محمد بن بندار قمی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} <keywords content='کلید واژه: محمد بن بندار قمی، آثار محمد بن بندار قم...' ایجاد کرد)
 
(اضافه کردن رده)
سطر ۱۹۹: سطر ۱۹۹:
  
 
حسن شاكر آراني, ستارگان حرم، جلد 19، صفحه 158-165
 
حسن شاكر آراني, ستارگان حرم، جلد 19، صفحه 158-165
 +
[[رده:علمای قرن سوم]]

نسخهٔ ‏۱ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۵۰

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)



فريادگر توحيد

مقدمه

با بعثت پيامبر گرامی‌‌ اسلام صلی الله علیه و آله تمام عادت‌ها، سنت‌ها، عقايد و فرهنگ دوران جاهليت به چالش كشيده شد و كم‌كم اين چالش‌ها به تهاجمات نظامی‌‌ و جنگ و خونريزي مبدل شد؛ ولي پيروزي نهايي با اسلام بود. در اين هنگامه، آن‌ها كه هر روز در تدارك جنگ عليه مسلمانان بودند. در ظاهر به اسلام گرويدند؛ اما همچنان عقايد و فرهنگ جاهليت را در دل‌ها پنهان نگه داشتند، تا اين كه بتوانند با شگردي جديد، دوباره آن‌ها را بازيابي كنند. «يريدون ان يطفؤا نورالله[۱]؛ می‌‌خواهند نور خدا را خاموش كنند».

مخالفان در اين راستا بعد از رحلت پيامبر صلی الله علیه و آله در جهت احياي آن رفتار و افكار ناپسند، تمام تلاش خود را به كار بستند، تا توانستند حكومت بعد از آن حضرت را بدست آورند. آنان در تعامل با سنت‌ها و فرهنگ اصيل اسلام، آن‌ها را به چالش كشاندند، از اين رو امامان معصوم علیهم‌السلام بعد از پيامبر صلی الله علیه و آله در راستاي مقابله با چالش‌هاي فكري و فرهنگي ايجاد شده، اقدام به پرورش انديشمنداني سخنور و پژوهشگراني نويسنده نموده و در قالب جلسات تعليم و تربيت، فرهنگ و عقايد ناب را به اصحاب و دانش آموختگان خود انتقال می‌‌دادند و اين فرهيختگان نيز همين شيوه را دنبال می‌‌نمودند. آن‌ها در هر مكان و زماني كه زمينه فراهم بود، اقدام به تشكيل جلسات علمی‌‌ نموده و تعداد ديگري را در جبهه فرهنگي تربيت می‌‌كردند كه در اين راستا فرايند طبقات راويان نيز شكل گرفته است.

يكي از اين فرهيختگان كه در جبهه فرهنگي به اسلام و مسلمانان خدمت كرده، محمد بن بندار بن عاصم ذهلي ابوجعفر قمی ‌‌است.[۲]

آغاز زندگي

از محل و تاريخ تولد اين پژوهشگر، اطلاع دقيقي در دست نيست؛ ولي بر اساس قراين و شواهدي كه از سلسله راويان همدوره ايشان موجود است، می‌‌توان حدس زد كه آغاز تولد ايشان در اوايل قرن سوم بوده و در اواخر همان قرن نيز وفات يافته است.[۳] خانواده‌‌اش از عرب‌هاي مهاجري هستند كه به قم هجرت كرده‌اند و منسوب به طايفه «ذهل»اند[۴] اين طايفه شاخه‌اي از قبيله شيبان‌اند كه خود نيز شاخه‌اي از قبيله «بكر بن وايل» به حساب می‌‌آيند كه در حجاز و عراق سكونت داشته‌اند.

نام پدرِ محمد، بندار است كه هم در زبان فارسي و هم در زبان عربي، اين نام را براي فرزندان خود برمی‌‌گزيدند. بندار را در كتاب‌هاي فرهنگ لغت فارسي و عربي اين چنين معنا می‌‌كنند: «كسي كه مورد اعتماد مردم بوده و آن‌ها اشياي گران قيمت و ساير وسايل خود را به امانت پيش او می‌‌گذارند. يا به كسي كه اخبار و اطلاعات زيادي درباره اقوام و خويشان خود داشته باشد، گفته می‌‌شود».[۵]

اين كه آيا اين راوي در آسمان پرستاره شهر قم طلوع كرده يا نه، اطلاع صحيحي در دست نيست؛ اما هر چه هست عالمان علم رجال در كتاب‌هاي خود او را ابوجعفر قمی‌‌[۶] ناميده‌اند، از اين رو معلوم می‌‌شود كه اين راوي بزرگوار، زمان زيادي را در قم می‌‌زيسته تا به قمی ‌‌مشهور شده است.

استادان

پيش نياز علم حديث و نقل روايت - همانند ساير علوم - حضور در محضر استادان اين علم است كه خود از سرچشمه وحی درس گرفته باشند. در اين راستا، پيامبر گرامی ‌‌اسلام صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم‌السلام اولين استادها هستند و براي دستيابي به علوم آن بزرگواران بايد محضر شريف آن‌ها را درك نمود؛ لذا روايات اصحاب امامان در اين راستا ارزيابي می‌‌گردد. بنابراين افرادي كه می‌‌خواستند راوي حديث باشند، می‌‌بايست از خانه و كاشانه خود بار سفر می‌‌بستند تا بتوانند محضر امامان و اصحاب آن‌ها را درك نمايند و بدون واسطه، حديث را از آن بزرگواران فراگيرند. پيشوايان معصوم علیهم‌السلام نيز در هر جا كه زمينه را مساعد می‌‌ديدند، اقدام به تشكيل جلسات علمی ‌‌می‌‌نمودند.

راوي بزرگوار، محمد بن بندار نيز از جمله كساني است كه افتخار نقل حديث را بدست آورده و از استاداني بهره برده كه از جمله آنان، علي بن محمد همداني كوفي است. وي در كوفه می‌‌زيسته كه محمد بن بندار، روايات امامان صادق و كاظم علیهم‌السلام را از اين استاد فراگرفته و همچنين رواياتي از امام موسي بن جعفر علیه‌السلام را نيز، از عبدالله بن مغيره ابومحمد عجلي كوفي[۷] كه بنا به گفته نجاشي در كتاب رجالش، ثقه ثقه، هيچ كس همتاي او نيست نقل می‌‌كند. يكي ديگر از استادان ايشان، محمد بن عبدالله خراساني[۸] است كه افتخار خدمت در خانه حضرت امام رضا علیه‌السلام را نيز در خراسان پيدا كرده و به عنوان خادم الرضا او را می‌‌شناسند و رواياتي از آن امام بزرگوار براي محمد بن بندار نقل كرده است. همچنين محمد روايات امامان هادي و عسكري علیهم‌السلام را از استاد ديگر خود حسن بن عرفه كه از اصحاب آن بزرگواران بوده نقل می‌‌كند.

شاگردان

پرورش شاگرد و آموزش علم، هميشه بوده است. محمد در اين راستا اقدام به پرورش شاگرداني می‌‌نمايد كه از جمله آنان می‌‌توان چنين نام برد:

  • 1- حسين بن محمد بن عامر اشعري قمی‌‌:[۹] وي از استادان مرحوم كليني، صاحب كتاب معتبر كافي و همچنين استاد مرحوم جعفر بن قولويه صاحب كتاب ارزشمند كامل الزيارات است و خود ايشان داراي كتاب گرانسنگ النوادر است.
  • 2- علي بن محمد بندار،[۱۰] فرزند عالم و انديشمند محمد بن بندار. وي روايات زيادي از پدرش و ساير راويان حديث نقل می‌‌كند.
  • 3- ابن ابي جيد[۱۱]، كه از مشايخ فرزانه فرهيخته و احياگر حوزه‌ي علميه، مرحوم شيخ طوسي است.
  • 4- احمد بن طاهر قمی‌‌[۱۲]، كه از استادان عالم رجالي بزرگ، مرحوم نجاشي صاحب كتاب ارزشمند رجال است.

آثار

ماندگاري افراد به ماندگاري آثاري است كه از آنان باقي می‌‌ماند. اگر تا به حال، نام محمد بن بندار در كتاب‌هاي رجال و حديث باقي مانده، به علت نقل روايات و باقي گذاردن اثري مكتوب به نام المثالب[۱۳] بوده است.

مرحوم آقا بزرگ تهرانی[۱۴] از كتاب مثالب نام برده و قبل از ايشان نيز رجالي سترگ، نجاشي و شيخ طوسی از اين كتاب ياد كرده‌اند. در كتاب رجال نجاشي و فهرست می‌‌خوانيم كه محمد بن بندار، داراي كتاب‌هاي زيادي بوده كه يكي از آن‌ها كتاب مثالب است.

مثالب در لغت چنين معنا شده است: «نكات ضعف يا سياسي يا اعتقادي يا گرايشات مذهبي كساني را در يك مجموعه جمع‌آوري نمودن و به صورت كتابي عرضه كردن به ديگران». در زمان‌هاي گذشته براي مقابله با حريف، از روش مثالب‌نويسي استفاده می‌‌شده است.[۱۵]

با توجه به اين كه محمد بن بندار در زماني می‌‌زيسته كه مسئله اختلاف شيعه و سني به طور چشمگيري در جامعه مطرح بوده و هر يك سعي می‌‌كرده نقاط ضعف ديگري را جمع‌آوري كند و از اين راه او را محكوم نمايد و درستي خود را ثابت نمايد، ايشان اقدام به جمع‌آوري نكاتي از مخالفان شيعه می‌‌نمايد و نام آن را مثالب می‌‌گذارد؛ ولي به علت نامعلومي، اين كتاب از بين رفته و هم‌اكنون در دسترس نيست.

محمد بن بندار همچنين رواياتي را در زمينه‌هاي مختلف، مانند: نمازهاي مستحبي، اصول اعتقادي، امام شناسي، امام زمان و مسايل تربيت فرزند با واسطه از استادان خود از قول امامان صادق، موسي، كاظم و رضا علیهم‌السلام نقل می‌‌كند؛ كه در كتاب‌هاي روايي موجود است.[۱۶]

در آيينه دانشمندان

انديشمندان بزرگ تاريخ علم رجال در كتاب‌هاي خود، وقتي از شخصيت مورد نظر ما سخن به ميان می‌‌آورند، از او به عنوان يكي از افرادي كه مورد وثوق و اعتماد است، نام می‌‌برند. اين حقيقت را می‌‌توان در كتاب‌هاي آنان جستجو كرد. به عنوان مثال، چند نمونه از سخن اين بزرگواران را يادآوري می‌‌كنيم: نجاشي، عالم سترگ، رجالي متخصص و اولين گردآورنده اسامی ‌‌راويان حديث در كتاب خود، او را فردي مورد اعتماد ياد می‌‌كند و می‌‌افزايد او داراي كتاب‌هايي بوده كه از جمله آن‌ها كتاب مثالب است، كه اين كتاب را احمد بن طاهر قمی ‌‌برايم خوانده است.[۱۷]

مرحوم شيخ طوسي اولين مؤسس حوزه‌هاي علميه در جهان اسلام در دو كتاب رجال خود او را فردي مورد وثوق می‌‌داند و يكي از طرق ارتباط خودش را با روايات ائمه علیهم‌السلام از طريق ابن بي جيد به محمد بن بندار می‌‌داند.

مرحوم ممقاني عالم گرانقدر شيعه و رجالي معروف، در كتاب گرانسنگ تنقيح المقال ضمن برشمردن توثيقات ديگر عالمان رجال درباره اين راوي، خود نيز به توثيق او می‌‌پردازد.

مرحوم آقا بزرگ تهراني می‌‌نويسد:[۱۸] «از محمد بن بندار، كتابي باقي مانده است به نام مثالب كه علي بن احمد بن طاهر قمی ‌‌آن را براي نجاشي خوانده است».

آيت الله خويي در كتاب بي‌نظير و ارزشمند معجم الرجال الحديث[۱۹] محمد بن بندار را ثقه دانسته و اضافه كرده كه طريق شيخ طوسی از طريق ابن ابي جيد به محمد بن بندار صحيح است.

در كتاب گنجينه دانشمندان[۲۰] می‌‌خوانيم بنا به گفته نجاشي و شيخ طوسي او از ثقات است.

در كتاب ارزشمند معجم الثقات اثر ارزشمند آيت الله ابوطالب تجليل تبريزي،[۲۱] بعد از نقل قول نجاشي می‌‌خوانيم كه او از طبقه هفتم از طبقات راويان حديث بوده است.

در زمينه عقايد

محمد بن بندار از استاد خود، خادم الرضا محمد بن (سعيد ابن) عبدالله خراساني[۲۲] از امام رضا علیه‌السلام نقل می‌‌كند: يكي از افراد غيرمسلمان از امام رضا علیه‌السلام درباره اين كه چرا مردم نمی‌‌توانند خداوند متعال را ببينند سؤال كرد. حضرت در جواب فرمود: اين كه مردم او را نمی‌‌توانند ببينند براي گناهان زيادي است كه انجام می‌‌دهند، او هيچگاه از مردم مخفي نيست. آن شخص پرسيد، پس چرا با چشم ديده نمی‌‌شود. حضرت فرمودند: «خداوند بزرگتر از آن است كه به چشم آيد و يا عقل بتواند تمام ذات او را درك كند».[۲۳]

درباره عصر مهدوي عجل الله تعالی فرجه شریف

در كتاب ارزشمند دلايل الامامه محمد بن جرير طبري[۲۴] می‌‌خوانيم كه محمد بن بندار از استاد خود محمد بن سعيد خراساني از مفضل، از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌‌كند: زماني كه امام زمان علیه‌السلام قيام كند، خداوند هر يك از آزاردهندگان مؤمنان را در هر زماني كه می‌‌زيسته به زمان خودش و به همان صورتي كه بوده برمی‌‌گرداند تا انتقام آن مؤمنان را از او بگيرد.[۲۵]

ياران امام زمان علیه‌السلام

باز هم در كتاب ارزشمند دلايل الامامه[۲۶] آمده است: محمد بن بندار از محمد بن سعيد خراساني از مفضل بن عمر كه يكي از اصحاب امام صادق علیه‌السلام است نقل می‌‌كند: امام صادق علیه‌السلام به مفضل فرمود: اي مفضل! تو و چهل نفر ديگر، با امام قائم محشور خواهي شد و تو در سمت راست آن حضرت خواهي بود و به مردم امر و نهي خواهي كرد و مردم از تو فرمانبرداي خواهند نمود.

نوافل در شب نيمه ماه رمضان

نويسنده كتاب وسايل الشيعه از شيخ طوسي از محمد بن بندار، از استاد خود محمد بن علي همداني، از قول امام صادق علیه‌السلام از حضرت امام علی علیه‌السلام نقل كرده: هر كس در شب نيمه ماه رمضان، صد ركعت نماز به جا آورد و در هر ركعت، بعد از سوره حمد، يازده مرتبه سوره اخلاص (قل هو الله) را بخواند، خداوند ده فرشته را مأمور می‌‌كند كه او را از دشمنان جن و انس محافظت نمايند و سي فرشته را مأمور می‌‌كند كه او را از آتش جهنم محافظت كنند.[۲۷] همين روايت در كتاب مقنعه شيخ مفيد و اقبال ابن طاووس نيز موجود است.

جايگاه اميرالمؤمنين در قيامت

محمد بن بندار از استادش، حسن بن عرفه از ابن عمر روايت می‌‌كند كه پيغمبر گرامی ‌‌اسلام صلی الله علیه و آله فرموده است، هنگامی‌‌ كه قيامت برپا شود خداي متعال همه انسان‌هايي را كه از اول تا آخر، خلق نموده است. در يك جا جمع می‌‌كند و منادي، با صداي بسيار بلند به طوري كه همه بشنوند صدا می‌‌زند علي بن ابي طالب علیه‌السلام كجاست. سپس حضرت علي علیه‌السلام می‌‌آيد و در مدت كوتاهي، از او به آساني حساب می‌‌كشند، سپس بر آن حضرت دو لباس زينتي سبز رنگ می‌‌پوشانند و به دست آن حضرت عصايي از درخت طوبي می‌‌دهند، سپس به او می‌‌گويند: بر كنار حوض كوثر بايست و به هر كس كه می‌‌خواهي آب بنوشان و هر كس را نمی‌‌خواهي آب نده.[۲۸]

تربيت فرزند

نويسنده كتاب اصول كافي از علي فرزند محمد بن بندر، از محمد بن علي همداني، از صالح بن عقبه، از امام هفتم حضرت موسي كاظم علیه‌السلام روايت كرده است كه مستحب است با فرزندتان در زمان كودكي مهرباني كنيد و بگذاريد پرتحرك باشد، تا اين كه در هنگام بزرگ سالي حليم، صبور و پرحوصله باشد.(28)

كتاب‌شناسي

- اعيان الشيعه، تأليف سيد محسن العاملي، بيروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1418 ق.

- ايضاح الاشتباه، علامه ابي منصور حسن بن يوسف مطهر حلي، قم، مؤسسه نشر اسلامي، 1415 ق.

- اسناد كامل الزيارات.

- بحارالانوار، علامه محمدباقر مجلسي، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1362 ش.

- بشارة المؤمنين في تاريخ والقميين، قوام‌الدين جاسبي، قم، خانه مهر، 1353 ش.

- بصائرالدرجات، ابوجعفر محمد بن حسن بن فروخ صفار قمي، قم، مكتب آيت الله مرعشي نجفي، 1404 ق.

- بهجة الامال في شرح زبدة المقال، علي علييار تبريزي، تهران، بنياد فرهنگ اسلامی ‌‌كوشان پور، 1401 ق.

- تراجم الرجال، سيد احمد حسيني، قم، مكتب آيت الله مرعشي نجفي، 1414 ق.

- تنقيح المقال في علم الرجال، عبدالله ممقاني، نجف، مطبعه المرتضويه، 1350 ق.

- تهذيب، محمد بن حسن طوسي، تهران، مكتبه الصدوق، 1376 ش.

- تاريخ قم، ابي نصر حسن قمي.

- تعليقات النقض، جلال الدين حسيني ارموي، تهران، انتشارات آثار ملي، 1331 ش.

- ثلاثيات الكليني، امين ترمس العاملي، قم، دارالحديث، 1375 ش.

- جامع الروات، محمد بن علي اردبيلي غروي حايري، قم، مكتبة المصطفوي، 1331 ش.

- الخصال، ابي جعفر محمد بن علي بن الحسين بن بابويه صدوق، تهران، انتشارات اسلاميه، 1366 ش.

- خلاصة الاقوال، علامه ابي منصور حسن بن يوسف حلي، قم، مؤسسه نشر اسلامي، 1417 ق.

- دلايل الامامة، محمد بن جرير طبري الشيعي، قم، مؤسسه البعثه، چ 1، 1413 ق.

- الذريعة الي تصانيف الشيعه، شيخ آقا بزرگ تهرانی، قم، مؤسسه اسماعيليان، 1408 ق.

- رجال نجاشي، ابوالعباس احمد بن علي نجاشي، قم، مؤسسه نشر اسلامي، 1418 ق.

- رجال شيخ طوسي، شيخ محمد بن حسن طوسي، قم، مؤسسه نشر اسلامي، 1418 ق.

- رجال ابن داوود، تقي الدين حسن بن علي بن داود حلي، نجف، مطبعه حيدريه، 1392 ق.

- رجال قم، محمد مقدس‌زاده، قم، خانه مهر ايران، 1335 ش.

- روضات الجنات، ميرزا محمدباقر موسوي خوانساري، قم، مكتبة اسماعيليان، 1399 ق.

- رياض المحدثين، محمدعلي بن حسين نائيني اردستاني، قم، مكتبة آيت الله مرعشي نجفي، 1423 ق.

- شعب المقال في احوال الرجال، مولي ميرزا ابوالقاسم نراقي، يزد، خانه گلبهار، 1367 ق.

- طرايف المقال في احوال رجال، سيد علي بروجردي، مكتبة آيت الله مرعشي نجفي، 1410 ق.

- علل الشرايع، محمد بن علي ابن بابويه شيخ صدوق، نجف، مكتبة حيدريه، 1385 ق.

- عيون اخبارالرضا، ابي جعفر محمد بن علي بن حسين بن بابويه صدوق، قم، محمدرضا مشهدي، 1363 ش.

- فرهنگ معين، دكتر محمد معين، تهران، موسسه انتشارات اميركبير، چاپ هشتم، 1371 ش.

- فهرست، شيخ محمد بن حسن طوسي، قم، نشر الفقاهه، 1417 ق.

- فهرست منتجب الدين، منتجب الدين علي بن بابويه، قم، مكتبة آيت الله مرعشي نجفي، 1366 ش.

- قاموس الرجال، علامه محمدتقي شوشتري، قم، مؤسسه نشر اسلامي، 1410 ق.

- اصول كافي، محمد بن يعقوب كليني، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1388 ق.

- كمال الدني و تمام النعمة، ابي جعفر محمد بن علي بن الحسين بن بابويه صدوق، قم، مؤسسه نشر اسلامي، 1416 ق.

- الكليني والكافي، عبدالرسول غفاري.

- گنجينه دانشمندان، محمد شريف رازي، تهران، كتاب فروشي اسلاميه، 1352 ش.

- لسان العرب، علامه ابي فضل محمد بن مكرم بن منطور افريقي مصري، بيروت، دار صادر، 1997 م.

- معالم العلماء، ابوعبدالله محمد بن شهر آشوب، نجف، مطبعه حيدريه، 1380 ق.

- مشايخ الثقات، غلامرضا عرفانيان، قم، مؤسسه نشر اسلامي، 1417 ق.

- معجم الرجال الحديث، آيت الله ابوالقاسم خويي، قم، مركز نشر آثار شيعه، 1410 ق.

- معجم الثقات، ابوطالب تجليل تبريزي، قم، مؤسسه نشر اسلامي، 1404 ق.

- مستدرك علم رجال حديث، علي نمازي شاهرودي، تهران، ابن الملف، 1412 ق.

- معاني الاخبار، ابي جعفر محمد بن علي بن الحسين بن بابويه الصدوق.

- مجالس المؤمنين، قاضي نورالله شوشتري، تهران، كتاب فروشي اسلاميه، 1354 ش.

- مجمع الرجال، زكي الدين مولي عنايت الله بن علي القهبايي، قم، مؤسسه اسماعيليان.

- نقدالرجال، سيد مصطفي بن حسين حسيني تفريشي، قم، مؤسسه آل البيت، 1418 ق.

- النقض، عبدالجليل القزويني، تهران، كتابخانه ملي، 1331 ش.

- وسايل الشيعه، محمدحسن حر عاملي، قم، مؤسسه آل البيت، 1409 ق.

- هدايةالمحدثين، محمدامين بن محمدعلي كاظمي، قم، مكتبه آيت الله مرعشي نجفي، 1405 ق.

- اليقين، سيد بن طاووس، قم، مؤسسه دارالكتاب (الجزايري، 1413 ق).

پانویس

  1. قرآن كريم، سوره توبه، آیه 32.
  2. رجال نجاشي، ص 140، احمد بن علي نجاشي.
  3. چون شاگرد ايشان حسين بن محمد بن عامر اشعري تا سال 300 هـ.ق زنده بوده است (معجم الثقات).
  4. تنقيح المقال، ج 1، ص 89.
  5. فرهنگ معين، ج 1، ص 584؛ تنقيح المقال، ج 1، ص 184، قطع رحلي.
  6. رجال شيخ طوسي، ص 494.
  7. مجالس المؤمنين، قاضي نورالله شوشتري، ج 1، ص 417.
  8. معجم الثقات، ص 104.
  9. بحار، ج 8، ص 25.
  10. الذريعه، ج 19، ص 74.
  11. فهرست شيخ طوسي، ص 216.
  12. رجال نجاشي، ص 140.
  13. همان.
  14. الذريعه، ج 19.
  15. لسان العرب، ج 2، ص 116.
  16. رجال نجاشي، ص 140.
  17. الذريعه، ج 19، ص 74.
  18. همان، ج 15، ص 140.
  19. همان، ج 1، ص 95.
  20. همان، ص 104.
  21. بحارالانوار، ج 2، ص 259؛ علل الشرايع، ج 1، ص 119.
  22. خصال، ص 237.
  23. دلايل الامامه، ص 464.
  24. دلايل الامامة، ص 464.
  25. همان، ص 464.
  26. وسايل الشيعه، ج 5، ص 177؛ بحارالانوار، ج 2، ص 259.
  27. بحارالانوار، ج 8، ص 25، حديث 23.
  28. بحارالانوار، ج 57، ص 261، حديث 54.

منبع

حسن شاكر آراني, ستارگان حرم، جلد 19، صفحه 158-165