سلیمان بن صرد خزاعی: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
|||
(۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{مدخل دائرة المعارف|دانشنامه جهان اسلام}} | {{مدخل دائرة المعارف|دانشنامه جهان اسلام}} | ||
− | + | '''سلیمان بن صُرَد خُزاعى'''، [[کنیه|کنیهاش]] ابومُطَرِّف و از سران مردم [[عراق]] در سدۀ نخست هجرى است. از وى در شمار صحابۀ [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] و اصحاب [[امام علی علیه السلام|امام على]] و [[امام حسن علیه السلام|امام حسن]] علیهم السلام یاد شده است<ref>رجوع کنید به طوسى، رجال الطوسى، ص۴۰، ۶۶، ۹۴؛ طبرى، تاریخ، المنتخب، ص ۵۲۳</ref> و گاه او را از بزرگان و زهاد [[تابعین|تابعین]] دانستهاند.<ref>رجوع کنید به کشى، ص ۶۹</ref> گفتهاند که وى در زمان [[جاهلیت|جاهلیت]] یسار نام داشت و چون مسلمان شد، پیامبر او را سلیمان نامید. وى به [[قبیله خزاعه|قبیلۀ خُزاعه]] منتسب بود.<ref>ابنعبدالبرّ، الاستیعاب فى معرفة الاصحاب، ج ۲، ص ۶۴۹ـ۶۵۰؛ ابناثیر، اسدالغابة فى معرفة الصحابة، ج ۲، ص ۴۴۹؛ ابنحجر عسقلانى، الاصابة فى تمییز الصحابة، ج ۳، ص ۱۷۲</ref> | |
− | + | سلیمان بن صرد فاضل، مردی نیکوکار و دیندار بود.<ref>ابنعبدالبرّ، الاستیعاب فى معرفة الاصحاب، ج ۲، ص۶۵۰</ref> وى از پیامبر اکرم، امام على و عدهاى از [[صحابی|صحابه]]، [[حدیث|حدیث]] روایت کرده است، از جمله حدیثى درباره [[غزوه احزاب|جنگ احزاب]] که از پیامبر اکرم نقل کرده است.<ref>رجوع کنید به طبرسى، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج ۸، ص ۵۴۱؛ براى روایات دیگر او از پیامبر اکرم رجوع کنید به ابونعیم اصفهانى، معرفةالصحابة، ج ۲، ص ۴۶۱ـ۴۶۲؛ ابناثیر، اسدالغابة فى معرفة الصحابة، ج ۲، ص۴۵۰</ref> کسانى همچون ابو اسحاق سَبیعى، عَدی بن ثابت و ابو عبدالاکرم نیز از او روایت کردهاند.<ref>ابنابیحاتم رازى، الجرح و التعدیل،ج ۲، قسم ۱، ص ۱۲۳؛ ابنحجر عسقلانى، الاصابة فى تمییز الصحابة،ج ۳، ص ۱۷۲</ref> | |
− | + | بعد از [[رحلت پيامبر اسلام|رحلت پیامبر اکرم]] و گسترش [[اسلام]] به خارج از [[شبه جزیره عربستان|شبهجزیره]]، سلیمان بن صرد، جزو نخستین کسانى بود که از [[مدینه|مدینه]] خارج و به شهر تازه تأسیس [[کوفه|کوفه]] وارد شد و در محلۀ خُزاعیان مسکن گزید.<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۲۵؛ ابناثیر، اسدالغابة فى معرفة الصحابة، ج ۲، ص ۴۴۹</ref> وى از بزرگان و شیوخ قبیلهاش بود و نزد آنان منزلت و احترام بسیار داشت.<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۲۵؛ ابناثیر، اسدالغابة فى معرفة الصحابة، ج ۲، ص</ref> از فعالیتهاى سیاسى وى تا قبل از [[خلافت]] امام على علیهالسلام ذکرى نشده است، اما وى از کسانى بود که به همراه دیگر فضلاى [[شیعه|شیعه]] با آن حضرت [[بیعت]] کرد.<ref>مفید، الجمل او النصرة لسید العترة فى حرب البصرة، ص ۱۰۸</ref> | |
− | + | با آغاز درگیریهاى داخلى در دورۀ خلافت امام على، سلیمان با آنکه از شیعیان حضرت بود، در [[جنگ جمل]] شرکت نکرد و همچون عدهاى دیگر، بهسبب تشخیص ندادن [[حق]] از [[باطل]]، دچار تردید شد و موضع بیطرفى اتخاذ کرد. بعد از این جنگ و بازگشت امام على از [[بصره]]، سلیمان به خدمت امام رفت و امام وى را به دلیل دورى گزیدن از جنگ سرزنش کرد.<ref>نصربن مزاحم، وقعة صفّین، ص ۶؛ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغة، ج ۳، ص ۱۰۵؛ نیز رجوع کنید به بلاذرى، انساب الاشراف،ج ۲، ص ۱۹۱ـ۱۹۲</ref> بنابراین، در صحت پارهاى از روایاتِ حاکى از حضور سلیمان در جنگ جمل،<ref>رجوع کنید به طبرى، تاریخ، المنتخب، ص ۵۷۷؛ ابناثیر، اسدالغابة فى معرفة الصحابة، ج ۲، ص ۴۴۹</ref> تردید وجود دارد. | |
− | + | سلیمان در نبرد [[جنگ صفین|صِفّین]] همراه حضرت على بود و از طرف امام فرماندهى پیادگان میمنه سپاه [[آقا ضیاءالدین عراقی|عراق]] را برعهده گرفت.<ref>نصربن مزاحم، وقعة صفّین، ص ۲۰۵؛ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغة،ج ۴، ص ۲۷</ref> عُقْبَة بن مسعود، عامل امام على در [[کوفه|کوفه]]، به سلیمان نامه نوشت و وى را به کوشش و شکیبایى در جنگ توصیه نمود.<ref>رجوع کنید به نصربن مزاحم، وقعة صفّین، ص ۳۱۳</ref> سلیمان در جنگ صفّین شجاعانه جنگید و حَوْشَب، پهلوان نامى شامیان و سرور یمانیان سپاه [[معاویه|معاویه]]، را در جنگ تن به تن کشت.<ref>رجوع کنید به نصربن مزاحم،وقعة صفّین، ص۴۰۰ـ۴۰۱</ref> | |
− | پس از | + | پس از پایان نبرد صفّین و پذیرش حکمیت از سوى عراقیان، سلیمان نزد امام رفت و ضمن ابراز ناخشنودى از خاتمه کار جنگ با عهدنامه حکمیت، از ناکامیاش در ترغیب سپاهیان به ادامه جنگ سخن گفت.<ref>نصربن مزاحم، وقعة صفّین، ص ۵۱۹</ref> از پارهاى روایات برمیآید که سلیمان از طرف امام، چندى در ناحیه جبل مسئول جمعآورى مالیات بوده است.<ref>رجوع کنید به بلاذرى، انساب الاشراف، ج ۲، ص ۱۲۱</ref> |
− | + | پس از [[شهادت امام علی علیه السلام|شهادت امام على]] علیهالسلام، سلیمان همچون دیگر بزرگان [[شیعه|شیعى]] با [[امام حسن علیه السلام|امام حسن]] علیهالسلام بیعت کرد، اما پس از [[صلح امام حسن علیه السلام|صلح امام حسن]] و بیعت مردم عراق با معاویه، سلیمان که از بزرگان عراق محسوب میشد و از این صلح ناخشنود بود، نزد امام رفت و او را خوارکننده مؤمنان خواند و امام را به شدت سرزنش کرد. سلیمان آمادگى خود و عراقیان را براى شکستن پیمان و از سرگیرى جنگ با شامیان اعلام نمود، اما امام حسن با آرامش سعى کرد وى را با خود همراه سازد. پس از آن، سلیمان نزد [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]] علیهالسلام رفت و در این باره با وى گفتگو کرد، ولى امام حسین نیز بر پایبندى به پیمان برادرش تأکید کرد و از سلیمان خواست مادام که معاویه زنده است، بر این پیمان وفادار بماند.<ref>رجوع کنید به ابنقتیبه دینورى، الامامة و السیاسة، ج ۱، ص ۱۴۱ـ۱۴۲؛ بلاذرى، انساب الاشراف، ج ۲، ص۳۹۰ـ۳۹۱، ۴۵۷</ref> | |
+ | |||
+ | پس از شهادت امام حسن، شیعیان کوفه در خانۀ سلیمان، که در آن زمان شیخالشیعه بهشمار میرفت، جمع شدند و در نامهاى به امام حسین، [[شهادت امام حسن علیه السلام|شهادت امام حسن]] را تسلیت گفتند.<ref>یعقوبى، تاریخ، ج ۲، ص ۲۲۸؛ ابناعثم، الفتوح، ج ۶، ص ۲۰۳ـ۲۰۴، ۲۰۸</ref> | ||
+ | |||
+ | پس از مرگ [[معاویه|معاویه]]، بزرگان شیعى از جمله سلیمان، با فراخواندن مردم به حمایت از [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]] علیهالسلام، با نامههاى متوالى امام را از [[حجاز]] به کوفه دعوت نمودند<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۲۵؛ نیز رجوع کنید به طبرى، تاریخ، ج ۵، ص ۳۵۲ـ۳۵۳</ref> و سلیمان براى اطمینان از پایبندى کوفیان به حمایت از امام حسین، از آنان پیمان مؤکد گرفت،<ref>ابناعثم، الفتوح، ج ۵، ص ۲۷</ref> اما در واقعۀ [[کربلا|کربلا]]، سلیمان خود از کسانى بود که از یارى امام حسین سر باز زد.<ref>ابنسعد، ج ۶، ص ۲۵؛ ابنحجر عسقلانى، الاصابة فى تمییز الصحابة، ج ۳، ص ۱۷۲</ref> | ||
+ | |||
+ | پس از شهادت امام حسین، سلیمان همچون عدهاى دیگر از کوفیان، از همراهى نکردن با امام پشیمان شد و پس از [[توبه]]، در سال ۶۵ هجری در زمان خلافت [[عبدالملک بن مروان|عبدالملک بن مروان]]، [[قیام توابین|قیام توابین]] را به خونخواهى امام حسین و بر ضد [[بنی امیه|امویان]] به راه انداخت. وى در جنگ با سپاه [[عبیدالله بن زیاد|عبیداللّه بن زیاد]] در [[عین الورده|عَینالوَرده]] به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رسید. به نوشتۀ ابنسعد،<ref>ابنسعد، ج۶، ص ۲۵ـ۲۶</ref> سلیمان هنگام شهادت ۹۳ ساله بوده است. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
سطر ۱۹: | سطر ۲۵: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | * | + | |
− | *افست | + | *ابنابیحاتم رازى، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن ۱۳۷۲/۱۹۵۲؛ |
− | * | + | *افست بیروت، ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغة، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۷۸/۱۹۵۹؛ |
− | *اعثم | + | *ابناثیر، اسدالغابة فى معرفة الصحابة، چاپ محمدابراهیم و محمداحمد عاشور و محمد عبدالوهاب فاید، قاهره ۱۳۹۳/۱۹۷۳؛ |
− | *حجر عسقلانى، الاصابة فى | + | *اعثم کوفى، کتاب الفتوح، چاپ على شیرى، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲؛ |
− | *ابنسعد ( | + | *حجر عسقلانى، الاصابة فى تمییز الصحابة، چاپ علیمحمد بجاوى، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲؛ |
− | *ابنعبدالبر، | + | *ابنسعد (بیروت)؛ |
− | * | + | *ابنعبدالبر، الاستیعاب فى معرفة الاصحاب، چاپ علیمحمد بجاوى، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲؛ |
− | * | + | *ابنقتیبه دینورى، الامامة و السیاسة، چاپ طه محمد زینى، قاهره ۱۳۷۸/۱۹۶۷؛ |
− | *احمدبن | + | *ابونعیم اصفهانى، معرفةالصحابة، چاپ محمدحسن محمدحسن اسماعیل و مسعد عبدالحمید سعدنى، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲؛ |
− | * | + | *احمدبن یحیى بلاذرى، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوس عظم، دمشق ۱۹۹۷ـ۲۰۰۰؛ |
− | *فضلبن حسن طبرسى، مجمع | + | *خلیفةبن خیاط، کتاب الطبقات، چاپ اکرم ضیاء عمرى، بیروت (؟) ۱۹۶۶؛ |
− | *طبرى، | + | *فضلبن حسن طبرسى، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، چاپ هاشم رسولى محلاتى و فضلاللّه یزدى طباطبایى، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸؛ |
− | *همو، المنتخب من | + | *طبرى، تاریخ (بیروت)؛ |
− | *محمدبن حسن طوسى، رجال الطوسى، چاپ جواد | + | *همو، المنتخب من ذیل المذیل، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، همراه با تاریخ طبرى، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷؛ |
− | *همو، | + | *محمدبن حسن طوسى، رجال الطوسى، چاپ جواد قیومى اصفهانى، قم ۱۴۱۵؛ |
− | *محمدبن محمد نعمان | + | *همو، اختیار معرفة الرجال، چاپ حسن مصطفوى، مشهد ۱۳۴۸ش؛ |
− | *نصربن مزاحم مِنْقَرى، وقعة | + | *محمدبن محمد نعمان مفید، الجمل او النصرة لسید العترة فى حرب البصرة، چاپ علیمیر شریفى، قم ۱۳۷۴ش؛ |
− | * | + | *نصربن مزاحم مِنْقَرى، وقعة صفّین، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۰؛ |
+ | *یعقوبى، تاریخ. | ||
==منبع== | ==منبع== | ||
− | + | هدیه تقوى، مدخل «سلیمان بن صرد» در [[دانشنامه جهان اسلام (کتاب)|دانشنامه جهان اسلام]]، ج۱، ۵۹۵۱. | |
[[رده:اصحاب اهل البیت علیهم السلام]] | [[رده:اصحاب اهل البیت علیهم السلام]] | ||
[[رده:خونخواهی امام حسین علیه السلام]] | [[رده:خونخواهی امام حسین علیه السلام]] | ||
{{الگو:واقعه عاشورا}} | {{الگو:واقعه عاشورا}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۳۱
سلیمان بن صُرَد خُزاعى، کنیهاش ابومُطَرِّف و از سران مردم عراق در سدۀ نخست هجرى است. از وى در شمار صحابۀ پیامبر اکرم و اصحاب امام على و امام حسن علیهم السلام یاد شده است[۱] و گاه او را از بزرگان و زهاد تابعین دانستهاند.[۲] گفتهاند که وى در زمان جاهلیت یسار نام داشت و چون مسلمان شد، پیامبر او را سلیمان نامید. وى به قبیلۀ خُزاعه منتسب بود.[۳]
سلیمان بن صرد فاضل، مردی نیکوکار و دیندار بود.[۴] وى از پیامبر اکرم، امام على و عدهاى از صحابه، حدیث روایت کرده است، از جمله حدیثى درباره جنگ احزاب که از پیامبر اکرم نقل کرده است.[۵] کسانى همچون ابو اسحاق سَبیعى، عَدی بن ثابت و ابو عبدالاکرم نیز از او روایت کردهاند.[۶]
بعد از رحلت پیامبر اکرم و گسترش اسلام به خارج از شبهجزیره، سلیمان بن صرد، جزو نخستین کسانى بود که از مدینه خارج و به شهر تازه تأسیس کوفه وارد شد و در محلۀ خُزاعیان مسکن گزید.[۷] وى از بزرگان و شیوخ قبیلهاش بود و نزد آنان منزلت و احترام بسیار داشت.[۸] از فعالیتهاى سیاسى وى تا قبل از خلافت امام على علیهالسلام ذکرى نشده است، اما وى از کسانى بود که به همراه دیگر فضلاى شیعه با آن حضرت بیعت کرد.[۹]
با آغاز درگیریهاى داخلى در دورۀ خلافت امام على، سلیمان با آنکه از شیعیان حضرت بود، در جنگ جمل شرکت نکرد و همچون عدهاى دیگر، بهسبب تشخیص ندادن حق از باطل، دچار تردید شد و موضع بیطرفى اتخاذ کرد. بعد از این جنگ و بازگشت امام على از بصره، سلیمان به خدمت امام رفت و امام وى را به دلیل دورى گزیدن از جنگ سرزنش کرد.[۱۰] بنابراین، در صحت پارهاى از روایاتِ حاکى از حضور سلیمان در جنگ جمل،[۱۱] تردید وجود دارد.
سلیمان در نبرد صِفّین همراه حضرت على بود و از طرف امام فرماندهى پیادگان میمنه سپاه عراق را برعهده گرفت.[۱۲] عُقْبَة بن مسعود، عامل امام على در کوفه، به سلیمان نامه نوشت و وى را به کوشش و شکیبایى در جنگ توصیه نمود.[۱۳] سلیمان در جنگ صفّین شجاعانه جنگید و حَوْشَب، پهلوان نامى شامیان و سرور یمانیان سپاه معاویه، را در جنگ تن به تن کشت.[۱۴]
پس از پایان نبرد صفّین و پذیرش حکمیت از سوى عراقیان، سلیمان نزد امام رفت و ضمن ابراز ناخشنودى از خاتمه کار جنگ با عهدنامه حکمیت، از ناکامیاش در ترغیب سپاهیان به ادامه جنگ سخن گفت.[۱۵] از پارهاى روایات برمیآید که سلیمان از طرف امام، چندى در ناحیه جبل مسئول جمعآورى مالیات بوده است.[۱۶]
پس از شهادت امام على علیهالسلام، سلیمان همچون دیگر بزرگان شیعى با امام حسن علیهالسلام بیعت کرد، اما پس از صلح امام حسن و بیعت مردم عراق با معاویه، سلیمان که از بزرگان عراق محسوب میشد و از این صلح ناخشنود بود، نزد امام رفت و او را خوارکننده مؤمنان خواند و امام را به شدت سرزنش کرد. سلیمان آمادگى خود و عراقیان را براى شکستن پیمان و از سرگیرى جنگ با شامیان اعلام نمود، اما امام حسن با آرامش سعى کرد وى را با خود همراه سازد. پس از آن، سلیمان نزد امام حسین علیهالسلام رفت و در این باره با وى گفتگو کرد، ولى امام حسین نیز بر پایبندى به پیمان برادرش تأکید کرد و از سلیمان خواست مادام که معاویه زنده است، بر این پیمان وفادار بماند.[۱۷]
پس از شهادت امام حسن، شیعیان کوفه در خانۀ سلیمان، که در آن زمان شیخالشیعه بهشمار میرفت، جمع شدند و در نامهاى به امام حسین، شهادت امام حسن را تسلیت گفتند.[۱۸]
پس از مرگ معاویه، بزرگان شیعى از جمله سلیمان، با فراخواندن مردم به حمایت از امام حسین علیهالسلام، با نامههاى متوالى امام را از حجاز به کوفه دعوت نمودند[۱۹] و سلیمان براى اطمینان از پایبندى کوفیان به حمایت از امام حسین، از آنان پیمان مؤکد گرفت،[۲۰] اما در واقعۀ کربلا، سلیمان خود از کسانى بود که از یارى امام حسین سر باز زد.[۲۱]
پس از شهادت امام حسین، سلیمان همچون عدهاى دیگر از کوفیان، از همراهى نکردن با امام پشیمان شد و پس از توبه، در سال ۶۵ هجری در زمان خلافت عبدالملک بن مروان، قیام توابین را به خونخواهى امام حسین و بر ضد امویان به راه انداخت. وى در جنگ با سپاه عبیداللّه بن زیاد در عَینالوَرده به شهادت رسید. به نوشتۀ ابنسعد،[۲۲] سلیمان هنگام شهادت ۹۳ ساله بوده است.
پانویس
- ↑ رجوع کنید به طوسى، رجال الطوسى، ص۴۰، ۶۶، ۹۴؛ طبرى، تاریخ، المنتخب، ص ۵۲۳
- ↑ رجوع کنید به کشى، ص ۶۹
- ↑ ابنعبدالبرّ، الاستیعاب فى معرفة الاصحاب، ج ۲، ص ۶۴۹ـ۶۵۰؛ ابناثیر، اسدالغابة فى معرفة الصحابة، ج ۲، ص ۴۴۹؛ ابنحجر عسقلانى، الاصابة فى تمییز الصحابة، ج ۳، ص ۱۷۲
- ↑ ابنعبدالبرّ، الاستیعاب فى معرفة الاصحاب، ج ۲، ص۶۵۰
- ↑ رجوع کنید به طبرسى، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج ۸، ص ۵۴۱؛ براى روایات دیگر او از پیامبر اکرم رجوع کنید به ابونعیم اصفهانى، معرفةالصحابة، ج ۲، ص ۴۶۱ـ۴۶۲؛ ابناثیر، اسدالغابة فى معرفة الصحابة، ج ۲، ص۴۵۰
- ↑ ابنابیحاتم رازى، الجرح و التعدیل،ج ۲، قسم ۱، ص ۱۲۳؛ ابنحجر عسقلانى، الاصابة فى تمییز الصحابة،ج ۳، ص ۱۷۲
- ↑ ابنسعد، ج ۶، ص ۲۵؛ ابناثیر، اسدالغابة فى معرفة الصحابة، ج ۲، ص ۴۴۹
- ↑ ابنسعد، ج ۶، ص ۲۵؛ ابناثیر، اسدالغابة فى معرفة الصحابة، ج ۲، ص
- ↑ مفید، الجمل او النصرة لسید العترة فى حرب البصرة، ص ۱۰۸
- ↑ نصربن مزاحم، وقعة صفّین، ص ۶؛ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغة، ج ۳، ص ۱۰۵؛ نیز رجوع کنید به بلاذرى، انساب الاشراف،ج ۲، ص ۱۹۱ـ۱۹۲
- ↑ رجوع کنید به طبرى، تاریخ، المنتخب، ص ۵۷۷؛ ابناثیر، اسدالغابة فى معرفة الصحابة، ج ۲، ص ۴۴۹
- ↑ نصربن مزاحم، وقعة صفّین، ص ۲۰۵؛ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغة،ج ۴، ص ۲۷
- ↑ رجوع کنید به نصربن مزاحم، وقعة صفّین، ص ۳۱۳
- ↑ رجوع کنید به نصربن مزاحم،وقعة صفّین، ص۴۰۰ـ۴۰۱
- ↑ نصربن مزاحم، وقعة صفّین، ص ۵۱۹
- ↑ رجوع کنید به بلاذرى، انساب الاشراف، ج ۲، ص ۱۲۱
- ↑ رجوع کنید به ابنقتیبه دینورى، الامامة و السیاسة، ج ۱، ص ۱۴۱ـ۱۴۲؛ بلاذرى، انساب الاشراف، ج ۲، ص۳۹۰ـ۳۹۱، ۴۵۷
- ↑ یعقوبى، تاریخ، ج ۲، ص ۲۲۸؛ ابناعثم، الفتوح، ج ۶، ص ۲۰۳ـ۲۰۴، ۲۰۸
- ↑ ابنسعد، ج ۶، ص ۲۵؛ نیز رجوع کنید به طبرى، تاریخ، ج ۵، ص ۳۵۲ـ۳۵۳
- ↑ ابناعثم، الفتوح، ج ۵، ص ۲۷
- ↑ ابنسعد، ج ۶، ص ۲۵؛ ابنحجر عسقلانى، الاصابة فى تمییز الصحابة، ج ۳، ص ۱۷۲
- ↑ ابنسعد، ج۶، ص ۲۵ـ۲۶
منابع
- ابنابیحاتم رازى، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن ۱۳۷۲/۱۹۵۲؛
- افست بیروت، ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغة، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۷۸/۱۹۵۹؛
- ابناثیر، اسدالغابة فى معرفة الصحابة، چاپ محمدابراهیم و محمداحمد عاشور و محمد عبدالوهاب فاید، قاهره ۱۳۹۳/۱۹۷۳؛
- اعثم کوفى، کتاب الفتوح، چاپ على شیرى، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲؛
- حجر عسقلانى، الاصابة فى تمییز الصحابة، چاپ علیمحمد بجاوى، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲؛
- ابنسعد (بیروت)؛
- ابنعبدالبر، الاستیعاب فى معرفة الاصحاب، چاپ علیمحمد بجاوى، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲؛
- ابنقتیبه دینورى، الامامة و السیاسة، چاپ طه محمد زینى، قاهره ۱۳۷۸/۱۹۶۷؛
- ابونعیم اصفهانى، معرفةالصحابة، چاپ محمدحسن محمدحسن اسماعیل و مسعد عبدالحمید سعدنى، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲؛
- احمدبن یحیى بلاذرى، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوس عظم، دمشق ۱۹۹۷ـ۲۰۰۰؛
- خلیفةبن خیاط، کتاب الطبقات، چاپ اکرم ضیاء عمرى، بیروت (؟) ۱۹۶۶؛
- فضلبن حسن طبرسى، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، چاپ هاشم رسولى محلاتى و فضلاللّه یزدى طباطبایى، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸؛
- طبرى، تاریخ (بیروت)؛
- همو، المنتخب من ذیل المذیل، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، همراه با تاریخ طبرى، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷؛
- محمدبن حسن طوسى، رجال الطوسى، چاپ جواد قیومى اصفهانى، قم ۱۴۱۵؛
- همو، اختیار معرفة الرجال، چاپ حسن مصطفوى، مشهد ۱۳۴۸ش؛
- محمدبن محمد نعمان مفید، الجمل او النصرة لسید العترة فى حرب البصرة، چاپ علیمیر شریفى، قم ۱۳۷۴ش؛
- نصربن مزاحم مِنْقَرى، وقعة صفّین، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۰؛
- یعقوبى، تاریخ.
منبع
هدیه تقوى، مدخل «سلیمان بن صرد» در دانشنامه جهان اسلام، ج۱، ۵۹۵۱.
قبل از واقعه | |||
شرح واقعه |
| ||
پس از واقعه | |||
بازتاب واقعه | |||
وابسته ها |