آیه 20 سوره کهف: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|إِنَّهُمْ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ يَرْجُمُوكُمْ أَوْ يُعِي...» ایجاد کرد)
 
(معانی کلمات آیه)
سطر ۴۱: سطر ۴۱:
 
</tabber>
 
</tabber>
 
==معانی کلمات آیه==
 
==معانی کلمات آیه==
«إِن یَظْهَرُوا»: اگر غالب شوند. اگر چیره گردند (نگا: توبه / . «یَرْجُمُوکُمْ»: شما را سنگسار می‌کنند. شما را سنگ‌باران می‌کنند (نگا: هود / ). «مِلَّة»: دین. آئین.
+
يرجموكم: رجم: سنگ زدن «رجمه: رماه بالحجارة» «يرجموكم» سنگسارتان مى‏كنند..<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref>
  
 
== تفسیر آیه ==
 
== تفسیر آیه ==

نسخهٔ ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۳۸

مشاهده آیه در سوره

إِنَّهُمْ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ يَرْجُمُوكُمْ أَوْ يُعِيدُوكُمْ فِي مِلَّتِهِمْ وَلَنْ تُفْلِحُوا إِذًا أَبَدًا

مشاهده آیه در سوره


<<19 آیه 20 سوره کهف 21>>
سوره : سوره کهف (18)
جزء : 15
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

زیرا که اگر (این مردم کافر) بر شما آگهی و ظفر یابند شما را یا سنگسار خواهند کرد یا به آیین خودشان برمی‌گردانند و در آن صورت دیگر روی رستگاری نخواهید دید.

زیرا اگر بر شما دست یابند، سنگسارتان می کنند یا شما را به آیین خود برمی گردانند، و در آن صورت هرگز رستگار نخواهید شد.

چرا كه اگر آنان بر شما دست يابند، سنگسارتان مى‌كنند يا شما را به كيش خود بازمى‌گردانند، و در آن صورت هرگز روى رستگارى نخواهيد ديد.

زيرا اگر شما را بيابند سنگسار خواهند كرد، يا به كيش خويش درآورند. و اگر چنين شود تا ابد رستگار نخواهيد شد.

چرا که اگر آنان از وضع شما آگاه شوند، سنگسارتان می‌کنند؛ یا شما را به آیین خویش بازمی‌گردانند؛ و در آن صورت، هرگز روی رستگاری را نخواهید دید!»

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Indeed should they prevail over you, they will [either] stone you [to death], or force you back into their creed, and then you will never be saved. ’

For surely if they prevail against you they would stone you to death or force you back to their religion, and then you will never succeed.

For they, if they should come to know of you, will stone you or turn you back to their religion; then ye will never prosper.

"For if they should come upon you, they would stone you or force you to return to their cult, and in that case ye would never attain prosperity."

معانی کلمات آیه

يرجموكم: رجم: سنگ زدن «رجمه: رماه بالحجارة» «يرجموكم» سنگسارتان مى‏كنند..[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنَّهُمْ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ يَرْجُمُوكُمْ أَوْ يُعِيدُوكُمْ فِي مِلَّتِهِمْ وَ لَنْ تُفْلِحُوا إِذاً أَبَداً «20»

زيرا اگر آنان (مشركان) بر شما دست يابند، سنگسارتان خواهند كرد، يا شما را به آيين خودشان باز خواهند گرداند و در اين صورت هرگز رستگار نخواهيد شد.

پیام ها

1- در مواردى براى حفظ جان و ايمان، تقيه واجب است. لا يُشْعِرَنَ‌ ... يَرْجُمُوكُمْ أَوْ يُعِيدُوكُمْ‌ ...

2- كسى كه در حفاظت از خود و ايمانش كوتاهى كند و منحرف شود، هرگز رستگار نمى‌شود. «لَنْ تُفْلِحُوا»

3- منطقِ «خواهى نشوى رسوا همرنگ جماعت شو» با قرآن مخالف است.

«يُعِيدُوكُمْ فِي مِلَّتِهِمْ وَ لَنْ تُفْلِحُوا»

4- قهر محيط و جبر جامعه و حكومت، غالباً نوع مردم را منحرف و بدبخت مى‌كند، ولى بايد در مقابل آن ايستاد. «يُعِيدُوكُمْ فِي مِلَّتِهِمْ وَ لَنْ تُفْلِحُوا إِذاً أَبَداً»

5- سنگسار شدن در راه حق، عيب نيست، ولى انحراف و ارتداد عيب است.

«يَرْجُمُوكُمْ أَوْ يُعِيدُوكُمْ فِي مِلَّتِهِمْ وَ لَنْ تُفْلِحُوا إِذاً أَبَداً»

6- مرتد، هرگز رستگار نمى‌شود. «يُعِيدُوكُمْ فِي مِلَّتِهِمْ وَ لَنْ تُفْلِحُوا إِذاً أَبَداً»

تفسير نور(10جلدى)، ج‌5، ص: 155

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنَّهُمْ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ يَرْجُمُوكُمْ أَوْ يُعِيدُوكُمْ فِي مِلَّتِهِمْ وَ لَنْ تُفْلِحُوا إِذاً أَبَداً «20»

از جمله مذاكره اصحاب كهف آنكه: بايد رونده به شهر، مخفيانه وارد شود، زيرا اكثر اهل شهر تابع دقيانوس هستند:

إِنَّهُمْ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ‌: بدرستى كه اهل شهر اگر مطلع شوند، يا قادر و ظفر يابند بر شما. يَرْجُمُوكُمْ‌: سنگسار سازند شما را و بكشند. أَوْ يُعِيدُوكُمْ فِي مِلَّتِهِمْ‌: يا برگردانند شما را در كيش خود. وَ لَنْ تُفْلِحُوا إِذاً أَبَداً: و هرگز رستگارى نيابيد در آن وقت كه به دين آنها درآييد هيچوقت، يعنى هرگز روى نجات نيابيد و هميشه در عذاب باشيد اگر دين آنها را اختيار كنيد.

تنبيه: تأمل و تدبر در سخنان اصحاب كهف، علاقمندان دين آنها را آگاهى‌

جلد 8 - صفحه 32

است كه در هر مرحله‌اى احكام دين را مراعات نمايند، چنانچه در اول مرتبه راجع به تهيه غذا سفارش حلال را نمود، و ثانيا تلطف را منظور، سپس امر خود را مخفى دارد كه اگر اطلاع يابند هر آينه شما را سنگسار يا از دين حق برگردانند، و مرتد شدن از دين حق رستگارى نخواهد داشت. اين تأكيد در ثبات و استقامت در دين، و پايدارى در آنست، و به همين جهت جلاى وطن اختيار، و ترك شوكت و اقتدار نمودند براى سلامتى دين؛ و البته اين طريقه شيوه مرضيه هر علاقمند به دين حق است، چنانچه حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود:

المؤمن لو قتل ثمّ نشر ثمّ قتل لم يتغيّر من دينه شي‌ء «1».

مؤمن اگر كشته شود پس زنده شود پس كشته شود، تغيير نكند از دين او چيزى. (اين فرمايش تاكيد در ثبات باشد) فتدبّر.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ كَذلِكَ بَعَثْناهُمْ لِيَتَساءَلُوا بَيْنَهُمْ قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ كَمْ لَبِثْتُمْ قالُوا لَبِثْنا يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قالُوا رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِما لَبِثْتُمْ فَابْعَثُوا أَحَدَكُمْ بِوَرِقِكُمْ هذِهِ إِلَى الْمَدِينَةِ فَلْيَنْظُرْ أَيُّها أَزْكى‌ طَعاماً فَلْيَأْتِكُمْ بِرِزْقٍ مِنْهُ وَ لْيَتَلَطَّفْ وَ لا يُشْعِرَنَّ بِكُمْ أَحَداً «19» إِنَّهُمْ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ يَرْجُمُوكُمْ أَوْ يُعِيدُوكُمْ فِي مِلَّتِهِمْ وَ لَنْ تُفْلِحُوا إِذاً أَبَداً «20»

ترجمه‌

و همچنين برانگيختيم ايشانرا تا پرسش كنند ميانشان گفت گوينده‌اى از ايشان كه چه قدر درنگ كرديد گفتند درنگ كرديم يك روز يا پاره‌اى از روز گفتند پروردگار شما داناتر است بآنچه درنگ كرديد پس بفرستيد يكى از خودتان را با اين درمتان بسوى شهر پس بايد ببيند كدام يك از آنها پاكيزه‌تر است از حيث خوراك پس بياورد شما را بروزى از آن و بايد بدقت در اخفاء امر بكوشد و نبايد آگاه كند بر شما كسيرا

همانا آنها اگر دست يابند بر شما سنگسار كنند شما را يا باز گردانند شما را در كيش خودشان و هرگز رستگار نشويد آنگاه در هيچ زمان.

تفسير

چنانچه خداوند متعال خواب را بر اصحاب كهف مسلّط فرمود كه سالهاى دراز در خواب بودند و بدن و لباسشان نپوسيد و تغيير نكرد براى اظهار قدرت و بودن آيت ايشانرا از خواب بيدار فرمود كه با يكديگر صحبت نمودند و پرسش كردند كه ما چه قدر خوابيديم و چند نماز از ما فوت شده كه بايد قضاء آنرا بجا آوريم براى آنكه در نتيجه اين سؤال و جواب معلوم شود كه چه قدر خوابيده‌اند و موجب مزيد علم و معرفت آنها شود بقدرت خداوند و روشن گردد بر ايشان امر معاد قيامت كه در برابر قدرت خداوند سهل است و گفته‌اند بزرگتر و رئيس آنها از سايرين اين سؤال را نمود چون ديد مختصر تغيير حالى در آنها پيدا شده و آنها چون ديدند آفتاب بلند شده و وقت چاشت رسيده و صبح خوابيده بودند گفتند اگر صبح ديروز بوده يكروز خوابيديم و اگر صبح امروز بوده پاره‌اى از روز را خوابيديم نظر بمختصر تغيير حال و گمان مستفاد از خواب معتاد و چون ديدند مويها و ناخنهاشان بلند شده گفتند پروردگارتان داناتر است بمدّت خوابتان و بهتر آنستكه فعلا از اين صحبت صرف نظر نموده فكر غذائى براى خود كنيم يكنفر از خودتان را بفرستيد برود با اين پول سفيدتان در شهر به بيند كدام يك از اغذيه بهتر و پاكيزه‌تر است يا كدام يك از فروشندگان غذاى خوب پاكيزه دارند بخرد و بياورد و گفته‌اند چون اهل آن بلد بعضى موحّد و پاره‌اى مشرك بودند مقصودشان اجتناب از كشتار اهل شرك بوده و بنابراين ضمير در ايّها راجع باهل مدينه است و بنابر احتمال اوّل راجع بأطعمه است و مؤيّد آن روايت مجالس است از صادقين‌

جلد 3 صفحه 416

عليهما السلام كه فرموده‌اند از كى طعاما تمر است و اطعمه اگر چه در كلام ذكر نشده ولى طعاما دلالت بر آن دارد و مقصود خريدن خرما است و بايد خريدار روزى شما را از آن طعام پاكيزه بياورد و بايد خود را باهل شهر معرّفى نكند و با دقت و تدبير خفى معامله را انجام دهد و كسيرا بر احوال شما مطّلع نسازد چون اگر آنها شما را بشناسند و بر شما دست بيابند سنگسار كنند شما را يا به اجبار بدين خودشان در آورند و بر تقدير اول ببدترين اقسام قتل گرفتار خواهيد شد و بر فرض دوم هرگز روى رستگارى و نجات از عذاب اخروى براى شما نخواهد بود و بعضى تلطّف را كنايه از مدارا و سهل انگارى در مقام معامله گرفته‌اند و حديث سابق قمّى ره در شأن نزول سوره مؤيّد معناى اوّل است در هر حال اگر كوتاهى ميكردند در اخفاء امرشان خودشان اسباب گرفتارى دنيوى و خسران اخروى خودشان را فراهم نموده بودند و باين جهت مقصّر و مستحقّ عقاب ميشدند نه براى قبول دين آنها از روى اجبار و اكراه چون كفر ظاهرى اگر باجبار باشد و منتهى باختيار نشود ضرر ندارد و بنابراين اشكالى نيست تا محتاج بجوابهاى بيرون از صواب كه داده‌اند باشد ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِنَّهُم‌ إِن‌ يَظهَرُوا عَلَيكُم‌ يَرجُمُوكُم‌ أَو يُعِيدُوكُم‌ فِي‌ مِلَّتِهِم‌ وَ لَن‌ تُفلِحُوا إِذاً أَبَداً «20»

محققا ‌اينکه‌ كفار و مشركين‌ ‌اگر‌ ‌شما‌ ‌را‌ پيدا كردند و ‌شما‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ ظاهر شديد ‌شما‌ ‌را‌ سنگ‌ سار مي‌كنند ‌ يا ‌ برميگردانند بكيش‌ ‌خود‌ و ‌اگر‌ چنين‌ شد هرگز رستگاري‌ نداريد و رستگار نميشويد.

إِنَّهُم‌ إِن‌ يَظهَرُوا عَلَيكُم‌ چون‌ ‌در‌ تعقيب‌ ‌شما‌ آمدند ‌تا‌ باب‌ كهف‌ ‌هم‌ رسيدند و ‌شما‌ ‌را‌ نيافتند ‌اگر‌ بيابند محققا ‌شما‌ ‌را‌ يرجموكم‌ رجم‌ ‌در‌ شرع‌ مطهر ‌براي‌ زناي‌ محصنه‌ ‌است‌ ‌که‌ لباس‌ ‌از‌ بدنش‌ خارج‌ كنند و ‌اگر‌ زنست‌ ‌در‌ يك‌ پارچه‌ بپيچند و ‌در‌ گودالي‌ بيندازند و ‌آن‌ قدر سنگ‌ ‌بر‌ ‌او‌ بزنند ‌تا‌ زير سنگ‌ها هلاك‌ شود ‌که‌ سخت‌ترين‌ انحاء قتل‌ ‌است‌ أَو يُعِيدُوكُم‌ فِي‌ مِلَّتِهِم‌ دست‌ ‌از‌ توحيد و ايمان‌ برداريد و بشرك‌ و كفر ‌آنها‌ داخل‌ شويد و ‌در‌ ‌اينکه‌ صورت‌ وَ لَن‌ تُفلِحُوا إِذاً أَبَداً لن‌ ‌براي‌ نفي‌ تأبيد ‌است‌ بالاخص‌ ‌با‌ تأكيد كلمه‌ ابدا ‌يعني‌ هرگز رستگار نمي‌شويد چون‌ ارتداد پيدا مي‌كنيد و مرتد ميشويد.

(سؤال‌) مرتد ‌اگر‌ توبه‌ كند توبه‌ ‌او‌ قبول‌ ‌است‌ ‌ يا ‌ قبول‌ نيست‌.

(جواب‌) مسئله‌ اختلافيست‌ مشهور قائلند بعدم‌ قبول‌ بواسطه‌ ظواهر ‌اينکه‌ آيات‌ لكن‌ تحقيق‌ اينست‌ ‌که‌ قبول‌ مي‌شود ولي‌ نفع‌ آخرتي‌ دارد و اما احكام‌ دنيوي‌

جلد 12 - صفحه 340

‌که‌ مالش‌ بوارث‌ منتقل‌ مي‌شود وارث‌ مسلم‌ و قتلش‌ ‌هم‌ واجب‌ مي‌شود و عيالش‌ ‌هم‌ ‌از‌ ‌او‌ جدا مي‌شود ‌اگر‌ ‌بعد‌ ‌از‌ ثبوت‌ نزد حاكم‌ ‌باشد‌ و اما ‌اگر‌ قبل‌ ‌از‌ ثبوت‌ ‌باشد‌ ‌اگر‌ مالي‌ ‌بعد‌ ‌از‌ توبه‌ پيدا كند مالك‌ مي‌شود و عيالش‌ ‌هم‌ بعقد جديد ميتواند ازدواج‌ كند و قتلش‌ ‌هم‌ برداشته‌ مي‌شود.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 20)- «چرا که اگر آنها از وضع شما آگاه شوند و بر شما دست یابند یا سنگسارتان می‌کنند یا به آیین خویش (آیین بت پرستی) باز می‌گردانند» (إِنَّهُمْ إِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ یَرْجُمُوکُمْ أَوْ یُعِیدُوکُمْ فِی مِلَّتِهِمْ).

«و در آن صورت هرگز روی نجات و رستگاری را نخواهید دید» (وَ لَنْ تُفْلِحُوا إِذاً أَبَداً).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع