آیه 139 سوره بقره: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|قُلْ أَتُحَاجُّونَنَا فِي اللَّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ...» ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (←معانی کلمات آیه) |
||
(۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
</tabber> | </tabber> | ||
==معانی کلمات آیه== | ==معانی کلمات آیه== | ||
− | + | تحاجوننا: محاجه به معنى مخاصمه و حجت آوردن است. | |
+ | |||
+ | مخلصون: خلوص به معنى صاف و بى آلودگى، اخلاص به معنى پاك كردن است، مخلص كسى است كه عبادت را مخصوص خدا كند و آن را از هر شرك و آلودگى پاك و خالص گرداند: وَ أَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلَّهِ، نساء/ 146.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref> | ||
== تفسیر آیه == | == تفسیر آیه == | ||
سطر ۱۶۸: | سطر ۱۷۰: | ||
==={{تفسیر الکاشف|سوره=2 |آیه=139}}=== | ==={{تفسیر الکاشف|سوره=2 |آیه=139}}=== | ||
</tabber> | </tabber> | ||
− | |||
==پانویس== | ==پانویس== |
نسخهٔ کنونی تا ۷ ژانویهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۷:۰۲
<<138 | آیه 139 سوره بقره | 140>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
(ای پیغمبر به اهل کتاب) بگو: در مورد خدا شما را با ما چه جای بحث و جدال است؟ در صورتی که او پروردگار ما و شماست و ما مسئول کار خود و شما مسئول کردار خویش هستید، و ماییم که او را از روی خلوص پرستش میکنیم.
بگو: آیا با ما در باره خدا گفتگوی بی منطق و احتجاج نادرست می کنید؟! در حالی که او پروردگار ما و شماست [و همه کارهایش بر وفق حکمت و مصلحت است، و جای گفتگوی بی منطق و احتجاج نادرست نیست]؛ و اعمال ما مربوط به خود ما و اعمال شما مربوط به خود شماست، و ما [در ایمان، اعتقاد، طاعت و عبادت] برای او اخلاص می ورزیم.
بگو: آيا درباره خدا با ما بحث و گفتگو مىكنيد؟ با آنكه او پروردگار ما و پروردگار شماست؛ و كردارهاى ما از آن ما، و كردارهاى شما از آن شماست، و ما براى او اخلاص مىورزيم.
بگو: آيا درباره خدا با ما مجادله مىكنيد؟ او پروردگار ما و شماست. اعمال ما از آنِ ما و اعمال شما از آنِ شماست و ما او را به پاكدلى مىپرستيم.
بگو: «آیا در باره خداوند با ما محاجه میکنید؟! در حالی که او، پروردگار ما و شماست؛ و اعمال ما از آن ما، و اعمال شما از آن شماست؛ و ما او را با اخلاص پرستش میکنیم، (و موحد خالصیم).»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
تحاجوننا: محاجه به معنى مخاصمه و حجت آوردن است.
مخلصون: خلوص به معنى صاف و بى آلودگى، اخلاص به معنى پاك كردن است، مخلص كسى است كه عبادت را مخصوص خدا كند و آن را از هر شرك و آلودگى پاك و خالص گرداند: وَ أَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلَّهِ، نساء/ 146.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«139» قُلْ أَ تُحَاجُّونَنا فِي اللَّهِ وَ هُوَ رَبُّنا وَ رَبُّكُمْ وَ لَنا أَعْمالُنا وَ لَكُمْ أَعْمالُكُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ
(اى پيامبر! به اهل كتاب) بگو: آيا دربارهى خداوند با ما مجادله مىكنيد، در حالى كه او پروردگار ما و شماست و اعمال ما براى ما و اعمال شما از آنِ شماست و ما براى او خالصانه عبادت مىكنيم.
نکته ها
اين آيه، هشدار به اهل كتاب است كه از ادّعاهاى بىدليل دست بردارند. آنها مىگفتند: ما به خدا نزديكتر و يا فرزندان او و يا محبوبان او هستيم. بنىاسرائيل گمان مىكردند كه بايد همهى انبيا از نژاد آنان باشند و بخاطر قديمى بودن دين آنان و كتاب تورات، خودشان را برتر مىدانستند و لطف الهى را فقط مخصوص خودشان دانسته و با اين گمان با مسلمانان محاجّه و گفتگو مىكردند.
پیام ها
1- صاحب اختيار همهى انسانها، خداست. او به همه لطف دارد ومىتواند هر كس را از هر نژادى كه باشد، مورد عنايت خاصّ خود قرار دهد. «هُوَ رَبُّنا وَ رَبُّكُمْ»
2- ملاك قرب به خداوند، عبادت خالصانه ومنزّه دانستن او از شريك است.
«نَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج1، ص: 215
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قُلْ أَ تُحَاجُّونَنا فِي اللَّهِ وَ هُوَ رَبُّنا وَ رَبُّكُمْ وَ لَنا أَعْمالُنا وَ لَكُمْ أَعْمالُكُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ (139)
شأن نزول: يهود و نصارى از تعريضات قرآن دو مرتبه از روى تعصب گفتند: ما را شرف دوستى و محبت خدا ثابت است به او سزاوارتريم از مسلمانان؛ آيه شريفه نازل شد:
قُلْ أَ تُحَاجُّونَنا فِي اللَّهِ: بگو اى پيغمبر در جواب آنان آيا مجادله و مخاصمه مىكنيد ما را در دين خدا و در دعوى اولويت در انتساب حق، وَ هُوَ رَبُّنا وَ رَبُّكُمْ: و حال آنكه ذات سبحانى پروردگار ما آفريدگار شماست و اختصاص نيست او را به قومى دون قومى، پس هر كه از بندگان حكمت و مصلحت باشد، او را رتبه نبوت عطا فرمايد: وَ لَنا أَعْمالُنا: و براى ما است جزاى اعمال ما، وَ لَكُمْ أَعْمالُكُمْ: و براى شما است مكافات اعمال شما.
وَ نَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ. و ما او سبحانه را مخلصانيم در اعتقاد و عمل و موحد هستيم به ايمان و طاعت نه شما، پس خدا به بعث پيغمبر از ميان ما سر افرازى داد ما را.
تنبيه: آيه شريفه اشاره است به آنكه بنده بايد در اعتقادات و عبادات، خلوص نيت را منظور دارد. خالص در لغت عبارت است از چيزى كه تصفيه و پاك باشد و ممزوج به غير نباشد. و عمل خالص آنست كه مجرد باشد قصد
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 270
قربت در او از تمام شوائب، و امر مهم معظمى است. چنانچه در منهج- حذيفه يمانى گويد: از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پرسيدم از اخلاص، فرمود: به توسط جبرئيل از خدا سؤال نمودم فرمود: هو سرّ من سرّى استودعه قلب من احببته من عبادى «1» يعنى اخلاص سرّى است از اسرار من، به وديعه نهم در دل آنكه دوست داشته باشم او را از بندگانم.
در عيون اخبار الرضا عليه السّلام- ابن بابويه به اسناد خود روايت نمود از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام: قال الدّنيا كلّها جهل الّا مواضع العلم و العلم كلّه حجّة الّا ما عمل به و العمل كلّه رياء الّا ما كان مخلصا و الاخلاص على خطر حتّى ينظر العبد بما يختم له «2»: يعنى دنيا تمامش جهل است مگر مواضع علم، و علم هم تماما حجت باشد مگر آنچه عمل شود به آن، و عمل تمامش رياء باشد مگر آنچه خالص باشد، و اخلاص هم مورد خطر است تا به چه خاتمه يابد عمل بنده.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلْ أَ تُحَاجُّونَنا فِي اللَّهِ وَ هُوَ رَبُّنا وَ رَبُّكُمْ وَ لَنا أَعْمالُنا وَ لَكُمْ أَعْمالُكُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ (139)
ترجمه
بگو آيا محاجه مىكنيد با ما در خدا و او است پروردگار ما و پروردگار شما و براى ما است اعمال ما و براى شما است اعمال شما و ما مر او را مخلصانيم..
تفسير
گفتهاند اهل كتاب با مسلمانان محاجه مينمودند به اين كه ما از قديم داراى دين و كتاب بوديم و انبيا همه از ما بودند اگر پيغمبرى مبعوث شود بايد از ما باشد نه از اعراب مكه كه بت پرست بوده و هستند لذا خداوند جواب آنها را باين تقريب بيان فرموده است كه مجادله در امر و اختيار خداوند سزاوار نيست البته خدائى كه پروردگار ما و شما است و نسبت آن بتمام قبائل و صاحبان اديان يكى است هر كس را از هر قبيله شايسته خلعت رسالت ميداند انتخاب ميفرمايد و ميزان قرب بندگان بخدا عمل آنها و شرط عمل اخلاص است و ما موحد و مخلصيم در اعمال و شما مشرك پس ما اولى هستيم باختيار خداوند پيغمبر خود را از بين ما.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قُل أَ تُحَاجُّونَنا فِي اللّهِ وَ هُوَ رَبُّنا وَ رَبُّكُم وَ لَنا أَعمالُنا وَ لَكُم أَعمالُكُم وَ نَحنُ لَهُ مُخلِصُونَ (139)
(بگو آيا با ما احتجاج ميكنيد درباره خدا و حال آنكه پروردگار ما و شماست و نتيجه اعمال ما براي ما و نتيجه اعمال شما براي شماست و ما نسبت باو اخلاص دارندگانيم) أَ تُحَاجُّونَنا محاجة و احتجاج بمعني استدلال متخاصمين و حجت آوردن بر اثبات حقانيت خود و ابطال ديگر است، يعني هر يك از دو خصم بر ديگري اقامه دليل بنمايد و ظاهرا خطاب بيهود و نصاري است که نسبت بقرب بخدا ادعاهايي داشته و باصطلاح آنها را دليل بر قرب خود بخدا ميدانند چنانچه شمه از آنها ذكر شد مثل اينكه گفتند نَحنُ أَبناءُ اللّهِ وَ أَحِبّاؤُهُ«1» و يا گفتند لَن يَدخُلَ الجَنَّةَ إِلّا مَن كانَ هُوداً أَو نَصاري«2» و گفتند لَن تَمَسَّنَا النّارُ إِلّا أَيّاماً مَعدُودَةً«3» و يا اينكه بر ما منّ و سلوي نازل شد و بسياري از انبياء از بني اسرائيل بودند و امثال اينها.
1- سوره المائده آيه 21
2- سوره بقره آيه 10
3- سوره بقره آيه 74
جلد 2 - صفحه 220
و يا آنچه نصاري درباره مسيح و نزول روح القدس بر مريم و بدون پدر بودن مسيح و زنده كردن مردگان و شفا دادن بيماران و زنده شدن او پس از مصلوب و مدفون شدن و بآسمان رفتن و نحو اينها گفتند.
ولي با اينکه وصف آيه همه مذاهب باطله را شامل ميشود و مورد مخصص آيه نميگردد.
فِي اللّهِ يعني در انتساب بخدا و مقام قرب باو، وَ هُوَ رَبُّنا وَ رَبُّكُم يعني از جهت انتساب بپروردگار همه مساوي و يكسانيم زيرا او آفريدگار و پروردگار همه و حيات و روزي دهنده بهمه است و جمله مخلوقات از كوچك و بزرگ، از ذره اتم تا بزرگترين كرات جوي و از عقل مجرد تا هيولاي محض در جنب قدرت او مساوي بوده و همه دست نياز بدرگاه بينياز او دراز نموده و محتاج افاضه او ميباشند، بنا بر اينکه از جهت انتساب فرقي بين مخلوقات نيست وَ لَنا أَعمالُنا وَ لَكُم أَعمالُكُم يعني هر كسي جزاي عمل خود را ميبيند اگر خوبي كند نتيجهاش عايد خودش ميگردد و اگر بدي نمايد نكبتش دامنگير خودش ميشود (النّاس مجزيون باعمالهم ان خيرا فخير و ان شرا فشر) وَ نَحنُ لَهُ مُخلِصُونَ يعني امتياز ما بر شما اهل كتاب اينست که ما شريك و عديلي براي خدا قائل نيستيم و در مقام عبادت نسبت باو خالص بوده جز او را پرستش نميكنيم و با صداي بلند فرياد ميزنيم لا اله الا اللّه و نه تنها در مقام عبادت شريك براي خدا قرار نميدهيم بلكه در مقام ذات و صفات و افعال موحّد بوده جز او كسي را واجب الوجود و قديم ندانسته و صفات او را عين ذات او دانسته و مؤثري در عالم سواي او نميدانيم، بر خلاف شما که كتب مقدسهتان پر از كلمات و سخنان شرك و كفر آميز بوده و شما يهود مدت بسياري در شرك و بت پرستي بسر برده و شما نصاري مسيح را خدا و پسر خدا دانسته و باسم او و روح القدس و اب تعميد ميدهيد
221
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 139)- و از آنجا که یهود و غیر آنها گاه با مسلمانان به محاجه و گفتگو بر میخاستند و میگفتند: تمام پیامبران از میان جمعیت ما برخاسته، و دین ما قدیمیترین ادیان و کتاب ما کهنترین کتب آسمانی است، اگر محمد نیز پیامبر بود باید از میان ما مبعوث شده باشد! قرآن خط بطلان به روی همه این پندارها کشیده، نخست به پیامبر میگوید:
«به آنها بگو: آیا در باره خداوند با ما گفتگو میکنید؟ در حالی که او پروردگار ما
ج1، ص128
و پروردگار شما است» (قُلْ أَ تُحَاجُّونَنا فِی اللَّهِ وَ هُوَ رَبُّنا وَ رَبُّکُمْ).
این را نیز بدانید که «ما در گرو اعمال خویشیم و شما هم در گرو اعمال خود» و هیچ امتیازی برای هیچ کس جز در پرتو اعمالش نمیباشد) (وَ لَنا أَعْمالُنا وَ لَکُمْ أَعْمالُکُمْ).
با این تفاوت که «ما با اخلاص او را پرستش میکنیم و موحد خالصیم» اما بسیاری از شما توحید را به شرک آلوده کردهاند (وَ نَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم