبنده ‌آفریدیم.
 
# قرطبى بر اساس نقلى، آیه 6 [[سوره انفطار]]/82 را درباره ابوالأشدّین دانسته است:<ref> قرطبى، ج‌19، ص‌161.</ref> {{متن قرآن|«يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ»}}؛ اى انسان! چه چیزى تو را در برابر پروردگار كریمت مغرور ساخت؟ امّا خود، نزول آیه را در شأن دیگرى مى‌داند.
 
# برخى، آیات 4 تا 6 [[سوره بلد]]/90 {{متن قرآن|«لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي كَبَدٍ × أَيَحْسَبُ أَن لَّن يَقْدِرَ عَلَيْهِ أَحَدٌ × يَقُولُ أَهْلَكْتُ مَالًا لُّبَدًا»}} را درباره ابوالأشدین دانسته‌اند كه گمان مى‌كرد هیچ كس بر او پیروز نمى‌شود و به دروغ مدعى بود كه در راه دشمنى پیامبر صلى الله علیه و آله دارایى بسیارى خرج كرده‌است.<ref> جامع البیان، مج‌ 15، ج‌ 30؛ مجمع البیان، ج‌ 10، ص‌ 748؛ قرطبى، ج‌ 20، ص‌ 42.</ref>
 
  
 +
[[آیه]] دیگری که نام ابوالاشد در شأن نزول آن دیده می شود، آیه ۱۱ [[سوره صافات]] است:{{متن قرآن|«فَاسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَم مَّنْ خَلَقْنَا إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِّن طِینٍ لَّازِبٍ»}}؛ از مشرکان بپرس که آیا آفرینش آنان سخت‌تر است یا آفرینش آن‌چه ما آفریدیم (آسمان، زمین، فرشتگان، ...) ما آنان را از گلى چسبنده ‌آفریدیم. <ref>روح‌المعانى، مج‌ ۱۳، ج‌ ۲۳، ص‌ ۱۱۱.</ref>
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
 
 
 
==منابع==
 
==منابع==
محمد الله‌اكبرى، دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد 1، صفحه 597-599.
+
*تفسیر نمونه‏، آیت الله مکارم شیرازى
 
+
*روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم‏، آلوسى
 +
*مجمع البیان فى تفسیر القرآن‏، طبرسى‏
 +
*الدر المنثور فى تفسیر المأثور، سیوطى
 +
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= خوب
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده=دارد
 +
}}
 
[[رده: دشمنان پیامبر]]
 
[[رده: دشمنان پیامبر]]
 
[[رده:شخصیت‌های شان نزول آیات قرآن]]
 
[[رده:شخصیت‌های شان نزول آیات قرآن]]
 +
[[رده: مقاله های مرتبط به دانشنامه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۴۷

«اُسَید بن کلده قریشى» معروف به «ابوالأشدّ» از دشمنان سرسخت پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله بود. ابوالأشدّ به نیرو و قوت خود بسیار مغرور بود و به تمسخر آیات قرآن می‌پرداخت؛ نام او در شأن نزول برخی آیات دیده می‌شود.

ابوالأشد در شأن نزول آیات

«ابوالأشدّ أسید بن کلده جمحى قریشى»، مردی تنومند و دلاور بود و به همین دلیل با این کنیه خوانده می شد. در برخی منابع درباره میزان زورمندی او مطالب اغراق آمیزی بیان شده است، مثل اینکه نوشته اند او روى چرم عکاظى مى‌ایستاد و براى کسانى که چرم را از زیر پایش بیرون بکشند، جایزه تعیین مى‌کرد. ده مرد نیرومند با هم و با تمام نیرو چنان چرم را مى‌کشیدند که پاره پاره مى‌شد ولى از زیر پاى او بیرون نمى‌آمد.

سخن تمسخر آمیز ابوالأشدّ درباره نگهبانان دوزخ در منابع تفسیری نقل شده است. به گفته مفسران وقتی آیات ۱۸ تا ۳۰ سوره مدثر نازل شد، ابوجهل در میان قریش فریاد کرد که مادرانتان به عزایتان بنشینند! از ابن ‌ابى ‌کبشه (پیامبر) شنیدم که نگهبانان دوزخ نوزده نفرند. شما دلاوران عرب هستید. آیا هر ده تن از شما حریف یکى از آنان نخواهد شد؟ ابوالأشدّ با استهزاى کلام الهى گفت: من یک تنه حریف هفده نفر آنان هستم، شما همگى کار دو نفر دیگر را بسازید.[۱]

همچنین طبق برخی نقلها، آیه «فَلْینظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ» (سوره طارق، ۵) درباره او نازل شده است، زیرا او به نیرو و قوت خود بسیار مغرور بود و ادعا داشت که از عهده نگهبانان دوزخ برمى‌آید.[۲]

همچنین است آیات ۴ تا ۶ سوره بلد که می فرماید «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کبَدٍ * أَیحْسَبُ أَن لَّن یقْدِرَ عَلَیهِ أَحَدٌ * یقُولُ أَهْلَکتُ مَالًا لُّبَدًا»؛ زیرا ابوالأشدّ گمان مى‌کرد هیچ کس بر او پیروز نمى‌شود و به دروغ مدعى بود که در راه دشمنى پیامبر صلى الله علیه و آله دارایى بسیارى خرج کرده‌است.[۳]

آیه دیگری که نام ابوالاشد در شأن نزول آن دیده می شود، آیه ۱۱ سوره صافات است:«فَاسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَم مَّنْ خَلَقْنَا إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِّن طِینٍ لَّازِبٍ»؛ از مشرکان بپرس که آیا آفرینش آنان سخت‌تر است یا آفرینش آن‌چه ما آفریدیم (آسمان، زمین، فرشتگان، ...) ما آنان را از گلى چسبنده ‌آفریدیم. [۴]

پانویس

  1. تفسیر نمونه، ج‏۲۵، ص: ۲۳۶
  2. الدرّالمنثور، ج‌ ۸‌، ص‌ ۴۷۴ و ۴۷۵.
  3. مجمع البیان، ج‌ ۱۰، ص‌ ۷۴۸
  4. روح‌المعانى، مج‌ ۱۳، ج‌ ۲۳، ص‌ ۱۱۱.

منابع

  • تفسیر نمونه‏، آیت الله مکارم شیرازى
  • روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم‏، آلوسى
  • مجمع البیان فى تفسیر القرآن‏، طبرسى‏
  • الدر المنثور فى تفسیر المأثور، سیوطى