اضطراب: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{خوب}} | {{خوب}} | ||
{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}} | {{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}} | ||
+ | '''«اِضطراب»''' در مقابل «[[اطمینان]]»، به معنای عدم ثبات و آرامش قلب است. روش عالمان اخلاق در درمان اضطراب، برگرفته از [[آیه|آیات]] و [[حدیث|روایات]]، و در جهت پرورش بُعد روحی و معنوی افراد است. در تعالیم [[اسلام|اسلامی]]<nowiki/>، بهترین روش برای درمان اضطراب [[ایمان]] به [[الله|خدا]] و ذکر و یاد او، معرفی شده است. | ||
− | + | == تعریف اضطراب == | |
+ | "اضطراب" در لغت به معنای زیاد این طرف و آن طرف در زمین راه رفتن است که از "الضّرب فی الأرض" گرفته شده<ref>راغب اصفهانی، حسین؛ المفردات فی غریب القرآن (مفردات الفاظ القرآن)، دمشق - بیروت، دارالقلم - الدار الشامیة، ۱۴۱۲ ق، چاپ اول، ص ۵۰۶.</ref> و در حقیقت نشان از عدم ثبات و آرامش است.<ref>طریحى، فخرالدین؛ مجمع البحرین، تهران، مرتضوى، ۱۳۷۵ ش، چاپ سوم، ج۲، ص۱۰۷.</ref> در مقابل آن، کلمه "سکینة" و "اطمینان" قرار دارد که این دو کلمه در مورد سکون و آرامش قلب استعمال مىشود و معنایش قرار گرفتن دل و نداشتن اضطراب باطنى در تصمیم و اراده است.<ref>طباطبایی، محمدحسین؛ المیزان، ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۷۴ ش، چاپ پنجم، ج۲، ص ۴۳۸؛ فراهیدى، خلیل؛ کتاب العین، قم، انتشارات هجرت، ۱۴۱۰ ق، چ دوم، ج۷، ص۴۴۲.</ref> | ||
− | + | در اصطلاح روانشناسی، اضطراب عبارت است از حالتی نامطبوع همراه با انتظاری نامطمئن از بروز حادثه ای زیان آور.<ref>ر.ک: گلهدار، نسرین و ساکی، ماندانا؛ اسلام و بهداشت روان (مجموعه مقالات)، قم، نشر معارف، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۱۱۳.</ref> | |
− | + | وجود مجموعه ای از علائم جسمی، فکری و احساسی، نشانه وجود اضطراب است: | |
− | + | علائم جسمی: تپش قلب، تنگی نفس، از دست دادن اشتها، تهوع، بیخوابی، تکرار ادرار، چهره برافروخته، تعرّق، اختلال گفتار و بیقراری.<ref>ر.ک: دادستان، پریرخ؛ روانشناسی مرضی تحولی از کودکی تا بزرگسالی، تهران، انتشارات سمت، ۱۳۷۸، چاپ سوم، ص ۶۷.</ref> | |
− | + | علائم فکری-احساسی: سردرگمی، عصبی بودن، بی طاقتی، حواس پرتی، نگرانی، وحشتزدگی، افسردگی، دلواپسی، کمرویی، گوش به زنگی و حالت ترسناک یا هیجانزده به خود گرفتن.<ref>ر.ک: خیر، محمد و استوار، صغری؛ ارتباط میان اضطراب اجتماعی و سوگیریهای شناختی در نوجوانان، مجله مشاور مدرسه، ۱۳۸۷، دورهی چهارم، شمارهی اول، ص۵۵.</ref> | |
− | == | + | ==اضطراب بهنجار و نابهنجار== |
− | |||
− | |||
− | + | اضطراب در برخی مواقع، سازندگی و خلاقیت را در فرد ایجاد میکند، امکان تجسم موقعیتها و سلطه بر آنها را فراهم میآورد و یا آنکه وی را برمیانگیزد تا به طور جدی با مسئولیت مهمی مانند آماده شدن برای یک امتحان علمی یا پذیرفتن یک وظیفه اجتماعی مواجه شود. | |
− | + | اما اگر اضطراب از این حد فراتر رود و از حالت سازندگی خارج شده، جنبه مزمن و مداوم پیدا کند، نه تنها نمیتوان این صورت را پاسخی سازش یافته دانست، بلکه باید آن را به منزله منبع شکست، سازش نایافتگی و استیصال گستردهای تلقی کرد که فرد را از بخش عمدهای از امکاناتش محروم میکند، آزادی و انعطاف او کاهش مییابد و طیف گسترده اختلالهای اضطرابی را به وجود میآورد. | |
− | == | + | ==عوامل اضطراب== |
− | عواملی که سبب ایجاد حالت اضطراب در شخص می شوند را به طور کلی | + | عواملی که سبب ایجاد حالت اضطراب در شخص می شوند را به طور کلی می توان به دو گروه تقسیم نمود: |
− | گروه اول، آن دسته عواملی هستند که با اثرگذاری بر ساختمان بدن و جسم موجب اضطراب می شوند؛ که به طور مثال میتوان از برخی بیماریها و ضعفهای جسمی همچون بیماریهای قلبی و عصبی و تنفسی نام برد. | + | * گروه اول، آن دسته عواملی هستند که با اثرگذاری بر ساختمان بدن و جسم موجب اضطراب می شوند؛ که به طور مثال میتوان از برخی بیماریها و ضعفهای جسمی همچون بیماریهای قلبی و عصبی و تنفسی نام برد. |
+ | * گروه دوم، آن دسته عواملی هستند که از روان و افکار شخص مضطرب نشأت گرفته و موجب بروز مشکل می گردند. برخی از این گونه افکار و حالات روحی عبارتند از: | ||
− | + | *شکست هایی که در گذشته فرد با آنها روبرو شده است. | |
+ | *[[گناهان]] گذشته. | ||
+ | *انجام ندادن بسیاری از وظایفی که بر دوشش بوده و به عنوان زیربنای اعمال آینده اش محسوب می شده اند. | ||
+ | *بر وفق مراد نبودن امور. | ||
+ | *توقع بیش از حد انسان از خود. | ||
+ | *توجه به انتظارات بیش از حد دیگران نسبت به خود. | ||
+ | *توقع نابجای فرد از دیگران. | ||
− | + | ==درمان اضطراب== | |
− | + | پزشکان و روانپزشکان راههای گوناگونی را برای درمان این بیماری به بیماران پیشنهاد می کنند که از جمله این روشها می توان به دارو درمانی، روان درمانی و رفتار درمانی و... اشاره نمود.<ref>احدی، حسن و دلاور، علی و ابوالقاسمی، شهنام و آزاد، حسین؛ مقایسهی اثربخشی چهار روش رفتاری – درمانی، تلفیقی و دارونما در درمان اختلال اضطراب تعمیم یافته، مجله دانش و پژوهش در روانشناسی، شمارهی ۱۹و۲۰، ۱۳۸۳.</ref> اما آنچه که مدّ نظر حوزه [[اخلاق]] است، شیوه های درمان اضطراب ناشی از عوامل [[روح|روحی]] و روانی است. روش عالمان اخلاق در درمان اضطراب برگرفته از [[آیه|آیات]] و [[حدیث|روایات]]، و در جهت پرورش بُعد روحی و معنوی افراد است. برخی راهکارهایی که [[اسلام|دین اسلام]] در این رابطه ارائه می کند، عبارتند از: | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | '''۱. مشورت با دیگران:''' | |
− | + | همواره ترس از نتیجه بسیاری از کارها که [[انسان]] آگاهی کامل به تمام جوانب آن ندارد، موجب دلهره و اضطراب در برخورد با آن کار و عمل می شود. در این گونه موارد، مشورت کردن با اهل فن، بسیاری از موانع را برای انسان آشکار نموده و روشهای آسان دستیابی به آن را می نمایاند. [[خداوند]] متعال نظرخواهی از دیگران را، ویژگی مومنان برشمرده<ref>[[سوره شوری]]،۳۸.</ref> و به [[پیامبر اسلام|پیامبر]] خویش نیز سفارش به مشورت با دیگران نموده است.<ref>[[سوره آل عمران]]، ۱۵۹.</ref> | |
− | + | '''۲. راز و نیاز با خدا:''' | |
− | + | یکی از شیوه های درمان اضطراب [[دعا]] کردن است. هنگامی که شخصی دعا می کند، خویشتن را به قوه محرکه پایان ناپذیری که آفرینش و تمامی کائنات در تحت اختیار اوست، متصل می کند. ایجاد ارتباط با چنین موجودی آرامش وصف ناپذیری به انسان می دهد. از سوی دیگر، یادآوری مشکلات و بازگو نمودن آنها در هنگام دعا نه تنها در حالات عاطفی مؤثر بوده؛ بلکه در کیفیات بدنی نیز تأثیر داشته و سبب بهبودی می شود. احساس این که انسان می تواند با نیایش، خواست ها، کاستیها و ناآرامی های خویش را به درگاه معبودی که قادر متعال است اظهار کند، سبب آرامش می گردد.<ref>ر.ک: اسلام و بهداشت روان (مجموعه مقالات)، واعظی، سید احمد؛ بررسی رابطه دعا و اضطراب در گروهی از دانش آموزان مدارس تهران، قم، نشر معارف، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۱۶۲.</ref> | |
− | + | '''۳. ایمان به خدا:''' | |
− | + | ترس از چیزهای واهی و نامعلوم، جزو دستآویزهای [[شیطان]] برای ناامید کردن انسانها از زندگی هدفدار در این دنیاست.<ref>[[سوره آل عمران]]، ۱۷۵.</ref> در تعالیم اسلامی بهترین روش برای درمان اضطراب "[[ایمان]] به [[الله|خدا]]" معرفی شده است. به تعبیر [[قرآن]]، انسان آرامش واقعى را که دیگر هر گونه اضطراب و تزلزل از او گرفته شود، تنها وقتى پیدا مىکند که به [[ذکر|ذکر]] و یاد خدا برسد. یاد خدا از روى ایمان و [[معرفت]] کامل است که آرامش کامل به انسان مىدهد.<ref>ر.ک: مطهری، مرتضی؛ مجموعهی آثار، تهران، انتشارات صدرا، ج۴، ص۵۵۸.</ref> با مراجعه به [[آیات]] و روایات، چگونگی تأثیر ایمان بر آرامش روانی انسان به شیوه های گوناگون بیان شده است. انسان برای رسیدن به آرامش و رهاساختن خویش از دست عوامل اضطراب، تکیه گاهی لازم دارد که جاویدان و فناناپذیر، عالم و دانا، قادر و توانا باشد و یک چنین تکیه گاهی تنها در سایه ایمان به خدا فراهم می گردد؛ «آنها که ایمان آوردند، و ایمان خود را با شرک و ستم نیالودند، ایمنى تنها از آن آنهاست و آنها هدایت یافتگانند!».<ref> [[سوره انعام]]، ۸۲.</ref> | |
− | + | «قلبی که در آن نور [[توحید]] و معرفت کمال مطلق تابیده باشد، دارای طمأنینه و ثبات و تأنی و قرار است. دلی که نورانی به معرفت حق - جلّ و اعلی - شده باشد، مجاری امور را به قدرت او می داند و خود و جدیت و حرکت و سکون خود و همه موجودات را از او میداند و زمام امر موجودات را بدست خود آنها نمی داند. چنین قلبی اضطراب و شتابزدگی و بیقراری ندارد. و به عکس، دلی که از معرفت، محتجب و در حجابهای خودبینی و شهوات و لذات حیوانی اندر است، از فوت لذات حیوانی خوفناک است. چنین شخصی طمأنینه قلب را از دست داده و در کارها با عجله و شتابزدگی اقدام می کند».<ref>امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام، چ اول، ۱۳۷۷، ص ۳۶۲-۳۶۳.</ref> | |
− | + | در مقابلِ انسانهایی که از گذشته تاریک خود نگرانند، انسانی که خدای خویش را شناخته و به او ایمان دارد، اعتقادش این است که خداوند ستارالعیوب است؛ زشتیهای او را می پوشاند و زیبایی ها را آشکار می کند<ref> صدوق، محمد؛ التوحید، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۳۹۸ق، چ اول، ص۲۲۲. </ref> و فرصت جبران به او را خواهد داد. [[امام علی علیه السلام|امیرمومنان علی]] علیه السلام می فرماید: «گناهى که پس از آن مهلت دو رکعت [[نماز]] داشته باشم مرا اندوهگین نمىدارد».<ref> سید رضی، محمد؛ نهج البلاغه، قم، انتشارات هجرت، چ اول، ۱۴۱۴ق، ص۵۲۸، حکمت۲۹۹.</ref> | |
− | + | '''۴. عمل به وظیفه نه نتیجه:''' | |
− | + | طبق معارف اسلامی، در صورتی که انسان به واسطه قدرت نداشتن یا تقدیر الهی در کاری موفق نشد، میگوید من به وظیفه خود عمل نمودم، پیروزی و شکست و [[عزت]] و [[ذلت نفس|ذلت]]، همه دست خداست. درست است که انسان در مقابل اعمالش مسئول است و بر اساس عملکردش مجازات میشود و به اندازه سعی و کوشش خود بهره میگیرد و آنچه بکارد میدرود، ولی مسئولیت او به اندازه توان عملی و قدرت اوست، پس انسان مأمور به وظیفه است، نه نتیجه. مطابق این دیدگاه و با تقویت آن در درون، اکثر فشارهای روانی و اضطرابها کاهش مییابد.<ref>سلطانی رنانی، مهدی؛ راههای مبارزه با فشارهای روانی از منظر قرآن، مجله مشکاة، ۱۳۸۳ش، ش۸۳، صص ۳۸-۳۹.</ref> | |
− | ''' | + | '''۵. آینده روشن پرهیزکاران:''' |
− | ترس از | + | بسیاری از انسانها به دلیل ترس از آینده، احتمال از بین رفتن داشته ها و نعمتها و به وجود آمدن گرفتاریها، مضطرب و نگرانند؛ ولی ایمان به خداوند قادر متعال که همواره کفالت بندگان خویش را بر عهده دارد، می تواند این گونه نگرانی ها را از میان ببرد و به انسان آرامش دهد.<ref>گروه تخصصی تفسیر قرآن، تفسیر همراه با تلاوت نور، تهران، انتشارات ستاد عالی کانونهای فرهنگی و هنری مساجد، ۱۳۸۸، چ اول، ج اول، ص۵۹۴-۵۹۵.</ref> خداوند متعال در کتاب آسمانی [[قرآن]] بارها این وعده را به کسانی که به خداوند ایمان آورده و کارهای نیک انجام می دهند داده است که آنها دچار هیچگونه ترس و اندوهی نخواهند شد<ref>[[سوره بقره]]،۳۸ و ۶۲ و ۱۱۲ و ۲۷۷ و [[سوره مائده]]، ۵۹ و [[سوره انعام]]، ۴۸ و...</ref> و آینده از آن پرهیزکاران است.<ref>[[سوره اعراف]]، ۱۲۸ و [[سوره هود]]، ۴۹ و [[سوره طه]]، ۱۳۲ و [[سوره قصص]]، ۸۳.</ref> |
− | + | '''۶. شناخت مرگ:''' | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
+ | گروهی از انسانها نیز به دلیل ترس و وحشت از [[مرگ]] نگران و مضطربند؛ ولی آن که ایمان به خدا دارد، مرگ را ملاقات با خدا می داند و چون معتقد است «[[آخرت]] بهتر و پایدارتر است!»<ref>[[سوره الأعلى]]، ۱۷.</ref> راهش را بسیار روشن و آینده اش را بهتر از گذشته می داند. توجه به این مقوله، انسان را هر چه بیشتر به لازمه [[جهان بینی|جهانبینی]] الهی آگاه و آشنا مینماید و آن عبارت از هدفدار بودن جهان آفرینش است که با [[حکمت]] الهی نیز سازگاری اصیل دارد؛ یعنی «ما آسمانها و زمین و آنچه را که میان آنهاست به بازیچه نیافریدیم».<ref>[[سوره آل عمران]]، ۱۹۱؛ [[سوره انعام]]، ۷۳؛ [[سوره انبیاء]]، ۱۶ و ۱۷.</ref> پس هر موجودی بر اساس برنامهای سنجیده و حساب شده به این جهان گام مینهد و خود را به سوی هدف حکیمانهای که رسیدن به لقاءاللّه و سفر به سرای ابدی یا [[جنة|جنّت]] رضوان الهی است، رهنمون میشود. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references /> | ||
− | + | ==منابع== | |
− | == | + | * [http://www.pajoohe.ir "اضطراب"، دانشنامه پژوهه]، محمد سودی، تاریخ بازیابی: ۲۷ آبان ۱۳۹۱. |
− | |||
{{سنجش کیفی | {{سنجش کیفی | ||
|سنجش=شده | |سنجش=شده | ||
سطر ۹۸: | سطر ۸۳: | ||
|رده= دارد | |رده= دارد | ||
}} | }} | ||
− | |||
[[رده:اخلاق فردی]] | [[رده:اخلاق فردی]] | ||
[[رده:صفات ناپسند]] | [[رده:صفات ناپسند]] | ||
[[رده: مقاله های مرتبط به دانشنامه]] | [[رده: مقاله های مرتبط به دانشنامه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۳:۵۵
این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.
(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)
«اِضطراب» در مقابل «اطمینان»، به معنای عدم ثبات و آرامش قلب است. روش عالمان اخلاق در درمان اضطراب، برگرفته از آیات و روایات، و در جهت پرورش بُعد روحی و معنوی افراد است. در تعالیم اسلامی، بهترین روش برای درمان اضطراب ایمان به خدا و ذکر و یاد او، معرفی شده است.
تعریف اضطراب
"اضطراب" در لغت به معنای زیاد این طرف و آن طرف در زمین راه رفتن است که از "الضّرب فی الأرض" گرفته شده[۱] و در حقیقت نشان از عدم ثبات و آرامش است.[۲] در مقابل آن، کلمه "سکینة" و "اطمینان" قرار دارد که این دو کلمه در مورد سکون و آرامش قلب استعمال مىشود و معنایش قرار گرفتن دل و نداشتن اضطراب باطنى در تصمیم و اراده است.[۳]
در اصطلاح روانشناسی، اضطراب عبارت است از حالتی نامطبوع همراه با انتظاری نامطمئن از بروز حادثه ای زیان آور.[۴]
وجود مجموعه ای از علائم جسمی، فکری و احساسی، نشانه وجود اضطراب است:
علائم جسمی: تپش قلب، تنگی نفس، از دست دادن اشتها، تهوع، بیخوابی، تکرار ادرار، چهره برافروخته، تعرّق، اختلال گفتار و بیقراری.[۵]
علائم فکری-احساسی: سردرگمی، عصبی بودن، بی طاقتی، حواس پرتی، نگرانی، وحشتزدگی، افسردگی، دلواپسی، کمرویی، گوش به زنگی و حالت ترسناک یا هیجانزده به خود گرفتن.[۶]
اضطراب بهنجار و نابهنجار
اضطراب در برخی مواقع، سازندگی و خلاقیت را در فرد ایجاد میکند، امکان تجسم موقعیتها و سلطه بر آنها را فراهم میآورد و یا آنکه وی را برمیانگیزد تا به طور جدی با مسئولیت مهمی مانند آماده شدن برای یک امتحان علمی یا پذیرفتن یک وظیفه اجتماعی مواجه شود.
اما اگر اضطراب از این حد فراتر رود و از حالت سازندگی خارج شده، جنبه مزمن و مداوم پیدا کند، نه تنها نمیتوان این صورت را پاسخی سازش یافته دانست، بلکه باید آن را به منزله منبع شکست، سازش نایافتگی و استیصال گستردهای تلقی کرد که فرد را از بخش عمدهای از امکاناتش محروم میکند، آزادی و انعطاف او کاهش مییابد و طیف گسترده اختلالهای اضطرابی را به وجود میآورد.
عوامل اضطراب
عواملی که سبب ایجاد حالت اضطراب در شخص می شوند را به طور کلی می توان به دو گروه تقسیم نمود:
- گروه اول، آن دسته عواملی هستند که با اثرگذاری بر ساختمان بدن و جسم موجب اضطراب می شوند؛ که به طور مثال میتوان از برخی بیماریها و ضعفهای جسمی همچون بیماریهای قلبی و عصبی و تنفسی نام برد.
- گروه دوم، آن دسته عواملی هستند که از روان و افکار شخص مضطرب نشأت گرفته و موجب بروز مشکل می گردند. برخی از این گونه افکار و حالات روحی عبارتند از:
- شکست هایی که در گذشته فرد با آنها روبرو شده است.
- گناهان گذشته.
- انجام ندادن بسیاری از وظایفی که بر دوشش بوده و به عنوان زیربنای اعمال آینده اش محسوب می شده اند.
- بر وفق مراد نبودن امور.
- توقع بیش از حد انسان از خود.
- توجه به انتظارات بیش از حد دیگران نسبت به خود.
- توقع نابجای فرد از دیگران.
درمان اضطراب
پزشکان و روانپزشکان راههای گوناگونی را برای درمان این بیماری به بیماران پیشنهاد می کنند که از جمله این روشها می توان به دارو درمانی، روان درمانی و رفتار درمانی و... اشاره نمود.[۷] اما آنچه که مدّ نظر حوزه اخلاق است، شیوه های درمان اضطراب ناشی از عوامل روحی و روانی است. روش عالمان اخلاق در درمان اضطراب برگرفته از آیات و روایات، و در جهت پرورش بُعد روحی و معنوی افراد است. برخی راهکارهایی که دین اسلام در این رابطه ارائه می کند، عبارتند از:
۱. مشورت با دیگران:
همواره ترس از نتیجه بسیاری از کارها که انسان آگاهی کامل به تمام جوانب آن ندارد، موجب دلهره و اضطراب در برخورد با آن کار و عمل می شود. در این گونه موارد، مشورت کردن با اهل فن، بسیاری از موانع را برای انسان آشکار نموده و روشهای آسان دستیابی به آن را می نمایاند. خداوند متعال نظرخواهی از دیگران را، ویژگی مومنان برشمرده[۸] و به پیامبر خویش نیز سفارش به مشورت با دیگران نموده است.[۹]
۲. راز و نیاز با خدا:
یکی از شیوه های درمان اضطراب دعا کردن است. هنگامی که شخصی دعا می کند، خویشتن را به قوه محرکه پایان ناپذیری که آفرینش و تمامی کائنات در تحت اختیار اوست، متصل می کند. ایجاد ارتباط با چنین موجودی آرامش وصف ناپذیری به انسان می دهد. از سوی دیگر، یادآوری مشکلات و بازگو نمودن آنها در هنگام دعا نه تنها در حالات عاطفی مؤثر بوده؛ بلکه در کیفیات بدنی نیز تأثیر داشته و سبب بهبودی می شود. احساس این که انسان می تواند با نیایش، خواست ها، کاستیها و ناآرامی های خویش را به درگاه معبودی که قادر متعال است اظهار کند، سبب آرامش می گردد.[۱۰]
۳. ایمان به خدا:
ترس از چیزهای واهی و نامعلوم، جزو دستآویزهای شیطان برای ناامید کردن انسانها از زندگی هدفدار در این دنیاست.[۱۱] در تعالیم اسلامی بهترین روش برای درمان اضطراب "ایمان به خدا" معرفی شده است. به تعبیر قرآن، انسان آرامش واقعى را که دیگر هر گونه اضطراب و تزلزل از او گرفته شود، تنها وقتى پیدا مىکند که به ذکر و یاد خدا برسد. یاد خدا از روى ایمان و معرفت کامل است که آرامش کامل به انسان مىدهد.[۱۲] با مراجعه به آیات و روایات، چگونگی تأثیر ایمان بر آرامش روانی انسان به شیوه های گوناگون بیان شده است. انسان برای رسیدن به آرامش و رهاساختن خویش از دست عوامل اضطراب، تکیه گاهی لازم دارد که جاویدان و فناناپذیر، عالم و دانا، قادر و توانا باشد و یک چنین تکیه گاهی تنها در سایه ایمان به خدا فراهم می گردد؛ «آنها که ایمان آوردند، و ایمان خود را با شرک و ستم نیالودند، ایمنى تنها از آن آنهاست و آنها هدایت یافتگانند!».[۱۳]
«قلبی که در آن نور توحید و معرفت کمال مطلق تابیده باشد، دارای طمأنینه و ثبات و تأنی و قرار است. دلی که نورانی به معرفت حق - جلّ و اعلی - شده باشد، مجاری امور را به قدرت او می داند و خود و جدیت و حرکت و سکون خود و همه موجودات را از او میداند و زمام امر موجودات را بدست خود آنها نمی داند. چنین قلبی اضطراب و شتابزدگی و بیقراری ندارد. و به عکس، دلی که از معرفت، محتجب و در حجابهای خودبینی و شهوات و لذات حیوانی اندر است، از فوت لذات حیوانی خوفناک است. چنین شخصی طمأنینه قلب را از دست داده و در کارها با عجله و شتابزدگی اقدام می کند».[۱۴]
در مقابلِ انسانهایی که از گذشته تاریک خود نگرانند، انسانی که خدای خویش را شناخته و به او ایمان دارد، اعتقادش این است که خداوند ستارالعیوب است؛ زشتیهای او را می پوشاند و زیبایی ها را آشکار می کند[۱۵] و فرصت جبران به او را خواهد داد. امیرمومنان علی علیه السلام می فرماید: «گناهى که پس از آن مهلت دو رکعت نماز داشته باشم مرا اندوهگین نمىدارد».[۱۶]
۴. عمل به وظیفه نه نتیجه:
طبق معارف اسلامی، در صورتی که انسان به واسطه قدرت نداشتن یا تقدیر الهی در کاری موفق نشد، میگوید من به وظیفه خود عمل نمودم، پیروزی و شکست و عزت و ذلت، همه دست خداست. درست است که انسان در مقابل اعمالش مسئول است و بر اساس عملکردش مجازات میشود و به اندازه سعی و کوشش خود بهره میگیرد و آنچه بکارد میدرود، ولی مسئولیت او به اندازه توان عملی و قدرت اوست، پس انسان مأمور به وظیفه است، نه نتیجه. مطابق این دیدگاه و با تقویت آن در درون، اکثر فشارهای روانی و اضطرابها کاهش مییابد.[۱۷]
۵. آینده روشن پرهیزکاران:
بسیاری از انسانها به دلیل ترس از آینده، احتمال از بین رفتن داشته ها و نعمتها و به وجود آمدن گرفتاریها، مضطرب و نگرانند؛ ولی ایمان به خداوند قادر متعال که همواره کفالت بندگان خویش را بر عهده دارد، می تواند این گونه نگرانی ها را از میان ببرد و به انسان آرامش دهد.[۱۸] خداوند متعال در کتاب آسمانی قرآن بارها این وعده را به کسانی که به خداوند ایمان آورده و کارهای نیک انجام می دهند داده است که آنها دچار هیچگونه ترس و اندوهی نخواهند شد[۱۹] و آینده از آن پرهیزکاران است.[۲۰]
۶. شناخت مرگ:
گروهی از انسانها نیز به دلیل ترس و وحشت از مرگ نگران و مضطربند؛ ولی آن که ایمان به خدا دارد، مرگ را ملاقات با خدا می داند و چون معتقد است «آخرت بهتر و پایدارتر است!»[۲۱] راهش را بسیار روشن و آینده اش را بهتر از گذشته می داند. توجه به این مقوله، انسان را هر چه بیشتر به لازمه جهانبینی الهی آگاه و آشنا مینماید و آن عبارت از هدفدار بودن جهان آفرینش است که با حکمت الهی نیز سازگاری اصیل دارد؛ یعنی «ما آسمانها و زمین و آنچه را که میان آنهاست به بازیچه نیافریدیم».[۲۲] پس هر موجودی بر اساس برنامهای سنجیده و حساب شده به این جهان گام مینهد و خود را به سوی هدف حکیمانهای که رسیدن به لقاءاللّه و سفر به سرای ابدی یا جنّت رضوان الهی است، رهنمون میشود.
پانویس
- ↑ راغب اصفهانی، حسین؛ المفردات فی غریب القرآن (مفردات الفاظ القرآن)، دمشق - بیروت، دارالقلم - الدار الشامیة، ۱۴۱۲ ق، چاپ اول، ص ۵۰۶.
- ↑ طریحى، فخرالدین؛ مجمع البحرین، تهران، مرتضوى، ۱۳۷۵ ش، چاپ سوم، ج۲، ص۱۰۷.
- ↑ طباطبایی، محمدحسین؛ المیزان، ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۷۴ ش، چاپ پنجم، ج۲، ص ۴۳۸؛ فراهیدى، خلیل؛ کتاب العین، قم، انتشارات هجرت، ۱۴۱۰ ق، چ دوم، ج۷، ص۴۴۲.
- ↑ ر.ک: گلهدار، نسرین و ساکی، ماندانا؛ اسلام و بهداشت روان (مجموعه مقالات)، قم، نشر معارف، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۱۱۳.
- ↑ ر.ک: دادستان، پریرخ؛ روانشناسی مرضی تحولی از کودکی تا بزرگسالی، تهران، انتشارات سمت، ۱۳۷۸، چاپ سوم، ص ۶۷.
- ↑ ر.ک: خیر، محمد و استوار، صغری؛ ارتباط میان اضطراب اجتماعی و سوگیریهای شناختی در نوجوانان، مجله مشاور مدرسه، ۱۳۸۷، دورهی چهارم، شمارهی اول، ص۵۵.
- ↑ احدی، حسن و دلاور، علی و ابوالقاسمی، شهنام و آزاد، حسین؛ مقایسهی اثربخشی چهار روش رفتاری – درمانی، تلفیقی و دارونما در درمان اختلال اضطراب تعمیم یافته، مجله دانش و پژوهش در روانشناسی، شمارهی ۱۹و۲۰، ۱۳۸۳.
- ↑ سوره شوری،۳۸.
- ↑ سوره آل عمران، ۱۵۹.
- ↑ ر.ک: اسلام و بهداشت روان (مجموعه مقالات)، واعظی، سید احمد؛ بررسی رابطه دعا و اضطراب در گروهی از دانش آموزان مدارس تهران، قم، نشر معارف، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۱۶۲.
- ↑ سوره آل عمران، ۱۷۵.
- ↑ ر.ک: مطهری، مرتضی؛ مجموعهی آثار، تهران، انتشارات صدرا، ج۴، ص۵۵۸.
- ↑ سوره انعام، ۸۲.
- ↑ امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام، چ اول، ۱۳۷۷، ص ۳۶۲-۳۶۳.
- ↑ صدوق، محمد؛ التوحید، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۳۹۸ق، چ اول، ص۲۲۲.
- ↑ سید رضی، محمد؛ نهج البلاغه، قم، انتشارات هجرت، چ اول، ۱۴۱۴ق، ص۵۲۸، حکمت۲۹۹.
- ↑ سلطانی رنانی، مهدی؛ راههای مبارزه با فشارهای روانی از منظر قرآن، مجله مشکاة، ۱۳۸۳ش، ش۸۳، صص ۳۸-۳۹.
- ↑ گروه تخصصی تفسیر قرآن، تفسیر همراه با تلاوت نور، تهران، انتشارات ستاد عالی کانونهای فرهنگی و هنری مساجد، ۱۳۸۸، چ اول، ج اول، ص۵۹۴-۵۹۵.
- ↑ سوره بقره،۳۸ و ۶۲ و ۱۱۲ و ۲۷۷ و سوره مائده، ۵۹ و سوره انعام، ۴۸ و...
- ↑ سوره اعراف، ۱۲۸ و سوره هود، ۴۹ و سوره طه، ۱۳۲ و سوره قصص، ۸۳.
- ↑ سوره الأعلى، ۱۷.
- ↑ سوره آل عمران، ۱۹۱؛ سوره انعام، ۷۳؛ سوره انبیاء، ۱۶ و ۱۷.
منابع
- "اضطراب"، دانشنامه پژوهه، محمد سودی، تاریخ بازیابی: ۲۷ آبان ۱۳۹۱.