آیه 75 سوره طه: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|وَمَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِنًا قَدْ عَمِلَ الصَّالِحَاتِ فَأُولَٰئ...» ایجاد کرد) |
(←معانی کلمات آیه) |
||
(۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | العلى: جمع عليا، مؤنث اعلى است . (بالاتر).<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref> | |
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == | ||
سطر ۵۰: | سطر ۵۰: | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
+ | إِنَّهُ مَنْ يَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِماً فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لا يَمُوتُ فِيها وَ لا يَحْيى «74» | ||
+ | |||
+ | همانا هركسكه گناهكار ومجرم نزد پروردگار خود بيايد، پس براى او جهنّمى است كه نه در آن مىميرد (تا رهايى يابد) ونه (با خوشى) زندگى مىكند. | ||
+ | |||
وَ مَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِناً قَدْ عَمِلَ الصَّالِحاتِ فَأُولئِكَ لَهُمُ الدَّرَجاتُ الْعُلى «75» | وَ مَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِناً قَدْ عَمِلَ الصَّالِحاتِ فَأُولئِكَ لَهُمُ الدَّرَجاتُ الْعُلى «75» | ||
و هر كس در حالى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده باشد، نزد او آيد، پس براى آنان درجات عالى و برتر است. | و هر كس در حالى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده باشد، نزد او آيد، پس براى آنان درجات عالى و برتر است. | ||
+ | |||
+ | جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ ذلِكَ جَزاءُ مَنْ تَزَكَّى «76» | ||
+ | |||
+ | (و) باغهاى جاويدانى كه در زير آنها نهرها جارى است (و آنان براى) هميشه در آنجا خواهند بود، واين پاداش كسى است كه (خود را از كفر وگناه) پاكيزه گرداند. | ||
+ | |||
+ | جلد 5 - صفحه 367 | ||
+ | |||
+ | ===نکته ها=== | ||
+ | |||
+ | ساحران پس از ايمان آوردن، به فرعون گفتند: اعمال شكنجه و قتل تو تنها در اين چند روز دنياست، در حالى كه قهر يا لطف الهى دائمى است. هم دوزخيان در جهنّم ابدى هستند، «لا يَمُوتُ فِيها وَ لا يَحْيى» و هم بهشتيان در بهشت، جاودانهاند. جَنَّاتُ عَدْنٍ ... خالِدِينَ فِيها | ||
+ | |||
+ | جايگاه مؤمن بهشت است، امّا كسب درجه، مربوط به مقدار تزكيه اوست كه بايد تلاش كند و در تمام ابعاد خود را از آلودگىها پاك و تزكيه كند؛ تزكيهى روح از عقايد انحرافى، تزكيهى اخلاق از رذائل اخلاقى، تزكيهى جسم از خبائث و تزكيهى اعمال و رفتار از كارهاى زشت و ناشايست. | ||
+ | |||
+ | ===پیام ها=== | ||
+ | |||
+ | 1- كسى كه توبه نكند، مجرم محشور مىشود. «مَنْ يَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِماً» (ساحران گفتند: ما ايمان آورديم تا خدا توبهى ما را بپذيرد وما را ببخشد، سپس گفتند: | ||
+ | |||
+ | هركس مجرم نزد خدا آيد، يعنى بدون ايمان و توبه از كردار گذشته، جهنّم جايگاه اوست.) | ||
+ | |||
+ | 2- از گناه بدتر، گناهكار مردن است. «يَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِماً» | ||
+ | |||
+ | 3- انسان بايد ايمان خود را تا آخر عمر حفظ كند. «يَأْتِهِ مُؤْمِناً» | ||
+ | |||
+ | 4- انسان در انتخاب عقيده آزاد است. مَنْ يَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِماً ... مَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِناً | ||
+ | |||
+ | 5- ايمان از عمل صالح جدا نيست. «مُؤْمِناً قَدْ عَمِلَ الصَّالِحاتِ» | ||
+ | |||
+ | 6- مؤمن واقعى، عامل به هر كار صالحى است. «عَمِلَ الصَّالِحاتِ» | ||
+ | |||
+ | 7- بهشت داراى سلسله مراتب است. «الدَّرَجاتُ الْعُلى» | ||
+ | |||
+ | 8- تزكيه، كليد بهشت است. «وَ ذلِكَ جَزاءُ مَنْ تَزَكَّى» | ||
+ | |||
+ | 9- مؤمن، اهل خودسازى وتزكيه است. مُؤْمِناً ... لَهُمُ الدَّرَجاتُ ... جَزاءُ مَنْ تَزَكَّى | ||
+ | |||
+ | تفسير نور(10جلدى)، ج5، ص: 368 | ||
}} | }} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۲۷
<<74 | آیه 75 سوره طه | 76>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و هر کس به خدای خود مؤمن باشد و با اعمال صالح بر او وارد شود اجر آنها هم عالیترین درجات بهشتی است.
و کسانی که مؤمن بیایند در حالی که کارهای شایسته انجام داده اند، برای آنان برترین درجات است.
و هر كه مؤمن به نزد او رود، در حالى كه كارهاى شايسته انجام داده باشد، براى آنان درجات والا خواهد بود:
و آنان كه با ايمان نزد او آيند و كارهاى شايسته كنند، صاحب درجاتى بلند باشند.
و هر کس با ایمان نزد او آید، و اعمال صالح انجام داده باشد، چنین کسانی درجات عالی دارند...
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
العلى: جمع عليا، مؤنث اعلى است . (بالاتر).[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّهُ مَنْ يَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِماً فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لا يَمُوتُ فِيها وَ لا يَحْيى «74»
همانا هركسكه گناهكار ومجرم نزد پروردگار خود بيايد، پس براى او جهنّمى است كه نه در آن مىميرد (تا رهايى يابد) ونه (با خوشى) زندگى مىكند.
وَ مَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِناً قَدْ عَمِلَ الصَّالِحاتِ فَأُولئِكَ لَهُمُ الدَّرَجاتُ الْعُلى «75»
و هر كس در حالى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده باشد، نزد او آيد، پس براى آنان درجات عالى و برتر است.
جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ ذلِكَ جَزاءُ مَنْ تَزَكَّى «76»
(و) باغهاى جاويدانى كه در زير آنها نهرها جارى است (و آنان براى) هميشه در آنجا خواهند بود، واين پاداش كسى است كه (خود را از كفر وگناه) پاكيزه گرداند.
جلد 5 - صفحه 367
نکته ها
ساحران پس از ايمان آوردن، به فرعون گفتند: اعمال شكنجه و قتل تو تنها در اين چند روز دنياست، در حالى كه قهر يا لطف الهى دائمى است. هم دوزخيان در جهنّم ابدى هستند، «لا يَمُوتُ فِيها وَ لا يَحْيى» و هم بهشتيان در بهشت، جاودانهاند. جَنَّاتُ عَدْنٍ ... خالِدِينَ فِيها
جايگاه مؤمن بهشت است، امّا كسب درجه، مربوط به مقدار تزكيه اوست كه بايد تلاش كند و در تمام ابعاد خود را از آلودگىها پاك و تزكيه كند؛ تزكيهى روح از عقايد انحرافى، تزكيهى اخلاق از رذائل اخلاقى، تزكيهى جسم از خبائث و تزكيهى اعمال و رفتار از كارهاى زشت و ناشايست.
پیام ها
1- كسى كه توبه نكند، مجرم محشور مىشود. «مَنْ يَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِماً» (ساحران گفتند: ما ايمان آورديم تا خدا توبهى ما را بپذيرد وما را ببخشد، سپس گفتند:
هركس مجرم نزد خدا آيد، يعنى بدون ايمان و توبه از كردار گذشته، جهنّم جايگاه اوست.)
2- از گناه بدتر، گناهكار مردن است. «يَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِماً»
3- انسان بايد ايمان خود را تا آخر عمر حفظ كند. «يَأْتِهِ مُؤْمِناً»
4- انسان در انتخاب عقيده آزاد است. مَنْ يَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِماً ... مَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِناً
5- ايمان از عمل صالح جدا نيست. «مُؤْمِناً قَدْ عَمِلَ الصَّالِحاتِ»
6- مؤمن واقعى، عامل به هر كار صالحى است. «عَمِلَ الصَّالِحاتِ»
7- بهشت داراى سلسله مراتب است. «الدَّرَجاتُ الْعُلى»
8- تزكيه، كليد بهشت است. «وَ ذلِكَ جَزاءُ مَنْ تَزَكَّى»
9- مؤمن، اهل خودسازى وتزكيه است. مُؤْمِناً ... لَهُمُ الدَّرَجاتُ ... جَزاءُ مَنْ تَزَكَّى
تفسير نور(10جلدى)، ج5، ص: 368
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ مَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِناً قَدْ عَمِلَ الصَّالِحاتِ فَأُولئِكَ لَهُمُ الدَّرَجاتُ الْعُلى (75)
«1» نقل حديث امام صادق عليه السلام به مضمون، كه فرمودند: المؤمن اشدّ من الجبل، و الجبل يستقلّ منه بالفاس و المؤمن لا يستقلّ على دينه- سفينة البحار، ج 1، ص 35.
جلد 8 - صفحه 301
بعد احوال مؤمنين را فرمايد:
وَ مَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِناً: و هر كه آيد به محضر الهى در حالتى كه مؤمن باشد به خدا و رسول او. قَدْ عَمِلَ الصَّالِحاتِ: بتحقيق ادا كند و بجا آورد كارهاى شايسته را كه خدا امر فرموده. فَأُولئِكَ لَهُمُ الدَّرَجاتُ الْعُلى: پس آن گروه مؤمنان مر ايشان راست درجههاى بلند.
تنبيه: آيه شريفه دال است بر آنكه اعمال صالحه، جزء ايمان است، يعنى معتقدات حقه فقط بدون بجا آوردن اوامر و نواهى الهيه در قيامت فايدهاى نخواهد داشت از جهت فوز به سعادات و رسيدن به درجات.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُوسى (67) قُلْنا لا تَخَفْ إِنَّكَ أَنْتَ الْأَعْلى (68) وَ أَلْقِ ما فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ ما صَنَعُوا إِنَّما صَنَعُوا كَيْدُ ساحِرٍ وَ لا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتى (69) فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سُجَّداً قالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هارُونَ وَ مُوسى (70) قالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ فِي جُذُوعِ النَّخْلِ وَ لَتَعْلَمُنَّ أَيُّنا أَشَدُّ عَذاباً وَ أَبْقى (71)
قالُوا لَنْ نُؤْثِرَكَ عَلى ما جاءَنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَ الَّذِي فَطَرَنا فَاقْضِ ما أَنْتَ قاضٍ إِنَّما تَقْضِي هذِهِ الْحَياةَ الدُّنْيا (72) إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنا لِيَغْفِرَ لَنا خَطايانا وَ ما أَكْرَهْتَنا عَلَيْهِ مِنَ السِّحْرِ وَ اللَّهُ خَيْرٌ وَ أَبْقى (73) إِنَّهُ مَنْ يَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِماً فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لا يَمُوتُ فِيها وَ لا يَحْيى (74) وَ مَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِناً قَدْ عَمِلَ الصَّالِحاتِ فَأُولئِكَ لَهُمُ الدَّرَجاتُ الْعُلى (75) جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ ذلِكَ جَزاءُ مَنْ تَزَكَّى (76)
ترجمه
پس احساس نمود در ضمير خود بيمى موسى
گفتيم مترس همانا توئى برتر
و بينداز آنچه در دست راست تو است فرو ميبرد آنچه را ساختهاند همانا آنچه را ساختهاند مكر ساحر است و رستگار نميشود ساحر هر جا كه آيد
پس بر وى افكنده شدند ساحران سجده كنندگان گفتند ايمان آورديم بپروردگار هارون و موسى
گفت آيا ايمان آورديد مر او را پيش از آنكه اذن دهم شما را همانا او هر آينه بزرگ شما است كه آموخت بشما سحر را پس هر آينه خواهم بريد البتّه دستهاى شما و پايهاى شما را بر خلاف يكديگر و هر آينه بردار كشم البتّه شما را بر تنه درخت خرما و هر آينه خواهيد دانست كه كدام يك از ما سختتر است از جهت عذاب و پايندهتر
گفتند هرگز اختيار نخواهيم نمود تو را بر آنچه آمد ما را از معجزات آشكار و آنكس كه آفريد ما را پس حكم كن آنچه را تو حكم كنندهئى جز اين نيست كه حكم ميكنى در اين زندگانى دنيا
همانا ما ايمان آورديم بپروردگارمان تا بيامرزد براى ما گناهانمان را و آنچه را اكراه نمودى تو ما را بر آن از سحر و خدا بهتر است و پايندهتر
محقّق است كه كسيكه بيايد نزد پروردگارش با آنكه باشد گناهكار پس همانا مر او را است جهنّم كه نه ميميرد در آن و نه زندگانى ميكند
و كسيكه بيايد نزد او با آنكه مؤمن باشد كه بتحقيق بجا آورده باشد كارهاى شايسته را پس آنگروه براى ايشان است مقامات عاليه،
بهشتهاى اقامت دائمى كه ميرود از زير آنها نهرها كه جاودانيانند در آن و آن پاداش كسى است كه پاك باشد..
جلد 3 صفحه 515
تفسير
پس از آنكه ساحران عصاها و ريسمانهاى خودشان را انداختند و در نظر حضرت موسى براى سحرى كه كرده بودند نمودار شد كه آنها راه ميروند مختصر ترسى در دل آنحضرت جاى گير شد براى آنكه مبادا آنها غالب شوند و دين حقّ ثابت نشود و مردم در ضلالت و گمراهى بمانند چنانچه در نهج البلاغه باين معنى اشاره شده است لذا خداوند صريحا او را نهى فرمود از آنكه بترسد و خطاب را بضمير انت تكرار فرمود براى تأكيد با آنكه كلام بحرف تأكيد مؤكّد بود و تصريح بغلبه او فرمود و در احتجاج از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود كه وقتى موسى ترسيد متوسل بمحمد و آل محمد عليهم السلام شد و امان طلبيد پس از آن خطاب رسيد نترس همانا البتّه تو غالبى و بينداز عصاى خود را مىبلعد بقدرت خدا آنچه را كه ساخته و پرداخته نمودند و تلقّف برفع و تشديد نيز قرائت شده است و فرمود همانا آنچه ساخته و پرداخته نمودهاند بكيد و مكر و حيله ساحر درست شده و ساحر هر جا باشد و هر كار كند خير نمىبيند و بمراد نميرسد و عاقبت رسوا خواهد شد و موسى عليه السّلام اطاعت نمود و انداخت و بلعيد تمام مصنوعات آنها را و ساحرها يقين كردند كه كار آنحضرت سحر نيست و معجزه الهيه است لذا همگى برو بزمين افتادند و براى عظمت اين امر در نظرشان و قبول توبه از اعمالشان سجده كردند براى خضوع در پيشگاه الهى و گفتند ايمان آورديم ما بپروردگار هارون و موسى عليه السّلام و اعراض نموديم از فرعون و فرعونيان و فرعون آنها را معاتب قرار داد و گفت ايمان آورديد و متابعت نموديد موسى را پيش از آنكه من بشما اجازه دهم كه ايمان بياوريد همانا او هر آينه بزرگ و اعلم و استاد شما است كه بشما سحر آموخته و با يكديگر قبلا مواضعه و سازش كرده بوديد در اين امر كه او غالب و شما مغلوب شويد و فورا ايمان بياوريد اكنون من شما را مجازات ميكنم باين كيفيّت كه دست راست و پاى چپ شما را مىبرم و شما را مىآويزم بر تنه درخت خرما كه در مرئى و منظر مردم جان دهيد و موجب عبرت خلق شويد و بدانيد كه كدام يك از من و موسى يا خداى او عذابش شديدتر و با دوامتر است گفتهاند از فرط غرور و جهل تصوّر ميكرد كسى بدون اجازه او نبايد دينى را اختيار نمايد و آنها در جواب گفتند هرگز اختيار نمىكنيم رضاى
جلد 3 صفحه 516
تو را بر دين حقّ كه ثابت شد از براى ما بمعجزات باهرات و بر آن خداوندى كه خلق فرمود ما را يا قسم بآنخداوندى كه آفريد ما را پس حكم كن آنچه دلت ميخواهد هر حكمى بكنى در اين دنيا ميكنى كه ميگذرد و آخرت باقى براى ما بهتر است ما ايمان بخدا آورديم تا از گناهانمان بگذرد و ما را بر سحرى كه در مقام معارضه با حضرت موسى كرديم باصرار تو مؤاخذه ننمايد و پاداش الهى بهتر و عذابش باقىتر است در جوامع روايت نموده كه سحره بفرعون گفتند موسى را وقتى در خواب است بما نشان بده پس يافتند او را در خواب با آنكه عصا حراست او را مينمود و گفتند اين ساحر نيست چون ساحر وقتى بخوابد سحرش باطل ميشود ولى فرعون بخرجش نرفت و آنها را وادار بمعارضه نمود و كسيكه بحال كفر و عصيان بميرد جهنّم از آن او است كه نه ميميرد در آن تا راحت شود و نه زندگانى راحتى ميكند كه بهتر از مردن باشد و بنظر حقير محتمل است مراد آن باشد كه نه ميميرد و نه زنده ميباشد يعنى هميشه مشغول جان كندن است و كسانيكه در پيشگاه الهى حاضر شوند با آنكه اهل ايمان و اعمال صالحه باشند داراى منازل رفيعهاى خواهند بود كه آنها بهشتهاى دائمى داراى نهرهاى جارى است كه هميشه در آنها خواهند بود و آن پاداش كسانى است كه پاك شدند از چرك كفر و عصيان بتوبه و سه آيه اخيره محتمل است جزء كلام سحره باشد كه خداوند نقل فرموده و محتمل است ابتداء كلام الهى باشد و كلمه على جمع عليا است كه آن مؤنّث اعلى ميباشد ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ مَن يَأتِهِ مُؤمِناً قَد عَمِلَ الصّالِحاتِ فَأُولئِكَ لَهُمُ الدَّرَجاتُ العُلي (75)
و كسي که بيايد در قيامت در پيشگاه خداوند در حالي که ايمان داشته باشد و
جلد 13 - صفحه 66
محققا عمل صالح نموده باشد پس اينها از براي آنها درجات بلندي است.
(وَ مَن يَأتِهِ مُؤمِناً) در مقابل (مَن يَأتِ رَبَّهُ مُجرِماً) و ايمان چيست! بعضي گفتند اقرار بلسان، بعضي گفتند تصديق بجنان، بعضي گفتند عمل باركان بعضي اقرار بلسان و تصديق بجنان که هر دو معتبر است. بعضي اقرار و عمل با هم، بعضي هر سه را معتبر دانستند: و تحقيق كلام اينکه است که اصل ايمان و حقيقت آن تصديق بجنان و قلب است و اقرار بلسان دليل و مثبت ايمان است و عمل باركان نگهبان و حافظ ايمانست.
(قَد عَمِلَ الصّالِحاتِ) مراد اينکه نيست که جميع اعمال صالحه را بجا آورد زيرا ممكن نيست و نيز مراد اينکه نيست که جميع اعمال او صالحه باشد، زيرا مباحات بسيار است بلكه مراد اينکه است که اعمال صالحه داشته باشد هر چه بيشتر بهتر.
(فَأُولئِكَ لَهُمُ الدَّرَجاتُ العُلي) درجات بسياري در بهشت و مقام قرب الهي داريم که از حدّ و حصر خارج است هر چه ايمان كاملتر باشد و اعمال صالحه بهتر باشد و تقوي زيادتر درجات عاليتر ميشود تا برسد بدرجه اعلي که خصيصه خاندان محمّد صلّي اللّه عليه و سلّم و آل طيّبين او است.
(سؤال) اگر ايمان دارد ولي عمل صالح ندارد چه دارد!
(جواب) اوّلا اينکه فرض محال است، زيرا ايمان بدون عمل صالح ممكن نيست.
و ثانيا بر فرض بواسطه ايمانش عاقبت نجات پيدا ميكند بعفو و مغفرت الهي و بشفاعت شفعاء لكن آن درجات عاليتر را ندارد.
(سؤال) اگر ايمان دارد ولي عمل صالح ندارد چه دارد!
(جواب) اوّلا ممكن نيست، زيرا شرط صحّت كليّه اعمال صالحه ايمان است.
و ثانيا باعث تخفيف در عذاب او است، زيرا دركات جهنّم هم بسيار است.
67
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 75)- «و هر کس با ایمان نزد او آید، و اعمال صالح انجام داده باشد، چنین کسانی درجات عالی دارند ...» (وَ مَنْ یَأْتِهِ مُؤْمِناً قَدْ عَمِلَ الصَّالِحاتِ فَأُولئِکَ لَهُمُ الدَّرَجاتُ الْعُلی).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم