آیه 32 سوره کهف: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|۞ وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا رَجُلَيْنِ جَعَلْنَا لِأَحَدِهِمَا...» ایجاد کرد)
 
(تفسیر آیه)
سطر ۵۳: سطر ۵۳:
  
 
(اى پيامبر!) براى آنان (سرگذشت) دو مردى را مثَل بزن كه براى يكى از آن دو، دو باغ انگور قرار داديم و دور آنها را با نخل پوشانديم و ميان آن دو باغ را كشتزار قرار داديم.
 
(اى پيامبر!) براى آنان (سرگذشت) دو مردى را مثَل بزن كه براى يكى از آن دو، دو باغ انگور قرار داديم و دور آنها را با نخل پوشانديم و ميان آن دو باغ را كشتزار قرار داديم.
}}
 
  
|-|
+
كِلْتَا الْجَنَّتَيْنِ آتَتْ أُكُلَها وَ لَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَيْئاً وَ فَجَّرْنا خِلالَهُما نَهَراً «33»
اثنی عشری=
+
 
 +
هر دو باغ، محصول خود را داد و چيزى از آن نكاست و ميان آن دو، نهرى روان ساختيم.
 +
 
 +
===نکته ها===
 +
 
 +
«اكُل» به معناى محصول و ميوه‌ى قابل مصرف وخوردنى است.
 +
 
 +
از اين آيات مى‌توان اصول باغدارى يا احداث باغهاى نمونه و دلربا را استفاده كرد، كه عبارت است از:
 +
 
 +
الف: درختان كوتاه در وسط «أَعْنابٍ» و درختان بلند در اطراف باغ باشد. «نخل»
 +
 
 +
ب: باغها با هم فاصله داشته و اطرافشان باز باشد. «جَعَلْنا بَيْنَهُما»
 +
 
 +
ج: زمين‌هايى كه در فاصله ميان باغهاست كشت شده باشد. «بَيْنَهُما زَرْعاً»
 +
 
 +
د: ميان باغها آب جارى باشد. «فَجَّرْنا خِلالَهُما»
 +
 
 +
ه: باغها سست و ضعيف و آفت‌زا نباشد. «لَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَيْئاً»
 +
 
 +
بنابراين بهترين منظره، از باغهاى انگور گوناگون، «أَعْنابٍ» وانگور و خرما در كنار هم، «أَعْنابٍ‌ و نخل» وانواع كشت‌ها، «زَرْعاً» وكِشتى كه در اطرافش درخت باشد، «حَفَفْناهُما»
 +
 
 +
جلد 5 - صفحه 169
 +
 
 +
و آبها از زير درختان و كنار مزرعه جارى باشد، «فَجَّرْنا خِلالَهُما نَهَراً» پديد مى‌آيد.
 +
 
 +
اين آيات، گويا پاسخى به درخواست كفّار سرمايه‌دار است كه مى‌خواستند پيامبر، فقرا را از دور خويش براند تا آنان به گرد حضرت آمده و ايمان آورند، خداوند در پاسخ آنان مى‌فرمايد:
  
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
+
نه فقر نشانه‌ى ذلّت است و نه ثروت نشانه‌ى عزّت انسان. چنانكه در آيه 28 نيز به پيامبرش فرمود: وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ‌ ...
  
{{نمایش فشرده تفسیر|
+
===پیام ها===
  
 +
1- از ساده‌ترين، فطرى‌ترين و عمومى‌ترين شيوه‌هاى انتقال مطلب، استفاده از تمثيل و ضرب‌المثل است. «وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا»
  
وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلاً رَجُلَيْنِ جَعَلْنا لِأَحَدِهِما جَنَّتَيْنِ مِنْ أَعْنابٍ وَ حَفَفْناهُما بِنَخْلٍ وَ جَعَلْنا بَيْنَهُما زَرْعاً (32)
+
2- تفاوت فقر و غناى انسان، از جانب خداوند حكيم است. جَعَلْنا لِأَحَدِهِما ...
  
بعد از آن براى مؤمنان حق‌شناس و عاصيان ناسپاس، بيان مثلى را فرمايد:
+
3- كشاورز حقيقى خداست، نه انسان. «حففنا فَجَّرْنا جَعَلْنا»
 +
}}
  
وَ اضْرِبْ لَهُمْ‌: و بيان نما اى پيغمبر براى مؤمنان و كافران. مَثَلًا رَجُلَيْنِ‌:
+
|-|
 +
اثنی عشری=
  
مثل دو مرد را كه برادر بودند از بنى اسرائيل يكى «يهودا» نام و ديگرى «فطرس» اولى مؤمن و دومى كافر بود. هشت هزار دينار از پدرشان بديشان به ميراث رسيد، هر يك چهار هزار تصرف كردند. كافر بدان ضياع و عقار و اثاث البيت خريد، و مؤمن همه را در خير صرف نمود.
+
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
  
عطاى خراسانى نقل نموده كه: برادر كافر به هزار دينار خانه خريد. برادر مؤمن گفت: بار خدايا، برادر كافر در دنيا خانه‌اى خريد، من از تو بهشت را به هزار دينار مى‌خرم، پس هزار دينار صدقه داد. برادرش هزار دينار اسباب خانه خريد، گفت: من هم هزار دينار خرج اسباب خانه آخرت نمايم، آن را صدقه داد. برادرش هزار دينار آب و ملك خريد، گفت: من هم بستان بهشتى مى‌خرم، آن را نيز صدقه داد. برادرش هزار ديگر زن گرفت، او گفت: من هم حوريه را تزويج نمودم، پس هر چه داشت تصدق داد. خداوند، حال اين دو برادر را براى عبرت و تنبه امّت حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله اخبار مى‌فرمايد كه: جَعَلْنا لِأَحَدِهِما: قرار داديم مر يكى از آن دو برادر را كه فطرس باشد جَنَّتَيْنِ مِنْ أَعْنابٍ‌: دو بوستان از تاكهاى انگور، وَ حَفَفْناهُما بِنَخْلٍ‌: و
+
{{نمایش فشرده تفسیر|
  
جلد 8 - صفحه 51
+
كِلْتَا الْجَنَّتَيْنِ آتَتْ أُكُلَها وَ لَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَيْئاً وَ فَجَّرْنا خِلالَهُما نَهَراً (33)
  
محفوف گردانيديم آن را به خرما، يعنى درخت خرما گرداگرد آن درآورديم. وَ جَعَلْنا بَيْنَهُما زَرْعاً: و قرار داديم ميان آن دو باغ كشتزارى تا آن موضع جامع قوتها و ميوه‌جات باشد و متواصل العماره به شكلى نيكو و ترتيبى منظم جلوه‌گر آمدى.
+
كِلْتَا الْجَنَّتَيْنِ آتَتْ أُكُلَها: آن دو باغ بدادى ميوه و محصول خود را بتمامى. وَ لَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَيْئاً: و ستم نكردى، يعنى كم نساختى از ميوه معهود چيزى را، يعنى بر خلاف عادت كه ميوه سالى تمام آيد و سالى ناقص، اين تاكستان و نخلستان هميشه ميوه‌جاتش تمام آمدى و كم و كاستى در آن راه نيافتى. وَ فَجَّرْنا خِلالَهُما نَهَراً: و روان ساختيم ميان هر دو بوستان نهر آب تا شرب و آبيارى آن دائمى باشد.
  
  
سطر ۱۲۸: سطر ۱۵۵:
 
===برگزیده تفسیر نمونه===
 
===برگزیده تفسیر نمونه===
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
(آیه 32)- ترسیمی از موضع مستکبران در برابر مستضعفان: در آیات گذشته دیدیم که چگونه دنیا پرستان سعی دارند در همه چیز از آن مردان حق که تهی دستند فاصله بگیرند، و سر انجام کارشان را در جهان دیگر نیز خواندیم.
+
(آیه 33)- «هر دو باغ میوه آورده بود (میوه‌های فراوان) و چیزی فرو گذار نکرده بود» (کِلْتَا الْجَنَّتَیْنِ آتَتْ أُکُلَها وَ لَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَیْئاً).
 
 
در اینجا با اشاره به سر گذشت دو دوست یا دو برادر که هر کدام الگویی برای یکی از این دو گروه بوده‌اند طرز تفکر و گفتار و کردار و موضع این دو گروه را مشخص می‌کند.
 
  
نخست می‌گوید: ای پیامبر! «برای آنها مثالی بزن: آن دو مرد، که برای یکی از آنان دو باغ از انواع انگورها قرار دادیم، و گردا گرد آن دو (باغ) را با درختان نخل پوشاندیم و در میانشان زراعت پر برکتی قرار دادیم» (وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا رَجُلَیْنِ جَعَلْنا لِأَحَدِهِما جَنَّتَیْنِ مِنْ أَعْنابٍ وَ حَفَفْناهُما بِنَخْلٍ وَ جَعَلْنا بَیْنَهُما زَرْعاً).
+
از همه مهمتر آب که مایه حیات همه چیز مخصوصا باغ و زراعت است، به حد کافی در دسترس آنها بود چرا که: «میان آن دو (باغ) نهر بزرگی جاری ساخته بودیم» (وَ فَجَّرْنا خِلالَهُما نَهَراً).
 
}}
 
}}
 
|-|
 
|-|
سطر ۱۴۰: سطر ۱۶۵:
  
 
==تفسیر های فارسی==
 
==تفسیر های فارسی==
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=18 |آیه=32}}===
+
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=18 |آیه=33}}===
==={{تفسیر خسروی|سوره=18 |آیه=32}}===
+
==={{تفسیر خسروی|سوره=18 |آیه=33}}===
==={{تفسیر عاملی|سوره=18 |آیه=32}}===
+
==={{تفسیر عاملی|سوره=18 |آیه=33}}===
==={{تفسیر جامع|سوره=18 |آیه=32}}===
+
==={{تفسیر جامع|سوره=18 |آیه=33}}===
  
 
==تفسیر های عربی==
 
==تفسیر های عربی==
==={{تفسیر المیزان|سوره=18 |آیه=32}}===
+
==={{تفسیر المیزان|سوره=18 |آیه=33}}===
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=18 |آیه=32}}===
+
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=18 |آیه=33}}===
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=18 |آیه=32}}===
+
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=18 |آیه=33}}===
==={{تفسیر الصافی|سوره=18 |آیه=32}}===
+
==={{تفسیر الصافی|سوره=18 |آیه=33}}===
==={{تفسیر الکاشف|سوره=18 |آیه=32}}===
+
==={{تفسیر الکاشف|سوره=18 |آیه=33}}===
 
</tabber>
 
</tabber>
  

نسخهٔ ‏۱۲ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۰۱

مشاهده آیه در سوره

۞ وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا رَجُلَيْنِ جَعَلْنَا لِأَحَدِهِمَا جَنَّتَيْنِ مِنْ أَعْنَابٍ وَحَفَفْنَاهُمَا بِنَخْلٍ وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمَا زَرْعًا

مشاهده آیه در سوره


<<31 آیه 32 سوره کهف 33>>
سوره : سوره کهف (18)
جزء : 15
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و دو مرد (مؤمن و کافر) را برای امت مثل آر که به یکی از آنها دو باغ انگور دادیم و به نخل خرما اطرافش را پوشاندیم و عرصه میان آنها را کشتزار (برای گندم و سایر حبوبات) قرار دادیم.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Draw for them the parable of two men for each of whom We had made two gardens of vines, and We had surrounded them with date palms, and placed crops between them.

معانی کلمات آیه

«رَجُلَیْنِ»: دو مرد. مراد یک فرد کافر ثروتمند، و یک فرد مؤمن فقیر است. در ضرب‌المثل هم ضرورت ندارد نام افراد مشخّص شود. (رَجُلَیْنِ) بدل (مَثَلاً) است. «حَفَفْنَا»: دور زده بودیم. احاطه کرده بودیم.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا رَجُلَيْنِ جَعَلْنا لِأَحَدِهِما جَنَّتَيْنِ مِنْ أَعْنابٍ وَ حَفَفْناهُما بِنَخْلٍ وَ جَعَلْنا بَيْنَهُما زَرْعاً «32»

(اى پيامبر!) براى آنان (سرگذشت) دو مردى را مثَل بزن كه براى يكى از آن دو، دو باغ انگور قرار داديم و دور آنها را با نخل پوشانديم و ميان آن دو باغ را كشتزار قرار داديم.

كِلْتَا الْجَنَّتَيْنِ آتَتْ أُكُلَها وَ لَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَيْئاً وَ فَجَّرْنا خِلالَهُما نَهَراً «33»

هر دو باغ، محصول خود را داد و چيزى از آن نكاست و ميان آن دو، نهرى روان ساختيم.

نکته ها

«اكُل» به معناى محصول و ميوه‌ى قابل مصرف وخوردنى است.

از اين آيات مى‌توان اصول باغدارى يا احداث باغهاى نمونه و دلربا را استفاده كرد، كه عبارت است از:

الف: درختان كوتاه در وسط «أَعْنابٍ» و درختان بلند در اطراف باغ باشد. «نخل»

ب: باغها با هم فاصله داشته و اطرافشان باز باشد. «جَعَلْنا بَيْنَهُما»

ج: زمين‌هايى كه در فاصله ميان باغهاست كشت شده باشد. «بَيْنَهُما زَرْعاً»

د: ميان باغها آب جارى باشد. «فَجَّرْنا خِلالَهُما»

ه: باغها سست و ضعيف و آفت‌زا نباشد. «لَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَيْئاً»

بنابراين بهترين منظره، از باغهاى انگور گوناگون، «أَعْنابٍ» وانگور و خرما در كنار هم، «أَعْنابٍ‌ و نخل» وانواع كشت‌ها، «زَرْعاً» وكِشتى كه در اطرافش درخت باشد، «حَفَفْناهُما»

جلد 5 - صفحه 169

و آبها از زير درختان و كنار مزرعه جارى باشد، «فَجَّرْنا خِلالَهُما نَهَراً» پديد مى‌آيد.

اين آيات، گويا پاسخى به درخواست كفّار سرمايه‌دار است كه مى‌خواستند پيامبر، فقرا را از دور خويش براند تا آنان به گرد حضرت آمده و ايمان آورند، خداوند در پاسخ آنان مى‌فرمايد:

نه فقر نشانه‌ى ذلّت است و نه ثروت نشانه‌ى عزّت انسان. چنانكه در آيه 28 نيز به پيامبرش فرمود: وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ‌ ...

پیام ها

1- از ساده‌ترين، فطرى‌ترين و عمومى‌ترين شيوه‌هاى انتقال مطلب، استفاده از تمثيل و ضرب‌المثل است. «وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا»

2- تفاوت فقر و غناى انسان، از جانب خداوند حكيم است. جَعَلْنا لِأَحَدِهِما ...

3- كشاورز حقيقى خداست، نه انسان. «حففنا فَجَّرْنا جَعَلْنا»

پانویس

منابع