آیه 17 سوره طارق: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(معانی کلمات آیه)
(معانی کلمات آیه)
 
سطر ۴۲: سطر ۴۲:
 
==معانی کلمات آیه==
 
==معانی کلمات آیه==
 
*'''مهل''': مهل: آرامى و عجله نكردن. تمهيل و امهال به معنى مهلت دادن است «مهل- امهل» هر دو فعل امر هستند.
 
*'''مهل''': مهل: آرامى و عجله نكردن. تمهيل و امهال به معنى مهلت دادن است «مهل- امهل» هر دو فعل امر هستند.
رويدا: رويد به معنى كم و قليل است، صاحب قاموس آن را مصغر «رود» گويد يعنى: بسيار كم.<ref>تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج12، ص180</ref>
+
*'''رويدا''': رويد به معنى كم و قليل است، صاحب قاموس آن را مصغر «رود» گويد يعنى: بسيار كم.<ref>تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج12، ص180</ref>
  
 
== تفسیر آیه ==
 
== تفسیر آیه ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۳۲

مشاهده آیه در سوره

فَمَهِّلِ الْكَافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْدًا

مشاهده آیه در سوره


<<16 آیه 17 سوره طارق 17>>
سوره : سوره طارق (86)
جزء : 30
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

پس اندکی کافران را مهلت ده و آنها را فرو گذار (تا وقت کیفرشان فرا رسد).

پس کافران را مهلت ده و مدت اندکی آنان را در این حالی که هستند، واگذار.

پس كافران را مهلت ده، و كمى آنان را به حال خود واگذار.

پس كافران را مهلت ده، اندك مهلتشان ده.

حال که چنین است کافران را (فقط) اندکی مهلت ده (تا سزای اعمالشان را ببینند)!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

So respite the faithless; give them a gentle respite.

So grant the unbelievers a respite: let them alone for a while.

So give a respite to the disbelievers. Deal thou gently with them for a while.

Therefore grant a delay to the Unbelievers: Give respite to them gently (for awhile).

معانی کلمات آیه

  • مهل: مهل: آرامى و عجله نكردن. تمهيل و امهال به معنى مهلت دادن است «مهل- امهل» هر دو فعل امر هستند.
  • رويدا: رويد به معنى كم و قليل است، صاحب قاموس آن را مصغر «رود» گويد يعنى: بسيار كم.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ السَّماءِ ذاتِ الرَّجْعِ «11» وَ الْأَرْضِ ذاتِ الصَّدْعِ «12» إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ «13» وَ ما هُوَ بِالْهَزْلِ «14» إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْداً «15» وَ أَكِيدُ كَيْداً «16» فَمَهِّلِ الْكافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْداً «17»

«1». تفسير برهان.

«2». نهج‌البلاغه، خطبه 224.

جلد 10 - صفحه 445

سوگند به آسمان باران‌زا. سوگند به زمين كه (براى خروج گياهان) برشكافته است. كه همانا اين قرآن سخنى است قاطع. و هزل و شوخى نيست. همانا كافران پيوسته نيرنگ مى‌كنند. و من نيز تدبير مى‌كنم. پس كافران را مهلت ده و اندك زمانى آنان را به خود واگذار.

نکته ها

«رجع» به معناى باران است، شايد به خاطر رجوع بخار آب به زمين به صورت باران.

«صدع» به معناى شكافته شدن زمين براى رويش گياهان است. «هزل» به معناى سخن بى‌محتوا است. «كيد» يعنى طرح و نقشه مخفيانه و غافلگيرانه.

«مهل» و «امهل» به يك معنا هستند و براى تأكيد در دو قالب آمده‌اند و هر دو به معناى مهلت دادن است. «رُوَيْداً» به معناى مهلت اندك است.

آسمان و زمين براى توليد گياه، نظير پدر و مادر براى تولد انسان هستند.

نزول باران و آمادگى زمين، بسترى براى رشد گياهان است. نزول قرآن و آمادگى انسان نيز زمينه براى رشد انسان‌هاست. نام قرآن در كنار نام باران آمده است.

براى زدودن شك، هم بايد منطقى سخن گفت و هم قاطع. سوگندهاى پى در پى خداوند، براى رفع هرگونه شك و ترديد از مخالفان و تقويت اعتقاد و باور مؤمنان است.

«لَقَوْلٌ فَصْلٌ» به جاى «لقول فاصل» يعنى قرآن، سراسر فصل است و ميان حق و باطل فاصله مى‌اندازد. نظير اينكه مى‌گوييم: فلانى شكر است، يعنى يك پارچه شيرينى است.

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: به زودى فتنه‌ها در ميان شما ظاهر خواهد شد. پرسيدند راه نجات چيست؟ فرمود: «كتاب الله فيه نبأ من قبلكم و خبر ما بعدكم و حكم ما بينكم هو الفصل» قرآن كه اخبار پيشينيان و آيندگان و داورى شما در آن است. آن كلامى است كه حق را از باطل جدا مى‌كند. در ادامه فرمودند: «و من ابتغى الهدى فى غيره اضله الله» هر كس هدايت را در غير قرآن جستجو كند، خداوند او را گمراه مى‌كند. «1»

«1». تفسير نمونه.

جلد 10 - صفحه 446

پیام ها

1- قيامت، روز بروز و ظهور افكار و كردار آدميان است. «يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ»

2- انگيزه‌ها وروحيات انسان، در قيامت او اثر دارند. «يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ»

3- قيامت، روز افشاى اسرار و شرمندگى است: «تُبْلَى السَّرائِرُ» و انسان نيز براى كتمان يا جبران گذشته خود نمى‌تواند كارى بكند. «فَما لَهُ مِنْ قُوَّةٍ وَ لا ناصِرٍ»

4- رجعت انسان در قيامت، همچون رجعت آب بخار شده دريا، از آسمان به زمين است. «عَلى‌ رَجْعِهِ لَقادِرٌ- وَ السَّماءِ ذاتِ الرَّجْعِ»

5- ارزش هر موجودى وابسته به آثار وبركات آن است. «ذاتِ الرَّجْعِ‌- ذاتِ الصَّدْعِ»

6- قرآن، فرقان و جداكننده حق از باطل است، نه رمان و غير واقعى. «إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ وَ ما هُوَ بِالْهَزْلِ»

7- نيرنگ كفّار، دائمى، سخت و حتمى است، از آن غافل نشويد. «إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْداً»

8- برخورد خداوند با انسان، متناسب با عمل اوست. اگر در راه خير قدم بردارد، خدا هدايتش مى‌كند: «جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ» «1» و اگر به دنبال كيد باشد، گرفتار كيد الهى مى‌شود. «يَكِيدُونَ كَيْداً وَ أَكِيدُ كَيْداً»

9- قرآن، ميزان تشخيص حق از باطل است. «إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ»

10- كافران با خدا طرفند و تدبير خداوند سخت است. «يَكِيدُونَ كَيْداً وَ أَكِيدُ كَيْداً»

11- آنان مسلمانان را غافلگير مى‌كنند ما نيز آنان را غافلگير مى‌كنيم. يَكِيدُونَ‌ ... أَكِيدُ

12- در برخورد با دشمن، نه خود عجله كنيد و نه از خدا عجله بخواهيد. «فَمَهِّلِ الْكافِرِينَ»

13- غفلت از دشمن هرگز، ولى مهلت دادن مانعى ندارد. «أَمْهِلْهُمْ» 14- سعه صدر، شرط لازم براى رهبرى است. «أَمْهِلْهُمْ»

15- مقدار مهلت به دشمن، به قدرى نباشد كه فرصت را از شما بگيرد. «رُوَيْداً»

«والحمد للّه ربّ العالمين»

«1». عنكبوت، 69.

جلد 10 - صفحه 448

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَمَهِّلِ الْكافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْداً «17»

فَمَهِّلِ الْكافِرِينَ‌: پس مهلت ده كافران را و استعجال مكن در هلاكت آنان، أَمْهِلْهُمْ رُوَيْداً: مهلت بده كافران را و واگذار آنها را مهلت دادنى و واگذاشتنى اندك. يعنى به زودى همه آنها هلاك خواهند شد و اين در روز بدر يا قيامت باشد.

نكته- تكرير امهال به جهت زيادتى تسكين و امر به صبر حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است.

«1» سوره شورى آيه 40.

جلد 14 - صفحه 153

سوره هشتاد و هفتم « (الاعلى)»

سورة الاعلى: اين سوره مباركه نزد ابن عباس مكّى است.

عدد آيات: نوزده بلاخلاف.

عدد كلمات: هفتاد و دو.

عدد حروف: دويست و هفتاد و يك.

ثواب تلاوت: ثواب الاعمال- عن الصّادق عليه السّلام: من قرء سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى‌ فى فريضة أو نافلة قبل له يوم القيمة: ادخل الجنّة من اىّ ابواب الجنّة شئت انشاء اللّه. از حضرت صادق عليه السّلام مروى است: هر كه قرائت كند سوره‌ «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى» را در نماز واجب و مستحب، روز قيامت به او گفته شود: داخل بهشت شو از هر در بهشت كه خواهى. «1» عياشى از ابى حميصه روايت نموده كه من در پشت سر حضرت امير المؤمنين عليه السّلام بيست نماز گزاردم، آن حضرت غير سوره‌ «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى» هيچ سوره‌اى نخواند و فرمود: اگر مى‌دانستيد ثواب اين سوره را، هر روز بيست نوبت مى‌خوانديد. هر كه اين سوره را قرائت كند، گوئيا كه‌

«1» ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، چ حيدرى 1391 هج- ص 150.

جلد 14 - صفحه 154

قرائت نموده صحف ابراهيم و تورات موسى عليهما السّلام را. «1» چون حق تعالى ختم سوره سابقه فرمود به ذكر وعيد و تهديد كفار، افتتاح اين سوره فرمايد به ذكر صفات عاليه و صفات باهره خود در هر چه اراده نمايد.

فرمود:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ «1» وَ ما أَدْراكَ مَا الطَّارِقُ «2» النَّجْمُ الثَّاقِبُ «3» إِنْ كُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَيْها حافِظٌ «4»

فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ مِمَّ خُلِقَ «5» خُلِقَ مِنْ ماءٍ دافِقٍ «6» يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ «7» إِنَّهُ عَلى‌ رَجْعِهِ لَقادِرٌ «8» يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ «9»

فَما لَهُ مِنْ قُوَّةٍ وَ لا ناصِرٍ «10» وَ السَّماءِ ذاتِ الرَّجْعِ «11» وَ الْأَرْضِ ذاتِ الصَّدْعِ «12» إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ «13» وَ ما هُوَ بِالْهَزْلِ «14»

إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْداً «15» وَ أَكِيدُ كَيْداً «16» فَمَهِّلِ الْكافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْداً «17»

ترجمه‌

سوگند بآسمان‌

و آينده در شب و چه ميدانى تو چيست آينده در شب‌

آن ستاره درخشان است‌

نيست هيچ كسى مگر آنكه بر او نگهبانى است‌

پس بايد ببيند انسان از چه آفريده شد

آفريده شده از آب جهنده‌اى‌

كه بيرون ميآيد از پشت و استخوانهاى سينه‌

همانا آن آفريننده بر بر گرداندن او هر آينه توانا است‌

در روز كه آزموده شود اسرار نهانى‌

پس نيست مر او را هيچ نيرو و ياورى‌

سوگند بآسمان كه صاحب باز گشتن است‌

و بزمين كه صاحب شكافتن است‌

همانا آن هر آينه گفتارى است جدا كننده حق از باطل‌

و نيست آن بازيچه و شوخى‌

همانا آنان مكر مينمايند مكر نمودنى‌

و جزاى مكر ميدهم من جزا دادنى‌

پس مهلت ده كافران را و واگذار آنها را واگذاردن كمى.

تفسير

خداوند متعال قسم ياد فرموده بآسمان و آينده در شب و آشكار شونده در آن و ميفرمايد چه ميدانى تو اى پيغمبر مكرّم كه مراد از آينده در شب چيست چون طارق بر هر آينده در شب اطلاق ميشود و بيان فرموده كه مراد از آن ستاره درخشانى است كه نور آن از هفت آسمان گذشته بزمين ميرسد و قمّى ره نقل فرموده كه طارق ستاره درخشان زحل است كه در اعلى منازل آسمان جاى دارد و

جلد 5 صفحه 373

آن ستاره عذاب و قيامت است و در خصال از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه در جواب مردى از يمن كه قائل بنحوست زحل بود فرمود نه چنين است آن ستاره امير المؤمنين عليه السّلام و ستاره اوصياء است و آن ستاره درخشانى است كه خداوند در قرآن آنرا وصف فرموده و ثاقب خوانده براى آنكه مطلع آن آسمان هفتم است و آن بنور خود آسمانها را شكافته تا در آسمان دنيا نور بخش شده و جواب قسم آنست كه فرموده نيست هيچ نفسى و شخصى مگر آنكه بر او حافظ و نگهبانى است از ملائكه كه حفظ ميكند او را از خطرات و آفات و لما بتخفيف نيز قرائت شده و بنابر اين كلمه ان مخفّفه از مثقّله است و لام فاصله و ما زائده است و بقرائت مشهوره ان نافيه و لمّا بمعناى الّا است چنانچه بيان شد پس بايد انسان فكر كند و ببيند كه از چه خلق شده از آب جهنده پستى كه بيرون ميآيد از ميان پشت مرد و استخوانهاى سينه زن و بداند خداوندى كه او را از آن حال باين حال رسانده و حفاظت و نگهدارى از او ميكند قادر است كه دو مرتبه او را زنده نمايد و بمقامات بالاترى برساند و براى اين او را خلق فرموده و حفظ ميفرمايد نه براى آنكه چند روز زندگانى مشوب بآلام و اسقام نموده و نيست و نابود گردد پس بايد خود را قابل نمايد از براى نيل بآن مقام بدستوريكه خداوند بتوسط انبياء عظام و اوصياء كرام خود باو داده است و آن روز كه بنده در آن بكمال لايق خود ميرسد روزى است كه سرائر و ضمائر و اعمال خوب و بد او آشكار و از يكديگر ممتاز ميگردد باختبار چنانچه در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه پرسيدند آن سرائرى كه خداوند اختبار ميفرمايد بندگان را بآن در قيامت چيست فرمود سرائر شما اعمالتان است از نماز و روزه و زكوة و وضو و غسل و هر واجبى چون اعمال تمامى اسرار خفيّه است پس اگر بخواهد مرد با آنكه نماز نخوانده باشد ميگويد خوانده‌ام و اگر وضو نگرفته باشد ميگويد گرفته‌ام و ظاهرا سرائر اعمّ از عقائد و اخلاق و اعمال باشد و در روايت بيان افراد خفيّه شده تا تصوّر نشود كه مخصوص بعقائد و اخلاق است كه در باطن وجود دارد و احيانا بآثار كشف ميشود پس نيست براى انسان در آن روز نيرو و ياورى و قمّى ره نقل نموده كه نيست براى او قوّتى كه تقويت پيدا كند بآن بر

جلد 5 صفحه 374

خالق خود و نه ياورى كه يارى كند او را و مانع شود از اراده خدا اگر بخواهد عذاب كند او را و نيز خداوند قسم ياد فرموده بآسمان كه داراى گردش و رجوع در هر دور است بمبدء حركت خود چنانچه گفته‌اند كواكب سبع سيّاره متحرّكند بحركت افلاكشان و قمّى ره نقل فرموده كه مراد آسمان داراى باران است و گفته شده باران را رجع خوانده‌اند براى آنكه خداوند رجوع ميدهد آنرا در وقتى بعد از وقتى و نيز قسم ياد فرموده بزمين كه واجد شكافتن و بيرون آوردن روئيدنيها و چشمه‌ها است و جواب قسم آنست كه قرآن كلام فارق بين حق و باطل است به بيان هر يك از آن دو چنانچه در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده و جدّى است بازيچه و شوخى نيست كفار مكّه و قريش مكر و حيله مينمايند با تمام قواء براى خاموش نمودن نور آن و باطل نمودن سعى تو منهم در مقابل آنها كارى ميكنم كه مكر و حيله آنها باطل شود و شبيه باشد بكار آنها چون آنها را مهلت ميدهم و در ناز و نعمت ميپرورانم تا هر چه از دستشان بر آيد بكنند و استحقاقشان كامل گردد پس ناگهان آنها را ميگيرم و بانتقام كامل ميرسانم اى پيغمبر محترم تو هم بآنها مهلت بده و با آنها مدارا كن و در صدد انتقام كشيدن از آنها مباش و تعجيل در امر منما مهلت ده آنانرا مهلت كمى و قمّى ره نقل فرموده كه واگذار آنها را كمى و گفته شده خداوند خواسته كلام مؤكّد باشد و لفظ تكرار نشود لذا مهّلهم را به امهلهم تأكيد فرموده كه آن از باب تفعيل و اين از باب افعال است و اينكه مهلت موصوف بكمى شده براى آنست كه چيزيكه محقّق الوقوع است كه عذاب آخرت باشد نزديك است و فاصله‌اش كم است و بنظر حقير براى مزيد تهديد وعده عذاب و انتقام نزديك بآنها داده يا در دم مرگ و بعد از آن بعذابهاى گوناگون برزخى يا در زمان حيات بقتل و ذلّت و اسارت در فتوحات اسلامى و ظاهرا قلّت مستفاد از رويدا باعتبار آنست كه مصغّر ارواد بمعناى امهال است گويند أرودا روادا يعنى أمهل امهالا و وعده عذاب مستفاد از امر بمهلت دادن در زمان كم است يعنى من بزودى انتقام از آنها خواهم كشيد در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه قرائتش در نمازهاى واجب خود سوره و السّماء و الطّارق باشد از براى او است در نزد خداوند روز قيامت جاه و منزلت و باشد از رفقاء انبياء و اصحاب ايشان در بهشت‌

جلد 5 صفحه 375

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَمَهِّل‌ِ الكافِرِين‌َ أَمهِلهُم‌ رُوَيداً «17»

‌پس‌ مهلت‌ ده‌ كفار ‌را‌ و ‌در‌ مقام‌ انتقام‌ ‌از‌ ‌آنها‌ نباش‌ و صبر كن‌ و تحمل‌ نما و منتظر باش‌ خداوند ‌از‌ ‌آنها‌ انتقام‌ خواهد كشيد ‌هم‌ ‌در‌ دنيا و ‌هم‌ ‌در‌ عالم‌ برزخ‌ و ‌هم‌ ‌در‌ قيامت‌ و مهلت‌ دادن‌ ‌شما‌ بسيار قليل‌ ‌است‌ زيرا عذابهاي‌ دنيوي‌ بناگاه‌ و دفعي‌ ‌است‌ ‌در‌ حال‌ غفلت‌ ‌آنها‌، و عذابهاي‌ آخرت‌ بمجرد موت‌ اول‌ عذاب‌ ‌آنها‌ ‌است‌ و معذب‌ هستند ‌تا‌ قيامت‌ و قيامت‌ ‌هم‌ نزديك‌ ‌است‌: إِنَّهُم‌ يَرَونَه‌ُ بَعِيداً وَ نَراه‌ُ قَرِيباً معارج‌ ‌آيه‌ 6 و 7.

‌هذا‌ آخر ‌ما اردنا ‌في‌ تفسير ‌هذه‌ السورة المباركة و نتلوها ‌ان‌ شاء اللّه‌ ‌تعالي‌ سوره الاعلي‌ و بقية السور. و الحمد للّه‌ و الصلاة ‌علي‌ نبيه‌ و آله‌ و اللعن‌ ‌علي‌ اعدائه‌ و انا العبد الحقير السيد ‌عبد‌ الحسين‌ طيب‌ غفر ‌له‌.

جلد 18 - صفحه 82

‌سورة‌ الاعلي‌

الكلام‌ ‌في‌ فضلها‌-‌ اخبار بسياري‌ ‌در‌ فضيلت‌ ‌اينکه‌ سوره مباركه‌ روايت‌ ‌شده‌ ‌من‌ جمله‌ ‌از‌ ‌إبن‌ بابويه‌ مسندا ‌از‌ حضرت‌ باقر (ع‌) روايت‌ كرده‌ فرمود:

‌من‌ قرأ ‌سورة‌ سبح‌ اسم‌ ربك‌ الاعلي‌ ‌في‌ فريضة ‌او‌ نافلة ‌قيل‌ ‌له‌ يوم القيامة: ادخل‌ ‌من‌ اي‌ ابواب‌ الجنة شئت‌»

و همين‌ حديث‌ ‌را‌ طبرسي‌ ‌از‌ ابي‌ بصير ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ (ع‌) روايت‌ كرده‌، و اخبار ديگر مرسلات‌ روايت‌ كرده‌اند ‌که‌:

(‌من‌ قرأها فكانما قرأ صحف‌ موسي‌ و ابراهيم‌ الذي‌ و ‌في‌)

و ‌از‌ پيغمبر روايت‌ كرده‌اند فرمود:

(‌من‌ قرأها اعطاه‌ اللّه‌ ‌من‌ الاجر عشر حسنات‌ بعدد ‌کل‌ حرف‌ انزله‌ اللّه‌ ‌علي‌ ابراهيم‌ و موسي‌ و ‌محمّد‌ (ص‌))

و ‌غير‌ اينها ‌از‌ اخبار.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 17)- «حال که چنین است کافران را (فقط) اندکی مهلت ده» تا عاقبت کار خویش را ببینند! (فمهل الکافرین امهلهم رویدا).

آری! آنها پیوسته نقشه‌های شومی برای مبارزه با تو طرح می‌کنند:

گاه از طریق استهزا وارد می‌شوند. گاه به محاصره اقتصادی دست می‌زنند.

گاه مؤمنان را شکنجه و آزار می‌کنند. گاه ساحرت می‌خوانند، گاه کاهنت می‌گویند، گاه دیوانه‌ات می‌شمرند.

گاه می‌گویند کسانی که دور تو را گرفته‌اند فقرا و بینوایانند آنها را دور کن تا ما با تو باشیم.

منظور از «کید دشمنان» در آیه فوق روشن است که به نمونه‌های آن اشاره کردیم، و اما منظور از «کید الهی» همان الطافی است که شامل حال پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و مؤمنان می‌شد و دشمنان اسلام را غافلگیر می‌ساخت، کوششهای آنها را از میان می‌برد، و توطئه‌های آنان را در هم می‌شکست، که نمونه‌هایش در تاریخ اسلام فراوان است.

این آیه سرمشقی است برای همه مسلمانان که در کارهای خود مخصوصا هنگامی که در مقابل دشمنانی نیرومند و خطرناک قرار می‌گیرند با حوصله و صبر و شکیبائی و دقت رفتار کنند، و از هرگونه شتابزدگی و کارهای بی‌نقشه یا بی‌موقع بپرهیزند.

«پایان سوره طارق»

ج5، ص469

سوره اعلی [87]

اشاره

این سوره در «مکّه» نازل شده و دارای 19 آیه است

محتوای سوره:]

این سوره در حقیقت از دو بخش تشکیل یافته، بخشی که در آن روی سخن به شخص پیامبر صلّی اللّه علیه و آله است و دستوراتی را در زمینه تسبیح پروردگار، و ادای رسالت، به او می‌دهد، و اوصاف هفتگانه‌ای از خداوند بزرگ در این رابطه می‌شمرد.

و بخش دیگری که از مؤمنان خاشع، و کافران شقی، سخن به میان می‌آورد، و عوامل سعادت و شقاوت این دو گروه را بطور فشرده در این بخش بیان می‌کند.

و در پایان سوره اعلام می‌دارد که این مطالب تنها در قرآن مجید نیامده است، بلکه حقایقی است که در کتب و صحف پیشین، صحف ابراهیم و موسی، نیز بر آن تأکید شده است.

فضیلت تلاوت سوره:]

در حدیثی از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله می‌خوانیم: «هر کس سوره اعلی را بخواند خداوند به عدد هر حرفی که بر ابراهیم (ع) و موسی (ع) و محمد صلّی اللّه علیه و آله نازل کرده ده حسنه به او عطا می‌فرماید».

و در حدیث دیگری از امام صادق علیه السّلام می‌خوانیم: «کسی که سوره اعلی را در فرائض یا نوافل خود بخواند، روز قیامت به او گفته می‌شود: از هر یک از درهای بهشت می‌خواهی وارد شو ان شاء اللّه».

ج5، ص470

از مجموعه روایاتی که در این زمینه رسیده استفاده می‌شود که این سوره از اهمیت خاصی برخوردار است، تا آنجا که در حدیثی از علی علیه السّلام می‌خوانیم:

«این سوره محبوب پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله بود.»

بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج12، ص180

منابع