آیه 283 سوره بقره: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|۞ وَإِنْ كُنْتُمْ عَلَىٰ سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُوا كَاتِبًا فَرِه...» ایجاد کرد)
 
(معانی کلمات آیه)
 
سطر ۴۱: سطر ۴۱:
 
</tabber>
 
</tabber>
 
==معانی کلمات آیه==
 
==معانی کلمات آیه==
«رِهَانٌ»: جمع رَهْن به معنی مرهون، گروگانها. رِهَانٌ: مبتدا است و خبر آن محذوف است و تقدیر چنین است: فَرِهَانٌ مَّقْبُوضَةٌ تَکْفِی. یا خبر است و مبتدای آن محذوف است و تقدیر چنین است: فَعَلَیْکُمْ رِهَانٌ مَّقْبُوضَةٌ. «آثِمٌ»: گناهکار. «آثِمٌ قَلْبُهُ»: دل او بزهکار است. نسبت دادن گناه به دل، برای مبالغه و وضوح جرم است، همان گونه که برای تأکید کاری می‌گوئیم: گوشم آن را شنیده است. چشمم آن را دیده است. واژه (قلب) می‌تواند فاعل یا بدل بعض از کل (آثِمٌ) باشد، و ضمیر (ه) ضمیر شأن، و یا مرجع آن (مَنْ) است.
+
رهان: در اصل مصدر است به معنى وثيقه گذاشتن ولى در آيه به معنى وثيقه است (راغب). به قولى آن جمع رهن است.
 +
 
 +
آثم: گناهكار. اثم: گناه.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref>
  
 
== تفسیر آیه ==
 
== تفسیر آیه ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۲۵

مشاهده آیه در سوره

۞ وَإِنْ كُنْتُمْ عَلَىٰ سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُوا كَاتِبًا فَرِهَانٌ مَقْبُوضَةٌ ۖ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ ۗ وَلَا تَكْتُمُوا الشَّهَادَةَ ۚ وَمَنْ يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ ۗ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ

مشاهده آیه در سوره


<<282 آیه 283 سوره بقره 284>>
سوره : سوره بقره (2)
جزء : 3
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

و اگر در سفر باشید و نویسنده‌ای نیابید برای وثیقه دین گروی گرفته شود. و اگر برخی بعضی را امین داند (و به او امانت بسپارد) پس باید ادا کند آن امین آنچه را که به امانت گرفته است و از خدای خود بترسد (و به امانت خیانت نکند)، و کتمان شهادت ننمایید، که هر کس کتمان کند البته به دل گناهکار است و خدا از همه کار شما آگاه است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

If you are on a journey and cannot find a writer, then a retained pledge [shall suffice]. And if one of you entrusts [an asset] to another, let him who is trusted deliver his trust, and let him be wary of Allah, his Lord. And do not conceal your testimony; anyone who conceals it, his heart will indeed be sinful, and Allah knows well what you do.

معانی کلمات آیه

رهان: در اصل مصدر است به معنى وثيقه گذاشتن ولى در آيه به معنى وثيقه است (راغب). به قولى آن جمع رهن است.

آثم: گناهكار. اثم: گناه.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


«283» وَ إِنْ كُنْتُمْ عَلى‌ سَفَرٍ وَ لَمْ تَجِدُوا كاتِباً فَرِهانٌ مَقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضاً فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمانَتَهُ وَ لْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَ لا تَكْتُمُوا الشَّهادَةَ وَ مَنْ يَكْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ‌

و اگر در سفر بوديد و نويسنده‌اى نيافتيد، وثيقه‌اى بگيريد و اگر به يكديگر اطمينان داشتيد (وثيقه لازم نيست.) پس كسى كه امين شمرده شده، امانت (و بدهى خود را بموقع) بپردازد و از خدايى كه پروردگار اوست پروا كند.

و شهادت را كتمان نكنيد و هر كس آنرا كتمان كند، پس بى‌شك قلبش گناهكار است و خداوند به آنچه انجام مى‌دهيد داناست.

نکته ها

هرگاه براى تنظيم سند بدهى نويسنده‌اى نبود، مى‌توان از بدهكار گرو و وثيقه گرفت، خواه در سفر باشيم يا نباشيم. بنابراين جمله‌ى‌ «إِنْ كُنْتُمْ عَلى‌ سَفَرٍ» براى آن است كه معمولًا در سفرها انسان با كمبودها برخورد مى‌كند. نظير جمله‌ى‌ «إِذا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ حِينَ الْوَصِيَّةِ» يعنى هنگامى كه مرگ به سراغ شما آمد وصيّت كنيد. با اينكه مى‌دانيم وصيّت مخصوص زمان مرگ نيست، لكن آخرين فرصت آن، زمان فرا رسيدن مرگ است.

پیام ها

1- شرط وثيقه، بدست گرفتن و در اختيار بودن است. «مقبوضة» «1»

2- كار از محكم‌كارى عيب نمى‌كند، در برابر طلب، وثيقه بگيريد. «فَرِهانٌ مَقْبُوضَةٌ»

3- جايگاه افراد در احكام تفاوت دارد. براى ناشناس رهن وبراى افراد مطمئن‌

«1». امام باقر عليه السلام فرمود: «لا رهن الا مقبوضة» رهن، بدون قبض نمى‌شود. تهذيب، ج 7، ص 176.

جلد 1 - صفحه 453

بدون رهن. «فَرِهانٌ مَقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ ...»

4- نگذاريد اعتمادها و اطمينان‌ها در معاملات سلب شود. «فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُمْ بَعْضاً فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ» فلسفه رهن گرفتن، اطمينان است كه اگر بدون آن اطمينان بود، رهن گرفتن ضرورتى ندارد.

5- افراد آگاه به حقوق مردم، در برابر مظلومان مسئولند. «وَ لا تَكْتُمُوا الشَّهادَةَ»

6- آنجا كه بيان حقّ لازم است، سكوت حرام است. «وَ مَنْ يَكْتُمْها فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ»

7- انحراف درونى، سبب انحراف بيرونى مى‌شود. قلب گناهكار، عامل كتمان گواهى مى‌شود. «و لم يكتمها فانه آثم قلبه»

8- ايمان به اينكه خداوند همه كارهاى ما را مى‌داند، سبب پيدايش تقوا وبيان حقايق است. «وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع