سید ابراهیم موسوی قزوینی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
سطر ۱: سطر ۱:
'''سید ابراهیم موسوی قزوینی''' (۱۲۶۲-۱۲۱۴ ق)، معروف به «صاحب ضوابط» از بزرگترین علما و مراجع مکتب [[شیعه]] در قرن سیزدهم هجری است. معظم له از مفاخر مهم مکتب و افقهی در [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] بود که پس از [[شریف العلماء|شریف العلما]] کرسی درس مهم او به وی منتهی شد.
+
'''سید ابراهیم موسوی قزوینی''' (۱۲۶۲-۱۲۱۴ ق)، معروف به «صاحب ضوابط» از فقها و مراجع بزرگ [[شیعه]] در قرن سیزدهم هجری و از شاگردان [[شریف العلماء|شریف العلماء مازندرانی]] بود. حوزۀ درسی سید قزوینی بسیار وسیع و مورد توجه بود، و [[سید حسین کوه کمره ای|سید حسین ترک]] و [[سید محمدباقر موسوی خوانساری|میرزا محمدباقر خوانساری]] از شاگردان برجسته او هستند. مهمترین اثر آیت الله قزوینی «[[ضوابط الاصول (کتاب)|ضوابط الاصول]]» است.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = سید ابراهیم موسوی قزوینی
 +
||تصویر=
 +
||زادروز =  ۱۲۱۴ قمری
 +
|زادگاه = قزوین
 +
|وفات =  ۱۲۶۲ قمری
 +
|مدفن = [[کربلا]]، [[حرم امام حسین علیه السلام|حرم امام حسین]]
 +
|اساتید =  [[سید علی طباطبایی]]، [[شریف العلماء|شریف العلماء مازندرانی]]، شیخ علی کاشف الغطاء، شیخ موسی کاشف الغطاء،...
 +
|شاگردان = [[سید حسین کوه کمره ای|سید حسین ترک]]، [[سید محمدباقر موسوی خوانساری|میرزا محمدباقر خوانساری]]، [[زین العابدین مازندرانی]]، [[ملا علی کنی]]، [[فاضل اردکانی]]،...
 +
|آثار = [[ضوابط الاصول (کتاب)|ضوابط الاصول]]، دلائل الاحکام، نتایج الافکار، القواعد الفقهیة،...
 +
}}
 +
==تحصیل و استادان==
 +
'''سید ابراهیم موسوی قزوینی''' فرزند حجة الاسلام سید محمدباقر قزوینی، در سال ۱۲۱۴ هجری در قزوین تولد یافت. سید ابراهیم در کودکی همراه پدر به کرمانشاه کوچ کرد. مقدمات علوم متداول را نزد مدرسان آنجا آموخت. پس از آن عازم [[عراق]] شد و در [[کربلا|کربلا]] مسکن گزید.  
  
==زندگی‌نامه==
+
در آغاز نزد [[سید علی طباطبایی]] (صاحب [[ریاض المسائل (کتاب)|ریاض]]) درس خواند و آنگاه [[اصول فقه‌‌‌‌|علم اصول]] را از [[شریف العلماء|شریف العلماء مازندرانی]] (م، ۱۲۴۶ق) فرا گرفت. پس از آن به قصد فراگیری علم [[فقه]] به [[نجف]] سفر کرد. در آنجا مدتی نزد فقیهان بنامی چون شیخ علی کاشف الغطاء (م، ۱۲۵۳ق) و شیخ موسی کاشف الغطاء (م، ۱۲۴۳ق)، سطوح عالی فقه را آموخت، و نزد سید محمد «صاحب مناهل» نیز درس خواند.
'''سید ابراهیم موسوی قزوینی''' فرزند حجة الاسلام سید محمدباقر قزوینی، در سال ۱۲۱۴ هجری در قزوین تولد یافت. پدر او از [[سادات]] موسوی «خویین»، یكی از آبادیهای پیرامون قزوین بود. سید ابراهیم در كودكی همراه پدر به كرمانشاه كوچ كرد. مقدمات علوم متداول را نزد مدرسان آنجا آموخت. پس از آن عازم [[عراق]] شد و در [[کربلا|كربلا]] مسكن گزید.
 
 
 
در آغاز نزد [[سید علی طباطبایی]] (صاحب [[ریاض المسائل (کتاب)|ریاض]]) درس خواند و آنگاه [[اصول فقه‌‌‌‌|علم اصول]] را از [[شریف العلماء|شریف العلماء مازندرانی]] (م، ۱۲۴۶ق) فرا گرفت. پس از آن به قصد فراگیری علم [[فقه]] به [[نجف]] سفر كرد. در آنجا مدتی نزد فقیهان بنامی چون شیخ علی كاشف الغطاء (م، ۱۲۵۳ق) و شیخ موسی كاشف الغطاء (م، ۱۲۴۳ق)، سطوح عالی فقه را آموخت (خوانساری، ۱ / ۳۸- ۳۹؛ تنكابنی، ۴-۵)، نیز نزد سید محمد «صاحب مناهل» درس خواند (امین، ۲ / ۲۰۴).
 
  
 
==تدریس و شاگردان==
 
==تدریس و شاگردان==
سید قزوینی پس از چندی به [[کربلا|كربلا]] بازگشت. در این هنگام مجتهد و عالمی بنام بود و حوزۀ درسی در مدرسۀ سردار تشكیل داد كه شاگردان بسیاری در درس او گرد آمدند.  
+
سید قزوینی پس از چندی به [[کربلا|کربلا]] بازگشت. در این هنگام مجتهد و عالمی بنام بود و حوزۀ درسی در مدرسۀ سردار تشکیل داد که شاگردان بسیاری در درس او گرد آمدند. قزوینی پس از درگذشت استادش [[شریف العلماء]]، عملاً جانشین او شد و زعامت حوزه و کرسی درس فقها به او منتقل شد و به زودی شهرت و [[مرجعیت]] تام یافت، تا آنجا که غالب [[شیعه|شیعیان]] عراق و [[ایران]] و هند از او تقلید می‌کردند. در حدود ۱۲۶۰ق آشوب [[شیخیه]] ـ پیروان [[شیخ احمد احسایی]] و [[سید کاظم رشتی|سید کاظم رشتی]] ـ در کربلا بالا گرفت. قزوینی که از مخالفان آن گروه بود، مورد تعرض و آزار قرار گرفت و چون در کربلا عرصه بر او تنگ شد، ناگزیر آهنگ [[کاظمین|کاظمین]] کرد، اما پس از چندی به کربلا بازگشت.  
  
پس از چندی استادش [[شریف العلماء]] درگذشت و قزوینی عملاً جانشین او شد و زعامت حوزه و کرسی درس فقها به او منتقل شد و به زودی شهرت و [[مرجعیت]] تام یافت، تا آنجا كه غالب [[شیعه|شیعیان]] عراق و [[ایران]] و هند از او تقلید می‌كردند. در حدود ۱۲۶۰ق آشوب [[شیخیه]] ـ پیروان [[شیخ احمد احسایی]] و [[سید کاظم رشتی|سید كاظم رشتی]] ـ در كربلا بالا گرفت. قزوینی كه از مخالفان آن گروه بود، مورد تعرض و آزار قرار گرفت و چون در كربلا عرصه بر او تنگ شد، ناگزیر آهنگ [[کاظمین|كاظمین]] كرد، اما پس از چندی به كربلا بازگشت (تنكابنی، ۱۳).
+
حوزۀ درس قزوینی بسیار وسیع و مورد توجه بود، چنانکه غالب عالمان و مجتهدان بنام ایران و عراق سدۀ ۱۳ق، از آن بهره گرفته‌اند که نامدارترینشان عبارتند از
  
حوزۀ درس قزوینی بسیار وسیع و مورد توجه بود، چنانكه غالب عالمان و مجتهدان بنام ایران و عراق سدۀ ۱۳ق، از آن بهره گرفته‌اند كه نامدارترینشان عبارتند از
+
*[[سید حسین کوه کمره ای|سید حسین ترک]]،
 +
*[[زین العابدین مازندرانی|شیخ زین العابدین مازندرانی]]،
 +
*[[شیخ العراقین|شیخ العراقین]]،
 +
*[[ملا علی کنی|حاج ملا علی کنی]]،
 +
*سید اسدالله شفتی اصفهانی،
 +
*[[سید محمدباقر موسوی خوانساری|میرزا محمدباقر خوانساری]]،
 +
*میرزا محمد تنکابنی، وی در اول [[قصص العلماء (کتاب)|قصص العلماء]] شرح مفصلی از استاد خود بیان نموده و به حکم وظیفه شاگردی ضمن تجلیل از مقامش، کتاب خویش را با نام وی آغاز می سازد.
 +
*سید ابوالحسن تنکابنی،
 +
*[[فاضل دربندی]]،
 +
*[[فاضل ایروانی|فاضل ایروانی]]،
 +
*[[فاضل اردکانی]]،
 +
*[[فاضل رشتی]]،
 +
*[[شیخ جعفر شوشتری|شیخ جعفر شوشتری]]،
 +
*ملا فتحعلی سلطان آبادی،
 +
*حاج ملا علی تهرانی.
  
* [[سید حسین کوه کمره ای|سید حسین ترک]]،
+
==آثار و تألیفات==
* [[زین العابدین مازندرانی|شیخ زین العابدین مازندرانی]]،
 
* [[شیخ العراقین|شیخ العراقین]]،
 
* [[ملا علی کنی|حاج ملا علی کنی]]،
 
* سید اسدالله شفتی اصفهانی،
 
* [[سید محمدباقر موسوی خوانساری|میرزا محمدباقر خوانساری]]،
 
* میرزا محمد تنکابنی، وی در اول [[قصص العلماء (کتاب)|قصص العلماء]] شرح مفصلی از استاد خود بیان نموده و به حکم وظیفه شاگردی ضمن تجلیل از مقامش، کتاب خویش را با نام وی آغاز می سازد.
 
* سید ابوالحسن تنکابنی،
 
* [[فاضل دربندی]]،
 
* [[فاضل ایروانی|فاضل ایروانی]]،
 
* [[فاضل اردکانی]]،
 
* [[فاضل رشتی]]،
 
* [[شیخ جعفر شوشتری|شیخ جعفر شوشتری]]،
 
* ملا فتحعلی سلطان آبادی،
 
* حاج ملا علی تهرانی.
 
 
 
==تألیفات==
 
 
برخی از آثار سید قزوینی عبارتند از:  
 
برخی از آثار سید قزوینی عبارتند از:  
  
# [[ضوابط الاصول (کتاب)|ضوابط الاصول]] در علم [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول فقه]]، که از کتب ارزنده درسی دانشجویان علوم دینی به شمار می رود. صاحب [[روضات الجنات (کتاب)|روضات]] می نویسد: بعضی معتقدند که ضوابط تقریرات درسی استادش [[شریف العلماء|شریف العلماء]] است و حال آنکه مراتب فقهی و اصولی او از اثر دیگرش کتاب نتایج الافکار به خوبی مشهود می گردد.  
+
#[[ضوابط الاصول (کتاب)|ضوابط الاصول]] در علم [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول فقه]]، که از کتب ارزنده درسی دانشجویان علوم دینی به شمار می رود. صاحب [[روضات الجنات (کتاب)|روضات]] می نویسد: بعضی معتقدند که ضوابط، تقریرات درسی استادش [[شریف العلماء|شریف العلماء]] است و حال آنکه مراتب فقهی و اصولی او از اثر دیگرش کتاب نتایج الافکار به خوبی مشهود می گردد.
# دلائل الاحکام در شرح [[شرایع الاسلام (کتاب)|شرایع الاسلام]]  
+
#دلائل الاحکام، در شرح [[شرایع الاسلام (کتاب)|شرایع الاسلام]]
# نتایج الافکار در علم اصول  
+
#نتایج الافکار، در علم اصول
# رسالۀ فقهی (خطی)  
+
#رسالۀ فقهی (خطی)
# صلاة الجمعة  
+
#صلاة الجمعة
# القواعد الفقهیة
+
#القواعد الفقهیة
# الرسالة الرضاعیة  
+
#الرسالة الرضاعیة
# الفقه الاستدلالی
+
#الفقه الاستدلالی
# رسالۀ عملیه
+
#رسالۀ عملیه
# حجیت ظنّ.
+
#حجیت الظنّ.
  
== مقام علمی ==
+
==ویژگی‌های اخلاقی==
بسیاری از علمای بزرگ و صاحب نامی که در اقصی نقاط دیگر، منشأ اثر و خدمات عدیده گشتند، از تربیت یافتگان مکتب وی به شمار می آیند. نگارش دو کتاب ارزشمند و کم نظیر ضوابط الاصول و نتایج الافکار به دست توانمند آن فقیه بزرگ، احاطه وی به مسایل اصولیه را ثابت و پایه کمالات و معلوماتش را بر اهل فن روشن می سازد. صاحب روضات الجنات که خود از نزدیک محضر نورانی آن عالم جلیل القدر را درک کرده و موفق به اخذ اجازه از معظم له گشته است، می نویسد: سید، علم فقه را از فقهای نجف اشرف فرا گرفت و هم اکنون با آن مقام منیعی که دارد یکتای روزگار است و سریر ریاست و تدریس، به وجود او مباهات می کند و از همه جهت مردم از وضیع و شریف، بدو متوجه اند و از علم و کمال و اخلاق او بهره مند می گردند...، معظم له پس از تکمیل فقاهت، بر اثر خوابی که دیده به کربلا بازگشت و شاگردان او از هشتصد تا هزار بود... صاحب ضوابط از قلمی بسیار زیبا برخوردار و کلماتش آمیخته با فصاحت و بلاغت بود. ایشان در پاسخ به نامه مؤلف روضات، مرقومه ای در حدود سیزده سطر نوشته است که ضمن رعایت صنایع لفظی و نکات بدیع، از حروف نقطه دار اصلا استفاده نکرده است.
+
آیت الله قزوینی، این [[فقیه]] وارسته، در [[اخلاق]] نیز از ملکات نفسانی والایی برخوردار بود. [[زهد]] و پارسایی و بی اعتنایی به مظاهر فریبنده دنیا، از جمله ویژگی های اخلاقی آن آیت الهی بود.
  
== ویژگی های اخلاقی ==
+
میرزا محمد تنکابنی، مؤلف «[[قصص العلماء (کتاب)|قصص العلماء]]» که خود از شاگردان ایشان بود می نویسد: «اما در اخلاق، آن بزرگوار به مرتبه ای بود که توصیف آن، از تحریر بیرون است. بلکه این فقیر در میان علمای عرب و عجم نیکوتر از آن در اخلاق ندیدم، اگر کودکی ممیز بر او وارد می شد [[تواضع]] می کرد و از جای خود برمی خاست. هرگز در مجلس درس، برای گفت وگوی طلاب متغیر نمی شد، و اگر اوقات او را تلخ می کردند، تبسم می فرمود و روی مبارک را از ایشان برمی گردانید و می گفت: نامربوط می گویید! یکی از شاگردان آن جناب که در مجلس درس، سخن بسیار می گفت، روزی با استاد محاجه کرد، پس هر چه استاد بر جواب اصرار کرد، او جز انکار، کاری نکرد! استاد فرمود: نامربوط مگو! آن شاگرد گفت: نامربوط می شنوم!! آن جناب سکوت کرد. شاگرد بعد از انقضاء درس به منزل مراجعت کرد، منزل فوقانی داشت همین که خواست از پله ها بالا رود، کمرش بی اختیار درد آمد، هر چه معالجه کرد سودمند نشد...».  
این فقیه وارسته در اخلاق نیز از ملکات نفسانی والایی برخوردار بود. مؤلف قصص العلما که خود از شاگردان ایشان بود می نویسد: اما در اخلاق، آن بزرگوار به مرتبه ای بود که توصیف آن، از تحریر بیرون است. بلکه این فقیر در میان علمای عرب و عجم نیکوتر از آن در اخلاق ندیدم، اگر کودکی ممیز بر او وارد می شد تواضع می کرد و از جای خود برمی خاست. هرگز در مجلس درس، برای گفت وگوی طلاب متغیر نمی شد، و اگر اوقات او را تلخ می کردند، تبسم می فرمود و روی مبارک را از ایشان برمی گردانید و می گفت: نامربوط می گویید! یکی از شاگردان آن جناب که در مجلس درس، سخن بسیار می گفت، روزی با استاد محاجه کرد، پس هر چه )استاد( بر جواب اصرار کرد، او جز انکار، کاری نکرد! استاد فرمود: نامربوط مگو! آن شاگرد گفت: نامربوط می شنوم!! آن جناب سکوت کرد. )شاگرد( بعد از انقضاء درس به منزل مراجعت کرد، منزل فوقانی داشت همین که خواست از پله ها بالا رود، کمرش بی اختیار درد آمد، هر چه معالجه کرد سودمند نشد... زهد و پارسایی و بی اعتنایی به مظاهر فریبنده دنیا، از جمله ویژگی های اخلاقی آن آیت الهی بود.
 
 
 
== وفات ==
 
سرانجام آن فقیه فرزانه، در اوج شکوه و درخشندگی، در پی ابتلا به بیماری وبا دیده از جهان فروبست و حوزه های دانش و معرفت در فقدان آن عالم جلیل القدر، داغدار گردید. پیکر مطهر ایشان پس از تشییع و طواف در حرمین شریفین حضرت اباعبداللّه و حضرت اباالفضل علیهماالسلام در صحن مطهر حضرت امام حسین علیه السلام به خاک سپرده شد.
 
 
 
وفات این سید بزرگوار را اکثرا در سال ۱۲۶۲ هجری (یا ۱۲۶۴) نوشته اند. وی به علت بیماری رایج آن زمان (وبای خانمانسوز) از پا در آمد و به کنار تربت شهدا به خاک [[نینوا]] مدفون شد.  
 
  
 +
==وفات==
 +
مرحوم سید ابراهیم موسوی قزوینی، سرانجام در اوج شکوه و درخشندگی، در پی ابتلا به بیماری وبا در سال ۱۲۶۲ هجری (یا ۱۲۶۴) دیده از جهان فروبست. پیکر مطهر ایشان در صحن مطهر [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]] علیه السلام به خاک سپرده شد.
 
==منابع==
 
==منابع==
 
 
*[[دائرة المعارف بزرگ اسلامی (کتاب)|دایرة المعارف بزرگ اسلامی]].
 
*[[دائرة المعارف بزرگ اسلامی (کتاب)|دایرة المعارف بزرگ اسلامی]].
*مجله افق حوزه، 23 اردیبهشت 1388، شماره 228.
+
*مجله افق حوزه، ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۸، شماره ۲۲۸.
 
*سایت شعائر.
 
*سایت شعائر.
  
 
[[رده:علمای قرن سیزدهم]]
 
[[رده:علمای قرن سیزدهم]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۲۵

سید ابراهیم موسوی قزوینی (۱۲۶۲-۱۲۱۴ ق)، معروف به «صاحب ضوابط» از فقها و مراجع بزرگ شیعه در قرن سیزدهم هجری و از شاگردان شریف العلماء مازندرانی بود. حوزۀ درسی سید قزوینی بسیار وسیع و مورد توجه بود، و سید حسین ترک و میرزا محمدباقر خوانساری از شاگردان برجسته او هستند. مهمترین اثر آیت الله قزوینی «ضوابط الاصول» است.

نام کامل سید ابراهیم موسوی قزوینی
زادروز ۱۲۱۴ قمری
زادگاه قزوین
وفات ۱۲۶۲ قمری
مدفن کربلا، حرم امام حسین

Line.png

اساتید

سید علی طباطبایی، شریف العلماء مازندرانی، شیخ علی کاشف الغطاء، شیخ موسی کاشف الغطاء،...

شاگردان

سید حسین ترک، میرزا محمدباقر خوانساری، زین العابدین مازندرانی، ملا علی کنی، فاضل اردکانی،...

آثار

ضوابط الاصول، دلائل الاحکام، نتایج الافکار، القواعد الفقهیة،...

تحصیل و استادان

سید ابراهیم موسوی قزوینی فرزند حجة الاسلام سید محمدباقر قزوینی، در سال ۱۲۱۴ هجری در قزوین تولد یافت. سید ابراهیم در کودکی همراه پدر به کرمانشاه کوچ کرد. مقدمات علوم متداول را نزد مدرسان آنجا آموخت. پس از آن عازم عراق شد و در کربلا مسکن گزید.

در آغاز نزد سید علی طباطبایی (صاحب ریاض) درس خواند و آنگاه علم اصول را از شریف العلماء مازندرانی (م، ۱۲۴۶ق) فرا گرفت. پس از آن به قصد فراگیری علم فقه به نجف سفر کرد. در آنجا مدتی نزد فقیهان بنامی چون شیخ علی کاشف الغطاء (م، ۱۲۵۳ق) و شیخ موسی کاشف الغطاء (م، ۱۲۴۳ق)، سطوح عالی فقه را آموخت، و نزد سید محمد «صاحب مناهل» نیز درس خواند.

تدریس و شاگردان

سید قزوینی پس از چندی به کربلا بازگشت. در این هنگام مجتهد و عالمی بنام بود و حوزۀ درسی در مدرسۀ سردار تشکیل داد که شاگردان بسیاری در درس او گرد آمدند. قزوینی پس از درگذشت استادش شریف العلماء، عملاً جانشین او شد و زعامت حوزه و کرسی درس فقها به او منتقل شد و به زودی شهرت و مرجعیت تام یافت، تا آنجا که غالب شیعیان عراق و ایران و هند از او تقلید می‌کردند. در حدود ۱۲۶۰ق آشوب شیخیه ـ پیروان شیخ احمد احسایی و سید کاظم رشتی ـ در کربلا بالا گرفت. قزوینی که از مخالفان آن گروه بود، مورد تعرض و آزار قرار گرفت و چون در کربلا عرصه بر او تنگ شد، ناگزیر آهنگ کاظمین کرد، اما پس از چندی به کربلا بازگشت.

حوزۀ درس قزوینی بسیار وسیع و مورد توجه بود، چنانکه غالب عالمان و مجتهدان بنام ایران و عراق سدۀ ۱۳ق، از آن بهره گرفته‌اند که نامدارترینشان عبارتند از:

آثار و تألیفات

برخی از آثار سید قزوینی عبارتند از:

  1. ضوابط الاصول در علم اصول فقه، که از کتب ارزنده درسی دانشجویان علوم دینی به شمار می رود. صاحب روضات می نویسد: بعضی معتقدند که ضوابط، تقریرات درسی استادش شریف العلماء است و حال آنکه مراتب فقهی و اصولی او از اثر دیگرش کتاب نتایج الافکار به خوبی مشهود می گردد.
  2. دلائل الاحکام، در شرح شرایع الاسلام
  3. نتایج الافکار، در علم اصول
  4. رسالۀ فقهی (خطی)
  5. صلاة الجمعة
  6. القواعد الفقهیة
  7. الرسالة الرضاعیة
  8. الفقه الاستدلالی
  9. رسالۀ عملیه
  10. حجیت الظنّ.

ویژگی‌های اخلاقی

آیت الله قزوینی، این فقیه وارسته، در اخلاق نیز از ملکات نفسانی والایی برخوردار بود. زهد و پارسایی و بی اعتنایی به مظاهر فریبنده دنیا، از جمله ویژگی های اخلاقی آن آیت الهی بود.

میرزا محمد تنکابنی، مؤلف «قصص العلماء» که خود از شاگردان ایشان بود می نویسد: «اما در اخلاق، آن بزرگوار به مرتبه ای بود که توصیف آن، از تحریر بیرون است. بلکه این فقیر در میان علمای عرب و عجم نیکوتر از آن در اخلاق ندیدم، اگر کودکی ممیز بر او وارد می شد تواضع می کرد و از جای خود برمی خاست. هرگز در مجلس درس، برای گفت وگوی طلاب متغیر نمی شد، و اگر اوقات او را تلخ می کردند، تبسم می فرمود و روی مبارک را از ایشان برمی گردانید و می گفت: نامربوط می گویید! یکی از شاگردان آن جناب که در مجلس درس، سخن بسیار می گفت، روزی با استاد محاجه کرد، پس هر چه استاد بر جواب اصرار کرد، او جز انکار، کاری نکرد! استاد فرمود: نامربوط مگو! آن شاگرد گفت: نامربوط می شنوم!! آن جناب سکوت کرد. شاگرد بعد از انقضاء درس به منزل مراجعت کرد، منزل فوقانی داشت همین که خواست از پله ها بالا رود، کمرش بی اختیار درد آمد، هر چه معالجه کرد سودمند نشد...».

وفات

مرحوم سید ابراهیم موسوی قزوینی، سرانجام در اوج شکوه و درخشندگی، در پی ابتلا به بیماری وبا در سال ۱۲۶۲ هجری (یا ۱۲۶۴) دیده از جهان فروبست. پیکر مطهر ایشان در صحن مطهر امام حسین علیه السلام به خاک سپرده شد.

منابع