علی بن عیسی اربلی: تفاوت بین نسخهها
Majid kamali (بحث | مشارکتها) جز (صفحهای جدید حاوی 'علی بن عیسی اِربِلی شیدای اهل بیت اربلی در اوایل قرن هفتم هجری در شهر اربل<ref> ...' ایجاد کرد) |
(اضافه کردن رده) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | {{بخشی از یک کتاب}} | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | از | + | '''منبع:''' تلخيص از كتاب گلشن ابرار، جلد 5، صفحه 62 |
− | + | '''نویسنده:''' عبدالكريم پاك نيا | |
− | علی بن عیسی | + | ==علی بن عیسی اِربِلی== |
− | + | '''شیدای اهل بیت''' | |
− | + | اربلی در اوایل قرن هفتم هجری در شهر اربل<ref> اربل یکی از شهرهای شمالی [[عراق]] در نزدیک موصل و منطقه ای کردنشین است و امروزه اربیل گفته می شود و مرکز استانی به همین عنوان است.</ref> به دنیا آمد. او بعد از اتمام تحصیلات و کسب علوم رایج عصر خویش در نزد اساتید فن و نخبگان آن دوران به ترویج فرهنگ اسلام پرداخت. وی در فن نگارش و شعر و ادب، مورد توجه عالمان دانش دوست و حاکمان عالم پرور قرار گرفت. در دوران جوانی و اواخر خلافت حکمرانان [[بنی عباس]] در زادگاه خویش به فن کتابت و نویسندگی اشتغال داشت و بعد از آن که هلاکوخان مغول بر شهرهای اسلامی، از جمله [[بغداد]] استیلا یافت و حکومت بغداد به دست خاندان باکفایت و دانش دوست جوینی افتاد، علی بن عیسی اربلی نیز به آنان پیوست و تا اواخر عمر در «دیوان انشاء» (اداره اسناد رسمی و مکاتبات دولتی) با آنان به ویژه عطاء الملک جوینی معروف به علاءالدین همکاری نزدیک داشت. | |
− | + | اربلی در دوران زندگی خویش با دانشمندان بزرگ اسلامی همچون [[خواجه نصیرالدین طوسی]]، [[سید رضی الدین علی بن موسی بن طاووس]]، [[یوسف بن مطهر حلی]] (پدر [[علامه حلی]]) و [[حسن بن یوسف بن مطهر حلی]] (علامه حلی) معاصر و مرتبط بود. وی همچنین مورد توجه مردان سیاست و وزارت در عصر خود از جمله [[ابن علقمی]]<ref> ابوطالب مؤیدالدین محمد بن علقمی آخرین وزیر دولت [[بنی عباس]] بود. وی 14 سال در سمت وزارت به [[جامعه اسلامی]] به ویژه شیعیان خدمات شایان نمود. او سیاستمداری شیعی مذهب، [[عدالت]] پرور، فرهنگ دوست، اهل تحقیق و تفکر، خوشنویس و مروج علم و مکتب بود. وی در سال 657 ـ یک سال بعد از فتح بغداد توسط هلاکوخان مغول ـ در همان شهر درگذشت.</ref> وزیر دانش دوست و شیعه اواخر حکومت [[عباسیان]]، عطاملک جوینی و برادرش شمس الدین بوده است. | |
− | + | از متون تاریخی برمی آید که پدر وی امیر فخرالدین ابوالفتح اربلی مدتی حکومت اربل را عهده دار بوده است. اربلی در علوم مختلف اسلامی همچون [[حدیث]]، [[تاریخ]]، [[رجال]]، [[فقه]] و عقاید صاحب نظر و از نظریه پردازان سیاست آن روز بوده و فکر و تدبیر و انشاء و قلم وی در اتخاذ تصمیم های سیاستمداران عصر تأثیر فراوان داشته است. | |
− | + | '''اساتید و مشایخ''' | |
− | + | علی بن عیسی اربلی در طول زندگی خویش از دانشمندان برجسته اسلامی اعم از شیعه و سنی بهره های فراوان برده است که برخی از آنان عبارتند از: | |
− | + | * 1. رضی الدین سید [[علی بن طاووس]]. | |
− | + | ||
− | + | * 2. سید جلال الدین علی بن عبدالحمید بن [[فخار موسوی]]. | |
− | + | ||
− | 3. | + | * 3. تاج الدین ابوطالب [[علی بن انجب]]. |
− | + | ||
− | + | * 4. حافظ ابوعبدالله [[محمد گنجی شافعی]]. | |
− | + | ||
− | + | * 5. کمال الدین ابوالحسن [[علی بن وضاح]]. | |
− | + | * 6. شیخ رشیدالدین ابوعبدالله محمد بن ابی القاسم. | |
− | + | '''شاگردان و راویان''' | |
− | + | علی بن عیسی اربلی، افزون بر تألیفات ارزشمند و خدمات شایان توجه فرهنگی و اجتماعی برای جوامع اسلامی، اندوخته های علمی و پژوهش های خود را ـ که محصول سال ها اندیشه و تفکر و زحمات شبانه روزی وی بود ـ بر عده ای از انسان های مستعد و اندیشمند عرضه نمود، برخی از آنان عبارتند از: | |
− | + | * 1. مجدالدین ابوالفضل بن یحیی بن علی طیبی. | |
− | + | * 2. جمال الدین حسن بن یوسف بن مطهر حلی. | |
− | + | * 3. شیخ رضی الدین علی بن یوسف بن مطهر. | |
− | + | * 4. سید شمس الدین محمد بن فضل علوی حسنی. | |
− | + | * 5. شیخ تقی الدین بن ابراهیم بن محمد بن سالم. | |
− | + | * 6. تاج الدین محمد بن علی اربلی. | |
− | + | * 7. عمادالدین عبدالله بن محمد مکی. | |
− | + | * 8. شرف الدین احمد بن عثمان نصیبی. | |
− | + | * 9. شرف الدین احمد بن تاج الدین محمد. | |
− | + | * 10. عزالدین ابوعلی حسن بن ابی الهیجاء اربلی. | |
− | + | * 11. تاج الدین ابوالفتح بن حسین بن ابی بکر اربلی. | |
− | + | * 12. امین الدین عبدالرحمن بن علی بن ابی الحسن جزری. | |
− | + | * 13. حسن بن اسحاق بن ابراهیم بن عباس موصلی. | |
− | + | * 14. محمود بن علی بن ابی القاسم. | |
− | + | * 15. عبدالرزاق بن الفوطی. | |
− | + | * 16. شیخ عیسی بن محمد بن علی. | |
− | + | '''تألیفات''' | |
− | + | علامه اربلی ذخیره های علمی و نتیجه تفکرات و تلاش های فرهنگی خود را در قالب کتاب های مفید و مشتاقان [[علم]]، [[فرهنگ]]، [[ادب]]، [[حدیث]] و تاریخ عرضه کرده که متأسفانه تعداد محدودی از آثار وی بدست ما رسیده است و آنان عبارتند از: | |
− | + | * 1. المقامات. | |
− | + | * 2. رساله الطیف یا طیف الانشاء. | |
− | + | * 3. دیوان اشعار. | |
− | + | * 4. کشف الغمه فی معرفه الائمه. | |
− | + | رساله ها و مقاله های دیگری نیز از وی به جای مانده که در اثر حوادث مختلف از دسترس جویندگان علم و فرهنگ به دور مانده است. | |
− | + | '''نگانی به کشف الغمه فی معرفه الائمه''' | |
− | + | کتاب کشف الغمه چنان که از نامش پیداست در موضوع آشنایی با زندگی و شخصیت پیشوایان معصوم علیهم السلام نگارش یافته و در حقیقت یک دوره [[امام شناسی]] و مجموعه ای مستند و متقن در فضائل و مناقب [[اهل بیت]] علیهم السلام و یکی از مهمترین منابع شیعی در این موضوع است. | |
− | + | متفکر نامدار شیعه، علی بن عیسی اربلی در این کتاب با قلمی شیوا و عباراتی سهل و آسان به تشریح اعتقادات و اندیشه های کلامی شیعه می پردازد. او با طرح مسائلی همچون ضرورت امامت، تبیین جایگاه آن در [[جامعه اسلامی]]، نکته های مهم تاریخی، فضائل و مناقب، علت شهادت هر یک از [[ائمه اطهار]] علیهم السلام، فرزندان، سخنان آن بزرگان و ناگفته های بسیاری را برای مخاطبان موافق و مخالف خود روشن می سازد. | |
− | + | '''ندای تقریب''' | |
− | + | از مهمترین شیوه های اربلی در تنظیم و ترتیب «[[کشف الغمه]]»، احترام به آرا و افکار اهل تسنن و تقدیم منابع آنان ـ در استنادات فضائل و مناقب اهل بیت علیهم السلام ـ بر روایات شیعی است و این جهت در پذیرش کتاب و محتوای آن برای [[اهل سنت]] دارای اهمیت ویژه ای است. | |
− | اربلی به | + | [[علامه شعرانی]] در این مورد می گوید: «کتاب کشف الغمه چون اخبار عامه و خاصه است در مناقب [[ائمه اثنی عشر]] علیهم السلام و عبارات آن در غایت فصاحت و مشتمل بر اشعار نیکو (است)؛ و از آن چه بر طبع گران آید و ذوق سلیم را ناگوار باشد و از اخبار بی اسناد و از توهین و سب نسبت به علمای عامه و لعن و طعن آنان خالی است و بسیار از آن ها به تبجیل و تکریم نام می برد مثلا صدیقی الفاضل فلان الحنبلی و یگانه روزگار در فضل و علم ابوعثمان جاحظ...». |
+ | |||
+ | '''سخنی با علمای اهل سنت''' | ||
+ | |||
+ | اربلی هنگامی که برای تنظیم و تکمیل «کشف الغمه» به منابع اهل سنت مراجعه می کند، به غیر از مناقب و فضائل حضرت [[امام علی]] علیه السلام و [[امام حسن]] و [[امام حسین]] علیهما السلام، در مورد سایر [[ائمه اطهار]] علیهم السلام با کمبود مطلب مواجه می شود. او متوجه می گردد که آگاهان آنان نیز در این مورد سهل انگاری کرده اند به این جهت با ابراز شگفتی و اظهار تأسف از این همه بی مهری نسبت به ائمه هدی علیهم السلام می گوید: | ||
+ | |||
+ | «چگونه از منظر دانشمندان اهل سنت نام، یاد، شرح حال، سخنان و حسب و نسب آن گرامیان پوشیده مانده است؟! در حالی (که) آنان در طول تاریخ تلاش می کرده اند اسامی و سخنان ناقلین اخبار و اشعار و امثال را در کتاب های مفصل خود بگنجانند حتی نام و گفتار و حرکات مجانین، آوازه خوان ها، لطیفه گویان، افسانه پردازان، بذله گویان و سایر صنف های عرب در متن تألیفات و تواریخ قید شده است؛ تا آن جا که از افرادی که فقط یک بیت شعر و یا یک ضرب المثل گفته(اند)؛ به توضیح و تفصیل سخن رانده اند و در مورد آشنایی با ابعاد و نسبت اصوات آوازه خوانان و مغنیان به بحث نشسته اند؛ اما بسی شگفتی و تأسف است که مؤلفین و قلم پردازانی که به آن همه حرص و ولع این حوادث و نکات غیرمهم را ثبت کرده اند در مورد طایفه ای از عرب که جد آنان [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله و سلم، پدرشان وصی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مادر آنان [[حضرت فاطمه]] علیهاالسلام و مادر بزرگشان [[حضرت خدیجه]] علیهاالسلام و دایی های آنان طیب، طاهر و قاسم و عمویشان [[جعفر طیار]] است و قرآن به پاکی و طهارت آنان شهادت داده و رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بر دوستی و مودت آنان تشویق و امر کرده است، هیچ سخنی قابل عرضه به میان نمی آورند. | ||
+ | |||
+ | من به چشم خود مشاهده کردم که در زمان ما قضات و مدرسین آنان زیارت امام موسی بن جعفر علیه السلام را نمی پسندیدند و برای ما جایز نمی شمردند و هرگاه ما همراه آنان بودیم و در سر راه به [[زیارت]] آن حضرت مشرف می شدیم آنان در بیرون توقف کرده و بعد با ما مراجعه می کردند. این در حالی بود که خود آنان به زیارت قبول صوفیه و برخی قبور ناشناخته می رفتند. ما به خداوند متعال از هواهای نفسانی پناه می بریم».<ref> [[کشف الغمه]]، ج 1، ص 5.</ref> | ||
+ | |||
+ | '''اربلی از منظر دانشمندان''' | ||
+ | |||
+ | '''<I>1. شیخ حر عاملی:</I>''' | ||
+ | |||
+ | علی بن عیسی اربلی دانشمندی فاضل و [[حدیث]] نگاری مورد اعتماد، شاعری ادیب و نوسنده ای متعهد و دارای فضائل اخلاقی و خصلت های پسندیده است. از تألیفات وی می توان به کتاب پرارج «کشف الغمه فی معرفه الائمه» اشاره کرد که در موضوع خود کامل و نیکو نگاشته شده است. وی این کتاب را در شب 21 ماه [[رمضان]]، [[شب قدر]]، در سال (687) به پایان برده است. اربلی بیشتر اشعار خود را به مدح و ستایش [[اهل بیت]] و [[ائمه اطهار]] علیهم السلام اختصاص داده است.<ref> أمل الآمل، ج 2، ص 194.</ref> | ||
− | + | '''<I>2. علامه امینی صاحب الغدیر:</I>''' | |
− | اربلی در | + | اربلی یکی از دانشمندان و نابغ کم نظیر جهان اسلام است که با داشتن دانش سرشار و معلومات چشم گیرش در قرن هفتم هجری درخشید، او در زمره بزرگترین علمای علم ادب پیش از خود قرار دارد با این حال او یکی از سیاست پردازان عصر درخشان خود بود چنان که حقیقت [[فقه]] و حدیث نیز توسط وی آشکار گردید و سنگرهای مذهب (به) وسیله او حمایت شد و کتاب ارزنده اش «کشف الغمه» بهترین اثری است که درباره تاریخ پیشوایان دین، نشان دادن فضائل آنان و دفاع از حریم شان و دعوت به سوی آنان نوشته شده است. این کتاب دلیل قاطع بر دانش زیاد، مهارت در حدیث، ثبات در مذهب، نبوغ در ادب و مهارت در شعر این دانشمند تواناست.<ref> همان، ص 446.</ref> |
− | + | '''اندیشه های ناب''' | |
− | + | اربلی به عنوان اندیشمند اسلامی دارای تفکرات و اندیشه های ارزشمندی بود. وی به خاطر برخورداری از افکاری والا در میان دانشمندان اسلامی از مقام و منزلت ویژه ای برخوردار است. در این جا به برخی از اندیشه های وی اشاره می کنیم: | |
− | + | '''<I>شیدای اهل بیت</I>''' | |
− | + | اربلی در فرصت های مناسب در کتاب کشف الغمه گاهی با نظم و زمانی با عبارت های شیوا، عشق و علاقه خود را به اهل بیت [[عصمت]] علیهم السلام ابراز می دارد. او در ضمن شرح حال [[امام حسین]] علیه السلام می نویسد: | |
− | + | [[سوگوار امام حسین]] علیه السلام: علی بن عیسی در موارد متعددی حزن و اندوه خود را از حوادث غم بار [[کربلا]] اظهار می دارد و حتی گاهی تحمل خود را از شنیدن و نقل مصیبت های حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام از دست می دهد. او می گوید: «گاهی شنیدن این اوضاع و احوال شدیداً دل مرا به درد می آورد و نمی توانم این مصائب را آن چنان که رخ داده بنگارم. من سالهاست که در [[روز عاشورا]] و در مجالس عزاداری برخی از این مصائب و روضه ها را نمی توانم گوش کرده و تحمل نمایم و از شدت ناراحتی بر آن چه که بر آن حضرت و اهل بیت علیهم السلام وی گذشته است، گاهی مشرف به هلاکت می شوم و تا آن جا که می توانم بر آن حضرت و اهل بیتش گریه می کنم و بر قاتلان و دشمنانشان لعن و نفرین می فرستم. اما حزن و اندوه من با این ها تسکین نمی یابد و در مصیبت آن جناب نمی توانم آرامش حقیقی خود را بازیابم.»<ref> همان، ج 2، ص 64.</ref> | |
− | + | '''<I>سیاستمدار متدین</I>''' | |
− | + | اربلی بعد از واقعه موصل و تصرف این شهر توسل مغول، به [[بغداد]] هجرت کرد و با [[خاندان جوینی]] همکاری نزدیک داشت؛ و با استفاده از قدرت سیاسی و اقتصادی، در ترویج دین مبین [[اسلام]] و تعظیم عالمان دین و نشر ادب و فضائل و ترمیم خرابی های مغول از هیچ کوششی فروگذاری نکرد. وی با علاء الدین جوینی<ref> عطا ملک جوینی، ملقب به علاءالدین صاحب دیوان (623 ـ 681) از رجال و مورخان معروف اوائل دوره مغول است. وی در سال 654 توسط امیر ارغون به هلاکو معرفی و نزد او تقرب یافت. پس از فوت هلاکو وی و برادرش شمس الدین (صاحب دیوان)، سبب رونق دولت اباقاخان مغول بودند و عطاملک حکومت [[بغداد]] و [[عراق]] را اداره می کرد. او مولف تاریخ جهان گشای جوینی است. انشاء این کتاب، بلیغ و از لحاظ اطلاعات تاریخی نفیس و کم نظیر است. وی حاکمی نیکوکار بود که با آوردن آب فرات به [[کوفه]] در عمران و آبادانی سرزمین [[نجف]] سهم بسزایی داشت. آنان در ترویج دین، احیای ارزش های اسلامی و احترام به علماء سعی بلیغ داشتند.</ref> حاکم خیر و دانش دوست بغداد پیوندی عمیق داشت تا آن جا که وقتی علاءالدین جوینی معروف به عطا ملک ـ مورد غضب اباقاخان مغول قرار گرفت و توسط او به همدان احضار شد، علی بن عیسی نیز در کنار علاءالدین به عنوان اسیر در زنجیر گرفتار بود، آنان هنوز در گردنه اسد آباد بودند که اباقاخان در سال 680 هـ.ق، درگذشت و آن ها آزاد شدند. او همچنان با خاندان جوینی همراهی می کرد تا این که شمس الدین جوینی توسط ارغون شاه، مقتول و عطاملک نیز درگذشت و علی بن عیسی از صحنه سیاست کنار رفت. | |
− | + | '''رحلت''' | |
− | + | علی بن عیسی اربلی بعد از سال ها تلاش و کوشش در راه ترویج دین و مذهب تشیع و اعتلای پرچم پرافتخار اهل بیت علیهم السلام در سال (693 هـ.ق) دارفانی را وداع گفت. پیکر شریف او در شهر بغداد و در خانه مسکونی اش به خاک سپرده شد. مزار این عالم وارسته قرن هاست که زیارتگاه شیفتگان آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم است. | |
− | قدس الله تربته و اعلی فی الجنات | + | [[محدث قمی]] می نویسد: «[[قبر]] جناب علی بن عیسی در بغداد، در وسط عمارت کارپرداز خانه دولت ایران واقع است و من به سر مزار او رفته ام و برای [[روح]] پرفتوحش فاتحه خوانده ام. قدس الله تربته و اعلی فی الجنات رتبته».<ref> [[فوائد الرضویه]]، ص 317.</ref> |
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references /> | <references /> | ||
− | + | ---- | |
+ | |||
+ | '''پیوندها''' | ||
+ | |||
+ | * '''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=35924&scope=95YYli2geUEXIu4gUSiim7M0nmC28TyV&flowLastAction=view&from=search&query=%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D9%84%D9%8A%E2%80%8F&field=&collectionPID=0&lang=&count=20&execute=true زندگینامه]''' | ||
+ | |||
+ | * '''[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource.do?action=resource&id=38803&scope=Z-ljg0Zl-MuAO75XR4TvJBhWoOyTTbmP&flowLastAction=view&from=search&query=%D9%83%D8%B4%D9%81%20%D8%A7%D9%84%D8%BA%D9%85%D8%A9&field=&collectionPID=0&lang=&count=20&execute=true کتاب كشف الغمة في معرفة الأئمة]''' | ||
+ | [[رده:علمای قرن هفتم]] |
نسخهٔ ۱۵ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۲۶
منبع: تلخيص از كتاب گلشن ابرار، جلد 5، صفحه 62
نویسنده: عبدالكريم پاك نيا
علی بن عیسی اِربِلی
شیدای اهل بیت
اربلی در اوایل قرن هفتم هجری در شهر اربل[۱] به دنیا آمد. او بعد از اتمام تحصیلات و کسب علوم رایج عصر خویش در نزد اساتید فن و نخبگان آن دوران به ترویج فرهنگ اسلام پرداخت. وی در فن نگارش و شعر و ادب، مورد توجه عالمان دانش دوست و حاکمان عالم پرور قرار گرفت. در دوران جوانی و اواخر خلافت حکمرانان بنی عباس در زادگاه خویش به فن کتابت و نویسندگی اشتغال داشت و بعد از آن که هلاکوخان مغول بر شهرهای اسلامی، از جمله بغداد استیلا یافت و حکومت بغداد به دست خاندان باکفایت و دانش دوست جوینی افتاد، علی بن عیسی اربلی نیز به آنان پیوست و تا اواخر عمر در «دیوان انشاء» (اداره اسناد رسمی و مکاتبات دولتی) با آنان به ویژه عطاء الملک جوینی معروف به علاءالدین همکاری نزدیک داشت.
اربلی در دوران زندگی خویش با دانشمندان بزرگ اسلامی همچون خواجه نصیرالدین طوسی، سید رضی الدین علی بن موسی بن طاووس، یوسف بن مطهر حلی (پدر علامه حلی) و حسن بن یوسف بن مطهر حلی (علامه حلی) معاصر و مرتبط بود. وی همچنین مورد توجه مردان سیاست و وزارت در عصر خود از جمله ابن علقمی[۲] وزیر دانش دوست و شیعه اواخر حکومت عباسیان، عطاملک جوینی و برادرش شمس الدین بوده است.
از متون تاریخی برمی آید که پدر وی امیر فخرالدین ابوالفتح اربلی مدتی حکومت اربل را عهده دار بوده است. اربلی در علوم مختلف اسلامی همچون حدیث، تاریخ، رجال، فقه و عقاید صاحب نظر و از نظریه پردازان سیاست آن روز بوده و فکر و تدبیر و انشاء و قلم وی در اتخاذ تصمیم های سیاستمداران عصر تأثیر فراوان داشته است.
اساتید و مشایخ
علی بن عیسی اربلی در طول زندگی خویش از دانشمندان برجسته اسلامی اعم از شیعه و سنی بهره های فراوان برده است که برخی از آنان عبارتند از:
- 1. رضی الدین سید علی بن طاووس.
- 2. سید جلال الدین علی بن عبدالحمید بن فخار موسوی.
- 3. تاج الدین ابوطالب علی بن انجب.
- 4. حافظ ابوعبدالله محمد گنجی شافعی.
- 5. کمال الدین ابوالحسن علی بن وضاح.
- 6. شیخ رشیدالدین ابوعبدالله محمد بن ابی القاسم.
شاگردان و راویان
علی بن عیسی اربلی، افزون بر تألیفات ارزشمند و خدمات شایان توجه فرهنگی و اجتماعی برای جوامع اسلامی، اندوخته های علمی و پژوهش های خود را ـ که محصول سال ها اندیشه و تفکر و زحمات شبانه روزی وی بود ـ بر عده ای از انسان های مستعد و اندیشمند عرضه نمود، برخی از آنان عبارتند از:
- 1. مجدالدین ابوالفضل بن یحیی بن علی طیبی.
- 2. جمال الدین حسن بن یوسف بن مطهر حلی.
- 3. شیخ رضی الدین علی بن یوسف بن مطهر.
- 4. سید شمس الدین محمد بن فضل علوی حسنی.
- 5. شیخ تقی الدین بن ابراهیم بن محمد بن سالم.
- 6. تاج الدین محمد بن علی اربلی.
- 7. عمادالدین عبدالله بن محمد مکی.
- 8. شرف الدین احمد بن عثمان نصیبی.
- 9. شرف الدین احمد بن تاج الدین محمد.
- 10. عزالدین ابوعلی حسن بن ابی الهیجاء اربلی.
- 11. تاج الدین ابوالفتح بن حسین بن ابی بکر اربلی.
- 12. امین الدین عبدالرحمن بن علی بن ابی الحسن جزری.
- 13. حسن بن اسحاق بن ابراهیم بن عباس موصلی.
- 14. محمود بن علی بن ابی القاسم.
- 15. عبدالرزاق بن الفوطی.
- 16. شیخ عیسی بن محمد بن علی.
تألیفات
علامه اربلی ذخیره های علمی و نتیجه تفکرات و تلاش های فرهنگی خود را در قالب کتاب های مفید و مشتاقان علم، فرهنگ، ادب، حدیث و تاریخ عرضه کرده که متأسفانه تعداد محدودی از آثار وی بدست ما رسیده است و آنان عبارتند از:
- 1. المقامات.
- 2. رساله الطیف یا طیف الانشاء.
- 3. دیوان اشعار.
- 4. کشف الغمه فی معرفه الائمه.
رساله ها و مقاله های دیگری نیز از وی به جای مانده که در اثر حوادث مختلف از دسترس جویندگان علم و فرهنگ به دور مانده است.
نگانی به کشف الغمه فی معرفه الائمه
کتاب کشف الغمه چنان که از نامش پیداست در موضوع آشنایی با زندگی و شخصیت پیشوایان معصوم علیهم السلام نگارش یافته و در حقیقت یک دوره امام شناسی و مجموعه ای مستند و متقن در فضائل و مناقب اهل بیت علیهم السلام و یکی از مهمترین منابع شیعی در این موضوع است.
متفکر نامدار شیعه، علی بن عیسی اربلی در این کتاب با قلمی شیوا و عباراتی سهل و آسان به تشریح اعتقادات و اندیشه های کلامی شیعه می پردازد. او با طرح مسائلی همچون ضرورت امامت، تبیین جایگاه آن در جامعه اسلامی، نکته های مهم تاریخی، فضائل و مناقب، علت شهادت هر یک از ائمه اطهار علیهم السلام، فرزندان، سخنان آن بزرگان و ناگفته های بسیاری را برای مخاطبان موافق و مخالف خود روشن می سازد.
ندای تقریب
از مهمترین شیوه های اربلی در تنظیم و ترتیب «کشف الغمه»، احترام به آرا و افکار اهل تسنن و تقدیم منابع آنان ـ در استنادات فضائل و مناقب اهل بیت علیهم السلام ـ بر روایات شیعی است و این جهت در پذیرش کتاب و محتوای آن برای اهل سنت دارای اهمیت ویژه ای است.
علامه شعرانی در این مورد می گوید: «کتاب کشف الغمه چون اخبار عامه و خاصه است در مناقب ائمه اثنی عشر علیهم السلام و عبارات آن در غایت فصاحت و مشتمل بر اشعار نیکو (است)؛ و از آن چه بر طبع گران آید و ذوق سلیم را ناگوار باشد و از اخبار بی اسناد و از توهین و سب نسبت به علمای عامه و لعن و طعن آنان خالی است و بسیار از آن ها به تبجیل و تکریم نام می برد مثلا صدیقی الفاضل فلان الحنبلی و یگانه روزگار در فضل و علم ابوعثمان جاحظ...».
سخنی با علمای اهل سنت
اربلی هنگامی که برای تنظیم و تکمیل «کشف الغمه» به منابع اهل سنت مراجعه می کند، به غیر از مناقب و فضائل حضرت امام علی علیه السلام و امام حسن و امام حسین علیهما السلام، در مورد سایر ائمه اطهار علیهم السلام با کمبود مطلب مواجه می شود. او متوجه می گردد که آگاهان آنان نیز در این مورد سهل انگاری کرده اند به این جهت با ابراز شگفتی و اظهار تأسف از این همه بی مهری نسبت به ائمه هدی علیهم السلام می گوید:
«چگونه از منظر دانشمندان اهل سنت نام، یاد، شرح حال، سخنان و حسب و نسب آن گرامیان پوشیده مانده است؟! در حالی (که) آنان در طول تاریخ تلاش می کرده اند اسامی و سخنان ناقلین اخبار و اشعار و امثال را در کتاب های مفصل خود بگنجانند حتی نام و گفتار و حرکات مجانین، آوازه خوان ها، لطیفه گویان، افسانه پردازان، بذله گویان و سایر صنف های عرب در متن تألیفات و تواریخ قید شده است؛ تا آن جا که از افرادی که فقط یک بیت شعر و یا یک ضرب المثل گفته(اند)؛ به توضیح و تفصیل سخن رانده اند و در مورد آشنایی با ابعاد و نسبت اصوات آوازه خوانان و مغنیان به بحث نشسته اند؛ اما بسی شگفتی و تأسف است که مؤلفین و قلم پردازانی که به آن همه حرص و ولع این حوادث و نکات غیرمهم را ثبت کرده اند در مورد طایفه ای از عرب که جد آنان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، پدرشان وصی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مادر آنان حضرت فاطمه علیهاالسلام و مادر بزرگشان حضرت خدیجه علیهاالسلام و دایی های آنان طیب، طاهر و قاسم و عمویشان جعفر طیار است و قرآن به پاکی و طهارت آنان شهادت داده و رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بر دوستی و مودت آنان تشویق و امر کرده است، هیچ سخنی قابل عرضه به میان نمی آورند.
من به چشم خود مشاهده کردم که در زمان ما قضات و مدرسین آنان زیارت امام موسی بن جعفر علیه السلام را نمی پسندیدند و برای ما جایز نمی شمردند و هرگاه ما همراه آنان بودیم و در سر راه به زیارت آن حضرت مشرف می شدیم آنان در بیرون توقف کرده و بعد با ما مراجعه می کردند. این در حالی بود که خود آنان به زیارت قبول صوفیه و برخی قبور ناشناخته می رفتند. ما به خداوند متعال از هواهای نفسانی پناه می بریم».[۳]
اربلی از منظر دانشمندان
1. شیخ حر عاملی:
علی بن عیسی اربلی دانشمندی فاضل و حدیث نگاری مورد اعتماد، شاعری ادیب و نوسنده ای متعهد و دارای فضائل اخلاقی و خصلت های پسندیده است. از تألیفات وی می توان به کتاب پرارج «کشف الغمه فی معرفه الائمه» اشاره کرد که در موضوع خود کامل و نیکو نگاشته شده است. وی این کتاب را در شب 21 ماه رمضان، شب قدر، در سال (687) به پایان برده است. اربلی بیشتر اشعار خود را به مدح و ستایش اهل بیت و ائمه اطهار علیهم السلام اختصاص داده است.[۴]
2. علامه امینی صاحب الغدیر:
اربلی یکی از دانشمندان و نابغ کم نظیر جهان اسلام است که با داشتن دانش سرشار و معلومات چشم گیرش در قرن هفتم هجری درخشید، او در زمره بزرگترین علمای علم ادب پیش از خود قرار دارد با این حال او یکی از سیاست پردازان عصر درخشان خود بود چنان که حقیقت فقه و حدیث نیز توسط وی آشکار گردید و سنگرهای مذهب (به) وسیله او حمایت شد و کتاب ارزنده اش «کشف الغمه» بهترین اثری است که درباره تاریخ پیشوایان دین، نشان دادن فضائل آنان و دفاع از حریم شان و دعوت به سوی آنان نوشته شده است. این کتاب دلیل قاطع بر دانش زیاد، مهارت در حدیث، ثبات در مذهب، نبوغ در ادب و مهارت در شعر این دانشمند تواناست.[۵]
اندیشه های ناب
اربلی به عنوان اندیشمند اسلامی دارای تفکرات و اندیشه های ارزشمندی بود. وی به خاطر برخورداری از افکاری والا در میان دانشمندان اسلامی از مقام و منزلت ویژه ای برخوردار است. در این جا به برخی از اندیشه های وی اشاره می کنیم:
شیدای اهل بیت
اربلی در فرصت های مناسب در کتاب کشف الغمه گاهی با نظم و زمانی با عبارت های شیوا، عشق و علاقه خود را به اهل بیت عصمت علیهم السلام ابراز می دارد. او در ضمن شرح حال امام حسین علیه السلام می نویسد:
سوگوار امام حسین علیه السلام: علی بن عیسی در موارد متعددی حزن و اندوه خود را از حوادث غم بار کربلا اظهار می دارد و حتی گاهی تحمل خود را از شنیدن و نقل مصیبت های حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام از دست می دهد. او می گوید: «گاهی شنیدن این اوضاع و احوال شدیداً دل مرا به درد می آورد و نمی توانم این مصائب را آن چنان که رخ داده بنگارم. من سالهاست که در روز عاشورا و در مجالس عزاداری برخی از این مصائب و روضه ها را نمی توانم گوش کرده و تحمل نمایم و از شدت ناراحتی بر آن چه که بر آن حضرت و اهل بیت علیهم السلام وی گذشته است، گاهی مشرف به هلاکت می شوم و تا آن جا که می توانم بر آن حضرت و اهل بیتش گریه می کنم و بر قاتلان و دشمنانشان لعن و نفرین می فرستم. اما حزن و اندوه من با این ها تسکین نمی یابد و در مصیبت آن جناب نمی توانم آرامش حقیقی خود را بازیابم.»[۶]
سیاستمدار متدین
اربلی بعد از واقعه موصل و تصرف این شهر توسل مغول، به بغداد هجرت کرد و با خاندان جوینی همکاری نزدیک داشت؛ و با استفاده از قدرت سیاسی و اقتصادی، در ترویج دین مبین اسلام و تعظیم عالمان دین و نشر ادب و فضائل و ترمیم خرابی های مغول از هیچ کوششی فروگذاری نکرد. وی با علاء الدین جوینی[۷] حاکم خیر و دانش دوست بغداد پیوندی عمیق داشت تا آن جا که وقتی علاءالدین جوینی معروف به عطا ملک ـ مورد غضب اباقاخان مغول قرار گرفت و توسط او به همدان احضار شد، علی بن عیسی نیز در کنار علاءالدین به عنوان اسیر در زنجیر گرفتار بود، آنان هنوز در گردنه اسد آباد بودند که اباقاخان در سال 680 هـ.ق، درگذشت و آن ها آزاد شدند. او همچنان با خاندان جوینی همراهی می کرد تا این که شمس الدین جوینی توسط ارغون شاه، مقتول و عطاملک نیز درگذشت و علی بن عیسی از صحنه سیاست کنار رفت.
رحلت
علی بن عیسی اربلی بعد از سال ها تلاش و کوشش در راه ترویج دین و مذهب تشیع و اعتلای پرچم پرافتخار اهل بیت علیهم السلام در سال (693 هـ.ق) دارفانی را وداع گفت. پیکر شریف او در شهر بغداد و در خانه مسکونی اش به خاک سپرده شد. مزار این عالم وارسته قرن هاست که زیارتگاه شیفتگان آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.
محدث قمی می نویسد: «قبر جناب علی بن عیسی در بغداد، در وسط عمارت کارپرداز خانه دولت ایران واقع است و من به سر مزار او رفته ام و برای روح پرفتوحش فاتحه خوانده ام. قدس الله تربته و اعلی فی الجنات رتبته».[۸]
پانویس
- ↑ اربل یکی از شهرهای شمالی عراق در نزدیک موصل و منطقه ای کردنشین است و امروزه اربیل گفته می شود و مرکز استانی به همین عنوان است.
- ↑ ابوطالب مؤیدالدین محمد بن علقمی آخرین وزیر دولت بنی عباس بود. وی 14 سال در سمت وزارت به جامعه اسلامی به ویژه شیعیان خدمات شایان نمود. او سیاستمداری شیعی مذهب، عدالت پرور، فرهنگ دوست، اهل تحقیق و تفکر، خوشنویس و مروج علم و مکتب بود. وی در سال 657 ـ یک سال بعد از فتح بغداد توسط هلاکوخان مغول ـ در همان شهر درگذشت.
- ↑ کشف الغمه، ج 1، ص 5.
- ↑ أمل الآمل، ج 2، ص 194.
- ↑ همان، ص 446.
- ↑ همان، ج 2، ص 64.
- ↑ عطا ملک جوینی، ملقب به علاءالدین صاحب دیوان (623 ـ 681) از رجال و مورخان معروف اوائل دوره مغول است. وی در سال 654 توسط امیر ارغون به هلاکو معرفی و نزد او تقرب یافت. پس از فوت هلاکو وی و برادرش شمس الدین (صاحب دیوان)، سبب رونق دولت اباقاخان مغول بودند و عطاملک حکومت بغداد و عراق را اداره می کرد. او مولف تاریخ جهان گشای جوینی است. انشاء این کتاب، بلیغ و از لحاظ اطلاعات تاریخی نفیس و کم نظیر است. وی حاکمی نیکوکار بود که با آوردن آب فرات به کوفه در عمران و آبادانی سرزمین نجف سهم بسزایی داشت. آنان در ترویج دین، احیای ارزش های اسلامی و احترام به علماء سعی بلیغ داشتند.
- ↑ فوائد الرضویه، ص 317.
پیوندها