میر حامد حسین هندی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} <keywords content='کلید واژه: میرحامد حسین هندی، آثار میرحامد حسین هن...' ایجاد کرد)
 
 
(۸ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
'''«میرحامد حسین موسوی هندی»''' (۱۳۰۶-۱۲۴۶ ق)، فقیه، محدث و متکلم بزرگ [[شیعه]] در سده سیزدهم هجری در هند بود. وی صاحب آثار مهمی در دفاع از [[اهل البیت|اهل بیت]] (علیهم‌السلام) و مکتب [[تشیع]]، از جمله کتاب گرانقدر «[[عبقات الانوار (کتاب)|عبقات الانوار]]» است.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = میرحامد حسین هندی
 +
||تصویر= [[ پرونده: میرحامدحسین.jpg]]
 +
||زادروز = ۱۲۴۶ قمری
 +
|زادگاه =  هند
 +
|وفات =  ۱۳۰۶ قمری
 +
|مدفن =  هند
 +
|اساتید =  سید برکت علی صاحب، سید عباس شوشتری، سید مرتضی خلاصةالعلماء، سید محمد سلطان العلماء، سید حسین سیدالعلماء،...
 +
|شاگردان = 
 +
|آثار = [[عبقات الانوار (کتاب)|عبقات الانوار]]، استقصاء الافحام، [[شوارق النصوص (کتاب)|شوارق النصوص]]، أسفار الانوار عن وقایع أفضل الاسفار، النجم الثاقب فی مسألة الارث، الذرایع فی شرح الشرایع،...
 +
}}
 +
==ولادت و خاندان==
  
 +
میرحامد حسین موسوی فرزند سید محمدقلی، در ۵ [[ماه محرم|محرم]] سال ۱۲۴۶ ق. در شهر «میرتهه» هند به دنیا آمد. نام اصلی او را «مهدی» نهادند. سبب شهرتش به «میرحامد حسین» آن است که پدرش پیش از آن که خبر تولد فرزندش را بشنود، در رؤیا جد خود «سید حامد حسین» را دیده بود. از این رو، فرزند نوزادش را به این نام مشهور کرد.
  
 +
میر حامد حسین، از خاندانهاى اصیل [[سادات]] موسوى است و با ۲۷ واسطه، نسبش به [[امام موسی کاظم علیه السلام|امام موسى کاظم]] (علیه السلام) مى رسد. نیاکان او در طول قرون گذشته، همه از اهل علم و [[زهد]] و فضیلت بوده اند. شایان ذکر است که این خاندان در اصل [[ایران|ایرانى]] بودند و در نیشابور زندگى مى کردند و در قرن هفتم، «سید اوحدالدین» - جدّ پانزدهم میرحامد حسین - در پى حمله مغول، به هندوستان هجرت کرد و در شهر «کنتور» رحل اقامت افکند.
  
 +
سید محمدقلى (متوفى ۱۲۶۰ ق.) پدر میرحامد حسین، از علماى بزرگ قرن ۱۳ هجرى و از صاحب نظران در [[علم کلام]] بود. مدّتى نیز در شهر «میرتهه» بر کرسى [[قضاوت]] و [[فتوا]] نشست. رساله اى هم بنام «عدالت علویه» در موضوع احکام قضاوت و افتاء و شرائط قاضى و مفتى نوشته است.
  
'''منبع:''' تلخيص از كتاب گلشن ابرار، جلد 1، صفحه 374
+
شایان ذکر است، میرحامد حسین هندی در یکی از نیاکان خود با دین علیشاه، جد اعلای [[امام خمینی|سید روح‌الله موسوی خمینی]] اشتراک نسب دارد.
  
'''نویسنده:''' ابراهيم اسلامي
+
== تحصیل و استادان ==
 +
میر حامد حسین وقتی به هفت سالگی رسید، پدرش او را به مکتب گذاشت. او مقدمات و دروس ابتدایی را خواند، آنگاه وارد مراحل بالاتری رسید. «مقامات حریری» و «دیوان متنبّی» را نزد مولوی «سید برکت علی صاحب»، و [[نهج البلاغه]] را در محضر مفتی «سید عباس شوشتری» آموخت.
  
==میرحامد حسین==
+
سپس به فراگیری علوم عقلی در نزد «سید مرتضی خلاصه العلماء» و علوم شرعی در محضر «سید محمد سلطان العلماء» و برادر او «سید حسین سیدالعلماء» پرداخت و پس از سال‌ها تلاش و همت، تحصیلات خود را با موفقیت به اتمام رساند.
  
'''ولادت'''
+
او بر کتاب مناهج التدقیق که از تصنیفات استادش سیدالعلماء بود، حاشیه نوشت. سپس به تصحیح و نقد تصانیف پدرش از جمله فتوحات حیدریه، رساله تقیه و تشیید المطاعن پرداخت.
  
علامه میرحامد حسین هندی، در سال 1246 ق. در شهر «میرتهه» هند، در خانه سید محمد قلی به دنیا آمد. نام اصلی او را «مهدی» نهادند. سبب شهرتش به «میرحامد حسین» آن است كه پدرش پیش از آن كه خبر تولد فرزندش را بشنود، در رؤیا جد خود «سید حامد حسین» را دیده بود. از این رو، فرزند نوزادش را به این نام مشهور كرد.
+
==آثار و تألیفات==
  
میر حامد حسین وقتی به هفت سالگی رسید، پدرش او را به مكتب گذاشت. او مقدمات و دروس ابتدایی را خواند، آنگاه وارد مراحل بالاتری رسید. «مقامات حریری» و «دیوان متنبی» را نزد مولوی «سید بركت علی صاحب»، و [[نهج البلاغه]] را در محضر مفتی «سید عباس شوشتری» آموخت و سپس به فراگیری علوم عقلی در نزد «سید مرتضی خلاصه العلماء» و علوم شرعی در محضر «سید محمدسلطان العلماء» و برادر او «سید حسین سیدالعلماء» پرداخت و پس از سال‌ها تلاش و همت، تحصیلات خود را با موفقیت به اتمام رساند.
+
جوامع اسلامی به ویژه هندوستان، در دوران زندگی میرحامد حسین، بیش از پیش دچار آشوب و تفرقه شده بود. استعمارگران و دشمنان [[اسلام]]، همواره برای دست یافتن به اهداف شوم و غارتگرانه خود، دوست می‌داشتند که مسلمانان با هم اتحاد نداشته باشند و مدام با خصومت زندگی کنند. بدین خاطر گاه دانشمندانی را در میان خود مسلمانان تحریک می‌کردند تا با نوشتن و یا گفتن حرف‌هایی تفرقه‌افکن و اختلاف آفرین، صفوف آنان را بر هم زنند و محیط زندگی برادرانه را تبدیل به آشوب و سوءظن و دشمنی سازند. علامه سید محمد قلی پدر میرحامد حسین، سال‌ها عمر خود را صرف جواب دادن شبهات و تهمت‌هایی کرد که دشمنان [[اسلام]]، به دست برخی از دانشمندان مسلمان، علیه [[شیعه]] و مکتب [[اهل بیت]] علیهم‌السلام شایع می‌کردند.  
  
'''تلاش علمی و ماندگار'''
+
اکنون بعد از پدر، نوبت به پسر صالح و خلف او یعنی علامه میرحامد حسین هندی رسیده بود. او مشاهده می‌کرد که چه افتراها و تهمت‌هایی بر شیعه می‌بندند که روح شیعه از آن‌ها خبر ندارد... این بود که تصمیم گرفت کمر همت ببندد و همچون پدرش، در عرصه قلم و تحقیق و تتبع و بیان حقائق اسلام و وقایع [[تاریخ اسلام]]، به دفاع از [[حق]] برخیزد و به تهمت‌های مغرضانه و جاهلانه و خصومت‌آمیز دشمنان تشیع، پاسخ دهد. نخستین کارش، نقد، بررسی، تصحیح و تهذیب بعضی از کتاب‌های ارزشمند پدرش علامه سید محمد قلی، بود.<ref>نجوم السّماء، ج۱، ص۲۴ـ۲۵؛ نقباء البشر، آقا بزرگ تهرانی، ج۱، ص۳۴۷.</ref> چرا که بسیاری از آثار پدرش، در دفاع از مکتب شیعه و پاسخ به ایرادهای مخالفان تشیع بود و شایسته بود که پسر دانشمند و فرزانه، آن‌ها را تصحیح و چاپ و منتشر کند. میرحامد حسین سال‌هایی از عمر گرانمایه خود را در این راه صرف کرد و از این رهگذر، خدمات شایانی به عالم تشیع ارزانی داشت. آنگاه خود اقدام به نوشتن کتاب نمود. اینک به ذکر آن‌ها می‌پردازیم:
  
جوامع اسلامی به ویژه هندوستان، در دوران زندگی میرحامد حسین، بیش از پیش دچار آشوب و تفرقه شده بود. استعمارگران و دشمنان [[اسلام]]، همواره برای دست یافتن به اهداف شوم و غارتگرانه خود، دوست می‌داشتند كه مسلمانان با هم اتحاد نداشته باشند و مدام با خصومت زندگی كنند. بدین خاطر گاه دانشمندانی را در میان خود مسلمانان تحریك می‌كردند تا با نوشتن و یا گفتن حرف‌هایی تفرقه‌افكن و اختلاف آفرین، صفوف آنان را بر هم زنند و محیط زندگی برادرانه را تبدیل به بلوا و آشوب و سوءظن و دشمنی سازند.
+
#[[عبقات الانوار (کتاب)|عبقات الانوار فی امامة الائمة الاطهار]]؛ «عبقات الانوار» بزرگترین و ارجمندترین کتاب میرحامد حسین است و از شاهکارهای علمی و اعتقادی [[شیعه]] به شمار می‌رود. مؤلف بزرگوار این کتاب را در مناقب [[ائمه اطهار]] علیهم‌السلام‌ و در جواب کتاب ضدشیعی و خصومت‌ برانگیز‌ «تحفه اثنی عشریه» اثر مولوی عبدالعزیز دهلوی (م ۱۲۳۹ ق) معروف به «سراج الهند» نوشته است.
 +
#استقصاء الافحام، ده جلد و به فارسی است. مؤلف در این کتاب مطالبی را پیرامون [[قرآن کریم]]، [[حضرت مهدی]] عجل الله تعالی فرجه و [[اصول دین|اصول]] و [[فروع دین]]، مطرح کرده است و پاسخی است به کتاب «منتهی الکلام» تألیف مولوی حیدرعلی فیض‌آبادی [[حنفی]]، که مطالبی شبهه‌آمیز و بی‌اساس درباره شیعه داشت، در حالی که مؤلف کتاب می‌گفت کسی نمی‌تواند جواب کتاب مرا بنویسد.<ref>نجوم السّماء، ج۱، ص۲۸ـ۲۹؛ نقباءالبشر، ج۱، ص۳۴۹؛ الذریعه، آقا بزرگ تهرانی، ج۲، ص۳۱.</ref>
 +
#[[شوارق النصوص (کتاب)|شوارق النصوص]]، پنج جلد در [[علم کلام|علم کلام]]
 +
#افحام اهل المین فی رد ازالة الغین، ردی است بر کتاب «ازالة الغین» تألیف حیدرعلی فیض آبادی حنفی
 +
#أسفار الانوار عن وقایع أفضل الاسفار، سفرنامه ای پس از [[حج]] و [[کربلا]] در سال ۱۲۸۲ قمری
 +
#کشف المعضلات فی حل المشکلات
 +
#الغصب البتار فی مبحث آیة الغار
 +
#النجم الثاقب فی مسألة الارث، کتاب فقهی در موضوع [[ارث]]
 +
#الدرر السنیّه فی المکاتیب والمنشآت العربیه
 +
#زین الوسائل الی تحقیق المسائل، مسائل فقهی و گوناگون
 +
#الذرایع، در شرح «[[شرایع الاسلام (کتاب)|شرایع]]» [[محقق حلی]]<ref> نجوم السّماء، ج ۲، ص ۳۱ و مجلدات مختلف الذریعه بر اساس نام کتاب‌ها.</ref>
  
علامه سید محمد قلی پدر میرحامد حسین، سال‌ها عمر خود را صرف جواب دادن شبهات و تهمت‌هایی كرد كه دشمنان [[اسلام]]، به دست برخی از دانشمندان مسلمان، علیه [[شیعه]] و مكتب [[اهل بیت]] علیهم‌السلام شایع می‌كردند اكنون بعد از پدر نوبت به پسر صالح و خلف او یعنی علامه میرحامد حسین هندی رسیده بود. او مشاهده می‌كرد كه چه افتراها و تهمت‌هایی بر شیعه می‌بندند كه روح [[شیعه]] از آن‌ها خبر ندارد... این بود كه تصمیم گرفت كمر همت ببندد و همچون پدرش، در عرصه قلم و تحقیق و تتبع و بیان حقائق اسلام و وقایع [[تاریخ اسلام]]، به دفاع از [[حق]] برخیزد و به تهمت‌های مغرضانه و جاهلانه و خصومت‌آمیز دشمنان تشیع، پاسخ دهد «تا سیه‌روی شود هر كه در او غش باشد!».
+
==در نظر عالمان==
  
نخستین كارش، نقد، بررسی، تصحیح و تهذیب بعضی از كتاب‌های ارزشمند پدرش علامه سید محمد قلی، بود.<ref> نجوم السّماء، ج 1، ص 24ـ25؛ نقباء البشر، [[آقا بزرگ تهرانی]]، ج 1، ص 347.</ref> چرا كه بسیاری از آثار پدرش، در دفاع از مكتب شیعه و پاسخ به ایرادهای مخالفان تشیع بود و شایسته بود كه پسر دانشمند و فرزانه، آن‌ها را تصحیح و چاپ و منتشر كند. میرحامد حسین سال‌هایی از عمر گرانمایه خود را در این راه صرف كرد و از این رهگذر، خدمات شایانی به عالم تشیع ارزانی داشت. آنگاه خود اقدام به نوشتن كتاب نمود. اینك به ذكر آن‌ها می‌پردازیم:
+
* [[سید حسن صدر]] در کتاب «تکمله امل الآمل» گفته است: «میرحامد حسین در رده بزرگترین متکلمان است و عظیمترین عالمان نام آور دین و اسطواره های استوار منطق و استدلال. او عمر خویش را در یاری ایمان و نگهبانی شریعت جدش، مهتر پیامبران و امامان و راهنمایان بگذرانید. [[دین]] را با تحقیق های ارجمند خویش یاری کرد و با دقت نظرهای والای خود و با آن برهان های پیامبرانه و آن منطق و استدلال [[امام علی علیه السلام|علی]] مانند و آن احتجاجها که چونان احتجاجهای [[امام رضا علیه السلام|امام علی بن موسی الرضا]] بود. و بدین گونه روشن ساخت که باب هفتم «تحفة اثنا عشریه» عبدالعزیز دهلوی خطابه هایی است یاوه و عباراتی است هذیانی که مردم جهان به آنها می خندند... و میرحامد حسن را کراماتی بوده است مشهور و افتخاراتی معروف...».
 +
* [[علامه امینی]] در موارد متعددی در کتاب [[الغدیر (کتاب)|الغدیر]] از میرحامد حسین و کتابش [[عبقات الانوار]] سخن گفته است. از جمله در جلد نخست الغدیر، در فصل «المؤلفون فی حدیث الغدیر» عبقات الانوار را مطرح کرده و نویسنده آن را ستوده است: «این سید پاک بزرگوار چونان پدر قدیس خویش یکی از شمشیرهای آخته خداست بر سر دشمنان حق و درفش پیروزی حقیقت است و دین و آیتی بزرگ است از آیات خدای سبحان. خداوند به دست او حجت را تمام کرد و راه راست حق را آشکارا ساخت. اما کتاب او [[عبقات الانوار (کتاب)|عبقات]]، بوی خوش آن از کران تا کران جهان وزید و آوازه این کتاب خاور و باختر را فراگرفت. هر کس این کتاب را دید، دید که معجزه ای است روشن و روشنگر که هیچ باطلی و نادرستی در آن راه نخواهد داشت. ما از این کتاب پرارج و علم و دانش فراوانی که در آن گرد آمده است، استفاده بسیار بردیم. از این رو سپاسهای پیاپی خویش را به پیشگاه او و پدر گرامیش تقدیم می داریم و از درگاه خدا برای آنان پاداشهای بزرگ و بسیار می طلبیم».<ref>امینی، الغدیر، ج۱، ص۱۵۶-۱۵۷.</ref>
  
* 1. استقصاء الافحام، ده جلد و به فارسی است. مؤلف در این كتاب مطالبی را پیرامون [[قرآن كریم]]، [[حضرت مهدی]] عجل الله تعالی فرجه شریف شرح حال بسیاری از دانشمندان اهل سنت و اصول و فروع دین، مطرح كرده است و پاسخی است به كتاب «منتهی الكلام» تألیف حیدرعلی فیض‌آبادی حنفی، كه مطالبی شبهه‌آمیز و بی‌اساس درباره شیعه داشت.<ref> نجوم السّماء، ج 1، ص 28ـ29؛ نقباء البشر، ج 1، ص 349؛ الذریعه، آقا بزرگ تهرانی، ج 2، ص 31.</ref>
+
==وفات==
  
* 2. شوارق النصوص، پنج جلد در علم كلام.
+
سرانجام، مرحوم میرحامد حسین هندی، در هیجدهم [[صفر]] سال ۱۳۰۶ قمری، در لکهنوی هند چشم از جهان فروبست و در [[حسینیه]] خود به خاک سپرده شد.<ref>علماء معاصرین، ملا علی واعظ خیابانی تبریزی، ص۳۱؛ اعیان الشیعه، سید محسن امین عاملی، ج۴، ص۳۸۱.</ref>
 
+
==پانویس==
* 3. افحام اهل المین، ردی است بر كتاب «ازاله الغین» تألیف حیدرعلی فیض آبادی حنفی.
 
 
 
* 4. اسفار الانوار، سفرنامه [[حج]] و [[كربلا]].
 
 
 
* 5. كشف المعضلات فی حل المشكلات.
 
 
 
* 6. العضب البتار فی مبحث آیه الغاز.
 
 
 
* 7. النجم الثاقب فی مسأله الحاجب، كتاب فقهی در موضوع ارث.
 
 
 
* 8. الدرر السنیّه فی المكاتیب والمنشآت العربیه.
 
 
 
* 9. زین الوسائل الی تحقیق المسائل، مسائل فقهی و گوناگون.
 
 
 
* 10. الدّرایع، در شرح شرایع محقق حلی.<ref> نجوم السّماء، ج 2، ص 31 و مجلدات مختلف الذریعه بر اساس نام كتاب‌ها.</ref>
 
 
 
* 11. عبقات الانوار فی مناقب الائمه الاطهار.
 
 
 
این اثر بزرگترین و ارجمندترین كتاب اوست و از شاهكارهای علمی و اعتقادی شیعه به شمار می‌رود. مؤلف بزرگوار این كتاب عظیم و شگفت‌انگیز را در مناقب [[ائمه اطهار]] علیهم‌السلام‌ و در جواب كتاب ضدشیعی «تحفه اثنی عشریه» نوشته است.
 
 
 
كتاب خصومت‌برانگیز‌ «تحفه اثنی عشریه» (هدیه‌ای برای شیعیان دوازده امامی) را مولوی عبدالعزیز دهلوی (م 1239 ق) معروف به «سراج الهند» نوشته بود. اما چه تحفه‌ای و چه هدیه‌ای؟! او كه از عالمان برجسته و فاضل شبه قاره هند و از اهل سنت بود، بدون توجه به آیات وحدت‌بخش [[قرآن]] و سفارش‌های پیامبر صلی الله علیه و آله در این كتابش، عقاید و آراء شیعه را به طور عموم و فرقه اثنی عشریه را بالخصوص در اصول و فروع و اخلاق و آداب و تمامی معتقدات و اعمالشان به عباراتی خارج از نزاكت و كلماتی بیرون از آداب و سنن مناظره و به كتب نوآموزان ـ كه به خطابه نزدیكتر است تا به برهان یا دست كم نقل صحیح مطالب ـ مورد حمله و اعتراض قرار داده... كتاب را مملو از افتراآت و تهمت‌های شنیعه ساخته است... و باعث تشتّت جبهه اسلامی هند شد. این كتاب در دل برادران مسلمان نسبت به یكدیگر كینه و نفرت پدید آورد و صفای مسجد و محراب، شكوه [[رمضان]] و [[عاشورا]] را كدر ساخت...<ref> میرحامد حسین، محمدرضا حكیمی، ص 86ـ88.</ref>
 
 
 
عبقات الانوار،<ref> عبقات الانوار، به معنی «گل‌ها و شكوفه‌های خوشبو» است.</ref> دارای دو منهج و هر منهج نیز مشتمل بر مجلداتی چند است. منهج اول درباره اثبات دلالت آیاتی چند از [[قرآن]] مجید بر امامت است، از جمله آیه: «إِنَّما وَلِیُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواالَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّكاهَ وَ هُمْ راكِعُونَ». [[سوره مائده]]/55.
 
 
 
و آیه «الْیَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِینَكُمْ...». سوره مائده/3 و آیات فراوان دیگری كه بر امامت شرعی و الهی ائمه اهل بیت عصمت و طهارت ([[امام علی]] و فرزندان معصومش علیهم‌السلام) دلالت می‌كند. همه را مورد بحث عالمانه و محققانه و گسترده قرار داده است. گفته‌اند این مجلد هنوز به چاپ نرسیده است و در كتابخانه عظیم مؤلف دانشمندش، در شهر لكهنو نگهداری می‌شود.
 
 
 
منهج دوم كتاب، درباره [[احادیث]] دوازده‌گانه‌ای است كه مولوی عبدالعزیز دهلوی در كتاب تحفه اثنی عشریه، مغرضانه اصل یا تواتر آن‌ها را انكار و اشكالاتی بر این احادیث شیعی وارد كرده بود. این منهج از كتاب شگفت‌آور و عظیم عبقات الانوار، 30 جلد است كه حدود دوازده جلد آن در هندوستان و ایران به چاپ رسیده است. هر یك از احادیث دوازده‌گانه، خود یك مجلد و برخی از این مجلدات هم در چنین جلد به سبك قدیم و سنگی چاپ شده است بدین شرح:
 
 
 
* مجلد اول از منهج دوم، در مورد حدیث غدیر.
 
 
 
* مجلد دوم، در موضوع حدیث منزلت.
 
 
 
* مجلد سوم، درباره حدیث ولایت.
 
 
 
* مجلد چهارم، درباره حدیث طیر.
 
 
 
* مجلد پنجم، به شرح و پیان حدیث «انا مدینه العلم و علیّ بابها...».
 
 
 
* مجلد ششم، درباره حدیث تشبیه.
 
 
 
* مجلد هفتم، درباره حدیث «من ناصب علیاً لخلافه فهو كافر».
 
 
 
* مجلد هشتم، در بیان حدیث نور «كنت انا و علی نوراً...».
 
 
 
* مجلد نهم، درباره حدیث «رایت».
 
 
 
* مجلد دهم، در موضوع حدیث «انّك تقاتل علی تأویل القرآن...».
 
 
 
* مجلد یازدهم، در مورد حدیث «الحقّ مع علیّ...».
 
 
 
* مجلد دوازدهم، درباره حدیث ثقلین.
 
 
 
'''عبقات الانوار از نگاه بزرگان'''
 
 
 
بزرگان علم و تحقیق، بر عظمت كتاب عبقات الانوار اقرار كرده‌اند و آن را به دیگران نیز شناسانده‌اند:
 
 
 
* 1. علامه بزرگ شیعی، شیخ عبدالحسین امینی صاحب كتاب الغدیر، درباره عبقات می‌گوید: بوی دلپذیرش در تمامی جهان پیچیده و آوازه‌اش از خاور تا باختر را فراگرفته است. هر كس آن را دیده، دانسته كه كتاب اعجازآمیز روشنگری است كه هیچ باطلی در آن راه ندارد و من در نوشتن الغدیر از دانش‌های باارزش نهفته در آن بهره فراوان بردم.<ref> الغدیر، [[علامه امینی]]، ج 1، ص 157.</ref>
 
 
 
* 2. علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی درباره آثار میرحامد حسین به ویژه عبقات می‌نویسد: كتاب‌های باعظمت و مفید میرحامد حسین، دریای ژرف‌نگری و باریك‌بینی را پرموج گردانده است... مهمترین و پرآوازه‌ترین اثر او «عبقات الانوار» در مناقب [[ائمه اطهار]] علیهم‌السلام است... و میرحامد حسین تمام حقایقی را كه «دهلوی» در باب امامت منكر شده با بهره‌گیری از احادیث و اخباری كه از طریق اهل سنت نقل شده، ثابت كرده است.<ref> نقباءالبشر، ج 1، ص 348.</ref>
 
 
 
* 3. [[امام خمینی]] در سال 1320 شمسی/ 1363 قمری كه هنوز تمام مجلدات عبقات چاپ نشده بود، پس از بحث در موضوع حدیث غدیر، می‌نویسد: «...هر كس بخواهد اطلاع از چگونگی حدیث غدیر پیدا كند، باید رجوع كند به كتاب عبقات الانور سید بزرگوار میرحامد حسین هندی، كه چهار جلد بزرگ در حدیث غدیر تصنیف كرده و چنین كتابی تاكنون نوشته نشده و عبقات الانوار در امامت از قراری كه شنیده شده، سی جلد است و آنچه كه ما دیدیم، هفت-هشت جلد است و در ایران شاید تا پانزده جلد از آن پیدا شود و اهلِ سنت درصدد جمع این كتاب و تضییع آن هستند و ما ملت شیعه در خواب هستیم تا آن وقت كه یك چنین گنج پرقیمت و گوهر گرانبهائی از دست برود! اكنون قریب دو سال است (دو سال قبل از 1363 ق) كه به ملت شیعه به تجدید طبع این كتاب پیشنهاد شده و به خونسردی تلقی شده است. با این وصف با خواست خدا جلد غدیر در تحت طبع است.<ref> كه بعدها در ده جلد وزیری چاپ و منتشر شد.</ref> لكن بر علماء شیعه بالخصوص و دیگر طبقات لازم است كه این كتاب بزرگ را كه بزرگترین حجت مذهب است نگذارند از بین برود و به طبع آن اقدام كنند».<ref> كشف الاسرار، [[امام خمینی]]، ص 178.</ref>
 
 
 
* 4. استاد محمدرضا حكیمی درباره عبقات الانوار می‌نویسد: «و به راستی كتاب عبقات، عظیم است. آن اقیانوس بیكران و آن دریای ژرف، این كتاب است این چنین كتابی در دیگر آفاق بشری و فرهنگ ملت‌ها نیز همانند ندارد... كتاب «عبقات» با مجلدات بسیارش، یكی از والاترین نمونه‌های كار خود انسانی و پشتكار و مسئولیت بشری است و یكی از ارجمندترین سندهای...».<ref> میرحامد حسین، ص 95، 96.</ref>
 
 
 
'''رنج‌ها'''
 
 
 
علامه میرحامد حسین، كتاب عبقات را به سادگی و آسانی و رفاه و خدمه و گروه تحقیق ننوشت، او در راه تألیف چنین كتاب عظیمی، خود به تنهایی سخت‌ترین سفرها و پرزحمت‌ترین كارها را عاشقانه پذیرفت. زیرا همه اسناد و منابع تتبع و تحقیق را در اختیار نداشت، به ویژه كتاب‌ها و منابع اهل سنت را.
 
 
 
گاهی به عنوان خادم و كارگر در یكی از روستاهای دورافتاده شهر [[مكه]] به خانه عالمی سنی وارد شد تا در كتابخانه او به كتابی كه دنبالش می‌گشت، دست یابد و موفق هم شد.<ref> كیهان فرهنگی، شماره 50، ص 39.</ref>
 
 
 
وقتی هم فرزند جوانش از دنیا رفت، مراسم كفن و دفن و تشییع و مجلس سوگواری را به دیگران واگذارد تا یك ساعت هم كه شده وقتش را جز در تألیف عبقات الانوار صرف نكند.<ref> مجله پیام انقلاب، شماره 15، ص 9.</ref> و یك وقت هم، به مصر رفت و كتابی را كه می‌خواست پیدا كرد و با كشتی برگشت، در كشتی مشغول مطالعه كتاب بود كه باد تندی كتاب را از دستش گرفت و به دریا افكند و سید به دنبال كتاب خود را به دریا زد و كتاب را گرفت!... وقتی همسفران او را گرفتند و در كشتی نشاندند و سؤال كردند كه چرا خودت را به دریا پرت كردی؟ كتاب را نشان داد و جواب داد: به خاطر این كتاب! این كتاب هنوز هم در كتابخانه ناصری نگهداری می‌شود.<ref> مجله عشاق اهل بیت علیهم‌السلام، [[محرم]] و [[صفر]] 1415، ص 36.</ref>
 
 
 
'''وفات'''
 
 
 
سرانجام، فرزانه بزرگ شیعه و مدافع مجاهد اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله سید بزرگوار میرحامد حسین موسوی هندی، در هیجدهم [[صفر]] سال 1306، در لكهنو چشم از جهان فروبست و در حسینیه خود دفن شد.<ref> علماء معاصرین، ملا علی واعظ خیابانی تبریزی، ص 31؛ [[اعیان الشیعه]]، سید محسن امین عاملی، ج 4، ص 381.</ref>
 
 
 
==پانویس ==
 
 
<references />
 
<references />
 +
==منابع==
 +
*[[گلشن ابرار (کتاب)|گلشن ابرار]]، جلد۱، زندگینامه "میرحامد حسین هندی" از ابراهیم اسلامی.
 +
*زندگینامه میرحامد حسین هندی، [http://www.tahoorkotob.com/page.php?pid=11728 کتابخانه طهور]، بازیابی: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳.
 +
[[رده:علمای قرن سیزدهم]][[رده:علماء شیعه]]
 +
[[رده:متکلمان]]
 +
[[رده:فقیهان]]
 +
[[رده:محدثان]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۳۱

«میرحامد حسین موسوی هندی» (۱۳۰۶-۱۲۴۶ ق)، فقیه، محدث و متکلم بزرگ شیعه در سده سیزدهم هجری در هند بود. وی صاحب آثار مهمی در دفاع از اهل بیت (علیهم‌السلام) و مکتب تشیع، از جمله کتاب گرانقدر «عبقات الانوار» است.

میرحامدحسین.jpg
نام کامل میرحامد حسین هندی
زادروز ۱۲۴۶ قمری
زادگاه هند
وفات ۱۳۰۶ قمری
مدفن هند

Line.png

اساتید

سید برکت علی صاحب، سید عباس شوشتری، سید مرتضی خلاصةالعلماء، سید محمد سلطان العلماء، سید حسین سیدالعلماء،...


آثار

عبقات الانوار، استقصاء الافحام، شوارق النصوص، أسفار الانوار عن وقایع أفضل الاسفار، النجم الثاقب فی مسألة الارث، الذرایع فی شرح الشرایع،...

ولادت و خاندان

میرحامد حسین موسوی فرزند سید محمدقلی، در ۵ محرم سال ۱۲۴۶ ق. در شهر «میرتهه» هند به دنیا آمد. نام اصلی او را «مهدی» نهادند. سبب شهرتش به «میرحامد حسین» آن است که پدرش پیش از آن که خبر تولد فرزندش را بشنود، در رؤیا جد خود «سید حامد حسین» را دیده بود. از این رو، فرزند نوزادش را به این نام مشهور کرد.

میر حامد حسین، از خاندانهاى اصیل سادات موسوى است و با ۲۷ واسطه، نسبش به امام موسى کاظم (علیه السلام) مى رسد. نیاکان او در طول قرون گذشته، همه از اهل علم و زهد و فضیلت بوده اند. شایان ذکر است که این خاندان در اصل ایرانى بودند و در نیشابور زندگى مى کردند و در قرن هفتم، «سید اوحدالدین» - جدّ پانزدهم میرحامد حسین - در پى حمله مغول، به هندوستان هجرت کرد و در شهر «کنتور» رحل اقامت افکند.

سید محمدقلى (متوفى ۱۲۶۰ ق.) پدر میرحامد حسین، از علماى بزرگ قرن ۱۳ هجرى و از صاحب نظران در علم کلام بود. مدّتى نیز در شهر «میرتهه» بر کرسى قضاوت و فتوا نشست. رساله اى هم بنام «عدالت علویه» در موضوع احکام قضاوت و افتاء و شرائط قاضى و مفتى نوشته است.

شایان ذکر است، میرحامد حسین هندی در یکی از نیاکان خود با دین علیشاه، جد اعلای سید روح‌الله موسوی خمینی اشتراک نسب دارد.

تحصیل و استادان

میر حامد حسین وقتی به هفت سالگی رسید، پدرش او را به مکتب گذاشت. او مقدمات و دروس ابتدایی را خواند، آنگاه وارد مراحل بالاتری رسید. «مقامات حریری» و «دیوان متنبّی» را نزد مولوی «سید برکت علی صاحب»، و نهج البلاغه را در محضر مفتی «سید عباس شوشتری» آموخت.

سپس به فراگیری علوم عقلی در نزد «سید مرتضی خلاصه العلماء» و علوم شرعی در محضر «سید محمد سلطان العلماء» و برادر او «سید حسین سیدالعلماء» پرداخت و پس از سال‌ها تلاش و همت، تحصیلات خود را با موفقیت به اتمام رساند.

او بر کتاب مناهج التدقیق که از تصنیفات استادش سیدالعلماء بود، حاشیه نوشت. سپس به تصحیح و نقد تصانیف پدرش از جمله فتوحات حیدریه، رساله تقیه و تشیید المطاعن پرداخت.

آثار و تألیفات

جوامع اسلامی به ویژه هندوستان، در دوران زندگی میرحامد حسین، بیش از پیش دچار آشوب و تفرقه شده بود. استعمارگران و دشمنان اسلام، همواره برای دست یافتن به اهداف شوم و غارتگرانه خود، دوست می‌داشتند که مسلمانان با هم اتحاد نداشته باشند و مدام با خصومت زندگی کنند. بدین خاطر گاه دانشمندانی را در میان خود مسلمانان تحریک می‌کردند تا با نوشتن و یا گفتن حرف‌هایی تفرقه‌افکن و اختلاف آفرین، صفوف آنان را بر هم زنند و محیط زندگی برادرانه را تبدیل به آشوب و سوءظن و دشمنی سازند. علامه سید محمد قلی پدر میرحامد حسین، سال‌ها عمر خود را صرف جواب دادن شبهات و تهمت‌هایی کرد که دشمنان اسلام، به دست برخی از دانشمندان مسلمان، علیه شیعه و مکتب اهل بیت علیهم‌السلام شایع می‌کردند.

اکنون بعد از پدر، نوبت به پسر صالح و خلف او یعنی علامه میرحامد حسین هندی رسیده بود. او مشاهده می‌کرد که چه افتراها و تهمت‌هایی بر شیعه می‌بندند که روح شیعه از آن‌ها خبر ندارد... این بود که تصمیم گرفت کمر همت ببندد و همچون پدرش، در عرصه قلم و تحقیق و تتبع و بیان حقائق اسلام و وقایع تاریخ اسلام، به دفاع از حق برخیزد و به تهمت‌های مغرضانه و جاهلانه و خصومت‌آمیز دشمنان تشیع، پاسخ دهد. نخستین کارش، نقد، بررسی، تصحیح و تهذیب بعضی از کتاب‌های ارزشمند پدرش علامه سید محمد قلی، بود.[۱] چرا که بسیاری از آثار پدرش، در دفاع از مکتب شیعه و پاسخ به ایرادهای مخالفان تشیع بود و شایسته بود که پسر دانشمند و فرزانه، آن‌ها را تصحیح و چاپ و منتشر کند. میرحامد حسین سال‌هایی از عمر گرانمایه خود را در این راه صرف کرد و از این رهگذر، خدمات شایانی به عالم تشیع ارزانی داشت. آنگاه خود اقدام به نوشتن کتاب نمود. اینک به ذکر آن‌ها می‌پردازیم:

  1. عبقات الانوار فی امامة الائمة الاطهار؛ «عبقات الانوار» بزرگترین و ارجمندترین کتاب میرحامد حسین است و از شاهکارهای علمی و اعتقادی شیعه به شمار می‌رود. مؤلف بزرگوار این کتاب را در مناقب ائمه اطهار علیهم‌السلام‌ و در جواب کتاب ضدشیعی و خصومت‌ برانگیز‌ «تحفه اثنی عشریه» اثر مولوی عبدالعزیز دهلوی (م ۱۲۳۹ ق) معروف به «سراج الهند» نوشته است.
  2. استقصاء الافحام، ده جلد و به فارسی است. مؤلف در این کتاب مطالبی را پیرامون قرآن کریم، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه و اصول و فروع دین، مطرح کرده است و پاسخی است به کتاب «منتهی الکلام» تألیف مولوی حیدرعلی فیض‌آبادی حنفی، که مطالبی شبهه‌آمیز و بی‌اساس درباره شیعه داشت، در حالی که مؤلف کتاب می‌گفت کسی نمی‌تواند جواب کتاب مرا بنویسد.[۲]
  3. شوارق النصوص، پنج جلد در علم کلام
  4. افحام اهل المین فی رد ازالة الغین، ردی است بر کتاب «ازالة الغین» تألیف حیدرعلی فیض آبادی حنفی
  5. أسفار الانوار عن وقایع أفضل الاسفار، سفرنامه ای پس از حج و کربلا در سال ۱۲۸۲ قمری
  6. کشف المعضلات فی حل المشکلات
  7. الغصب البتار فی مبحث آیة الغار
  8. النجم الثاقب فی مسألة الارث، کتاب فقهی در موضوع ارث
  9. الدرر السنیّه فی المکاتیب والمنشآت العربیه
  10. زین الوسائل الی تحقیق المسائل، مسائل فقهی و گوناگون
  11. الذرایع، در شرح «شرایع» محقق حلی[۳]

در نظر عالمان

  • سید حسن صدر در کتاب «تکمله امل الآمل» گفته است: «میرحامد حسین در رده بزرگترین متکلمان است و عظیمترین عالمان نام آور دین و اسطواره های استوار منطق و استدلال. او عمر خویش را در یاری ایمان و نگهبانی شریعت جدش، مهتر پیامبران و امامان و راهنمایان بگذرانید. دین را با تحقیق های ارجمند خویش یاری کرد و با دقت نظرهای والای خود و با آن برهان های پیامبرانه و آن منطق و استدلال علی مانند و آن احتجاجها که چونان احتجاجهای امام علی بن موسی الرضا بود. و بدین گونه روشن ساخت که باب هفتم «تحفة اثنا عشریه» عبدالعزیز دهلوی خطابه هایی است یاوه و عباراتی است هذیانی که مردم جهان به آنها می خندند... و میرحامد حسن را کراماتی بوده است مشهور و افتخاراتی معروف...».
  • علامه امینی در موارد متعددی در کتاب الغدیر از میرحامد حسین و کتابش عبقات الانوار سخن گفته است. از جمله در جلد نخست الغدیر، در فصل «المؤلفون فی حدیث الغدیر» عبقات الانوار را مطرح کرده و نویسنده آن را ستوده است: «این سید پاک بزرگوار چونان پدر قدیس خویش یکی از شمشیرهای آخته خداست بر سر دشمنان حق و درفش پیروزی حقیقت است و دین و آیتی بزرگ است از آیات خدای سبحان. خداوند به دست او حجت را تمام کرد و راه راست حق را آشکارا ساخت. اما کتاب او عبقات، بوی خوش آن از کران تا کران جهان وزید و آوازه این کتاب خاور و باختر را فراگرفت. هر کس این کتاب را دید، دید که معجزه ای است روشن و روشنگر که هیچ باطلی و نادرستی در آن راه نخواهد داشت. ما از این کتاب پرارج و علم و دانش فراوانی که در آن گرد آمده است، استفاده بسیار بردیم. از این رو سپاسهای پیاپی خویش را به پیشگاه او و پدر گرامیش تقدیم می داریم و از درگاه خدا برای آنان پاداشهای بزرگ و بسیار می طلبیم».[۴]

وفات

سرانجام، مرحوم میرحامد حسین هندی، در هیجدهم صفر سال ۱۳۰۶ قمری، در لکهنوی هند چشم از جهان فروبست و در حسینیه خود به خاک سپرده شد.[۵]

پانویس

  1. نجوم السّماء، ج۱، ص۲۴ـ۲۵؛ نقباء البشر، آقا بزرگ تهرانی، ج۱، ص۳۴۷.
  2. نجوم السّماء، ج۱، ص۲۸ـ۲۹؛ نقباءالبشر، ج۱، ص۳۴۹؛ الذریعه، آقا بزرگ تهرانی، ج۲، ص۳۱.
  3. نجوم السّماء، ج ۲، ص ۳۱ و مجلدات مختلف الذریعه بر اساس نام کتاب‌ها.
  4. امینی، الغدیر، ج۱، ص۱۵۶-۱۵۷.
  5. علماء معاصرین، ملا علی واعظ خیابانی تبریزی، ص۳۱؛ اعیان الشیعه، سید محسن امین عاملی، ج۴، ص۳۸۱.

منابع

  • گلشن ابرار، جلد۱، زندگینامه "میرحامد حسین هندی" از ابراهیم اسلامی.
  • زندگینامه میرحامد حسین هندی، کتابخانه طهور، بازیابی: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳.