اثیرالدین ابهری: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «اَثیرُالدّینِ اَبْهَری، مُفَضَّل بن عمر بن مَفَضَّل (د ح ۶۶۳ ق / ۱۲۶۵ م)، فیلس...» ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | '''«اثیرالدّین مفضّل اَبْهَری»''' (م، ۶۶۳ ق)، فیلسوف، منطقی، متکلم، منجم و ریاضیدان مشهور مسلمان در قرن هفتم هجری و از شاگردان [[فخر رازى|فخر رازی]] است. وی در [[فلسفه]]، [[منطق]]، [[علم نجوم|نجوم]] و [[ریاضی]] متبحر بود و آثار متعددی در این علوم از جمله «هدایة الحکمة» تألیف نمود. | |
+ | {{شناسنامه عالم | ||
+ | |نام کامل = اثیرالدین مفضل بن عمر ابهری | ||
+ | |تصویر= | ||
+ | |زادروز = | ||
+ | |زادگاه = ابهر | ||
+ | |وفات = ۶۶۳ قمری | ||
+ | |مدفن = هرات | ||
+ | |اساتید = [[فخر رازى|فخر رازی]]، کمالالدین ابوالفتح موسی موصلی، محییالدین محمد بن محمد ابن سعد بن ندی،... | ||
+ | |شاگردان = [[کاتبی قزوینی]]، عمادالدین زکریا بن محمود قزوینی، [[ابن خلکان]]، جمالالدین احمد بن عیسی قزوینی،... | ||
+ | |آثار = هدایةالحکمة، ایساغوجی، تنزیلالافکار فی تعدیلالاسرار، زبدةالاسرار، منتهیالافکار فی ابانةالاسرار، دقایقالافکار، عنوانالحق و برهانالصدق، کشفالحقائق، المجسطی، غایةالادراک فی درایةالافلاک، اصلاح اصول اقلیدس،... | ||
+ | }} | ||
+ | ==ولادت و وفات== | ||
+ | از جزئیات زندگانی «اثیرالدین مُفَضَّل بن عمر ابهری» همین اندازه معلوم است که از مردم ابهر ـ شهری میان زنجان و قزوین ـ بوده است. برخی از متأخران او را ابهری سمرقندی دانستهاند، اما علت این انتساب دانسته نیست. از طرف دیگر در برخی منابع آمده است که اثیرالدین در موصل متولد شده و همانجا به تحصیل پرداخته است. اگرچه میتوان تحصیل اثیرالدین را در موصل به جهت شاگردی او نزد کمالالدین ابن یونس موصلی محتمل دانست، ولی اینکه در موصل زاده شده باشد، در هیچ یک از منابع قدیم به این مطالب اشاره نشده است؛ وانگهی اگر این دانشمند در موصل متولد شده و تحصیل کرده باشد، چرا به ابهری یا ابهری سمرقندی شهرت یافته است؟ افزون بر اینها، تصریح خود اثیرالدین مبنی بر اینکه وی از دیار خویش برای استفاده از محضر شیخ کمالالدین ابن یونس راهی موصل شده است، احتمال ولادت او را در موصل یکسره نفی میکند. | ||
− | اثیرالدین از | + | دربارۀ سال وفات اثیرالدین نیز اختلاف است؛ برخی وفات او را در ۶۶۰ ق. دانستهاند؛ جامی خلیفه گاه وفات وی را در ۶۶۳ ق. ذکر میکند، گاه از حدود سال ۷۰۰ ق. سخن میگوید و جای دیگر فوت او را بعد از ۶۶۰ ق. مینویسد؛ اما بطور قطع ۷۰۰ ق. ناردست است، زیرا که کاتبی قزوینی (م، ۶۷۵ ق) در کتاب «حکمة العین» از استاد خود، اثیرالدین، با عبارت «برَّد الله مضجعه» یاد میکند. به هر حال وفات اثیرالدین را در عهد هلاکوخان مغول، میان سالهای ۶۶۰ تا ۶۶۳ ق. دانستهاند، و ظاهراً ۶۶۳ ق. قولی است که بسیاری برآنند. |
− | از | + | ==تحصیل و استادان== |
+ | اثیرالدین از شاگردان مشهور [[فخر رازى|فخر رازی]] است. تحصیل او نزد فخر رازی باید در یکی از نواحی خوارزم، [[ماوراءالنهر]] (دربار سلاطین غور)، غزنه و هرات بوده باشد، زیرا مجالس درس وی در این نواحی ـ مخصوصاً در هرات ـ تشکیل میشد و به این ترتیب اثیرالدین باید به [[خراسان]] نیز سفر کرده باشد. | ||
− | + | از استادان دیگر وی، کمالالدین ابوالفتح موسی بن یونس موصلی (۵۵۱-۶۳۹ ق) است و اثیرالدین نزد او [[ریاضیات]] و [[علم نجوم|نجوم]] آموخته است، [[ابن خلکان]] مینویسد: من خود شاهد بودم که اثیرالدین، در محضر کمالالدین یونس مانند طالب علمی کتاب به دست مینشست و مجسطی میخواند، در حالی که خود مقام بلندی در علم داشت و مردم از مصنفات او استفاده میکردند. | |
− | + | پس از بروز فتنۀ مغول و آشفتگی اوضاع، اثیرالدین نیز مانند بسیاری از دانشمندان در پی یافتن مأمنی مناسب به سفر پرداخت. ابتدا به سوی [[شام]] رفت و مدتی در اِربِل و [[دمشق]] به سر برد. در دمشق پیوسته با اهل علم ارتباط داشت و چندی در خدمت محییالدین محمد بن محمد ابن سعد بن ندی (م، ۶۵۱ ق) بود. از شام رهسپار بلاد روم (آسیای صغیر) گردید و در محیط نسبتاً آرام آنجا که پناهگاه دانشمندان و عارفان سدۀ ۷ ق. بود، ماندگار شد و از این پس اوقات خود را به تدریس و تعلیم و تألیف میگذارنید. | |
− | اثیرالدین، چنانکه اشاره شد، علاوه بر تألیف، تدریس نیز میکرد | + | ==تدریس و شاگردان== |
+ | اثیرالدین، چنانکه اشاره شد، علاوه بر تألیف، تدریس نیز میکرد و شاگردانی تربیت نمود از جمله: | ||
− | + | *[[کاتبی قزوینی]] (۶۰۱-۶۷۵ ق)، از شاگردان معروف اوست که از ریاضیدانان و صاحبنظران در هیأت و نجوم ساختن آلات رصدی شمرده میشد. کاتبی در کتاب «حکمة العین» بارها از اثیرالدین به احترام یاد میکند و متعرض نظریات فلسفی او میشود. | |
+ | *عماد الدین زکریا بن محمود قزوینی (۶۰۰-۶۸۲ ق)، شاگرد دیگر اثیرالدین و مؤلف کتابهای «آثار البلاد» و «عجایب المخلوقات» است که ظاهراً در دمشق از محضر استاد بهره برده است. | ||
+ | *[[ابن خلکان]]، که به تصریح خودش در حدود سالهای ۶۲۵ و ۶۲۶ ق. که اثیرالدین از موصل به اربل آمده بود، نزد او به فراگرفتن فن خلاف مشغول بوده است. | ||
+ | *جمالالدین احمد بن عیسی قزوینی، از شاگردان دیگر اثیرالدین است که به سبب خدمت نزد اثیرالدین و ارتباط نزدیک با او به اثیری معروف شده بود. | ||
− | اثیرالدین | + | ==جایگاه علمی== |
− | + | اثیرالدین معاصر [[خواجه نصیرالدین طوسی]] بود و این دو دانشمند در زمینۀ مسائل علمی و [[فلسفه|فلسفی]] با یکدیگر مکاتباتی داشتند. متن یکی از این مکاتبات که به زبان فارسی است، برجای مانده است. به عقیدۀ برخی از محققان معاصر، اثیرالدین نیز مانند بسیاری از ریاضیدانان زمان خود در رصدخانۀ مراغه که به همت خواجه نصیر طوسی برپا شده، فعالیت داشت. با اینکه بعضی از شاگردان اثیرالدین ـ مانند [[کاتبی قزوینی]] ـ در رصدخانۀ مذکور فعالیت داشتند، ولی ارتباط مستقیم خود او با این رصدخانه محرز نیست و تا زمانی که مدارک قطعی در این باره به دست نیاید، آن را باید با شک و تردید تلقی کرد. | |
− | اثیرالدین علاوه بر | + | اثیرالدین علاوه بر [[حکمت]]، در [[ریاضیات]] نیز به استادی شهرت یافت. وی را در هندسه بیهمتا میشمردند. حکایت شده است که الملک الکامل ایوبی چند مسألۀ دشوار ریاضی را که دانشمندان فرنگ در حل آنها درمانده بودند، برای اثیرالدین فرستاد و هر چند در دنبالۀ گزارش آمده است که وی نیز به علت دشواری آن مسائل از استادش کمالالدین ابن یونس کمک خواست، اما این خود نکتهای است که متن نهایی پاسخ از سوی اثیرالدین تهیه شد. |
− | رسالۀ اصلاح اصول اقلیدس و کوشش اثیرالدین برای اثبات اصل پنجم اقلیدس که به نام | + | آثار ریاضی او از دیدگاه ریاضیدانان معاصر وی و نیز دانشمندان دورانهای بعد، مهم شمرده شده است. بهویژه در سدههای اخیر، پژوهشگران تاریخ ریاضیات از او و آثارش بسیار سخن گفته و در بررسی آنها کوشیدهاند. رسالۀ اصلاح اصول اقلیدس و کوشش اثیرالدین برای اثبات اصل پنجم اقلیدس که به نام «اصل توازی» شهرت یافته است، در تاریخ ریاضیات جایگاه ویژهای دارد. |
− | + | اثیرالدین ابهری، طبع [[شعر]] نیز داشت و به گفتۀ مؤلف «عرفات العاشقین» [[دیوان (شعر)|دیوانی]] در ۳ هزار [[بیت (شعر)|بیت]] داشته است. [[حمدالله مستوفی]] و واله داغستانی نیز یک [[رباعی]] از اشعار او را آوردهاند. | |
− | + | ==آثار و تألیفات== | |
+ | '''الف. منطق و فلسفه و کلام:''' | ||
− | + | #هدایة الحکمة، در ۳ بخش [[منطق]]، طبیعی و الهی. بر بخش [[فلسفه|فلسفی]] این کتاب شروح و حواشی متعددی نوشتهاند که معروفترین آنها دو شرح است: یکی شرح قاضی کمالالدین میر حسین بن معینالدین میبدی (م، ۹۰۹ ق) و دیگری شرح [[ملاصدرا|صدرالمتألّهین شیرازی]] (م، ۱۰۵۰ ق) که مفصلتر از شرح میبدی است. | |
+ | #ایساغوجی، در منطق. با اینکه این رساله خلاصهای از مباحث مهم منطق و مشتمل بر ایساغوجی، قول شارح، قضایا، تناقض، عکس، قیاس و صناعات خمس است، اما چون فصل اول آن عنوان «ایساغوجی» دارد، از باب اطلاق نام جزء بر کل به ایساغوجی شهرت یافته است. بر این رساله شروح و حواشی متعددی نوشتهاند که از مهمترین آنها میتوان ۳ شرح شمسالدین محمد بن حمزۀ فناری (۷۵۱-۸۳۴ ق)، نورالدین علی ابن ابراهیم شیرازی (م، ۸۲۶ ق) و زینالدین زکریا بن محمد انصاری (م، ۹۱۰ ق) را نام برد. اثیرالدین خود نیز بر این رساله شرحی با عنوان قال، أقول و حاشیهای بر این شرح با عنوان مغنی الطلاب فی المنطق دارد که در هند و استانبول به طبع رسیده است. ابوالفتح شیرازی، ایساغوجی اثیرالدین را در ۱۲۴۴ ق. به فارسی ترجمه کرده و مرآة المنطبق نامیده است. | ||
+ | #تنزیل الافکار فی تعدیل الاسرار، در منطق، طبیعی و الهی. در این کتاب اثرالدین برآن بوده است که نظریات خود را دربارۀ «قوانین منطقیه و حکمیه» به دست دهد و فساد برخی از اصول مشهور را باز نماید. [[خواجه نصیرالدین طوسی|نصیرالدین طوسی]] بر بخش منطق این کتاب شرح و نقدی به نام «تعدیل االمعیار فی نقد تنزیل الافکار» نوشته است. | ||
+ | #زبدة الاسرار؛ در منابعی که در دست است، ۳ کتاب با این عنوان به ابهری منسوب است: یکی زبدة الاصول و دیگری زبدة الکشف و سومی زبدة الاسرار در حکمت. اثیرالدین در پایان بخش منطق کتاب هدایه از زبدة الاسرار نام میبرد و چنین مینماید که منطق هدایه خلاصه مانندی از کتاب مفصل زبدة الاسرار باشد. زبدة الاسرار که مانند هدایة الحکمه، مجموعهای در منطق و طبیعی و الهی است، به وسیلۀ ابن عبری از عربی به [[زبان سریانی|سریانی]] ترجمه شده است. | ||
+ | #منتهی الافکار فی ابانة الاسرار، در منطق، طبیعی و الهی | ||
+ | #خلاصة الافکار و نقاوة الاسرار، در منطق | ||
+ | #دقایق الافکار، در منطق | ||
+ | #عنوان الحق و برهان الصدق، در منطق، طبیعی و الهی | ||
+ | #اشارات، در برابر «[[اشارات و تنبیهات (کتاب)|اشارات]]» [[ابن سینا]] | ||
+ | #رسالة فی علم المنطق، که رسالۀ مختصری است در منطق به زبان فارسی | ||
+ | #المحصول، در برابر «التحصیل» بهمنیار شاگرد ابن سینا. ظاهراً خود اثیرالدین از این کتاب استخراجی کرده و آن را محصولی نامیده است. | ||
+ | #کلمات عشر یا رسالۀ مبدأ و معاد، رساله مختصری است به زبان فارسی | ||
+ | #کشف الحقائق، در منطق. از این کتاب در منابع قدیم و جدید با نامهای دیگر نیز یاد شده است: جامع الدقائق فی کشف الحقائق؛ کشف الحقائق فی تحریر الدقائق. | ||
+ | #تهذیب النکت، در فن جدل، اصل این کتاب به نام النکت فی علم الجدل از ابواسحاق ابراهیم بن علی شیرازی (م، ۴۷۶ ق) است و اثیرالدین آن را شرح و تهذیب کرده است. | ||
+ | #الرسالة الزاهرة فی ابطال بعض مقدمات الجدلیة، یا الرسالة الزاهرة فی فساد مقدمات مستعملة فی الجدل | ||
+ | #رسالۀ مسائل، شامل ۱۸ مسأله که میان متکلمان و حکما مورد اختلاف است. | ||
+ | #المغنی فی علم الجدل، که مختصری است در فن جدل و آداب بحث و مناظره | ||
− | + | '''ب. ریاضیات و نجوم:''' | |
− | + | #المجسطی، رسالهای است مختصر در هیأت. شاید این رساله همان باشد که در برخی از منابع از آن با عنوان «مختصر فی علم الهیئة» یاد شده است. | |
+ | #سه رساله در هیأت و نجوم | ||
+ | #غایة الادراک فی درایة الافلاک. این کتاب در برخی منابع به نامهای گوناگون ذکر شده است: درایات الافلاک؛ درایة الافلاک؛ فی درایة الافلاک. نسخهای از این کتاب در کتابخانۀ مرکزی دانشگاه موجود است. | ||
+ | #اصلاح اصول اقلیدس، در ۱۳ مقاله. کمالالدین فارسی دربارۀ یکی از مسائل این کتاب رسالهای دارد که نسخهای از آن با عنوان «رسالة علی تحریر الابهری فی المسألة المشهورة من کتاب اقلیدس» در کتابخانۀ احمدیۀ تونس موجود است. | ||
+ | #الزیج الشامل. در آغاز این رساله گفته میشود که این زیج، برپایۀ اندازهگیریها و آزمایشهای مکرر ابوالوفا بوزجانی و یارانش تدوین شده است. نسخهای از آن در پاریس نگهداری میشود. | ||
+ | #الزیج الاختیاری یا الزیج الاثیری | ||
+ | #شریک الاقطار، شامل چند مقاله در ریاضیات است و در مقالۀ پنجم آن شبهۀ جذر اصم بررسی شده است. | ||
+ | #رسالة فی برکار القطوع. این رساله شامل اندیشههایی است که اثیرالدین، طی آموزش رسالۀ «دربارۀ دایره» نزد کمالالدین ابن یونس، بدانها دست یافته است. | ||
+ | #رسالة الاسطرلاب، یا رسالة فی معرفة الاسطرلاب | ||
+ | #رسالة فی علم الهیئة | ||
+ | #مختصر فی علم الهئیة | ||
+ | #الزیج المقنن | ||
+ | #الزیج الملخص | ||
− | + | ==منابع== | |
− | + | *[https://www.cgie.org.ir/fa/article/225214/%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%A8%D9%87%D8%B1%DB%8C "اثیرالدین ابهری"، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]. | |
− | + | [[رده:علمای قرن هفتم]] | |
− | + | [[رده:فیلسوفان]][[رده:ریاضیدانان]][[رده:منجمان]] | |
− | + | [[رده:متکلمان]] | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− |
نسخهٔ کنونی تا ۵ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۰۵
«اثیرالدّین مفضّل اَبْهَری» (م، ۶۶۳ ق)، فیلسوف، منطقی، متکلم، منجم و ریاضیدان مشهور مسلمان در قرن هفتم هجری و از شاگردان فخر رازی است. وی در فلسفه، منطق، نجوم و ریاضی متبحر بود و آثار متعددی در این علوم از جمله «هدایة الحکمة» تألیف نمود.
نام کامل | اثیرالدین مفضل بن عمر ابهری |
زادگاه | ابهر |
وفات | ۶۶۳ قمری |
مدفن | هرات |
اساتید |
فخر رازی، کمالالدین ابوالفتح موسی موصلی، محییالدین محمد بن محمد ابن سعد بن ندی،... |
شاگردان |
کاتبی قزوینی، عمادالدین زکریا بن محمود قزوینی، ابن خلکان، جمالالدین احمد بن عیسی قزوینی،... |
آثار |
هدایةالحکمة، ایساغوجی، تنزیلالافکار فی تعدیلالاسرار، زبدةالاسرار، منتهیالافکار فی ابانةالاسرار، دقایقالافکار، عنوانالحق و برهانالصدق، کشفالحقائق، المجسطی، غایةالادراک فی درایةالافلاک، اصلاح اصول اقلیدس،... |
ولادت و وفات
از جزئیات زندگانی «اثیرالدین مُفَضَّل بن عمر ابهری» همین اندازه معلوم است که از مردم ابهر ـ شهری میان زنجان و قزوین ـ بوده است. برخی از متأخران او را ابهری سمرقندی دانستهاند، اما علت این انتساب دانسته نیست. از طرف دیگر در برخی منابع آمده است که اثیرالدین در موصل متولد شده و همانجا به تحصیل پرداخته است. اگرچه میتوان تحصیل اثیرالدین را در موصل به جهت شاگردی او نزد کمالالدین ابن یونس موصلی محتمل دانست، ولی اینکه در موصل زاده شده باشد، در هیچ یک از منابع قدیم به این مطالب اشاره نشده است؛ وانگهی اگر این دانشمند در موصل متولد شده و تحصیل کرده باشد، چرا به ابهری یا ابهری سمرقندی شهرت یافته است؟ افزون بر اینها، تصریح خود اثیرالدین مبنی بر اینکه وی از دیار خویش برای استفاده از محضر شیخ کمالالدین ابن یونس راهی موصل شده است، احتمال ولادت او را در موصل یکسره نفی میکند.
دربارۀ سال وفات اثیرالدین نیز اختلاف است؛ برخی وفات او را در ۶۶۰ ق. دانستهاند؛ جامی خلیفه گاه وفات وی را در ۶۶۳ ق. ذکر میکند، گاه از حدود سال ۷۰۰ ق. سخن میگوید و جای دیگر فوت او را بعد از ۶۶۰ ق. مینویسد؛ اما بطور قطع ۷۰۰ ق. ناردست است، زیرا که کاتبی قزوینی (م، ۶۷۵ ق) در کتاب «حکمة العین» از استاد خود، اثیرالدین، با عبارت «برَّد الله مضجعه» یاد میکند. به هر حال وفات اثیرالدین را در عهد هلاکوخان مغول، میان سالهای ۶۶۰ تا ۶۶۳ ق. دانستهاند، و ظاهراً ۶۶۳ ق. قولی است که بسیاری برآنند.
تحصیل و استادان
اثیرالدین از شاگردان مشهور فخر رازی است. تحصیل او نزد فخر رازی باید در یکی از نواحی خوارزم، ماوراءالنهر (دربار سلاطین غور)، غزنه و هرات بوده باشد، زیرا مجالس درس وی در این نواحی ـ مخصوصاً در هرات ـ تشکیل میشد و به این ترتیب اثیرالدین باید به خراسان نیز سفر کرده باشد.
از استادان دیگر وی، کمالالدین ابوالفتح موسی بن یونس موصلی (۵۵۱-۶۳۹ ق) است و اثیرالدین نزد او ریاضیات و نجوم آموخته است، ابن خلکان مینویسد: من خود شاهد بودم که اثیرالدین، در محضر کمالالدین یونس مانند طالب علمی کتاب به دست مینشست و مجسطی میخواند، در حالی که خود مقام بلندی در علم داشت و مردم از مصنفات او استفاده میکردند.
پس از بروز فتنۀ مغول و آشفتگی اوضاع، اثیرالدین نیز مانند بسیاری از دانشمندان در پی یافتن مأمنی مناسب به سفر پرداخت. ابتدا به سوی شام رفت و مدتی در اِربِل و دمشق به سر برد. در دمشق پیوسته با اهل علم ارتباط داشت و چندی در خدمت محییالدین محمد بن محمد ابن سعد بن ندی (م، ۶۵۱ ق) بود. از شام رهسپار بلاد روم (آسیای صغیر) گردید و در محیط نسبتاً آرام آنجا که پناهگاه دانشمندان و عارفان سدۀ ۷ ق. بود، ماندگار شد و از این پس اوقات خود را به تدریس و تعلیم و تألیف میگذارنید.
تدریس و شاگردان
اثیرالدین، چنانکه اشاره شد، علاوه بر تألیف، تدریس نیز میکرد و شاگردانی تربیت نمود از جمله:
- کاتبی قزوینی (۶۰۱-۶۷۵ ق)، از شاگردان معروف اوست که از ریاضیدانان و صاحبنظران در هیأت و نجوم ساختن آلات رصدی شمرده میشد. کاتبی در کتاب «حکمة العین» بارها از اثیرالدین به احترام یاد میکند و متعرض نظریات فلسفی او میشود.
- عماد الدین زکریا بن محمود قزوینی (۶۰۰-۶۸۲ ق)، شاگرد دیگر اثیرالدین و مؤلف کتابهای «آثار البلاد» و «عجایب المخلوقات» است که ظاهراً در دمشق از محضر استاد بهره برده است.
- ابن خلکان، که به تصریح خودش در حدود سالهای ۶۲۵ و ۶۲۶ ق. که اثیرالدین از موصل به اربل آمده بود، نزد او به فراگرفتن فن خلاف مشغول بوده است.
- جمالالدین احمد بن عیسی قزوینی، از شاگردان دیگر اثیرالدین است که به سبب خدمت نزد اثیرالدین و ارتباط نزدیک با او به اثیری معروف شده بود.
جایگاه علمی
اثیرالدین معاصر خواجه نصیرالدین طوسی بود و این دو دانشمند در زمینۀ مسائل علمی و فلسفی با یکدیگر مکاتباتی داشتند. متن یکی از این مکاتبات که به زبان فارسی است، برجای مانده است. به عقیدۀ برخی از محققان معاصر، اثیرالدین نیز مانند بسیاری از ریاضیدانان زمان خود در رصدخانۀ مراغه که به همت خواجه نصیر طوسی برپا شده، فعالیت داشت. با اینکه بعضی از شاگردان اثیرالدین ـ مانند کاتبی قزوینی ـ در رصدخانۀ مذکور فعالیت داشتند، ولی ارتباط مستقیم خود او با این رصدخانه محرز نیست و تا زمانی که مدارک قطعی در این باره به دست نیاید، آن را باید با شک و تردید تلقی کرد.
اثیرالدین علاوه بر حکمت، در ریاضیات نیز به استادی شهرت یافت. وی را در هندسه بیهمتا میشمردند. حکایت شده است که الملک الکامل ایوبی چند مسألۀ دشوار ریاضی را که دانشمندان فرنگ در حل آنها درمانده بودند، برای اثیرالدین فرستاد و هر چند در دنبالۀ گزارش آمده است که وی نیز به علت دشواری آن مسائل از استادش کمالالدین ابن یونس کمک خواست، اما این خود نکتهای است که متن نهایی پاسخ از سوی اثیرالدین تهیه شد.
آثار ریاضی او از دیدگاه ریاضیدانان معاصر وی و نیز دانشمندان دورانهای بعد، مهم شمرده شده است. بهویژه در سدههای اخیر، پژوهشگران تاریخ ریاضیات از او و آثارش بسیار سخن گفته و در بررسی آنها کوشیدهاند. رسالۀ اصلاح اصول اقلیدس و کوشش اثیرالدین برای اثبات اصل پنجم اقلیدس که به نام «اصل توازی» شهرت یافته است، در تاریخ ریاضیات جایگاه ویژهای دارد.
اثیرالدین ابهری، طبع شعر نیز داشت و به گفتۀ مؤلف «عرفات العاشقین» دیوانی در ۳ هزار بیت داشته است. حمدالله مستوفی و واله داغستانی نیز یک رباعی از اشعار او را آوردهاند.
آثار و تألیفات
الف. منطق و فلسفه و کلام:
- هدایة الحکمة، در ۳ بخش منطق، طبیعی و الهی. بر بخش فلسفی این کتاب شروح و حواشی متعددی نوشتهاند که معروفترین آنها دو شرح است: یکی شرح قاضی کمالالدین میر حسین بن معینالدین میبدی (م، ۹۰۹ ق) و دیگری شرح صدرالمتألّهین شیرازی (م، ۱۰۵۰ ق) که مفصلتر از شرح میبدی است.
- ایساغوجی، در منطق. با اینکه این رساله خلاصهای از مباحث مهم منطق و مشتمل بر ایساغوجی، قول شارح، قضایا، تناقض، عکس، قیاس و صناعات خمس است، اما چون فصل اول آن عنوان «ایساغوجی» دارد، از باب اطلاق نام جزء بر کل به ایساغوجی شهرت یافته است. بر این رساله شروح و حواشی متعددی نوشتهاند که از مهمترین آنها میتوان ۳ شرح شمسالدین محمد بن حمزۀ فناری (۷۵۱-۸۳۴ ق)، نورالدین علی ابن ابراهیم شیرازی (م، ۸۲۶ ق) و زینالدین زکریا بن محمد انصاری (م، ۹۱۰ ق) را نام برد. اثیرالدین خود نیز بر این رساله شرحی با عنوان قال، أقول و حاشیهای بر این شرح با عنوان مغنی الطلاب فی المنطق دارد که در هند و استانبول به طبع رسیده است. ابوالفتح شیرازی، ایساغوجی اثیرالدین را در ۱۲۴۴ ق. به فارسی ترجمه کرده و مرآة المنطبق نامیده است.
- تنزیل الافکار فی تعدیل الاسرار، در منطق، طبیعی و الهی. در این کتاب اثرالدین برآن بوده است که نظریات خود را دربارۀ «قوانین منطقیه و حکمیه» به دست دهد و فساد برخی از اصول مشهور را باز نماید. نصیرالدین طوسی بر بخش منطق این کتاب شرح و نقدی به نام «تعدیل االمعیار فی نقد تنزیل الافکار» نوشته است.
- زبدة الاسرار؛ در منابعی که در دست است، ۳ کتاب با این عنوان به ابهری منسوب است: یکی زبدة الاصول و دیگری زبدة الکشف و سومی زبدة الاسرار در حکمت. اثیرالدین در پایان بخش منطق کتاب هدایه از زبدة الاسرار نام میبرد و چنین مینماید که منطق هدایه خلاصه مانندی از کتاب مفصل زبدة الاسرار باشد. زبدة الاسرار که مانند هدایة الحکمه، مجموعهای در منطق و طبیعی و الهی است، به وسیلۀ ابن عبری از عربی به سریانی ترجمه شده است.
- منتهی الافکار فی ابانة الاسرار، در منطق، طبیعی و الهی
- خلاصة الافکار و نقاوة الاسرار، در منطق
- دقایق الافکار، در منطق
- عنوان الحق و برهان الصدق، در منطق، طبیعی و الهی
- اشارات، در برابر «اشارات» ابن سینا
- رسالة فی علم المنطق، که رسالۀ مختصری است در منطق به زبان فارسی
- المحصول، در برابر «التحصیل» بهمنیار شاگرد ابن سینا. ظاهراً خود اثیرالدین از این کتاب استخراجی کرده و آن را محصولی نامیده است.
- کلمات عشر یا رسالۀ مبدأ و معاد، رساله مختصری است به زبان فارسی
- کشف الحقائق، در منطق. از این کتاب در منابع قدیم و جدید با نامهای دیگر نیز یاد شده است: جامع الدقائق فی کشف الحقائق؛ کشف الحقائق فی تحریر الدقائق.
- تهذیب النکت، در فن جدل، اصل این کتاب به نام النکت فی علم الجدل از ابواسحاق ابراهیم بن علی شیرازی (م، ۴۷۶ ق) است و اثیرالدین آن را شرح و تهذیب کرده است.
- الرسالة الزاهرة فی ابطال بعض مقدمات الجدلیة، یا الرسالة الزاهرة فی فساد مقدمات مستعملة فی الجدل
- رسالۀ مسائل، شامل ۱۸ مسأله که میان متکلمان و حکما مورد اختلاف است.
- المغنی فی علم الجدل، که مختصری است در فن جدل و آداب بحث و مناظره
ب. ریاضیات و نجوم:
- المجسطی، رسالهای است مختصر در هیأت. شاید این رساله همان باشد که در برخی از منابع از آن با عنوان «مختصر فی علم الهیئة» یاد شده است.
- سه رساله در هیأت و نجوم
- غایة الادراک فی درایة الافلاک. این کتاب در برخی منابع به نامهای گوناگون ذکر شده است: درایات الافلاک؛ درایة الافلاک؛ فی درایة الافلاک. نسخهای از این کتاب در کتابخانۀ مرکزی دانشگاه موجود است.
- اصلاح اصول اقلیدس، در ۱۳ مقاله. کمالالدین فارسی دربارۀ یکی از مسائل این کتاب رسالهای دارد که نسخهای از آن با عنوان «رسالة علی تحریر الابهری فی المسألة المشهورة من کتاب اقلیدس» در کتابخانۀ احمدیۀ تونس موجود است.
- الزیج الشامل. در آغاز این رساله گفته میشود که این زیج، برپایۀ اندازهگیریها و آزمایشهای مکرر ابوالوفا بوزجانی و یارانش تدوین شده است. نسخهای از آن در پاریس نگهداری میشود.
- الزیج الاختیاری یا الزیج الاثیری
- شریک الاقطار، شامل چند مقاله در ریاضیات است و در مقالۀ پنجم آن شبهۀ جذر اصم بررسی شده است.
- رسالة فی برکار القطوع. این رساله شامل اندیشههایی است که اثیرالدین، طی آموزش رسالۀ «دربارۀ دایره» نزد کمالالدین ابن یونس، بدانها دست یافته است.
- رسالة الاسطرلاب، یا رسالة فی معرفة الاسطرلاب
- رسالة فی علم الهیئة
- مختصر فی علم الهئیة
- الزیج المقنن
- الزیج الملخص