آیه 262 سوره بقره: تفاوت بین نسخهها
جز |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←معانی کلمات آیه) |
||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | منا: منت گذاشتن، برخ كشيدن. اصل من به معنى قطع است گويى: | |
+ | با برخ كشيدن نعمت و گفتن اينكه: آيا از تو دستگيرى نكردم؟! نعمت و اجر آن را قطع مى كند. ولى منت از خدا به معنى نعمت دادن است (قاموس قرآن). | ||
+ | |||
+ | اذى: اذيت دادن. ناراحت كردن.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref> | ||
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == |
نسخهٔ کنونی تا ۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۱
<<261 | آیه 262 سوره بقره | 263>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
آنان که مالشان را در راه خدا انفاق کنند و در پی انفاق منّتی نگذارده و آزاری نکنند، آنها را پاداش نیکو نزد خدا خواهد بود و از هیچ پیشامدی بیمناک نباشند و هرگز اندوهناک نخواهند بود.
کسانی که اموالشان را در راه خدا انفاق می کنند، سپس منت و آزاری به دنبال انفاقشان نمی آورند، برای آنان نزد پروردگارشان پاداشی شایسته و مناسب است، و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین می شوند.
كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مىكنند، سپس در پى آنچه انفاق كردهاند، منّت و آزارى روا نمىدارند، پاداش آنان برايشان نزد پروردگارشان [محفوظ] است، و بيمى بر آنان نيست و اندوهگين نمىشوند.
مزد كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مىكنند و پس از انفاق منّتى نمىنهند و آزارى نمىرسانند با پروردگارشان است. نه بيمناك مىشوند و نه اندوهگين.
کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، سپس به دنبال انفاقی که کردهاند، منت نمیگذارند و آزاری نمیرسانند، پاداش آنها نزد پروردگارشان (محفوظ) است؛ و نه ترسی دارند، و نه غمگین میشوند.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
منا: منت گذاشتن، برخ كشيدن. اصل من به معنى قطع است گويى: با برخ كشيدن نعمت و گفتن اينكه: آيا از تو دستگيرى نكردم؟! نعمت و اجر آن را قطع مى كند. ولى منت از خدا به معنى نعمت دادن است (قاموس قرآن).
اذى: اذيت دادن. ناراحت كردن.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«262» الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ لا يُتْبِعُونَ ما أَنْفَقُوا مَنًّا وَ لا أَذىً لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ
كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مىكنند و سپس به دنبال آنچه انفاق كردهاند، منّت نمىگذارند و آزارى نمىرسانند، پاداش آنها برايشان نزد پروردگارشان (محفوظ) است و نه ترسى دارند و نه غمگين مىشوند.
نکته ها
هدف اسلام از انفاق، تنها سير كردن شكم فقرا نيست، بلكه اين كار زيبا بايد بدست افراد خوب، يا شيوه خوب و همراه با اهداف خوبى باشد.
گاهى انسان گامى براى خدا بر مىدارد و كارى را به نيكى شروع مىكند، ولى به خاطر عوارضى از قبيل غرور يا منّت يا توقّع و يا امثال آن ارزش كار را از بين مىبرد. با منّت، اثر انفاق از بين مىرود، چون هدف از انفاق تطهير روح از بخل است، ولى نتيجهى منّت، آلوده شدن روح مىباشد. منّتگذار، يا در صدد بزرگ كردن خود و تحقير ديگران است و يا مىخواهد نظر مردم را به خود جلب كند كه در هر صورت از اخلاص بدور است. مگر خداوند به خاطر همهى نعمتهايى كه به ما داده بر ما منّت گذاشته تا ما با بخشيدن جزئى از آن بر
جلد 1 - صفحه 419
خلق او منّت بگذاريم.
در مجمع البيان حديثى روايت شده است كه رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: خداوند در قيامت به منّت گذاران، نگاه لطف آميز نمىكند.
پیام ها
1- شروع نيكو كافى نيست، اتمام نيكو هم شرط است. «يُنْفِقُونَ ... ثُمَّ لا يُتْبِعُونَ ... مَنًّا»
2- اسلام حافظ شخصيّت محرومان وفقراست و كوبيدن شخصيّت فقرا از طريق منّت را سبب باطل شدن عمل مىداند. «لا يُتْبِعُونَ ... مَنًّا وَ لا أَذىً»
3- اعمال انسان، در يكديگر تأثير دارند، يعنى يك عمل مىتواند عمل ديگر را خنثى كند. انفاق براى درمان فقر است، ولى منّتگذارى آنرا مايهى درد فقرا مىگرداند. «يُنْفِقُونَ ... لا يُتْبِعُونَ ... مَنًّا وَ لا أَذىً»
4- خداوند، آينده انفاق كننده را تضمين كرده است. «لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ»
5- كسى كه بدون منّت و آزار وفقط براى خدا انفاق مىكند، از آرامشى الهى برخوردار است. «يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ... لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ لا يُتْبِعُونَ ما أَنْفَقُوا مَنًّا وَ لا أَذىً لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ (262)
بعد از آن در بيان تهذيب صدقات مىفرمايد:
الَّذِينَ يُنْفِقُونَ: آن كسانى كه انفاق مىكنند، أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ: مالهاى خود را در راه خدا از جهاد و غير آن، ثُمَّ لا يُتْبِعُونَ: پس از پى در نمىآورند آنچه انفاق نمودهاند، مَنًّا وَ لا أَذىً: منتى و نه اذيتى و آزارى، يعنى در صدقه دادن منت بر كسى ننهند و سركشى نكنند و نرنجانند فقير را به قول و فعل زشت و قبيحى مانند روى ترش كردن و اظهار كراهت نمودن بلكه به طيب نفس و قول نيكو و بشاشت وجه و طلاقت لسان صدقات را بر فقرا و مساكين عطا كنند.
لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ: مر اين جماعت منفقين را باشد مزد و اجر صدقه آنها نزد پروردگار ايشان. ذكر اين قيد به جهت آنست كه نفس به آن موثق باشد. وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ: و ترسى نيست بر ايشان از نقصان و كم شدن اجر و ثواب. وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ: و نيستند ايشان اندوهگين و غمناك شوند از فوت ثواب در زمان آينده.
در منهج- از حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مروى است كه
«1» تفسير برهان، جلد اوّل، صفحه 252، حديث سوّم.
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 479
فرمود: منت نهنده به آنچه دهد حق تعالى او را، تكلم نفرمايد و نظر رحمت به او ندارد و پاكيزه نسازد او را از معاصى، يعنى او را نيامرزد. «1» و از جمله منت، چشم داشتن به ثنا و شكرگزارى طرف مقابل است، و لذا حق تعالى در مدح اهل بيت در حين تصديق ايشان از قول آنها فرمايد: لا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً.
تفسير برهان- از حضرت صادق عليه السلام فرمود حضرت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: من اسدى الى مؤمن معروفا ثمّ آذاه بالكلام او منّ عليه فقد ابطل اللّه صدقته «2» يعنى: هر كه عطا كند به سوى مؤمنى معروفى را، پس اذيت كند او را به كلاهى يا منت گذارد بر او، پس بتحقيق باطل فرمايد خدا صدقه او را.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ لا يُتْبِعُونَ ما أَنْفَقُوا مَنًّا وَ لا أَذىً لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ (262)
ترجمه
آنانكه صرف مىكنند مالهاشان را در راه خدا پس نمىنهند در پى آنچه انفاق نمودند منتى و نه ميرسانند آزارى از براى ايشان است مزدشان نزد پروردگار شان و نيست بيمى بر ايشان و نه آنان اندوهناك ميشوند.
تفسير
انفاق علاوه بر آنكه در آيه قبل اشاره شد كه بايد براى رضاى خدا باشد بايد متعقب بمنت گذاردن و آزار رساندن بر آنكسى كه باو انفاق شده نشود و الا موجب بطلان عمل و نابود شدن ثواب آن خواهد شد چنانچه از اين آيه استفاده ميشود و در آيات بعد تصريح شده است و در مجمع و قمى از حضرت صادق (ع) نقل نموده كه پيغمبر فرمود كسى كه نيكى كند بمؤمنى باحسانى پس آزار كند او را بكلامى يا منت گذارد بر او خداوند صدقه او را باطل نموده است و در چند روايت از پيغمبر (ص)
جلد 1 صفحه 340
صفاتى ذكر شده كه مكروه است نزد خدا و از آن جمله منت گذاردن بعد از صدقه است علاوه بر اينها اين عمل موجب آن ميشود كه كسى كه احسان باو شده است مى فهمد غرض محسن آن بوده كه حقى بر او پيدا كند و بزرگى باو بفروشد و عوضى از او توقع داشته باشد لذا عظمت و محبوبيت او كه در نتيجه احسان حاصل شده است از نظر و دل آن شخص محو و رفع ميشود و بسا باشد كه مبدل بحقارت و كدورت شود و نقض غرض گردد و بخسران دنيا و آخرت دچار شود پس بايد در اين مواقع پناه بخدا برد از وسوسه شيطان و كاملا ملتفت حال خود بود كه شخص احسان خود را وقعى نگذارد و سوء لسان و تغيير حالى از براى او روى ندهد تا نزد خدا و خلق عزيز باشد و كسى كه براى رضاى خدا انفاق نمود نه براى منت گذاردن و آزار كردن ميداند كه خداوند در دنيا و آخرت چندين برابر باو عرض كرامت مىفرمايد لذا خوف فقر و اندوه خسران در او راه نخواهد يافت.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَموالَهُم فِي سَبِيلِ اللّهِ ثُمَّ لا يُتبِعُونَ ما أَنفَقُوا مَنًّا وَ لا أَذيً لَهُم أَجرُهُم عِندَ رَبِّهِم وَ لا خَوفٌ عَلَيهِم وَ لا هُم يَحزَنُونَ (262)
الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَموالَهُم فِي سَبِيلِ اللّهِ گذشت تفسير و بيان آن.
ثُمَّ لا يُتبِعُونَ ما أَنفَقُوا مَنًّا وَ لا أَذيً منّ منت گذاردن است که من بتو احسان كردم از گرفتاري نجات دادم تو بايد قدردان من باشي، كوچكي كني نزد مردم تعريف كني، شكرگزاري كني، خدمت كني و هزار توقعات ديگر.
و اذي اذيت كردن بفقير است به اينكه باو بياعتنايي كني، بد بگويي، جسارت كني، توهين كني، بياحترامي كني و چيزهاي ديگر که باعث رنجش خاطر او بشود و قلبا مكدّر شود که اينکه دو عمل علاوه بر اينكه عمل را باطل ميكند و اجر را از بين ميبرد فعل حرام است و مشمول آيات و اخبار بسيار است لا تُبطِلُوا صَدَقاتِكُم بِالمَنِّ وَ الأَذي ميآيد بيانش وَ الَّذِينَ يُؤذُونَ المُؤمِنِينَ وَ المُؤمِناتِ بِغَيرِ مَا اكتَسَبُوا فَقَدِ احتَمَلُوا بُهتاناً وَ إِثماً مُبِيناً احزاب آيه 58. و در مجمع از پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم روايت كرده که فرمود
(المنان بما يعطي لا يكلمه اللّه و لا ينظر اليه و لا يزكيه و له عذاب اليم).
لَهُم أَجرُهُم عِندَ رَبِّهِم تعبير به عِندَ رَبِّهِم اشاره باينست که خداوند در خزائن خود انفاقات شما را نگاهداري ميكند و بدانيد که از بين نميرود بلكه آن را تربيت ميفرمايد تا قيامت بشما برگرداند.
جلد 3 - صفحه 39
وَ لا خَوفٌ عَلَيهِم نه معناي او خوف از تلف باشد چنانچه گفتهاند بلكه خوف از عذاب که اينکه عمل باعث آمرزش جميع گناهان و نجات از جميع مهالك است وَ لا هُم يَحزَنُونَ که هيچ منفعتي از منافع قيامت و بهشت از شما فوت نخواهد شد و بجميع نعم الهيه نائل خواهيد شد.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 262)- چه انفاقی با ارزش است؟ در آیه قبل اهمیت انفاق در راه خدا بطور کلی بیان شد، ولی در این آیه بعضی از شرایط آن ذکر میشود، میفرماید:
«کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند سپس به دنبال انفاقی که کردهاند منت نمیگذارند و آزاری نمیرسانند پاداش آنها، نزد پروردگارشان است» (الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ لا یُتْبِعُونَ ما أَنْفَقُوا مَنًّا وَ لا أَذیً لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ).
«علاوه بر این نه ترسی بر آنها است و نه غمگین میشوند» (وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ).
بنابراین کسانی که در راه خدا بذل مال میکنند ولی به دنبال آن منت میگذارند یا کاری که موجب آزار و رنجش است میکنند در حقیقت با این عمل ناپسند اجر و پاداش خود را از بین میبرند، بلکه میتوان گفت چنین افراد در بسیاری از موارد بدهکارند نه طلبکار! زیرا آبروی انسان و سرمایههای روانی و اجتماعی او به مراتب برتر و بالاتر از ثروت و مال است.
جمله «لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ» به انفاق کنندگان اطمینان میدهد که پاداششان نزد پروردگار محفوظ است تا با اطمینان خاطر در این راه گام بردارند بلکه تعبیر «رَبِّهِمْ» (پروردگارشان) اشاره به این است که خداوند آنها را پرورش میدهد و بر آن میافزاید.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم