آیه 38 سوره اعراف: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|قَالَ ادْخُلُوا فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ مِنَ ال...» ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | خلت: خلاء و خلو: خالى شدن. «خلت»: گذشت. در گذشت زمان و مكان به كار رود. | |
+ | |||
+ | اختها: اخت: خواهر و نظير. مراد از آن، معناى دوم است. | ||
+ | |||
+ | اداركوا: درك (بر وزن شرف) و ادراك: رسيدن به چيزى. تدارك: رسيدن به يكديگر. «اداركوا»: به يكديگر رسيدند. آن در اصل تداركوا است. تاء در دال ادغام شده و همزه وصل به اوّل آن آمده است. | ||
+ | |||
+ | اخراهم: آخر (به كسر خاء): مقابل اول، مؤنث آن اخرى است. «امّت اخرى»: امتى كه به آخر مانده است. همچنين است اولى (به ضم الف) كه مؤنث اول است. | ||
+ | |||
+ | ضعفا: ضعف (به كسر ضاد)، دو برابر و بالاتر.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref> | ||
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == | ||
سطر ۷۷: | سطر ۸۵: | ||
4- ولايتها، محبّتها و حمايتهاى غير الهى، در قيامت به كينه و نفرين و | 4- ولايتها، محبّتها و حمايتهاى غير الهى، در قيامت به كينه و نفرين و | ||
− | + | ----- | |
«1». زخرف، 67. | «1». زخرف، 67. | ||
نسخهٔ کنونی تا ۷ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۲۵
<<37 | آیه 38 سوره اعراف | 39>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
خداوند گوید: شما هم با آن گروه از جن و انس که پیش از شما بودند به دوزخ داخل شوید. در آن وقت هر قومی که به دوزخ شوند قوم دیگر (از همکیشان خود) را لعن کنند، تا آن گاه که همه در آتش دوزخ فراهم شوند زمره آخرین درباره فرقه اول (یا مرئوسان درباره رئیسان) گویند که خدایا، اینان ما را گمراه کردند، پس عذابشان را از آتش افزون و مضاعف گردان. خدا گوید: همه را عذاب مضاعف است و لیکن شما آگاه نیستید.
خدا می فرماید: شما هم در میان گروه هایی از جن و انس که پیش از شما بودند در آتش درآیید، هرگاه گروهی وارد شوند، هم مسلکان خود را لعنت کنند تا آنکه همه آنان با خفت و خواری در آتش جمع شوند، آن گاه پیروانشان درباره پیشوایانشان گویند: پروردگارا! اینان ما را به گمراهی کشیدند، پس عذابشان را از آتش، دو چندان گردان؛ خدا می فرماید: برای هر کدامتان دو چندان است، ولی نمی دانید.
مىفرمايد: «در ميان امّتهايى از جنّ و انس، كه پيش از شما بودهاند، داخل آتش شويد.» هر بار كه امّتى [در آتش] درآيد، همكيشان خود را لعنت كند، تا وقتى كه همگى در آن به هم پيوندند؛ [آنگاه] پيروانشان در باره پيشوايانشان مىگويند: «پروردگارا، اينان ما را گمراه كردند، پس دو برابر عذاب آتش به آنان بده.» [خدا] مىفرمايد: «براى هر كدام [عذاب] دو چندان است ولى شما نمىدانيد.»
گويد: به ميان امتهايى كه پيش از شما بودهاند، از جن و انس، در آتش داخل شويد. هر امتى كه به آتش داخل شود امت همكيش خود را لعنت كند. تا چون همگى در آنجا گرد آيند، گروههايى كه پيرو بودهاند در باره گروههايى كه پيشوا بودهاند گويند: پروردگارا، اينان ما را گمراه كردند، دو چندان در آتش عذابشان كن. گويد: عذاب همه دوچندان است ولى شما نمىدانيد.
(خداوند به آنها) میگوید: «در صفّ گروههای مشابه خود از جنّ و انس در آتش وارد شوید!» هر زمان که گروهی وارد میشوند، گروه دیگر را لعن میکنند؛ تا همگی با ذلّت در آن قرار گیرند. (در این هنگام) گروه پیروان درباره پیشوایان خود میگویند: «خداوندا! اینها بودند که ما را گمراه ساختند؛ پس کیفر آنها را از آتش دو برابر کن! (کیفری برای گمراهیشان، و کیفری بخاطر گمراه ساختن ما.)» میفرماید: «برای هر کدام (از شما) عذاب مضاعف است؛ ولی نمیدانید! (چرا که پیروان اگر گرد پیشوایان گمراه را نگرفته بودند، قدرتی بر اغوای مردم نداشتند.)»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
خلت: خلاء و خلو: خالى شدن. «خلت»: گذشت. در گذشت زمان و مكان به كار رود.
اختها: اخت: خواهر و نظير. مراد از آن، معناى دوم است.
اداركوا: درك (بر وزن شرف) و ادراك: رسيدن به چيزى. تدارك: رسيدن به يكديگر. «اداركوا»: به يكديگر رسيدند. آن در اصل تداركوا است. تاء در دال ادغام شده و همزه وصل به اوّل آن آمده است.
اخراهم: آخر (به كسر خاء): مقابل اول، مؤنث آن اخرى است. «امّت اخرى»: امتى كه به آخر مانده است. همچنين است اولى (به ضم الف) كه مؤنث اول است.
ضعفا: ضعف (به كسر ضاد)، دو برابر و بالاتر.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ ادْخُلُوا فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ فِي النَّارِ كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها حَتَّى إِذَا ادَّارَكُوا فِيها جَمِيعاً قالَتْ أُخْراهُمْ لِأُولاهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النَّارِ قالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَ لكِنْ لا تَعْلَمُونَ «38»
(خداوند، پس از اعترافشان به كفر در لحظهى مرگ) مىفرمايد: شما نيز در ميان گروههايى از جنّ و انس، كه پيش از شما بودهاند، به دوزخ داخل شويد. هرگاه گروهى وارد (جهنّم) شود، گروه همكيش خود را لعن و نفرين كند، تا آنكه همه يكجا در دوزخ بهم رسند. آنگاه گروه متأخّر دربارهى گروه قبلى گويد: خدايا! اينان بودند كه ما را گمراه كردند، پس عذابى دو چندان از آتش دوزخ برايشان بياور (كيفرى براى گمراهى خودشان و كيفرى براى گمراه ساختن ما. خداوند) مىفرمايد: براى هر كدام، (عذابى) دو برابر است، ولى نمىدانيد.
نکته ها
از صحنههاى تكاندهندهى قيامت، گفتگوى دوزخيان با يكديگر، به ويژه با سران و
جلد 3 - صفحه 62
بزرگانى است كه سبب جهنّمى شدن آنان شدهاند. به همين جهت آنجا دوستان بىتقوا نيز با هم دشمن مىشوند. «الْأَخِلَّاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ» «1»، گاهى هم تقاضا مىكنند كه عاملان گمراهى خود را ببينند و پايمالشان كنند. «أَرِنَا الَّذَيْنِ أَضَلَّانا مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ نَجْعَلْهُما تَحْتَ أَقْدامِنا» «2» و گاهى اطاعت از بزرگان را عامل سقوط خويش مىدانند.
«أَطَعْنا سادَتَنا وَ كُبَراءَنا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا» «3» امّا انسان داراى اختيار و آزادى عمل است و نمىتواند انحراف و خطاى خود را تنها به گردن ديگران اندازد.
امام صادق عليه السلام فرمودند: «مراد از رهبران «هؤُلاءِ أَضَلُّونا»، رهبران فاسد و ائمّهى ظلم و جور مىباشد». «4»
در قيامت رهبران جور و پيروان آنها، هركدام دو برابر عذاب مىشوند، زيرا قرآن در پاسخ تقاضاى منحرفان براى عذاب دو برابر رهبران خود مىفرمايد: هم رهبران دو برابر كيفر دارند و هم پيروان آنها، «لِكُلٍّ ضِعْفٌ» رهبران، چون هم خود منحرف شدند و هم ديگران را منحرف كردند و امّا پيروان آنها نيز هم براى انحراف خود و هم براى اينكه با پيروى و حمايت خود به رهبران باطل رونق دادند.
پیام ها
1- در بهشت، كينه و دشمنى نيست، سراسر صلح و صفاست ولى در جهنّم، افراد يكديگر را لعن و نفرين مىكنند. «لَعَنَتْ أُخْتَها» چنانكه در آيهى 25 سورهى عنكبوت مىخوانيم: «يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ وَ يَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضاً»
2- جنّ نيز مانند انسان، تكليف دارد و گنهكاران هردو سرنوشتى مشابه دارند و در يك دوزخ قرار مىگيرند. الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ فِي النَّارِ ... لَعَنَتْ أُخْتَها
3- كفّار، يكباره وارد دوزخ نمىشوند، بلكه به ترتيب و نوبت. «كُلَّما دَخَلَتْ»
4- ولايتها، محبّتها و حمايتهاى غير الهى، در قيامت به كينه و نفرين و
«1». زخرف، 67.
«2». فصّلت، 29.
«3». احزاب، 67.
«4». تفسير نورالثقلين.
جلد 3 - صفحه 63
دشمنى تبديل مىشود. «لَعَنَتْ أُخْتَها»
5- در قيامت، همه مىكوشند تا گناه خود را به گردن ديگرى اندازند يا براى خود شريك جرم پيدا كنند. «هؤُلاءِ أَضَلُّونا»
6- گاهى انسان كيفرهايى مىبيند كه خود آگاه نيست. «وَ لكِنْ لا تَعْلَمُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قالَ ادْخُلُوا فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ فِي النَّارِ كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها حَتَّى إِذَا ادَّارَكُوا فِيها جَمِيعاً قالَتْ أُخْراهُمْ لِأُولاهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النَّارِ قالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَ لكِنْ لا تَعْلَمُونَ (38)
قالَ ادْخُلُوا فِي أُمَمٍ: حق تعالى فرمايد به ايجاد كلام در جسم جمادى، يا يكى از ملائكه به كفار گويد: داخل شويد در امتهائى كه، قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ: بتحقيق در گذشتهاند قبل از شما بر دين و آئين شما، من
جلد 4 صفحه 63
الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ فِي النَّارِ: از جن و انس كه كافر مرده و به جهنم داخل شدهاند، يعنى درآييد به جهنم در حالتى كه با امم سابقه كه قبل از شما داخل شدهاند، مصاحب شويد. در منهج- مروى است كفارى كه عناد و تكبرشان بيشتر باشد، پيشتر در آتش برند.
كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ: هر زمانى كه در آيند امتى و گروهى در جهنم، لَعَنَتْ أُخْتَها: لعن كند گروهى را كه بر دين ايشان اقتدا كرده و بر ملت و كيش ايشان مرده باشند، يعنى هر وقت اهل ملتى باطل، داخل نار شود؛ به محض معاينه سابقين اهل خود را لعن و نفرين كند و هر تبعه جماعت لاحقه، بر جماعت متبوعه سابقه خود، ردّ لعن كنند كه مضل و گمراه كننده آنها بودند.
حَتَّى إِذَا ادَّارَكُوا فِيها جَمِيعاً: تا وقتى كه در درك اسفل السافلين به يكديگر رسند در جهنم تماما و در يك مقام جمع شوند، پس آن وقت قطع لعن آنها مىشود. قالَتْ أُخْراهُمْ لِأُولاهُمْ: گويند تابعين ضالين، مر رؤساى متبوعين مضلين را، رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا: اى پروردگار ما، اين گروه مضله گمراه كردند ما را، فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النَّارِ: پس عطا و معامله نما به جهت ضلالت خود و ضلال ما عذابى دو مقابل از آتش جهنم كه ما را هست.
ابن مسعود گويد: مراد به تضعيف عذاب آنها در اينجا تسلط اقسام مارها و عقربها و افاعى نارى مىباشد. و به قولى اقسام عذاب نارى عموما مراد است.
قالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ: حق تعالى فرمايد در جواب ايشان: براى هر دو فرقه از فريقين تابع و متبوع، عذاب مضاعف مىباشد. اما براى تابع، يك عذاب به جهت اختيار كفر و ديگر به ترك استدلال و تقليد رؤساى خود. اما متبوعين يك عذاب براى ضلالت خود، و عذاب ديگر به جهت اضلال عوام تبعه خود.
وَ لكِنْ لا تَعْلَمُونَ: و لكن شما هر دو فرقه سابقه و لاحقه نمىدانيد كه چه قسم عذابهائى لا ينقطع آنا فآنا بهر يك از شما عايد مىشود.
در تفسير لوامع- حضرت امام جعفر صادق عليه السّلام فرمود: المراد ائمّة الكفر و الجور، «1» چنانچه در اين امت ائمه ضلالت و علماء هر ملت اهل
«1» تفسير برهان، جلد 2، صفحه 14- مجمع البيان، جزء دوّم، صفحه 417 (يعنى ائمّة الجور)
جلد 4 صفحه 64
جهالت و عوام خود را به همين صورت و طريقه و اخفاء حقيقت اسلام و نصوص امامت ائمه هدى و اهل بيت عصمت و طهارت مخفى نموده دعوت به باطل و تأويل حق به وجوه اباطيل مىكنند، پس احوال كل طوايف امم سابقين و لا حقين به همين صورت است روز قيامت.
تنبيه: تضعيف عذاب بالاستحقاق است به چند وجه:
1- چون هر يك از فريقين دو قسم معاصى كردند: اما نسبت به تبعه يكى اختيار ضلالت و كفر به غير، و ديگر تقليد و متابعت رؤساى خود به غير دليل، پس به ثبوت دو گناه اين تبعه مستحق عذاب مضاعفند؛ اما نسبت به متبوعين:
جهت ضلالت خود و اضلال غير نيز ضعف عذاب را دارا شدند.
2- چون تشريك الهى و تكذيب كتب سماوى و انبياء و اوصياء، اعظم معاصى است كه فوق آن متصور نيست، لذا مستحق عذاب عظيم بالاضعاف مضاعف شدند.
3- چون به شرك و كفر مردند، مستحق عذاب ابدى شدند، و آنا فآنا عذاب جهنمى در تضاعف است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قالَ ادْخُلُوا فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ فِي النَّارِ كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها حَتَّى إِذَا ادَّارَكُوا فِيها جَمِيعاً قالَتْ أُخْراهُمْ لِأُولاهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النَّارِ قالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَ لكِنْ لا تَعْلَمُونَ (38)
ترجمه
فرمود داخل شويد در امّتانيكه بتحقيق گذشتند پيش از شما از جنّ و انس در آتش هر گاه داخل شوند امتى لعنت كنند هم كيش خود را تا وقتى كه بيكديگر رسند در آن تمامى گويند آخرين آنها در باره اوّلينشان پروردگار ما اين جماعت گمراه كردند ما را پس بده آنها را عذابى دو چندان از آتش فرمود از براى هر يك دو چندان است ولى نميدانيد.
تفسير
خداوند بلسان تقدير حكم كرده و در روز قيامت ميفرمايد بكفار هر عصرى كه داخل شويد در زمره سابقين خود از جنّ و انس در آتش و هر جماعتى كه وارد در آتش
جلد 2 صفحه 425
ميشوند لعنت ميكنند جماعت سابقين خود را كه با آنها اخوت دينى داشتند و باعث گمراهى آنها شدند تا زمانى كه پيوسته بيكديگر و مجتمع با هم شوند در جهنم آنگاه اتباع و جهال هر فرقه شكايت از بزرگان و پيشوايان خودشان مينمايند نزد خداوند كه پروردگارا اينها موجب گمراهى ما شدند پس عذاب آنها را دو برابر فرما از ما خطاب از مصدر جلال صادر ميشود كه تابع و متبوع هر دو استحقاق عذاب دو برابر دارند اما آنها براى آنكه گمراه شدند و گمراه كردند و اما شما براى آنكه گمراه شديد و پيروى گمراه را نموديد چون تقليد در اصول دين جائز نيست و در كافى از امام باقر (ع) نقل نموده كه تبرّى ميجويند بعض آنها از بعضى و لعنت ميكنند بعضى از آنها بر بعضى و كسى نمىتواند از كسى دستگيرى نمايد و در مجمع از حضرت صادق (ع) نقل نموده است كه مراد از فرقه اولى ائمه جورند ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قالَ ادخُلُوا فِي أُمَمٍ قَد خَلَت مِن قَبلِكُم مِنَ الجِنِّ وَ الإِنسِ فِي النّارِ كُلَّما دَخَلَت أُمَّةٌ لَعَنَت أُختَها حَتّي إِذَا ادّارَكُوا فِيها جَمِيعاً قالَت أُخراهُم لِأُولاهُم رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا فَآتِهِم عَذاباً ضِعفاً مِنَ النّارِ قالَ لِكُلٍّ ضِعفٌ وَ لكِن لا تَعلَمُونَ (38)
خطاب قهر آميز الهي ميرسد باين كفار و مخالفين که داخل شويد در جماعت هممسلك خود که پيش از شما از دنيا بيرون رفتند از جن و انس در آتش جهنم هر زماني که جماعتي داخل ميشوند لعن ميكنند جماعتي را که قبل از آنها داخل شده بودند و هممسلك بودند و اخوّت مسلكي داشتند تا زماني که تماما يكديگر را ملاقات نمودند و تمام مجتمع شدند طائفه بعدي در حق طائفه قبلي ميگويند پروردگار ما اينها ما را گمراه كردند عذاب آنها را دو برابر كن در آتش خطاب ميرسد عذاب همه شما دو برابر است و لكن نميدانيد.
قالَ ادخُلُوا بعضي گفتند اينکه خطاب در روز قيامت است و مراد از قال جعل است يعني آنها را داخل ميكنند مثل خطاب كُونُوا قِرَدَةً خاسِئِينَ بقره
جلد 7 - صفحه 317
آيه 61، و لكن حمل بر قيامت خلاف ظاهر است زيرا در قيامت مجتمعا وارد جهنم ميشوند نه طائفه طائفه يكي بعد از ديگري بلكه همان بعد از موت است و مراد عذاب برزخ است و در حديث داريم از پيغمبر اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم که فرمود
اذا مات إبن آدم قامت قيامته
و در قيامت از آتش برزخ بدون حساب و كتاب وارد آتش جهنم ميشوند و حمل قال بر جعل هم صحيح نيست زيرا اگر بگوئيم خطاب ادخلوا مناسب است كلمه قال مناسب نيست با كُونُوا قِرَدَةً خاسِئِينَ اعراف آيه 166.
فِي أُمَمٍ قَد خَلَت مِن قَبلِكُم طوائفي از كفار که هر طائفه پس از انقضاء مدت خود دنيا را خالي كردند و گرفتار آتش شدند تمام داخل آنها شويد و با آنها در عذاب شركت نمائيد چنانچه ديگران هم که بعد از شما ميآيند آنها هم بشما ملحق خواهند شد مِنَ الجِنِّ وَ الإِنسِ طوائف جن از شياطين و كفار آنها که آنها هم بنوبت از دنيا ميروند و گرفتار عذاب ميشوند و طوائف انس از زمان آدم ببعد که هر طبقه بعد از طبقه ديگر تا دنيا بآخر برسد فِي النّارِ که گفتيم ظاهرا نار عالم برزخ است و نظر به اينكه هر طائفهاي متابعت طائفه قبل از خود را كردند در شرك و كفر و عناد و خلاف و معاصي و از آنها اتّخاذ كردند تقصير را گردن آنها ميگذارند و ميگويند شما ما را بعذاب انداختيد هم عذاب خود را داريد و هم سبب شديد که ما را معذب كرديد لذا ميفرمايد كُلَّما دَخَلَت أُمَّةٌ لَعَنَت أُختَها يعني طائفه قبل از خود را و باين موضوع در مواردي از قرآن اشاره دارد الأَخِلّاءُ يَومَئِذٍ بَعضُهُم لِبَعضٍ عَدُوٌّ إِلَّا المُتَّقِينَ زخرف آيه 67، و سرّ اينكه متقين با هم دوست هستند اينست که لاحقين كمال امتنان را از سابقين دارند که شما ما را هدايت كرديد و ما بوسيله شما نجات پيدا كرديم و بنعمت بهشت نائل شديم.
حَتّي إِذَا ادّارَكُوا فِيها جَمِيعاً که طائفه اخيره هم وارد شدند و تماما در آتش مجتمع گشتند قالَت أُخراهُم لِأُولاهُم يعني هر طائفه در حق طائفه قبل از خود
جلد 7 - صفحه 318
نه طائفه اخيره بطائفه اوليه رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا که هم خود آنها در ضلالت بودند و هم ما را بضلالت انداختند فَآتِهِم عَذاباً ضِعفاً مِنَ النّارِ يكي از جهت ضلالت خود و يكي از جهت اضلال ما قالَ لِكُلٍّ ضِعفٌ زيرا هر دو جهت را شما هم داريد هم خود در ضلالت بوديد هم طائفه بعد خود را اضلال كرديد وَ لكِن لا تَعلَمُونَ زيرا هر كس هر گناهي مرتكب شود تقصير را گردن ديگري ميگذارد چنانچه اهل عذاب شيطان را ملامت ميكنند و او ميگويد فَلا تَلُومُونِي وَ لُومُوا أَنفُسَكُم ابراهيم آيه 27، و همچنين ضعفاء گردن اكابر بار ميكنند فَقالَ الضُّعَفاءُ لِلَّذِينَ استَكبَرُوا إِنّا كُنّا لَكُم تَبَعاً الاية ابراهيم 24، و غير اينها و نميدانند که تمام عيب با خود آنها است که بتمام ميل اطاعت شيطان و متابعت اكابر و موافقت با پيشينيان كردند.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 38)- درگیری پیشوایان و پیروان گمراه در دوزخ! در آیات گذشته صحنهای که به هنگام مرگ و بازپرسی فرشتگان قبض ارواح رخ میدهد ترسیم شده بود و در اینجا صحنه برخورد گروههای اغوا کننده و اغوا شونده را در قیامت شرح میدهد: «در روز رستاخیز خداوند به آنها میگوید در صف گروههای مشابه خود از جن و انس که پیش از شما بودند، قرار گیرید و در آتش داخل شوید» (قالَ ادْخُلُوا فِی أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ فِی النَّارِ).
ج2، ص45
هنگامی که همگی در آتش داخل شدند برخوردشان با هم مسلکهایشان شروع میشود، برخوردی عجیب و عبرت انگیز، «هر دستهای که وارد دوزخ میشوند به دیگری لعن و نفرین میکند» و او را مسؤول بدبختی خویش میداند (کُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها).
مطلب به همین جا پایان نمیپذیرد، «هنگامی که همگی با ذلت و خواری در محیط شرر بار دوزخ قرار میگیرند (شکایت آنها به پیشگاه پروردگار از یکدیگر شروع میشود) نخست فریب خوردگان عرضه میدارند: پروردگارا! این اغواگران بودند که ما را گمراه ساختند، خدایا عذاب و کیفر آنها را مضاعف کن» کیفری به خاطر گمراهیشان، و کیفری به خاطر گمراه کردن ما (حَتَّی إِذَا ادَّارَکُوا فِیها جَمِیعاً قالَتْ أُخْراهُمْ لِأُولاهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النَّارِ).
ولی عجیب این است که خداوند در پاسخ آنها «میفرماید: برای هر کدام (از شما) عذاب مضاعف است ولی نمیدانید!» چرا که پیروان اگر گرد پیشوایان گمراه را نگرفته بودند، قدرتی بر اغوای مردم نداشتند (قالَ لِکُلٍّ ضِعْفٌ وَ لکِنْ لا تَعْلَمُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم