خط الموت: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی '{{بخشی از یک کتاب}} اين تعبير، سر فصل خطبه‏اى از سیدالشهدا است كه آن حضرت در [[م...' ایجاد کرد)
 
(ویرایش)
 
(۶ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
{{مدخل دائرة المعارف|کتاب [[فرهنگ عاشورا(کتاب)|فرهنگ عاشورا]]}}
  
اين تعبير، سر فصل خطبه‌اى از [[سیدالشهدا]] است كه آن حضرت در [[مكه]] و پيش از خروج به سوى [[عراق]] ايراد كرد و نهايت ‌سير كاروان را با اشاره بيان كرد.<ref>كشف الغمه، اربلى، ج ص 241.</ref>
+
«خُطّ المَوت»، سر فصل خطبه‌ اى از [[سیدالشهدا]] (علیه السلام) است که آن حضرت در [[مکه]] و پیش از خروج به سوى [[عراق]] ایراد کرد و نهایت ‌سیر کاروان را با اشاره بیان کرد.<ref>[[کشف الغمه]]، علی بن عیسی اربلی، ج ۲، ص ۲۴۱.</ref>
  
مضمون آن‌ خطبه، آگاهى و عشق به [[شهادت]] و استقبال از [[مرگ]] در راه خداست و اين كه مرگ براى‌ جوانمردان زيباست، آن گونه كه گردنبند، بر گردن دخترى جوان. ايراد اين خطبه، پس از دريافت گزارش هايى بود مبنى بر اين كه ماموران يزيد براى ترور و ريختن خونش به مكه ‌اعزام شده‌اند.  
+
مضمون آن‌ [[خطبه]]، آگاهى و عشق به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] و استقبال از [[مرگ]] در راه [[الله|خدا]] است و این که مرگ براى‌ جوانمردان زیباست، آن گونه که گردنبند بر گردن دخترى جوان. ایراد این خطبه، پس از دریافت گزارش هایى بود مبنى بر این که مأموران [[یزید]] براى ترور و ریختن خونش به مکه ‌اعزام شده‌ اند.  
  
بخشى از آغاز اين خطبه چنين است: «خط الموت على ولد آدم مخط القلادة على جيد الفتاة و ما اولهنى الى اسلافى اشتياق‌ يعقوب الى يوسف و خير لى مصرع انا لاقيه، كانى باوصالى تقطعها عسلان الفلوات بين ‌النواويس...<ref>[[بحارالانوار]]، ج 44، ص 366، مقتل الحسين، مقرم، ص 193. </ref>  
+
بخشى از این خطبه چنین است: «خُطَّ الْمَوْتُ عَلى وُلْدِ آدَمَ مَخَطَّ الْقَلادَةِ عَلى جیدِ الْفَتاةِ، وَ ما أَوْلَهَنی إِلى أَسْلافی اِشْتِیاقُ یَعْقُوبَ إِلى یُوسُفَ، وَ خُیِّرَلِی مَصْرَعٌ اَنَا لاقیهِ. کَأَنِّی بِاَوْصالی تَقْطَعُها عَسْلانُ الْفَلَواتِ بَیْنَ النَّواویسِ وَ کَرْبَلاءَ.... مَنْ کانَ باذِلاً فینا مُهْجَتَهُ، وَ مُوَطِّناً عَلى لِقاءِ اللّهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنا فَاِنَّنِی راحِلٌ مُصْبِحاً اِنْ شاءَ اللّهُ تَعالى»؛ قلاّده مرگ بر گردن آدمیزاد، همانند گردنبندى است بر گردن دختران جوان (مرگ همیشه همراه آدمى است). اشتیاق من به دیدار گذشتگانم (پدر و مادرم و جدّ و برادرم) همانند اشتیاق [[حضرت یعقوب علیه السلام|یعقوب]] به دیدار [[حضرت یوسف علیه السلام|یوسف]] است! براى من شهادتگاهى برگزیده شده که به یقین به آن خواهم رسید و گویا مى بینم گرگان درنده بیابان ـ بین [[نواویس]] و [[کربلا]] ـ بند بند تنم را پاره پاره مى کنند.... هر کس آماده است خون خود را در راه ما نثار کند و خود را آماده لقاى خداوند سازد، با ما رهسپار شود، چرا که من ـ به خواست خداوند ـ فردا صبح حرکت خواهم کرد.<ref>[[بحارالانوار]]، ج ۴۴، ص ۳۶۶، مقتل الحسین، مقرم، ص ۱۹۳. </ref>  
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف.
+
 
 +
* جواد محدثی، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، نشر معروف.
 +
 
 +
[[رده:گفتارهای عاشورائی]]
 +
{{الگو:واقعه عاشورا}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۰۱

Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از کتاب فرهنگ عاشورا است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


«خُطّ المَوت»، سر فصل خطبه‌ اى از سیدالشهدا (علیه السلام) است که آن حضرت در مکه و پیش از خروج به سوى عراق ایراد کرد و نهایت ‌سیر کاروان را با اشاره بیان کرد.[۱]

مضمون آن‌ خطبه، آگاهى و عشق به شهادت و استقبال از مرگ در راه خدا است و این که مرگ براى‌ جوانمردان زیباست، آن گونه که گردنبند بر گردن دخترى جوان. ایراد این خطبه، پس از دریافت گزارش هایى بود مبنى بر این که مأموران یزید براى ترور و ریختن خونش به مکه ‌اعزام شده‌ اند.

بخشى از این خطبه چنین است: «خُطَّ الْمَوْتُ عَلى وُلْدِ آدَمَ مَخَطَّ الْقَلادَةِ عَلى جیدِ الْفَتاةِ، وَ ما أَوْلَهَنی إِلى أَسْلافی اِشْتِیاقُ یَعْقُوبَ إِلى یُوسُفَ، وَ خُیِّرَلِی مَصْرَعٌ اَنَا لاقیهِ. کَأَنِّی بِاَوْصالی تَقْطَعُها عَسْلانُ الْفَلَواتِ بَیْنَ النَّواویسِ وَ کَرْبَلاءَ.... مَنْ کانَ باذِلاً فینا مُهْجَتَهُ، وَ مُوَطِّناً عَلى لِقاءِ اللّهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنا فَاِنَّنِی راحِلٌ مُصْبِحاً اِنْ شاءَ اللّهُ تَعالى»؛ قلاّده مرگ بر گردن آدمیزاد، همانند گردنبندى است بر گردن دختران جوان (مرگ همیشه همراه آدمى است). اشتیاق من به دیدار گذشتگانم (پدر و مادرم و جدّ و برادرم) همانند اشتیاق یعقوب به دیدار یوسف است! براى من شهادتگاهى برگزیده شده که به یقین به آن خواهم رسید و گویا مى بینم گرگان درنده بیابان ـ بین نواویس و کربلا ـ بند بند تنم را پاره پاره مى کنند.... هر کس آماده است خون خود را در راه ما نثار کند و خود را آماده لقاى خداوند سازد، با ما رهسپار شود، چرا که من ـ به خواست خداوند ـ فردا صبح حرکت خواهم کرد.[۲]

پانویس

  1. کشف الغمه، علی بن عیسی اربلی، ج ۲، ص ۲۴۱.
  2. بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۳۶۶، مقتل الحسین، مقرم، ص ۱۹۳.

منابع

11.jpg
واقعه عاشورا
قبل از واقعه
شرح واقعه
پس از واقعه
بازتاب واقعه
وابسته ها