آیه 235 سوره بقره: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَة...» ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←معانی کلمات آیه) |
||
(۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | عرضتم: تعريض به كنايه سخن گفتن است ضد تصريح، اصل آن عرض به معنى ظهور و اظهار و به قول زجاج به معنى گوشه شىء است. | |
+ | |||
+ | خطبه: (بكسر خاء) خواستگارى. اصل آن خطب به معنى روبرو سخن گفتن است. | ||
+ | |||
+ | اكننتم: يعنى مخفى داشتيد، اصل آن كن به معنى پوشاندن و مستور كردن است. | ||
+ | |||
+ | تواعدوهن: مواعده، با همديگر وعده گذاشتن است. | ||
+ | |||
+ | تعزموا: عزم به معنى قصد و اراده است. | ||
+ | |||
+ | عقده: عقده به معنى بستن و گره زدن مى باشد، عقده اسم چيزى است كه گره زده مى شود نكاح باشد يا پيمان و يا غير آن. پس «النكاح» بيان «عقده» است. | ||
+ | |||
+ | كتاب: كتاب در اصل مصدر است به معنى نوشتن آن در آيه به معنى مفعول (مكتوب) مى باشد. | ||
+ | |||
+ | فاحذروه: يعنى حذر كنيد از او، حذر به معنى پرهيز و احتراز از شىء مخوف است. | ||
+ | |||
+ | تمسوهن: مس به معنى دست زدن است مثل لمس، مراد از آن آميزش جنسى است.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref> | ||
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == | ||
سطر ۲۰۲: | سطر ۲۱۸: | ||
==={{تفسیر الکاشف|سوره=2 |آیه=235}}=== | ==={{تفسیر الکاشف|سوره=2 |آیه=235}}=== | ||
</tabber> | </tabber> | ||
− | |||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ کنونی تا ۹ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۶:۰۴
<<234 | آیه 235 سوره بقره | 236>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و باکی بر شما نیست که به فکر خواستگاری آن زنان برآیید یا نیّت ازدواج را در دل داشته بدون اظهار، تنها خدا داند که از این پس از دل به زبان خواهید آورد، ولیکن (در عدّه) با آنها پنهانی قرار و پیمانی نگذارید مگر آنکه سخنی به میزان شرع گویید، ولی عزم عقد و ازدواج مکنید تا زمان عدّه آنها منقضی شود، و بدانید که خداوند از نیّات درونی شما آگاه است، پس از او بترسید و بدانید که خدا بسیار آمرزنده و بردبار است.
در سخنانی که هنگام خواستگاری زن ها [یی که در عدّه وفات اند] بدون صراحت و وضوح گویید [مانند اینکه من «خوش معاشرتم» و «زن دوستم» و به زنی که دارای چنین صفاتی باشد علاقه مندم] یا قصد ازدواج با آنان را در دل پنهان دارید، گناهی بر شما نیست. خدا می داند که شما به زودی آنان را [بر اساس میل فطری و خواسته طبیعی] یاد خواهید کرد؛ ولی با آنان در پنهانی و خلوت قرار ازدواج نگذارید، جز آنکه گفتاری پسندیده [و بدون صراحت و وضوح] بگویید. و هرگز تصمیم بستن عقد ازدواج نگیرید تا عدّه وفات به پایان رسد، و بدانید که خدا آنچه در دل دارید می داند؛ بنابراین از [مخالفت با] او بپرهیزید، و بدانید که خدا بسیار آمرزنده و بردبار است.
و در باره آنچه شما به طور سربسته، از آنان [در عدّه وفات] خواستگارى كرده، يا [آن را] در دل پوشيده داشتهايد، بر شما گناهى نيست. خدا مىدانست كه [شما] به زودى به ياد آنان خواهيد افتاد، ولى با آنان قول و قرار پنهانى مگذاريد، مگر آنكه سخنى پسنديده بگوييد. و به عقد زناشويى تصميم مگيريد، تا زمان مقرر به سرآيد، و بدانيد كه خداوند آنچه را در دل داريد مىداند. پس، از [مخالفت] او بترسيد، و بدانيد كه خداوند آمرزنده و بردبار است.
و اگر به كنايت از آن زنان خواستگارى كنيد يا انديشه خود در دل نهان داريد، گناهى بر شما نيست. زيرا خدا مىداند كه از آنها به زودى ياد خواهيد كرد. ولى در نهان با آنان وعده منهيد، مگر آنكه به وجهى نيكو سخن گوييد؛ و آهنگ بستن نكاح مكنيد تا آن مدت به سر آيد، و بدانيد كه خدا به آنچه در دل داريد آگاه است. از او بترسيد و بدانيد كه او آمرزنده و بردبار است.
و گناهی بر شما نیست که به طور کنایه، (از زنانی که همسرانشان مردهاند) خواستگاری کنید، و یا در دل تصمیم بر این کار بگیرید (بدون اینکه آن را اظهار کنید). خداوند میدانست شما به یاد آنها خواهید افتاد؛ (و با خواسته طبیعی شما به شکل معقول، مخالف نیست؛) ولی پنهانی با آنها قرار زناشویی نگذارید، مگر اینکه به طرز پسندیدهای (به طور کنایه) اظهار کنید! (ولی در هر حال،) اقدام به ازدواج ننمایید، تا عدّه آنها سرآید! و بدانید خداوند آنچه را در دل دارید، میداند! از مخالفت او بپرهیزید! و بدانید خداوند، آمرزنده و بردبار است (و در مجازات بندگان، عجله نمیکند)!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
عرضتم: تعريض به كنايه سخن گفتن است ضد تصريح، اصل آن عرض به معنى ظهور و اظهار و به قول زجاج به معنى گوشه شىء است.
خطبه: (بكسر خاء) خواستگارى. اصل آن خطب به معنى روبرو سخن گفتن است.
اكننتم: يعنى مخفى داشتيد، اصل آن كن به معنى پوشاندن و مستور كردن است.
تواعدوهن: مواعده، با همديگر وعده گذاشتن است.
تعزموا: عزم به معنى قصد و اراده است.
عقده: عقده به معنى بستن و گره زدن مى باشد، عقده اسم چيزى است كه گره زده مى شود نكاح باشد يا پيمان و يا غير آن. پس «النكاح» بيان «عقده» است.
كتاب: كتاب در اصل مصدر است به معنى نوشتن آن در آيه به معنى مفعول (مكتوب) مى باشد.
فاحذروه: يعنى حذر كنيد از او، حذر به معنى پرهيز و احتراز از شىء مخوف است.
تمسوهن: مس به معنى دست زدن است مثل لمس، مراد از آن آميزش جنسى است.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«235» وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّساءِ أَوْ أَكْنَنْتُمْ فِي أَنْفُسِكُمْ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ سَتَذْكُرُونَهُنَّ وَ لكِنْ لا تُواعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلَّا أَنْ تَقُولُوا قَوْلًا مَعْرُوفاً وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكاحِ حَتَّى يَبْلُغَ الْكِتابُ أَجَلَهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِي أَنْفُسِكُمْ فَاحْذَرُوهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ
و گناهى بر شما نيست كه به طور كنايه (از زنانى كه در عدّه وفات و يا در عدّه طلاقِ غير رجعى هستند،) خواستگارى كنيد، يا (تصميم خود را) در دل نهان داريد. خداوند مىداند كه شما آنها را ياد خواهيد كرد، ولى با آنها وعده پنهانى (براى ازدواج مخفيانه) نداشته باشيد، مگر آنكه (به كنايه) سخن پسنديده بگوييد، ولى (در هر حال) اقدام به عقد ازدواج ننماييد تا مدّت مقرّر به سرآيد، و بدانيد كه خداوند آنچه را كه در دل داريد مىداند، پس از (مخالفت با) او بپرهيزيد و بدانيد خداوند آمرزنده و بردبار است.
جلد 1 - صفحه 368
نکته ها
«عَرَّضْتُمْ» به معناى سخن همراه با تعريض و كنايه و «خِطْبَةِ» به معناى خواستگارى است. در اين آيه اظهار تمايل به ازدواج در مدّت عدّه، بلامانع شمرده شده است، مشروط به اينكه صريح نبوده و با كنايه باشد. «قول معروف» در اين موارد آن است كه نحوه اظهار تمايل به خواستگارى، با ادب اجتماعى و با فراقى كه زن داغديده دارد، مناسبت داشته باشد، مثل اينكه بگويد: خداوند رحمت كند شوهرت را و به شما صبر عطا نمايد، ولى ديگرانى كه مانند شوهر سابق، شما را دوست بدارند پيدا مىشوند.
پیام ها
1- اسلام، دين فطرى است و انسان فطرتاً متمايل به ازدواج است. لذا اسلام اجازه مىدهد اين خواسته حتّى در زمان عدّه، به نحو كنايه كه عواطف بستگان جريحه دار نگردد، طرح شود. «لا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما عَرَّضْتُمْ»
2- به غرائز و هيجانهاى نفسانى توجّه داشته باشيد و به جاى سركوب غرائز، جوانان را راهنمايى كرده و هشدار بدهيد. «عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ سَتَذْكُرُونَهُنَّ وَ لكِنْ لا تُواعِدُوهُنَّ سِرًّا»
3- توجّه به زمان و حالات، در طرح پيشنهادات، يك اصل است. خواستگارى زن داغدار در ايام عده با صراحت، بىادبى يا بىسليقگى ونوعى گستاخى است. «عَرَّضْتُمْ ... تَقُولُوا قَوْلًا مَعْرُوفاً»
4- كسى كه بداند خداوند از درون او آگاه است، تقوا پيشه مىكند. «يَعْلَمُ ما فِي أَنْفُسِكُمْ فَاحْذَرُوهُ»
5- سفارش به تقوا در هر حال، مخصوصاً در مسائل زناشوئى مورد نظر است.
«فَاحْذَرُوهُ»
6- خداوند با حلم خود، كم صبرى شما را جبران مىكند. شما به قدرى عجله داريد كه به سراغ زن داغديده آن هم در ايام عدّه مىرويد، ولى خداوند با حلم خود اين كار را بر شما منع نكرده است. «أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ»
جلد 1 - صفحه 369
7- به دنبال هشدار، زمينهى بازگشت را نيز فراهم كنيد. «فَاحْذَرُوهُ ... غَفُورٌ حَلِيمٌ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّساءِ أَوْ أَكْنَنْتُمْ فِي أَنْفُسِكُمْ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ سَتَذْكُرُونَهُنَّ وَ لكِنْ لا تُواعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلاَّ أَنْ تَقُولُوا قَوْلاً مَعْرُوفاً وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكاحِ حَتَّى يَبْلُغَ الْكِتابُ أَجَلَهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِي أَنْفُسِكُمْ فَاحْذَرُوهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ (235)
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 421
چون حق تعالى بيان عده زنان و جواز رجوع شوهران را فرمود، در عقب آن بيان حال و تكليف غير ازدواج را فرمايد:
وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ: و گناهى و بأسى نيست بر شما اى راغبان نكاح، فِيما عَرَّضْتُمْ بِهِ: در آنچه تعريض كنيد به آن، يعنى به كنايه خبر دهيد، مِنْ خِطْبَةِ النِّساءِ: از خواستگارى معتده. و تعريض خطبه را بر اين توجه است كه به زن معتده گويد: تو از شوهر دور نخواهى ماند، يا مرا مثل تو زنى مىبايد و از تصريح به نكاح پرهيز لازم است. أَوْ أَكْنَنْتُمْ فِي أَنْفُسِكُمْ: يا بپوشيد در نفسهاى خود، يعنى مخفى داريد در قلوب خود و ذكر آن ننمائيد به تصريح يا تعريض. عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ سَتَذْكُرُونَهُنَ:
مىداند خداى تعالى به علم ازلى خود بدرستى كه شما زود باشد كه ياد كنند آن زنان را و صبر نتوانند كرد بر سكوت به سبب رغبت به ايشان، و خوف آنكه مبادا ديگرى او را خطبه نمايد. در اين كلام نوعى از توبيخ است يا آنكه حق تعالى مىداند كه شما ايشان را به دل ياد خواهيد كرد پس به زبان ذكر آنها كنيد، وَ لكِنْ لا تُواعِدُوهُنَّ سِرًّا: و لكن وعده ندهيد ايشان را به عملى كه آن را پنهان مىداريد، يعنى مواعده ننمائيد به مباشرت. مراد آنكه به كثرت مصاحبت وعده مدهيد، يا آنكه وعده مدهيد به چيزى كه در شرع قبيح باشد، إِلَّا أَنْ تَقُولُوا قَوْلًا مَعْرُوفاً.
تنبيه: آيه شريفه دال است بر حرمت تصريح خطبه معتده، و جواز تعريض آن اگر معتده بر وفات باشد. و در معتده به طلاق بائن خلاف است. حكم تمام فروض مراجعه به رسائل عمليه بايد شود.
وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكاحِ: و قصد مكنيد عقد زنان معتده را، حَتَّى
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 422
يَبْلُغَ الْكِتابُ أَجَلَهُ: تا تمام آن مدت عده واجبه.
توضيح: مقدمات فعل چند چيز است: 1- خطور در قلب. 2- هيجان و رغبت. 3- تفكر اقدام بر عمل. 4- همّ و قصد. 5- عزم و قطع به فعل؛ و آيه شريفه مراد مرتبه پنجم است و چهار ديگر عيبى ندارد.
وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ: و بدانيد بدرستى كه خداى تعالى، يَعْلَمُ ما فِي أَنْفُسِكُمْ: مىداند آنچه را كه در قلوب شما است از عزم به كارى كه در شرع جايز نيست. فَاحْذَرُوهُ: پس حذر كنيد از عقاب الهى و نزديكى منمائيد به عزم مذكور كه مخالفت فرمان سبحانى است. وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ: و بدانيد بدرستى كه خداى تعالى بسيار آمرزنده است آن را كه بترسد از عقوبت او در ترك عزم مذكور، بردبار است به او كه به عذاب و عقوبت تعجيل نفرمايد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّساءِ أَوْ أَكْنَنْتُمْ فِي أَنْفُسِكُمْ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ سَتَذْكُرُونَهُنَّ وَ لكِنْ لا تُواعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلاَّ أَنْ تَقُولُوا قَوْلاً مَعْرُوفاً وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكاحِ حَتَّى يَبْلُغَ الْكِتابُ أَجَلَهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِي أَنْفُسِكُمْ فَاحْذَرُوهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ (235)
ترجمه
و نيست گناهى بر شما در آنچه بكنايه خبر داديد بآن از خواستگارى زنان يا پنهان داشتيد در نفوس خودتان دانسته است خدا كه شما بزودى ياد خواهيد كرد آنها را ولى وعده مدهيد ايشانرا پنهانى مگر آنكه گوئيد گفتارى خوب و عزم مكنيد عقد ازدواج را تا برسد عده نوشته شده بمنتهاى مدتش و بدانيد آنكه خدا ميداند آنچه را در باطنهاى شما است پس بترسيد از او و بدانيد كه خداوند آمرزنده بردبار است.
تفسير
مراد بزنان معتدات بعده بائن است زيرا تعريض مزوجات و معتدات به عده رجعيه چون در حكم مزوجات هستند اجماعا جائز نمىباشد و اينكه فيض ره به مطلق معتدات تفسير فرموده شايد به ملاحظه لفظ روايت باشد و تعريض كنايه عزم بر معصيت تجرى است و قبح عقلى دارد لذا نهى از آن شده است و محتمل است مراد فعل خارجى باشد يعنى ازدواج ننمائيد و چون اراده متعقب بعمل است از معلول بعلت تعبير شده است چنانچه متعارف است و بدانيد كه خداوند عالم السر و الخفيات است و از ضمائر خلق مطلع است پس حذر نمائيد از عقاب الهى و بترسيد
جلد 1 صفحه 297
اصطلاحى علم بيان نيست زيرا كه بسا ميشود آن ابلغ از تصريح باشد بلكه مراد اشاره است مانند آنكه مرد بگويد بزن شما زن خوبى هستيد و از هر جهت كامليد يا خوشا بحال كسيكه مانند شما زنى داشته باشد يا من طالب چنين زنى هستم و اوصاف او را ذكر نمايد و از اين قبيل بيانات كه زن احتمال بدهد كه او خيال مواصلت با او را دارد و اگر مايل باشد صبر نمايد تا عدهاش تمام شود و مرد صريحا خواستگارى كند و وصلت نمايد و نبايد تصريح كند يعنى رسما خواستگارى نمايد در زمان عده و گناه ندارد اگر محبت آنزن را در دل جاى دهد ولى اظهار ننمايد صريحا خداوند ميداند كه شما ياد ميكنيد از زنانى كه دل شما در بند آنها است و ميترسيد كه مبادا بعضى از خواستگارها بر شما سبقت نمايند لذا در اين قبيل اظهارات كه اشارات باشد گناهى بر شما ثبت نمىفرمايد ولى در خلوت با آنها مواعده نكنيد مگر بهمان مقدار كه بشما اجازه داده شده است از گفتار پسنديده و در كافى از امام صادق (ع) روايت نموده است كه مراد آنستكه مرد بگويد بزن در زمان عده كه بيا در فلان خانه براى آنكه در آنجا تعريض بخطبه نمايد و قول معروف تعريض بخطبه است و روايات ديگرى نيز در اين مقام وارد شده است كه حاصلش آنست كه مواعده بر دو قسم است حرام و حلال مواعده حرام آنستكه سرى و در خفيه باشد براى تصريح بخطبه يا تعريض بامر حرام يا گفتار منافى با عفت و مواعده حلال گفتار پسنديده و قول معروف است كه تعريض بخطبه باشد و در هر حال استثناء متصل است نهايت آنكه مستثنى منه مطلق مواعده باشد نه مواعده سرى تأمل لازم است.
جلد 1 صفحه 298
از مخالفت اوامر و نواهى او و عزم بر آن و بدانيد كه خداوند غفور است بر عزم مجرد عقوبت نميكند و حليم است كه در عقوبت تعجيل نمينمايد و مجال توبه را باقى ميگذارد و شمه از بيانات راجع باين آيه در آيه سابقه گذشت و تكرار مناسب نيست.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لا جُناحَ عَلَيكُم فِيما عَرَّضتُم بِهِ مِن خِطبَةِ النِّساءِ أَو أَكنَنتُم فِي أَنفُسِكُم عَلِمَ اللّهُ أَنَّكُم سَتَذكُرُونَهُنَّ وَ لكِن لا تُواعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلاّ أَن تَقُولُوا قَولاً مَعرُوفاً وَ لا تَعزِمُوا عُقدَةَ النِّكاحِ حَتّي يَبلُغَ الكِتابُ أَجَلَهُ وَ اعلَمُوا أَنَّ اللّهَ يَعلَمُ ما فِي أَنفُسِكُم فَاحذَرُوهُ وَ اعلَمُوا أَنَّ اللّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ (235)
(و باكي بر شما نيست در آنچه كنايه ميكنيد بآن از خواستگاري زنان يا در نفسهاي خود پنهان ميكنيد، خداوند ميداند که شما آن زنان را ياد ميكنيد ولي در پنهاني با آنان مواعده نكنيد جز اينكه سخن نيكو بگوئيد و بر بستن نكاح عازم نشويد تا نوشته مدتش برسد (عده مدتش تمام شود) و بدانيد که خداوند آنچه در نفسهاي شماست ميداند پس از نافرماني او حذر كنيد و بدانيد که خداوند آمرزنده و بردبار است) وَ لا جُناحَ عَلَيكُم فِيما عَرَّضتُم بِهِ مِن خِطبَةِ النِّساءِ تعريض مقابل تصريح
جلد 2 - صفحه 479
است چنانچه كناية نيز مقابل تصريح است و فرق كنايه با تعريض اينست که در كناية تشبيه و استعاره بكار برده ميشود ولي در تعريض مطلب ديگري گفته ميشود که غرض از آن اشاره و تلويح بمعني مورد نظر است مثلا اگر بخواهد كسي را بصفت بخل معرفي كند گاهي ميگويد فلان بخيل است، اينکه را تصريح گويند و گاهي ميگويد فلان گوگرد فرنگي است يا نم پس نميدهد اينکه را كنايه گويند و گاهي ميگويد الحمد للّه من بخيل نيستم يا واقعا بخل بد صفتي است و غرضش اينست که فلان بخيل است اينکه را تعريض گويند پس تعريض تضمين كلام است بچيزي که دلالت بر مراد كند بدون ذكر مراد، و كنايه ذكر مراد است بعبارتي که معني آن اصلا مراد نيست.
و تعريض بنكاح زنهايي که در عده هستند باينست که سخناني گفته شود که تلويحا متضمن خواستگاري آنها باشد مثل اينكه گفته شود من در صدد گرفتن زني هستم که داراي اينکه صفات باشد، و يا بگويد واقعا شما زني بسيار نيكو و نافعي براي شوهر بوديد، و يا بگويد اخلاق و صفات و جمال شما بسيار مورد پسند است و امثال آنها که تلويحا دلالت دارد بر اينكه من مايلم با شما ازدواج نمايم.
پس مفاد آيه اينست که باكي بر شما مردان نيست که بتعريض و تلويح خواستگار زناني که در عده هستند بشويد و خطبة بمعني خواستگاري نكاح باشد و مراد از نساء زناني هستند که در عده باشند.
أَو أَكنَنتُم فِي أَنفُسِكُم اكنان بمعني اخفاء است يعني باكي بر شما نيست که مايل بازدواج زنان معتده باشيد ولي در دل پنهان داشته و اظهار ننمائيد. عَلِمَ اللّهُ أَنَّكُم سَتَذكُرُونَهُنَّ خداوند ميداند که شما رغبت خود را بازدواج با آنان اظهار خواهيد كرد از جهت اينكه ديگري بر شما سبقت نگيرد يا از جهت اينكه خاطر زنان شوهر مرده را بوجود كفالت كننده آسوده ساز بد
جلد 2 - صفحه 480
وَ لكِن لا تُواعِدُوهُنَّ سِرًّا سرّ كنايه از جماع است يعني صريحا با آنها وعده نكاح نكنيد که بگوئيد پس از انقضاء عده من شما را بزني اختيار ميكنم.
إِلّا أَن تَقُولُوا قَولًا مَعرُوفاً مگر اينكه گفتار پسنديده موافق حياء و مطابق شرع گفته شود که همان تعريض و تلويح به خواستگاري باشد.
وَ لا تَعزِمُوا عُقدَةَ النِّكاحِ حَتّي يَبلُغَ الكِتابُ أَجَلَهُ منع از اجراء عقد نكاح است در ايام عده که مسلما عقد باطل است بلكه اگر دخول نمايد بر زوج ثاني آن زن حرام مؤبد است و اگر دخول واقع نشده باشد عقد در عده بمنزله خواستگاري است چنانچه مفاد اخبار است، و در فقه در كتاب نكاح و طلاق فروع زيادي براي آن متعرض شدهاند و اجمال آن اينست که اگر دخول ننموده عده اول تا زمان انقضاء آن باقي است و اگر دخول واقع شده، با علم بتحريم، دومي عده ندارد چون زناست و اگر از روي جهل بموضوع يا جهل بحكم باشد وطي شبهه است و در اينصورت احوط و اقوي اينست که دو عده نگاه دارد يعني پس از انقضاء عده اول يك عده تمام براي ثاني نگاه دارد و تفصيل آن مربوط بفقه است.
و تعبير از عده بكتاب يا از جهت تشبيه آن بدين مؤجل است که مكتوب ميگردد و يا بمعني فرض قرآن است يعني آن مدتي که در قرآن براي عده فرض شده بپايان برسد.
وَ اعلَمُوا أَنَّ اللّهَ يَعلَمُ ما فِي أَنفُسِكُم فَاحذَرُوهُ تهديد از مخالفت حدود الهي و تجاوز از مرز شريعت است يعني بدانيد که خداوند آنچه در بواطن و ضمائر شماست ميداند بنا بر اينکه از نافرماني او حذر كنيد.
وَ اعلَمُوا أَنَّ اللّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ و نيز بدانيد که اگر توبه كنيد و بخدا بازگشت نمائيد او آمرزنده است و در عقوبت تعجيل نمينمايد
481
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 235)- در این آیه به یکی از احکام مهم زنانی که در عدّه هستند (به تناسب بحثی که در باره عدّه وفات گذشت) اشاره کرده، میفرماید: «گناهی بر شما نیست که از روی کنایه (از زنانی که در عدّه وفات هستند) خواستگاری کنید، و یا در دل تصمیم داشته باشید، خدا میدانست شما به یاد آنها خواهید افتاد، ولی با آنها در تنهایی با صراحت وعده ازدواج نگذارید، مگر این که به طرز شایستهای (با کنایه) اظهار کنید» (وَ لا جُناحَ عَلَیْکُمْ فِیما عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّساءِ أَوْ أَکْنَنْتُمْ فِی أَنْفُسِکُمْ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ سَتَذْکُرُونَهُنَّ وَ لکِنْ لا تُواعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلَّا أَنْ تَقُولُوا قَوْلًا مَعْرُوفاً).
در حقیقت این یک امر طبیعی است که با فوت شوهر، زن به سرنوشت آینده خود فکر میکند و مردانی نیز ممکن است- بخاطر شرایط سهلتر که زنان بیوه دارند- در فکر ازدواج با آنان باشند.
سپس در ادامه آیه میفرماید: « (ولی در هر حال) عقد نکاح را نبندید تا عدّه آنها به سر آید» (وَ لا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّکاحِ حَتَّی یَبْلُغَ الْکِتابُ أَجَلَهُ).
و بطور مسلم اگر کسی در عدّه، عقد ازدواج ببندد باطل است، بلکه اگر آگاهانه این کار را انجام دهد سبب میشود که آن زن برای همیشه نسبت به او حرام گردد.
و به دنبال آن میفرماید: «بدانید خداوند آنچه را در دل دارید میداند، از مخالفت او بپرهیزید و بدانید که خداوند آمرزنده و دارای حلم است» و در مجازات بندگان عجله نمیکند (وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما فِی أَنْفُسِکُمْ فَاحْذَرُوهُ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِیمٌ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم